اخبار
2 دقیقه پیش | عکس: استهلال ماه مبارک رمضانهمزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ... |
2 دقیقه پیش | تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریموزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که میتواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام میشود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ... |
روایت متفاوت از کناره گیری معاون روحانی
در میان گمانهزنیها و شایعات متعددی که درباره دلایل کنارهگیری محمدعلی نجفی از ریاست سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری مطرح شده است به تازگی حرفهایی درباره یک گزارش هم شنیده میشود.
خبرگزاری ایسنا: در میان گمانهزنیها و شایعات متعددی که درباره دلایل کنارهگیری محمدعلی نجفی از ریاست سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری مطرح شده است به تازگی حرفهایی درباره یک گزارش هم شنیده میشود.
روزنامه شهروند نوشته است: کنارهگیری دکتر نجفی هرچند در سطح افکار عمومی، ناگهانی و غیرمنتظره قلمداد شد اما از مدتی قبل نشانههایی از این تصمیم نمود و بروز پیدا کرده بود.
در روزهای گذشته بیماری و ناراحتی قلبی دکتر نجفی دلیل عمدهای بود که بیشتر از جانب او و برخی محافل رسمی برای توجیه افکار عمومی اعلام شد؛ دلیلی که صرفنظر از دوری و نزدیکیاش به حقیقت، حداقل برای برخی از اهالی رسانه و سیاست چندان قانعکننده به نظر نیامد زیرا به گمان آنها بیماری نجفی مساله تازهای نبود و او میتوانست از ابتدا به دلیل ناراحتی قلبی از پذیرش بار مسئولیت سر باز زند.
از سوی دیگر شأن، سابقه و خصوصیات فردی و شخصیتی نجفی نیز مانع شکلگیری این باور بود که او در حسرت مدیریت و مقام چشم بر بیماریاش بسته و قصد پوشیدن ردای ریاست کرده، و حالا بیماری بر حس جاهطلبیاش غلبه و او را مجبور به کنارهگیری کرده است. از اینرو بود که اعلام بیماری بهعنوان دلیل کنارهگیری نجفی چندان از سوی آنها که اخبار مربوط به این ماجرا را پیگیری میکردند، مقبول واقع نشد.
اینکه نجفی بهعنوان مدیری خوشنام و توانمند که از فهم و درک علمی بالایی هم برخوردار بود، ناگهان تصمیم به جدایی میگیرد بیآنکه این رخداد با اقناع عمومی همراه باشد این نگرانی را پدید آورده که این روند موجب دلسردی سایر مدیران توانمند و خارج شدن آنها از گردونه مدیریت کلان کشور نشود.
اوضاع به شدت نابسامان سازمان میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری و ناامیدی نجفی از اینکه بتواند چارهای برای دردهای این سازمان عریض و طویل بیابد، دلیل دیگری بود که برای کنارهگیری او مطرح شد. گروهی اما در مقابل معتقد بودند اگر چنین باشد همه مردان دولت با توجه به ویرانهای که تحویل گرفتهاند باید اعلام کنارهگیری دستهجمعی کنند.
به هر حال در میان تمام اخبار و شایعاتی که درباره دلایل کنارهگیری محمدعلی نجفی مطرح میشود، این شایعه که نقطه شروع ماجرا به گزارشی بازمیگردد که از سوی یک آشنا در نهاد ریاستجمهوری درباره عملکرد نجفی تهیه شده، در برخی محافل به گوش میرسد؛ گزارشی که عملکرد سازمان میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری را در ۱۰۰روزه ابتدایی شروع به کار دولت یازدهم زیر سوال برده است. ظاهرا جهتگیریها و محتوای گزارش موجب تکدر نجفی و دلسردی او شده است.
برخی شنیدههای دیگر حاکی است که انتقادهای دیگری هم به برخی رفتارها و عملکرد، موازیکاریها و دخالتهای رسانهای و جهتدار آنها مطرح شده است.
روزنامه شهروند نوشته است: کنارهگیری دکتر نجفی هرچند در سطح افکار عمومی، ناگهانی و غیرمنتظره قلمداد شد اما از مدتی قبل نشانههایی از این تصمیم نمود و بروز پیدا کرده بود.
در روزهای گذشته بیماری و ناراحتی قلبی دکتر نجفی دلیل عمدهای بود که بیشتر از جانب او و برخی محافل رسمی برای توجیه افکار عمومی اعلام شد؛ دلیلی که صرفنظر از دوری و نزدیکیاش به حقیقت، حداقل برای برخی از اهالی رسانه و سیاست چندان قانعکننده به نظر نیامد زیرا به گمان آنها بیماری نجفی مساله تازهای نبود و او میتوانست از ابتدا به دلیل ناراحتی قلبی از پذیرش بار مسئولیت سر باز زند.
از سوی دیگر شأن، سابقه و خصوصیات فردی و شخصیتی نجفی نیز مانع شکلگیری این باور بود که او در حسرت مدیریت و مقام چشم بر بیماریاش بسته و قصد پوشیدن ردای ریاست کرده، و حالا بیماری بر حس جاهطلبیاش غلبه و او را مجبور به کنارهگیری کرده است. از اینرو بود که اعلام بیماری بهعنوان دلیل کنارهگیری نجفی چندان از سوی آنها که اخبار مربوط به این ماجرا را پیگیری میکردند، مقبول واقع نشد.
اینکه نجفی بهعنوان مدیری خوشنام و توانمند که از فهم و درک علمی بالایی هم برخوردار بود، ناگهان تصمیم به جدایی میگیرد بیآنکه این رخداد با اقناع عمومی همراه باشد این نگرانی را پدید آورده که این روند موجب دلسردی سایر مدیران توانمند و خارج شدن آنها از گردونه مدیریت کلان کشور نشود.
اوضاع به شدت نابسامان سازمان میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری و ناامیدی نجفی از اینکه بتواند چارهای برای دردهای این سازمان عریض و طویل بیابد، دلیل دیگری بود که برای کنارهگیری او مطرح شد. گروهی اما در مقابل معتقد بودند اگر چنین باشد همه مردان دولت با توجه به ویرانهای که تحویل گرفتهاند باید اعلام کنارهگیری دستهجمعی کنند.
به هر حال در میان تمام اخبار و شایعاتی که درباره دلایل کنارهگیری محمدعلی نجفی مطرح میشود، این شایعه که نقطه شروع ماجرا به گزارشی بازمیگردد که از سوی یک آشنا در نهاد ریاستجمهوری درباره عملکرد نجفی تهیه شده، در برخی محافل به گوش میرسد؛ گزارشی که عملکرد سازمان میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری را در ۱۰۰روزه ابتدایی شروع به کار دولت یازدهم زیر سوال برده است. ظاهرا جهتگیریها و محتوای گزارش موجب تکدر نجفی و دلسردی او شده است.
برخی شنیدههای دیگر حاکی است که انتقادهای دیگری هم به برخی رفتارها و عملکرد، موازیکاریها و دخالتهای رسانهای و جهتدار آنها مطرح شده است.
ویدیو مرتبط :
دیدار معاون روحانی با پاپ رهبر کاتولیک های جهان!
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
واقعیتی تلخ به روایت معاون اول روحانی
معاون اول رییس جمهور طی مطلبی در صفحه خود در فیسبوک با اشاره به دیدارهای خود با مدیرانی که به گفته وی طی 8 سال اخیر به اجبار خانه نشین شده بودند، از آن به عنوان واقعیتی تلخ یاد کرد که کشور طی سالها اخیر گرفتار آن شده بود.
خبرگزاری ایسنا: معاون اول رییس جمهور طی مطلبی در صفحه خود در فیسبوک با اشاره به دیدارهای خود با مدیرانی که به گفته وی طی 8 سال اخیر به اجبار خانه نشین شده بودند، از آن به عنوان واقعیتی تلخ یاد کرد که کشور طی سالها اخیر گرفتار آن شده بود.
یادداشت اسحاق جهانگیری که با عنوان اتاق فکر منتشر شده به این شرح است:
در این روزها با حدود چهل تن از مدیرانی که در نهاد و دفتر رئیس جمهور توسط دولت نهم و دهم بیکار شده اند دیدار داشتم. در میان اینها افراد شایسته و باتجربه ای بودند که با دریغ و افسوس طی این سالها خانه نشین و یا به گوشه ای رانده شده بودند. تعدادی از آنها که با حکم دیوان عدالت توانسته بودند به کار بازگردند در محیط کار مهجور واقع شده و در نهایت به همه آنها یک اتاق اختصاص داده بودند که به شوخی به آن «اتاق فکر» می گفتند.
آنطور که گفته شد سهم هرکدام از این اتاق، در حد نیم متر مربع بوده و به ناچار به نوبت در این اتاق حضور به هم می رساندند بدون اینکه کاری داشته باشند یا از فکر آنها کسی استفاده ای کند و یا سفارش کاری به آنها داده شود.
در این میان داستان از کار برکنار شدنشان هم شنیدنی بود؛ از جمله یکی از آنها که در دولت آقای خاتمی دبیر کمیسیون مهمی بود تعریف می کرد که ابتدای دولت نهم یک نفر را از بیرون برای تعمیر تلفن های نهاد آوردند اینجا، ولی بچه های فنی زیر بار او نرفتند و قبولش نکردند. بعد از مدت کوتاهی ایشان را به جای من به عنوان دبیر کمیسیونی که اعضایش معاونین چند وزارتخانه مهم بودند معرفی کردند. از آن به بعد من هم به ناچار به «اتاق» فکر منتقل شدم. (خنده حضار)!
این داستان نیست، از جمله واقعیت های تلخی است که میهن عزیز ما طی این سال ها گرفتارش بوده است، اتفاقا فرد برکنار شده را من به خوبی می شناسم. هنگام تحصیل در دانشگاه پیش نماز ما بود و به راستی و درستی شهره است.
با خود گفتم بر او که چنین رفته باشد؛ وای به حال دیگران...
یادداشت اسحاق جهانگیری که با عنوان اتاق فکر منتشر شده به این شرح است:
در این روزها با حدود چهل تن از مدیرانی که در نهاد و دفتر رئیس جمهور توسط دولت نهم و دهم بیکار شده اند دیدار داشتم. در میان اینها افراد شایسته و باتجربه ای بودند که با دریغ و افسوس طی این سالها خانه نشین و یا به گوشه ای رانده شده بودند. تعدادی از آنها که با حکم دیوان عدالت توانسته بودند به کار بازگردند در محیط کار مهجور واقع شده و در نهایت به همه آنها یک اتاق اختصاص داده بودند که به شوخی به آن «اتاق فکر» می گفتند.
آنطور که گفته شد سهم هرکدام از این اتاق، در حد نیم متر مربع بوده و به ناچار به نوبت در این اتاق حضور به هم می رساندند بدون اینکه کاری داشته باشند یا از فکر آنها کسی استفاده ای کند و یا سفارش کاری به آنها داده شود.
در این میان داستان از کار برکنار شدنشان هم شنیدنی بود؛ از جمله یکی از آنها که در دولت آقای خاتمی دبیر کمیسیون مهمی بود تعریف می کرد که ابتدای دولت نهم یک نفر را از بیرون برای تعمیر تلفن های نهاد آوردند اینجا، ولی بچه های فنی زیر بار او نرفتند و قبولش نکردند. بعد از مدت کوتاهی ایشان را به جای من به عنوان دبیر کمیسیونی که اعضایش معاونین چند وزارتخانه مهم بودند معرفی کردند. از آن به بعد من هم به ناچار به «اتاق» فکر منتقل شدم. (خنده حضار)!
این داستان نیست، از جمله واقعیت های تلخی است که میهن عزیز ما طی این سال ها گرفتارش بوده است، اتفاقا فرد برکنار شده را من به خوبی می شناسم. هنگام تحصیل در دانشگاه پیش نماز ما بود و به راستی و درستی شهره است.
با خود گفتم بر او که چنین رفته باشد؛ وای به حال دیگران...