اخبار
2 دقیقه پیش | عکس: استهلال ماه مبارک رمضانهمزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ... |
2 دقیقه پیش | تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریموزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که میتواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام میشود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ... |
روحانی پای رای اصلاح طلبان میایستد
اصلاحطلبان از نشست با رییسجمهور راضی هستند البته دلیلی هم برای ناراضی بودن ندارند. تا همین یك سال پیش حتی جمع شدنشان دور هم در یك رستوران هم پر هزینه و دردسرساز بود، حالا اما میتوانند همه طیفهایشان را در نهاد ریاستجمهوری دور هم ببینند.
دولتیها البته میدانند كه همین ائتلاف درهای پاستور را به روی آنها باز كرد. پس دو طرف فعلا قدر ائتلاف یك ساله خود را میدانند، ائتلافی كه خیلیها منتظر ظهور مجدد آن در اسفند 94 هستند. علی شكوریراد، نماینده مجلس ششم معتقد است كه هر اتفاقی هم بیفتد، مجلس دهم در اختیار اصلاحطلبان خواهد بود، به شرط آنكه آنها دل به اختلافات اصولگرایان برای پیروزی خوش نكنند. روایت او از جلسه مشترك اصلاحطلبان و رییسجمهوری در گفتوگو یی از تفسیر رویكردهای دولت آغاز شد و به بحث انتخابات مجلس دهم كشید. خلاصه اینكه شكوریراد در سخنان خود اطمینان داده است كه دولت یازدهم پای رای اصلاحطلبان خواهد ایستاد.
شما در جلسه رییسجمهوری با فعالان سیاسی و چهرههای اصلاحطلب حضور داشتید. فراتر از اینكه اصلاحطلبان عموما این طور اقدامات را حركتهای مثبتی میدانند، چه ارزیابیای از این نشست مشترك دارید؟
این دومین جلسهیی بود كه در این فرم برگزار میشد. یك ماه پیش هم یك جلسه مشابه و بسیار مفصلتر از نظر زمان و محدودتر از نظر تعداد شركتكنندگان برگزار شد. آن جلسه هم جلسه خیلی خوبی بود و به نظر میرسید كه همدلی بسیار زیادی بین اصلاحطلبانی كه در جلسه بودند با رییسجمهوری وجود داشت. این جلسه هم همینطور بود، مضافا بر اینكه یك ضیافت افطار هم داشت كه فضای صمیمانه بیشتری را بین حاضران ایجاد میكرد. به نظر میرسد كه اصلاحطلبان در مورد دولت اجماع عمومی دارند و این را میشد در اصلاحطلبان شركتكننده در این جلسه دید و صحبتهایی كه صورت گرفت یك همدلی را نشان میداد و اگر نكاتی هم به صورت انتقاد یا انتظارات اصلاحطلبان مطرح میشد در مسیر بهتر شدن كارهای دولت بود.
آقای روحانی در صحبتهای خود تاكید واضحی داشتند بر اینكه به وعدههای خودشان پایبند هستند كه بیان این حرفها از جانب رییسجمهور، بدون اینكه وارد مصادیق شوند برای اصلاحطلبان اطمینانبخش بود یعنی این اطمینان را به جمع میداد كه ایشان گرفتار فشار كارهای روزمره دولت نیستند و به تعهدات و عهدی كه در هنگام اخذ رای با مردم بستند پایبند هستند. این فضای خوبی ایجاد میكرد. من احساس میكنم بیش از مباحثی كه در جلسه مطرح شد، به منصه ظهور رسیدن این همدلی اصلاحطلبان با آقای رییسجمهور مهم بود كه در آنجا تجلی پیدا كرد كه پشتوانهیی باشد برای آقای روحانی و دولت ایشان كه كار را پیش ببرند.
رییسجمهوری قبل از این جلسه یك دیدار مشابه با فعالان سیاسی و چهرههای سرشناس اصولگرا داشت. به نظر شما مطالباتی كه جریان اصلاحطلبی از آقای رییسجمهور دارد با مطالبات و درخواستهایی كه جریان اصولگرا دارد چه تفاوتها و شباهتهایی با هم دارند؟ چون به هر حال آقای روحانی هم به طور موازی در تلاش است تا هر دو جریان را به خود نزدیك كند.
خاستگاه آقای روحانی همین است. خاستگاه پیشین ایشان ظهور در جریان اصولگرا بوده و در انتخابات مورد حمایت اصلاحطلبان قرار گرفتند. ایشان به پشتوانه آن سابقه با جریان اصولگرا در ارتباط هستند و به پشتوانه آن رای با اصلاحطلبان. طبیعتا این دو پشتوانه هم برای آقای رییسجمهور پشتوانه مهم و سرنوشتسازی است. طبیعی است كه آقای روحانی بخواهد به گونهیی حركت كند كه بخواهد هر دوی این پشتوانهها را تا جای امكان حفظ كند. ما این را میدانیم كه در انتخابات سال گذشته حامیان آقای روحانی اصلاحطلبان بودند و اصولگرایان نامزدهای دیگری داشتند.
ما اصراری نداریم كه بگوییم آقای روحانی در زمره اصلاحطلبان است و اصراری هم نداریم بر این حرف و گفتن آن هم فایدهیی ندارد. آقای رییسجمهور در جایگاه خودشان هستند كه میتوانند اثربخش باشند و ما این را هم متوجه هستیم كه هر تعداد از اصولگرایان كه توسط آقای رییسجمهور پوشش داده شوند، كمك میكند به بهتر شدن كار دولت. چنین شرایطی برای اصلاحطلبان خیلی هم خوب است چون اصلاحطلبان یكپارچه پشت سر ایشان هستند و حامیان اصلی دولت هم در جریان اصلاحات قرار دارند. مطمئنا حضور بخشی از اصولگرایان در این جریان میتواند پشتوانه دولت برای كار اجرایی را تقویت كند.
البته طبیعی است كه انتظار نداریم جذب اصولگرایان به قیمت از دست دادن برنامهها و اهداف باشد و رییسجمهور نشان داده است كه در این زمینه تا الان هوشمند عمل كرده است. ایشان همچنان كه اهداف را تعقیب میكنند مشغول تشكیل بیشترین پشتوانه برای خودشان هستند. این از نظر ما نكته مثبتی است. ما نگران اینكه آقای رییسجمهور قسمتی از جریان اصولگرا را به خودشان نزدیك كنند نیستیم و اتفاقا این را یك نكته مثبت و سازنده میدانیم.
خب این نظر اصلاحطلبان درباره نزدیكی اصولگرایان به آقای روحانی و احتمالا همكاری متقابل این جریان با دولت است. اما به هر حال به نظر میرسد كه جریان اصولگرا خواستههایی از آقای روحانی و دولت ایشان داشته باشد كه با خواستههای شما در جریان اصلاحات متفاوت است. بحث بر سر همین تفاوتها و احتمالا شباهتهایی است كه بین مطالبات جریان اصلاحطلب از دولت و جریان اصولگرا وجود دارد.
مطالبات ما مطالبات جدیدی نیست. ما میگوییم همان چیزهایی كه آقای رییسجمهور در انتخابات وعده كردهاند را محقق كنند. طبیعتا اصولگرایان هم نمیتوانند از رییسجمهور بخواهند كه وعدههای خودشان را فراموش كنند. به صورت كلی باید بگویم كه ممكن است در تعریف مصادیق یا موارد خاصی اختلافنظرهایی بین اصولگرایان و اصلاحطلبان وجود داشته باشد. قطعا هم آقای رییسجمهور و دولت ایشان سیاستشان در این زمینه توجیه جریان اصولگرا در این خصوص است و چنین دیدارهایی میتواند ثمربخش باشد.
در كل فكر میكنم خواستههای اصولگرایان از رییسجمهور خواستهها و مطالبات چندان مهمی نیست. به هر حال در بسیاری از موارد كه رییسجمهوری را مخاطب صحبت خود قرار میدهند، مصادیقی از برخی موارد چون عزل و نصبها را مطرح میكنند كه از حقوق اولیه دولت است. آقای رییسجمهور هم تا حالا نشان داده است در این حوزه به حداقل جابهجاییها بسنده كردهاند و البته هر كسی كه در دولت كنونی میخواهد وارد كار شود، باید اول از هر چیز تعهد دهد كه به اهداف و برنامههای این دولت پایبند است. اصولگرایانی كه این تعهد را بدهند و وارد كار در دولت بشوند، به نظر ما حضور آنها در دولت بلااشكال است. كما اینكه در بسیاری از جاها هم دولت یازدهم از نیروهای جریان اصولگرا استفاده كرده است. بیشتر موارد همینها است. البته خب مسلما طیف قابلتوجهی از جریان اصولگرا اصلا خواهان ادامه كار این دولت نیستند و كاملا مشخص و روشن در تقابل با این دولت كار میكنند. یعنی آقای روحانی هم خودش میداند كه اجماع بر سر دولت او و حمایت از آن در میان اصلاحطلبان بسیار جدیتر و محكمتر و فراگیرتر است تا در جریان اصولگرا.
روی برنامههای اقتصادی دولت طیفهای اصولگرای معتدل كمتر مشكلی دارند و در سیاست خارجی هم كه قبلا محل اصلی اختلاف بین اصلاحطلبان و اصولگرایان در حمایت از دولت بود، با حمایت قاطع رهبری كه اخیرا انجام شد به نظر میرسد فعلا اصولگرایان منتقد سیاست هستهیی هم حرف جدیدی نداشته باشند و خواسته جدیدی را از دولت مطرح نكنند. علیالاصول وقتی رییسجمهوری انتظارات رهبری را برآورده كند، نمیشود انتظار داشت اصولگرایان كه خودشان را پیرو رهبری میدانند بخواهند انتظارات دیگری فراتر از انتظارات رهبری را از دولت مطالبه كنند. بنابراین در عرصه سیاست خارجی كه یك چالش بزرگی بین اصلاحطلبان و اصولگرایان در حمایت از دولت بود، با صحبتهای رهبری به نظر من این اختلافات كاهش داشته است.
در عرصه اقتصادی به هر حال حركت آقای رییسجمهور موفق بوده و طبیعتا آنها نمیتوانند بخواهند كه این روند متوقف بشود. بنابراین محل اصلی اختلافات به عرصه سیاست داخلی كشیده میشود. در این عرصه جریان اصولگرا میخواهد محدودیتهایی كه در شرایط سیاسی و امنیتی گذشته به وجود آمده بود، تداوم پیدا كند كه آقای رییسجمهور صراحتا گفتهاند كه نمیخواهند تسلیم شرایط امنیتی گذشته باشند و میخواهند شرایط امنیتی را به شرایط سیاسی تغییر بدهند. طبیعتا ممكن است اصولگرایان در برخی سیاستهای جزیی مخالفت داشته باشند كه به نظر من رییسجمهور در هر موردی پاسخ مناسب را داده است. ما از اینكه اصولگرایان مطالبات خودشان را با آقای روحانی مطرح كنند نگران نیستیم چرا كه رییسجمهور در مشی و مرام خود پاسخهای لازم را میتوانند بدهند.
شما به سیاست داخلی اشاره كردید كه مدتهاست مد نظر اصلاحطلبان بوده و انتقاداتی هم جریان اصلاحات به برخی از زوایای سیاست داخلی آقای روحانی وارد میداند. فكر میكنید این دست اقدامات دولت تا چه اندازه میتواند گره سیاست داخلی را باز كند و به عبارتی برای مشكلاتی كه در داخل داریم برگزاری چنین نشستهایی چقدر مثمر ثمر خواهد بود؟ در همین حال گرههای كور بعد از این 11 ماه كه از عمر دولت گذشته در كجاها باقی مانده است؟
یكی از مهمترین بخشهای سیاست داخلی كه لاینحل باقی مانده، مسائل مربوط به انتخابات سال 88 و تبعات آن است. اینها نوعا در حوزه قضایی قرار میگیرد و رییسجمهور خیلی نمیتواند دخالتی بكند و در حیطه اختیارات او هم نیست. ما مطمئن هستیم كه دولت پیگیریهای لازم را در این زمینه انجام میدهد اما به دلیل اینكه تصمیمگیرنده نیست نتوانسته است كه گشایش لازم را انجام دهد. لازم است كه كشور ما از مسائل سال 88 عبور كند و در سیاست داخلی آینده نگر باشیم. ولی این مسائل به جای خود باقی مانده است و در برخی موارد تشدید هم شده است كه طبیعتا دولت موافق نیست، اما به نظر میرسد به دلیل اینكه این دست اقدامات میتواند بین دولت و اصلاحطلبان سوءتفاهم ایجاد كند با یك اصرار خاصی انجام میشود. خوشبختانه این سوءتفاهم تا حالا ایجاد نشده و امیدواریم در آینده هم ایجاد نشود.
اما در زمینههای دیگر گشایشهایی صورت گرفته و با وجود اینكه روند آن مقداری كند است اما مسیر آن رو به جلو و مثبت است. یعنی انتقاد ما در سیاست داخلی به دولت در مسیری نیست كه پیش گرفته، ما این مسیر را عموما مثبت میدانیم. اما معتقدیم كه سرعت حركت در این مسیر یك سرعت كافی نیست. شاید نیازمند این باشد كه سرعت كارها در برخی زمینهها تسریع شود، به خصوص در مورد برخی از مناصب مدبوط به فرمانداریها كه نیاز به استفاده از كسانی است كه واقعا با دولت هماهنگ هستند.
آنچه ما میبینیم این است كه این اتفاق در برخی موارد كه تعداد آن هم كم نیست صورت نگرفته است كه عمدتا تحت فشار برخی نمایندگان مجلس اتفاق افتاده است. به نظر میرسد كه این فشارها كمكم در حال ضعیف شدن است و دولت خواهد توانست یا افراد را تغییر دهد یا اینكه افراد را وادار كند در چارچوب مواضع و برنامههای دولت عمل كنند. اما به طور كلی من میتوانم بگویم كه دولت پای رای اصلاحطلبان ایستاده است و تلاش دارد از آن حفاظت كند، چون میداند كه در هر حال این بزرگترین داشته و اندوختهاش است.
برنامهیی كه برگزار شد یكی از معدود جاهایی بود كه طیفهای مختلف اصلاحطلبان توانستند دور همدیگر جمع شوند. جو حاكم بر آن فضا را در راستای حركتهای بعدی اصلاحطلبان و علیالخصوص انتخابات مجلس چگونه ارزیابی میكنید؟
به نظر من ویژگی این جمع این بود كه شامل همه طیفهای جریان اصلاحات میشد و شاید بشود گفت كه هیچ طیفی از اصلاحطلبان در این نشست غایب نبودند. اینچنین جلسهیی در گذشته یا نظیر نداشته یا كم نظیر بوده كه چنین طیفی بتوانند در یك نشست رسمی دور هم جمع شوند. از این نظر چنین نشستی تازگی داشت و نشان میدهد كه نوع نگاه حاكم بر این نشست یك نگاه باز و گسترده و مشاركتجویانه است.
نوع نگاه چه كسی؟ اصلاحطلبان به مهمان یا دولت به عنوان میزبان؟
نوع نگاه دولت مد نظر من است. یعنی نوع نگاه دولت باز و مشاركتجویانه است و مشاركت بخشهای مختلف را طلب میكند و میخواهد ارتباط خوبی با آنها برقرار كند. مهم این است كه به هیچ جریانی انگ نزده است كه بخواهد آن را حذف كند و در حقیقت ارزیابی مثبتی از انگیزههایی كه در تك تك جریانها وجود دارد، داشته است. میبینیم كه جریانهای اصلاحطلب بعضا با هم اختلاف نظرهایی هم دارند، اما اگر در كنار اینكه دولت در مقام محور قرار بگیرد، تازگی داشت و به نظر من ارزشمند است.
آیا جریان اصلاحات با همین گستردگی كه در نشست مشترك با رییسجمهور حضور پیدا كرد، میتواند در جایی دیگر و خارج از نهاد ریاستجمهوری دور هم جمع شود؟ شما در آن جمع آیا چنینی افقی دیدید كه چنین پتانسیلی وجود داشته باشد؟
بله. انتخابات سال گذشته ریاستجمهوری نشان داد كه حداكثر اجماع میتواند حداكثر توفیق را به دنبال داشته باشد. به همین دلیل اصلاحطلبان به دنبال حداكثری بودن اجماع خودشان در مورد انتخابات مجلس هم هستند. اگر چه اختلافنظرها از قدیم بوده و شاید این روزها مقداری هم افزایش پیدا كرده باشد، اما در همه جریان اصلاحات انگیزه اجماع حداكثری وجود دارد و خوشبختانه این سازوكار را هم تجربه كردهایم كه چگونه میتوان به چنین اجماعی رسید و میتوانیم در آینده هم آن را تكرار كنیم.
ولی الان حركتهای پراكنده قسمتی از هواداران اصلاحات را برای انتخابات آینده نگران كرده است. چه تضمینی وجود دارد كه مجموعه این مسیرهایی كه در پیش گرفته شده به یك اجماع عمومی در جریان اصلاحات ختم شود؟
به هر حال تجربههای مثبت گذشته كمك خواهد كرد تا ما در حركت آینده خود هوشمندانهتر جلو برویم. وقتی ما یك دوره تجربه اجماع حداكثری را در انتخابات سال گذشته شاهد بودیم كه ابعاد مختلفی داشت و هركس نقش خود را چطور بازی كرد، میتوانیم از آن استفاده كنیم و زمینه را برای اجماع آینده فراهم كنیم. البته طرف مقابل ما هم كسب تجربه كرده است و آنها هم سازوكارهای تقابل را به زعم خودشان بهینه میكنند و حتما مشكلات بیشتری را برای اجماع اصلاحطلبان به وجود خواهند آورد. مهم این است كه در این ماراتن رقابت سیاسی كه در كشور شكل گرفته و رقابت هم هست، یعنی یك طرف نهادهای مدنی هستند و طرف دیگر تركیبی از نهادهای مدنی و نهادهای قدرت با هم، بتوانیم توفیقات بزرگی را كسب كنیم.
انتخابات مجلس آینده به نظر من با پیروزی اصلاحطلبان قرین خواهد شد. فقط بحث بر سر میزان درصد توفیق و پیروزی است. حتما ما مجلسی مانند مجلس نهم را نخواهیم داشت. حتما مجلس دهم بهتر از دوره نهم خواهد بود، میزان بهتر شدن را نوع اجماع اصلاحطلبان تعیین خواهد كرد. به هر حال اختلاف نظر میان اصلاحطلبان وجود دارد، اما دو چیز است كه اجماع آنها را برای سال 94 تقریبا قطعی میكند؛ یكی تجربه گذشته و دیگری هم خطری كه از طرف جریان مقابل احساس میكنند و میدانند كه اگر كوچكترین اشتباهی صورت بگیرد، جریان اصولگرا فرصت را از اصلاحات خواهد گرفت.
با این تعریفی كه ارائه دادید به نظر میرسد شما فكر میكنید كه دلخوش كردن به اختلافات جریان اصولگرا برای انتخابات مجلس دهم قدری غیر واقعبینانه است. یعنی آیا شما فكر میكنید اصولگرایان اختلافات داخلی خود را رفع و رجوع خواهند كرد و میتوانند جبهه منسجمتری جلوی اصلاحطلبان تشكیل دهند؟
ما فرض را باید بر این بگذاریم كه اصولگرایان متحد و منسجم خواهند شد. یعنی اگر ما بخواهیم عامل پیروزی خودمان را اختلاف درونی آنها بدانیم، باعث سستی در مواضع خودمان میشود. بنابراین ما باید بنا را بر این بگذاریم كه اصولگرایان منسجم میشوند و بعد در ازای آن بتوانیم انسجام كافی و لازم را كسب كنیم. بنابراین من فكر میكنم كه اصلاحطلبان باید به كار خودشان تكیه كنند و منتظر تحولات اردوگاه مقابل و ظاهر شدن و عیب و نقص آنها نباشیم. ولی با این حال من فكر میكنم كه اصولگرایان آسیبهای بسیار جدی دیدهاند، هم به لحاظ سیاسی، هم به لحاظ اخلاقی و هم به لحاظ اعتماد درونی آنها میتوانست بیشتر از این باشد در هشت سال قبل از دولت آقای روحانی مورد آسیب جدی واقع شد. به عبارتی عوامل وحدتبخشی كه آنها میتوانستند بر آن تكیه كنند پوسیده و از بین رفته است و خیلی بعید است بتوانند یكپارچه شوند. اما با این حال برنامه ما بر این استوار است كه طرف مقابل منسجم در انتخابات شركت میكند و ما بر همان اساس آماده رقابت میشویم.
ویدیو مرتبط :
سونامی مهندس غرضی برای اصلاح طلبان (رای گرفتن با اسم اشخاص)
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
شکوریراد: روحانی پای رای اصلاحطلبان میایستد
اخبار سیاسی - شکوریراد: روحانی پای رای اصلاحطلبان میایستد
دولتیها البته میدانند كه همین ائتلاف درهای پاستور را به روی آنها باز كرد. پس دو طرف فعلا قدر ائتلاف یك ساله خود را میدانند، ائتلافی كه خیلیها منتظر ظهور مجدد آن در اسفند 94 هستند. علی شكوریراد، نماینده مجلس ششم معتقد است كه هر اتفاقی هم بیفتد، مجلس دهم در اختیار اصلاحطلبان خواهد بود، به شرط آنكه آنها دل به اختلافات اصولگرایان برای پیروزی خوش نكنند. روایت او از جلسه مشترك اصلاحطلبان و رییسجمهوری در گفتوگو با «اعتماد» از تفسیر رویكردهای دولت آغاز شد و به بحث انتخابات مجلس دهم كشید. خلاصه اینكه شكوریراد در سخنان خود اطمینان داده است كه دولت یازدهم پای رای اصلاحطلبان خواهد ایستاد.
شما در جلسه رییسجمهوری با فعالان سیاسی و چهرههای اصلاحطلب حضور داشتید. فراتر از اینكه اصلاحطلبان عموما این طور اقدامات را حركتهای مثبتی میدانند، چه ارزیابیای از این نشست مشترك دارید؟
این دومین جلسهیی بود كه در این فرم برگزار میشد. یك ماه پیش هم یك جلسه مشابه و بسیار مفصلتر از نظر زمان و محدودتر از نظر تعداد شركتكنندگان برگزار شد. آن جلسه هم جلسه خیلی خوبی بود و به نظر میرسید كه همدلی بسیار زیادی بین اصلاحطلبانی كه در جلسه بودند با رییسجمهوری وجود داشت. این جلسه هم همینطور بود، مضافا بر اینكه یك ضیافت افطار هم داشت كه فضای صمیمانه بیشتری را بین حاضران ایجاد میكرد. به نظر میرسد كه اصلاحطلبان در مورد دولت اجماع عمومی دارند و این را میشد در اصلاحطلبان شركتكننده در این جلسه دید و صحبتهایی كه صورت گرفت یك همدلی را نشان میداد و اگر نكاتی هم به صورت انتقاد یا انتظارات اصلاحطلبان مطرح میشد در مسیر بهتر شدن كارهای دولت بود.
آقای روحانی در صحبتهای خود تاكید واضحی داشتند بر اینكه به وعدههای خودشان پایبند هستند كه بیان این حرفها از جانب رییسجمهور، بدون اینكه وارد مصادیق شوند برای اصلاحطلبان اطمینانبخش بود یعنی این اطمینان را به جمع میداد كه ایشان گرفتار فشار كارهای روزمره دولت نیستند و به تعهدات و عهدی كه در هنگام اخذ رای با مردم بستند پایبند هستند. این فضای خوبی ایجاد میكرد. من احساس میكنم بیش از مباحثی كه در جلسه مطرح شد، به منصه ظهور رسیدن این همدلی اصلاحطلبان با آقای رییسجمهور مهم بود كه در آنجا تجلی پیدا كرد كه پشتوانهیی باشد برای آقای روحانی و دولت ایشان كه كار را پیش ببرند.
رییسجمهوری قبل از این جلسه یك دیدار مشابه با فعالان سیاسی و چهرههای سرشناس اصولگرا داشت. به نظر شما مطالباتی كه جریان اصلاحطلبی از آقای رییسجمهور دارد با مطالبات و درخواستهایی كه جریان اصولگرا دارد چه تفاوتها و شباهتهایی با هم دارند؟ چون به هر حال آقای روحانی هم به طور موازی در تلاش است تا هر دو جریان را به خود نزدیك كند.
خاستگاه آقای روحانی همین است. خاستگاه پیشین ایشان ظهور در جریان اصولگرا بوده و در انتخابات مورد حمایت اصلاحطلبان قرار گرفتند. ایشان به پشتوانه آن سابقه با جریان اصولگرا در ارتباط هستند و به پشتوانه آن رای با اصلاحطلبان. طبیعتا این دو پشتوانه هم برای آقای رییسجمهور پشتوانه مهم و سرنوشتسازی است. طبیعی است كه آقای روحانی بخواهد به گونهیی حركت كند كه بخواهد هر دوی این پشتوانهها را تا جای امكان حفظ كند. ما این را میدانیم كه در انتخابات سال گذشته حامیان آقای روحانی اصلاحطلبان بودند و اصولگرایان نامزدهای دیگری داشتند.
ما اصراری نداریم كه بگوییم آقای روحانی در زمره اصلاحطلبان است و اصراری هم نداریم بر این حرف و گفتن آن هم فایدهیی ندارد. آقای رییسجمهور در جایگاه خودشان هستند كه میتوانند اثربخش باشند و ما این را هم متوجه هستیم كه هر تعداد از اصولگرایان كه توسط آقای رییسجمهور پوشش داده شوند، كمك میكند به بهتر شدن كار دولت. چنین شرایطی برای اصلاحطلبان خیلی هم خوب است چون اصلاحطلبان یكپارچه پشت سر ایشان هستند و حامیان اصلی دولت هم در جریان اصلاحات قرار دارند. مطمئنا حضور بخشی از اصولگرایان در این جریان میتواند پشتوانه دولت برای كار اجرایی را تقویت كند.
البته طبیعی است كه انتظار نداریم جذب اصولگرایان به قیمت از دست دادن برنامهها و اهداف باشد و رییسجمهور نشان داده است كه در این زمینه تا الان هوشمند عمل كرده است. ایشان همچنان كه اهداف را تعقیب میكنند مشغول تشكیل بیشترین پشتوانه برای خودشان هستند. این از نظر ما نكته مثبتی است. ما نگران اینكه آقای رییسجمهور قسمتی از جریان اصولگرا را به خودشان نزدیك كنند نیستیم و اتفاقا این را یك نكته مثبت و سازنده میدانیم.
خب این نظر اصلاحطلبان درباره نزدیكی اصولگرایان به آقای روحانی و احتمالا همكاری متقابل این جریان با دولت است. اما به هر حال به نظر میرسد كه جریان اصولگرا خواستههایی از آقای روحانی و دولت ایشان داشته باشد كه با خواستههای شما در جریان اصلاحات متفاوت است. بحث بر سر همین تفاوتها و احتمالا شباهتهایی است كه بین مطالبات جریان اصلاحطلب از دولت و جریان اصولگرا وجود دارد.
مطالبات ما مطالبات جدیدی نیست. ما میگوییم همان چیزهایی كه آقای رییسجمهور در انتخابات وعده كردهاند را محقق كنند. طبیعتا اصولگرایان هم نمیتوانند از رییسجمهور بخواهند كه وعدههای خودشان را فراموش كنند. به صورت كلی باید بگویم كه ممكن است در تعریف مصادیق یا موارد خاصی اختلافنظرهایی بین اصولگرایان و اصلاحطلبان وجود داشته باشد. قطعا هم آقای رییسجمهور و دولت ایشان سیاستشان در این زمینه توجیه جریان اصولگرا در این خصوص است و چنین دیدارهایی میتواند ثمربخش باشد.
در كل فكر میكنم خواستههای اصولگرایان از رییسجمهور خواستهها و مطالبات چندان مهمی نیست. به هر حال در بسیاری از موارد كه رییسجمهوری را مخاطب صحبت خود قرار میدهند، مصادیقی از برخی موارد چون عزل و نصبها را مطرح میكنند كه از حقوق اولیه دولت است.
آقای رییسجمهور هم تا حالا نشان داده است در این حوزه به حداقل جابهجاییها بسنده كردهاند و البته هر كسی كه در دولت كنونی میخواهد وارد كار شود، باید اول از هر چیز تعهد دهد كه به اهداف و برنامههای این دولت پایبند است.
اصولگرایانی كه این تعهد را بدهند و وارد كار در دولت بشوند، به نظر ما حضور آنها در دولت بلااشكال است. كما اینكه در بسیاری از جاها هم دولت یازدهم از نیروهای جریان اصولگرا استفاده كرده است. بیشتر موارد همینها است. البته خب مسلما طیف قابلتوجهی از جریان اصولگرا اصلا خواهان ادامه كار این دولت نیستند و كاملا مشخص و روشن در تقابل با این دولت كار میكنند. یعنی آقای روحانی هم خودش میداند كه اجماع بر سر دولت او و حمایت از آن در میان اصلاحطلبان بسیار جدیتر و محكمتر و فراگیرتر است تا در جریان اصولگرا.
روی برنامههای اقتصادی دولت طیفهای اصولگرای معتدل كمتر مشكلی دارند و در سیاست خارجی هم كه قبلا محل اصلی اختلاف بین اصلاحطلبان و اصولگرایان در حمایت از دولت بود، با حمایت قاطع رهبری كه اخیرا انجام شد به نظر میرسد فعلا اصولگرایان منتقد سیاست هستهیی هم حرف جدیدی نداشته باشند و خواسته جدیدی را از دولت مطرح نكنند.
علیالاصول وقتی رییسجمهوری انتظارات رهبری را برآورده كند، نمیشود انتظار داشت اصولگرایان كه خودشان را پیرو رهبری میدانند بخواهند انتظارات دیگری فراتر از انتظارات رهبری را از دولت مطالبه كنند. بنابراین در عرصه سیاست خارجی كه یك چالش بزرگی بین اصلاحطلبان و اصولگرایان در حمایت از دولت بود، با صحبتهای رهبری به نظر من این اختلافات كاهش داشته است.
در عرصه اقتصادی به هر حال حركت آقای رییسجمهور موفق بوده و طبیعتا آنها نمیتوانند بخواهند كه این روند متوقف بشود. بنابراین محل اصلی اختلافات به عرصه سیاست داخلی كشیده میشود. در این عرصه جریان اصولگرا میخواهد محدودیتهایی كه در شرایط سیاسی و امنیتی گذشته به وجود آمده بود، تداوم پیدا كند كه آقای رییسجمهور صراحتا گفتهاند كه نمیخواهند تسلیم شرایط امنیتی گذشته باشند و میخواهند شرایط امنیتی را به شرایط سیاسی تغییر بدهند.
طبیعتا ممكن است اصولگرایان در برخی سیاستهای جزیی مخالفت داشته باشند كه به نظر من رییسجمهور در هر موردی پاسخ مناسب را داده است. ما از اینكه اصولگرایان مطالبات خودشان را با آقای روحانی مطرح كنند نگران نیستیم چرا كه رییسجمهور در مشی و مرام خود پاسخهای لازم را میتوانند بدهند.
شما به سیاست داخلی اشاره كردید كه مدتهاست مد نظر اصلاحطلبان بوده و انتقاداتی هم جریان اصلاحات به برخی از زوایای سیاست داخلی آقای روحانی وارد میداند. فكر میكنید این دست اقدامات دولت تا چه اندازه میتواند گره سیاست داخلی را باز كند و به عبارتی برای مشكلاتی كه در داخل داریم برگزاری چنین نشستهایی چقدر مثمر ثمر خواهد بود؟ در همین حال گرههای كور بعد از این 11 ماه كه از عمر دولت گذشته در كجاها باقی مانده است؟
یكی از مهمترین بخشهای سیاست داخلی كه لاینحل باقی مانده، مسائل مربوط به انتخابات سال 88 و تبعات آن است. اینها نوعا در حوزه قضایی قرار میگیرد و رییسجمهور خیلی نمیتواند دخالتی بكند و در حیطه اختیارات او هم نیست.
ما مطمئن هستیم كه دولت پیگیریهای لازم را در این زمینه انجام میدهد اما به دلیل اینكه تصمیمگیرنده نیست نتوانسته است كه گشایش لازم را انجام دهد. لازم است كه كشور ما از مسائل سال 88 عبور كند و در سیاست داخلی آینده نگر باشیم. ولی این مسائل به جای خود باقی مانده است و در برخی موارد تشدید هم شده است كه طبیعتا دولت موافق نیست، اما به نظر میرسد به دلیل اینكه این دست اقدامات میتواند بین دولت و اصلاحطلبان سوءتفاهم ایجاد كند با یك اصرار خاصی انجام میشود. خوشبختانه این سوءتفاهم تا حالا ایجاد نشده و امیدواریم در آینده هم ایجاد نشود.
اما در زمینههای دیگر گشایشهایی صورت گرفته و با وجود اینكه روند آن مقداری كند است اما مسیر آن رو به جلو و مثبت است. یعنی انتقاد ما در سیاست داخلی به دولت در مسیری نیست كه پیش گرفته، ما این مسیر را عموما مثبت میدانیم. اما معتقدیم كه سرعت حركت در این مسیر یك سرعت كافی نیست. شاید نیازمند این باشد كه سرعت كارها در برخی زمینهها تسریع شود، به خصوص در مورد برخی از مناصب مدبوط به فرمانداریها كه نیاز به استفاده از كسانی است كه واقعا با دولت هماهنگ هستند.
آنچه ما میبینیم این است كه این اتفاق در برخی موارد كه تعداد آن هم كم نیست صورت نگرفته است كه عمدتا تحت فشار برخی نمایندگان مجلس اتفاق افتاده است. به نظر میرسد كه این فشارها كمكم در حال ضعیف شدن است و دولت خواهد توانست یا افراد را تغییر دهد یا اینكه افراد را وادار كند در چارچوب مواضع و برنامههای دولت عمل كنند. اما به طور كلی من میتوانم بگویم كه دولت پای رای اصلاحطلبان ایستاده است و تلاش دارد از آن حفاظت كند، چون میداند كه در هر حال این بزرگترین داشته و اندوختهاش است.
برنامهیی كه برگزار شد یكی از معدود جاهایی بود كه طیفهای مختلف اصلاحطلبان توانستند دور همدیگر جمع شوند. جو حاكم بر آن فضا را در راستای حركتهای بعدی اصلاحطلبان و علیالخصوص انتخابات مجلس چگونه ارزیابی میكنید؟
به نظر من ویژگی این جمع این بود كه شامل همه طیفهای جریان اصلاحات میشد و شاید بشود گفت كه هیچ طیفی از اصلاحطلبان در این نشست غایب نبودند. اینچنین جلسهیی در گذشته یا نظیر نداشته یا كم نظیر بوده كه چنین طیفی بتوانند در یك نشست رسمی دور هم جمع شوند. از این نظر چنین نشستی تازگی داشت و نشان میدهد كه نوع نگاه حاكم بر این نشست یك نگاه باز و گسترده و مشاركتجویانه است.
نوع نگاه چه كسی؟ اصلاحطلبان به مهمان یا دولت به عنوان میزبان؟
نوع نگاه دولت مد نظر من است. یعنی نوع نگاه دولت باز و مشاركتجویانه است و مشاركت بخشهای مختلف را طلب میكند و میخواهد ارتباط خوبی با آنها برقرار كند. مهم این است كه به هیچ جریانی انگ نزده است كه بخواهد آن را حذف كند و در حقیقت ارزیابی مثبتی از انگیزههایی كه در تك تك جریانها وجود دارد، داشته است. میبینیم كه جریانهای اصلاحطلب بعضا با هم اختلاف نظرهایی هم دارند، اما اگر در كنار اینكه دولت در مقام محور قرار بگیرد، تازگی داشت و به نظر من ارزشمند است.
آیا جریان اصلاحات با همین گستردگی كه در نشست مشترك با رییسجمهور حضور پیدا كرد، میتواند در جایی دیگر و خارج از نهاد ریاستجمهوری دور هم جمع شود؟ شما در آن جمع آیا چنینی افقی دیدید كه چنین پتانسیلی وجود داشته باشد؟
بله. انتخابات سال گذشته ریاستجمهوری نشان داد كه حداكثر اجماع میتواند حداكثر توفیق را به دنبال داشته باشد. به همین دلیل اصلاحطلبان به دنبال حداكثری بودن اجماع خودشان در مورد انتخابات مجلس هم هستند. اگر چه اختلافنظرها از قدیم بوده و شاید این روزها مقداری هم افزایش پیدا كرده باشد، اما در همه جریان اصلاحات انگیزه اجماع حداكثری وجود دارد و خوشبختانه این سازوكار را هم تجربه كردهایم كه چگونه میتوان به چنین اجماعی رسید و میتوانیم در آینده هم آن را تكرار كنیم.
ولی الان حركتهای پراكنده قسمتی از هواداران اصلاحات را برای انتخابات آینده نگران كرده است. چه تضمینی وجود دارد كه مجموعه این مسیرهایی كه در پیش گرفته شده به یك اجماع عمومی در جریان اصلاحات ختم شود؟
به هر حال تجربههای مثبت گذشته كمك خواهد كرد تا ما در حركت آینده خود هوشمندانهتر جلو برویم. وقتی ما یك دوره تجربه اجماع حداكثری را در انتخابات سال گذشته شاهد بودیم كه ابعاد مختلفی داشت و هركس نقش خود را چطور بازی كرد، میتوانیم از آن استفاده كنیم و زمینه را برای اجماع آینده فراهم كنیم.
البته طرف مقابل ما هم كسب تجربه كرده است و آنها هم سازوكارهای تقابل را به زعم خودشان بهینه میكنند و حتما مشكلات بیشتری را برای اجماع اصلاحطلبان به وجود خواهند آورد. مهم این است كه در این ماراتن رقابت سیاسی كه در كشور شكل گرفته و رقابت هم هست، یعنی یك طرف نهادهای مدنی هستند و طرف دیگر تركیبی از نهادهای مدنی و نهادهای قدرت با هم، بتوانیم توفیقات بزرگی را كسب كنیم.
انتخابات مجلس آینده به نظر من با پیروزی اصلاحطلبان قرین خواهد شد. فقط بحث بر سر میزان درصد توفیق و پیروزی است. حتما ما مجلسی مانند مجلس نهم را نخواهیم داشت. حتما مجلس دهم بهتر از دوره نهم خواهد بود، میزان بهتر شدن را نوع اجماع اصلاحطلبان تعیین خواهد كرد. به هر حال اختلاف نظر میان اصلاحطلبان وجود دارد، اما دو چیز است كه اجماع آنها را برای سال 94 تقریبا قطعی میكند؛ یكی تجربه گذشته و دیگری هم خطری كه از طرف جریان مقابل احساس میكنند و میدانند كه اگر كوچكترین اشتباهی صورت بگیرد، جریان اصولگرا فرصت را از اصلاحات خواهد گرفت.
با این تعریفی كه ارائه دادید به نظر میرسد شما فكر میكنید كه دلخوش كردن به اختلافات جریان اصولگرا برای انتخابات مجلس دهم قدری غیر واقعبینانه است. یعنی آیا شما فكر میكنید اصولگرایان اختلافات داخلی خود را رفع و رجوع خواهند كرد و میتوانند جبهه منسجمتری جلوی اصلاحطلبان تشكیل دهند؟
ما فرض را باید بر این بگذاریم كه اصولگرایان متحد و منسجم خواهند شد. یعنی اگر ما بخواهیم عامل پیروزی خودمان را اختلاف درونی آنها بدانیم، باعث سستی در مواضع خودمان میشود. بنابراین ما باید بنا را بر این بگذاریم كه اصولگرایان منسجم میشوند و بعد در ازای آن بتوانیم انسجام كافی و لازم را كسب كنیم. بنابراین من فكر میكنم كه اصلاحطلبان باید به كار خودشان تكیه كنند و منتظر تحولات اردوگاه مقابل و ظاهر شدن و عیب و نقص آنها نباشیم.
ولی با این حال من فكر میكنم كه اصولگرایان آسیبهای بسیار جدی دیدهاند، هم به لحاظ سیاسی، هم به لحاظ اخلاقی و هم به لحاظ اعتماد درونی آنها میتوانست بیشتر از این باشد در هشت سال قبل از دولت آقای روحانی مورد آسیب جدی واقع شد. به عبارتی عوامل وحدتبخشی كه آنها میتوانستند بر آن تكیه كنند پوسیده و از بین رفته است و خیلی بعید است بتوانند یكپارچه شوند. اما با این حال برنامه ما بر این استوار است كه طرف مقابل منسجم در انتخابات شركت میكند و ما بر همان اساس آماده رقابت میشویم
اخبار سیاسی - اعتماد