اخبار


2 دقیقه پیش

عکس: استهلال ماه مبارک رمضان

همزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ...
2 دقیقه پیش

تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریم

وزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که می‌تواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام می‌شود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ...

روایت مرتد شدن تولستوی از دید کلیسا


رئیس سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی در همایش آراء و افکار تولستوی گفت: در سال 1901 میلادی، کلیسا تصمیم می‌گیرد تولستوی را به دلیل نوشته‌ها و کم لطفی‌هایش نسبت به مسیحیت، مرتد اعلام کند. تولستوی در سال 1910 درگذشت. به این ترتیب در 10 سال پایانی عمرش، زندگی سختی را گذراند. او به دنبال حقیقت بود و آن چه کلیسا می گفت، برایش باورپذیر نبود.

خبرگزاری مهر: اولین روز از همایش آراء و افکار تولستوی عصر امروز سه شنبه 9 اردیبهشت با حضور ابوذر ابراهیمی ترکمان رئیس سازمان فرهنگ و ارتباطات، ولادیمیر تولستوی نوه این نویسنده روس، کریم مجتهدی، رضا داوری اردکانی، محمود دولت آبادی و چهره های فرهنگی ایران و روسیه در مرکز فرهنگی شهر کتاب برگزار شد.

ابراهیمی ترکمان در ابتدای این برنامه گفت: من از سال 86 تا شهریور 92 به عنوان رایزن فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در روسیه مشغول به کار بودم و در این مدت، فرصت داشتم تا تقریبا آثاری را که از تولستوی به فارسی بازگردانی شده بود، مطالعه کنم. آثار تولستوی به روسی، 90 جلد قطور است که اگر بخواهیم آن را با ترجمه های فارسی این آثار مقایسه کنیم، می توانیم بگوییم که تقریبا یک دهم یا کمتر از این 90 جلد به فارسی ترجمه شده است. به این ترتیب سهم زیادی از آثار تولستوی به فارسی ترجمه نشده و آن هایی هم که ترجمه شده اند، از زبان های غیر روسی بازگردانی شده اند. سیمین دانشور هم «باغ آلبالو» از چخوف را از زبان انگلیسی ترجمه کرده است. ترجمه آثار تولستوی به فارسی هم از زبان های انگلیسی یا فرانسه بوده است.

وی افزود: به نظرم در بحث ترجمه، 100 سال دیرتر از روس ها شروع به کار کرده ایم. چون آن ها اولین ترجمه خود از فارسی را در سال 1800 انجام دادند و ما هم اولین ترجمه مان از روسی را در سال 1900 انجام دادیم. به هر حال، جذابیت آثار تولستوی به قدری بود که توجهم را به این نکته جلب کرد تا از منابع روسی برای مطالعه استفاده کنم. بنابراین به زادگاه تولستوی در 200 کیلومتری مسکو رفتم. 2 سال پیش در آن جا با ولادیمیر تولستوی دیدار کردم و از ایشان دعوت کردم تا به ایران بیاید. ایشان علاوه بر این که نوه تولستوی است، رئیس گروه نوادگان تولستوی است. نوادگان تولستوی همیشه در سال های زوج، یک گردهمایی دارند و از سراسر جهان گرد هم جمع می شوند. امروز تنها 20 درصد از نوادگان تولستوی در روسیه زندگی می کنند و باقی در نقاط مختلف دنیا پراکنده هستند.

رئیس سازمان فرهنگ و ارتباطات در ادامه گفت: اگر زندگی تولستوی را به 3 قسمت تقسیم کنیم، بخش اول آن، جوانی و شرکت در جنگ هاست. او در سال 1841 در قازان با مسلمانان آشنا شد. قازان، پایتخت جمهوری تاتارستان، مرکز مسلمان نشین روسیه است. تولستوی در مدت حضورش در قازان در اتاقی بود که بعدها لنین در آن درس می خواند. تولستوی بعد از این، به دنبال این می رود تا ترجمه فرانسوی قرآن را پیدا و آن را مطالعه کند. در همین زمان است که به سعدی و حافظ علاقه مند می شود و به این نتیجه می رسد که باید نظام آموزش را در کشور روسیه تقویت و اصلاح کرد. به همین دلیل برای بررسی نظام های آموزشی، به کشورهای مختلف سفر می کند. تولستوی تا این جا، یک نویسنده مشهور نیست بلکه صرفا یک معلم است.

رایزن سابق فرهنگی ایران در روسیه گفت: بعد از تاسیس مدارس و نا امید شدن از بحث آموزش، تولستوی به طور حرفه ای، به نویسندگی رو می آورد. جالب است که داستایوفسکی با این که 7 سال با تولستوی فاصله سنی دارد، مجموعه آثاری بالغ بر 19 جلد دارد ولی مجموعه آثار تولستوی در 90 جلد گردآوری شده است. در آثار و نوشته های تولستوی، تناقض و تعارضات زیادی وجود دارد. می خواهم توجه جمع حاضر را به این نکته جلب کنم که در سال 1901 میلادی، کلیسا تصمیم می گیرد تولستوی را به دلیل نوشته هایش و کم لطفی هایش نسبت به مسیحیت، مرتد اعلام کند. تولستوی در سال 1910 درگذشت. به این ترتیب در 10 سال پایانی عمرش، زندگی سختی را گذراند. او به دنبال حقیقت بود و آن چه کلیسا می گفت، برایش باورپذیر نبود. تولستوی به دنبال این بود که روح و هسته مرکزی ادیان مختلف را به عنوان حقیقت بپذیرد.

ابراهیمی ترکمان گفت: تولستوی در جایی با حالت گلایه، خطاب به کلیسا نوشت شما باعث شدید تا پیرزنی در خیابان جلوی من را بگیرد و عصایش را روی شانه ام گذاشته و بگوید باید از روسیه بروی! به همین دلیل، به نظرم تولستوی تنها نویسنده روس است که در کشور خودش در زمان حیات، ناشناخته بود. من از آقای ولادیمیر تولستوی پرسیدم آیا کلیسا هنوز هم بر این نظر هست؟ و ایشان گفت بله. این نظر هنوز هم وجود دارد. به همین دلیل مکاتبات و اسناد تولستوی را با همکاری یکی از دوستان، گردآوری کردیم.

 


ویدیو مرتبط :
نظر باورنکردنی تولستوی درباره اسلام!

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

روایت مسجدجامعی از ماجرای حسینیه جماران



 

احمد مسجدجامعی وزیر ارشاد دولت اصلاحات با انتقاد از حرمت شکنی روز تاسوعا در حسینیه جماران به شرح وقایع پرداخت.

به گزارش کلمه احمد مسجدجامعی در یادداشتی چنین نوشت؛ هنوز زمان زیادی به شروع مراسم مانده بود که حسینیه شماره یک جماران پر شد. گروهی با چند اتوبوس آمدند و پیش از شروع مراسم حسینیه را پر کردند. دوستان نگران شده بودند؛ نگران اتفاق هایی که حرمت شب عاشورای اباعبدالله الحسین علیه السلام را بشکند و حرمت حسینیه یی که از جای جای آن بوی امام (ره) به مشام می آمد، خدشه دار شود. مردم زیادی هم در درون و بیرون حسینیه منتظر شروع مراسم بودند.

برخی پیشنهاد می دادند مراسم را لغو کنید، اما امکان پذیر نبود چراکه شرایط دشواری پیش می آمد. به علاوه قرار نبود کاری جز عزاداری برای سالار شهیدان کربلا، امام حسین(ع) انجام شود و بـــــعید می دانستیم که عزاداری برای امام حسین بن علی(ع) که مظهر وحدت و هویت ملی و انقلابی ماست، واکنشی منفی برانگیزد. برگزار کنندگان تمام تلاش خود را کرده بودند تا مراسم عزاداری به دور از حوادث جاری انجام شود و مردم نیز انصافاً نهایت همکاری را داشتند. از وقتی تصمیم گرفته شد مراسم در این حسینیه برگزار شود، نظر دوستان و همراهان بر این قرار گرفت که برنامه ریزی به گونه یی باشد که مجلس متناسب با شأن حسینیه و بیت گرامی مرحوم امام (ره) باشد و نهایت تلاش به عمل آمد تا کاری متفاوت و سنگین ارائه کنیم. یکی از برنامه هایی که تدارک دیده بودیم و متاسفانه از آن محروم ماندیم، گزارش بخشی از فیلمی بود که آقای منوچهر محمدی آن را تهیه کرده بود و سال گذشته در چنین روزهایی در کربلا فیلمبرداری شده و به احتمال فراوان تنها فیلمی است که گزارش مستقیمی از مراسم بین الحرمین را در ظهر روز عاشورا (طویریج) نمایش می دهد. این فیلم را مرحوم رسول ملاقلی پور می خواست شروع کند ولی به خاطر فوت ایشان ناتمام ماند و آقای مجتبی راعی آن را ساخت. چند شب قبل از مراسم به آقای سیدحسام الدین سراج پیشنهاد دادیم زیارت عاشورا را ایشان بخوانند تا کاری متفاوت باشد، اما او پس از اندکی تامل پاسخ داد این کار آمادگی بیشتری می طلبد و با این فرصت کوتاه در خود این آمادگی را سراغ ندارد و قرار شد به سنت و رسم هرساله قطعه یی مناسب حال و هوای عاشورا و مجلس بخواند.

زمان مراسم فرا رسید و نوه های امام نیز حضور داشتند؛ آقازاده هایی که نمی خواهند مثل برخی آقازاده ها باشند. در ایشان نمونه کاملی از تواضع و مردمداری را می توان به راحتی سراغ گرفت. نماز جماعت به امامت حجت الاسلام سیدیاسر خمینی اقامه شد و ایشان با همان افتادگی و فروتنی به رغم همه فراز و فرودها تا پایان مجلس در کنار مردم ماندند. در چنین شرایطی قرعه صحبت به نام اینجانب افتاد تا هم قدری فضای مجلس آماده شود و هم زمینه یی برای اجرای برنامه های بعدی میسر شود.

پس از سخنان من، آقای خاتمی در جایگاه قرار گرفت و به ابراز احساسات مردم که کاملاً متناسب با شرایط شب عاشورا و حسینیه جماران بود، با سلام بر حضرت سیدالشهدا(ع) پاسخ داد. ایشان همان طور که انتظار می رفت سخنان شان را یکسره درباره کربلا و فلسفه قیام سیدالشهدا متمرکز کردند و در مطلع کلام خود شعری از حافظ خواندند. آقای خاتمی بنا به سنت هرساله یی که از ایشان سراغ داشتیم، دوست دارند در ایام محرم شخصـــــاً روضه خوان وقایع کربلا باشند هر چند در این زمینه تجربه زیادی ندارند و یکی دو بار این موضوع را در مراسم قبل بیان کرده اند و همین انکسار جلوه یی دیگر به نوای گرم ایشان می دهد. قرارمان این بود که در پایان مجلس در ساعت ۳۰/۸ از سخنرانی حجت الاسلام والمسلمین حاج شیخ محمود امجد که به رغم دارا بودن وجاهت حوزوی و علمی به ذکر مصیبت برای حضرت اباعبدالله مباهـــــات می ورزند، بهره گیریم اما متاسفانه تحرکات آقایان نگذاشت عزاداران از ثواب روضه این مجلس بیشتر بهره مند گردند. پایان بخش برنامه های آن شب زیارت وارث بود که طبق معمول باید با صدای گرم قاری گرانقدر قرآن کریم آقای سیدعباس میرداماد در حالت ایستاده و رو به قبله خوانده می شد که از آن هم محروم مان کردند. من به یاد نداشتم که در مجلس عزاداری حضرت امام حسین(ع) چنین حرکت هایی از کسی سر بزند که متاسفانه سر زد.

هجوم بردن به حسینیه یی که هنوز اگر اهل شنیدن باشی، صدای امام(ره) از گوشه گوشه اش به گوش می رسد و قطع مرثیه خوانی به سیدی جلیل القدر در شب عاشورا و نیز شکستن در و شیشه های حسینیه جماران و نادیده گرفتن حرمت حسینیه و بیت مرحوم امام باورکردنی نبود. این اتفاق در حالی رخ داد که مسوولان بیت امام(ره) تمام تلاش خود را برای رعایت همه شئونات این مراسم و ایام به کار بستند و همراهی مردم عزادار را نیز کاملاً با خود داشتند، اما متاسفانه عده یی نه حرمت این روزها را نگه داشتند، نه حرمت امام حسین(ع) و نه حرمت مرحوم امام و بیت و حسینیه ایشان و نه حرمت مردم عزادار را. ما در حسینیه بودیم و درست نبود که در آن فضای آشوبزده زودتر از بقیه مجلس را ترک کنیم. نگران کسانی هم بودیم که می دانستیم تا پشت در آمده اند اما نتوانسته اند درون حسینیه بیایند، نگران بودیم به آنان نیز بی احترامی شود و نگرانی مان بیراه نبود.