اخبار
2 دقیقه پیش | عکس: استهلال ماه مبارک رمضانهمزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ... |
2 دقیقه پیش | تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریموزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که میتواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام میشود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ... |
روایت متفاوت از حادثه دلخراش خیابان جمهوری
در عکسها و فیلمهای منتشرشده از ماجرای آتشسوزی روز یکشنبه در خیابان جمهوری تهران، تصویر دوزن و یکمرد دیده میشود. آن دو زن یکی نسرین فروتنی بود و دیگری آذر حقنظری که هر دو از بالای ساختمان در حال آتش، سقوط کرده و از دنیا رفتند.
روزنامه شرق: در عکسها و فیلمهای منتشرشده از ماجرای آتشسوزی روز یکشنبه در خیابان جمهوری تهران، تصویر دوزن و یکمرد دیده میشود. آن دو زن یکی نسرین فروتنی بود و دیگری آذر حقنظری که هر دو از بالای ساختمان در حال آتش، سقوط کرده و از دنیا رفتند.
مرد جوانی که در آن عکسها دیده میشد با تیشرتی راهراه به رنگهای قرمز و سیاه، در حال فریاد و درخواست کمک بود. نامش حسین جعفری است و از حادثه جان سالم به در برد. او خوششانس بود. نردبان آتشنشانی کمی بعد از سقوط آن دوزن به پنجره محل ایستادنش رسید و جعفری توانست از زبانههای بیرحم آتش و احتمال سقوط از ساختمان، فرار کند.
خودش اما میگوید اگر یک دقیقه دیگر نردبان نمیرسید قصد داشت خودش را از ساختمان پرت کند. حسین جعفری حالا سه روز است با کابوس سقوط دو همکارش شب و روز را میگذراند. در این گفتوگو از او درباره شرح ماجرای آتشسوزی آن یکشنبه تلخ پرسیدهام.
آقای جعفری شما آتشسوزی روز یکشنبه و مرگ همکارانتان، خانمها حقنظری و فروتنی را از نزدیک دیدید، ماجرای آن روز چه بود؟
من 15دقیقه آنجا داد میزدم که نردبان بفرستید، اما نردبان را بالا ندادند، تشک پایین نینداختند تا کسی زنده بماند. من آخرین لحظه، یکدقیقه مانده بود که خود را به پایین پرت کنم، یعنی اگر یکدقیقه دیرتر نردبان دوم که از سرپیچ، پیچید را نمیدیدم من هم داشتم خودم را پرت میکردم پایین. لحظه آخرم بود، نمیخواستم بسوزم. آنها هم واقعیتش بهخاطر اینکه زنده نسوزند از پنجره بیرون آمدند و بعد افتادند و مردند. شما هم باشید همین کار را میکنید، زنده سوختن بهتر است یا در یک دقیقه مردن؟
شما که از نزدیک ماجرا را شاهد بودید، اول خانم فروتنی سقوط کرد یا خانم حقنظری؟
اول خانم فروتنی، بعد خانم حقنظری، خانم حقنظری بندهخدا هم، اول پنجدقیقه آنجا آویزان شد، که توی فیلمها هم هست، فشار آب گرفتهشده بود روی من و او، یکلحظه حتی سرم را کردم داخل اما از دود داشتم خفه میشدم آمدم بیرون دوباره. نمیشد تو ماند، آنقدر دود بود که نمیشد نفس بکشیم. بعد دوباره سرم را آوردم بیرون.
آن دقایقی که این دو مرحوم از پنجره آویزان بودند، چه میگفتند، به شما چیزی گفتند؟
فقط «کمک»، فقط «کمک»، داد میزدند تو را خدا کمک کنید تو را خدا کمک کنید، آنقدر داد زدند که دیگه خسته شدند و هیچ کمکی نرسید.
اینکه آتشنشانی آب میپاشید سمت شما...
بله فقط آب میپاشید، شما بیایید آنجا را نگاه کنید، آتش به اندازهای بود که آلومینیوم را ذوب میکرد، انسان آنجا زنده میماند؟
بله حرارت آتش خیلی زیاد بود.
شما بیایید نگاه کنید آن بالا را، پایین پنجره بغلی آلومینیوم ذوبشده و ریخته پایین، در چنین حرارتی آیا من نمیسوختم؟
آیا شما خودتان در آن حادثه دچار سوختگی شدید؟
من دچار سوختگی نشدم، فقط لحظه آخری که داشتم خودم را پرت میکردم و نردبان رسید، فرصت نکردم از روی نردبان بیایم، زیر نردبان را گرفتم و آمدم پایین.
غیر از شما و این دو مرحوم چندنفر دیگر در آن روز در کارگاه بودند؟
هفتنفر بودیم.
چند زن و چند مرد؟
این دو مرحوم، به علاوه سه خانم دیگر هم بودند، یکی از همکارانمان هم آن روز نیامده بود سر کار.
غیر از شما چندمرد دیگر در کارگاه بودند؟
من بودم و پسر صاحب کارگاه و خود صاحب کارگاه، یک همکار دیگر هم داشتیم که او هم آن روز نیامده بود.
آنها کجا بودند، چون توی فیلمها و عکسها ما فقط شما را میدیدیم، آنها کجا ایستاده بودند که دیده نمیشدند؟
سمت دیگر یکی، دو تا پنجره است، آنها از پنجرههای دیگر آویزان شده بودند، رفته بودند روی پنجره نصف پاهایشان بیرون بود نصفشان داخل بود. آنجا آویزان شده بودند داشتند نفس میکشیدند. من و خانم اسدی اینجا بودیم چهارنفرمان اینجا بودیم، ما اصلا همدیگر را نمیدیدیم.
آتشسوزی چطور شروع شد و شما چطوری متوجه آتش شدید؟
ما نفهمیدیم اصلا، نشسته بودیم داشتیم کارمان را میکردیم، یک لحظه متوجه شدیم بوی سوختگی میآید برگشتم گفتم بوی سوختگی میآید. خدابیامرز خانم فروتنی هم برگشت گفت آره از یه جا داره بوی سوختگی میآید. پسر صاحبکارمان تا رفت آن اتاق فهمید و گفت آره آتش است. وقتی برگشت موها و ابروهایش سوخته بود، من گفتم تا در بریم میسوزیم. آن یکی اتاق کلا آتش گرفته بود. برشها و پارچهها همهشان آتش گرفته بودند. از پنجره آتش میزد بیرون. آتش از انبار شروع شد بغل در ورودی، پشت دستشویی، من نرفتم آن سمت. جای نفسکشیدن نبود و بلافاصله زنگ زدیم آتشنشانی و بعد آمدیم سمت پنجره که نفس بکشیم. بیشتر از دودقیقه طول نکشید، اگر میماندیم آنجا، جزغاله میشدیم.
آیا آتش از داخل کارگاه شما شروع شد یا از بیرون نفوذ کرد؛ بعضیها میگفتند آتش از کارگاه بغلی شما شروع شده؟
من نمیدانم، من ندیدم و نمیتوانم بگویم، چون آنجایی که من بودم نمیتوانستم ببینم. از آن دری که من بودم چیزی ندیدم. پسر صاحبکار که رفت و برگشت، گفت آتش است. ما فقط «در» را قفل کردیم و زنگ زدیم آتشنشانی، آتشنشانی هم آمد و فقط آب میپاشید.
چه وسایلی آنجا بود که باعث شد آتش اینقدر زبانه بکشد و گسترده شود؟
تولیدی پارچه بود. ما بالای دو، سههزارتا کار آنجا داشتیم، پارچه داشتیم، برشخورده داشتیم، حاجی دفترش را کاملا از تخته درست کرده بود همهشون سوختن.
کارگاه، کپسول اطفای حریق داشت؟
بله دو تا داشتیم.
تلاش نکردید آتش را خاموش کنید؟
اصلا نمیشد برویم سمتش، پسر صاحبکارمان یکیاش را برداشت، رفت سمت آتش که آتش داشت میسوزاندش، الان یکپایش هم سوخته است.
یعنی آتش آنقدر زیاد بود که نمیتوانستید کاری کنید؟
فرصت نکردیم که کپسول آتشنشانی را برداریم.
گفتید وقتی آتش شروع شد بلافاصله به آتشنشانی زنگ زدید، چقدر طول کشید تا آتشنشانی رسید؟
آتشنشانی زود رسید، ولی نردبانهایشان دیر رسید. اگر نردبانها زود میرسید آن بندهخداها نمیمردند. جفتشان زنده میماندند. چون نردبانها دیر آمد بهخاطر آن ما خیلی داد زدیم، من خودم آنقدر داد زدم که تو را به خدا نردبان بفرستید، هیچ راهی نداریم، راه خروجی که نداشتیم آتش همهجا را گرفته بود و میآمد سمت ما.
غیر از این دوتا خانم که از دنیا رفتند و شما که خوشبختانه اتفاقی برایتان نیفتاد بقیه چه آسیبهایی دیدند؟
یکی از خانمها پاهایش سوخته، یکی از خانمها بندهخدا الان پاهایش تکان نمیخورد که از ترس و استرس زیاد است. من خودم هم سهشب است نمیتوانم بخوابم. تا میآیم بخوابم صحنه که میآید جلوی چشمم خوابم نمیبرد.
صحنهای که میبینید صحنه سقوط آن دوتا خانم است؟
بله صحنه جفتشان است.
شما لحظه افتادن هر دونفرشان را از نزدیک دیدید درسته؟
بله.
خانم فروتنی سمت راستتان بود یا چپ؟
سمت راستم خانم فروتنی بود و سمت چپ هم خانم نظری.
خانم فروتنی خیلی سریع سقوط کرد؟
بله سریع بود.
خانم حقنظری خودش را خیلی نگه داشت؟
بله خیلی آویزان بود، از پنجره آویزان شده بود، آتشنشانی هم آب را گرفته بود روی او و من، که من هم خیس شده بودم.
شما به آنها نگفتید که بیایید داخل و بیرون نروید؟
شرایط طوری بود که نمیشد، فقط از جلو میتوانستیم همدیگر را ببینیم، از بیرون باید نگاه میکردیم، از تو نمیتوانستیم چیزی ببینیم، آن لحظه هم هرکس به این فکر میکند که خودش را نجات دهد، هیچکس به ذهنش نمیرسد که چهکار کند و چه حرکتی انجام دهد. هیچ راهی نداشتیم، به این فکر میکردیم که باید جان خودمان را نجات دهیم.
مرد جوانی که در آن عکسها دیده میشد با تیشرتی راهراه به رنگهای قرمز و سیاه، در حال فریاد و درخواست کمک بود. نامش حسین جعفری است و از حادثه جان سالم به در برد. او خوششانس بود. نردبان آتشنشانی کمی بعد از سقوط آن دوزن به پنجره محل ایستادنش رسید و جعفری توانست از زبانههای بیرحم آتش و احتمال سقوط از ساختمان، فرار کند.
خودش اما میگوید اگر یک دقیقه دیگر نردبان نمیرسید قصد داشت خودش را از ساختمان پرت کند. حسین جعفری حالا سه روز است با کابوس سقوط دو همکارش شب و روز را میگذراند. در این گفتوگو از او درباره شرح ماجرای آتشسوزی آن یکشنبه تلخ پرسیدهام.
آقای جعفری شما آتشسوزی روز یکشنبه و مرگ همکارانتان، خانمها حقنظری و فروتنی را از نزدیک دیدید، ماجرای آن روز چه بود؟
من 15دقیقه آنجا داد میزدم که نردبان بفرستید، اما نردبان را بالا ندادند، تشک پایین نینداختند تا کسی زنده بماند. من آخرین لحظه، یکدقیقه مانده بود که خود را به پایین پرت کنم، یعنی اگر یکدقیقه دیرتر نردبان دوم که از سرپیچ، پیچید را نمیدیدم من هم داشتم خودم را پرت میکردم پایین. لحظه آخرم بود، نمیخواستم بسوزم. آنها هم واقعیتش بهخاطر اینکه زنده نسوزند از پنجره بیرون آمدند و بعد افتادند و مردند. شما هم باشید همین کار را میکنید، زنده سوختن بهتر است یا در یک دقیقه مردن؟
شما که از نزدیک ماجرا را شاهد بودید، اول خانم فروتنی سقوط کرد یا خانم حقنظری؟
اول خانم فروتنی، بعد خانم حقنظری، خانم حقنظری بندهخدا هم، اول پنجدقیقه آنجا آویزان شد، که توی فیلمها هم هست، فشار آب گرفتهشده بود روی من و او، یکلحظه حتی سرم را کردم داخل اما از دود داشتم خفه میشدم آمدم بیرون دوباره. نمیشد تو ماند، آنقدر دود بود که نمیشد نفس بکشیم. بعد دوباره سرم را آوردم بیرون.
آن دقایقی که این دو مرحوم از پنجره آویزان بودند، چه میگفتند، به شما چیزی گفتند؟
فقط «کمک»، فقط «کمک»، داد میزدند تو را خدا کمک کنید تو را خدا کمک کنید، آنقدر داد زدند که دیگه خسته شدند و هیچ کمکی نرسید.
اینکه آتشنشانی آب میپاشید سمت شما...
بله فقط آب میپاشید، شما بیایید آنجا را نگاه کنید، آتش به اندازهای بود که آلومینیوم را ذوب میکرد، انسان آنجا زنده میماند؟
بله حرارت آتش خیلی زیاد بود.
شما بیایید نگاه کنید آن بالا را، پایین پنجره بغلی آلومینیوم ذوبشده و ریخته پایین، در چنین حرارتی آیا من نمیسوختم؟
آیا شما خودتان در آن حادثه دچار سوختگی شدید؟
من دچار سوختگی نشدم، فقط لحظه آخری که داشتم خودم را پرت میکردم و نردبان رسید، فرصت نکردم از روی نردبان بیایم، زیر نردبان را گرفتم و آمدم پایین.
غیر از شما و این دو مرحوم چندنفر دیگر در آن روز در کارگاه بودند؟
هفتنفر بودیم.
چند زن و چند مرد؟
این دو مرحوم، به علاوه سه خانم دیگر هم بودند، یکی از همکارانمان هم آن روز نیامده بود سر کار.
غیر از شما چندمرد دیگر در کارگاه بودند؟
من بودم و پسر صاحب کارگاه و خود صاحب کارگاه، یک همکار دیگر هم داشتیم که او هم آن روز نیامده بود.
آنها کجا بودند، چون توی فیلمها و عکسها ما فقط شما را میدیدیم، آنها کجا ایستاده بودند که دیده نمیشدند؟
سمت دیگر یکی، دو تا پنجره است، آنها از پنجرههای دیگر آویزان شده بودند، رفته بودند روی پنجره نصف پاهایشان بیرون بود نصفشان داخل بود. آنجا آویزان شده بودند داشتند نفس میکشیدند. من و خانم اسدی اینجا بودیم چهارنفرمان اینجا بودیم، ما اصلا همدیگر را نمیدیدیم.
آتشسوزی چطور شروع شد و شما چطوری متوجه آتش شدید؟
ما نفهمیدیم اصلا، نشسته بودیم داشتیم کارمان را میکردیم، یک لحظه متوجه شدیم بوی سوختگی میآید برگشتم گفتم بوی سوختگی میآید. خدابیامرز خانم فروتنی هم برگشت گفت آره از یه جا داره بوی سوختگی میآید. پسر صاحبکارمان تا رفت آن اتاق فهمید و گفت آره آتش است. وقتی برگشت موها و ابروهایش سوخته بود، من گفتم تا در بریم میسوزیم. آن یکی اتاق کلا آتش گرفته بود. برشها و پارچهها همهشان آتش گرفته بودند. از پنجره آتش میزد بیرون. آتش از انبار شروع شد بغل در ورودی، پشت دستشویی، من نرفتم آن سمت. جای نفسکشیدن نبود و بلافاصله زنگ زدیم آتشنشانی و بعد آمدیم سمت پنجره که نفس بکشیم. بیشتر از دودقیقه طول نکشید، اگر میماندیم آنجا، جزغاله میشدیم.
آیا آتش از داخل کارگاه شما شروع شد یا از بیرون نفوذ کرد؛ بعضیها میگفتند آتش از کارگاه بغلی شما شروع شده؟
من نمیدانم، من ندیدم و نمیتوانم بگویم، چون آنجایی که من بودم نمیتوانستم ببینم. از آن دری که من بودم چیزی ندیدم. پسر صاحبکار که رفت و برگشت، گفت آتش است. ما فقط «در» را قفل کردیم و زنگ زدیم آتشنشانی، آتشنشانی هم آمد و فقط آب میپاشید.
چه وسایلی آنجا بود که باعث شد آتش اینقدر زبانه بکشد و گسترده شود؟
تولیدی پارچه بود. ما بالای دو، سههزارتا کار آنجا داشتیم، پارچه داشتیم، برشخورده داشتیم، حاجی دفترش را کاملا از تخته درست کرده بود همهشون سوختن.
کارگاه، کپسول اطفای حریق داشت؟
بله دو تا داشتیم.
تلاش نکردید آتش را خاموش کنید؟
اصلا نمیشد برویم سمتش، پسر صاحبکارمان یکیاش را برداشت، رفت سمت آتش که آتش داشت میسوزاندش، الان یکپایش هم سوخته است.
یعنی آتش آنقدر زیاد بود که نمیتوانستید کاری کنید؟
فرصت نکردیم که کپسول آتشنشانی را برداریم.
گفتید وقتی آتش شروع شد بلافاصله به آتشنشانی زنگ زدید، چقدر طول کشید تا آتشنشانی رسید؟
آتشنشانی زود رسید، ولی نردبانهایشان دیر رسید. اگر نردبانها زود میرسید آن بندهخداها نمیمردند. جفتشان زنده میماندند. چون نردبانها دیر آمد بهخاطر آن ما خیلی داد زدیم، من خودم آنقدر داد زدم که تو را به خدا نردبان بفرستید، هیچ راهی نداریم، راه خروجی که نداشتیم آتش همهجا را گرفته بود و میآمد سمت ما.
غیر از این دوتا خانم که از دنیا رفتند و شما که خوشبختانه اتفاقی برایتان نیفتاد بقیه چه آسیبهایی دیدند؟
یکی از خانمها پاهایش سوخته، یکی از خانمها بندهخدا الان پاهایش تکان نمیخورد که از ترس و استرس زیاد است. من خودم هم سهشب است نمیتوانم بخوابم. تا میآیم بخوابم صحنه که میآید جلوی چشمم خوابم نمیبرد.
صحنهای که میبینید صحنه سقوط آن دوتا خانم است؟
بله صحنه جفتشان است.
شما لحظه افتادن هر دونفرشان را از نزدیک دیدید درسته؟
بله.
خانم فروتنی سمت راستتان بود یا چپ؟
سمت راستم خانم فروتنی بود و سمت چپ هم خانم نظری.
خانم فروتنی خیلی سریع سقوط کرد؟
بله سریع بود.
خانم حقنظری خودش را خیلی نگه داشت؟
بله خیلی آویزان بود، از پنجره آویزان شده بود، آتشنشانی هم آب را گرفته بود روی او و من، که من هم خیس شده بودم.
شما به آنها نگفتید که بیایید داخل و بیرون نروید؟
شرایط طوری بود که نمیشد، فقط از جلو میتوانستیم همدیگر را ببینیم، از بیرون باید نگاه میکردیم، از تو نمیتوانستیم چیزی ببینیم، آن لحظه هم هرکس به این فکر میکند که خودش را نجات دهد، هیچکس به ذهنش نمیرسد که چهکار کند و چه حرکتی انجام دهد. هیچ راهی نداشتیم، به این فکر میکردیم که باید جان خودمان را نجات دهیم.
ویدیو مرتبط :
حادثه دلخراش برای دختر در خیابان...!
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
روایتی از حادثه دلخراش خیابان جمهوری
روایت سازمان آتشنشانی از حادثه حریق خیابان جمهوری را منتشر شد.
خبرگزاری تسنیم: روایت سازمان آتشنشانی از حادثه حریق خیابان جمهوری را منتشر شد.
حادثه حریق خیابان جمهوری که روز یکشنبه 29 دی رخ داد و در پی آن 2 کارگر زن جان خود را از دست دادند واکنش اعضای شورای شهر تهران را در جلسه علنی روز گذشته در پی داشت. در این بین برخی اعضای شورای شهر معتقد بودند قصوری متوجه عملکرد آتشنشانی نیست و برخی دیگر نظر در نهایت نیز مقرر شد کارگروهی برای بررسی این موضوع تشکیل شود.
سازمان آتشنشانی و خدمات ایمنی تهران بعد از این حادثه گزارشی از حریق رخ داده تهیه و به معاونت خدمات شهری شهرداری تهران ارائه کرده که جزئیات آن را در ادامه میخوانید:
گزارش توصیفی ساختمان:
موقعیت ساختمان:
ساختمان در تقاطع خیابان جمهوری و ابوریحان واقع شده که مشتمل بر طبقه ( منفی 1، همکف، نیم طبقه روی همکف و چهارطبقه روی همکف) است. مساحت زمین آن حدوداً 470 متر مربع و مساحت کل زیربنا حدودا2350 متر مربع، وسعت تقریبی هر طبقه حدوداً 340 مترمربع مشتمل بر 4 واحد در هر طبقه و جمعاً حدود 18 واحد است.
ساختمان دارای ساختاری اسکلت فلزی و آجری و نما کامپوزیت, کاربری واحدها، تولیدی تریکو و البسه، چاپ و مزون لباس، راه ارتباطی طبقات به صورت یکدستگاه پلکان فاقد دوربندی و یک دستگاه آسانسور، نمای ساختمان ترکیبی از کامپوزیت، آلومینیوم و شیشه و دارای یک درب ووردی، واقع در خیابان ابوریحان است.
موقعیت محل حریق زده:
محل حریق قسمتی از شمال غربی طبقه آخر ساختمان به مساحت حدود 80 متر مربع که دارای یک لابی در قسمت مرکز و چهار واحد در طرفین و یک دستگاه آسانسور در ضلع شرقی لابی قرار دارد، است. بیشترین خسارت به واحد شمال غربی، راه پله طبقه آخر و انبار مشرف به در پشت بام وارد شده، لازم به ذکر است خسارت اکثر واحدها در اثر حرارت مستقیم آتش نبوده بلکه به دلیل دود زدگی است. اجناس سوخته شامل تعداد زیادی دستگاه چرخ خیاطی، دوکهای نخ، پارچه،پشم شیشه است.
شروع حریق:
حریق از راهرو طبقه چهارم ( بالای همکف) شروع شده و به علت تعطیل بودن و عدم تردد افراد در طبقه فوق و همچنین عدم وجود سیستم اعلام حریق ساکنین در مراحل اولیه متوجه شروع آتش سوزی نشده و پس از مشاهده حریق نظر به اینکه شرایط موجود در محل ( وجود کارتنهای دوک، نخ، پشم شیشه، کارتنهای کاملا خشک و فاقد هر گونه رطوبت، پنجرههای موجود، چیدمان کارتن نخ داخل پلکان و راهروها) بستری آماده برای ا شتعال سریع فراهم کرده و موجب گسترش حریق به کارگاهها شده و در نتیجه استفاده از پلکان برای فرار ساکنین را غیر ممکن ساخته بود.
شرایط ایمنی ساختمان:
با توجه به کاربری محل فوق و تعداد طبقات که جزء اماکن پرخطر است، مطابق مقررات ملی ساختمان ( ساختمان موجود) باید به دو پلکان باکس دود بند مستقل از هم با در مقاوم حریق و سیستم روشنایی اضطراری و سیستم کشف و اعلام و اطغا حریق از قبیل پنل مرکزی، دتکتوری، آژیر ،مخزن آب آتش نشانی، پمپهای آتش نشانی جعبههای فایر باکس و سیستم شبکه بارنده، مجهز باشد که ساختمان فوق دارای یک پلکان عمومی غیر دود بند و مملو از مواد قابل اشتعال و فاقد هر گونه امکانات و تمهیدات ایمنی لازم و تاسیسات الکتریکی فرسوده و ناایمن مخصوصا در قسمت روشنایی کارگاه بوده است.
در ضمن متاسفانه علیرغم تذکر و اخطار کتبی در تاریخ 13/4/92 به شماره اتوماسیون 5855881، مبنی بر رعایت نکات ایمنی هیچگونه توجه و ترتیب اثر از سوی مالکین به منظور ایمن نمودن ساختمان فوق صورت نگرفته بود و دلایل گسترش آتش سوزی به طور خلاصه به شرح زیر است:
انباشت غیرصحیح و خلاف اصول ایمنی اجناس و کالاهای سریع الاشتعال نظیر پشم شیشه و دوک نخ در پاگرد پلکانها (مسیر خروج)، چیدمان غیراصولی اجناس در واحدهای پاساژ، اشکالات معماری ساختمان از جمله نداشتن دو پلکان دود بند مستقل از هم، وجود نورگیر از داخل واحد به فضای پاگرد پلکان، عدم سیستم کشف و اعلام حریق، عدم سیستم اطغا حریق، عدم روشنایی اضطراری، کمبود خاموش کننده و عدم تناسب خاموش کنندههای موجود با مواد قابل اشتعال موجود و آشنا نبودن متصرفین به نحوه استفاده صحیح از خاموش کنندههای موجود.
شرح حادثه :
در پی وقوع این حادثه با تماسهای پی در پی شهروندان با سامانه 125 مبنی بر مشاهده دود از پشت بام یک ساختمان تجاری در خیابان جمهوری اسلامی، تقاطع خیابان ابوریحان ستاد فرماندهی آتش نشانی تهران ساعت 11:22 زنگ ایستگاههای 18،40،46، 1 و گروه امداد و نجات 1 و 14 را به همراه دو دستگاه نردبان 32 متری و خودرو حامل دستگاه تنفسی به محل حادثه اعزام کرد.
لازم به ذکر است که در تماسهای اولیه شهروندان صرفاً مشاهده دود و حریق در پشتبام اعلام شده و اشارهای به محبوس شدن افراد نشده بود. با رسیدن نیروهای عملیات به محل حادثه دود و شعله غلیظی از طبقه پنجم یک ساختمان 5 طبقه تجاری با کاربری تولید و انبار پوشاک به بیرون زبانه میکشید و به سرعت در حال سرایت و گسترش به اطراف بود. در این حادثه بر اثر حرارت زیاد دو نفر از خانمهای محبوس شده از ترس خود را به بیرون از پنجرههای کارگاه رسانده و در وضعیت بسیار خطرناکی معلق مانده بودند که متأسفانه یکی از آنها بر اثر از دست دادن تعادل از طبقه پنجم سقوط کرده و با تأیید عوامل اورژانس جان خود را از دست داده بود.
یکی دیگر از کارگران تولیدی که بدون توجه به هشدارهای آتشنشانها از پنجره کارگاه بیرون آمده و به شدت ترسیده بود نیز بر اثر ضعف بدنی استرس ناشی از آتشسوزی و بر هم خوردن تعادل سقوط مرگباری را در برابر دیدگان همه رقم زد. تنها لحظاتی کوتاه در حدود 10 ثانیه پس از سقوط نفر دوم آتشنشانها به یاری دو زن و 3 مرد دیگر که در اتاق کارگاه محبوس شده بودند شتافتند و با استفاده از نربان همه را به سلامت از میان دود و آتش خارج کردند و 15 نفر دیگر را که در راهروها و دیگر واحد ها در دود گرفتار بودند از راهپلههای ساختمان خارج کرده و تحویل امدادگران اورژانس دادند.
همزمان با خارج کردن محبوس شدگان از ساختمان گروهی دیگر از آتشنشانها با بکار گیری لولههای آب دهی و تجهزیات خاموش کننده با بستن دستگاههای تنفسی وارد ساختمان شده و پس از قطع برق گاز ساختمان و اجرای ایمنسازیهای اولیه به مبارزه با شعلههای سرکش آتش رفته و آتشسوزی را مهار و خاموش کردند. گفتنی است در این حادثه به علت حرارات بالا 3 آتشنشان دچار مصدومیت و سوختگی شدند که برای درمان در اختیار امدادگران اورژانس قرار گرفتند.
ضمناً محل حضور محبوسین در شمال شرق اتاق تولید علیرغم وجود مواد قابل اشتعال از جنس پارچه و نخ کاملا سالم باقی مانده بود که حکایت از وحشت دو نفر متوفی و تأثیر آن در اقدام به خروج از پنجره داشته است.
اظهارات شاهدان:
طبق اظهارات آقای صفر علیپور فرزند مالک تولیدی طعمه حریق شده ( واقع در ضلع شمال غربی طبقه چهارم) چهار مرد و 3 زن شامل خود وی و پدرش آقای رسول علیپور در حال کار در کارگاه بودند که با مشاهده دود و آثار حریق، وی جهت بررسی به سمت در ورودی واحد میروند، با باز کردن در، آتش ناگهان به داخل زبانه کشیده و با مواجه شدن با دود و حرارت به داخل واحد فرار کرده و جهت بستن شیر گاز و قطع برق به سمت محل تعبیه جعبه فیوز و شیر گاز واقع در اتاق کوچک ضلع جنوب واحد میروند.
این اتاق به دلیل دارا بودند نورگیر به پاگرد پلکان و همچنین به دلیل وجود چندین دست لباس آویخته بر روی رگال و اجناس قابل اشتعال واقع شده در کف کارگاه به سرعت طعمه حریق شده و جعبه فیوز اصلی برق کاملا از بین رفته و پس از بستن شیر اصلی گاز اقدام بعدی وی برای مبارزه با آتش توسط خاموش کننده به دلیل حجم زیاد آتش و محصولات حریق بینتیجه مانده و ناگزیر به کارگاه اصلی فرار کرده و با باز کردن پنجرهها دیگر افراد را تشویق به تنفس از پنجرهها میکند.
طبق اظهارات رسول علیپور مالک تولیدی ضمن تأیید گفتههای فرزندش و تکرار موارد فوق در پاسخ به این سوال که چرا مانع اقدامات عجولانه دو نفر خانم متوفی و خروج آنها از ناحیه پنجرههای واقع در ضلع غربی کارگاه نشدید، اظهار داشت: شرایط آنقدر بحرانی بود که هر کس تنها به خودش فکر میکرد و توجه و تمرکزی بر افراد و وقایع پیرامون نداشت.
وی همچنین گفت: با توجه به چندین نوبت وصول اخطاریههای آتشنشانی و تأکید مسئولان بازدید کننده سازمان آتشنشانی مبنی بر جمعآوری کالاهای انبار شده در پاگرد نیمطبقه حد فاصل طبقات سوم تا چهارم، پاگرد طبقه چهارم،پشت بام و انبار واقع شده در پشت بام و سایر هشدارها و نکات ارائه شده و با توجه به اینکه وی مسئولیت مدیریت ساختمان را نیز بر عهده داشتند و به افراد و متصرفین خاطی تذکر داده و اخطاریه آتشنشانی به سمع و نظر همه مالکین رسانده بودند،تذکرهای وی تا روز حادثه بی نتیجه مانده و با بی اعتنایی مواجه شده است.
طبق اظهارات خانم اسدی از کارگران تولیدی و تأیید گفتههای شهود قبلی در خصوص شرح وقوع حادثه، اظهار داشت: خانم نظری ( اولین متوفی) که به عنوان مهمان در تولیدی حضور داشتند در همان لحظات ابتدایی حریق متأسفانه از پنجره به بیرون پرید.
زمان وقوع حریق:
حریق مورد نظر در تاریخ 92/10/29 یکشنبه به وقع پیوسته است و زمانهای ثبت شده در سامانه 125 به شرح ذیل است:
زمان اولین تماس شهروند: 11:32:39 / زمان اعلام به ایستگاه 64 11:33:17/ زمان خروج از ایستگاه 11:33:43 / زمان رسیدن به محل: 11:36:52 / زمان خاتمه عملیات: 15:05:21
نیروهای آتشنشانی حاضر در محل:
ایستگاههای 46، 40، 18 و یک، گروه امداد و نجات یک و 14 به همراه دو دستگاه نربان 32 متری و خودروی حامل دستگاه تنفسی و همچنین کدهای یک، 3، 15، 25، 35، و 1046، 45 و 85 در محل حضور داشتند.
آسیبدیدگان:
حادثه حریق خیابان جمهوری که روز یکشنبه 29 دی رخ داد و در پی آن 2 کارگر زن جان خود را از دست دادند واکنش اعضای شورای شهر تهران را در جلسه علنی روز گذشته در پی داشت. در این بین برخی اعضای شورای شهر معتقد بودند قصوری متوجه عملکرد آتشنشانی نیست و برخی دیگر نظر در نهایت نیز مقرر شد کارگروهی برای بررسی این موضوع تشکیل شود.
سازمان آتشنشانی و خدمات ایمنی تهران بعد از این حادثه گزارشی از حریق رخ داده تهیه و به معاونت خدمات شهری شهرداری تهران ارائه کرده که جزئیات آن را در ادامه میخوانید:
گزارش توصیفی ساختمان:
موقعیت ساختمان:
ساختمان در تقاطع خیابان جمهوری و ابوریحان واقع شده که مشتمل بر طبقه ( منفی 1، همکف، نیم طبقه روی همکف و چهارطبقه روی همکف) است. مساحت زمین آن حدوداً 470 متر مربع و مساحت کل زیربنا حدودا2350 متر مربع، وسعت تقریبی هر طبقه حدوداً 340 مترمربع مشتمل بر 4 واحد در هر طبقه و جمعاً حدود 18 واحد است.
ساختمان دارای ساختاری اسکلت فلزی و آجری و نما کامپوزیت, کاربری واحدها، تولیدی تریکو و البسه، چاپ و مزون لباس، راه ارتباطی طبقات به صورت یکدستگاه پلکان فاقد دوربندی و یک دستگاه آسانسور، نمای ساختمان ترکیبی از کامپوزیت، آلومینیوم و شیشه و دارای یک درب ووردی، واقع در خیابان ابوریحان است.
موقعیت محل حریق زده:
محل حریق قسمتی از شمال غربی طبقه آخر ساختمان به مساحت حدود 80 متر مربع که دارای یک لابی در قسمت مرکز و چهار واحد در طرفین و یک دستگاه آسانسور در ضلع شرقی لابی قرار دارد، است. بیشترین خسارت به واحد شمال غربی، راه پله طبقه آخر و انبار مشرف به در پشت بام وارد شده، لازم به ذکر است خسارت اکثر واحدها در اثر حرارت مستقیم آتش نبوده بلکه به دلیل دود زدگی است. اجناس سوخته شامل تعداد زیادی دستگاه چرخ خیاطی، دوکهای نخ، پارچه،پشم شیشه است.
شروع حریق:
حریق از راهرو طبقه چهارم ( بالای همکف) شروع شده و به علت تعطیل بودن و عدم تردد افراد در طبقه فوق و همچنین عدم وجود سیستم اعلام حریق ساکنین در مراحل اولیه متوجه شروع آتش سوزی نشده و پس از مشاهده حریق نظر به اینکه شرایط موجود در محل ( وجود کارتنهای دوک، نخ، پشم شیشه، کارتنهای کاملا خشک و فاقد هر گونه رطوبت، پنجرههای موجود، چیدمان کارتن نخ داخل پلکان و راهروها) بستری آماده برای ا شتعال سریع فراهم کرده و موجب گسترش حریق به کارگاهها شده و در نتیجه استفاده از پلکان برای فرار ساکنین را غیر ممکن ساخته بود.
شرایط ایمنی ساختمان:
با توجه به کاربری محل فوق و تعداد طبقات که جزء اماکن پرخطر است، مطابق مقررات ملی ساختمان ( ساختمان موجود) باید به دو پلکان باکس دود بند مستقل از هم با در مقاوم حریق و سیستم روشنایی اضطراری و سیستم کشف و اعلام و اطغا حریق از قبیل پنل مرکزی، دتکتوری، آژیر ،مخزن آب آتش نشانی، پمپهای آتش نشانی جعبههای فایر باکس و سیستم شبکه بارنده، مجهز باشد که ساختمان فوق دارای یک پلکان عمومی غیر دود بند و مملو از مواد قابل اشتعال و فاقد هر گونه امکانات و تمهیدات ایمنی لازم و تاسیسات الکتریکی فرسوده و ناایمن مخصوصا در قسمت روشنایی کارگاه بوده است.
در ضمن متاسفانه علیرغم تذکر و اخطار کتبی در تاریخ 13/4/92 به شماره اتوماسیون 5855881، مبنی بر رعایت نکات ایمنی هیچگونه توجه و ترتیب اثر از سوی مالکین به منظور ایمن نمودن ساختمان فوق صورت نگرفته بود و دلایل گسترش آتش سوزی به طور خلاصه به شرح زیر است:
انباشت غیرصحیح و خلاف اصول ایمنی اجناس و کالاهای سریع الاشتعال نظیر پشم شیشه و دوک نخ در پاگرد پلکانها (مسیر خروج)، چیدمان غیراصولی اجناس در واحدهای پاساژ، اشکالات معماری ساختمان از جمله نداشتن دو پلکان دود بند مستقل از هم، وجود نورگیر از داخل واحد به فضای پاگرد پلکان، عدم سیستم کشف و اعلام حریق، عدم سیستم اطغا حریق، عدم روشنایی اضطراری، کمبود خاموش کننده و عدم تناسب خاموش کنندههای موجود با مواد قابل اشتعال موجود و آشنا نبودن متصرفین به نحوه استفاده صحیح از خاموش کنندههای موجود.
شرح حادثه :
در پی وقوع این حادثه با تماسهای پی در پی شهروندان با سامانه 125 مبنی بر مشاهده دود از پشت بام یک ساختمان تجاری در خیابان جمهوری اسلامی، تقاطع خیابان ابوریحان ستاد فرماندهی آتش نشانی تهران ساعت 11:22 زنگ ایستگاههای 18،40،46، 1 و گروه امداد و نجات 1 و 14 را به همراه دو دستگاه نردبان 32 متری و خودرو حامل دستگاه تنفسی به محل حادثه اعزام کرد.
لازم به ذکر است که در تماسهای اولیه شهروندان صرفاً مشاهده دود و حریق در پشتبام اعلام شده و اشارهای به محبوس شدن افراد نشده بود. با رسیدن نیروهای عملیات به محل حادثه دود و شعله غلیظی از طبقه پنجم یک ساختمان 5 طبقه تجاری با کاربری تولید و انبار پوشاک به بیرون زبانه میکشید و به سرعت در حال سرایت و گسترش به اطراف بود. در این حادثه بر اثر حرارت زیاد دو نفر از خانمهای محبوس شده از ترس خود را به بیرون از پنجرههای کارگاه رسانده و در وضعیت بسیار خطرناکی معلق مانده بودند که متأسفانه یکی از آنها بر اثر از دست دادن تعادل از طبقه پنجم سقوط کرده و با تأیید عوامل اورژانس جان خود را از دست داده بود.
یکی دیگر از کارگران تولیدی که بدون توجه به هشدارهای آتشنشانها از پنجره کارگاه بیرون آمده و به شدت ترسیده بود نیز بر اثر ضعف بدنی استرس ناشی از آتشسوزی و بر هم خوردن تعادل سقوط مرگباری را در برابر دیدگان همه رقم زد. تنها لحظاتی کوتاه در حدود 10 ثانیه پس از سقوط نفر دوم آتشنشانها به یاری دو زن و 3 مرد دیگر که در اتاق کارگاه محبوس شده بودند شتافتند و با استفاده از نربان همه را به سلامت از میان دود و آتش خارج کردند و 15 نفر دیگر را که در راهروها و دیگر واحد ها در دود گرفتار بودند از راهپلههای ساختمان خارج کرده و تحویل امدادگران اورژانس دادند.
همزمان با خارج کردن محبوس شدگان از ساختمان گروهی دیگر از آتشنشانها با بکار گیری لولههای آب دهی و تجهزیات خاموش کننده با بستن دستگاههای تنفسی وارد ساختمان شده و پس از قطع برق گاز ساختمان و اجرای ایمنسازیهای اولیه به مبارزه با شعلههای سرکش آتش رفته و آتشسوزی را مهار و خاموش کردند. گفتنی است در این حادثه به علت حرارات بالا 3 آتشنشان دچار مصدومیت و سوختگی شدند که برای درمان در اختیار امدادگران اورژانس قرار گرفتند.
ضمناً محل حضور محبوسین در شمال شرق اتاق تولید علیرغم وجود مواد قابل اشتعال از جنس پارچه و نخ کاملا سالم باقی مانده بود که حکایت از وحشت دو نفر متوفی و تأثیر آن در اقدام به خروج از پنجره داشته است.
اظهارات شاهدان:
طبق اظهارات آقای صفر علیپور فرزند مالک تولیدی طعمه حریق شده ( واقع در ضلع شمال غربی طبقه چهارم) چهار مرد و 3 زن شامل خود وی و پدرش آقای رسول علیپور در حال کار در کارگاه بودند که با مشاهده دود و آثار حریق، وی جهت بررسی به سمت در ورودی واحد میروند، با باز کردن در، آتش ناگهان به داخل زبانه کشیده و با مواجه شدن با دود و حرارت به داخل واحد فرار کرده و جهت بستن شیر گاز و قطع برق به سمت محل تعبیه جعبه فیوز و شیر گاز واقع در اتاق کوچک ضلع جنوب واحد میروند.
این اتاق به دلیل دارا بودند نورگیر به پاگرد پلکان و همچنین به دلیل وجود چندین دست لباس آویخته بر روی رگال و اجناس قابل اشتعال واقع شده در کف کارگاه به سرعت طعمه حریق شده و جعبه فیوز اصلی برق کاملا از بین رفته و پس از بستن شیر اصلی گاز اقدام بعدی وی برای مبارزه با آتش توسط خاموش کننده به دلیل حجم زیاد آتش و محصولات حریق بینتیجه مانده و ناگزیر به کارگاه اصلی فرار کرده و با باز کردن پنجرهها دیگر افراد را تشویق به تنفس از پنجرهها میکند.
طبق اظهارات رسول علیپور مالک تولیدی ضمن تأیید گفتههای فرزندش و تکرار موارد فوق در پاسخ به این سوال که چرا مانع اقدامات عجولانه دو نفر خانم متوفی و خروج آنها از ناحیه پنجرههای واقع در ضلع غربی کارگاه نشدید، اظهار داشت: شرایط آنقدر بحرانی بود که هر کس تنها به خودش فکر میکرد و توجه و تمرکزی بر افراد و وقایع پیرامون نداشت.
وی همچنین گفت: با توجه به چندین نوبت وصول اخطاریههای آتشنشانی و تأکید مسئولان بازدید کننده سازمان آتشنشانی مبنی بر جمعآوری کالاهای انبار شده در پاگرد نیمطبقه حد فاصل طبقات سوم تا چهارم، پاگرد طبقه چهارم،پشت بام و انبار واقع شده در پشت بام و سایر هشدارها و نکات ارائه شده و با توجه به اینکه وی مسئولیت مدیریت ساختمان را نیز بر عهده داشتند و به افراد و متصرفین خاطی تذکر داده و اخطاریه آتشنشانی به سمع و نظر همه مالکین رسانده بودند،تذکرهای وی تا روز حادثه بی نتیجه مانده و با بی اعتنایی مواجه شده است.
طبق اظهارات خانم اسدی از کارگران تولیدی و تأیید گفتههای شهود قبلی در خصوص شرح وقوع حادثه، اظهار داشت: خانم نظری ( اولین متوفی) که به عنوان مهمان در تولیدی حضور داشتند در همان لحظات ابتدایی حریق متأسفانه از پنجره به بیرون پرید.
زمان وقوع حریق:
حریق مورد نظر در تاریخ 92/10/29 یکشنبه به وقع پیوسته است و زمانهای ثبت شده در سامانه 125 به شرح ذیل است:
زمان اولین تماس شهروند: 11:32:39 / زمان اعلام به ایستگاه 64 11:33:17/ زمان خروج از ایستگاه 11:33:43 / زمان رسیدن به محل: 11:36:52 / زمان خاتمه عملیات: 15:05:21
نیروهای آتشنشانی حاضر در محل:
ایستگاههای 46، 40، 18 و یک، گروه امداد و نجات یک و 14 به همراه دو دستگاه نربان 32 متری و خودروی حامل دستگاه تنفسی و همچنین کدهای یک، 3، 15، 25، 35، و 1046، 45 و 85 در محل حضور داشتند.
آسیبدیدگان:
نام |
تحصیلات |
شغل |
جنس |
سن |
آسیب |
شرح آسیب |
خانم فروتن |
... |
کارمند تولیدی واحد 15 |
زن |
40 |
فوت |
|
خانم نظری |
... |
مهمان |
زن |
50 |
فوت |
|
رسول علیپور |
... |
مالک تولیدی واحد 15 |
مرد |
70 |
جرح |
جراحت از ناحیه سر و دست راست |
نجات یافتگان:
اژدر و محمدعلی شبستری، جواد بهمنیار، خانم مرادی، مینا اسدی، خانم دانش، خانم علیگل، خانم محبی.
چالشهای عملیاتی:
عدم وجود پله فرار به منظور تخلیه اضطراری، عدم وجود سیستم تر و خشک به منظور تسریع در اطفای حریق، چیدمان کالا و محدودیت دسترسی نیروی عمل کننده به موقعیت حریق، عدم وجود فن سانترفیوژ به منظور تهویه کریدورها و ایجاد فضای امن به منظور تخلیه دود و عملیات امداد و نجات.
رویکرد سازمان آتشنشانی و خدمات ایمنی:
سازمان آتشنشانی و خدمات ایمنی در چند سال اخیر از تغییرات جهشی در بخشهای مختلف سازمان برخوردار بوده که اهم آنها عبارتند از:
1. توسعه کمی و کیفی حوزه عملیاتی به نحوی که خروجی مؤلفههای اصلی نیروهای عملیاتی به شرح ذیل است:
1-1. کاهش زمان سفر از 6:45 به 4:26 که این شاخصه نسبت به بسیاری از پایتختهای کشورهای توسعه یافته شرایط بسیار بهتری را نشان میدهد.
1-2. کاهش آمار فوتی حریق از 37 نفر در سال 90 به 21 نفر در سال 91 و در مقایسه با شهر لندن که تعداد این فوتیها 45 نفر بوده است شرایط بسیار مناسب را نشان میدهد. در ضمن در سال 1392 تا تاریخ 92/10/30 تعداد فوتیها 12 نفر است.
1-3. افزایش سطح رضایتمندی شهروندان به بیش از 90 درصد.
1-4. افزایش نجات یافتگان.
2. استفاده از پتانسیل نیروهای عملیاتی در توسعه ایمنی شهر در قالب طرح ایستگاه محوری که کاهش مؤلفههای اصلی آتشسوزیها را در پی داشته است.
اژدر و محمدعلی شبستری، جواد بهمنیار، خانم مرادی، مینا اسدی، خانم دانش، خانم علیگل، خانم محبی.
چالشهای عملیاتی:
عدم وجود پله فرار به منظور تخلیه اضطراری، عدم وجود سیستم تر و خشک به منظور تسریع در اطفای حریق، چیدمان کالا و محدودیت دسترسی نیروی عمل کننده به موقعیت حریق، عدم وجود فن سانترفیوژ به منظور تهویه کریدورها و ایجاد فضای امن به منظور تخلیه دود و عملیات امداد و نجات.
رویکرد سازمان آتشنشانی و خدمات ایمنی:
سازمان آتشنشانی و خدمات ایمنی در چند سال اخیر از تغییرات جهشی در بخشهای مختلف سازمان برخوردار بوده که اهم آنها عبارتند از:
1. توسعه کمی و کیفی حوزه عملیاتی به نحوی که خروجی مؤلفههای اصلی نیروهای عملیاتی به شرح ذیل است:
1-1. کاهش زمان سفر از 6:45 به 4:26 که این شاخصه نسبت به بسیاری از پایتختهای کشورهای توسعه یافته شرایط بسیار بهتری را نشان میدهد.
1-2. کاهش آمار فوتی حریق از 37 نفر در سال 90 به 21 نفر در سال 91 و در مقایسه با شهر لندن که تعداد این فوتیها 45 نفر بوده است شرایط بسیار مناسب را نشان میدهد. در ضمن در سال 1392 تا تاریخ 92/10/30 تعداد فوتیها 12 نفر است.
1-3. افزایش سطح رضایتمندی شهروندان به بیش از 90 درصد.
1-4. افزایش نجات یافتگان.
2. استفاده از پتانسیل نیروهای عملیاتی در توسعه ایمنی شهر در قالب طرح ایستگاه محوری که کاهش مؤلفههای اصلی آتشسوزیها را در پی داشته است.