اخبار


2 دقیقه پیش

عکس: استهلال ماه مبارک رمضان

همزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ...
2 دقیقه پیش

تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریم

وزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که می‌تواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام می‌شود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ...

روایتی از روزهای رد صلاحیت آیت الله هاشمی


«امروز نرخ بیكاری در بین جوانان و تحصیلكرده‌ها رقم بسیار بالایی بوده و از متوسط كشور بسیار بالاتر است. عمده بیكاران جوانان هستند. مشكلات اجتماعی از جمله طلاق و ازدواج برای جوانان وجود دارد.» این سخنان همچنان بوی پدرانه می‌دهد! چرا پدر؟ این نام مشهور محمد هاشمی‌رفسنجانی است.

روزنامه اعتماد: «امروز نرخ بیكاری در بین جوانان و تحصیلكرده‌ها رقم بسیار بالایی بوده و از متوسط كشور بسیار بالاتر است. عمده بیكاران جوانان هستند. مشكلات اجتماعی از جمله طلاق و ازدواج برای جوانان وجود دارد.» این سخنان همچنان بوی پدرانه می‌دهد! چرا پدر؟ این نام مشهور محمد هاشمی‌رفسنجانی است. كه دانشجویان ایرانی مسلمان دانشگاه‌های امریكا در سال‌های قبل از انقلاب به وی داده بودند چون در كنار درسی كه می‌خواند و مبارزه‌یی كه علیه رژیم گذشته می‌كرد وظیفه رسیدگی به مشكلات مالی و مكانی و خوابگاهی و... دانشجویان را هم بر عهده داشت.

وی هنگام اوج‌گیری انقلاب اسلامی درس خود را ناتمام گذاشت تا به صورت مستقیم در مبارزات ملت ایران شركت جوید. چندی است كه كمتر از او سخنی شنیده می‌شود. دیرزمانی است كه آرام و بی‌صدا هر روز مسافت میان مجمع تشخیص مصلحت نظام را تا محل كار طی می‌كند. وقتی از او درباره اوضاع و احوال این روزهای دولت و كشور می‌پرسیم با افتخار می‌گوید: «پیروزی روحانی افراطیون اصولگرا را بهت‌زده كرد.» اما دلخور است از اینكه «افراطیون نتوانسته‌اند خود را با خواست مردم تطبیق دهند.» او محمد هاشمی‌رفسنجانی 71 ساله است؛ سیاستمداری كه همچنان یار و یاور برادر باقی مانده است و از رد صلاحیت او در انتخابات خرداد 92 می‌گوید. فرصتی شد تا با او گفت‌وگویی داشته باشیم.

آقای هاشمی با گذشت بیش از یكصد روز از تصدی دولت آقای روحانی فضای عمومی جامعه اعم از سیاسی و اقتصادی و فرهنگی را چگونه ارزیابی می‌كنید‌؟


در بررسی به پاسخ این دو سوال شما از انتخابات ریاست‌جمهوری در 24 خرداد ماه 1392 شروع می‌كنم. در حقیقت بستر زمانی از 24 خرداد است. تا قبل از انتخابات ریاست‌جمهوری 92مخصوصا از سال 88 به بعد تمامی جایگاه‌ها و مسوولیت‌های مدیریتی اعم از اجرایی، سیاسی و فرهنگی ، قضایی – تقنینی و نظامی – امنیتی در اختیار جناح اصولگرا بود. این دو جناح دو استراتژی را با عناوین مختلف و توسط بسیاری از شخصیت‌های حقیقی و نامزدهای بالقوه انتخاباتی خود ترسیم می‌كردند.

اولا القا می‌كردند كه دیگر رقیبی در صحنه سیاست وجود ندارد و رقبای آنها اعم از اصلاح‌طلب – اعتدالگرا و حتی مستقل نابود شده‌اند و محلی از اعراب ندارند و جریان اصولگرا را یكه‌تاز میدان و تنها نیروی سیاسی مورد قبول مردم می‌دانستند و با این برداشت برای انتخابات ریاست‌جمهوری سناریوی چند كاندیدایی از درون جبهه اصولگرا طراحی كردند كه به اصطلاح به‌كاررفته «انتخابات»- «انتصابات»نباشد و با رقابت در درون جبهه اصولگرا تنور انتخابات هم گرم می‌شود.

دوم استراتژی دومی كه ترسیم می‌كردند این بود كه شكست در انتخابات ریاست‌جمهوری و واگذاری ریاست‌جمهوری به دیگران برای جریان اصولگرا «یك فاجعه است». بدین‌ترتیب به جامعه القا می‌كردند فكر نامزدی جز « اصولگرا» نباشند و هر كسی وارد صحنه شود شكست او حتمی است. در برابر دو استراتژی اصولگرایان در جبهه اصلاح‌طلب زمزمه‌های متفاوتی از تحریم تا مشاركت فعال و حتی با چند نامزد شنیده می‌شد. اما از حدود یك سال قبل گروه‌های مردم نهاد و محافل مردمی با توجه به عملكرد منفی جبهه اصولگرا در حوزه‌های مختلف و عدم پاسخگویی در برابر گفتارها و رفتارهای سخیف بعضی دولتمردان اصولگرا خواهان تغییر و شكست انحصار جبهه اصولگرا بودند.

شعارهایی با مضمون «تغییر با رای مردم» یا «مردم می‌توانند» و تغییر حول محور «آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی» به یك خواسته عمومی تبدیل شده بود. با ثبت نام آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی موج توفان‌گونه شادی و حمایت‌های مردمی از ایشان سراسر كشور را اعم از شهر و روستاها را فراگرفت و مردم با امید زاید‌الوصفی برای عبور از وضعیت نا‌مطلوب موجود و رسیدن به آینده بهتر كه از عزت و حرمت و كرامت و رفاه مردم در داخل و عزت و اقتدار نظام اسلامی در صحنه بین‌المللی پاسداری كند و با اعلام حمایت خود از آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی به صحنه آمدند.

ورود آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی به صحنه انتخابات در مرحله اول دو نتیجه به همراه داشت: اول اینكه تمام رشته‌های هشت‌ساله افراطیون اصولگرا را پنبه و باطل كرد و معلوم شد كه این جریان افراطی هیچ پایگاه مردمی ندارد و همه ادعاها و تبلیغات طبل تو خالی بوده است و پایگاه مردمی متعلق به اندیشه‌های ژرف خدمتگزاری چون آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی است و بر اساس نتیجه اول تمام برنامه‌های انتخاباتی جریان اصولگرا همچون كف روی آب بر باد رفت و نامزدهای اصولگرا با سلسله اعصاب به هم ریخته كه امیدها و تلاش‌های چند‌ساله خود را برای تصدی كرسی ریاست‌جمهوری از دست دادند و بعضا به ناسزا‌گویی و تخریب شخصیت استوار و مردمی هاشمی‌رفسنجانی پرداختند.

هنوز كمتر از پنج روز از ثبت‌نام آقای هاشمی نگذشته بود كه نظر‌سنجی‌های مراكز رسمی از محبوبیت بی‌نظیر هاشمی‌رفسنجانی به سخن آمدند و آنها در آن روز كف رای هاشمی را حداقل 30میلیون برآورد می‌كردند و می‌گفتند اگر هاشمی در صحنه باشد مشاركت بیش از 90 درصد و رای هاشمی بیش از 40 میلیون خواهد بود. جریان افراطی برای از دست ندادن همه امیدهای خود راه چاره را در حذف هاشمی از صحنه انتخابات دیدند و با اعزام افرادی خواهان انصراف هاشمی‌رفسنجانی شدند و همزمان تهدید كردند اگر ایشان انصراف ندهد او رد صلاحیت خواهد شد.

آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی در پاسخ به این پیام‌ها و تهدید‌ها گفتند: «مگر من با مردم نفاق دارم». چند روز قبل اعلام ورود كردم و حالا بگویم انصراف می‌دهم؟! من هرگز انصراف نخواهم داد و در برابر رد صلاحیت هم اعتراض نخواهم كرد! این‌گونه اظهارات و صبر و شكیبایی محبوبیت هاشمی را به‌طور لحظه‌یی در میان مردم بالا می‌برد و رقبا را هر لحظه عصبانی‌تر می‌كرد. سرانجام آنچه هیچ‌كس تصور آن را هم نمی‌كرد رخ داد و هاشمی این شناسنامه نهضت و انقلاب اسلامی با اعلام شورای نگهبان رد صلاحیت شد!

جریان اصولگرا تصور می‌كرد با حذف هاشمی‌رفسنجانی می‌تواند كرسی ریاست‌جمهوری را تصاحب كند ولی خبر رد صلاحیت یار دیرین امام خمینی (ره) مردم را برای تغییر مصمم‌تر كرد و آنها از هاشمی خواستار راه‌حل و معرفی نامزد شدند. با كناره‌گیری كاندیدای جبهه اصلاحات (آقای دكتر محمد رضا عارف)، سید محمد خاتمی و هاشمی رفسنجانی حمایت خود را از آقای دكتر حسن روحانی اعلام كردند و دو روز باقیمانده تا روز انتخابات حمایت‌های مردمی از روحانی سراسر كشور را فراگرفت و در دور اول كرسی ریاست‌جمهوری را تصاحب كرد.

 رصد رسانه‌های گروهی اصولگرایان بیانگر آن است كه این پیروزی خیره‌كننده و باور نكردنی برای افراطیون اصولگرا آنان را بهت‌زده كرده و هنوز هم پس از ماه‌ها كه از این پیروزی می‌گذرد، نتوانسته‌اند بر اعصاب خود مسلط شده و راه صواب را در پیش بگیرند. حالا در پاسخ به شما با شیوه‌یی كه در مقدمه گفتم درباره فضای عمومی جامعه به لحاظ سیاسی اولا در حال حاضر مردم به دلیل آنچه انجام داده‌اند هم شادند و هم به آینده‌یی بهتر امیدوارند. دوم گروه‌های سیاسی جریان اصولگرا مخصوصا افراطیون این جناح هنوز نتوانسته‌اند خود را با شرایط جدید تطبیق بدهند و كماكان بر طبل مخالفت با پیروز میدان انتخابات كه او را رقیب می‌دانند، می‌كوبند و با عصبانیت خاص و بدور از نزاكت سیاسی و ادب دینی همچنان با توهین به كسانی كه باعث خلق حماسه سیاسی شدند مشغولند و مطالب خیالی دور از واقعیت عینی جامعه را مطرح می‌كنند.

مثلا چه مطالبی؟ می‌توانید به بعضی اشاره كنید؟

اگر به تریبون‌ها گوش كنید و نشریات را ببینید متوجه می‌شوید كه چه مطالبی می‌گویند و هدف آنها چیست.

البته من نمی‌خواهم وارد مصادیق شوم ولی چون اصرار می‌كنید به یك مورد اشاره می‌كنم. اخیرا یكی از افراطیون كه در باب فتنه 88 و 9 دی سخن می‌گفت، گفته است «9 دی» روزی بود كه مردم می‌خواستند برخی را به باغ پسته برگردانند و همان فرد در نماز جمعه گفت كه «راه‌حل برون رفت از مشكلات، خطبه‌های نماز جمعه من است.»این آقا اگر لحظه‌یی به صحنه انتخابات فكر می‌كرد قطعا متوجه می‌شد كه اگر آن آقا رد صلاحیت نشده بود مردم چه كسی را با چه رایی به كجا می‌فرستادند.

 رفتار مردم در انتخابات 24 خرداد نشان داد كه اگر مردم در روز 9 دی به صحنه آمدند برای دفاع از نظام جمهوری اسلامی بود نه برای تثبیت اصولگرایان افراطی ! به‌هر حال این اظهارات و واكنش‌ها نشان می‌دهد افراطیون نتوانسته‌اند خود را با خواست مردم تطبیق دهند و معلوم نیست مخالفت‌ها و كارشكنی‌های آنها با برنامه‌های دولت تا كی و تا كجا ادامه دارد. فعلا حركاتی انجام می‌دهند كه خلاف مصالح ملی و بعضا امنیت ملی است. از نظر سیاسی طیف مقابل از پیروزی در انتخابات 24 خرداد شاد است و به همین دلیل بعضا مطالبی در نشریات این طیف نیز منتشر می‌شود كه متاثر از شادی به خاطر پیروزی و بعضا خلاف مصالح ملی است.

 البته دلایل هر كدام از جریان‌های سیاسی متعدد است ولی در حوصله یك سوال و یك گفت‌وگو كوتاه نیست. اما من برای توجه بهتر با ذكر خاطره‌یی شرایط امروز را با دوران بعد از جنگ تحمیلی مقایسه می‌كنم. می‌دانید من از سال 1360 تا سال 1372مسوول رسانه ملی بودم در حقیقت تقریبا تمامی‌ سال‌های جنگ تحمیلی و پنج سال بعد از جنگ تحمیلی مسوول رسانه ملی بودم در دوران جنگ به دلیل شرایط جنگ فضای خاصی بر كشور حاكم بود و پس از پذیرش قطعنامه در سال 1367 و آتش بس و پایان جنگ فضای عجیبی در كشور حاكم شد. مردم بسیار شاد و امیدوار شدند و در عین حال توقعات زیادی از مسوولان داشتند از نظر سیاسی همه از خاتمه جنگ راضی و شاد بودند اما امكانات اقتصادی بسیار كم و ناچیزی وجود داشت كه پاسخگوی توقعات مردم نبود.

شرایط فعلی بعد از 24 خرداد 92 از جهات مختلف یعنی شادی و امیدواری مردم و توقعات مردم، نبود امكانات كافی برای پاسخگویی به نیازهای مردم مشابه رخداد پذیرش قطعنامه و خاتمه جنگ است. تفصیل این مطلب و حتی مقایسه شرایط در حوزه‌های مختلف می‌تواند در پروژه‌های تحقیقاتی مطرح باشد. البته در اینجا عمدتا مقایسه‌ام، مقایسه شرایط روانی حاكم بر جامعه و نیز توقعات مردم و امكانات متناسب با توقعات مردم است. قصد بحث كمیت‌ها را ندارم. با این توضیحات می‌توانید وضعیت فعلی را نیز شبیه‌سازی و بعد نتیجه‌گیری كرد. از نظر فرهنگی و اجتماعی هم شرایط مطلوبی بر جامعه حاكم نیست.

اما درباره قسمت دوم سوال شما باید بگویم البته در این 100روز دولت اقدامات فراخور تقدیر مخصوصا در روابط بین‌المللی داشته ولی به نظر من آنچه بیشتر خود را نشان داده مشكلات و سختی كار دولت در این دوره از جهات مختلف است. بخشی از این مشكلات صف‌بندی بعضی جریان‌ها در برابر دولت به‌جای همدلی است كه كاملا محسوس است.

مهم‌ترین چالش‌های دولت در داخل و خارج از كشور كدامند و به‌نظر شما دولت چگونه می‌تواند بر آنها غلبه كند
؟

چالش‌های داخلی دولت، مشكلات اقتصادی آثار باقیمانده از سوء مدیریت دولت قبلی كه در حقیقت در همه حوزه‌ها اعم از سیاسی، فرهنگی، اقتصادی، بین‌المللی و... به‌طور گسترده وجود دارد، فسادهای اقتصادی در دولت گذشته، امروز به معضل جدی پیش روی دولت فعلی تبدیل شده است چون دولت‌های نهم و دهم دولت اصولگرا بود جامعه فسادهای دولتی را ناشی از سوءاستفاده دولت اصولگرا می‌دانند. عواقب این فسادها هیچگاه از دامن اصولگرایان پاك نمی‌شود و برای كوچك كردن یا تحت‌الشعاع قرار دادن فسادها مسائل فرعی و گذشته كه حتی به این دولت هم ارتباط ندارد بزرگنمایی می‌كنند و با بزرگنمایی این‌گونه موارد می‌خواهند آثار سوء‌مدیریت هشت‌ساله اصولگرایان بر كشور را كوچك جلوه دهند و احتمالا نخواهند گذاشت دولت به‌وعده‌های انتخاباتی جامه عمل بپوشاند.

اما در بحث چالش‌های خارجی همچنان‌كه می‌دانید در هشت سال گذشته چند قطعنامه از سوی شورای امنیت سازمان ملل متحد، كنگره امریكا و اتحادیه اروپا علیه كشورمان صادر شده است كه البته این قطعنامه‌ها توسط كشورهای دیگر هم اجرایی شده و آثار سوء این قطعنامه بر بخشی از فعالیت‌های كشور سایه افكنده و مشكلاتی را به وجود آورده است. همچنین به‌دلیل همین قطعنامه‌ها مشكلاتی برای ایرانیانی كه به خارج می‌روند یا مقیم كشورهای دیگر هستند ایجاد شده است. حتی وضعیت دانشجویان ایرانی با مشكلاتی مواجه شده است. به‌طور خلاصه قطعنامه‌ها روابط بین‌المللی ما را تحت تاثیر قرار داده به‌گونه‌یی كه روابط قبلی در شان ملت بزرگ ایران نیست. لغو یا بی‌اثر ساختن آثار سوء قطعنامه‌ها یكی از چالش‌های خارجی دولت محسوب می‌شود به ویژه اگر همدلی لازم در داخل وجود نداشته باشد (كه متاسفانه این روزها وجود ندارد) دشمن بیشتر از این شرایط سوءاستفاده خواهد كرد.

به‌نظر شما در دوسال باقیمانده به عمر مجلس تا چه حد امكان افزایش تنش میان مجلس و دولت خصوصا از سوی تندروانی كه در مجلس حاضر هستند، وجود دارد؟


تجربه این چند ماهه دولت با مجلس نشان داد كه نه كل مجلس اما اشخاص یا نمایندگانی در مجلس حضور دارند كه به دلایلی كه در سوالات قبلی به آن اشاره كردم كمتر راه میانه برای همكاری با دولت را دارند و به دنبال ایجاد فضایی هستند كه دولت را بیشتر سرگرم مسائل فرعی كنند تا مسائل اصلی. تا اینكه مسائل اصلی كه در دولت گذشته اتفاق افتاده است كمتر خودش را نشان دهد. طرح این مقدار سوال از دولت به‌طوری كه رسانه‌ها به آن اشاره كرده‌اند و احضار این تعداد وزرا در این فاصله كوتاه و اصولا هنوز دو یا سه ماه از تشكیل دولت نگذشته چند برابر دوره‌های مشابه است.

ما می‌بینیم مرتب طرح استیضاح وزیر یا وزرایی مطرح می‌شود حالا واقعی است یا خیر اما بالاخره وقتی این مسائل مطرح می‌شود اثر مطلوبی بر یك وزارتخانه ندارد چون سست كردن یك وزیر به معنی سست كردن همه اركان آن وزارتخانه از معاون و مدیركل و غیره است. بعد ما می‌بینیم در وزارتخانه‌های استراتژیك و مهم ما استیضاح بعضی وزرا مطرح و حتی امضا جمع شده ولی بعد آن را منتفی كرده‌اند. گرچه توجیه مجلس حق داشتن این قوه در سوال كردن است ولی ما می‌گوییم مجلس حق دارد ولی دولت هم حق دارد و بیشتر از دولت و مجلس مردم حق دارند كه فضای آرامش در كشور حاكم و مسائل و مشكلات مردم حل شود.

مردم بیشترین حق را دارند تا بسیاری از ناملایمات، بسیاری از مشكلات اقتصادی، سیاسی و فرهنگی كه امروز بر جامعه حاكم است با تدبیر حل شود و كاهش پیدا كند. نه اینكه چون كاندیدای اصولگرا رای نیاورده و قوه‌مجریه به گروه دیگری واگذار شده آنها تمام تلاش‌شان را برای ناكارآمد نشان دادن دولت بكنند و مانع از انجام وظیفه دولت شوند. بنابراین من ضمن تایید حق مجلس در عین حال به حقوق مردم و مهم‌تر از حقوق‌شان به خواست مردم اشاره می‌كنم. حالا من سوال می‌كنم آیا خواست مردم در این شرایط چیست؟ آیا خواست مردم الان مجازات مفسدانی است كه میلیاردها تومان و حتی میلیارد‌ها دلار از بیت‌المال سوءاستفاده كرده‌اند كه این روزها در رسانه‌ها مطرح است یا اینكه مثلا به خاطر یك انتصاب در یك وزارتخانه وزیری را استیضاح كنید و در مجلس جو نامناسبی را فراهم كنیم؟

 بنابراین مهم این است كه به اولویت‌ها توجه شود. اگر بخواهیم به اولویت‌ها توجه كنیم امروز وظیفه همه قوا و نیروها این است كه در برابر تهدیدات و شیطنت‌های خارجی در برابر حل مشكلات داخلی و مسائل اقتصادی، همدل و همراه باشیم. بالاخره اگر ما امسال را «حماسه» نامگذاری كردیم باید واقعا در این سال حماسه خلق كنیم. یكی از این حماسه‌ها سیاسی است. بسیاری از دوستان انتخابات ریاست‌جمهوری را به عنوان حماسه سیاسی قلمداد می‌كنند اما حماسه دوم حماسه اقتصادی است. حماسه اقتصادی مثل حماسه سیاسی راحت نیست كه در یك زمان باشد بلكه یك بستر طولانی و شرایط متفاوت و ویژه را می‌طلبد. بنابر‌این توقع مردم از نمایندگان‌شان در مجلس و دستگاه‌های مختلف این است كه در این جهت حركت كنند.

با توجه به كار اجرایی كه داشته‌اید و به سختی‌ها و پیچ و تاب‌های كشور واقف هستید چه زمانی نیاز است تا آثار سوء مدیریت دولت گذشته را از بین برد؟


در ادبیات فارسی ما كه اتفاقا تنها در ادبیات ما هم نبوده و درواقع جمله‌یی بین‌المللی است آمده است كه تخریب و خراب كردن راحت است اما ساختن بسیار مشكل. متاسفانه ما شاهد این هستیم كه وضعیت كشور در دولت گذشته در همه زمینه‌ها بسیار به‌هم ریخته است. الان درحوزه اقتصاد وضعیت تولید بسیار بد است وضعیت رشد اقتصادی وضعیت نقدینگی جامعه، نرخ بیكاری، تورم و... بسیار بد است یعنی مشكلاتی كه امروز در جامعه وجود دارد و از آثار سوء‌مدیریت گذشته بوده، بسیارند. حالا اگر بخواهیم مشكلات اقتصادی را حل كنیم، باید تولیدی كه از بین رفته است را دوباره بازسازی كنیم. ما در برنامه‌های پنج‌ساله پیش‌بینی كرده بودیم كه رشد اقتصادی كشور سالانه هشت درصد باشد برنامه چشم‌انداز20‌ساله یا 1404 بااهدافی كه در آن تدوین شده بود، تحقق یابد اما حالا ما می‌بینیم رشد اقتصادی منفی بوده است یعنی به‌جای اینكه هشت درصد باشد منفی دو و منفی سه بوده است.

 فاصله بسیار زیادی بین رشد اقتصادی و اهداف سند چشم‌انداز بوده است. این فاصله سبب شده كه به تبع آن تورم در كشور ایجاد شده و نرخ بیكاری در كشور بالا برود. امروز نرخ بیكاری در بین جوانان و تحصیلكرده‌ها رقم بسیار بالایی بوده و از متوسط كشور بسیار بالاتر است عمده بیكاران جوانان هستند. مشكلات اجتماعی از جمله طلاق و ازدواج برای جوانان وجود دارد. حل این مسائل هم بسیار هزینه‌بر است و هم‌زمان‌گیر. بنابراین نمی‌توان به همان سرعتی كه این موارد خراب شده است به همان سرعت باز‌سازی شود زمان می‌گیرد. حوصله می‌خواهد و بالاتر از اینها منابع مالی زیاد و برنامه‌های احیاگرانه می‌خواهد. مثلا وقتی كه یك تولید‌كننده سرخورده می‌شود ورشكست می‌شود و كارش را تعطیل می‌كند، اگر دوباره بخواهد نیروی خود را تجدید كند، امكاناتش را فراهم سازد، بدهی‌اش را و تولیدش را راه‌اندازی كند، در یك ظرف زمانی نمی‌تواند همه اینها را محقق كند.

بنابراین 100روز اول دولت را بیش از آنكه به كارهای دولت بپردازیم بر اساس مروری كه روی موضوعات می‌كردم دیدم كه تازه مشكلات خود را نشان می‌دهد. مشكلاتی كه ایجاد شده و در گذشته با دادن آمارهای غلط اجازه نمی‌دادند كه منتشر شود حالا می‌بینیم كه خود را تازه نشان داده‌اند. بنابر‌این حل این مسائل را اگر نگوییم به همان هشت سال زمانی كه خراب كردند نیاز داریم، كمترهم نیاز نداریم. البته بعضی موارد را می‌توان در كوتاه‌مدت حل كرد و دولت هم در حال تلاش است و آمارها هم براساس آنچه اعلام كرده‌اند درباره تورم نقطه به نقطه وغیره. اما با تجاربی كه دارم فكر نمی‌كنم در كوتاه‌مدت دولت بتواند همه مشكلات را از سر راه بردارد و وضعیت را به قبل از سال 84 برگرداند یعنی زمانی كه دولت به اصولگرایان تحویل داده شد شرایط كشور خوب بود اگر بخواهد به آن وضع برگردد زمان خواهد برد.

چه موانعی بر سر این راه وجود دارد؟ تحریم‌ها یا كار‌شكنی‌های داخلی؟

بله سایه تحریم‌ها وجود دارد. علاوه بر آن یكی از مسائل بازدارنده و كند‌كننده عدم همراهی و همدلی برخی گروه‌هاست چون این موانع می‌تواند بلای جامعه باشد. ما همیشه در توصیه‌های امام و رهبری و بزرگان همه جا دعوت به وحدت، همدلی و انسجام شده‌ایم. اگر بخواهیم مشكلات را حل كنیم اگر بخواهیم جامعه خوبی داشته باشیم وحدت و همدلی و انسجام از مسائل مهم آن است. اما اگر اینها جای خود را به تفرقه و چند صدایی بدهد متاسفانه نتایج نامطلوبی در پی خواهد داشت. من امیدوار هستم كه دیگر از بحث انتخابات و چه كسی و چرا و چگونه پیروز و رییس‌جمهور شده است، خارج شویم چون رییس‌جمهوری كه آمده و دولتی كه تشكیل شده است، دولت ملی است و متعلق به همه ملت، همه گروها و جناح‌هاست. همه تصمیم بگیرند در یك جبهه واحد با دشمنی كه در برابر داریم و با مشكلاتی كه در برابر كشور است بایستیم و مشكلات را ‌برداریم.

ارزیابی شما از توافق ژنو چیست؟

توافقنامه هسته‌یی ژنو یك سند پیچیده حقوقی بین‌المللی است كه در مدت بسیار كوتاهی و در چند دور مذاكره فشرده به وجود آمده است. یك طرف جمهوری اسلامی و طرف دیگر 1+5. یعنی مهم‌ترین كشورهای دنیا با انگیزه‌ها و خواسته‌های متفاوت. بنابراین اظهارنظر درباره محتوای این سند یك بحث كارشناسی و حقوقی دقیق بین‌المللی است و نمی‌تواند به شكل ژورنالیستی انجام شود اما من به یك نكته درباره این سند اشاره می‌كنم. می‌دانیم مشكلات ما با دنیای غرب مخصوصا با امریكا از اوایل انقلاب اسلامی بوده است و در هشت سال گذشته به دلایل بعضی رفتارهای مدیریتی این مشكلات تشدید شده است كه منجر به صدور چندین قطعنامه علیه كشور و منافع كشور از سوی شورای امنیت، كنگره امریكا و اتحادیه اروپا شده است. جهت حركت این كشورها منفی و علیه كشورما بوده است.

آنچه از نتایج اولیه توافقنامه ژنو به دست آمده است این است كه تیم مذاكره‌كننده كشورمان توانستند با مهارت فوق‌العاده حركت منفی غرب را متوقف كنند و جهت حركت را تغییر دهند. ممكن است الان جهت حركت هنوز مثبت نباشد ولی حركت منفی متوقف شده است و این دستاورد بسیار بزرگی است كه نصیب تیم مذاكره‌كننده یا كشور شده است. بنابراین باید از آنها حمایت شود. هرگونه تضعیف این تیم خلاف مصالح ملی و حتی امنیت ملی است.

آقای هاشمی آیا شما خاطرات خودتان را می‌نویسید یا نوشته‌اید؟ در صورت مثبت بودن جواب چه وقت آن را منتشر می‌كنید؟

بله من خاطراتم را البته نه به‌صورت روزانه اما مطالبی را بعضا هفتگی یا دو روز یك‌بار یادداشت می‌كردم. من از سال 76 تا 80 خاطراتم را در جایی گفته‌ام كه قسمت‌هایی از آن ضبط شده است. اخیرا جلد اول آن از سوی مركز اسناد انقلاب اسامی منتشر شده است و ان‌شاءالله كه تدوام داشته باشد تا باقیمانده آن را چاپ و منتشر كنم. گرچه ممكن است خاطرات شخصی مثل من به عنوان ذره‌یی در انقلاب هیچ تاثیری نداشته باشد و كاغذ پاره‌یی باشد اما شاید بتوان از گذشته برای آینده استفاده كرد. ضرب‌المثلی است كه می‌گوید: «گذشته چراغ راه آینده است.»


ویدیو مرتبط :
رد صلاحیت هاشمی رفسنجانی

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

روایتی از رد صلاحیت آیت الله هاشمی


سخنگوی سابق شورای نگهبان با اشاره به فرایند ردصلاحیت آیت الله هاشمی در انتخابات ریاست جمهوری و نقش حسن روحانی در این زمینه گفت: آقای روحانی گفتند آقای هاشمی انصراف از انتخابات را قبول نکرده اند که در نهایت ما این موضوع را به صورت رسمی اعلام کردیم.

خبرگزاری مهر: برنامه «شناسنامه» این هفته با حضور دکتر عباسعلی کدخدایی از شبکه سه سیما پخش شد.

کدخدایی در بخش ابتدایی مصاحبه تلویزیونی خود در مورد فعالیت خود در ابتدای پیروزی انقلاب گفت:«ما هم مثل بقیه مردم و در خیل جمعیت مسلمان آن روزها که آرزوی برپایی حکومت اسلامی را داشتند، درگیر حضور در تظاهرات و جمعیت ها بودیم. با برخی از دوستان دوره دبیرستانی و برخی دانشجویان هم در حوزه توزیع کتاب و... در دبیرستان ها هم فعالیت داشتیم. تا مقطع دیپلم در اصفهان زندگی می کردم اما سال 58 با قبولی در دانشگاه به تهران آمدم.»

وی ادامه داد:«آن زمان فضای انقلابی در کشور حاکم بود و نظام مقدس جمهوری اسلامی تازه برپا شده بود. از ترم دوم که انقلاب فرهنگی ایجاد شد و دانشگاه ها هم تعطیل شد، به همراه مرحوم آیت الله زنجانی در بخش حقوقی ستاد انقلاب فرهنگی بودیم. در کنار آن هم مرحوم شهید بهشتی دانشجویان رشته حقوق را در دانشگاه تهران جمع کردند تا آن ها را برای دادگستری جمهوری اسلامی ایران آماده کنند. ما هر چهارشنبه توفیق داشتیم که پای درس قضای شهید بهشتی باشیم. البته چون آن زمان دوره بنی صدر و حوادث اوایل انقلاب بود، گاهی جلسات درس تعطیل می شد و زمان کلاس به پاسخگویی در مورد مسائل سیاسی اختصاص پیدا می کرد.»

کدخدایی همچنین گفت:«یکی از ویژگی های مهم شهید بهشتی نظم بود که در تمام مقاطع آن را رعایت می کردند. ایشان به عنوان یک چهره سیاسی فعال خیلی منظم بودند. دیگر ویژگی ایشان انصافی بود که داشتند. آن زمان با وضعیتی که بنی صدر ایجاد کرده بود درگیری هایی وجود داشت و مدتی هم مخفی شد و در نهایت هم با آن وضعیت (پوشیدن لباس زنانه) فرار کرد. در مدتی که مخفی بود (بنی صدر) نیروهای انتظامی خانم ایشان را در یکی از تظاهرات های خیابانی دستگیر کرده بودند اما در تظاهر اتهامی متوجه وی نبود. مرحوم شهید بهشتی نقل می کردند که آمدند و به ما گفتند خانم ایشان را بازداشت نگه داریم تا آقای بنی صدر از مخفی گاه خارج شود. ما هم گفتیم اگر اتهامی متوجه ایشان نیست نباید او را بازداشت کرد و باید آزاد شود. این نکته نشان دهنده انصاف مرحوم شهید بهشتی است که اگرچه کارهای بنی صدر روشن شده بود اما همچنان اصل عدالت اسلامی را رعایت می کردند.»

مشاور دبیر شورای نگهبان در بخش دیگری از «شناسنامه» در مورد تحصیل در کشور انگلستان گفت:«بعد از دوره هایی که خدمت شهید بهشتی بودیم ایشان اصرار داشتند دوستان در دادسراهای انقلاب که آن زمان نوپا بود، شرکت کنند. من هم حدود شش ماه در دادسرای سپاه پاسداران حضور داشتی و درگیر این مباحث بودم و به عنوان دادیار انجام وظیفه می کردم. بعد از بازگشایی دانشگاه هم درس را ادامه دادم و مقطع کارشناسی را در دانشگاه تهران به پایان رساندم و با اتمام کارشناسی ارشد در دانشگاه شهید بهشتی در امتحان اعزام شرکت کرده و قبول شدم.»

وی افزود:«سال 66-67 عضو سپاه شدم و در وزارت سپاه پاسدارن به عنوان مدیر کل امور حقوقی خدمت می کردم. سال 68 که وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح و وزارت سپاه پاسدارن انقلاب اسلامی ادغام شدند هم به عنوان جانشین معاونت حقوقی منصوب شدم و تا سال 70 آنجا حضور داشتم. در آن سال وزارت علوم اصرار داشت که دانشجویانی که در امتحان اعزام قبول شده اند زودتر تکلیف خودشان را روشن کنند، به همین دلیل سال 70 عازم خارج کشور شدم و مدرک فوق لیسانس و دکتری را در کشور انگلیس کسب کردم.»

هنوز هم برایم روشن نیست که چه کسی من را برای شورای نگهبان معرفی کرد


سخنگوی سابق شورای نگهبان در مورد چگونگی حضور خود در این شورا هم چنین گفت:«هنوز هم برایم چندان روشن نیست که چه کسی من را برای عضویت در شورای نگهبان معرفی کرد. یک بار در کلاس درس بودیم که یکی از دانشجویانم گفت خبرهایی هست که شما می دانید و به ما نمی گویید! گفتم من خبری در اختیار ندارم، او صحبت هایش را اینطور ادامه داد که شما به عنوان عضو حقوق دان شورای نگهبان معرفی شده اید. ایشان برای اثبات حرف خودش رفت و روزنامه همشهری را آورد و دیدیم که اسم ما هم در زمره اسامی معرفی شده است. تا آن روز خودم هیچ اطلاعی نداشتم و هیچ صحبتی با بنده نشده بود.»

وی در پاسخ به این سوال که آیا ارتباط نزدیکی با آیت الله جنتی دارید، گفت:«بعد از عضویت در شورای نگهبان بله! من تعبیری را که از مقام معظم رهبری شنیدم را عرض می کنم. ایشان فرمودند که جناب آقای جنتی از نعم بی بدیل الهی هستند. این تعبیر به نظرم نسبت به شخص ایشان خیلی جامع است. در دوازده سال گذشته شاهد فعالیت ها و اقدامات ایشان بودم. برخلاف چیزی که گاهی اوقات از بیرون به ایشان نسبت می دهند، ایشان انسان بسیار دقیق، منظم و معتقد به رعایت قوانین و مقرارت هستند و در جهت حفظ نظام جمهوری اسلامی ایران از هیچ گونه فداکاری دریغ نمی کنند. ایشان در مباحث کاری بسیار منظم، دقیق و با انصاف هستند و هربار که به اشتباهی برسند، سریعاً در جهت جبران آن اشتباه حرکت می کنند. گاهی انسان در تصمیم گیری های اداری شاید بر اساس یافته هایی که دارد، درست عمل نکند. آقای جنتی در اینگونه موارد خیلی سریع تلاش می کنند که وضعیت اتفاق افتاده را اصلاح کنند. این نکته بسیار مهمی است.»

کدخدایی ادامه داد:« در بحث انتخابات که کسی بنا بر مستندات و مواردی که بوده صلاحیتش مورد تایید واقع نمی شد و ما آن را اعلام می کردیم، اگر بعد از مدتی متوجه می شدند (آقای جنتی) که مستندات ما درست نبوده، آن فرد را صدا می زدند و از او حلالیت می طلبیدند و می گفتند اگر من در آینده باشم حتماً جبران خواهم کرد. فکر می کنم این برای همه ما می تواند یک سرمشق باشد که اگر دیدیم در مورد کسی اشتباهی صورت گرفته، در صدد جبران برآییم.»

مشاور دبیر شورای نگهبان در بخش دیگری از مصاحبه تلویزیونی خود اظهار داشت:« در سال های اخیر ما تلاش کردیم شورای نگهبان در ظرفیت پاسخگویی خود عمل کند و سوالات مربوط به شورای نگهبان پاسخ داده شود تا نوعی شفافیت را در مورد آرای شورای نگهبان در اذهان عمومی ایجاد کنیم.»

وی ادامه داد:«نگاه فقهای محترم این است که ما در شورای نگهبان یک تکلیف شرعی داریم و آن را انجام می دهیم، نسبت به آن هم دقت می کنیم و شاید ضرورتی وجود ندارد که همه مسائل مطرح شود. اما فضا و افکار عمومی ِ امروز می طلبد که توضیحات بیشتری داده و مطالب بیشتری روشن شود. فکر می کنم ما هنوز با رسیدن به نقطه  مطلوبی از پاسخگویی و شفافیت شورای نگهبان فاصله داریم. این موضوع نیاز به کار بیشتری دارد که بخشی از آن به فعالیت رسانه ها مرتبط است. شورای نگهبان این آمادگی را دارد و در چند سال گذشته اقداماتی در این جهت صورت گرفته است. الان هم این آمادگی بیشتر شده تا شورای نگهبان به عنوان مرجعی که مسولیت های مختلف و مهمی را برعهده دارد، بتواند به خوبی پاسخگوی مردم باشد.»

رهبری بارها بر انتشار مشروح مذاکرات شورای نگهبان تاکید فرموده اند

کدخدایی در بخش دیگری از مصاحبه تلویزیونی خود در مورد موضوع انتشار عمومی جلسات شورای نگهبان هم اینطور گفت:«سال هاست پیگیر این موضوع هستیم اما چون قانون نداریم و در بخش هایی قانون برخلاف این مساله است، نمی توانیم اقدامی را انجام دهیم. مثلاً مذاکرات مجلس شورای اسلامی با استناد به چیزی که در قانون اساسی آمده است باید علنی باشد. پیشنهاد من است که نه فقط در بخش قوانین که بخش رسیدگی به صلاحیت ها هم اگر خود ِ داوطلبین مشکلی نداشته باشند و به گونه ای نباشد که خلاف شرع باشد، مذاکرات مربوط به رسیدگی به صلاحیت ها منتشر شود.»

وی ادامه داد:«یکی از عذرهایی که در این خصوص داریم این است که به هرحال در بررسی صلاحیت ها سوابق افراد مطرح می شود و مواردی عنوان می شود که گاهی حیثیت فرد را مورد توجه قرار می دهد و انتشار آن به نوعی خلاف شرع تلقی می شود. از طرف دیگر قانون هم حکم نکرده که مشروح مذاکرات به صورت علنی منتشر شود. در مورد تصویب قوانین مشروح مذاکرات در حال بررسی و تدوین است و تا الان برخی از آن ها هم منتشر شده است. یعنی ما مشروح مذاکرات شورای نگهبان نسبت به بررسی قوانین و مصوبات مجلس را تا حدودی انجام داده ایم.»

کدخدایی در پاسخ به این سوال که آیا نظر مقام معظم رهبری در این زمینه گرفته شده یا خیر هم گفت:«مقام معظم رهبری بارها بر انتشار مشروح مذاکرات شورای نگهبان تاکید فرموده اند. ایشان هم در سال 79 در ملاقاتی که با اعضای وقت شورای نگهبان داشتند تاکید کردند انتشار این مذاکرات برای مردم و کارشناسان خوب و مفید است و هم در دیداری که اخیراً ما توفیق داشتیم ودر خدمتشان بودیم تاکید کردند که مشروح مذاکرات منتشر شود. همانطور که عرض کردم بخشی از مذاکرات به صورت پراکنده منتشر شده است و امیدواریم در دوره های جدید به صورت منظم و مجموعه های روشن این مذاکرات منتشر شد.»

مشاور دبیر شورای نگهبان در بخش دیگری از «شناسنامه»  در مورد ضرورت وجود شورای نگهبان هم یادآور شد:«کسی که نهاد و سازه ای را ایجاد می کند، مترصد وجود نظارتی است که این نهاد یا سازه از ساخت اولیه خود منحرف نشود و ویژگی های ابتدایی خود را از دست ندهد. در مباحث نظری هم ما همین وضعیت را داریم. همه نظام های سیاسی تلاش می کنند برای حفاظت و صیانت از قانون اساسی که به عنوان میثاق ملی مطرح است و برای آن زحمات و فداکاری های زیادی صورت گرفته، سازمان یا نهادی را ایجاد کنند. در کشور ما این مساله اهمیت بیشتری پیدا می کند چون ما نگران اجرایی شدن موازین اسلامی هم هستیم. شاکله اصلی حکومت اسلامی اجرای قوانین اسلامی بوده و هست. طبیعتاً برای نظارت بر اینکه آیا موازین و مقررات اسلامی رعایت می شود یا خیر و برای اینکه نظارت شود بر خود ِقانون اساسی که آیا همانطور که برنامه ریزی و تدوین شده اجرایی می شود یا خیر، شورای نگهبان در کشور ما شکل گرفته است که با حضور فقهای محترم هم کار نظارت فقهی را انجام می دهد و هم بر قانون اساسی نظارت می کند که انحرافی صورت نگیرد و از این طریق از قانون اساسی که بر اساس خواست مردم مسلمان کشور شکل گرفته صیانت می شود.»

وی افزود:«در نظام های دیگر هم به همین شکل است. یعنی اصل نظارت، پاسداری و صیانت از قانون اساسی همه جا هست اما هر کشوری با روش خود این کار را انجام می دهد. مثلاً نظام آمریکا یک نظام قضایی است و دیوان عالی کشور این وظیفه را برعهده دارد. در فرانسه شوراهایی مشابه شورای نگهبان وجود دارد که از نگاه قانون اساسی به مسائل نگاه می کنند و... همه کشورها به نوعی مکانیزمی را برای نظارت بر قانون اساسی خود لحاظ کرده اند. شورای نگهبان برای ما هم به عنوان یک تجربه بشری به حساب می آید و هم در قانون اساسی مشروطه هم این سابقه وجود داشته است. آن زمان هم اسلام شناسان معتقد بودند باید مقرراتی که در مجالس شورا وضع می شود باید با موازین اسلامی تطبیق داده شود.»

کدخدایی ادامه داد:«هم حضرت امام و هم مقام معظم رهبری همیشه بر اهمیت جایگاه شورای نگهبان تاکید داشته اند.»

برای عدم انتشار علت ردصلاحیت عذرشرعی داریم

مشاور دبیر شورای نگهبان در ادامه مصاحبه تلویزیونی خود در پاسخ به این سوال که چرا وقتی برخی افراد از شورای نگهبان درخواست بیان علل رد صلاحیت خود را مطرح می کنند، شورا این کار را انجام نمی دهد، گفت:«ما در این گونه موارد عذر شرعی داریم. در رابطه با مسائلی که در مورد اشخاص مطرح می شود ممکن است بحث های اخلاقی، اقتصادی و... باید که با حیثیت فرد و خانواده اش ارتباط دارد. ما نمی توانیم جزئیات را آشکارا در رسانه ها بیان کنیم چون حقی از آن داوطلب تضییع می شود.البته ما این مسائل را به خودشان می گوییم و به جرات می گویم هیچ کسی نیست که درخواست کرده باشد تا علل رد صلاحیت وی را بگوییم و ما این کار را نکرده باشیم. هر کسی به هر نوعی چه در شهرستان ها و چه در تهران این موضوع را پیگیری کرده باشد، ما به او جواب داده ایم.»

وی ادامه داد:«رسانه ای کردن این مسائل که مثلاً آقای فلانی به دلیل این مساله اخلاقی رد صلاحیت شده اشاعه فحشا صورت گرفته و خلاف شرع و قانون است. حیثیث خانواده فرد هم از این جهت متضرر می شود. از طرف دیگر ما در این مورد از جهت قانونی هم تکلیفی برای اعلام علل رد صلاحیت ها نداریم. قانون فقط تکلیف کرده که موارد به خود ِ فرد اعلام شود و طی مکانیزم تعیین شده توسط قانون این موارد به اطلاع فرد می رسد.»

مشاور دبیر شورای نگهبان همچنین در بخش دیگری از «شناسنامه» اظهار داشت:«ما در شورای نگهبان دو سیستم رای گیری داریم. یکی رای گیری عادی است که در رابطه با مصوبات مجلس و بررسی صلاحیت ها صورت می گیرد که نصاب آن نصف+یک است. اگر آراء مساوی باشد و شش نظر مصوبه را مغاییر قانون اساسی بدانند و شش نفر این نظر را نداشته باشند، رای به تصویب مصوبه داده می شود. در مورد صلاحیت ها هم اگر ما هفت رای مبنی بر عدم تایید صلاحیت فرد نداشته باشیم ، رای به احراز صلاحیت داده می شود.»

وی ادامه داد:« شیوه رای گیری دیگری هم در شورا وجود دارد که در مورد تفسیر است و نصاب آن سه چهار آراست. زمانی که تفسیر اصول قانون اساسی مطرح می شود ما نیازمند سه چهارم آراء هستیم.»
کدخدایی همچنین گفت:«وقتی اعلام می کنیم فلان مصوبه مجلس با قانون اساسی مغایرت دارد به این معنی نیست که هر 12 نفر عضو شورا این مصوبه را مغایر می دانند بلکه حداقل 7 نفر از اعضای شورای نگهبان چنین نظری دارند.»

مشاور دبیر شورای نگهبان در پاسخ به این سوال محمدحسین رنجبران که آیا تا به حال پیش آمده که برای تایید یا رد صلاحیت فردی به شورای نگهبان فشار آورده شود، گفت:«برای رد صلاحیت باید مستندات ارائه شود و با اینکه بیایند و بگویند ایشان این وضعیت را دارد و این مسائل در موردش مطرح است، کفایت نمی کند. حتی وقتی مراجع رسمی گزارشی را ارسال می کنند، اگر تردیدی وجود داشته باشد، از آن مرجع تقاضا می شود جزئیات گزارش را ارسال نماید تا در نهایت آقایان به جمع بندی برسند. ملاک نظر اعضای محترم شروای نگهبان است. بنابراین در جهت رد یاعدم احراز صلاحیت، تنها فشاری که وجود دارد اسناد و مدارک است. اگر این اسناد و مدارک وجود داشته باشد، صلاحیت تایید نمی شود و در غیر این صورت توجهی به حرف ها نمی شود.»

وی افزود:«در جهت تایید صلاحیت ها خیلی از افراد ممکن است به دلیل شناخت ظاهری که از اشخاص دارند، بعد از رد صلاحیت آن ها با اعضای شورای نگهبان تماس بگیرند و شهادت دهند که فلان شخص را می شناسید. اما فردی که در شورای نگهبان هست، به جز شهادت افراد مطالب و مدارک دیگری را هم در اختیار دارد. گاهی ما نمی توانیم این مسائل را به فرد واسطه اعلام کنیم چون این هم اشاعه فحشاست. اینجاست که دشواری کار شورای نگهبان و مشکلی که برای شورای نگهبان به وجود می آید، بزرگ می شود. گاهی وقت ها برخی افراد خیال می کنند شورای نگهبان در یک محیط در بسته و بدون توجه به هیچ گونه مساله ای تصمیم گیری می کند.»

کدخدایی همچنین گفت:«اگر فرد واسطه از مقامات باشد انتظار بیشتری از شورا دارد. مواردی از این دست بوده که برخی از آقایان می گویند فلانی را ما می شناسیم و با او سابقه کار داریم و ما هم در جواب می گوییم مسائلی هم هست که ما به صورت مستند در اختیار داریم. مثلاً در مورد انتخابات مجلس نهم با فشارهای زیادی روبه رو بودیم.»

سخنگوی سابق شورای نگهبان در ادامه مصاحبه تلویزیونی خود در پاسخ به این سوال رنجبران که پرسید آیا تا به حال پیش آمده که در رد صلاحیت افراد اشتباه شده باشد، گفت:«همه ما انسان هستیم و انسان هم جایز الخطاست. به ندرت مواردی اتفاق افتاده است. دلیلش هم این بوده که در اکثر موارد مستنداتی به دست ما رسیده که بعد از انتخابات مشخص شده این مدارک صحت چندانی نداشته است. یا مثلاً یکی از دستگاه هایی که مسئول ارائه گزارش ماست، در ابتدا گزارشی را به ما اعلام می کند و اعضا هم بر اساس آن نظری را اعلام می کنند اما بعدها آن دستگاه و نهاد اعلام می کند که این گزارش صحیح نبوده! البته ما در مدتی که برای بررسی صلاحیت ها در اختیار داریم تلاش می کنیم از همه جهات صلاحیت را مورد بررسی قرار دهیم تا چنین مشکلاتی پیش نیاید. فکر می کنم طی سال های اخیر این موارد به حداقل (عدم) رسیده بود.»

عباسعلی کدخدایی در مورد عملکرد شورای نگهبان در مراحل مختلف انتخابات سال 88 هم اینطور گفت:«به جز اینکه ممکن است در شورا نوعی اختلاف نظر قانونی وجود داشته باشد، نکته چندان مهمی را در این مورد نداشتیم. شورای نگهبان خوشبختانه تا کنون با انسجام و صدای واحد در بیرون جلوه کرده است. ممکن است اعضاء نظرات مختلفی داشته باشند اما در نهایت رای گیری که در شورا صورت می گیرد آخرین نظر است. بارها اتفاق افتاده که بنده نسبت به فردی یک نظری داشتم که آن نظر در شورا رای نیاورده است. همه اعضا تابع نظر نهایی هستیم.»

در سال 88 یکی از اعضای شورای نگهبان اصرار داشت ما نتیجه انتخابات را قبل از فرصت قانونی اعلام کنیم


وی ادامه داد:«در سال 88 اختلاف نظر زیاد بود. در آن سال چون مباحث به قول معروف کش دار شد و عده ای آگاهانه یا ناآگاهانه به مسائل دامن زدند و فتنه 88 اتفاق افتاد، این اختلاف نظرها وجود داشت. روز دوشنبه بعد از انتخابات بود که یکی از اعضای شورا اصرار داشت که ما نتیجه را سریع تر اعلام کنیم. ما هم گفتیم باید در فرصت قانونی مسائل بررسی شود و ببینیم اگر خدایی نکرده اشکالی صورت گرفته آن را برطرف کنیم، ما نمی توانیم یک سویه عمل کنیم. این مساله ادامه پیدا کرد و بقیه اعضا هم قبول کردند و اگر یادتان باشد مقام معظم رهبری فرمودند مدت بیشتری برای بررسی اسناد و مدارک در نظر گرفته شود که این کارهم صورت گرفت و اعضای شورای نگهبان بعد از مدت قانونی و مهلت تمدید شده ای که مقام معظم رهبری فرمودند شورای نگهبان نظر خود را اعلام کرد.»

کدخدایی در بخش دیگری از مصاحبه تلویزیونی خود در واکنش به این صحبت که برخی معتقدند حمایت اعضای شورای نگهبان از یک نامزد خاص روی فضای کلی انتخابات تاثیر منفی می گذارد، گفت:«در مقام داوری و قضاوت باید ببینیم داور یا قاضی از کجا باید بی طرف باشد. داور باید در مورد بررسی موضوع و صدور رای باید بی طرف باشد و در سایر جهات هیچ اشکالی ندارد که یک داور به یک طرف دعوا تمایل داشته باشد. البته این مسائل نباید بیان شود اما ثابت نشده که این موضوع خلاف است. اعضای محترم شورای نگهبان بنا بر اقتضاعات سمت های دیگری هم دارند. باید ببینیم در عمل قضاوت و داوری، این افراد تخلفی انجام داده اند یا خیر؟ اگر در مقام قضاوت تخلفی صورت نگرفته، صرف بیان یک مطلب اشکالی ندارد. ممکن است شما بگویید بهتر بود این کار انجام نمی شد که ما هم این حرف را قبول داریم. همان موقع با برخی از آقایان که صحبت می کردیم، از دوستان خواهش می کردم در این زمینه ها ورود پیدا نکنند. مثلاً آن زمان (88) دو نفر از اعضای شورای نگهبان در دولت بودند ( یکی وزیر و دیگری معاون رئیس جمهور) خب واضح است که وزیری که در کابینه حضور دارد از دولت حمایت می کند. معاون رئیس جمهور هم از کابینه حمایت خواهد کرد و این طبیعی است. اما آیا در مقام قضاوت در شورای نگهبان هم همینطور بودند؟ بنده عرض می کنم که چنین مساله ای اتفاق نیفتاده است.»

وی ادامه داد:«در مورد انتخابات سال 88 ما دو مرحله داشتیم. یکی بررسی صلاحیت و دیگری بررسی انتخابات انجام شده! در بررسی صلاحیت ها چطور این آقایان رای آوردند؟ کسانی که به صلاحیت این افراد رای دادند همان کسانی بودند که صحت انتخابات را بررسی کردند. چطور می شود در جایگاه بررسی صلاحیت ها شورای نگهبان به صلاحیت این نامزدها رای داده و بی طرفی رعایت شده اما در زمینه بررسی صحت انتخابات بی طرفی رعایت نمی شود؟طبیعتاً این موضوع قابل قبول نیست. واقعیت این است که وضعیت سال 88 وضعیتی بود که در سایر ادوار هم اتفاق می افتاد. مگر انتخابات قبلی چگونه بود؟ پیش از این همه افراد می آمدند و صحبت می کردند اما در نهایت شورای نگهبان کار خودش را انجام می داد. من خدمت یکی از آقایان بزرگان که در آن زمان معترض بودند گفتم شما مطئمن باشید شورای نگهبان فقط وظایف قانونی خود را انجام داده و جانبداری نمی کند.»

نمایندگان کاندیداهای معترض خواهان برگزاری مجدد انتخابات بدون حضور احمدی نژاد بودند

مشاور دبیر شورای نگهبان در پاسخ به این سوال که شورای نگهبان چه کاری در جهت بررسی صحت وسقم ادعای تقلب در انتخابات 88 انجام داد هم گفت:«در جلساتی که در آن زمان با نمایندگان کاندیداها داشتیم، دوستان در آن زمان خواهان ابطال انتخابات و برگزاری مجدد انتخابات بدون حضور آقای احمدی نژاد بودند. سال 88 مشکل ما این بود که گزارش مشخص و معینی به ما داده نشده بود و گزارشاتی نظیر این که در فلان شعبه یک ساعت زودتر بسته شده و... ارسال شده بود که در همه انتخابات ها معمول است واگر لازم باشد همان موقع برخورد می کنیم.»

وی ادامه داد:«روز جمعه ای که انتخابات برگزار شد، یکی از نامزدها اعلام کرد که من با اکثریت زیادی از آراء برنده انتخابات هستم. این موضوع یک مقدار فضا را تغییر داد. از فردای آن روز ما جلساتی برگزار کردیم تا این موضوع را بررسی کنیم. با روسای ستادها هم تماس گرفتیم و در مورد بیان این مطلب سوال کردیم.»

کدخدایی در پاسخ به این سوال که آیا چنین موردی را پیش بینی می کردید هم گفت:«پیش بینی قانونی نه اما قبل از انتخابات خبرهایی داشتیم که احتمال می دادیم اتفاقاتی بیفتد. این مطالب را با برخی از مسولین کشور هم مطرح کردم که ظاهراً قرار است اتفاقاتی بیفتد و باید بیشتر مراقبت کرد.»

وی افزود:«در هر صورت فردای آن روز (شنبه) اعلام کردند که ما به روند انتخابات اعتراض داریم و خواستار ابطال انتخابات هستیم! چیزی که در کشور ما سابقه نداشته است. اینکه بگویند به خاطر تقلب در انتخابات باید آن را ابطال کرد در هیچ کشوری سابقه ندارد. تقلب نیاز به مدرک است! یک روز قبل از انتخابات، نماینده یکی از نامزدها که الان هم وزیر است نزد من آمد و گفت ما به انتخابات اعتراض داریم چون یکی از نامزدها در مناظره با لحنی بد صحبت کرده است. ما گفتیم این چیزی نیست که بخواهیم ایراد بگیریم اما ایشان اصرار داشت که صلاحیت آن نامزد به دلیل اینکه در مناظره با آن لحن صحبت کرده، باید رد صلاحیت شود. ما گفتیم برای رد صلاحیت نیازمند عدله محکمی هستیم اما ایشان گفتند چون در آن مناظره مطالب توهین آمیزی بیان شده، بیاد رد صلاحیت شود. ما هم در پاسخ گفتیم اگر توهین صورت گرفته باید به قوه قضاییه ارجاع داده شود قوه قضاییه نظر خود را بیان کند.»

کدخدایی ادامه داد:«برای اطمینان خاطر ایشان گفتم شما گزارش خود را به قوه قضاییه ارائه کنید،ایشان گفتند ما این گزارش را به دادستان کل کشور (دری نجف آبادی) ارسال کرده ایم. من همان موقع با ایشان تماس گرفتم و گفتم اگر ممکن است زودتر این گزارش را بررسی کنید و نتیجه آن را به ما اعلام کنید. به ایشان هم گفتم اگر محکمه ای چنین اتهامی را ثابت کرد، قطعاً شورای نگهبان نسبت به آن اظهار نظر خواهد کرد، ولو اینکه یک روز به انتخابات باقی مانده است. آقای دری اشاره کردند که من این گزارش را به مرجع مربوطه ارسال کرده ام و منتظریم تا رسیدگی شود. در نهایت پاسخی برای ما نیامد و هیچ محکومیتی نسبت به این مساله به دست ما نرسید. ما به چه دلیل می توانیم فردی که یک دوره رئیس جمهور بوده است را رد صلاحیت کنیم؟»

وی همچنین گفت:«روز شنبه که این اتفاقات افتاد از دوستان خواستیم اسناد و مدارک خود را ارائه کنند اما اسناد و مدارکی به دست ما نرسید و فقط گزارش هایی جزئی ارائه شد که معمولاً در همه انتخابات ها اتفاق می افتد. وقتی ما مساله را پیگیری کردیم و از نامزدها به صورت کتبی خواستیم که بیایند و توضیح دهند که شرایط به چه صورت است، نامزدها نمایندگانی از سمت خودشان معرفی کردند. آقای محتشمی پور، آقای علی اوسط هاشمی و آقای کرباسچی و آقای دانش جعفری کسانی بودند که از طرف نامزدها معرفی شدند و در شورای نگهبان جلساتی با آن ها برگزار کردیم. (آقای احمدی نژاد هم به دلیل اینکه اعتراضی نداشتند نماینده ای معرفی نکردند.) در همان جلسه اول که ما پرسیدیم خواسته شما چیست؟ گفتند ابطال انتخابات. ما هم گفتیم ابطال انتخابات که امکانپذیر نیست! شما باید صحبتی کنید و مدرکی ارائه کنید که مستند باشد. گفتند نه ما شورای نگهبان را هم قبول نداریم! خب شما شورای نگهبان را که قبول ندارید، خواستار ابطال انتخابات هم که هستید، اینطور که سنگ روی سنگ بند نمی شود! شورای نگهبان همان شورای نگهبانی است که صلاحیت این نامزدها را تایید کرده است. چطور در زمان تایید نامزدها شورای نگهبان مورد تایید بود و الان که زمان بررسی صحت انتخابات است می گویید نه؟!»

کدخدایی اظهار داشت:«شنبه بعد ما از نامزدها درخواست کردیم به صورت شخصی در جلسه عمومی شورای نگهبان حاضر شوند و مسائل مورد نظر خود را بیان کنند. اما از بین نامزدها فقط آقای رضایی به شورای نگهبان آمدند و مطالب خود را بیان کردند و دو نامزد دیگر در شورای نگهبان حاضر نشدند. عمده نظر آقای رضایی هم این بود که در برخی استان ها بازشماری آراء صورت بگیرد که این کار هم برای ایشان انجام شد. وقتی این کار در یکی- دو استان آغاز شد آرای ایشان مقداری کاهش پیدا کرد و خود ایشان اعلام کردند که نمی خواهم این بازشماری ادامه پیدا کند که ما هم دستور توقف را صادر کردیم.»

مشاور دبیر شورای نگهبان با بیان اینکه این وضعیت ادامه داشت و به آشوب های خیابانی منجر شد، گفت:«وقتی به صورت مکتوب از دوستان درخواست می کردیم که شکایات و گزارشات خود را به صورت مستدل به ما ارائه کنید، این کار را نمی کردند و می دیدیم بیانه شان در بی بی سی فارسی منتشر می شود.»

وی ادامه داد:« وقتی این مسائل را می دیدیم تعجب می کردیم چون شورای نگهبان همان نهادی است که در مرحله اول صلاحیت شما را تایید کرده است. الان هم همان شورای نگهبان است، چطور در پاسخ به نامه های رسمی شورای نگهبان می روید به بی بی سی فارسی و رسانه های ضد انقلاب بیانیه می دهید؟ در ادامه ما پیشنهاد تشکیل یک هیات ویژه را مطرح کردیم که با نظر نامزدهای معترض مسائل را بررسی نماید و در نهایت نتیجه را اعلام کند. این هیات با حضور افرادی مثل آقای دکتر حداد، آقای ابوترابی، دکتر ولایتی و... تشکیل شد. آقای کروبی صبح روز شنبه بیانیه ای صادر کرد که اگر دو نفر از اعضای این شورا تغییر کنند، نتیجه تحقیقاتش را قبول خواهیم کرد. بعد از ظهر آقای موسوی اعلام کردند که ما خواستار ابطال انتخابات هستیم و این هیات را قبول نداریم. آقای کروبی هم اطلاعیه ای که صبح منتشر کرده بودند را پس گرفتند و گفتند انتخابات به دلیل تقلب باید باطل شود.»

کدخدایی افزود:«این هیات در نهایت مساله را بررسی کرد و به بازشماری ده درصدی آراء در مقابل دوربین های تلویزیونی منجر شد.»

مشاور دبیر شورای نگهبان در پاسخ به این سوال مجری برنامه که از او پرسید به عنوان یک حقوق دان بزرگترین جرم این افراد را چه می دانید، گفت:«ما در بحث های قانونی باید موضوع را به دادگاه رسیدگی کننده ارجاع دهیم. من در مقام قضاوت نیستم. آنچه مشخص است این است که به هرحال یک آشوب و مواردی خلاف قانون اتفاق افتاد. نکته مهم این است که این دو نفر مسبب اصلی این مسائل بودند. من نمی توانم به عنوان قاضی نظر بدهم اما پیشنهادم این است که حتماً باید محکمه ای شکل بگیرد. الان یک اقدام تامینی و موقتی برای حفظ جان و امنیت این افراد و همچنین رعایت نظم عمومی صورت گرفته است اما باید محکمه ای صالح تشکیل شود تا به اتهامات این دو نفر رسیدگی کند و این دو نفر پاسخگوی اتهاماتشان باشند. چیزی که دادگاه تعیین کند ( چه تبرئه چه محکوم شدن) از نظر همه مسولین و مردم مطاع خواهد بود و کسی اعتراضی نخواهد داشت.»

برای حفظ حرمت هاشمی به وی پیغام دادیم که خودش انصراف دهد

عباسعلی کدخدایی در بخش دیگری از برنامه «شناسنامه» در مورد رویکرد شورای نگهبان در انتخابات 92 هم اظهار داشت:«در این انتخابات ما تجربه بیشتری داشتیم اما باز یک سری ابهامات هم وجود داشت. ما در جلسات متعددی پیرامون اصل 115 قانون اساسی مذاکرات زیادی داشتیم. این مذاکرات اعضای محترم شورای نگهبان را نسبت به اصل موضوع و انتخابات حساس می کرد  تا در بررسی صلاحیت ها و صحت انتخابات دقت و وسواس بیشتری داشته باشند. خوشبختانه بعد از اعلام صلاحیت ها هم اتفاق خاصی دیده نشد و انتخابات هم به خوبی و با سلامت برگزار شد.»

وی ادامه داد:«در این انتخابات چهره های زیادی می خواستند به گردونه انتخابات ورود کنند که خیلی از این چهره ها از نگاه شورای نگهبان شرایط لازم را نداشتند. ما ناچار بودیم با برخی از این ها گفت و گو و مذاکره کنیم تا اگر نظر اجماعی شورای نگهبان این است که این آقایان شرایط لازم را ندارند به آن ها اعلام شود که منصرف شوند. با خیلی از افراد من صحبت کردم و با برخی دیگر هم آقایان صحبت کردند. اگرچه آن ها انتظار داشتند شورای نگهبان چشمش را ببندد و صلاحیت همه را تایید کند اما شورای نگهبان در این مورد با کسی شوخی نداشت.»

سخنگوی سابق شورای نگبهان در مورد موضوع بررسی صلاحیت آیت الله هاشمی رفسنجانی در انتخابات 92 هم گفت:«نسبت به ایشان بحث خاص و ویژه ای نبود که بگوییم کار نسبت به دیگران متفاوت است. چون حساسیت بیشتری وجود داشت در یکی- دو جلسه بحث هایی داشتیم و اجماع مباحث این بود که رای لازم نسبت به ایشان وجود ندارد. جایگاه ایشان برای همه محترم بود. ما جدای اینکه می خواستیم وظیفه قانونی خود را انجام دهیم، پیشنهاد شد با برخی افراد صحبت شود که اگر امکانش هست ایشان انصراف دهند تا بعداً چرا زودتر به ما نگفتید!؟ در مورد انتخابات خبرگان سال 85 نظر ایشان بود که نمایندگانی از طرف ایشان سر صندوق ها حضور داشته باشند. قانون انتخابات خبرگان هم چنین مساله را پیش بینی نکرده بود. اما ایشان اصرار زیادی روی این مساله داشتند و حتی با آقای جنتی تماس گرفتند و گفتند اگر این کار انجام نشود من انصراف و بیانیه می دهم.»

وی با بیان اینکه آقای جنتی موضوع را با من مطرح کردند و من هم گفتم ما مشکلی در این زمینه نداریم، اظهار داشت:«آن زمان آقای پورمحمدی وزیر کشور بودند که با ایشان صحبت کردیم و آیین نامه انتخابات خبرگان اصلاح شد تا نمایندگان نامزدهای خبرگان بتوانند سر صندوق ها حاضر شوند. ما این مشکل را برای آقای هاشمی حل کردیم. ظاهراً برای ایشان این تردید ایجاد شده بود که شاید اتفاقاتی در جهت حذف ایشان در حال وقوع است. اما ما تا آنجایی که قانون اجازه دهد در جهت شفاف سازی اقدام خواهیم کرد.»

کدخدایی ادامه داد:«در انتخابات 92 هم شورای نگهبان نظری نداشت که الزاماً صلاحیت ایشان احراز شود یا نشود اما صحبت هایی که نسبت به بقیه افراد انجام شد، آقایان می گفتند بهتر است برای حفظ حرمت این افراد صحبت شود که خودشان انصراف دهند. آقای هاشمی هم از همین قبیل بود و قتی دیدیم اجمالاً رای لازم وجود ندارد، من با برخی از آقایان که می دانستم با ایشان ارتباط دارند تماس گرفتم و گفتم اگر می شود ایشان خودشان انصراف دهند تا مشکلی هم ایجاد نشود. این افرا هم گفتند بعید است آقای هاشمی این کار را انجام دهند اما بازهم با ایشان صحبت کردند و در نهایت گفتند که ایشان انصراف نمی دهند. وقتی این موضوع در شورای نگهبان مطرح شد، رای گیری نهایی صورت گرفت و ایشان رای نداشت. بازهم در این مرحله برخی از آقایان اعضای شورای نگهبان جلسه ای داشتند و گفتند اگر می شود، قبل از اعلام رسمی نظر شورا، این موضوع به اطلاع ایشان برسد. مساله به بنده واگذار شد، یکی اینکه با آقای لاریجانی (رئیس مجلس) صحبت کردم و گفتم اگر می شود شما این مساله را منتقل کنید. یکی هم جناب آقای روحانی بودند که دعوتشان کردم که وضعیت خودشان را به ایشان اعلام کردیم و هم خواهش کردیم موضوع را با آقای هاشمی در میان بگذارند. ایشان هم گفتند اگر می شود در این مورد تجدید نظری داشته باشید که ما گفتیم امکان این کار وجود ندارد و خواهش کردیم که این پیام را به آقای هاشمی برسانند.»

وی ادامه داد:«فردای آن روز آقای لاریجانی به دیدار آقای جنتی آمدند و گفتند به صورت حضوری با آقای هاشمی صحبت کرده اند و ایشان حاضر به انصراف نیستند. آقای روحانی هم به من گفتند من هم صحبت کرده ام و آقای هاشمی این موضوع را قبول نکرده اند که در نهایت ما  این موضوع را به صورت رسمی اعلام کردیم.»

هیچ وقت در مورد مجلس تند صحبت نکرده ام

عباسعلی کدخدایی در بخش دیگری از مصاحبه تلویزیونی خود در مورد رای نیاوردن خود در مجلس نهم برای حضور در شورای نگهبان هم گفت:«من تابع نظر قانون هستم. مجلس نظر خود را اعلام کرده است و ما هم تابع آن هستیم و از جهت حقوقی حرفی نداریم. اینکه چه اتفاقات سیاسی در این زمینه افتاده است را اجازه دهید آقایان سیاسی بیان کنند و مطالب را بگویند.»

وی با بیان اینکه هیچ وقت در مورد مجلس تند صحبت نکرده ام، خاطرنشان کرد:«معتقدم مجلس به عنوان تنها مرجع قانون گذار که عمده مسائل قانون گذاری را برعهده دارد، نیازمند بحث و بررسی بیشتری است. این نظر من از سر دلسوزی است. اخیراً مصوبه ای در مجلس بود که به نظر من خلاف قانون اساسی بود که هم مجلس تصویب کرد و هم شورای نگهبان که در این مورد من از اعضای شورای نگهبان هم انتقاد کردم.»

کدخدایی افزود:«من بعد از پایان انتخابات مجلس نهم از عضویت و معاونت انتخابات شورای نگهبان استعفا دادم که به سختی قبول کردند و جایگزین هم معین شد. من به دنبال این بودم که به دانشگاه بروم و کارهای دانشگاهی ام را انجام دهم. یک سری نظرات و کارهای عقب افتاده هم دارم که می خواهم آن را در دانشگاه دنبال کنم، به همین دلیل گفتم بهتر است شخص دیگری عهده دار این وظیفه باشد. آقایان آمدند و اصرار کردند که باید خودت این کار را انجام دهی که نهایتاً من قبول کردم اما باز در جلسه ای رسمی بنده را غافلگیر کردند و گفتند فلانی استعفا داده است و استعفایش هم مورد قبول است اما ما از او می خواهیم کارش را ادامه دهد. در واقع من را آنجا در رودروایسی قرار دادند.»

وی ادامه داد:«شاید ما با دوستان نماینده زبان مشترک چندانی نداشته باشیم. ما مطالبی نسبت به مجلس داریم که دوستان مجلس فکر می کنند این نگاه ها، از مسائل سیاسی نشات می گیرد در صورتی که نگاه من نسبت به مجلس کاملاً کارشناسانه است. جایگاه مجلس مثل بقیه نهادها برایم بسیار مهم است و من علاقه داشتم جایگاه مجلس مخدوش نشود. الان هم نسبت به قوه قضاییه، مجلس و شورای نگهبان چنین نظری دارم. این ها نهادهای عالی نظام ما هستند و برای مردم سالاری دینی کار می کنند و ما نباید با دست خودمان جایگاه این نهادها را مخدوش کنیم. چیزی که من از دوستان در مجلس خواسته بودم این بود که بر جایگاه قانون اساسی مجلس خدشه ای وارد نشود، امیدواریم در آینده اینطور باشد.»

کدخدایی در پایان برنامه «شناسنامه» در پایان برنامه در پاسخ به این سوال که آیا ممکن است دوباره سخنگویی شورای نگهبان را قبول کنید هم گفت:«انشالله که اینطور نخواهد شد.»

وی همچنین در مورد انتخابات مجلس دهم و فعالیت برخی گروه های افراطی در مورد این انتخابات هم اظهار داشت:«شاید مطالبی بیان شود و نکاتی گفته شود اما شورای نگهبان بر نظر قانونی خود پافشاری خواهد کرد. شورای نگهبان در گذشته اشتباهی نداشته که بخواهد در آینده به کسی باج بدهد. شورای نگهبان اگر در همین مسیر حرکت کند، انشالله اتفاق خاصی نخواهد افتاد و اقتدار و جایگاه شورای نگهبان هم بیش از پیش برای مردم و سیاسیون روشن خواهد شد. البته فضای سیاسی کشور هر دفعه یک مشکلاتی دارد که باید با تدبیر حل شود تا اتفاق خاصی نیفتد. کشور ما کشور آزادی است که بر مبانی اسلامی مبتنی است. البته گاهی اوقات نظرات سیاسی هم بیان می شود و اتفاقاتی هم می افتد که فکر می کنم این ها مشکل چندانی نیست مشروط بر این که نهادهای قانونی بر مدار قانون حرکت کنند.»