اخبار
2 دقیقه پیش | عکس: استهلال ماه مبارک رمضانهمزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ... |
2 دقیقه پیش | تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریموزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که میتواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام میشود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ... |
دیکته پراشتباه منتقدان لوزان
بیانیه سوئیس که به باور ناظران و صاحبنظران بینالملل، نقشه راه رایزنیهای دو ماهه کشورهای طرف مذاکره برای نهایی کردن توافق جامع هستهای خواهد بود، گام مهمی در پذیرش این واقعیت است که جهان، حق ایران را مبنی بر برخورداری از انرژی صلحآمیز هستهای و مهمتر از آن حفظ حق غنیسازی در خاک ایران بدون آنکه تأسیسات هستهای ایران به تعطیلی کشانده شود، پذیرفت.
ماحصل اتفاقات رخ داده پس از مذاکرات لوزان و انتقادات مخالفان از ماهیت بده بستانهایی که طرفین برمبنای این دور از مذاکرات رد و بدل کردند، مبنای گفتوگوی مفصلی شد با دکتر محمد سعیدی، معاون پیشین رئیس سازمان انرژی اتمی کشور که در سالهایی نه چندان دور؛ پای ثابت مذاکرات هستهای ایران که ابتدا با تروئیکای اروپایی و سپس با 6 کشور بزرگ جهان از جمله امریکا بوده است.
سعیدی 13 سال در مقام معاونت سازمان انرژی اتمی و همچنین عضویت در تیم پیشین مذاکرات هستهای، شاهد عینی گذار دشوار ایران در صنعت هستهای از نقطه صفر تا رسیدن به فناوری پیشرفته هستهای بوده است. این عضو سابق تیم هستهای کشورمان در این مصاحبه ضمن دفاع از دستاوردهای فنی ایران در مذاکرات لوزان، پاسخگوی انتقادات بسیاری از مخالفانی شد که بیانیه سوئیس را یک عقبنشینی آشکار از خطوط قرمز ایران توصیف کرده بودند؛
به عنوان کسی که در اغلب ادوار مذاکرات حضور داشتید، عمدهترین نشانههای تفاوت فضا را در چه مواردی میدانید؟
در دورهای از مذاکرات ما مایل بودیم وارد جزئیات برنامه هستهای شویم و آن را موضوع مذاکره قرار دهیم. در دوره آقای دکتر روحانی- به عنوان مسئول وقت مذاکرات هستهای- و همچنین آقای دکتر لاریجانی این تمایل وجود داشت. در این دوران، تیم مذاکرهکننده حاضر بود با ورود به جزئیات، منطق برنامه هستهای ایران را با پیشفرض اعتمادسازی برای طرف مقابل تفهیم کند.
در سال دوم مسئولیت آقای دکتر لاریجانی به عنوان دبیر شورای عالی امنیت ملی، توافق اولیهای با آقای خاویر سولانا- به عنوان مسئول وقت سیاست خارجی اتحادیه اروپا- شکل گرفت وحتی متونی هم بین دو طرف رد و بدل شده بود که این متون در حقیقت شبیه همین بیانیه مشترکی است که در لوزان قرائت شد، ولی در آن زمان اعلام نشد. نکته مهم آن بود که در آن دوره تحریمهای شورای امنیت علیه ایران به تصویب نرسیده بود بنابراین مذاکره در یک فرآیند راحتتری پیش میرفت و ایران میتوانست امتیازات بیشتری را دریافت کند. که نباید دلایل خارج از فضای مذاکره به نتیجه نرسید.اما در حال حاضر یک مانع جدی در به ثمر رسیدن مذاکرات، بحث تحریمها است. در حالی که آن موقع فقط تحریمهای کنگره مطرح بود.
در دوره سکانداری مذاکرات هستهای توسط آقای لاریجانی، هدفگذاری اصلی ایشان چه بود؟
آقای لاریجانی با هوش بالایی که دارند، از همان ابتدا یک برنامه منسجمی را با مهندس آقازاده برای چگونگی پیشبرد مذاکرات تنظیم کردند. از این رو به صورت موازی مذاکرات جدی را با آقای سولانا برای رفع سوء تفاهمات آغاز کردند و از سوی دیگر شخصاً با آقای البرادعی، مدیرکل وقت آژانس، برنامه مدالیته را برای راستیآزمایی از برنامه گذشته و حال هستهای کشور تنظیم کردند. بدین ترتیب هر دو برنامه تنظیم شده بخوبی پیش رفت و مذاکرات لاریجانی با سولانا و کشورهای اروپایی به نتایج بسیار مطلوبی رسیده بود و از سوی دیگر 6 موضوع باقی مانده میان ایران و آژانس حل و فصل گردید. رابطه دقیق و مبتنی بر اعتمادی که آقای دکتر لاریجانی با آقای سولانا و آقای آقازاده با آقای البرادعی ایجاد کرده بود، بسیار در این مسیر راهگشا بود. در حقیقت این دوره یکی از نقاط عطف مذاکرات هستهای ایران با کشورهای غربی به حساب میآید که شاید برخی جزئیات آن در آینده قابل انتشار باشد.
چرا انگیزه طرف غربی برای مذاکره با ایران در دوره ریاست جمهوری آقای روحانی بیشتر شد؟
به این دلیل که دنیای غرب پیش از آن مذاکره با آقای دکتر روحانی- به عنوان مسئول پرونده هستهای ایران- را تجربه کرده بود و این تجربه مبتنی بر آگاهی از علاقهمندی آقای روحانی بر ایجاد اعتمادسازی و پیشبرد مذاکره بر اساس واقعیات و جزئیات برنامه هستهای بود، لذا حضور آقای دکتر روحانی برای غرب نویدبخش بود از این جهت که طرف مذاکره آنها حاضر است موضوعات مذاکره را با جزئیات مورد بررسی قرار بدهد و از طرف دیگر دنبال راه حل هم باشد. در حقیقت این فهم کمک کرد در دوره جدید که با حضور دکتر ظریف هم شکل گرفت، اعتماد بیشتری به وجود آید تا بحثها در فضای متفاوتی از دوره قبل از آن پیش رود. ایجاد یک اعتماد اولیه میان مذاکره کنندگان یکی از محورهای مهم موفقیت هر مذاکرهای میباشد و خوشبختانه این امر در دوره آقای دکتر ظریف خیلی بیشتر نمایان شد.
بعد از پایان مذاکرات هستهای ایران و 1+5 در لوزان، هر دوطرف روایت مشابهی از نتایج مذاکره داشتند و با تأکید بر مثبت بودن فضای این دور از مذاکرات، تأکید بر کسب حداکثری مطالبات خود کردند. بفرمایید درلوزان چه گذشت که همه طرفهای مذاکره از تحقق اهداف خویش سخن گفتند اما برداشت طرفین از بیانیه نهایی به صورت متناقض مطرح شد؟
مذاکرات هستهای ایران و گروه 1+5 در لوزان رخدادی بیسابقه طی مذاکرات 12 سال اخیر بود. از منظر سیاسی، این اتفاق مهم در روابط آینده ایران، اروپا و سایر کشورهای دنیا تأثیرگذار خواهد بود زیرا ایران نشان داد میتواند وارد تعاملی جدید و سازنده با جهان شود. از منظر حقوقی هم دستاوردهای قابل توجهی برای کشورمان به دست آمد. به این ترتیب که ایران با وجود مخالفتهای چند سال گذشته برخی کشورها، توانست بخش زیادی از حقوق خود که مبتنی بر معاهدات بینالمللی است را بخوبی استیفا کند. همچنین از بعد فنی نیز رخدادهای مهمی شکل گرفت، از جمله اینکه ایران توانست طرف مقابل را متقاعد کند که چرخه سوخت هستهای کشورمان را به رسمیت بشناسد.
بیانیه غیرالزامآور «لوزان» که دربرگیرنده راه حلهای توافق شده است، با انتقاداتی در محافل سیاسی داخل روبهرو شده است؛ از جمله این انتقادات در مورد تأسیسات هستهای فردو مطرح است. براساس تفاهم لوزان، قرار شده سایت فردو با حدود هزار سانتریفیوژ به فعالیت غیر غنیسازی خود ادامه دهد. منتقدان میگویند با این توافق، بخش عظیمی از سانتریفیوژهای ما از مدار و چرخه تولید اورانیوم غنی شده خارج میشوند. منتقدان میپرسند چرا ایران پذیرفته است که نطنز محل اصلی فعالیتهای غنیسازی ما باشد حال آنکه این مرکز پدافند غیرعامل ندارد و از نظر حفاظت و امنیت مانند فردو نیست؟
موضوع این بحث را باید با یک مقدمهای شروع کنم. هنگامی که برنامه هستهای ایران در سال 1376 با مدیریت آقای آقازاده تدوین شد، اهداف مشخصی برای اجرای این برنامه تعریف شد. تعیین این اهداف، ناظر بر نگرانی کشور در تأمین سوخت نیروگاههای بوشهر بود. با توجه به قراردادی که برای ساخت و راهاندازی نیروگاه واحد اول بوشهر میان ایران و روسیه منعقد شده بود، همواره این نگرانی برای مقامات کشورمان وجود داشت که زمانی فرا رسد که روسیه از تأمین سوخت نیروگاه بوشهر خودداری کند.
این دغدغه باعث شد تا کشور به سمت طراحی یک چرخه سوخت اولیه حرکت کند تا اگر طرف قرارداد حاضر نشد سوخت مورد نظر را تأمین کند، ایران توانایی تولید بومی سوخت را داشته باشد. بنابراین فلسفه تصمیم کشور مبنی بر دستیابی به دانش غنیسازی و چرخه سوخت هستهای، ایجاد تضمینی برای تأمین سوخت نیروگاه بوشهر بود. تأسیسات هستهای نطنز در قالب مجموعهای با حدود 48 هزار دستگاه سانتریفیوژ به منظور اجرای همین تصمیم طراحی شد.
اما در مقطعی که روند فعالیت این سایت رو به پیشرفت بود، تهدیداتی مبنی بر تلاش برخی کشورها برای تخریب آن مطرح شد. سایت نطنز از نظر سیستم پدافند غیرعامل، با یکسری معیارها و مقرراتی ساخته شده بود که امکان حفاظت از آن در دوره بعدی و متناسب با تکنولوژیهای جدیدی که بعضی از کشورها به آن دست پیدا کرده بودند، وجود نداشت. بنابراین این ضرورت شکل گرفت که ایران یک سایت رزرو طراحی نماید تا چنانچه سایت نطنز - که سایت اصلی غنیسازی بود- دچار آسیب شود، کشور توانمندی هستهای خود را برای تأمین سوخت به یک سایت دیگر منتقل کند. از این رو فردو فقط یک سایت جایگزین- نه یک سایت اصلی- برای تأمین سوخت نیروگاههای آب سبک محسوب میشود.
در حال حاضر بخش زیادی از رادیوایزوتوپها و داروها به دلیل نداشتن رآکتور از خارج کشور وارد میشود. اتفاق مهمی که در مذاکرات لوزان رخ داد و در بیانیه پایانی تصریح شد، آن بود که ایران چرخه سوخت هستهای خود را حفظ کند.
در مذاکرات پیشین (سالهای 2002، 2003 و 2004) آنها حاضر نبودند حتی مجموعه تأسیسات هستهای اصفهان را بپذیرند. ما ساعتها بحث میکردیم تا بتوانیم فرآیند تولید UF6 و UF4 را حفظ کنیم. طی مقطعی در دوران ریاست جمهوری آقای خاتمی که UCF اصفهان راهاندازی شد، عملاً به طرف مقابل تفهیم کردیم که اجرای این فرآیند در کشور قطعی است یعنی موفق شدیم به مرحله تولید گاز UF6 «هگزا فلوراید اورانیوم»، (مرحلهای پیش از غنیسازی اورانیوم) برسیم و به آژانس هم این موضوع را اطلاع دهیم اما مرحله بعد برای ایران ورود به غنیسازی اورانیوم بود که بر همین مبنا در اواسط سال 1385 تلاش کرد تا یک زنجیره 164 تایی سانتریفیوژ را راهاندازی کند. وقتی خبر این برنامه در آذرماه همان سال به آژانس اطلاع داده شد، برای آنها باورپذیر نبود که ایران بتواند به یک چرخه کوچک غنیسازی دست یابد. از آن دوره به بعد مذاکرات حول این موضوع انجام میشد که آیا ایران غنیسازی داشته باشد یا خیر.
عدهای از منتقدین معتقدند سانتریفیوژهای باقیمانده فردو به حالت دکوری خواهند چرخید و هیچ خروجی نخواهند داشت و مدعیاند در واقع ایران پافشاری کرده تا برای حفظ پرستیژ خود این تعداد ماشین را نگه دارد؛ آیا این موضوع درست است؟
باید توجه داشت که فردو به عنوان تأسیسات جایگزین و ثانویه تأسیس شد و تأسیسات اصلی نطنز است بنابراین حفظ تعدادی از ماشینهای سانتریفیوژ در آن سایت بسیار کلیدی و مهم خواهد بود اگرچه اهداف آن تغییر کند.
تاکنون در فردو تولید نداشتیم؟
خیر فقط نصب ماشینها بوده است. پس نتیجهگیری و ادعای مبنی بر ناکارآمد شدن این سایت، صحیح نیست. سایت فردو اساساً برای تولید صنعتی شکل نگرفته بود بلکه به صورت محدود و با هدف جایگزینی برای نطنز و به صورت نیمه صنعتی تعریف شده بود. منتقدین بخشی از واقعیت را میگویند و بخشی را هم نمیگویند. یعنی مخاطبان بیرونی احساس میکنند در فردو غنیسازی انبوه صورت میگرفته و حالا قرار است تعداد 3 هزار ماشین حذف شود و تنها هزار عدد باقی مانده است.
موضوع دیگر در رابطه با کاهش تعداد سانتریفیوژها از 20 هزار به 5 هزار و 60 ماشین است. منتقدان با این ادعا که تعهد ایران به لحاظ آماری دستاوردهای غنیسازی را نابود میکند، توافقات اخیر در سوئیس را به مثابه یک عقبنشینی بزرگ برای کشورمان میدانند. حالا بحث این است که آیا با این تعداد سانتریفیوژی که باقی میماند، ایران میتواند به اهدافش در حوزه انرژی هستهای دست یابد؟
در فناوری چرخه غنیسازی مهمترین نکته، بحث دانش فنی است. دانش هستهای در کشور هم برای تولید نیمه صنعتی و هم تولید صنعتی شکل گرفته است. یعنی اگر روزی کشورهای غربی حاضر نباشند به تعهداتشان عمل کنند، تصمیم سیاسی در کشور این گونه خواهد بود که این فرآیند نیمه صنعتی سریعاً تبدیل به صنعتی شود بنابر این کشور دیگر مشکلی در تأمین مواد و در اختیار داشتن تکنولوژی ندارد. این پایه در کشور شکل گرفته و با این محدودیت از بین نخواهد رفت. شرایط فناوری هستهای ایران امروز نسبت به 12 سال پیش کاملاً متفاوت شده است.
بحث تکنولوژی نیست. آنها تأکید دارند حاصل همه زحمات، ایران را به تعداد 20 هزار سانتریفیوژ رسانده است و حالا اگر این تعداد را کاهش دهیم، به معنای از بین رفتن بخش زیادی از دستاوردهای ایران خواهد بود.
هر ماشین سانتریفیوژ ارزش بالایی دارد. اما ایران چیزی را از لحاظ فنی از دست نخواهد داد. یک تفاوت عددی دارد اما تفاوت ارزشی ندارد. به تعبیر دیگر از نظر کیفی چیزی را از دست نمیدهیم.
کاری که منتقدین میکنند، آن است که فقط دادههای ایران را برجسته میکنند و دستاوردها را زیر سؤال میبرند و میگویند طرف مقابل به وعده خود عمل نخواهد کرد. در نتیجه میخواهند فضایی ایجاد کنند که افکار عمومی احساس کند ایران یکسری امتیازات را نقداً میپردازد اما امتیازات طرف مقابل را به صورت نسیه دریافت میکند. فکر میکنید آیا افکار عمومی چنین منطقی را بپذیرد؟
مردم معتقدند که باید دانش هستهای و تکنولوژی هستهای را در کشور حفظ کنیم اما اینکه ما در معامله و مذاکره با قدرتهای جهان دچار ضرر شدیم یا نه؟ پاسخ منفی است. من عرض کردم در دورهای بحث بر سر این بود که آنها اجازه راهاندازی تأسیسات اصفهان را بدهند یا نه. اما الان ما علاوه بر اصفهان، تأسیسات اراک را خواهیم داشت و روند غنیسازی را نیز حفظ میکنیم و در عین حال به دنبال عادیسازی روابط خود با دنیا هستیم. حالا اگر طرف مقابل تعهداتش را عمل نکند، ما چیزی را از دست نخواهیم داد، چرا که میتوانیم دوباره به آن شرایط برگردیم زیرا فناوری در کشورمان بومی و داخلی شده است یا درخصوص نیروگاه بوشهر به خاطر دارم در سالهای 77 و 78 امریکاییها به طور مستمر به روسیه فشار میآوردند که نیروگاه بوشهر را تکمیل نکند و همیشه یکی از بحثهای مهم ما با روسیه در آن دوران تکمیل نیروگاه بوشهر و ارسال سوخت نیروگاه به ایران بود که به لطف خداوند نهایتاً این امر محقق شد و نیروگاه بوشهر نهایتاً در مدار شبکه تولید برق کشور قرار گرفت.
درباره اورانیوم غنی شده مازادی که ایران در اختیار دارد چه گزینههایی مطرح است؟ اخیراً اشتان مایر (وزیر خارجه آلمان) مدعی شده که بیش از 95 درصد اورانیوم موجود در ایران پس از توافق امحا خواهد شد.
یکی از نقاط قوت ایران در بحث هستهای رسیدن به فناوری غنیسازی و دستیابی اورانیوم غنی شده 5/3 تا 5 درصد به میزان قابل توجه است. در سالهای 76 و 77 غنی کردن یک کیلو اورانیوم 5/3 تا 5 درصد یک آرزو بود اما الان کشور به شرایطی رسیده است که حدود 10 تن اورانیوم غنی شده به دست آورده است. این مسأله یکی از موضوعات پیچیدهای است که باید طی یکی دو ماه آینده درباره آن تعیین تکلیف شده و تصمیم منطقی گرفته شود. منابع اورانیوم ایران وسیع نیست از این رو در این خصوص باید با همه جوانب علمی، اقتصادی و سیاسی تصمیمگیری شود.
همان طور که اشاره کردید، ذخایر اورانیوم غنی شده به عنوان یکی از مهمترین سرمایههای ایران در مذاکره، محل اصلی بحث خواهد بود. در دولت قبل هم راجع به این موضوع در مذاکره صحبت شد و پیشنهادهایی شامل انتقال ذخایر به یک کشور ثالث- گویا روسیه- مطرح شده بود. منتقدان بشدت از کاهش ذخایر اورانیوم در توافق نهایی احتمالی انتقاد میکنند. مشابه چنین اتفاقی با اجرای پیشنهاد مذاکره کنندگان هستهای دولت قبل هم رخ میداد. چرا منتقدین کنونی، از پیشنهاد دولت قبل استقبال میکردند ولی الان نسبت به پیشنهاد مشابهی که روی میز است؛ موضع منفی میگیرند و آن را نقطه ضعف و مصداق خیانت تیم هستهای فعلی تلقی میکنند؟
در آن زمان طرحی مطرح شد مبنی بر اینکه ذخایر غنی شده ایران به خارج از ایران منتقل گردد. مذاکرات میان رؤسای وقت ایران، برزیل و ترکیه صورت گرفت اما به نظر میرسید این طرح ناقص است و از جامعیت کافی برخوردار نبود از این رو مقامات عالی نظام با این طرح موافقت نکردند و اساساً این ابتکار منتفی شد. ذخایر اورانیوم غنی شده 5- 5/3 درصد یکی از محورهای استراتژیک مذاکرات- از ابتدا که این مواد تولید شد تا امروز- بوده است. به عبارت دیگر، ارزش این ذخایر شاید از تعداد ماشینهای سانتریفیوژ بااهمیتتر باشد.
خوشبختانه در مذاکرات اخیر، 1+5 پذیرفته است این ذخایر در ایران باقی بماند و این موضوع بسیار با اهمیتی است. ایران به طرف مقابل تفهیم کرده است که این سوخت در ایران باقی بماند اما اینکه چگونه به سوخت تبدیل بشود از موضوعات مذاکرات دو ماه آینده خواهد بود.
این طور که اعداد و ارقام ابتدایی نشان میدهد، درصد زیادی از ذخایر اورانیوم غنی شده باید شامل این تبدیل شود. همچنین گفته شده از 10 هزار کیلو حدود 9 هزار و 700 کیلو اکسید میشود.آیا این درست است؟
جزئیات این موضوع در دو ماه آینده مشخص میشود و جزو موضوعات مهم مذاکرات است.
پیش از این رهبر معظم انقلاب اعلام کردهاند که ظرفیت مورد نیاز کشور برای غنیسازی 190 هزار سو است. اما منتقدان میگویند عدد و رقمهای مطرح شده درباره تعداد سانتریفیوژهای ایران، چنین نیازی را تأمین نخواهد کرد.
تأمین ظرفیت 190 هزار سو برمبنای فعالیت ماشینهای P1 و نسل جدید در دو سالن اصلی نطنز صورت خواهد گرفت. اگر بتوانیم ماشینهایی با تکنولوژی جدید را وارد چرخه صنعتی بکنیم، در حقیقت میتوانیم این 190 هزار سو را با تعداد ماشینهای کمتری تولید کنیم. همان طور که عرض کردم، مجموعه نطنز شکل گرفت تا تضمینی برای سوخت نیروگاههای هستهای به وجود آید. طی 10 الی 15 سالی که در بیانیه سوئیس به آن اشاره شده، این امکان وجود دارد با یک برنامه حساب شده و کار تحقیقاتی روی ماشینهای نسل جدید آنها را وارد چرخه صنعتی کنیم. یعنی دراین دوره تستهای آزمایشگاهی و تستهای تحقیق و توسعه خود را انجام داده تا بلافاصله وقتی این مهلت به پایان رسید، وارد یک فضای صنعتی شویم. به اعتقاد من بازه زمانی مطرح شده در توافق احتمالی، یک زمانمندی معقول و قابل اتکا است.
این بحث به موضوع تحقیق و توسعه که مبنای یکی از اختلافات ایران و 1+5 محسوب میشود، برمیگردد. آن طور که مسئولان مذاکرهکننده کشورمان گفتهاند، برنامه تحقیق و توسعه ما برای یک دوره زمانی 10 ساله بر پایه تکمیل و توسعه ماشینهای IR6 و IR8 درکنار IR4 ادامه خواهد یافت. این در حالی است که منتقدان میگویند توافق احتمالی دست ایران را برای تحقیق و توسعه جدی میبندد. نظر شما به عنوان یک کارشناس فنی و فردی که 13 سال معاون رئیس سازمان انرژی اتمی بوده، چیست؟
طی دورهای که مذاکره به بنبست خورده بود، یک عامل به بنبست رسیدن آن، بحث تحقیق و توسعه بود. گروه 1+5 حاضر نبود هیچ تحقیق و توسعهای را در برنامه هستهای ایران بپذیرد. به اعتقاد من دستاورد بسیار مهم تیم مذاکره کننده آن بود که توانست، موضوع تحقیق و توسعه را در بیانیه بگنجاند و به طرف مقابل بقبولاند که ایران نمیتواند از تحقیق و توسعه برنامههای هستهای خود دست بردارد. اما اینکه این تحقیق و توسعه به چه شکلی باشد، یکی از موضوعات مذاکرات دو ماه آینده است که بخش سختی از این مذاکرات را به خودش اختصاص خواهد داد زیرا جزئیات فراوانی دارد.
ظاهراً فرانسه در میان کشورهای طرف مذاکره با ایران بیشترین مخالفت را با این موضوع دارد.
فرانسه به عنوان یکی از کشورهای مهم اروپایی، کشوری است که سوخت غنی شده نیروگاههای هستهای را تأمین میکند. نزدیک 80 درصد برق فرانسه از طریق نیروگاههای هستهای تأمین میشود و به عنوان مهمترین تولیدکننده سوخت غنی شده در دنیا به حساب میآید. از این جهت نمیخواهد در دنیای امروز رقیبی برایش در بحث تولید سوخت به وجود آید و یکی از دلایل مخالفت فرانسویها دقیقاً همین موضوع است.
میتوانید برای اجرای کل تعهدات ایران شامل فردو، نطنز و اراک یک برآورد تقریبی زمانی داشته باشید؟
به اعتقاد من، از نظر عملیاتی این زمان میتواند بین 2 تا 3 ماه باشد.
پیوستن ایران به پروتکل الحاقی به معنای عقبنشینی ایران است؟
خیر. حدود 145 کشور پروتکل الحاقی را امضا کردهاند که از این تعداد 124 کشور این پروتکل را اجرا میکنند. البته کشورهای اروپایی در قالب یورواتم (Euroatome) تماماً متعهد به اجرای مفاد پروتکل الحاقی میباشند که این تعداد به 124 کشور اضافه میشوند. بنابراین، الحاق ایران به این پروتکل، مترادف با عقبنشینی نیست بلکه رویه معمول در جهان است.
درخصوص پیوستن آقای صالحی به مذاکرات فعلی بحثهایی مطرح است. اولاً چه شد که آقای صالحی در مذاکرات حضور یافت؟ ثانیاً تأثیر حضور ایشان در روند مذاکره چگونه بود؟
تیم فنی سازمان انرژی اتمی در همه ادوار مذاکرات، کمک کننده مؤثری برای بخش سیاسی مذاکرات بوده است. بخش فنی همیشه مهمترین قسمت مذاکرات بوده است. یعنی اگر مسائل مربوط به بخش فنی حل میشد، اختلافات سیاسی و حقوقی راحتتر قابل حل و فصل بود. حضور آقای دکتر صالحی خیلی به فهم مشترک طرفین کمک کرد. خب شاید کارشناسها نتوانند تصویر کلی برنامه و اهداف را بخوبی تفهیم کنند. ولی از آنجایی که آقای صالحی به عنوان نماینده ایران از ابتدای این بحث در تمام جزئیات قرار داشت، خیلی کمک کرد که طرف مقابل و بخصوص امریکاییها یک فهم دقیقتری از موضوع هستهای ایران پیدا بکنند و همین مسأله به تسهیل مسیر کار تیم سیاسی و حقوقی کمک کرد. فکر کنم حضور بعدی ایشان هم به آقای دکتر ظریف خیلی کمک کند.
مخالفان مذاکره، تأکید دارند این مذاکرات اندوخته ملی ایران- ذخایر اورانیوم- را در معرض تهدید جدی قرار میدهد. شما به عنوان فردی که سالها در حوزه فناوری هستهای فعالیت داشتهاید آیا احساس میکنید خطری متوجه تلاش شما و همکارانتان است یا خیر؟
بهترین حالت آن است که بگوییم هیچ محدودیتی در برنامه هستهای ایران شکل نگیرد، اگر این اتفاق بیفتد، مطلوب همه است. اگر مدت این دور از مذاکرات دو سال طول کشیده است، به این علت است که آقای ظریف تلاش میکرد تا جایی که مقدور است، برنامههای هستهای ایران محدود نشود. منتها در دنیای امروز با یک سری واقعیت روبهرو هستیم و برای تعامل باید خواستههای طرف مقابل را هم مدنظر قرار داد. بنابراین تیم مذاکره کننده کشورمان تلاش میکند کمترین محدودیت در برنامه هستهای کشور شکل گیرد و بیشترین امتیاز را به دست آورد. ایران یک کشور جدا بافته از دنیای امروز نیست. ولی هدف اصلی، حفظ برنامههای هستهای کشور و رشد وتعالی همهجانبه است تا اگر برای مدتی هم دچار اخلال شد، پایه و توان اصلی باقی بماند. معتقدم بر اساس دستاوردهای مذاکرات لوزان، این پایه و اساس حفظ خواهد شد. ما در بیانیه مشترک سوئیس امتیازاتی را به دست آوردیم که شاید 10 سال پیش جزو آرزوهای کشور تلقی میشد. کسانی که درگیر جزئیات مذاکرات هستند، این مسأله را بخوبی درک میکنند. من شاهد بودم که در همه دورهها تلاش بر این بوده است که کمترین امتیاز داده شود و بیشترین امتیاز گرفته شود. البته روشها متفاوت است. هر تیمی روش منحصر به خود را داشت ولی استراتژی اصلی بر حفظ برنامه هستهای استوار بود و در همه دوران مذاکرات، تیمهای مذاکره کننده تلاش داشتند از دستاوردهای هستهای دفاع کنند.
چشمانداز مذاکرات آینده را چگونه ارزیابی میکنید؟
این مذاکرات میتواند یک نقطه عطف تاریخی برای کشورمان به حساب آید. باید بدانیم در هیچ دورهای از تاریخ انقلاب، مذاکرهای با این گستردگی و آن هم با 6 کشور بزرگ دنیا نداشتهایم. بنابراین موفقیت نهایی این مذاکرات به چند عامل مهم بستگی دارد؛ اولاً وحدت همه جانبه داخلی با نگاه به حفظ منافع استراتژیک ملی. ثانیاً؛ ایجاد رشد و تعالی اقتصادی و فناوری کشور در همه ابعاد و ارتقای سطح زندگی مردم کشورمان به عنوان صاحبان اصلی کشور. مهمتر از همه اینکه ملت بزرگوار ایران و رهبری نظام در طی این دوران با درایت، تدبیر و نگاه راهبردی این فرآیند دشوار را بخوبی هدایت و مدیریت کرده و امروز در جایگاهی قرار گرفتهایم که بسیاری از کشورهای دنیا در آرزوی آن به سر میبرند. توافق احتمالی آینده با حفظ دستاوردهای هستهای، فضای نوینی را در عرصه بینالمللی برای کشورمان به ارمغان خواهد آورد که در نهایت کام مردم کشورمان را در همه عرصهها شیرین خواهد کرد. رویکردی هوشمندانه، منطقی و دوراندیشانه با این موضوع راهبردی قطعاً در کشورمان تاریخساز خواهد شد.
اخبار سیاسی - روزنامه ایران
ویدیو مرتبط :
ناگفته های لوزان ،نقش یهود در لوزان، سرانجام تلخ ترکیه
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
لاریجانی جواب منتقدان توافق لوزان را داد
رئیس مجلس شورای اسلامی گفت: بیانیه مطبوعاتی لوزان که نتیجه مذاکرات چندماه اخیر است، نشانه خوبی درخصوص حل مسئله هستهای است.
علی لاریجانی رئیس مجلس شورای اسلامی صبح امروز دوشنبه در دیدار نوروزی با کارکنان مجلس گفت: خوشبختانه در ابتدای سال جاری تلاشهای دولت در مسئله هستهای دورنمای خوبی را نشان میدهد و از طرف دیگر بیانیه مطبوعاتی لوزان که نتیجه مذاکرات چندماه اخیر است، نشانه خوبی درخصوص حل مسئله هستهای است.
گزیده اظهارات لاریجانی را در ادامه میخوانیم:
امیدوارم در دو سه ماه آینده مذاکرهکنندگان بتوانند در مذاکرات نیت ملت ایران را که همان داشتن دانش هستهای با ضوابط خاص خود است را برآورده سازند. البته در این رابطه باید دقتهای لازم صورت گیرد. از طرف دیگر مسیر طی شده امیدوارکننده بوده و مردم ما خوشحال هستند که مسیر روشنی بهوجود آمده است و قطعا این موضوع اثرات خود را خواهد گذاشت.
مجلس از حرکت تیم مذاکرهکننده حمایت میکند، امیدوارم گفتوگوهای بینالمللی به حفظ حقوق ملت ایران بیانجامد و مردم از فواید دانش هستهای بهرهمند گردند. همچنین امیدوارم با این گفتوگوها مشکلاتی را که بدخواهان بهوجود آورده بودند، مرتفع شود تا زمینه شکوفایی اقتصادی فراهم شود.
برداشتن تحریمها به اقتصاد کشور کمک میکند، نمیگویم این موضوع علت تامه است، یقینا این مسئله بخشی از محورها و موضوعات است، اما به طور حتم مهمترین مسئله این است که تدابیر اقتصادی در داخل کشور به نحوی باشد که به رونق اقتصاد بیانجامد.
گفتنی است علی لاریجانی در جلسه فراکسیون رهروان نیز از نمایندگان خواست برای اظهارنظر عجله نکنند و دقیق و پخته در این خصوص وارد شوند، زیرا اظهارنظر عجولانه به منافع ایران ضرر وارد میکند.
لاریجانی اعلام کرد که ارزیابی من در کل از این تفاهمنامه مثبت است و فکر میکنم که از این تفاهمنامه باید حمایت کنیم تا کشور از این مرحله عبور کند؛ البته ابهامات و نگرانیهایی وجود دارد که رفع آن نیز راهحل دارد.