اخبار
2 دقیقه پیش | عکس: استهلال ماه مبارک رمضانهمزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ... |
2 دقیقه پیش | تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریموزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که میتواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام میشود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ... |
زیبا کلام: اصلاح طلبان نمی آیند/هیچ اصولگرایی حتی یک سوم خاتمی رای ندارد
زیبا کلام: اصلاح طلبان نمی آیند/ رقابت میان احمدی نژاد و اصولگرایان است/ هیچ اصولگرایی حتی یک سوم خاتمی رای ندارد/ نذر نکردهام که سر از اوین در بیاورم!
انتخاب :صادق زیبا کلام درخصوص مشکلاتی که تحریم ها برای اقتصاد ایران ایجاد کرده ، می گوید: معتقدم تحریمها مشکلات و مصائب جدی برای اقتصاد ایران به بار آورده است و همچنان این آسیبها ادامه دارد و اگر بررسی شود، مشخص خواهد شد که این تحریمها چه تاثیراتی بر کشور ما بر جای گذاشته است.
وی همچنین معتقد است حداقل آسیب تحریم ها افزایش قیمت مواد اولیه و کالاهای وارداتی و به تبع آن هزینه تولید در داخل است : کمترین آسیبی که تحریمها به بار آورده این است که برای دور زدن این تحریمها، ورود کالاها، مواد اولیه و ماشینآلات با هزینهای به مراتب بالاتر از گذشته انجام میشود و همین امر موجب میشود تولید نیز در ایران گرانتر تمام شود. قیمتهای داخلی حداقل 30 درصد بالاتر از قیمتهای جهانی است و این قدرت رقابت ما را در عرصه بینالمللی کاهش میدهد.
زیباکلام در مورد تاثیر تحریمها بر طبقات اجتماعی مختلف جامعه ایران نیز اظهار کرد: شرایط اقتصادی نامساعد بر روی طبقه اعیان و اشراف تاثیر چندانی ندارد. لایههای محروم جامعه نیز تا حدودی از طریق کمکهای دولتی مانند یارانهها تامین میشوند. در این میان طبقه متوسط بیشترین فشار را از ناحیه تحریمها تحمل میکند و عمده ضرر و زیان تحریمها متوجه طبقه متوسط جامعه، تولیدکنندگان و صنعتگران است.
تقابل در انتخابات آینده میان احمدی نژاد و اصولگرایان است
این استاد دانشگاه با اشاره به در پیش بودن انتخابات ریاستجمهوری یازدهم می گوید: تکلیف انتخابات روشن است. در انتخابات پیشرو اصلاحطلبان شرکت نخواهند کرد؛ چراکه نه خود آنان تمایل دارند و نه اصولگرایان این اجازه را به آنها میدهند. تجربه 2 خرداد 76 و 22 خرداد 88 موجب شده است که اصولگرایان تمایلی به حضور اصلاحطلبان نداشته باشند.
زیباکلام با بیان اینکه "در انتخابات ریاستجمهوری یازدهم، احمدینژاد در یک سو و مابقی اصولگرایان در سوی دیگر خواهند بود"، گفت: اگر احمدینژاد بتواند همانند دکتر مصطفی معین در انتخابات سال 84 برای مهندس رحیم مشایی تایید بگیرد، نامزد او حتما مشایی خواهد بود و اگر نه، از آیتالله هاشمی شاهرودی به عنوان نامزد انتخاباتی حمایت خواهد کرد و در غیر این صورت نیز ممکن است صالحی (وزیر امور خارجه) یا کسی که مورد مخالفت شدید اصولگرایان نباشد را به عرصه انتخابات وارد کند.
گزینه های احمدی نژاد برای انتخابات
وی همچنین ابراز عقیده کرد: مشایی گزینه اول و آیتالله هاشمی شاهرودی گزینه دوم احمدینژاد خواهد بود.
زیباکلام درباره این تحلیل خود، توضیح داد: از سال 84 روابط آقای احمدینژاد و هاشمی شاهرودی خوب بوده است و در اختلافات، آقای احمدینژاد آیتالله شاهرودی را به عنوان حکم معرفی کرده است و متقابلا نیز ندیدهایم که آیتالله شاهرودی تعابیری چون جریان انحرافی و برخی مسائل دیگری که اصولگرایان درباره دولت مطرح میکنند، به کار ببرد. به همین خاطر اگر آیتالله شاهرودی حاضر شود به عنوان نامزد وارد انتخابات شود، احمدینژاد از او حمایت خواهد کرد.
وی ادامه داد: احمدینژاد، هاشمی شاهرودی را به ولایتی، حدادعادل، لاریجانی یا شخصیتهای دیگری که به هر حال جزو جریان اصلی اصولگراییاند و استقلالی از خود ندارند، ترجیح میدهد. البته بعید به نظر میرسد که آقای هاشمی شاهرودی بپذیرد که به عنوان نامزد احمدینژاد وارد انتخابات شود.
نامزدهای اصولگرایان
زیباکلام با بیان اینکه "نامزد اصلی اصولگرایان، ولایتی یا حدادعادل است"، تصریح کرد: البته به طور صددرصد روی یکی از این دو به توافق نرسیدهاند. ممکن است سعید جلیلی نیز نامزد اصولگرایان شود و البته تمایل احمدینژاد به سعید جلیلی نیز بیشتر از ولایتی و حدادعادل خواهد بود.
به گزارش ایسنا، این کارشناس مسایل سیاسی ادامه داد: رقابت اصلی در انتخابات آتی، میان خود اصولگرایان یعنی موافقان و مخالفان احمدینژاد است، همچنان که در انتخابات مجلس نهم نیز اینگونه بود. البته اصولگرایان تلاش خواهند کرد با فضا دادن به جریاناتی مثل آقای کواکبیان و حزب مردمسالاری و شماری از چهرهها و شخصیتهای بهاصطلاح اصلاحطلب، وانمود کنند که اصلاحطلبان نیز در انتخابات شرکت دارند اما اصلاحطلبان اصلی و واقعی در انتخابات شرکت نخواهند کرد.
عارف، حدنهایی پذیرش اصلاح طلبان
زیباکلام درباره فعالیت محمدرضا عارف برای ورود به انتخابات نیز اظهار کرد: در مورد عارف چند نکته اساسی وجود دارد؛ اول اینکه اگر روزی روزگاری رهبری اصولگرایان مجبور شود یک نامزد اصلاحطلب را قبول کند، با این احتمال که شوخی شوخی آن نامزد ممکن است رای بیاورد و رییسجمهور شود، حد نهایی پذیرش آنها محمدرضا عارف خواهد بود. به جز عارف، اصولگرایان حاضر نیستند هیچ نامزد اصلاحطلب دیگری را بپذیرند.
وی افزود: نکته دوم اینکه، عارف باید یک تصمیم مهم بگیرد و آن اینکه به چه عنوانی میخواهد در انتخابات شرکت کند؟ آیا به عنوان نامزد مورد اجماع رهبری اصلاحطلبان یا به عنوان شخص محمدرضا عارف؟ اگر اصلاحطلبان از او حمایت کنند، البته وضع فرق خواهد کرد، اما اگر بخواهد به عنوان شخص عارف وارد شود، حتی از ولایتی و حدادعادل هم کمتر رای میآورد. سقف رای ولایتی و حداد بیش از پنج میلیون نیست و سقف رای عارف به عنوان نامزد مستقل به دو میلیون رای نیز نخواهد رسید.
هیچ اصولگرایی حتی ثلث خاتمی هم نمی تواند رای بیاورد
زیباکلام درباره پایگاه اجتماعی جریان اصولگرا و اصلاحطلب، با بیان اینکه "پایگاه اجتماعی این دو جریان با یکدیگر قابل مقایسه نیست"، ابراز عقیده کرد: اگر خاتمی نامزد شود و اصولگرایان حضور او را بپذیرند - که البته محال است - خاتمی مطمئنا به همان میزان سابق رای خواهد داشت، اما امروز هیچ اصولگرایی در جریان اصولگرایان وجود ندارد که حتی ثلث (یک سوم) خاتمی بتواند رای بیاورد. البته شورای نگهبان نیز این را میداند و خاتمی را بدون تعارف و صریح رد صلاحیت خواهد کرد.
نذر نکردهام که سر از اوین در بیاورم!
زیباکلام در پایان گفت: کافی است به من بگویند با هیچ سایت و منبع دیگری گفتوگو نکن، یا دیگر برای فلان روزنامه یا هفتهنامه چیزی ننویس؛ کافی است بگویند که اگر تشکل یا نهادی در دانشگاه از تو دعوت کرد، در آن شرکت نکن و من "سمعا و طاعتا" اجرا میکنم. چرا من را ببرند اوین که اینها را بگویند و اینها را از من بخواهند؟ با یک تلفن 50 ریالی هم میتوانند این دستورات را بدهند و من قطعا اطاعت میکنم. چرا با بازداشت من هزینه تبلیغاتی به راه بیفتد؟ البته من خودم هم یکسری مسائل و خط قرمزها را رعایت میکنم. نذر نکردهام که سر از اوین در بیاورم!/انتخاب
ویدیو مرتبط :
سونامی مهندس غرضی برای اصلاح طلبان (رای گرفتن با اسم اشخاص)
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
مطهری: در میان اصلاح طلبان کسی جز خاتمی رای ندارد/ اگر به دلیل فشار احمدی نژاد، شورای نگهبان صلاحیت مشایی را تایید کند باید ختم انقلاب را اعلام کنیم
مطهری: در میان اصلاح طلبان کسی جز خاتمی رای ندارد/ اگر به دلیل فشار احمدی نژاد، شورای نگهبان صلاحیت مشایی را تایید کند باید ختم انقلاب را اعلام کنیم
علی مطهری گفت که به خاطر دگر اندیشی و تفکر منتقدانه نمیتوان دانشجو یا استاد را از تحصیل یا تدریس محروم کرد.
علی مطهری نماینده مردم تهران درباره برخورد با اساتید و دانشجویان توسط وزارت علوم گفت: مجلس می تواند وزیر علوم را احضار و از وی در این باره سوال کند. البته بنده الان اطلاع دقیق ندارم که تا کنون چنین اقدامی صورت گرفته است یا خیر.
آنچه مسلم است این است که به خاطر دگراندیشی و تفکر منتقدانه نمی توان دانشجو یا استاد را از تحصیل یا تدریس محروم کرد. اگر استادی در کلاس درس، خارج از موضوع درس، به تبلیغ علیه نظام بپردازد می توان با وی برخورد کرد اما اگر در چارچوب سرفصل های درس خود، ضمن بیان مطالب معین شده، نظر کارشناسی مخالف خود را هم بیان کند یا دارای دیدگاه های اجتماعی و سیاسی متفاوت از دیدگاه نظام باشد نمی توان به این بهانه وی را از حق تدریس محروم نمود.
اهم سخنان مطهری در ادامه به نقل از قانون میآید:
قطعا ما در کشور نیاز به احزاب قوی و فعال داریم. همین آشفتگی که ما در ایام انتخابات با آن روبرو می شویم به دلیل فقدان احزاب اصیل، با سابقه و فعال است. اگر احزاب قوی وجود داشته باشند می توانند به عنوان اتاق فکر عمل کرده و کادرسازی نمایند و کاندیداهای مناسب را به جامعه معرفی کنند و مردم با اعتماد به یک حزب به کاندیدای مورد حمایت او رای دهند و این سردر گمی که اکنون شاهد آن هستیم وجود نخواهد داشت و پس از انتخاب نیز حزب پاسخگوی معرفی خود خواهد بود. با وجود احزاب قوی و شناسنامه دار، فرصت طلبان قادر نخواهند بود از فضای آشفته سوءاستفاده کنند و سوار بر قدرت شده و 4 یا 8 سال کشور را دچار حوادث و مشکلات نمایند. از این نظر حضور احزاب ضروری است.
اما در کشور ما مسئله رابطه حزب با اصل ولایت فقیه موضوع مهمی است که این رابطه چگونه تعریف می شود. اگر برداشت ما این طور باشد که احزاب حق اظهار نظر بر خلاف نظر ولی فقیه را ندارند، طبیعتا احزاب برای ادامه فعالیت خود با مشکل مواجه می شوند و عملا احزاب آزاد نخواهیم داشت.
اما اگر برداشت صحیح از اصل ولایت فقیه را داشته باشیم که ما مجاز به اظهار نظر مخالف نظر ولی فقیه هستیم ولی در عمل و احکام حکومتی باید ملتزم باشیم، تا حد زیادی این مشکل حل خواهد شد. نگاه درست به اصل ولایت فقیه یکی از لوازم تشکیل احزاب قوی است.
ما در زمینه احزاب با مشکل کمبود قانون مواجه نیستیم. البته اگر اصلاحی لازم باشد باید انجام شود. مشکل ما در سختگیریها و تنگ نظریها در صدور مجوز و مدارا با احزاب رخ می دهد. کمیسیون ماده 10 احزاب گاهی سختگیریهای بیش از حد و غیر ضروری اعمال می کند و به سادگی مجوز تاسیس حزب نمی دهد و با احزاب موجود منتقد برخورد می کند و احیانا میان احزاب و گروه های سیاسی برای برگزاری کنگره یا تجمع تبعیض روا می دارد. این مسائل باید حل شود.
انتخابات هر چه مردمی تر و واقعی تر باشد به نفع نظام و کشور است و به هر میزان به سمت انتصاب پیش برویم به کشور آسیب جدی وارد می گردد. اکنون برخی از گروههای سیاسی و مردم تصور درستی از انتخابات ندارند.
به عبارت دیگر برخی آسیب ها همواره انتخابات را تهدید می کرده است. بنده اعتقاد دارم برخی از حوادثی که در انتخابات 88 رخ داد ناشی از برداشت اشتباهی است که از ماهیت انتخابات در جمهوری اسلامی وجود دارد.
یکی از بزرگترین آسیبهای ما در این عرصه وارد کردن رهبری در امر انتخابات است. عده ای تلاش می کنند تا رهبری را وارد عرصه انتخابات کنند، در حالی که خود ایشان چنین روش و نگاهی ندارند. رهبری نهایتا برخی معیارها را بیان می کنند و در بعضی مواقع صراحتا اعلام نموده اند که نظر بنده را کسی نمی داند. متاسفانه عده ای کاسه های داغ تر از آش طوری به جامعه القا می کنند که مثلا نظر رهبری به آقای الف است.
در نتیجه جامعه دو قطبی می شود. برخی از کسانی که به رهبری ارادت ویژه ای دارند و به اصطلاح ولایت مدار هستند از هر تلاشی دریغ نمی کنند تا آن کاندیدای خاص رای بیاورد و عده ای هم که منتقد و مخالف و احیانا معاند هستند تمام کوشش خود را مصروف می دارند تا آن شخص رای نیاورد. این اتفاق نقطه آغاز فتنه اسنت و منجر به پدید آمدن خصومتها در جامعه می گردد.
ما باید به این نکته کلیدی توجه کنیم که انتخابات متعلق و مرتبط با مردم است و ارتباط ناچیزی با رهبری دارد. ارتباط انتخابات با رهبری صرفا در مرحله بررسی صلاحیت هاست. به این معنی که مقام رهبری از طریق شورای نگهبان اعمال نظر می نمایند و این حق قانونی ایشان است و اشکالی هم ندارد و ما بیش از این حقی برای وارد کردن رهبری در انتخابات نداریم اما این که بعد از معرفی کاندیداهای صالح از طرف شورای نگهبان به دنبال کشف نظر رهبری باشیم کار درستی نیست.
این که برخی افراد عنوان می کنند که من از رهبری برای کاندیداتوری در انتخابات کسب اجازه کردم، تعبیر اشتباهی است زیرا اساسا نیازی به اجازه گرفتن از ایشان نیست. در واقع این دوستان برای کاندیداتوری باید از مردم اجازه بگیرند وکسب تکلیف کنند.
این یک آسیب جدی است که معمولا وجود دارد. این دیدگاه غلط در بین اصولگرایان به وفور یافت می شود که به صورت مداوم در همه مسائل مربوط به حوزه وظایف و اختیارات خود تاکید دارند که باید ببینیم نظر رهبری چیست. اصولا در انتخابات، هر شخص یا گروهی باید خودش با استفاده از معیارهای اسلامی به فرد اصلح برسد.
نظر رهبری از طریق شورای نگهبان اعمال می شود و افرادی که از طرف شورای نگهبان صلاحیتشان تایید می شود قطعا مورد تایید رهبری هستند و صلاح نیست که ما به دنبال کشف نظر رهبری باشیم و ببینیم مکنون قلبی ایشان چیست. این بزرگترین آسیب است که در هر انتخاباتی خودنمایی می کند و باید دفع شود.
سختگیریهای بی مورد و افراطی در بررسی صلاحیت نامزدها در شورای نگهبان هم آفت دیگر انتخابات است. شورای نگهبان نباید به بهانه های واهی، از حضور منتقدان در عرصه انتخابات ممانعت به عمل آورد، نباید گرایشهای سیاسی و گروهی را در امر تایید صلاحیت نامزدها دخالت دهد.
آسیب و آفت دیگر، بسته بودن فضای مطبوعات و به طور کلی رسانه ها است. اگر رسانه ها در بیان حقایق آزاد نباشند نشاط و مشارکت مناسب در انتخابات حاصل نمی شود.الان فضای خوبی بر مطبوعات حاکم نیست و سخت گیری های غیر ضروری وجود دارد و من به عنوان نماینده قوه مقننه در هیئت نظارت بر مطبوعات شخصا از این فضا راضی نیستم.
برخی تصور می کنند رییس جمهوری که با رای بالا انتخاب شود ممکن است با اتکا به آرای خود از اوامر رهبری اطاعت نکرده و سر باز زند، در نتیجه خواهان انتخاباتی قابل کنترل و محدود هستند. در واقع این دوستان باید نگاه خودشان را به اصل ولایت فقیه تغییر دهند.
اگر از طرف اصلاح طلبان آقای خاتمی بیاید وضعیت خوبی خواهند داشت اما بعید می دانم دیگر چهره های اصلاح طلب که تا کنون مطرح شده اند رای قابل توجهی کسب کنند. گروه آقای احمدی نژاد هم اگر نظرشان روی آقای مشایی باشد، جای بحث دارد.
بنده اصولا آقای مشایی را رجل سیاسی نمی دانم که بخواهند کاندیدای ریاست جمهوری شوند. گذشته از اینکه ایشان افکار خاصی دارند که با ایدئولوژی و آرمانهای انقلاب سازگاری ندارد، کسی که صرفا چند سال رئیس دفتر رئیس جمهور یا رئیس میراث فرهنگی بوده رجل سیاسی محسوب نمی شود، ضمن اینکه خود آقای احمدی نژاد هم در سال 84 رجل سیاسی نبود و شورای نگهبان نباید صلاحیت ایشان را تایید می کرد. خوب ایشان تایید صلاحیت شدند و در این چند سال کشور ضرر های آن را مشاهده کرده است.
اگر فرض کنیم که به دلیل برخی تهدیدها و فشارهای آقای احمدی نژاد، شورای نگهبان صلاحیت آقای مشایی را تایید کند باید ختم انقلاب را اعلام کنیم.
آقای مشایی کسی است که می گوید دوران اسلام گرایی، به دلیل اینکه القاعده و طالبان هم دم از اسلام می زنند خاتمه یافته است و باید بجای اسلام از ایران و مکتب ایران سخن گفت یا معتقد است که اسلام یعنی عشق به همه انسانها و دین اسلام با مسیحیت و سایر ادیان تفاوتی ندارد. این افکار در ظاهر برای عده ای خوشایند است اما در واقع بسیار خطرناک است. نوعی عرفان کاذب و صوفی گری است/خبرآنلاین