اخبار


2 دقیقه پیش

عکس: استهلال ماه مبارک رمضان

همزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ...
2 دقیقه پیش

تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریم

وزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که می‌تواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام می‌شود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ...

روایت ابطحی از مصوبه‌ای که باعث تعجب حزب‌الله لبنان شد!



رابطه ایران با آمریکا,بیلبورد صداقت آمریکایی

روایت ابطحی از مصوبه شورای امنیت ملی خاتمی درباره پرچم آمریکا؛روایت ابطحی از مصوبه‌ای که باعث تعجب حزب‌الله لبنان شد!

یکی از اعضای شورای مرکزی حزب الله پرسید که چرا این مصوبه را داشته اید.گفتم پرچم مال مردم آن کشور است. نشانه گرایشهای حاکمیت نیست، لگد کردنش اهانت سمبلیک به مردم یک کشور است…به هم نگاه کردند و یکی از آنان گفت والله، فکره.(یعنی اینم نظری است)

 این روزها بحث رابطه با آمریکا بخش وسیعی از فضای رسانه ای و مجازی کشور را در بر گرفته است. از سایت های خبری و خبرگزاری ها گرفته تا شبکه های اجتماعی چون فیس بوک و گوگل پلاس عرصه گفت و شنودهای موافقین و مخالفین رابطه و مذاکره با آمریکا شده است.

 

در این میان جریان سیاسی نزدیک به محافظه کاران که به شدت با هر گونه مذاکره و ارتباط با ایلات متحده آمریکا مخالف هستند، با آتش زدن و لگدمال کردن پرچم آمریکا، مخالفت خود را از این امر نشان می دهند. نصب بیلبوردهای معروف به «صداقت آمریکایی» و اخیرا بیلبوردهای با این مضمون «شمر زمانه ات را بشناس» که در آن باراک اوباما، رییس جمهور ایالات متحده آمریکا، در جایگاه شمر نشانده شده است، تلاشی دیگر در همین راستاست.


محمدعلی ابطحی معاون پارلمانی و رییس دفتر رییس جمهور سابق، سیدمحمد خاتمی، در یک پست فیس بوکی خاطره‌ای از سفری به لبنان و دیدار با سیدحسن نصرالله و اعضای شورای مرکزی حزب الله لبنان، نگاشته است که در آن درباره مصوبه شورای عالی امنیت ملی در زمان خاتمی و ممنوعیت لگد کوب کردن پرچم آمریکا و واکنش اعضای حزب الله لبنان به این مصوبه سخن گفته است.

 

وی در استاتوس فیس بوکش نوشته است:
«در دوره اول ریاست جمهوری آقای خاتمی یک سفر رفتم بیروت و با شورای مرکزی حزب الله در منزل سید حسن نصرالله دیدار داشتم. آن ایام در شورای عالی امنیت تصویب شده بود که از روی پرچم آمریکا رژه نروند و آن را لگدکوب سمبلیک نکنند.


یکی از اعضای شورای مرکزی حزب الله پرسید که چرا این مصوبه را داشته اید. گفتم پرچم مال مردم آن کشور است. نشانه گرایش های حاکمیت نیست، لگد کردنش اهانت سمبلیک به مردم یک کشور است…به هم نگاه کردند و یکی از آنان گفت والله، فکره.(یعنی اینم نظری است) .


اما به لج دولت، چندی پس از این مصوبه دوباره رژه از روی پرچم آمریکا شروع شد.»

 

رابطه ایران با آمریکا,بیلبورد صداقت آمریکایی

/قانون آنلاین

 


ویدیو مرتبط :
مستند حزب الله لبنان | روایت فتح

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

تفاوت برخورد با مخالفان: از خودسران ایران تا حزب الله لبنان



 

 

تفاوت برخورد با مخالفان: از خودسران ایران تا حزب الله لبنان

 

بزرگ تر و کوچک تری نمانده!

تفاوت برخورد با مخالفان: از خودسران ایران تا حزب الله لبنان

حمید رضا مهاجر - این روزها فضای فکری و سیاسی کشور به شدت از بحران اخلاق رنج می برد. بدون تعارف،حریم ها شکسته شده اند و تحقیر و توهین به طور رسمی وارد ادبیات سیاسی و اجتماعی شده است،فضایی که نه با اخلاق اسلامی سازگار است و نه ادب ایرانی!نصرالله

در ادبیات سیاسی ایران امروز، هر کسی بیشتر توهین کند،یا روشنفکرتر است یا انقلابی تر! می بینید که واژه ها تا چه اندازه بطور مشمئز کننده ای وارونه شده اند!

توصیه های بزرگان نیز که شنیده نمی شود و به قول قدیمی ترها «اصلاً بزرگ و کوچکی نمانده است و الان همه بزرگ شده اند!»

گفتن این جملات دردی را درمان نخواهد کرد،همه خوب می دانند که چه اتفاقی افتاده است.چه تعداد دوستی هایی که به دشمنی تبدیل شده و چه خانواده هایی که شاهد هجوم اختلافات سیاسی به حریم شان نبوده اند.

یکی از دوستان قدیمی می گفت فلانی گفتن این حرف ها چه فایده ای دارد؟ این حرف ها آرمانگرایی محض است ، از راه حل صحبت کن و وقتی من دعوت به نشستن و گفتگو می کردم فریاد می کشید ولمان کن بابا ؛ مشکل از این حرف ها گذشته است ! غافل از اینکه جواب فریاد،فریاد است و در غوغای فریادها،صداها شنیده نخواهد شد!

اساساً ما ایرانی ها دچار یک خود بزرگ بینی تاریخی هستیم ؛ همه مان! من ،شما و بغل دستی مان!

وقتی به یک بحث وارد می شویم با این تصور اولیه می آییم که طرف مقابل را قانع کنیم.بیش از آنکه گوش کنیم ، به حرف زدن عادت کرده ایم.

چند روز پیش یکی از اساتید اخلاق کشور که همه ما از کودکی او را خوب می شناسیم فرموده اند که فلانی فقط یک شمیم از نسیم ولایت به ایشان خورده است که شده اند فلانی! اما این استاد عزیز توضیح ندادند که چرا در این کشور بسیاری از رجالی که از امام سخن می گویند که ای امام عزیز ای کاش بودی و می دیدی که فلان و بهمان یا اینکه خود را ذوب در ولایت می دانند و کلام رهبری را ختم کلام می دانند از این نسیم بهره نبرده اند؟

چشممان را باز کنیم و ببینیم!چه خوشمان بیاید چه خوشمان نیاید.شاگردان دیروز انقلاب برای خودشان استاد شده اند! منظور آن استاد اخلاق،سید حسن نصرالله بود،دبیر کل حزب الله لبنان که  اخیرا به گروه های سیاسی موجود در دو جریان عمده 14 و 8  مارس اعلام کرده که حزب الله هر گونه توهین به شیخ قبانی(مفتی اعظم لبنان و مخالف سرسخت حزب الله) را رد می کند و حتی شبکه تلویزیونی المنار وابسته به این حزب نیز از میهمانان خود می خواهد که در بحث های خود حرمت  این شیخ سنی را نگه دارند و به او متعرض نشوند.

شیخ قبانی از طرفداران سرسخت سعد حریری است که شدیدترین حملات را علیه حزب الله می کند اما نصرالله ترجیح می دهد احترام او را نگه دارد.

آیا این به معنای عقب نشینی نصرالله است؟ لزومی به قلم فرسایی نیست.  نصرالله - که خیلی ها در داخل ایران هم دم از او می زنند- به خوبی می داند که نباید در کوره اختلافات بدمد و حرمت ها را بشکند. این یعنی می شود هم اخلاق را رعایت کرد و همه رفتار سیاسی کرد. این مساله هیچ ربطی به اینکه او دبیر کل حزب الله است یا نه ، ندارد او فقط اخلاق را رعایت می کند و در عین حال سیاست های خویش را با جدیت دنبال می کند.خیلی سخت است نه؟!

خب! این هم یک مقاله دیگر اندر لزوم حفظ اخلاق سیاسی بود که نوشتیم و خواندیم ؛ حالا می توانیم دوباره به دعوای خودمان برگردیم ؛ زنده باد زاپاتا!..../تحلیل:عصرایران