اخبار


2 دقیقه پیش

عکس: استهلال ماه مبارک رمضان

همزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ...
2 دقیقه پیش

تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریم

وزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که می‌تواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام می‌شود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ...

زنی که با پاشیدن اسید،همسرش را کشته بود، با رضایت فرزندان مقتول از قصاص نجات یافت



 پنج سال پیش زن جوانی در حالی که آشفته و پریشان بود به کلانتری شهریار رفت و ادعای عجیبی را مطرح کرد.

این زن با دستپاچگی گفت: در تهران زندگی می‌کنم. دو روز پیش برای تفریح با همسرم به نام «علی» به باغمان در شهریار رفتیم. دیشب زمانی که در خواب بودم، متوجه شدم مرد ناشناسی قصد خفه کردن مرا دارد، از خواب پریدم و داد و بیداد کردم، همزمان صدای سوختم، سوختم شوهرم را هم شنیدم.


وی افزود: وقتی خودم را به شوهرم رساندم، دیدم دست‌هایش را روی صورتش گرفته است و آه و ناله می‌کند. در حالی که شوکه شده بودم، بلافاصله با اورژانس تماس گرفتم و وی را به نزدیک‌ترین بیمارستان رساندم و حالا وضعیت شوهرم بسیار وخیم است.این زن نگران گفت: پزشکان پس از معاینه اعلام کردند روی صورت شوهرم اسید پاشیده‌اند!با ادعاهای این زن، تیمی از مأموران پلیس برای بررسی این اسیدپاشی به بیمارستان و باغ میوه رفتند.مأموران متوجه شدند شوهر این زن قادر به پاسخگویی در بازجویی‌ها نیست. مأموران از نگهبانان باغ شنیدند شب حادثه کسی وارد باغ نشده است و قربانی اسیدپاشی با همسرش به نام «فاطمه» اختلاف داشته‌اند و آن شب آنان صدای درگیری زن و شوهر را شنیده‌اند!


همین سرنخ کافی بود تا پلیس فاطمه را تحت بازجویی ویژه قرار دهد.این زن وقتی دید که هیچ راه گریزی ندارد، به جرمش اعتراف کرد و گفت: با شوهرم برای تفریح به باغ رفتیم. وی به من گفت که دیگر برای ادامه زندگی به خانه‌مان در تهران نمی‌رویم و همین جا در باغ زندگی خواهیم کرد. وقتی گفتم که من حاضر به زندگی در باغ نیستم در جواب گفت تو رفتارهایت خیلی مرموز است و باید همین‌جا زندگی کنی!


نسبت به وی کینه به دل گرفتم و چون در باغ اسید داشتیم، نیمه‌های شب آن را برداشتم و سراغ شوهرم رفتم. وقتی در خواب بود، اسید را روی صورتش پاشیدم و حالا نیز بشدت پشیمانم.این مرد سرانجام پس از سه‌شبانه‌روز جدال با مرگ روی تخت بیمارستان جان سپرد.با مرگ این مرد، پرونده اسیدپاشی وارد مرحله تازه‌تری شد و این زن پس از اعتراف به قتل شوهرش با صدور کیفرخواست راهی دادگاه کیفری استان تهران شد.فاطمه نخستین‌بار در شعبه 84 دادگاه کیفری استان تهران از سوی پنج قاضی عالی‌رتبه به قصاص نفس -اعدام -محکوم شد، اما فرزندان وی از قصاص مادرشان گذشت کردند و تنها مادر قربانی، خواهان قصاص عروس شد.

 

صبح دیروز این زن برای تعیین تکلیف حکم به دادگاه شعبه دهم کیفری یک احضار شد و تحت بازجویی قرار گرفت.فاطمه وقتی برای آخرین دفاع پشت تریبون رفت، گفت: بشدت از عملکرد خود پشیمانم و حاضرم رضایت مادرشوهرم را جلب کنم. این در حالی بود که فرزندان قربانی گفتند به مادربزرگشان دیه پرداخت کرده‌اند تا مادرشان اعدام نشود.بنابر این گزارش، سه قاضی عالی‌رتبه با هم وارد شور شدند و با احتساب ایام بازداشت که 5 سال و 6 ماه بود، رأی به آزادی زن اسیدپاش دادند.


 اخبار حوادث - ایران 


ویدیو مرتبط :
لحظه ی اعدام مادر مقتول رضایت داد

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

زنی که شوهر صیغه ای اش را کشته بود از قصاص نجات یافت



 زن جوانی که در جریان قتل همسر صیغه‌ای‌اش دوبار پای چوبه‌دار رفته بود، با بخشش خانواده شوهرش نجات یافت.

مریم بعد از ثبت رضایت خانواده شوهرش ابراز خوشحالی کرد و گفت که همیشه احساس می‌کرد، اعدام نخواهد شد.


5 مردادماه سال 91 مأموران کلانتری 130 نازی‌آباد در جریان گم‌شدن مرد 40 ساله‌ای به نام «اصغر» قرار گرفتند. همسر این مرد در مراجعه به کلانتری مدعی شده بود همسرش از 6 روز پیش از خانه خارج شده و بازنگشته است و در این چند روز نیز زن ناشناسی چندین بار تماس گرفته و خود را همسر دوم اصغر معرفی کرده است و ادعای عجیبی درباره سرنوشت او دارد.


با توجه به این اظهارات مأموران پلیس آگاهی تهران با شناسایی زن ناشناس به نام مریم 38 ساله، 15 مرداد 91 او را برای تحقیق احضار کردند.


مریم در بازجویی‌های ابتدایی با معرفی خود به عنوان همسر دوم اصغر گفت: در 31 تیر اصغر به خانه من آمد و چون در وضعیت خوبی نبود از من خواست با او به پارک بروم اما مجبور شدم او را به بیمارستان منتقل کنم. بعد از بهبودی وضعیت بالینی او،  اصغر را با خودرو به نزدیک خانه‌اش رساندم اما او در بین راه با دیدن خودرویی دیگر از من جدا و سوار آن خودروی ناشناس شد و از آن به بعد خبری از او ندارم. این ادعا در حالی مطرح شد که کارآگاهان در زمان تحقیقات به ردپای جوانی 23 ساله به نام یعقوب برخوردند که بعدها مشخص شد مدتی با مریم ارتباط پنهانی داشته است. با این سرنخ زن و مرد جوان دستگیر و روز 15 شهریور ماه سال 91 برای تحقیقات به اداره 11 منتقل شدند.


با اطلاعات به دست آمده مأموران در بررسی بانک اطلاعاتی اجساد ناشناس به جنازه‌ای برخوردند که چندی پیش از سوی گشت کلانتری 170 کهریزک کشف شده بود و با مشخصات اصغر همخوانی داشت. وقتی مشخص شد اصغر به قتل رسیده است مریم و یعقوب برای روشن شدن یک جنایت پای میز بازجویی نشستند.


پس از بازجویی‌های تخصصی، پسرجوان به انتقال جسد اصغر به منطقه کهریزک اعتراف کرد اما مدعی شد در قتل او دخالتی نداشته و با تماس مریم و برای کمک به او به محل جنایت مراجعه کرده است. مریم نیز پس از اعتراف صریح یعقوب لب به اعتراف گشود و به قتل اصغر با کپسول‌های حاوی قرص برنج اعتراف کرد و انگیزه‌اش را نیز رهایی از تهدیدهای او خواند. با این اعترافات پرونده به شعبه 113 دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد و قاضی همت‌یار زن جوان را به قصاص محکوم کرد. این زن همچنین به سرقت 10 تا 15 میلیون از شوهر صیغه‌ای‌اش متهم بود که پس از انکار در انتها جرم خود را پذیرفت.

متهم در مهر و آذرماه سال 93 دوبار برای اجرای حکم قصاص پای چوبه‌دار رفت اما هر بار با مهلت گرفتن از خانواده قربانی از مرگ رهایی یافت  که برای آخرین بار دیروز – یکشنبه 5 مهرماه- در برابر قاضی شهریاری سرپرست دادسرای امور جنایی تهران پیش روی خانواده شوهرش قرار گرفت و مادر و پسر مقتول این زن را بخشیده و از قصاص گذشتند.


مریم که از این گذشت خوشحال بود  گفت: همیشه حسی در درونم می‌گفت من بخشیده می‌شوم و حالا خوشحالم که این اتفاق رخ داد و من از اعدام نجات پیدا کردم.


 اخبار حوادث  -  ایران