اخبار
2 دقیقه پیش | عکس: استهلال ماه مبارک رمضانهمزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ... |
2 دقیقه پیش | تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریموزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که میتواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام میشود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ... |
روایت بازرسیهای هستهای
اخبار سیاست خارجی - معاون سازمان انرژیاتمی : «پارچین» برای غرب ارزش جنگ روانی دارد
روایت بازرسیهای هستهای
مذاكرات هستهیی ایران با ١+٥ در سال نو میلادی از روز چهارشنبه چهاردهم ژانویه با دیدار محمد جواد ظریف ، وزیر امور خارجه كشورمان و جان كری ، همتای امریكاییاش به شكل رسمی آغاز خواهد شد. مذاكرات ایران با شش كشور حاضر در پای میز مذاكره در حالی تا پایان ماه ژوئن سال جاری تمدید شده است كه ایران پس از روی كار آمدن دولت یازدهم مذاكرات هستهیی را از دو كانال فنی و سیاسی همزمان دنبال كرده است.
در مذاكرات فنی؛ ایران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی همكاریهای گام به گامی را آغاز كردند كه در یك سال و نیم گذشته با سرعت قابل قبولی پیش رفته بود اما از ماه آگوست دو طرف شاهد سكته زمانی در این میان هستند. در حالی كه دولت ایران در یك سال و نیم گذشته آمادگی خود را برای پاسخ دادن به تمام ابهامهای فنی آژانس بینالمللی انرژی اتمی اعلام كرده است به نظر میرسد كه جو سیاسی حاكم بر این نهاد مانع از اعلام نتیجه همكاریهای ایران در یك سال گذشته بدون غرضورزیهای جانبی شده است.
بهروز كمالوندی، سخنگوی سازمان انرژی اتمی در گفتوگوی اختصاصی با« اعتماد» تاكید میكند كه ١٦ مورد از ١٨ پرسش مدنظر آژانس بینالمللی انرژی اتمی پاسخ داده شده است و از نظر ایران دو موضوع باقیمانده هم قابل حل و فصل در یك روز است اما جانبداریهای سیاسی آژانس مانع از تحقق این امر میشود. معاون روابط راهبردی و امور مجلس وزارت امور خارجه با اشاره به استقبال ایران از انعقاد قرارداد همكاریهای هستهیی با غرب همزمان با روسیه تاكید میكند كه غربیها در اقدامی خودخواسته خویش را از این بازار رقابتی حذف كردهاند. متن گفتوگوی « اعتماد» با وی به شرح زیر است:
به نظر میرسد كه از مرحله سوم همكاریهای فنی ایران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی هنوز دو موضوع باقیمانده است. در حالی كه دو طرف در ماههای نخست همكاری در دوره جدید مذاكرات با سرعت بسیار خوبی موفق به حل ١٦ مورد از سوالهای مدنظر شدند، در چند ماه اخیر ما شاهد عدم پیشرفت در حل دو موضوع باقیمانده شدیم. دلایل توقف ایران و آژانس در این مرحله از همكاریها چیست؟
روابط ما با آژانس بینالمللی انرژی اتمی دو بعد دارد. یك بعد همكاریهای پادمانی معمولی است كه برای انجام آنها تعهد هم داده ایم و به شكل معمول در حال انجام است و گزارشهای آن هم منظم منتشر و در شورای حكام مطرح میشود.
هدف گزارشهای پادمانی دو موضوع است: نخست پاسخ دادن به این پرسش كه آیا انحرافی در فعالیتهای هستهیی یك كشور دیده شده است یا خیر؟ و مساله دوم هم رسیدگی به احتمال عدم اجرای تعهدات است. جمهوری اسلامی ایران در هر دو این حوزهها موفق عمل كرده و نتیجهیی كه تا به حال از این گزارشها داده شده همگی موید درستی برنامههای هستهیی ایران بوده است.
گزارشهای ما به آژانس در قالب پادمان حتی كوچكترین فعالیتها را هم شامل میشود و جمهوری اسلامی ایران هم كاملا در چارچوب تعهدات داده شده به پادمان هرگونه فعالیتی را اعلام میكند. گزارشهای داده شده به آژانس در این خصوص دقیقا مانند حسابرسی مواد است كه در سایه آن ایران موارد مصرف مواد در اختیار را به اطلاع آژانس میرساند.
اما بعد دوم همكاریها در حقیقت همكاریهایی بوده است كه الزامی برای انجام آن وجود نداشته اما جمهوری اسلامی ایران هم با آژانس و هم در قالب مذاكرات با ١+٥ این نوع همكاری را پیش میبرد. در قالب ١+٥ كه از یك سال پیش این گزارشها به شكل مرتب داده میشود و در تمامی آنها تایید شده است كه جمهوری اسلامی ایران به تمام تعهدات خود پایبند بوده است.
در خصوص پرسشهایی كه آژانس بینالمللی انرژی اتمی دارد باید به این مساله اشاره كنم كه تعریف رابطه ما با این نهاد یك تعریف حقوقی است و وضعیت به اینگونه نیست كه در خلأ یك تعریف خاص، آژانس هرچندوقت یك بار هر تعداد سوال كه مدنظرش باشد را مطرح كند و ما هم موظف به پاسخدهی باشیم.
در این میان آژانس بینالمللی انرژی اتمی بر اساس اطلاعاتی كه به آن رسیده - كه البته از نظر ما اطلاعات ساختگی و غلطی بوده است - سوالاتی دارد كه مطرح میكند. رویه ما در گذشته این بود كه ما از نظر قانونی مجبور به پاسخگویی به این پرسشها نیستیم و ضروتی هم ندارد كه به پرسشهایی كه ناشی از اطلاعات ساختگی است پاسخ بدهیم. در دوره جدید همكاریهای ایران و آژانس ما به این موضوعات هم توجه میكنیم و البته با وجود آنكه به عدم تعهد خود برای پاسخگویی واقف هستیم اما به پرسشهای موجود پاسخ هم میدهیم.
البته ما روش آژانس برای پاسخگویی را نمیپذیریم بلكه به روشی عمل میكنیم كه مورد پذیرش هر دو طرف و در راستای منافع هر دو طرف است. در روش جدید قرار ما این بود كه مسائل را گام به گام حل كنیم. بر این اساس در هرگام چند موضوع مطرح و حل خواهد شد و قرار هم بر این بود تا زمانی كه موضوعات در یك گام حل نشود وارد فاز بعدی و مرحله بعدی نشویم. به بیان دیگر قرار ما با آژانس این بود كه این نهاد نتیجه موضوعات مطرح در یك گام را پس از بررسیهای مكفی به ما اعلام كند.
در مرحله نخست همكاریها میان ایران و آژانس ١٨ موضوع در سه گام داشتیم كه در ١٦ موضوع آژانس اعلام كرد كه اطلاعات ایران را دریافت كرده و متقاعد شده است. در دو موضوع كه مربوط به گام سوم است مسائل باقی مانده كه این دو موضوع مسائل بسیار سادهیی هستند و از نظر ما امكان حل و فصل آنها حتی در یك روز هم وجود داشت. یكی از این موضوعات پرسشهایی است كه در خصوص یك مقاله در رابطه با ترابرد نوترون و مدلسازی و محاسبههای مربوطه دارند و ادعا میكنند كه یكی از كاربردهای این مقاله میتواند تحقیق در خصوص كاربرد آن در سلاح هستهیی باشد.
همكاران فنی ما اعتقاد دارند كه ادعای مطرح شده درست نیست و آنچه در مقاله هم ذكر شده است استفادهیی غیر از سلاح هستهیی دارد و ضمن اینكه صرف انتشار این مقاله گویای نیت خاصی نیست و اگر نیت خاصی هم وجود داشت طبیعتا نباید علنی و منتشر میشد. این موضوع تقریبا حل شده است البته به نظر میرسد كه اعلام رسمی حل این موضوع را هم منوط به مورد بعدی كردهاند.
یكی از این دو مورد باقی مانده مربوط به انفجارات قوی در مریوان است. پیش از این ایران اعلام كرده بود كه آژانس باید محل دقیق مورد نظرش در منطقه مریوان را به ما بگوید. آیا پیشرفت خاصی در این مورد هم حاصل شده است؟
مساله اینجاست كه آژانس در خصوص انفجارهای قویای كه ادعا میكند در منطقه مریوان صورت گرفته سوالاتی دارد. آژانس ادعا میكند كه این انفجارها در نتیجه شبیه سازی برای آزمایش سلاح هستهیی است. مساله ما با آژانس این است كه آنها اطلاعات را در اختیار ما قرار نمیدهند و تنها ادعای شفاهی است كه مدارك آن در اختیار ما قرار نمیگیرد. حرف ما این است كه ما اصالت این ادعاها را قبول نداریم.
با این همه مدتی پیش نماینده دایم ما در آژانس اعلام كرد كه ما آماده هستیم دسترسی مدیریت شده به شما بدهیم به این شرط كه شما مختصات منطقهیی را كه ادعا میكنید انفجار در آن صورت گرفته است در اختیار ما قرار دهید. ما هنوز منتظر هستیم كه یا آژانس این اطلاعات را در اختیار ما قرار دهد یا در صورتی كه به این نتیجه رسیده كه اطلاعات در اختیارش نادرست بوده با صداقت این مساله را اعلام كند. قطعا اعلام این اشتباه تغییر عمدهیی را در جریانی ایجاد میكند كه تاكنون علیه ما اعمال شده است.
ایران پیش از این اشكالات جدی را به مدارك ارایه شده در رابطه با برخی اسامی مورد نظر در این مدارك وارد دانسته بود و ادعا كرده بود كه اسامی كه ارایه شده به نظر میآید جعلی است و ایرانی نیستند بلكه با تلفظهایی صهیونیستی نوشته شده است. آیا آژانس به این ابهام ایران جواب داده است؟
این سوال را دوستان ما در مذاكرات هم مطرح میكنند اما طرف مقابل ترجیح میدهد با طفره رفتن از پاسخ در حقیقت از كنار سوالها و مطالبههای ما بگذرد.
اصلیترین مشكل این است كه آژانس بینالمللی انرژی اتمی در این خصوص كارآیی ندارد یا به زبان دیگر برای پرداختن به این قبیل مسائل تاسیس نشده است. فردی كه به انحراف در برنامه هستهیی یك كشور شك دارد باید تخصص رسیدگی به این امر را هم داشته باشد و این در حالی است كه آژانس برای محاسبه این انحراف متخصص كافی را در اختیار ندارد. آژانس باید توجه داشته باشد كه تطویل این روند نه تنها خواست ایران نیست كه به نفع ما هم نیست كه در مسیر حل این موضوع كارشكنی انجام بدهیم.
آژانس بینالمللی تمام این سوالها را از دل موضوعی به نام اطلاعات ادعایی خارج میكند كه در زمان خود اصلا موضوع قابل توجهی نبود اما هنر دستگاههای امنیتی غرب این است كه از هیچ، هیاهو ساخته و بر آن پایه تبلیغات رسانهیی هم انجام میدهند. این اسناد در حالی تبدیل به مسالهیی میان ایران و آژانس شده است كه افرادی چون هانس بلیكس و محمد البرادعی هم در اظهارنظرهای خود استناد به آنها و پرسش سازی از آنها را اشتباه میدانند. با این همه ایران به ادعاهای مطرح شده در راستای شفافیتسازی پاسخ هم میدهد اما زمانی كه گزارشهای ایران به دست آژانس میرسد افراد مغرض اقدام به فضاسازی منفی در این خصوص میكنند.
مرحله بعدی همكاریهای فنی ایران و آژانس در صورت عبور موفقیتآمیز از دو موضوع ذكر شده در بالا شامل چه مواردی خواهد شد؟
در شرایطی كه این دو موضوع حل شود تقریبا پرسشی باقی نخواهد ماند چرا كه مبنای پرسشهای آژانس این بود كه ایران به دنبال دست یافتن به سلاح هستهیی است اما زمانی كه در بررسیهای انجام گرفته مشخص میشود كه ایران چنین نیتی نداشته و ندارد فرض اولیه هم از میان میرود. شاید به دلیل تهی بودن چنته آژانس برای تحت فشار قرار دادن بیشتر ایران است كه در حال حاضر هم این نهاد از تعیین تكلیف كردن دو موضوع باقی مانده سرباز میزند.
بنابراین هنوز آژانس مرحله بعدی را مشخص نكرده است؟
خیر. ما تاكنون چندین بار اعلام كرده ایم كه اگر هنوز سوال و ابهامی وجود دارد آن را اعلام كنند.
به نظر میرسد یكی از درخواستهای آژانس كه مرتبا هم تكرار میشود بازدید از سایت نظامی پارچین است. این در حالی است كه تا كنون دو مورد بازرسی آژانس از سایت پارچین و همچنین شش مورد نمونهبرداری بازرسان از آنجا انجام شده است. موضع جمهوری اسلامی ایران در برابر این درخواست چیست؟
پارچین برای غرب ارزش جنگ روانی دارد. زمانی كه برخیها در غرب ادعا میكنند ایران به سمت بمب هستهیی رفته است بهترین مكان برای منتسب كردن این فعالیت به انجام آن در پارچین است كه مدتها روی آن كار تبلیغاتی انجام دادهاند و البته یك سایت نظامی هم هست. یك بار هاینونن این جمله را گفت كه پارچین به تاریخ پیوست اما اصرار امروز آژانس نشان میدهد كه این پرونده همچنان باز است و به تاریخ نپیوسته است.
اصرار غرب بر پارچین با علم به اینكه میدانند ایران به دلایل امنیتی و حاكمیتی اجازه چنین بازرسی را به مصلحت نمیداند. اما پاسخ به این پرسش كه چرا دادن چنین اجازهیی به مصلحت نیست این است كه با توجه به حقوق حاكمیتی و سوابق موضوع دلیلی برای تكرار این مساله برای سومین بار وجود ندارد.
مهمترین حرف ما این است كه چرا آژانس بینالمللی انرژی اتمی خود را وارد بازیهای سیاسی میكند؟ ایران و آژانس بر اساس قرارداد پادمانی باید همكاریهایی داشته باشند كه در مسیر خود در حال طی شدن است. در این میان ایران زمانی پروتكل الحاقی را پذیرفت كه آن هم یك تعریف دیگر مختص خود دارد و البته بر اساس پروتكل الحاقی هم اینگونه نیست كه آژانس هر زمان اراده كرد بتواند از یك سایت نظامی بازدید كند.
ما زمانی پروتكل الحاقی را داوطلبانه اجرا كردیم اما همان زمان هم این مساله به تایید مجلس شورای اسلامی نرسیده بود و زمانی كه دولت به این نتیجه رسید كه ادامه این روند به صلاح نیست اجرای پروتكل الحاقی را متوقف كرد. آن زمان پرسشهای بسیاری مطرح شد اما امروز به تمام آن پرسشها پاسخ داده شده است و پرسش بی پاسخی باقی نمانده است. برای بازی روانی یا باید پرسشهای جدیدی مطرح كنند كه با توجه به میزان فعالیتهای ایران كار سادهیی نیست و یا اینكه باید پرسشهای پیشین را دایما تكرار كنند.
آیا غرب ادعا میكند كه پس از بازرسیهای پیشین ایران فعالیت خاصی در پارچین انجام داده است؟
یكی از ادعاهایی كه مطرح میشود این است كه ایران مخزنی با جداره فولادی در زیر زمین درست كرده كه آزمایشهای انفجاری در آن صورت میگیرد تا با این ترفند مواد هستهیی از داخل مخزن خارج نشود. این ادعا در حالی مطرح میشود كه كارشناسان فنی غربی هم این ادعا را واهی دانسته و آن را غیرعملی میدانند. این مساله كه شما یك مخزن تانك مانند ساخته و پس از انفجار آن را دور بیندازید با هیچ منطق فنی تطبیق ندارد.
دلایل احداث دو نیروگاه اتمی بیشتر در بوشهر كه اخیرا قرارداد آن میان ایران و روسیه امضا شده است، چیست؟ آیا ایران در حال حاضر از نیروگاههای اتمی موجود كمال استفاده فنی را دارد كه به سمت ایجاد نیروگاههای بیشتر رفته است؟
نیروگاه فعلی ما نیروگاه بوشهر است كه با تمام ظرفیت كار میكند. در سال گذشته اگر نیروگاه بوشهر كار نمیكرد در زمستان به مشكل برمیخوردیم. در میانه زمستان گذشته هنگامی كه زمان تعویض سوخت نیروگاه فرارسیده بود، وزرای نیرو و نفت از آقای صالحی خواستند كه این زمان را به تعویق بیندازد چرا كه اگر ١٠٠٠ مگاوات از مدار خارج شود برای جبران آن باید به نیروگاههای گازی متوسل شد و این در حالی است كه مردم با كمبود گاز مواجه خواهند شد.
خوشبختانه مشكلی برای مردم به وجود نیامد چرا كه ما نیروگاه هزار مگاواتی داشتیم كه نیاز به نفت و گاز نداشت. بنابراین در نیاز به تنوع منبع انرژی در كشوری مانند ایران كه كشور كوچكی نیست شكی وجود ندارد و با توجه به جمعیت و وسعت ایران ما نه تنها به تمام توان نیروگاه بوشهر نیاز داریم بلكه باید شانزده تا هفده نیروگاه دیگر در اندازه نیروگاه بوشهر هم در اختیار داشته باشیم.
بحث ساخت نیروگاه برق هستهیی در كشور به كجا رسیده است؟ آیا برنامهیی برای توسعه این تكنولوژی داریم؟
برنامهریزیهای ما در این خصوص ادامه دارد و غربیها به خوبی این مسائل فنی را میدانند. سه مدل نرمافزار وجود دارد به نام هایEtsap، Leap و Message كه شناخته شده و از نظر آژانس بینالمللی انرژی (IEA) و آژانس بینالمللی انرژی اتمی هم اعتبار دارد و مورد تایید این دو مرجع است. این سه مدل نرمافزارهایی هستند كه اطلاعات خود را در آن قرار میدهید و بر اساس آن به شما گفته میشود كه چه میزان از برق شما باید برق هستهیی باشد. این عدد میتواند از رقمی مانند صفر باشد تا رقمی مانند ٦٠ یا ٧٠. در مورد ایران این سه مدل تاكید دارند كه بین ٨ تا ١٢ درصد از برق ما باید اتمی باشد.
میتوانیم حداقل را در نظر بگیریم و فرض را بر این بگذاریم كه ٨ درصد از برق ما باید هستهیی باشد. در این جا باید تاكید كنم كه مساله انرژی یك موضوع است و مساله امنیت انرژی مساله دیگری كه مهمتر از اولی هم به حساب میآید. منظور از امنیت، تامین دراز مدت انرژی است و این بدان معنا است كه اگر زمانی ما از نظر منابع گازی دچار مشكل شدیم بتوانیم بر حجم تولید برق هستهیی برای جبران آن كمبود بیفزاییم. برای كشوری مانند ایران كه در حال حاضر حدود ٧٠ هزار مگاوات برق دارد قرار است تا ٢٠ سال آینده این رقم به ١٢٠ هزار مگاوات برسد. اگر تمام این نیاز را از منابع گازی و نفت تامین كنیم وابستگی ما هر روز به این دو منبع بیش از گذشته میشود.
در شرایطی كه بخواهیم ٨ درصد از این ١٢٠ هزار مگاوات نیاز را با برق هستهیی تامین كنیم رقم به دست آمده ٩٦٠٠ مگاوات خواهد شد. این بدان معنا است كه رقمی حدود ١٠ هزار مگاوات از ١٢٠ هزار مگاوات مورد نیاز باید هستهیی باشد. برای تامین این ١٠ هزار مگاوات ما به ١٠ نیروگاه به اندازه نیروگاه بوشهر نیاز داریم. ساخت این نیروگاهها هم به ٧ تا ١٠ سال زمان نیاز دارد. فرق نیروگاههای هستهیی با نفتی و گازی این است كه هزینه آن بیشتر اما مصرف سوخت آن كمتر است.
در حال حاضر نیروگاه بوشهر تنها ٦٠ میلیون دلار هزینه سوخت سالانه دارد اما اگر قرار باشد این میزان برق را یك نیروگاه گازی یا نفتی تولید كند دو میلیارد دلار باید هزینه شود. بنابراین با توسل به نیروگاههای هستهیی سالانه از نظر مالی نیز صرفهجوییهای بسیاری صورت خواهد گرفت. علاوه بر این عمر نیروگاههای هستهیی هم بیش از نیروگاههای نفتی و گازی است و رقمی مابین ٦٠ تا ٧٠ سال است و این رقم با بازسازیهایی هم كه اندك اندك در سطح بینالمللی مرسوم شده به ١٠٠ سال هم میرسد.
بنابراین یك تدبیر اقتصادی بلندمدت هم به ما یادآوری میكند كه باید مساله ساخت نیروگاههای هستهیی را جدیتر بگیریم. علاوه بر این از منظر آلایندهها نیز استفاده بیشتر از نیروگاههای تولید برق هستهیی به مراتب سالمتر از تولید برق در نیروگاههای نفتی و گازی است. اگر از یك نیروگاه گازی به اندازه نیروگاه بوشهر انتظار تولید برق سالانه داشته باشیم حدود ٧ میلیون تن آلاینده سالانه وارد جو خواهد كرد. ایران در بهترین حالت میتواند ١٥ درصد از برق خود را با استفاده از انرژی آب تولید كند و با روند خشكسالی كه اندك اندك دنیا را در برخواهد گرفت این رقم هم هر روز كمتر خواهد شد.
چرا تنها شریك هستهیی ایران در ساخت تاسیسات جدید روسها هستند. پیش از این گفته شده بود كه اروپاییها هم میتوانند شریكی برای این قبیل فعالیتها باشند.
روسیه در حال حاضر با كشورهای غربی هم در زمینه هستهیی همكاری میكند. این كشور هم اكنون برای فنلاند هم كه یك كشور پیشرفته غربی است نیروگاه میسازد. همین كشور برای هندوستان هم چهار نیروگاه در دست ساخت دارد و در چین هم كه كشور پیشرفتهیی است در حال ساخت چندین نیروگاه هستهیی است. امروز در میان كشورهای صادر كننده نیروگاه، روسیه یكی از دو یا سه كشور اول است.
من این نكته را به طرف مذاكره كننده روس هم گفتم كه عادلانه این است كه ما یك مسابقه بینالمللی برای ساخت نیروگاه هستهیی در ایران داشته باشیم و روسیه پس از یك رقابت با كشورهای اروپایی به پیروزی برسد اما به این دلیل كه غربیها خود را از این بازار رقابتی بیرون كشیدهاند ما با روسها كه تجربه موفقی از همكاری با آنها داریم كار میكنیم. همین امروز هم اگر غربیها در این خصوص اقدام كنند جمهوری اسلامی ایران از همكاری با آنها استقبال میكند.
البته ساخت نیروگاه بوشهر هم از جانب روسها با تعللهای فراوان همراه بود.
بله اما بحثهایی كه در این خصوص مطرح میشود را نباید صرفا در یك چارچوب سیاسی دید و بخش عمدهیی از تعللهای صورت گرفته را باید به طبیعت اجرایی شدن مراحل ساخت یك نیروگاه مربوط دانست. نیروگاه بوشهر در دنیا هم منحصر به فرد است. بخشی از نیروگاه بوشهر طراحی شده بود كه آلمانها در میانه كار، پروژه را رها كرده و رفتند.
ما نیز تمایلی به از صفر شروع كردن كار نداشتیم و ضمن اینكه نیروگاه تا آن مرحله از نظر ایمنی ویژگیهایی داشت كه ما اصرار بر حفظ آن داشتیم. تصور ما این بود كه روسیه میتواند كار ساخت نیروگاه را به این دلیل كه با كمپانیهای غربی برای خرید تجهیزات مشكل ندارد به خوبی و در زمان مشخص پیش ببرد كه كارشكنیهای غرب منجر به برخی تاخیرهای عمدتا فنی شد.
البته من در مقام توجیه كردن عملكرد روسها نیستم اما باید در قضاوتی منصفانه بخشی از دلیل این بدقولی روسها را هم به ایرادهای فنی مرتبط كرد اما موارد سیاسی هم وجود داشت كه نمیتوان آن را كتمان كرد. به هرحال بر هیچ كس پوشیده نیست كه غرب به هیچوجه تمایلی به وجود نیروگاه هستهیی در ایران نداشت چرا كه زمانی كه نیروگاه وجود داشته باشد غنیسازی هم در داخل كشور توجیه دارد. حسن نیروگاه بوشهر هم این است كه از نظر ایمنی از هر نیروگاه دیگری در منطقه ایمنتر است.
شما یك بار در برنامه متن حاشیه شبكه سوم سیما با اشاره به نیازهای آینده ایران در مورد غنیسازی گفتید: «اگر بتوانیم در آینده نیازهای غنیسازی خود را با قیمتی ارزانتر از تولید سوخت در داخل خریداری كنیم حتماً این كار را انجام خواهیم داد.» آیا در حال حاضر خرید سوخت ارزانتر از تولید آن نیست؟ با توجه به اینكه تولید سوخت هزینه سیاسی هم برای ما دارد.
بله ما آمادگی داریم كه سوخت مورد نیاز خود را خریداری كنیم اما مساله اینجاست ما زمانی به سراغ غنیسازی ٢٠ درصد رفتیم كه غربیها از فروش سوخت به ما خودداری كردند.
اگر در قالب توافق جامع هستهیی فروش این سوخت به ایران تضمین شود چطور؟
اگر توافق جامع هستهیی به این معنا باشد كه به ما گفته شود شما حقی برای تولید سوخت دارید اما باید از آن صرفنظر بكنید، طبیعتا مورد پذیرش ما نخواهد بود اما این مساله كه ما در منطق اقتصادی به این نتیجه برسیم كه خرید مادهیی از تولید آن برای ما به صرفهتر خواهد بود مساله دیگری است. البته در بحث اقتصادی هم تنها قیمت مدنظر نیست و موضوعات حاشیه دیگری مانند اشتغال هم به میان میآید. علاوه بر اینكه توانایی هستهیی ما در مسیر استفاده صلحآمیز بایدبه سمت بهبود هم حركت كند و به طور كلی باید از ارتقای صنعت داخلی حمایت كرد. علاوه بر تمام این مسائل ملاحظات استراتژیك هم در میان است.
فرض كنیم كه غرب به روند عدم ارایه سوخت ٢٠ درصد به ایران ادامه داده بود و ایران هم توانایی تولید این سوخت را نداشت، در این شرایط چه سرنوشتی در انتظار چندمیلیون بیماری بود كه برای تشخیص بیماری؛ درمان یا حتی تحمل درد به رادیوایزوتوپهای هستهیی نیاز دارند؟ غربیها در بسیاری از تصمیمگیریهای سیاسی خود ملاحظههای انسانی را در نظر نمیگیرند.
بدقولی غربیها كه در گذشته در خصوص تحویل سوخت مورد نیاز به ما رخ داد در آینده هم قابل تكرار است و حتی در شرایطی كه ما در حال مذاكره هم هستیم باز با زبان تهدیدآمیز گاهی گفته میشود كه تمام گزینهها روی میز است. بنابراین ما باید تواناییهای فنی خود را هر روز ارتقا دهیم و اگر روزی به این نتیجه رسیدیم كه تامین سوخت از خارج به صرفهتر است میتوانیم بخشی از فعالیت خود را متوقف كنیم اما در صورت نیاز و عدم وفای به عهد طرف مقابل باز هم توانایی از سرگیری این فعالیتها را خواهیم داشت.
ایران حتی در دورهیی حاضر شد مواد را هم به خارج از كشور منتقل كند اما حرف غربیها در آن زمان این بود كه نه تنها باید مواد را خارج كنید كه دستگاههای تولیدكننده آن را هم از بین ببرید اما امروز غرب پذیرفته است كه ایران این میزان تاسیسات هستهیی را در اختیار دارد و قطعا هم به دنبال ارتقای این توانایی است. اما مساله اینجاست كه به شكل همزمان در چارچوب دینی و انسانی ما دستیابی به بمب اتم حرام است. استفاده از تكنولوژی هستهیی تنها تولید انرژی را شامل نمیشود بلكه در مسائلی چون لیرز درمانی، سترون كردن یا رفع برخی آفتهای طبیعی كه به محصولات كشاورزی صدمه وارد میكند هم میتوان از این تكنولوژی استفاده كرد.
از سوی دیگر كشوری مانند ایران اگر به دنبال اقتدار در سطح بینالمللی است باید به منابع اقتدار خود را مجهز كند و از جمله منابع اقتدار هم علم و تكنولوژی در تمام حوزههاست.بنابراین مشكلاتی كه ما امروز در عرصه مذاكرات هستهیی با آن دست و پنجه نرم میكنیم چالش اقتدار است. ایران دو راه بیشتر ندارد یا باید مقتدر باشد تا مستقل باشد یا باید دنبالهرو باشد. ایران سالهاست شعار استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی را انتخاب كرده و بنابراین باید به فكر اقتدار بیشتر باشد.
چندی پیش خبرگزاری آسوشیتدپرس به نقل از دو دیپلمات خبری را در خصوص توافق ایران و امریكا برای انتقال سوخت ایران به روسیه منتشر كرد. آیا فكر میكنید یكی از راههای پایان دادن به اختلاف ایران و غرب بر سر میزان غنیسازی ایران میتواند انتقال سوخت به خارج از كشور باشد؟
خوشبختانه ما از یك مرحله كه غنیسازی بود عبور كردیم. همانطور كه میدانید غربیها با توجه به تعبیری كه از ان پی تی دارند اصل غنیسازی را قبول نداشتند و آقای دكتر ظریف هم اخیرا درست گفتند كه غربیها دیگر در خصوص حق ایران برای غنیسازی حرفی ندارند بلكه تنها در خصوص میزان غنیسازی در حال حاضر اختلافاتی وجود دارد. دكتر ظریف هم تاكنون بارها اعلام كردهاند كه ایران به دنبال غنیسازی صنعتی است و غنیسازی دكوری را به هیچوجه نمیپذیرد.
اما در خصوص میزان غنیسازی ما هم در برنامه مشترك اقدام آمده است كه نیاز عملی ایران باید مدنظر قرار گرفته شود. در حال حاضر هم دو طرف در حال مذاكره روی شیب نیاز عملی ایران به غنیسازی در بازههای زمانی امروز، آینده نزدیك و دور هستند. به نظر من میرسد كه روند مذاكراتی كه تاكنون طی شده در مسیر پیشرفت قرار دارد و فاصلهها نیز كمتر شده است. بحث انتقال سوخت به خارج از كشور زمانی كه ما قصد خرید سوخت ٢٠ درصد را داشتیم مطرح بود و پس از آن هم نه هیچگاه ایران این موضوع را مطرح كرد و نه هیچوقت بحثی در این خصوص عنوان شد.
آژانس در آخرین گزارش خود به سنت همیشه تكرار كرده است كه آژانس در وضعیتی قرار ندارد كه اطمینان موثقی درباره فقدان فعالیتها و مواد هستهیی اعلام نشده در ایران ارایه دهد و بنابراین نمیتواند نتیجهگیری كند كه تمامی مواد هستهیی در ایران در فعالیتهای صلح آمیز است. چندین سال است كه این جملات در گزارشهای آژانس تكرار میشود و به نظر میرسد كه امضای توافقنامه ژنو و همكاریهای آتی تهران هم تاثیری بر این مساله نداشته است.
آژانس هم مانند سایر ارگانهای بینالمللی یك ظاهر و یك باطن دارد. ظاهر این نهاد این است كه سازمانی حرفهیی است اما باطن آن این است كه به این دلیل كه سازوكارهای انتخابات افراد در آن سیاسی است، بسیاری از تصمیمگیریها در آن حرفهیی نیست. واقعیت این است كه نه آژانس بینالمللی انرژی اتمی و نه شورای امنیت و نه حتی نهادی مانند فائو نمیتوانند فارغ از فشارهای سیاسی عمل كنند.
ایران به خوبی به ماهیت سیاسی بسیاری از رفتارهای آژانس اشراف دارد اما با جواب دادن به سوالهای موجود و شفافسازی در حال گرفتن بهانههای بیشتر از این نهاد است. این جملهیی كه شما به آن اشاره كردید جملهیی است كه زمانی كه شما پروتكل الحاقی را پذیرفتید، پاسخ آن باید از سوی آژانس داده شود. در حال حاضر ما هنوز انجام پروتكل الحاقی را نپذیرفتهایم.
جملهیی كه پس از پذیرش پروتكل در گزارش آژانس باید قید شود این است كه «تمام فعالیتهای اعلام شده (اعم از اعلام شده و نشده) صلحآمیز است». در حال حاضر آژانس بدون آنكه ما پروتكل الحاقی را پذیرفته باشیم شرایط و محدودیتهای زمان پذیرش آن را برای ما در نظر میگیرد و به همین دلیل این جمله را قید میكند كه این سازمان در شرایطی نیست كه صلح آمیز بودن فعالیتهای هستهیی ایران را تایید كند.
این اقدام آژانس در راستای اجرای خواسته غیر قانونی شورای حكام آژانس و شورای امنیت سازمان ملل صورت میگیرد كه البته ما همواره به آن معترض بوده و آن را نپذیرفتهایم. غیر قانونی است به این دلیل كه احاله موضوع توسط شورای حكام به شورای امنیت درصورتی میتواند صورت گیرد كه انحراف از مسیر صلح آمیز در فعالیتهای هستهیی كشور مورد بررسی (diversion) یا عدم اجرای تعهدات (non complaince) در بررسیها مشاهده و محرز شده باشد كه در مورد ایران هیچ انحراف و نقض تعهدی وجود نداشته است.
آیا با امضای پروتكل الحاقی این مشكل حل خواهد شد؟
بلافاصله حل نخواهد شد اما در مسیر حل شدن قرار میگیرد. این مساله تنها در مورد ما مصداق ندارد و حتی ژاپن هم كه به نوعی متحد امریكا به حساب میآید پنج سال منتظر قید این جمله در گزارشهای آژانس در خصوص برنامه هستهیی خود بود. بنابراین در بازیهای سیاسی برای اینكه این جمله قید شود هزینههایی برای طرف مقابل درنظر گرفته میشود كه ممكن است این هزینهها صرفا در خصوص برنامه هستهیی كشور هدف نباشد و درخواستهای غیرهستهیی هم در این میان مطرح شود. بنابراین ما باید همچنان با زیركی و تدبیر و دقت مسیر تعیین شده در مذاكرات را طی كرده و از بهانههای طرف مقابل هم كم كنیم.
برش
آژانس باید توجه داشته باشد كه تطویل این روند نه تنها خواست ایران نیست كه به نفع ما هم نیست كه در مسیر حل این موضوع كارشكنی انجام بدهیم
در شرایطی كه این دو موضوع حل شود تقریبا پرسشی باقی نخواهد ماند چرا كه مبنای پرسشهای آژانس این بود كه ایران به دنبال دست یافتن به سلاح هستهیی است اما زمانی كه در بررسیهای انجام گرفته مشخص میشود كه ایران چنین نیتی نداشته و ندارد فرض اولیه هم از میان میرود
پارچین برای غرب ارزش جنگ روانی دارد. زمانی كه برخیها در غرب ادعا میكنند ایران به سمت بمب هستهیی رفته است بهترین مكان برای منتسب كردن این فعالیت به انجام آن در پارچین است كه مدتها روی آن كار تبلیغاتی انجام دادهاند
تدبیر اقتصادی بلندمدت هم به ما یادآوری میكند كه باید مساله ساخت نیروگاههای هستهیی را جدیتر بگیریم
اگر توافق جامع هستهیی به این معنا باشد كه به ما گفته شود شما حقی برای تولید سوخت دارید اما باید از آن صرفنظر بكنید، طبیعتا مورد پذیرش ما نخواهد بود
به این دلیل كه غربیها خود را از بازار رقابتی ساخت نیروگاه در ایران بیرون كشیدهاند ما با روسها كه تجربه موفقی از همكاری با آنها داریم كار میكنیم. همین امروز هم اگر غربیها در این خصوص اقدام كنند جمهوری اسلامی ایران از همكاری با آنها استقبال میكند
اخبار سیاست خارجی - اعتماد
ویدیو مرتبط :
مستند گزارش هسته ای - بازرسی ها
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
روایت رئیس سابق سازمان انرژی اتمی از جلسه هسته ای سال 87 با حضور رهبری: برخی ها زیر بار نرفتند
روایت آقازاده از جلسه هسته ای سال 87 با حضور رهبری: برخی ها زیر بار نرفتند
رییس پیشین سازمان انرژی اتمی کشورمان در پاسخ به اینکه چه کسی و یا به چه دلیلی آن رویکرد عملی نشد، گفت: رییسجمهور نظر موافق با آن رویکرد نداشتند و اختلاف بنده با آقای احمدینژاد هم از همین جا شروع شد. آقای احمدینژاد تحلیلهایی داشتند و فکر میکردند نباید به سمت آن رویکرد برویم.
آقازاده از بیان جزئیات رویکرد و پیشنهاد غربیها در سال 87 خودداری کرد.
متن کامل این مصاحبه به این شرح است:
رضا آقازاده با 28 سال سابقه حضور مستمر در دولتهای مختلف پس از 4 سال، سکوتش را شکست و تاکید کرد نه ژنرالم و نه افسرده.
او امروز از فعالیتهایش در عرصههای علمی در 4 سال گذشته سخن گفت و نیز به بررسی شرایط حال حاضر و موضوع هستهیی از سالهای گذشته تاکنون پرداخت.
وی با وجود این که معتقد است موضوع هستهیی به دقیقه 90 رسیده، اما تاکید کرد که نباید روحانی را برای حل فوری و فوتی موضوع هستهیی در تنگنا گذاشت.
به گفته وی امروز درک جامعی در داخل کشور درباره موضوع هستهیی به صورت مشترک وجود دارد و غرب نمیتواند میان رهبری و دولت در تصمیمگیریهای کلان تفکیک به وجود آورد.
وی گفت: معتقد نیستم که ما ژنرالیم و سایرین که هستند گروهبان هستند و آنها باید بروند تا ژنرالها سر کار آیند. به نظر میرسد این دیدگاه یک توهم است.
رییس پیشین سازمان انرژی اتمی خاطرنشان کرد: اگر در کشور شرایط فراهم شود نیروهای قابل زیادی وجود دارند که کم هم نیستند. در شرایط فعلی نیز آقای روحانی تلاش میکند از نیروهایی کمک بگیرد تا بتواند کشور را به شرایطی برساند که واقعا عقلانیت در آن ایجاد شود و سر و سامان نسبی به وجود آید و این نیروها هم کم نیستند. چه در گذشته و چه در حال حاضر نباید فکر کنیم اگر ما نباشیم کارها میخوابد، این از خودخواهی ما است اگر این تصور را داشته باشیم.
آقازاده خاطرنشان کرد: لازم نیست انسان حتما وزیر و وکیل باشد تا بتواند در جامعه مفید باشد، میتواند در هر شرایطی قرار گرفت اگر واقعا قابلیتهایی داشته باشد برای جامعه و کشور مفید باشد. در این زمینه باید بگویم من کسی نبودم که کنار گذاشته شوم، خودم به دلیل اختلافنظرهایی که با آقای دکتر احمدینژاد درباره حل و فصل پرونده هستهیی داشتم کنار رفتم ، وقتی هم که کنار رفتم فکر میکردم بیرون از دولت هم باید مفید بود، بنابراین به نظر خودم کارهای قابل توجهی آغاز کردم و در این نزدیک به چهار سال هم موفقیتهای بسیار خوبی داشتم.
وی در ادامه این گفت وگو که خبرنگار ایرنا نیز حضور داشت، توضیح داد: من درباره ضرورت فناوریهای جدید اعتقاد دارم و به آن بسیار علاقهمندم. اولین کاری که آغاز کردم کار بر روی ایمپلیمنتهای پوستی بود که پروژه آن هم توسط خود آقای احمدینژاد افتتاح شد و ما در حال حاضر تولید پوست زندهای داریم که برای درمان زخمهای دیابتی و سوختگیها از آن استفاده میکنیم و در بیمارستانهای متعددی این محصول مصرف میشود.
معتقد نیستم که ما ژنرالیم و سایرین که هستند گروهبان هستند و آنها باید بروند تا ژنرالها سر کار آیند. به نظر میرسد این دیدگاه یک توهم است.
رییس پیشین سازمان انرژی اتمی کشورمان اظهار کرد: در این پروژهها چندان از طرف دولت کمکی انجام نشد اما بالاخره دوستان و همکاران من زحمات زیادی کشیدند و این پروژهها را به مرحله تولید رساندند. در حال حاضر دوستان کارخانه تولیدی قابل توجهی دارند که به صورت کاملا خصوصی فعالیت میکند که صاحبان سهام آن چند نفر از مدیران سابق من در سازمان انرژی اتمی هستند که بر روی این تکنولوژی کار کردند. خانهها و امکاناتشان را فروختند و من هم هیچ سهمی در آنجا ندارم و فقط به آنها کمک میکنم.
آقازاده ادامه داد: با این دوستان پروژه دیگری تعریف کردیم که درباره لنزهای چشمی بود. در شرایط فعلی بیماری آب مروارید یکی از موضوعات مستمر و فراگیر کشور است و لنزهایی که در بیمارستانها مورد استفاده قرار میگیرد یا آمریکایی است و یا اروپایی. ما نمونههایی از این لنزها را تولید کردیم. در بیمارستان فارابی برای بیش از 100 بیمار توسط رییس این بیمارستان این محصولات استفاده شد که بسیار خوب جواب داد. در شرایط فعلی نیز به دنبال تامین سرمایهای هستیم که بتوانیم این لنزها را تولید انبوه کنیم.
معاون پیشین رییسجمهور کشورمان افزود: من در گزارش مفصلی که به مقام معظم رهبری ارائه داده بودم تاکید کردم که بخش انرژی الکتریکی کشور و برق حل نخواهد شد مگر اینکه ما وارد تکنولوژی جدید شویم، آن زمان ما متوجه شدیم که کشورهای پیشرفته بر روی نیروگاههای کوچک و خانگی سرمایهگذاریهای زیادی کردهاند و بازدهی این نیروگاهها بالای 90 درصد است، گرمایش و سرمایش و همچنین برق را تامین میکند. ما با دوستانی مانند آقایان فیاضبخش و سعیدی وارد این پروژهها شدیم و وارد عرصهای شدیم که در کشور در شرایط فعلی بسیار پا گرفته است و بیش از 10 هزار مگاوات تقاضا برای این نوع نیروگاهها در کشور به وجود آمده است. ما در این زمینه بسیار موفقیت داشتیم، پروژه بزرگی را در گلگهر آغاز کردیم تا بتوانیم از این نیروگاههای کوچک استفاده کنیم. در بندرعباس هم این پروژهها دنبال شد.
وی ادامه داد: نیروگاههایی برای مصارف خانگی از یک مگاوات تا 10 مگاوات راهاندازی کردیم که میتوان در مصارف مختلف از آنها استفاده کرد که بازدهی آنها بالای 80 درصد است. برای 100 مگاوات از این برق با گلگهر قرارداد بستیم که برق تولیدی آن در بندرعباس تحویل وزارت نیرو میشود و آنها معادل آن را در گلگهر تحویل میدهند، از گرمای مازاد آن آب دریا را شیرین میکنیم و به سیرجان انتقال میدهیم. اینها پروژههای بزرگی هستند که در دست اجراست.
آقازاده اضافه کرد: دلیلی ندارد که حتما تصور کنیم باید وزیر و یا وکیل بود تا بتوان در کشور مفید باشیم. در چهار سال گذشتهای که از دولت خارج شدهام تقریبا روزانه بیشتر از گذشته وقت گذاشتهام و فعالیت داشتهام و بسیار هم راضی هستم. برای همین معتقدم باید این کارها را دنبال کنم که اهمیت و تاثیرگذاری این کارها در کشور کمتر از کارهای دیگر نیست. امیدواریم در دولت آقای روحانی از این پروژهها حمایت شود تا بتوانیم این فناوریها را در حد وسیع توسعه دهیم.
رییس پیشین سازمان انرژی اتمی کشورمان تاکید کرد: در هیچ کدام از این پروژهها سرمایهای ندارم و بیشتر در مورد انتقال تجربیات و مدیریت کمکهای حمایتی انجام میدهم، اینها مرا بیشتر ارضا میکند تا سایر مسائل. معتقدم میتوان از تجربیات نیروهایی که آزاد شدهاند برای کمک به ساختار بخش خصوصی و ساماندهی اقتصادی و سیاسی کشور استفاده کرد.
وی خاطرنشان کرد: از آنجا که استرس دولتی کم است بازیافت بدنی بیشتری ایجاد میشود. من ورزش میکنم، استراحت میکنم و واقعا شادابی من پس از مسوولیت بسیار بیشتر بوده است.
آقازاده در ادامه با بیان اینکه درباره برخی مشکلاتی که دولت آینده برای اداره کشور پیشرو دارد باید نکاتی در نظر داشت، گفت: طبیعتا آقای روحانی در شرایط فعلی مشغله زیادی دارد چون فرصتی نشده است که گفتوگوی مستقیمی با ایشان داشته باشم باید مسائلی را مطرح کرد البته طبیعتا در آینده مورد مشورت قرار میگیریم، اما آنچه که به نظرم در شرایط فعلی اهمیت دارد این است که آقای روحانی سه پروژه بسیار بزرگی پیشرو دارد. اگر بتواند این پروژهها را پیش ببرد به نظرم در چهار سال آینده خدمت بزرگی به کشور کرده است.
رییس پیشین سازمان انرژی اتمی کشورمان توضیح داد: نباید این مشکلات را به صورت وزارتخانهای و یا فردی نگاه کرد، بلکه واقعا باید به این مسائل به صورت موضوعی پرداخت. یکی از این پروژهها موضوع امنیت اجتماعی چه از بعد اقتصادی و یا چه از بعد اجتماعی و سیاسی است. اینگونه نیست و که فقط یک وزارتخانه بتواند از عهده آن برآید. طبعا باید آقای روحانی وزارت کشور، اطلاعات، اطلاعات سپاه و نیروی انتظامی را مامور کند و بهترین موقعیت است که به صورت کمیتهای از آنها بخواهد که بحث امنیت اجتماعی و اقتصادی کشور را سر و سامان دهند و میتواند این کمیته را زیر پوشش دبیرخانه شورای امنیت قرار دهد و تعریف کند که در یک سال آینده از شما میخواهم آرامش را به جامعه برگردانید و از آنها بخواهد که این حرکت را انجام دهند البته کار سادهای نیست و بسیاری از چیزها به هم خورده است و یا بعضی موضوعات نیاز به اصلاح دارد.
وی توضیح داد: مثلا جمعیتی در شرایط کنونی بخشی از سرمایههای خود را خارج کردهاند. برای اینکه امنیت آنها تامین شود ابتدا باید برای آنها اطمینان خاطر فراهم کنند، لازمه آن ایجاد قوانین و مقررات است تا آرامش ایجاد شود. بر مبنای آن میتوانند به تدریج سرمایههای قابل توجهی که به اعتبار گزارشهای سیستمهای دولتی از کشور خارج شده است برگردند.
آقازاده گفت: پروژه دومی که به نظر میرسد موضوع روز آقای روحانی است و به صورت جدی از مطالبات مردمی است بحث اقتصادی است. به نظر من اگر آقای روحانی درگیر سیاستهای مالی شود موفق نخواهد شد. ایشان باید اولویت خود را بر سیاستهای پولی بگذارد. در سیاستهای پولی موضوعات بسیار متنوعی وجود دارد که بسیار اهمیت دارد. وزارت اقتصاد، سازمان برنامه و بودجه و حتی مجلس و ارگانهای دیگری که ذینفع در این موضوع هستند باید این را به صورت پروژهای تعریف کرده و سریعا هم درباره آن اقدام کنند.
معتقدم موضوع هستهیی به دقیقه 90 رسیده است. واقعا امروز هم غرب و هم ایران باید وارد مذاکره جدی شوند. البته از آنجا که در جریان کارها بودم و در مجموع اطلاعات کاملی از گذشته موضوعات هستهیی دارم باید درباره این موضوع برنامههای ویژهای داشت. در دقیقه 90 هر طرفی که نفس بیشتری داشته باشد برنده موضوع است، ما نباید آقای روحانی را در تنگنایی قرار دهیم که به صورت فوری و فوتی بخواهد این موضوع را حل کند.
رییس پیشین سازمان انرژی اتمی کشورمان اظهار کرد: موضوعات متنوع زیادی در سیاستهای پولی وجود دارد از جمله مساله تورم و نقدینگی و بسیاری از شاخصهای جدی امروز اقتصادی ما که تحت لوای سیاستهای پولی قرار دارد. مثلا ما در شرایط کنونی ذخایر زیادی طلا داریم که چندان خاصیتی ندارند. اگر بتواند برای جمعآوری نقدینگی که موضوع بسیار جدی است طلا به بازار عرضه شود تا نقدینگی جمع شود بسیار موثر است نه اینکه دوباره پول را به بازار تزریق کند بلکه باید یا از گردونه پولی خارج کند و یا اینکه این پول را در جایی ذخیره کند. در شرایط کنونی کارخانجات و مراکز تولیدی که آسیب دیدهاند با بهره کم و کوتاه مدت میتوانند وام دریافت کنند. این کارها تولید و پول را برمیگرداند به جاهای اصلی خودش، تا اینکه بخواهد مثلا دلارفروشی ایجاد شود.
وی تصریح کرد: موضوع دیگری که در بحث اقتصادی بسیار اهمیت دارد بنگاههای شبهدولتی هستند. گزارشی از دکتر آخوندی دیدم که به نظرم گزارش بسیار جالبی بودم. ایشان در تحقیق جامعی که انجام دادند اعلام کردند که بیش از 80 درصد واگذاریها در این مدت به بنگاههای شبهدولتی بوده ست و عملا به بخش خصوصی چیزی واگذار نشده است. این بنگاههای شبهدولتی هم اقتصاد را نچرخاندند بلکه بر معضلات اقتصادی افزودهاند بنابراین یکی از فوریتهای دولت آقای روحانی باید این باشد که این بنگاههای شبهدولتی را در درجه اول متوقف کنند و در درجه بعد آنها را تعدیل نماید.
آقازاده توضیح داد: مثلا فلان صندوقها یا فلان بنگاهها نمیتوانند اقتصاد کشور را بچرخانند. در سیاستهای پولی موضوعات بسیار متنوعی وجود دارد که باید در زمان خود از این نوع ایدهها اگر مورد تایید تیم اقتصادی آقای روحانی باشد استفاده کنند و آنها را در اولویت قرار دهند. اقتصاد موضوعی نیست که به صورت روزمره بخواهند آن را دنبال کنند بلکه باید برنامههایی را داشته باشند و با نگاه به آن مثلا امیدوار باشند که در یک سال آینده تازه نشانههای بهبود اقتصادی در کشور بروز و ظهور پیدا کند.
رییس پیشین سازمان انرژی اتمی کشورمان درباره افزایش انتظارات اجتماعی از دولت جدید برای بهبود شرایط اقتصادی، گفت: توقعات کوتاه مدت را رد نمیکنم مثلا در شرایط کنونی شرایط فراهم نیست که فرآوردهها را مجددا افزایش سنگینی دهیم با اینکه در بودجه این موضوع گذاشته شده است که حدود 38 درصد متوسط فرآوردهها افزایش قیمت داشته باشد. چهار ماه از فعالیت دولت در سال 92 گذشته است.
اگر بخواهند در هشت ماه آینده این 38 درصد را محقق کنند باید حداقل 50 یا 60 درصد فرآوردهها را افزایش دهند، جامعه کشش این را ندارد، باید آقای روحانی به تیم اقتصادی خود تاکید کند برای مابهالتفاوت آن فکری کند و حتی اگر لازم شد لایحهای به مجلس ببرد. تحمیلهای جدید به مردم درست نیست. اینها مسکنهای موقت است اما موضوعی که درباره سیاستهای پولی مطرح میکنم ریشهدار است و مساله بنیادی اقتصادی محسوب میشود.
وی ادامه داد: موضوع سومی که آن را به صورت پروژه در پیشروی آقای روحانی میبینم مساله هستهیی کشورمان است. معتقدم موضوع هستهیی به دقیقه 90 رسیده است. واقعا امروز هم غرب و هم ایران باید وارد مذاکره جدی شوند. البته از آنجا که در جریان کارها بودم و در مجموع اطلاعات کاملی از گذشته موضوعات هستهیی دارم باید درباره این موضوع برنامههای ویژهای داشت. در دقیقه 90 هر طرفی که نفس بیشتری داشته باشد برنده موضوع است، ما نباید آقای روحانی را در تنگنایی قرار دهیم که به صورت فوری و فوتی بخواهد این موضوع را حل کند.
آقازاده گفت: از آنجا که در جریان موضوعات هستم اطلاع دارم هر زمان نشانه جدی از سوی غرب دیده شد مقام معظم رهبری فعال میشد و مسوولین را برای حل و فصل این قضیه به کار میگرفتند.
در سال 87 نشانههایی از سوی غربیها برای حل موضوع دیده شد و رهبری جلسهای ترتیب دادند که من هم در آن شرکت داشتم و نظراتم را گفتم مبنی بر اینکه میتوان با رویکرد جدید که از سوی غربیها مطرح شده است مساله را پیش برد و رهبری تصمیم گرفتند که رویکرد غربیها مورد توجه قرار گیرد و ما دنبال مساله برویم، اما برخی زیر بار قضیه نرفتند.
آقازاده در ادامه گفتوگو با ایسنا اظهار کرد: در شرایط فعلی نباید توقعات را از دولت روحانی بالا ببریم بلکه باید با تدبیر و جامعنگری، حقوق هستهیی کشور را حفظ کنیم و در مذاکرات آن را پیش ببریم.
رییس پیشین سازمان انرژی اتمی ادامه داد: آقای روحانی با اطلاعات جامعی که از بحث هستهیی دارد میتواند با رویکرد صحیح و منطقی با این موضوع برخورد کند.
وی اظهار کرد: در گذشته شاهد بودیم که هر وقت از طرف غربیها علامتی جدی مشاهده میشد رهبری در آن موضوع فعال میشدند و تلاش میکردند موضوع را حل کنند و جفاست که فکر کنیم رهبری نمیخواسته است موضوع هستهیی حل شود. مقاطعی بود که ما مجریان خوب عمل نکردیم.
رییس پیشین سازمان انرژی اتمی کشورمان در پاسخ به ایسنا مبنی بر اینکه چه کسانی و یا گروهی معتقدند که رهبری نمیخواسته است موضوع هستهیی حل شود؟ گفت: برخی مواقع این بحث مطرح میشد و در مناظرههای انتخاباتی به ویژه مناظره سوم حرفهایی مطرح شد که چنین معنایی در آن وجود داشت.
آقازاده با اشاره به تحولات در بحث هستهیی در سال 87، گفت: در آن مقطع نشانههایی از سوی غربیها برای حل موضوع دیده شد و رهبری جلسهای ترتیب دادند که من هم در آن شرکت داشتم و نظراتم را گفتم مبنی بر اینکه میتوان با رویکرد جدید که از سوی غربیها مطرح شده است مساله را پیش برد و رهبری تصمیم گرفتند که رویکرد غربیها مورد توجه قرار گیرد و ما دنبال مساله برویم اما برخی زیر بار قضیه نرفتند.
وی اظهار کرد: معتقدم لازم نبود هزینههای سالهای بعد از 87 به کشور تحمیل شود.
رییس پیشین سازمان انرژی اتمی کشورمان در پاسخ به اینکه چه کسی و یا به چه دلیلی آن رویکرد عملی نشد، گفت: رییسجمهور نظر موافق با آن رویکرد نداشتند و اختلاف بنده با آقای احمدینژاد هم از همین جا شروع شد. آقای احمدینژاد تحلیلهایی داشتند و فکر میکردند نباید به سمت آن رویکرد برویم.
آقازاده از بیان جزئیات رویکرد و پیشنهاد غربیها در سال 87 خودداری کرد.
وی با بیان اینکه آقای روحانی در جریان جزئیات مساله هستند و میتواند با تیمی که تشکیل میدهد این موضوع را با رویکردی صحیح به نتیجه برسانند، افزود: ما در سال 87 اعتقاد داشتیم از لحاظ فنی به قابلیت لازم در عرصه هستهیی رسیدهایم و بعد از آن موضوع ابعاد توسعهای پیدا میکند. ظرفیتی که در زمینه هستهیی در کشور ایجاد شده است به نقطهی قابل قبولی رسیده و دنیا هم متوجه این مساله شده است. دانش هستهیی با تمام مشقتهایش بومی شده است و معتقدم میتوان با مشارکت دیگران در این عرصه پیش برویم و به جای آنکه هزینه بدهیم، پیشرفت کنیم.
اینکه غربیها مطرح میکنند نتیجه مذاکرات و شکل گرفتن یک تعامل میتواند شناسایی حق غنیسازی ایران باشد موضوعی است که تاکنون وجود نداشته و رویکرد مثبتی است و باید به آن توجه کرد.
رییس پیشین سازمان انرژی اتمی کشورمان با تاکید بر اینکه باید وارد یک مذاکره جدی با 1+5 شویم، گفت: مساله اصلی بین ما "اعتمادسازی" است. هم آنها و هم ما باید به سمت اعتماد متقابل رویم و بیاعتمادیهای شکل گرفته را رفع کنیم. تیم آقای روحانی باید وارد مباحث عملی و جدی شوند. همچنین توصیهام به غربیها این است که اعمال تحریمها کارآیی ندارد، آنها هر کاری که میتوانستند انجام دادند اما دیدند که اراده کنار گذاشتن فعالیتهای هستهیی در ایران وجود ندارد. غربیها باید بیشتر از آنکه به تهدید و تحریم علیه ایران بپردازند جنبههای عملی تفاهم و تعامل را فعال کنند. البته من معتقدم غربیها به این مساله نیز توجه دارند.
آقازاده در پاسخ به سوال ایسنا مبنی بر اینکه غربیها معتقدند شناسایی حق غنیسازی ایران باید نتیجه یک تعامل دوسویه با ایران باشد در حالیکه ایران و تیم مذاکرهکننده هستهیی فعلی معتقد است غربیها باید در آغاز یک تعامل، حق غنیسازی ایران را به رسمیت بشناسند، تصریح کرد: اینکه غربیها مطرح میکنند نتیجه مذاکرات و شکل گرفتن یک تعامل میتواند شناسایی حق غنیسازی ایران باشد موضوعی است که تاکنون وجود نداشته و رویکرد مثبتی است و باید به آن توجه کرد.
وی همچنین در پاسخ به سوالی دیگر که گفته شده است شما در چهار سال گذشته خانهنشین و افسرده شدهاید، گفت: میبینید که حالم خوب است و افسرده نیستم.
آقازاده که از سال 64 تا 76 وزیر نفت دولتهای میرحسین موسوی و هاشمی رفسنجانی بوده است و از سال 76 تا سال 88 ریاست سازمان انرژی اتمی را بر عهده داشته است در ادامه این گفتوگو گفت: در مقاطعی غربیها به دنبال آن بودند که تعلیق ایجاد شود اما اکنون تقریبا این مساله در دستور کار آنها نیست. آنها امروز تمرکزشان بر غنیسازی 20 درصد یا بالاتر است. تاریخ مصرف مساله تعلیق گذشته است.
رییس پیشین سازمان انرژی اتمی کشورمان ادامه داد: در گذشته غربیها اعلام نمیکردند که نتیجه مذاکرات باید شناسایی غنیسازی باشد، اما اکنون این مساله را بیان میکنند.
وی اضافه کرد: من در آن سالها مخالف هرگونه تعلیق بودم و اکنون نیز مخالف تعلیق هستم. بحث دانش هستهیی یک قابلیت است. من در آن دوران اصرار داشتم که باید به این قابلیت برسیم و دانش هستهیی ایجاد شود تا موانع موجود برطرف شود و به نقطهای برسیم که غیرقابل برگشت باشد. اکنون این قابلیت به وجود آمده است.
آقازاده در ادامه اظهاراتش اضافه کرد: در آن زمان غربیها فشار میآوردند که بساط هستهیی را جمع کنند اما اکنون اینگونه نیست. باید در مذاکرات آینده مسائل ارزیابی شود. غربیها میدانند که ما از برنامه هستهیی صرفنظر نمیکنیم، باید به واقعیتها بپردازیم. اگر وارد مذاکرات جدی شویم صحت و سقم مواضع طرفین برای دنیا و مردم کشورمان معلوم میشود.
در مقاطعی ما میتوانستیم مساله پارچین را حل کنیم. پارچین موضوع پیچیدهای نیست. زمانی که شش بند مطالعات ادعایی در زمان من حل شد بند هفت یعنی بحث نظامی نیز قابل حل بود. موضوع پارچین لاینحل نیست، در واقع پارچین موضوع اصلی نیست.
رییس پیشین سازمان انرژی اتمی کشورمان تصریح کرد: امروز باید مذاکرات شفاف برگزار شود. نکته کلیدی این است که کسی نباید مذاکرات را در قالبهای ابهام پیش برد. باید شفافسازی انجام شود، هم غربیها و هم ما مقاصد خود را شفاف بیان کنیم. در گذشته ابهامات میان طرفین زیاد شده و طرفها نسبت به یکدیگر شکاک بودند اما این واقعیت موجود نیست.
وی ادامه داد: واقعا در ایران ابهامی وجود ندارد که ما نتوانیم آن را حل کنیم و این مسائل چیزی نیست که آقای روحانی نتواند آن را حل کند.
آقازاده در پاسخ به ایسنا درباره درخواست گروه 1+5 و آژانس بینالمللی انرژی اتمی درباره تعهدات فراتر از ان.پی.تی، گفت: در مقاطعی ما میتوانستیم مساله پارچین را حل کنیم. پارچین موضوع پیچیدهای نیست. زمانی که شش بند مطالعات ادعایی در زمان من حل شد بند هفت یعنی بحث نظامی نیز قابل حل بود. موضوع پارچین لاینحل نیست، در واقع پارچین موضوع اصلی نیست.
رییس پیشین سازمان انرژی اتمی کشورمان در پاسخ به سوال دیگر ایسنا درباره نظارتهای درخواست شده از سوی غرب بر برنامه هستهیی ایران، گفت: طبیعی است که ایران با نظارتهایی که در چارچوب قانون باشد توافق خواهد کرد. این مساله بستگی به این دارد که تنها آنها متقاضی نباشند و تعادلی در تقاضا وجود داشته باشد.
وی در پاسخ به سوال دیگر ایسنا درباره احتمال اجرای پروتکل الحاقی، ادامه داد: همه این مسائل در مذاکرات آینده به طور جدی باید مورد بحث قرار گیرد و باید در مذاکرات شفافسازی داشته باشیم تا معلوم شود که پروتکل الحاقی را در قبال چه چیزی از ایران میخواهند. من موافق مابهازای متوازن هستم، اما اصل شناسایی غنیسازی اورانیوم باید مورد قبول قرار گیرد و بر این اساس وارد تعامل شویم.
آقازاده درباره تیم حسن روحانی برای مذاکرات ایران با 1+5 به خبرنگار ایسنا گفت: امروز درک جامعی در داخل کشور درباره موضوع هستهیی به صورت مشترک وجود دارد. آنها نمیتوانند میان رهبری و دولت در تصمیمگیریهای کلان تفکیک به وجود آورند.
در گذشته شاهد بودیم که هر وقت از طرف غربیها علامتی جدی مشاهده میشد رهبری در آن موضوع فعال میشدند و تلاش میکردند موضوع را حل کنند و جفاست که فکر کنیم رهبری نمیخواسته است موضوع هستهیی حل شود.
رییس پیشین سازمان انرژی اتمی کشورمان در پاسخ به سوال ایسنا مبنی بر اینکه حسن روحانی در کتابش نسبت به عملکرد شما انتقاداتی بیان کرده است، نظر شما نسبت به این انتقادات چیست، گفت: اکنون زمان گلهگذاری نیست.
وی در ادامه اظهاراتش در پاسخ به اینکه اگر در این باره اظهارنظری نکنید ممکن است عملکرد شما زیر سوال برود، افزود: عیبی ندارد بگذارید زیر سوال برود.
آقازاده در پاسخ به سوالی درباره اظهارنظرهای کاندیداهای ریاستجمهوری درباره مساله هستهیی ایران، تصریح کرد: من در اینباره نظری ندارم و وارد منازعات سیاسی نمیشوم و اگر نظری داشته باشم نظرم را به آنها مطرح میکنم نه به مطبوعات.
رییس پیشین سازمان انرژی اتمی کشورمان ادامه داد: من همواره با آقایان در مراوده هستم و آنها نظراتم را میپرسند اما اگر مسائل تبدیل به منازعات سیاسی شود کمکی به کشور نخواهد کرد.
وی اضافه کرد: در طول شانزده سال گذشته ما عنادی برای حل نکردن موضوع هستهیی نداشتیم، تنها شرایط فراهم نبود. اکنون غربیها متوجه هستند که موضوع هستهیی مسالهای نیست که ایران از آن گذشت کند. آقای روحانی نیز در این زمینه همانقدر استقامت دارند که مقام معظم رهبری به همان اندازه استقامت دارند و من نیز همین نظر را دارم. اختلاف نظری در این باره وجود ندارد.
ما باید غربیها را به این نتیجه برسانیم که مساله هستهیی ایران چیزی نیست که بتوانند از مسیر تحریم از ما باجخواهی کنند. اکنون زمان مذاکرات جدی فرا رسیده است. غربیها همه کارهایی که میتوانستند را انجام دادند.
آقازاده با بیان اینکه منافع ملی قابل معامله با کسی نیست، خاطرنشان کرد: این منازعات سیاسی مفید برای کشور نیست. درباره مسائلی که مرتبط و تاثیرگذار با امنیت ملی است نمیتوان در طول 10 دقیقه صحبت کرد و تنها یک تکه از پازل صد تکهای را بیان کرد. من وارد منازعات سیاسی نمیشوم.
رییس پیشین سازمان انرژی اتمی کشورمان با اشاره به اینکه منافع ملی به منافع شخصی ارجحیت دارد، افزود: اکنون نیروهای خوبی برای عهدهگیری ریاست سازمان انرژی اتمی در کشور وجود دارند، آقای روحانی نیازی به توصیه ندارند./ایسنا