اخبار


2 دقیقه پیش

عکس: استهلال ماه مبارک رمضان

همزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ...
2 دقیقه پیش

تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریم

وزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که می‌تواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام می‌شود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ...

زنی که شوهرش را بخاطر دریافت پیامکهای عاشقانه از زنی دیگر،کشته بود به قصاص محکوم شد



31 شهریورماه سال 92 وقتی جسد مرد جوانی در رمزآباد ورامین پیدا شد پلیس خود را در برابر یک جنایت دید. وقتی مشخص شد که قربانی ابراهیم نام دارد و راننده شرکت واحد بوده و خانه‌ای در اسلامشهر دارد، همسر وی تحت بازجویی گرفته شد.

عصمت از همان ابتدای تحقیقات با حالتی آشفته و نگران به تناقض‌گویی پرداخت و همین کافی بود تا راز جنایت خانوادگی فاش شود. عصمت در تجسس‌های پلیسی گفت: یکسالی بود که رفتار شوهرم مرموز شده بود تا اینکه دخترم مژگان که دانشجو بود پیامک‌های پدرش را زیر نظر گرفت و همگی به او مشکوک شدیم.


ابتدا باور نمی‌کردم ابراهیم با زن دیگری رابطه پنهانی داشته باشد تا اینکه مخفیانه گوشی ابراهیم را نگاه کردم و پیامک‌های عاشقانه وی را دیدم.


وقتی به شوهرم گفتم که چرا با زن دیگری رابطه پنهانی داری؟ مرا به باد کتک گرفت تا اینکه موضوع خیانت وی را با پسرم محسن و دخترم مژگان در میان گذاشتم. حتی چند بار به همسرم پیشنهاد طلاق دادم اما حاضر نبود از هم جدا شویم تا اینکه با کمک پسرم و دخترم نقشه کشیدیم وی را به قتل برسانیم. صبح روز جنایت وقتی ابراهیم از خواب بیدار شد پسرم مرا که در خواب بودم بیدار کرد و گفت این بهترین فرصت است، پدر را بکشیم. زمانی که ابراهیم مشغول کار بود پسرم از پشت سر به وی حمله کرد سپس من نیز به کمکش رفتم و با چاقویی که در دست داشتم دو یا سه ضربه به وی زدم و بعد چاقو را به محسن دادم، پسرم نیز چند ضربه زد.

 

دخترم نیز به کمکمان آمد و برای کشتن پدرش گلویش را فشار داد. عصمت ادامه داد: وقتی مطمئن شدیم او را کشتیم، جسدش را لابه‌لای پتو و در صندلی عقب خودرویش گذاشتیم و به بیابان‌های رمزآباد در ورامین بردیم و در آنجا رها کردیم. با اعترافات این زن، دختر و پسرش نیز بازداشت شدند و تحت بازجویی قرار گرفتند. محسن در بازجویی‌ها به قتل پدرش با همدستی مادرش اعتراف کرد و گفت خواهرم تنها برای انتقال جسد پدرم به ما کمک کرد و در زمان قتل وحشتزده نظاره‌گر جنایت بود. صبح دیروز این مادر، پسر و دختر در شعبه دوم دادگاه کیفری یک تهران تحت محاکمه قرار گرفتند.


محسن اعترافات ابتدایی خود را پس گرفت و گفت: در زمان جنایت ضربات چاقو را خودم به تنهایی به پدرم زدم آن زمان برای اینکه به قصاص محکوم نشوم از مادرم خواستم که وی نیز قتل را به گردن بگیرد تا جرم من سبک‌تر شود. عصمت نیز در آخرین دفاع خود گفت: من خواب بودم که با صدای فریاد همسرم بیدار شدم به پسرم التماس کردم که پدرش را رها کند اما بی‌فایده بود. محسن پدرش را کشت، من بی‌گناه هستم. در مراحل بازپرسی هم تنها به خاطر اینکه پسرم به قصاص محکوم نشود به دروغ گفتم که من نقشه قتل همسرم را کشیدم و با چاقو وی را کشتم. مژگان نیز گفت: مدت‌ها بود که رفتار پدرم تغییر کرده بود و مرتب مادرم را کتک می‌زد. من و محسن نیز از این موضوع خیلی ناراحت بودیم تا اینکه مدتی پیش متوجه شدم پدرم از طریق پیامک با یک زن در ارتباط است، موضوع را به مادرم گفتم تا اینکه صبح روز حادثه خواب بودم، با صدای فریاد پدرم بیدار شدم دیدم برادرم با چاقو به جانش افتاده است.


پس از قتل با کمک برادرم و مادرم جسد پدرم را داخل خودرویش گذاشتیم و به بیابان‌های اطراف ورامین بردیم.


بنابر این گزارش، قاضی عزیزمحمدی و دو قاضی مستشار برای صدور رأی نهایی با هم وارد شور شدند. از آنجا که محسن در زمان قتل 16 سال بیشتر سن نداشت قضات عالیرتبه وی را به پنج سال زندان، عصمت را به خاطر قتل شوهرش به قصاص نفس- اعدام- و مژگان را نیز به خاطر معاونت در قتل پدر به سه سال زندان محکوم کردند.


 اخبار  حوادث  -  ایران 


ویدیو مرتبط :
زنی که دوست دارد از شوهرش جدا شود

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

زنی با همدستی مردی شوهرش را کشت/مرد جنایتکار به قصاص محکوم شد، زن خیانتکار به ۱۰ سال زندان



مرد جنایتکار که در توطئه زنانه دست به قتل زده است به قصاص نفس و 99 ضربه شلاق محکوم شد.

زن خیانتکار نیز باید 10 سال در زندان بماند و 99 ضربه شلاق را تحمل کند. سحرگاه 25 خرداد ماه سال 92 مأموران کلانتری نسیم شهر در جریان پیدا شدن جسد مرد جوانی در آزادراه ساوه - تهران قرار گرفتند.

وقتی تیم پلیسی خود را بالای سر جسد رساند، در برابر مرد جوانی قرار گرفت که تی‌شرت سیاه و شلوار آبی به تن داشت و این در حالی بود که کفشی به پا نداشت و آثار کبودی و خراشیدگی روی صورت و بدنش نیز دیده می‌شد. بدین ترتیب با دستور بازپرس دادسرای بهارستان تیم تخصصی پلیس برای افشای راز این جنایت دست به کار شد.

مأموران در تجسس‌هایشان پی بردند که روز 24 خرداد ماه زن 22 ساله‌ای با مراجعه به کلانتری بهارستان اعلام کرده است همسرش به نام «جواد» از خانه خارج شده و دیگر بازنگشته است! وقتی در جریان بررسی‌ها مشخص شد که جسد متعلق به مرد گمشده است، مأموران به رفتارهای مرموز همسر وی به نام «زهره» مشکوک شدند و او را تحت بازجویی قرار دادند.

 

زهره در بازجویی‌ها به اعتراف هولناکی دست زد و گفت: سال 87 با جواد ازدواج کردم و یک پسر سه ساله دارم. همسرم مردی تندخو و عصبی بود، مرتب مرا به باد کتک می‌گرفت. بر سر همین موضوع از وی کینه به دل گرفتم. از آنجا که خانه پدرم در اسلامشهر بود، هر از گاهی با پسرم برای دیدن پدر و مادرم به اسلامشهر می‌رفتیم تا اینکه خیلی اتفاقی با مردی به نام «یوسف» که راننده مسافرکش است، آشنا شدم و بین ما رابطه عاطفی به وجود آمد و او از بدرفتاری‌های همسرم در زندگی من باخبر شد.

 

من و یوسف به هم وابسته شده بودیم، تصمیم گرفتیم با هم ازدواج کنیم اما همسرم مانع ازدواجمان بود. حتی چند بار به وی گفتم که توافقی از هم جدا شویم اما او می‌گفت حاضر به طلاق نیست و تنها مرگ است که باعث جدایی من و او خواهد بود. از سوی دیگر از جواد راضی نبودم. نمی‌دانستم چکارکنم. به خاطر همین نقشه کشیدم تا جواد را به قتل برسانم. من از یوسف خواستم آمپول سمی برایم تهیه کند. وقتی آمپول را به من داد، شب 24 خرداد ماه به بهانه اینکه آمپول تقویتی است جواد را فریب دادم و به وی تزریق کردم. ناگهان جواد خوابید. همان لحظه به یوسف زنگ زدم تا به خانه‌مان بیاید. یوسف آمد و شوهرم را کشت، سپس جسد را لابه‌لای پتویی پیچید و آن را در صندلی عقب خودروی پژویش گذاشته و یوسف به تنهایی جسد را به بیابان‌های اطراف اتوبان ساوه - تهران برد و آنجا رها کرد.

با اعترافات هولناک زن جنایتکار، یوسف نیز دستگیر شد و در بازجویی‌ها به رابطه پنهانی با زهره اعتراف کرد و گفت:  من مسافرکش هستم. یک روز اتفاقی با زهره که مسافرم بود آشنا شدم، دیدم خیلی ناراحت است. وقتی سر صحبت را با وی باز کردم، شروع به درد دل کرد و گفت که همسرش خیلی وی را کتک می‌زند. دلم به حالش سوخت، تنها هدفم این بود که به وی کمک کنم و به پیشنهاد خودش با همدستی وی همسرش را کشتیم.

در دادگاه
صبح دیروز این زن و مرد خیانتکار در شعبه دوم دادگاه کیفری یک تهران تحت محاکمه قرار گرفتند. از آنجا که پدر و مادر قربانی جنایت درگذشته‌اند، رئیس قوه قضائیه خواستار قصاص عامل این جنایت شد. وقتی یوسف برای آخرین دفاع پشت تریبون ایستاد، گفت: مسافرکشی می‌کردم که با زهره آشنا شدم و بعد مسیر رابطه‌مان طوری پیش رفت که این قتل را انجام دادیم. آن زمان هدفم کمک به زهره بود و نمی‌دانستم چکار کنم، اکنون بشدت پشیمانم و تقاضای عفو و بخشش دارم. زهره نیز در آخرین دفاع گفت: باور کنید همسرم را خیلی دوست داشتم اما وقتی اختلافاتمان بالا گرفت، او همیشه مرا کتک می‌زد. نمی‌دانستم چکار کنم تا اینکه با یوسف آشنا شدم و این جنایت را انجام دادیم.

بنابراین گزارش، قاضی عزیزمحمدی و دو قاضی مستشار پس از پایان جلسه محاکمه یوسف را به قصاص و 99 ضربه شلاق و زهره را به 10 سال زندان و 99 ضربه شلاق محکوم کرد.


  اخباراقتصادی  -  ایران