اخبار


2 دقیقه پیش

عکس: استهلال ماه مبارک رمضان

همزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ...
2 دقیقه پیش

تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریم

وزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که می‌تواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام می‌شود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ...

زنان بیشتر از مردان در معرض انواع آسیب‌های اجتماعی قرار دارند



 اخباراجتماعی ,خبرهای اجتماعی,آسیب‌های اجتماعی

 به گواه شواهد، آمار و بررسی های آسیب شناسان، زنان بیشتر از مردان در معرض انواع آسیب‌های اجتماعی قرار دارند. چنان که بحث زنانه شدن آسیب‌ها مطرح شده است.

مطالعات انجمن آسیب شناسی اجتماعی ایران نشان می دهد که آسیب روانی بیشتر نصیب زنان می‌شود، در واقع زنان بزرگترین قربانیان آسیب‌های اجتماعی در جامعه به شمار می‌روند که تحت تاثیر مشکلات موجود، گاهی به دامان اعتیاد، تکدی‌گری، سرقت و ناهنجاری‌های اجتماعی پناه می‌برند.

مساله ای که در موارد قابل توجهی ریشه اقتصادی دارد. در واقع، پایین بودن نرخ مشارکت اقتصادی و بیکاری زنان به ویژه برای دو گروه از زنان فارغ‌التحصیل و زنان سرپرست خانوار به عنوان یک تهدید است تا جایی که شاهد آن هستیم که این زنان به سمت بخش‌های غیررسمی اقتصاد گرایش یافته و در واقع شاهد زنانه شدن بخش غیررسمی اقتصاد هستیم.

12.4 درصد جمعیت کشور را به ترتیب زنان سرپرست خانوار و خودسرپرست تشکیل داده‌اند. حدود 80 درصد این زنان هم فاقد شغل و درآمد هستند و فقیر محسوب می شوند.

افزایش آمار طلاق و زنان مطلقه از یکسو و محدودیت های شغلی از سوی دیگر می تواند باعث بروز بحران هایی شدیدتر برای این طیف از جامعه شود.

فارغ از موضوع طلاق، بحث تجرد 30 درصدی جوانان و به تبع آن افزایش تجرد دختران موجب شده تا خود به ناچار باید وارد بازار کار شوند و با اشتغال خویش، نیازهای زندگی خود را تامین کنند.

در چنین شرایطی باید آمار زنانی که همسرانشان فوت شده را نیز به این گروه (دختران مجرد) اضافه کرد.

بنابراین، طی 10 سال گذشته تعداد خانواده‌های دارای سرپرست زن نسبت به مردان 58 ‬درصد افزایش داشته که البته مهمترین دلیل آن رشد آمار طلاق بوده است. در نتیجه شاهد هستیم که حدود دو میلیون و 500 هزار زن سرپرست خانوار وجود دارند که 80 درصد آنها فاقد شغل هستند و بنابر دلایلی که اشاره شد، سالانه نیز 60 هزار زن به آنها اضافه می شود ولی در مقابل تنها حدود 1 میلیون نفر از آنها تحت پوشش نهادهای حمایتی قرار دارند، این امر باعث شده تا جامعه با آسیب هایی جدی در مورد این گروه مهم از زنان مواجه شود. همچنین اعتیاد،کودکان کار، ترک تحصیل، افزایش ضریب بزه، انحرافات و آسیب های اجتماعی، از نارسایی ها و مشکلاتی است که اگر نگوییم همه، اما به طور یقین زندگی برخی از فرزندان این خانواده ها را تهدید می کند.

برای رفع این بحران در حال تشدید، نخستین راهکاری که به ذهن متبادر می شود، اشتغالزایی و افزایش فرصت های شغلی است. اما آمار اشتغال و مشارکت اقتصادی زنان چندان امیدوارکننده نیست، در پاییز امسال، مطابق اعلام مرکزآمار ایران، نرخ بیکاری جمعیت 10 ساله و بیش‌تر در کل کشور 10.7 درصد بوده است. این شاخص در بین مردان 9.0 درصد و در بین زنان 18.9 درصد محاسبه شده است.

بیش‌ترین نرخ بیکاری در گروه سنی 24-20 ساله با 26.5 درصد بوده است. بررسی این شاخص در بین مردان و زنان نشان می‌دهد، همین گروه سنی در بین مردان با 22.0 درصد و در بین زنان با 45.8 درصد، بالاترین نرخ بیکاری را به خود اختصاص داده است.

همچنین در عرصه جهانی نرخ مشارکت اقتصادی مردان 65 الی 70 درصد و زنان 45 درصد است که این میزان در کشور ما درباره مردان با میانگین جهانی تقریبا یکسان بوده ولی درباره زنان این میزان بسیار پایین است.

نرخ مشارکت زنان در اقتصاد ایران هرچند از سال 76 تا 84 بیش از هفت درصد رشد کرده بود و به 17 درصد رسیده بود اما در فاصله سال‌های 84 تا تابستان 1393 حدود هفت درصد کاهش یافته و به 11.7 درصد رسیده است. این در حالی است که در فاصله سال های 1384 تا تابستان 1393 نرخ مشارکت مردان تنها 2 درصد کاهش یافته و به 62.7 درصد رسیده است. با این حال همچنان نرخ مشارکت مردان 5.3 برابر زنان است.

یعنی از هر 100 زن حدود 89 زن در خانه مانده اند. این نرخ نسبت به توانمندی زنان ایرانی كه هم اكنون گرایش بیشتری به تحصیلات عالی نسبت به مردان دارند، بسیار پایین است. هم اکنون ورودی های دانشگاه های کشور دارای نسبت 60 به 40 به نفع زنان است. هرچند نرخ مشارکت اقتصادی زنان به 11.7 درصد کاهش یافته اما همین نرخ را برای زنان تحصیلکرده حدود 30درصد است. این آمار نشان دهنده این است که تلاش زنان برای سرمایه گذاری بر تحصیل تا چه میزان در توانمندسازی آنها پاسخگو بوده است.

لذا با وجود شکل گیری این سطح از سرمایه انسانی در میان زنان ایرانی، افزایش مشارکت اقتصادی زنان می‌تواند با توسعه فعالیت‌های کارآفرینانه زنان تحصیلکرده و با جذب زنان سرپرست خانوار میسر شود.

در حال حاضر، بیشترین اشتغال زنان در بخش خدمات است، زنان با توجه به توانمندی‌های خود در مشاغل خدماتی کارآمد هستند که به ویژه در زمینه ارائه خدمات پزشکی، خدمات بازرگانی و مالی، مشارکت مطلوبی دارند. یکی از راهکارهای توسعه مشاغل خدماتی بانوان گسترش حضور آنها در بخش رو به توسعه ICT است و گسترش خدمات این حوزه می‌تواند زمینه اشتغال خوبی را برای بانوان فراهم کند.

اما بی تردید توسعه بخش خدمات منوط به توسعه دیگر بخش های اقتصادی مانند صنعت و كشاورزی است. همچنین توسعه بخش خدمات بدون توسعه دیگر بخش های اقتصاد یك كشور، در واقع به معنای رشد دلالی و واسطه گری است كه منجر به اشتغال پایدار نخواهد شد.

البته لازم می دانم که به بخش های امیدوارکننده دیگری نیز از وضعیت جامعه زنان ایرانی عنوان کنم. گذشته از این که وضعیت زنان در شاخص سواد، آموزش و حضور در دانشگاه‌ها مثال زدنی است، شاخص بهداشت و سلامت زنان در ایران، وضعیت بسیار قابل دفاع‌تری نسبت به کشورهای منطقه دارد. زنان ایرانی بسیار آگاه و باسواد هستند. لذا نه تنها باید در زمینه نرخ مشارکت اقتصادی آنان کارهای بسیار بیشتری انجام دهیم، بلکه باید در زمینه توانمندسازی سیاسی آنان نیز برنامه‌ریزی‌های زیادی برای دستیابی به سطح مطلوب بکنیم.

50  درصد جامعه را زنان تشکیل می‌دهند اما کمتر از سه درصد آنان در پارلمان‌ها حضور دارند. در برآوردهای بین‌المللی در ارتباط با نقش‌های اجتماعی زنان در ایران، شاهد آن هستیم که زنان ایرانی درصد کمی را از مشاغل تخصصی و پارلمان‌ها به خود اختصاص داده‌اند و این مساله نشان‌دهنده عدم تعادل و توازن جنسیتی در ایران است که زیبنده کشوری چون ایران نیست و باید کمک کنیم نگاه‌های حاکم به زنان را تغییر دهیم و این نگاه‌ها را از نگاه‌های توام با تهدید و آسیب دور کرده و بدانیم زنان فرصت و سرمایه اجتماعی کشور هستند و کشوری از این ظرفیت‌ها استفاده نکند و چنین زمینه‌ای را برای زنان توانمند خود فراهم نسازد، نمی‌تواند به سمت توسعه پیش رود.

ما باید برای رسیدن به عدالت اجتماعی که هدف انقلاب اسلامی نیز بوده است، عدالت جنسیتی را ایجاد کنیم و بتوانیم تعادل و توازن جنسیتی لازم را در بخش‌های مختلف جامعه مطرح کنیم.

بدون تردید برقراری این عدالت جنسیتی و نیز کمک به رفع آسیب های اجتماعی و توسعه مشارکت اجتماعی، اقتصادی و سیاسی زنان، نیازمند افزایش مشارکت سیاسی آنها و تاثیرگذاری بر روندقانونگذاری ها و تصمیم سازی های اقتصادی است.


 اخبار اجتماعی  - انتخاب /دکتر سیده فاطمه حسینی


ویدیو مرتبط :
مقایسه میزان فعالیت زنان و مردان در شبکه های اجتماعی

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

زنان را طعمه قرار می‌دادند تا مردان را شكار كنند



زنان را طعمه قرار می‌دادند تا مردان را شكار كنند

شبكه بزرگ دزدان خشن با طعمه قرار دادن زنان جوان در سر راه مردان، آنان را به خانه‌های متروكه می‌كشاندند.رئیس باند، كونگ‌فوكار بود و با راه‌اندازی این شبكه مخوف به سرقت‌های سریالی دست می‌زد.عملیات پلیس مازندران برای ردیابی اعضای این شبكه از دزدان خشن با شكایتی از سوی یكی از طعمه‌های این باند در دستور كار قرار گرفت.

حوادث - به گزارش ایران، نیمه شب 15 اردیبهشت‌ماه سال جاری مرد جوانی در حالی كه به سختی قادر به صحبت كردن بود در تماس با مركز 110 ساری ادعا كرد از سوی گروه ناشناسی ربوده شده و سه روز در داخل خانه‌ای متروكه زندانی و شكنجه شده است.

این مرد در ادامه شكایت خود مدعی شد حالا در شرایط جسمانی ناگواری قرار دارد و از یكی از كیوسك‌های تلفن همگانی سطح شهر ساری تماس می‌گیرد.
دقایقی بعد تیمی از ماموران آگاهی استان مازندران با دستور سرهنگ عظیمی خود را به این كیوسك رسانده و مرد جوان را در حالتی آشفته دیدند.

وی درباره چگونگی وقوع حادثه گفت: دو مرد و یك زن در چالوس از من خواستند تا به صورت دربست آن‌ها را به ساری بیاورم. وقتی به نزدیكی ساری رسیدیم ناگهان یكی از آن‌ها كه در صندلی عقب نشسته بود چاقویی را روی گردنم گذاشته و گفت هر چه می‌خواهد انجام دهم. از ترس تسلیم شدم، من به خاطر تاریكی هوا و نا‌آشنا بودن به ساری نتوانستم بدانم خانه متروكه كجاست. آن‌ها مرا به داخل خانه‌ای بردند.

 

در آنجا مرا به مدت 72 ساعت به شیوه‌های مختلف تحت شكنجه قرار داده و می‌خواستند تا پول میلیونی به آن‌ها بدهم، هر چه التماس كردم و گفتم كه پولی ندارم مرا رها كنید فایده‌ای نداشت. آن‌ها برخی اوقات سیم برق را لخت كرده و به بدن من وصل می‌كردند یا به صورت وحشتناكی كتكم می‌زدند. شب سومین روز از اسارت من بود، ناگهان صدایی شبیه افتادن كسی را روی زمین شنیدم.

 

بیرون را نگاه كردم دیدم مرد جوانی كه برای نگهبانی از من در خانه ‌مانده بود روی زمین افتاده است. به هر ترتیبی بود قفل در را باز كرده و بیرون آمدم. تصور می‌كنم نگهبان كه مرد معتادی بود به‌خاطر خوردن الكل زیاد از هوش رفته بود. من نیز با استفاده از این موقعیت از آن‌جا فرار كرده و خودم را به نزدیك‌ترین كیوسك رساندم و با پلیس تماس گرفتم.

با توجه به این اظهارات اكیپی از كارآگاهان دایره مبارزه با سرقت به سرپرستی سرهنگ شیدایی عملیات ردیابی دزدان شكنجه‌گر را در دستور كار خود قرار دادند.ماموران در جریان بررسی‌های خود دریافتند اعضای این باند خفت‌گیری و دزدی همراه با خشونت تاكنون در چندین مرحله در سرقت از خانه‌های مناطق مختلف شهر ساری دست داشته‌اند و در روش دیگری با طعمه قرار دادن دختران و زنان جوان، مردان را به خانه‌های متروكه حاشیه شهر كشانده سپس با همین شیوه آنان را تسلیم خواسته‌های تبهكارانه خود می‌كنند.در ادامه بررسی‌ها مشخص شد سركرده این شبكه مخوف مرد جوانی به نام علی است كه با آزادی از زندان تعدادی از افیونی های هم‌سلولی خود را دور هم جمع كرده و این باند بزرگ را به‌وجود آورده است.

در حالی كه عملیات خزنده پلیس برای به‌دست آوردن ردی از مخفیگاه دزدان خشن ادامه داشت ، چند مرد جوان دیگر كه به همین شیوه تحت شكنجه قرار گرفته بودند با مراجعه به ماموران شكایت خود را ارائه كردند و خواستار پیگیری شدند. بررسی‌های پلیسی درباره سبك اقدام این گروه تبهكاری باعث شد تا ماموران مسیر و منطقه اقدامات آنها را به‌دست آورده و اقدام به تله‌گذاری بر سر راه دزدان كنند.

 

چند روز از عملیات نامحسوس پلیس می‌گذشت كه سرانجام دختر جوانی به نام مونا به همراه دو مرد جوان از همدستان دزدان در شهر ساری ردیابی و بازداشت شد.ماموران بلافاصله با تحقیقات فنی و پلیسی از این متهمان توانستند مخفیگاه دزدان را ردیابی و در اقدامی ضربتی سایر اعضای باند را بازداشت كنند.

اما پیش از حضور پلیس یكی از اعضای باند كه به گفته متهمان دستگیر شده سركردگی شبكه وحشت را برعهده داشت و از تبهكاران با سابقه در سطح استان به شمار می‌رفت، توانسته بود از محاصره ماموران بگریزد.با توجه به اطلاعاتی كه كارآگاهان از مخفیگاه‌های دیگر وی در دست داشتند ، محل‌هایی كه او به آنجا رفت و آمد داشت را تحت نظر گرفتند تا این‌كه 4 ماه بعد از دستگیری سایر اعضای باند، او نیز در حالی‌كه در خانه امن خود در خواب بود از سوی پلیس بازداشت شد.

 

بر اساس اطلاعات به‌دست آمده، اعضای این باند در برخی موارد با شناسایی محل‌هایی كه قرار بود توسط سایر دزدان تحت سرقت قرار بگیرد به كمین نشسته و بعد از بیرون آمدن دزدان از محل سرقت ناگهان بر سر آنها ریخته و اموال دزدی را از آنها می‌دزدیدند.

گفت و گو با سردسته دزدان:
خودت را معرفی من؟
علی 33 ساله هستم.

شغلی هم داشتی؟
جوشكار بودم.

ازدواج كردی؟
بله الان یك پسر هم دارم كه 13 ساله است.

به چه اتهامی بازداشت شدی؟
سرقت موتورسیكلت.

چند سرقت داشتی؟
4 یا 5 مورد سرقت كردیم.

از كجا سرقت می‌كردید؟
از پاركینگ آپارتمان ها.

به چه صـــــورت وارد پاركینگ می شدید؟
می گشتیم جاهایی را كه درهای نرده ای داشت یا روی در قفل نزده بودند شناسایی كرده و یكی از همراهانمان وارد خانه می شد و در را باز می كرد و ما نیز وارد شده و سرقت را انجام می‌دادیم. اغلب صاحبان موتورها حتی سوئیچ موتور را رویش گذاشته بودند ما نیز بی هیچ دردسری آنها را می‌دزدیدیم.

از خفت‌گیری‌ها بگو؟
در این ماجراها من دخالتی نداشتم. چند تا از دوستانم با همكاری دختری به نام مونا این كار را انجام می‌دادند .

تاكنون چند بار دستگیر شدی و به زندان رفته‌ای؟
فكر می كنم هشت باری باشد.

نخستین بار به چه اتهامی بازداشت شدی؟
به‌خاطر نقص عضو كردن پدر دامادمان. درباره مسائلی با وی اختلاف پیدا كردیم و با چاقو ضربه ای به دستش زدم، انگشتش قطع شد.

چند سال داشتی؟
هنوز به سن قانونی نرسیده بودم به همین خاطر مرا به كانون اصلاح و تربیت فرستادند.

دفعات بعدی به چه اتهامی بازداشت شدی؟
چند بار به‌خاطر فروش مواد مخدر، سرقت و درگیری.

مجموعاً چند سال تاكنون در زندان بودی؟
فكر می‌كنم بین 8 تا 10 سال زندان بوده ام.

سایر اعضای باند هم همگی معتاد هستند؟
بله. همه معتادیم.

چقدر درس خوانده ای؟
پنج كلاس درس خواندم.

چرا به خلاف كشیده شدی؟
سنم كه كم بود باشگاه می‌رفتم. كونگ‌فو كار می‌كردم. قدرت بدنی خوبی داشتم، همه از من تعریف می كردند تا این‌كه یك روز هنگام برگشت از باشگاه با چند نفر درگیری پیدا كردیم. چاقو كشی شد و همان اتفاق باعث شد دیگر به باشگاه نروم و به‌جای ساك لباس چاقو به‌دستم گرفتم و به دام افیون افتادم.

توصیه به جوانان داری؟
دنبال این كارها نروند، اشتباه است. زندگیـــشان تباه می‌شود. هیچ كس وقتی برای نخستین‌بار دور بساط می‌نشیند تصور نمی كند كه معتاد خواهد شد اما روزی متوجه می شود كه دیگر دیر شده و وی در دام اعتیاد گرفتار شده است. اعتیاد در ورود به دنیای خلاف است. من نخستین بار كه زندان افتادم با خلاف آشنا شدم./ایران