اخبار
2 دقیقه پیش | عکس: استهلال ماه مبارک رمضانهمزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ... |
2 دقیقه پیش | تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریموزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که میتواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام میشود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ... |
سحر ریحانی و پروژه میلیاردی زلال بی انتها
سحر ریحانی بازیگر جوان سینما و تلویزیون است. او در فیلم سینمایی «بیرون آوردن مردگان» و «پاتو زمین نذار» شناخته شد و حدود هفت نقش اول را بازی کرده است.
این بازیگر که در عرض مدت زمان کوتاهی توانست نقشهای زیادی را در فیلمهای سینمایی برعهده بگیرد حدود یک سال است که جلوی دوربین حاضر نشده است.
شنیدهها حاکی از درگیری او در پروژه عظیمی به تهیهکنندگی تولیت آستان قدس رضوی است. پروژهای که به گفته خود ریحانی بیش از یک میلیارد و 500 میلیون خرج برداشته است.
در گفتوگویی تلفنی از او در خصوص اینکه چه شد بازیگر سینما آن هم بازیگر تازهکاری چون او سر از آستان قدس رضوی درآورد و هم اینکه چگونه موفق شد به عنوان تهییهکننده در چندین پروژه میلیاردی حضور داشته باشد پرسیدیم و البته اینکه در آینده قرار است چه کارهایی را از او ببینیم.
- خانم ریحانی شنیدیم که به تازگی به سفارش تولیت آستان قدس رضوی مشغول ساخت فیلمی در خصوص امام رضا (ع) بودید. کمی درباره آن بگویید؟
بله، شش ماه گذشته را مشغول ساخت فیلم 700 دقیقهای به نام «زلال بیانتها» بودم. این فیلم راجع به کلیه وجوهات امام رضا بود؛ فیلمبرداری حدود یک ماه است که به پایان رسیده است و اکنون در مرحله تدوین هستیم.
- ماهیت این فیلم چیست؟ منظورم این است در چه دستهای قرار میگیرد: سریال است مستند است فیلم داستانی است یا...؟
باورتان میشود که خود من آخرش نفهمیدم این فیلم داستانی بود یا مستند. نفهمیدم چه از آب درآمد؛ اما هرچه بود به مستندنگاری نزدیکتر است تا داستانی.
من اصلا آدمی مذهبی نیستم. یکی هستم مثل خود شما. مثل همه دخترهای بیست و هفت هشت ساله تهرانی؛ زیاد از بعد مذهبی سر در نمیآورم؛ اما کل پروژه برای من جالب بود و خیلی لذت بردم. الان یک ماه است که کار تمام شده است و من هنوز آن حس را دارم.
- قبلا هم در حوزه فیلمهای معنوی و دینی کارکرده بودید؟
نه همیشه داستانی کار میکردم؛ آن هم بازیگری. تولید این فیلم هم اتفاقی شد. قرار بود که اول روی موقوفات «حاج حسین ملک» کار کنیم، اما وقتی وارد کار شدیم دیدیم که خود امام رضا داراییهای بسیار گستردهای دارد. من مطمئنم که هیچ مسافری تا حالا موفق نشده است که تمامش را کامل ببیند.
مثلا قانون نقارهزنی را هر زائری حداکثر بتواند در زمان اذان آن هم فقط صدای آن را بشنود. یا آیین غبارروبی را کسی از نزدیک ندیده است؛ چون هر چهار ماه یکبار ضریح قرق شده و این اتفاق میافتاد. آییین شستوشوی ضریح هم که هر 48 ساعت یکبار انجام میگیرد از همین قاعده تبعیت میکند.
همچنین مراسمی که ماهیانه توسط مهمترین طلافروشان خاورمیانه انجام میگیرد و به آن پرداخت ضریح میگویند. همه اینها و داراییهای امام رضا به قدری برای ما جذابیت ایجاد کرد که پروژه حاج ملک را رها کردیم و «زلال بیانتها» را ساختیم.
- میانهتان با مسائل مذهبی حتما خیلی خوب است؟ به هر حال کسی که برای تهیهکنندگی آثار سفارشی مذهبی و اعتقادی انتخاب میشود آن هم در همکاری با آستان قدس، حتما باید سبقهای در این زمینه داشته باشد...
اتفاقا من اصلا آدمی مذهبی نیستم. یکی هستم مثل خود شما. مثل همه دخترهای بیست و هفت هشت ساله تهرانی؛ زیاد از بعد مذهبی سر در نمیآورم، اما کل پروژه برای من جالب بود و خیلی لذت بردم. الان یک ماه است که کار تمام شده است و من هنوز آن حس را دارم.
- شما گفتید نه علقههای مذهبی دارید و نه فعالیت خاصی در زمینه فیلمهای مذهبی داشتهاید. چی شد که شما را برای این کار انتخاب کردند؟
سوال خوبی است. باورتان میشود که من اصلا نمیدانم که چه شد؟ ما فقط یک قرارداد بستیم و من تهیهکننده آستان شدم؛ دفتر آن را هم قرار شد من در تهران متمرکز کنم. بعد هم قرار شد برای اولین کار یک پروژه کوتاه و سبک را شروع کنیم؛ اما بعد که وارد داستان شدیم گفتیم که میشود در مورد کارهایی که تولیت آستان در همین 33 سال بعد از انقلاب کرده است، فیلمی بسازیم. موقوفهها و کاری که تولیت با نذرهای مردمی که در ضریح ریخته میشد میکردند، بینظیر بود. پروژهای که هم در آن مذهب بود، هم پول و هم اتفاقات حسی ویژه.
- اول چی؟ شما از وسط همکاری توضیح میدهید. ایده شما بود که با آستان همکاری کنید یا آنها گشتند و از میان همه شما را برگزیدنند؟ به هرحال آدم حرفهای که قبلا هم پروژه مذهبی کار کرده باشد کم نداریم...
خب... برای جواب شما باید به گذشته برگردم. من دانشجوی صنعتی شریف هستم و چهار سال متوالی در المپیاد ریاضی برنده شدم. سال گذشه که برای مسابقه به کره رفته بودیم حاج آقای طبسی هم در مراسم تجلیل حضور داشتند. یک روز حرف رسید به این که خواستههای من چیست. من گفتم حاج آقا من خیلی دوست دارم در ایران دفتر تولید داشته باشم که از نظر بودجه و حمایتها در سطح عالی باشد و حرف اول را بزند. گفتم، حاج آقا دوست دارم آدم پولداری باشم.
البته این فقط برای من آرزو بود چون میدانستم به قد و قواره من این حرفها نمیخورد. ایشان ولی گفتند ایده خوبی داری ولی باید پله پله شروع کنی، اما من گفتم که نمیتوانم یواش یواش کار کنم و کمالگرا هستم و اگر ساپورت مالی و قانونی پشت دفتر تولید نباشد زمین میخورم.
بعد از این حرف بود که حاج آقا پیشنهاد داد که به رغم اینکه حرفهای نیستم، به خاطر جایزهای که در ریاضی دریافت کردم و البته اینکه آن را به آقا امام رضا اهدا کردهام در آستان شروع به کار کنم. این شد که کمکم فعالیتهای ما شروع شد. ایشان خوششان آمد و یکدفعه وارد مرکزیت آستان شدم و اینقدر این کارهایی که انجام دادیم خوب شده که خودم باورم نمیشود. خدا را شکر ایشان هم جواب اعتمادشان را گرفتند.
آستان برای پروژه پرستاران ایرانی 1500 تا 2000 دقیقه را سفارش داده است. سه هفته پیش آمدند دفتر من را تجهیز کردند. سه بار ناظر فرستادهاند، نه باب فضولی؛ برای اینکه بپرسند آیا کم و کسری دارید؟ باور کنید از هر چیزی که نیاز دیدند بهترینش را خریدند.
- چه کسانی با شما در این پروژه همکاری داشتند؟
90 درصد زحمات این پروژه برعهده رئیس دفتر تولیت بود؛ یعنی حاج مصطفی واعظ طبسی. 10 درصد بقیه هم کار ما، یعنی قسمت فنی بود. خلاصه حداقل 40 نفر دست اندر کاران تولید این فیلم بودند. تولید فرزاد نشاط، سیستم تریدی مکسمان هم کمپانی الکومین فرانسوی بود. صدابرداری کار را هم هادی افشار انجام داد.
- بازیگر هم داشتید؟
نه، چون فیلم بازنمایی اتفاقات واقعی بود، بازیگر نداشتیم.
- پس شما در چه کسوتی با این 40 نفر کار میکردید؟
من تهیهکننده کار بودم.
- من رزومه کاری شما را تورق میکردم غیر از چند مورد بازیگری به مورد دیگری برنخوردم. آیا در زمینه تهیهکنندگی یا کارگردانی تجربهای داشتهاید؟
آغاز کار من در این زمینه از همکاری با آستان قدس رضوی آغاز شد و خوشبختانه من با بودجهای عظیم وارد این کار شدم و همچنان هم به این همکاری ادامه خواهم داد.
- طبعا ساخت آثار مذهبی و اعتقادی برای اینکه کار فاخر و در خور توجه تولید شود مستلزم تخصیص هزینههای شایسته است. آستان قدس برای ساخت این فیلم چقدر تقبل کرد؟
صد در صد هزینهها، یعنی چیزی بالغ بر یک میلیارد و 500 میلیون تومان.
هم پولش مهم است و هم اینکه پشتت را میگیرند. مهمتر از همه اینکه کاری نمیکنند که هنرمند برای قسطش بدود. من افتخار میکنم با آستان کار میکنم. اگر اهمیت وجود امام رضا را هم از آن کم کنیم اهمیتش به این است که واقعا از من هنرمند میسازند نه یک گدا.
- پروژه دیگری را با همکاری آستان تعریف کردهاید؟
امسال حداقل سه تا پروژه «الف ویژه» در دست ساخت داریم. بعد از پروژه زلال بیانتها که همین فیلم امام رضاست در حال انجام مراحل پیشساخت سریال «پرستاران ایرانی» هستیم.
- در چه شبکهای پخش خواهد شد؟
زمانش مشخص نیست، ولی در سوپرمارکتها پخش خواهد شد؛ یعنی پخش خانگی.
- قصد نداری با جای دیگری همکاری کنی نه؟ به نظر میرسد که به همینجا سفت و سخت چسبیدی؟
بله درست است. من اینقدر از کار با آستان لذت بردم که به هیچ وجه حاضر نیستم از دستشان بدهم.
- آره خب کی از پول بدش میآید؟
هم پولش مهم است و هم اینکه پشتت را میگیرند. مهمتر از همه اینکه کاری نمیکنند که هنرمند برای قسطش بدود. من افتخار میکنم با آستان کار میکنم. اگر اهمیت وجود امام رضا را هم از آن کم کنیم اهمیتش به این است که واقعا از من هنرمند میسازند نه یک گدا.
- خب ببین نظر بسیاری از هنرمندانی که آزاد کار میکنند این است که این ساپورت مالی به بهای از دست رفتن خلاقیت است و کلا زیر بار سفارشی کارکردن نمیروند. نظر تو این نیست؟
آستان ما را محدود نکرده است. فقط همان ابتدای کار، چند تا المان اخلاقی مشخص کرد تا توهینی به کسی یا اعتقادی نشود.
من با این حرفی که میزنید موافق نیستم. همین آستان در من انگیزهای ایجاد کرده است که احساس قدرت و امنیت میکنم. کدام ارگان – ارگان هایی که هنرمندان با آن ارتباط دارند منظورم است- این قدرت را به هنرمند میدهد؟
مثلا الان برای پروژه پرستاران ایرانی 1500 تا 2000 دقیقه را سفارش دادهاند. هنوز هیچی نشده سه هفته پیش آمدند دفتر من را تجهیز کردند والله – قسم کبیره است ها- سه بار ناظر فرستادهاند، نه باب فضولی، برای اینکه بپرسند آیا کم و کسری دارید؟ باور کنید از هر چیزی که نیاز دیدند بهترینش را خریدند.
در حدی تجهیز کردند که حتی برای صدابرداری مجبور نباشم به جای دیگری برویم. طبقه پایین دفتر را برایم صداگذاری دالبی گذاشتند. چیزی که در ایران فقط یک نفر دارد؛ یعنی بعد از عروج فیلم دفتر من است که حدود 400 متر سیستم دالبی است. همه جوره همکاری کردند با سلیقه من کنار آمدند. مثلا آرزو داشتم کنار ضریح گل رز پرپر کنم! حاج آقا و دیگر عوامل در کمال ناباوری اجازه دادند. همین پلان اینقدر خوب درآمده که هر کس که دیده به گریه افتاده است.
این را هم بگویم که اگر من ساکن مشهد بودم و بزرگتری مانند تولیت آستان بالای سرم بود مطمئن باشید که من الان در «ونکوور» درس می خواندم و حداقل جزو اعضای ناسا بودم.
- بازیگری را کلا کنار گذاشتی؟
ببینید، من خیلی ناپخته وارد این حرفه شدم. هیچگونه اطلاعاتی راجع به این حرفه نداشتم. در بدو ورودم هم هفت تا نقش یک بازی کردم که سه تای آنها در نوبت اکران است. ترجیح دادم به خودم یک سال فرجه بدهم تا حداقل به قولی کمی خاک صحنه بخورم... الان یک سال سپری شده است و قصد دارم که با فیلم پرستاران به جلوی دوربین برگردم.
- یعنی هم بازیگری هم تهیهکنندگی؟
بله!
اگر من ساکن مشهد بودم و بزرگتری مانند تولیت آستان بالای سرم بود مطمئن باشید که من الان در «ونکوور» درس میخواندم و حداقل جز اعضای ناسا بودم.
- گفتی که تهیهکننده هستی. تهیهکننده در پروژههایی که شما با آستان انجام میدهید چه تعریفی دارد؟
ما به صورت شراکتی با آستان کار میکنیم.
- یعنی خودت هم پول میذاری؟
میخواستم 50 درصد شراکت مالی داشته باشم. که اگر منافع ریالی داشت به همین شکل تقسیم شود.
- یعنی در پروژه امام رضا هم که گفتی یک میلیارد و 500 میلیون تومان تمام شد هم پول گذاشتی؟
نه این نه. برای من خیلی سنگین بود.
- خب پس چهجوری تهیهکننده بودی؟
وقتی که از پس هزینههایش برنیامدم قرار شد بودجه آن را بدهند و بعد از ساخت دوباره به خودشان بفروشم.
- خانم ریحانی این زلال بیانتها را مردم ما کی و چگونه خواهند دید؟
کار مورد تایید آستان قدس رضوی، ارشاد و صدا و سیما قرار گرفته است، اما مسقیما تا امروز تصمیمی در خصوص چگونگی پخش فیلم صورت نگرفته است؛ اما ایدهال خود من شرکتدادن فیلم در جشنوارههای خارجی است و مطمئن هستم که توجه داوران را برخواهد انگیخت.
- ممنون از وقتی که گذاشتید.
من هم از شما بابت توجه به پروژه زلال بیانتها ممنونم.
ویدیو مرتبط :
زلال سحر 1 (پیام سحر گاه رمضان) -استاد سید مهدی واعظ موسوی
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
مرگ ببر روسی به پروژه 5 میلیاردی پایان داد
به گزارش فارس، ببر نر سیبری كه اردیبهشت امسال به ایران وارد شد حاصل تفاهمنامه مشترك سازمان محیط زیست ایران و روسیه بود برای احیای نسل منقرض شده "ببر مازندران ".
محیط زیست برای ورود 2 قلاده ببر از سیبری پروژهای را تعریف كرد كه رئیس سازمان محیط زیست بودجه مورد نیاز برای آن را 5 میلیارد تومان اعلام كرد.
ببرهای روسی كه مسئولان سازمان محیط زیست آنها را به چشم قهرمانان زنده كردن یك نسل منقرض شده میدیدند، به چشم كارشناسان حیات وحش تنها حیواناتی دستآموز و غیروحشی بودند كه پس از گذشت 8 ماه از انتقال آنها به ایران (باغ وحش پارك ارم تهران) با مرگ ببر نر، پیشبینیهای كارشناسان حیات وحش درست از آب درآمد و ببر نر با یك "بیماری " جان داد، "ایدز گربهسانان "، "مشمشه " و شاید بیماری ناشی از خوردن "گوشت خر ".
ببر نری كه صبح روز پنجشنبه (9 دی) در باغ وحش پارك ارم جان داد همان ببری بود كه محمدباقر صدوق، معاون محیط طبیعی و تنوع زیستی سازمان حفاظت محیط زیست، اول خردادماه اعلام كرد: "ببر نر از دیدن تصویر خود در استخر وحشت زده میشود. "
با فرض اینكه سازمان محیط زیست قادر است از "ببر سیبری " برای ما "ببر مازندران " احیا كند آیا سرمایهگذاری 5 میلیارد تومانی روی ببر "غیرطبیعی " كه حتی از دیدن تصویر خودش هم وحشت میكند، منطقی است؟ آیا بهتر نبود ببرهایی كه سازمان محیط زیست در مقابل ارائه 2 قلاده پلنگ به روسیه، تحویل گرفته است كمی كارشناسیشده انتخاب میشد تا با كمترین ناملایمت محیطی از پای درنیاید؟ موضوعی كه معاون محیط طبیعی و تنوع زیستی سازمان حفاظت محیط زیست یك ماه پس از ورود این ببرها به آن اشاره كرد: " ببر ماده از جنگل گرفته شده است ونسبت به ببر نر وحشی است ". یعنی ببر نر از كجا آمده است غیر از این است كه در محیطی "پاستوریزه " رشد پیدا كرده و آسیبپذیر است؟
حساسیت و آسیبپذیری كه بالاخره پنجشنبه هفته گذشته با مرگ این ببر نر علنی شد.
پیشبینی موفقیت 100 درصدی طرح به كجا انجامید؟
--------------------------------------------------------------------
هوشنگ ضیائی؛ مسئول پروژه احیای ببرهای مازندران پیشبینی میكرد كه پروژه احیای ببرهای مازندران از ببرهای سیبری 100 درصد به موفقیت بینجامد. ضیائی معتقد بود: "در صورتی كه همه حمایت كنند و با توجه به اقدامات رئیس سازمان حفاظت محیط زیست، پیشبینی میكنم 100 درصد طرح با موفقیت انجام شود. "
وی با اشاره به این كه ببرها در 5 سالگی میتوانند جفتگیری كنند، امیدوار بود "ببرهای سیبری 2 سال دیگر بچهدار شوند. "
این در حالیاست كه اسماعیل كهرم، دكترای حیات وحش و كارشناس بینالمللی حیات وحش از همان روز اول انتقال این ببرها به ایران اعلام كرد: " ژن ببر مازندران 100 درصد احیا نمیشود. "
به گفته وی این ببرها در "اسارت " رشد كردهاند و سازمان محیط زیست میخواهد از آنها ببر مازندران را احیا كند در حالی كه ببر در قفس و اسارت احیا نمیشود و اگر حیوانی در قفس افتاد دیگر وحشی نیست. گونههای جانوری وحشی باید حداقل هفتهای دو شكار به شكل طبیعی داشته باشند كه ما در ایران جایی نداریم كه دو قلاده ببر را به صورت طبیعی نگه داریم تا بتوانند به شكل طبیعی تغذیه كنند.
این دكترای حیاتوحش معتقد است: " اقدام سازمان محیط زیست در انتقال ببرهای سیبری به ایران در سطح باغوحشها است نه در حد یك سازمان محیط زیست. "
ایران در ابتدای قرن بیستم یعنی 110 سال پیش 8 گونه ببر داشت كه 3 گونه از آنها كاملاً منقرض شد و یكی از این 3 گونه ببر مازندران یا همان ببر هیركانی بود، در نتیجه ببر مازندران در همان سال برای همیشه منقرض شد. اینكه میگویند ببر "آمور " شبیه ببر "مازندران " است درست است اما همه ببرها همخانواده و شبیه هم هستند و مهم این است كه ژن و نژاد آنها متعلق به كدام منطقه است.
میانكاله؛ خانهای كه به عمر ببر نر كفاف نداد
---------------------------------------------------------
میانكاله، منطقه تحت حفاظت محیط زیست در استان گلستان قرار بود زیستگاه این 2 ببر وارداتی شود. زیستگاهی كه با دست دست كردن محیط زیست به عمر ببر نر كفاف نداد.
به گفته محمدیزاده؛ معاون رئیسجمهور و رئیس سازمان محیط زیست 5 میلیارد تومان بودجه برای فراهمكردن شرایط زیست ببرها مورد نیاز بود، بودجهای كه آنقدر تأمین نشد تا ببر نر مرد.
ضیائی؛ مدیر پروژه احیای ببر مازندران از میانكاله تحت عنوان "آغل " یاد میكند چون این منطقه نه تنها امكانات اولیه زیست جانوران را ندارد بلكه پوشش گیاهی آن هم توسط دامهای موجود در این منطقه از بین رفته است و دامداران منطقه حتی علوفه را نیز از بیرون از این منطقه تهیه میكنند.
منطقهای كه اگر قرار بود ببرها در آن رهاسازی شوند یا باید گرازهای منطقه خوراك ببرها میشدند یا مرالهایی كه انسانها در آنجا رهاسازی میكردند.
قرار بود برای احیای ببر مازندران 35 كیلومتر آخر جزیره میانكاله آمادهسازی شود.
صدوق؛ معاون محیط طبیعی سازمان محیط زیست در رابطه با تناقضهای موجود درباره میزان وسعت زیستگاه اختصاص داده شده به ببرهای وارداتی، گفته است: فضایی كه در حال آماده شدن است 10 هكتار است، اما در آینده تغییر خواهد كرد و تمام جزیره میانكاله به ببرهای وارداتی اختصاص داده میشود.
احساس حقارتی كه نتیجهاش "مرگ ببر " شد
------------------------------------------------------------
معاون محیط طبیعی سازمان محیط زیست با انتقال ببرها به ایران اعلام كرد: " اگر بالای میلیاردها تومان در این زمینه سرمایهگذاری شود ارزش دارد؛ زمانی كه در فرودگاه روسها ببرها را با امكانات بسیار بالایی آوردند و پلنگها را بردند، احساس حقارت كردیم. در روسیه برای اینگونه تحقیقات سرمایه گذاری میشود و مسئولانشان توجه زیادی به این امر دارند. "
آیا بهتر نبود درباره پروژهای كه مسئولان محیط زیست اینقدر به ارزش آن واقف هستند و كمبود امكانات داخلی را میبینند، كمی دقت نظر بیشتری به خرج داده میشد و 8 ماه این 2 قلاده ببر در حداقل امكانات یك باغ وحش رها نمیشدند كه حالا پس از مرگ یكی از این ببرها مسئولان محیط زیست و باغ وحش پارك ارم به دنبال مقصر بگردند و دلایلی را مطرح كنند كه همان همزدن بیشتر قضایا است كه كوتاهی مسئولان روشنتر میشود.
معاون محیط طبیعی سازمان محیط زیست از همان ابتدای ورود ببرها به ایران اعلام كرد كه "كارشناسان داخلی تجربه نگهداری از ببرها را ندارند و از تجربه روسها در این زمینه بهره میبریم. " با مرگ ببر نر همه به دنبال نوع بیماری هستند كه ببر به آن دچار شده است و كسی از تجربه روسها در نگهداری ببرها نمیپرسد، آیا زیستگاه موقت ببرها مورد بازرسی این كارشناسان قرار نگرفته است؟ اگر قرار بود ببر نر پس از 8 ماه بمیرد یعنی كارشناسان ایرانی به این نتیجه نمیتوانستند برسند؟
4توله ببر سیبری ادامهدهنده راه ببرهای وارداتی در ایران
--------------------------------------------------------------------------
در حالیكه گمانهزنیها درباره مختومهشدن پرونده احیای ببر مازندران در ایران با مرگ ببر نر سیبری قوت گرفته است، طبق تفاهمنامه سازمان محیط زیست بر اساس گفتههای معاون محیط طبیعی سازمان محیط زیست روسیه 4 توله ببر دیگر را به ایران میفرستد.
ببرهایی كه حداقل دو گزینه برای ورود آنها باید مورد توجه قرار گیرد، وحشی بودن و شناسنامه سلامت.
مرگ ناشی از "ایدز "، "گوشت خر " و "مشمشه "
-------------------------------------------------------------
با مرگ ببر نر سازمان محیط زیست اعلام كرد كه ببر بیماری "مشمشه " داشته است، یك بیماری باكتریایی مسری خطرناك كه اغلب سبب ابتلای تكسمیها میشود. این بیماری مشترك بین انسان و حیوان، به شدت كشنده است.
به گفته محمدباقر صدوق؛ معاون محیط طبیعی و تنوع زیستی سازمان حفاظت محیط زیست بیماری "مشمشه " در باغ وحش ارم تهران شیوع پیدا كرده است كه به گربهسانان منتقل میشود.
اگر واقعاً ببر نر مبتلا به این بیماری باشد علاوه بر جانوران باید تمام افرادی كه در باغ وحش ارم هستند نیز در قرنطینه نگهداری شوند چون این بیماری بین انسان و حیوان مشترك است. این در حالی است كه مسئولان باغ وحش ارم و سازمان محیط زیست امروز جلسه مشتركی درباره بررسی علت مرگ ببر دارند.
امیر الهامی؛ مدیر باغ وحش پارك ارم تهران معتقد است: در زمان تحویل این 2 قلاده ببر سیبری به باغ وحش ارم، سازمان محیط زیست هیچ شناسنامه سلامتی را تحویل باغ وحش نداده و تنها به یك برگه واكسینه شدن ببرها كفایت كرده است.
به گفته وی سازمان محیط زیست قرار بود از باغ وحش پارك ارم تنها به عنوان یك زیستگاه موقتی یك تا 2 ماهه استفاده كند اما این یك ماه و 2 ماه تبدیل به 4 ماه، 6 ماه و در نهایت 8 ماه شد كه بالاخره هم این "ببر نر سیبری " مرد.
مدیر باغ وحش پارك ارم تهران درباره اقدامات دامپزشكی درباره این 2 قلاده ببر سیبری میگوید: تمام اقدامات دامپزشكی این 2 قلاده ببر بهعهده خود سازمان محیط زیست بود و باغ وحش تنها محل زندگی این ببرها بود و ما هیچ مسئولیتی نداشتیم.
الهامی ادامه میدهد: ببرهای سیبری در باغ وحش كاملا جدا از دیگر جانوران نگهداری میشدند به طوریكه محل نگهداری هر قلاده ببر هم جدا از ببر دیگر بود.
مدیر باغ وحش پارك ارم تهران یادآور میشود: دامپزشك خود محیط زیست زمانی كه ببر را مورد معاینه قرار داد تست FIV گرفت كه همان "ایدز گربهسانان " محسوب میشود این یكی از احتمالات بود از سوی دیگر تشخیص بیماری را داد كه ناشی از مصرف "گوشت خر " است.
آنها اعلام كردهاند كه ببر این بیماری را از شیرهای باغ وحش گرفته است در حالیكه شیرهای باغ وحش بعد از ابتلای ببر به بیماری مبتلا به این بیماری شدهاند پس ما هم میتوانیم بگوییم كه شیرهای باغ وحش ارم از آن ببر سیبری بیماری گرفتهاند.
ببری كه در سردخانه پارك پردیسان آرام گرفته است
----------------------------------------------------------------
در حالیكه مسئولان سازمان محیط زیست از بالاترین رده امروز (شنبه) جلسهای را با مسئولان باغ وحش پارك ارم و دامپزشكی برگزار كردهاند تا بالاخره علت مرگ ببر نر را متوجه شوند، لاشه ببر نر در سردخانه پارك پردیسان آرام گرفته است. لاشهای كه اگر زنده بودن آن برای سازمان محیط زیست افتخاراتی را علیرغم صرف میلیاردها تومان هزینه به همراه داشت شاید در صورت بیمار نبودن بتواند برای محیط زیست درآمدزا باشد.
علت مرگ ببر نر روسی ساعت 14 امروز توسط محمدباقر صدوق؛ معاون محیط طبیعی سازمان محیط زیست در نشست خبری اعلام خواهد شد.../فارس