اخبار
2 دقیقه پیش | عکس: استهلال ماه مبارک رمضانهمزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ... |
2 دقیقه پیش | تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریموزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که میتواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام میشود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ... |
دلایل مدیریت كلاهبرداریهای عجیب در زندانها
اخبار اجتماعی - دلایل مدیریت كلاهبرداریهای عجیب در زندانها
مردم عادی سال هاست بر این باورند كه وقتی فردی وارد زندان میشود اتهامش فقط یك جرم است ولی همان مجرم به جای تنبیه در زندان، به لطف رفقای همه فن حریفی كه پیدا میكند با انواع و اقسام بزههای دیگر هم آشنا میشود، ووقتی میآید بیرون، این بار حرفهایتر و جسورتر از قبل سراغ ارتكاب انواع جرایم میرود. البته این فقط یك باور عمومی است و شاید اصلا واقعیت نداشته باشد. اما اگر واقعیت داشته باشد چه؟
2/5 برابر ظرفیت زندانی داریم
دكتر مجید ابهری با اشاره به اینكه اكثریت قوانین كشورهای مختلف زندانمحور بوده كه از آن به عنوان ابزار مجازات و اصلاح استفاده میشود، به تهران امروز میگوید: فلسفه قراردادن زندان در ردیف مجازاتهای قضایی سلب آزادی از افراد مجرم و اصلاح آنهاست كه متاسفانه در اكثریت جوامع این فلسفه تبدیل به حركت نادرست شده و آثار معكوس بجا میگذارد. در كشورما اكثریت مجازاتها زندان است و به علت كثرت مصادیق مجرمانه در حال حاضر زندانهای ما 2.5 برابر ظرفیت زندانی در خود جای دادهاند.
این آسیبشناس برجسته میگوید:عدم طبقهبندی مجرمها و قرار گرفتن بزهكاران با جرایم مختلف در كنار یكدیگر زندان را تبدیل به دانشگاه جرم و مركز مبادله تجارب بزهكارانه كرده است. در حال حاضر براساس بررسیهای میدانی مشخص شده كه بهرغم كنترل شدید و نظارت دقیق مسئولان زندانها هنوز موادمخدر در بعضی از زندانها وجود دارد و باید گفت65 درصد از هستههای باندهای بزهكاران در زندان بسته میشود.
این رفتار شناس ادامه میدهد:علت تكرار جرم توسط بزهكاران، عدم جامعهپذیری زندانیان است. وقتی یك نفر برای چند سال از خانواده و جامعه دور میگردد هنگام مراجعه جامعهپذیری خود را از دست میدهد حتی در خانواده نیز جایگاه واقعی خود را گم میكند.
برای جامعه پذیرشدن آموزشهای فنی و حرفهای و بازپروری روحی و روانی و درمان هویتی اصلیترین راهكارهای پیشگیری از مراجعت مجدد و مكرر مجرمین خواهد بود. ابهری در ادامه به تحلیل شرایط زیستی خانوادههای زندانیان نیز میپردازد و میگوید:وقتی یك فرد زندانی میگردد این خانواده او هستند كه زندانی واقعی میشوند. فشارهای اقتصادی، نگاههای تحقیرآمیز و آسیبهای اجتماعی باعث میگردد خانوادههای زندانیان در خط مقدم ناهنجاریهای اجتماعی قرار گیرند. همچنین مشكلات مالی، فقدان سرپرست باعث تغییر مسیر فرزندان زندانیان میگردد.
به گفته دكتر ابهری، زندانها باید خاصیت اصلی خود را از دست داده و به جای آن مجازاتهای جایگزین تعیین گردد.در حالی كه با تعیین مجازاتهای جایگزین به ویژه برای جوانان مثل خدمات شهری و اجتماعی میتوان از ورود آنها به زندان جلوگیری كرد و همچنین اجازه نداد قبح و زشتی زندان نزد آنها شكسته شود. او میگوید:تعریف مجازاتهای جایگزین یكی از اصلیترین اهرمهای پیشگیری از تعدد مراجعت به زندان است. طبقهبندی زندانها براساس سن، جرم، تحصیلات و شخصیت زندانی نیز میتواند از تبادل ناهنجاریها و جرایم جلوگیری نماید.
فراگیری انواع و اقسام جرمها در زندان
میرهادی قرهسیدرومیانی، با اشاره به فلسفه مجازات و حقوق كیفری، به تهران امروز میگوید: نتیجه مجازات و تاثیرگذاری آن در جلوگیری از جرم و جرایم فلسفه زندانهاست. دیدگاهی كه اسلام نسبت به زندان دارد، یك دانشگاهی است كه یك فرد به عنوان یك بیمار در آنجا هست تا از لحاظ روحی و روانی و انگیزههای درونی كه فرد برای ارتكاب جرم دارد از بین برود. لذا زندان جایگاه اصلاح و تربیت مجرمین است.
باید تطبیق كنیم كه آیا زندان و بازداشتگاه امروز ما تطبیق وجودی با زندان در حقوق اسلام و حقوق كیفری دارد یا خیر؟ مقوله یادگیری جرمهای جدید با ورود به زندان به طبقهبندی زندانها باز میگردد. طبیعتا مجرمان حرفهای و جانیان بالفطره باید از كسانی كه اتفاقی و به دلیل عمل اشتباه جرمی را انجام میدهند تفكیك شوند.
این تفكیك به امكانات، سیاستگذاری و ساماندهی زندانها بستگی دارد. البته ما تا رسیدن به غایت مطلوب فاصله داریم چرا كه در رسیدن به این موضوع نیازمند امكانات، بودجه، ساخت و سازهای اساسی از حیث فیزیكی و غیر فیزیكی (مادی و معنوی) هستیم و باید وسایل مورد نیاز را در اختیار سازمان زندانها قرار دهیم. مجموعهای كه مطابق با استانداردهای جهانی زندان باشد. از سوی دیگر باید بتوانیم بودجه لازم برای تعلیم، تربیت و پیشگیری از جرم را به این سازمان اختصاص دهیم.
دبیر كمیسیون قضایی و حقوقی مجلس شورای اسلامی با بیان اینكه ما با وضعیت مطلوب فاصله داریم و آرمانی هم فكر نمیكنیم، میافزاید: وضعیت موجود را سنجش و پایش میكنیم و آمایشی كه دست ماست نشان میدهد كه در دو صورت میتوانیم به نتیجه مطلوب برسیم. اول اینكه ابزار لازم برای زندانها (بودجه، امكانات، سرمایهگذاریمادی) را در اختیار آنها بگذاریم.
دومین مسئله این است پرورش نیروها و استفاده از نخبگان دانشگاهی، كشوری، حوزوی و... برای اصلاح رفتار مجرمان. در حال حاضر با این زندانها و امكانات به نتیجه صددرصد نرسیدهایم. كسی كه به زندان میرود با یك جرم آشنایی دارد و با اختلاط با مجرمین دیگر انواع و اقسام جرمها و راههایی كه میتواند فرار از قانون باشد را یاد میگیرد.
وی با تاكید بر اینكه فلسفه زندان این است كه بیم تجری ایجاد شود و مجرمین جرات نكنند كه جرم دیگری را مرتكب شوند، ادامه میدهد: اگر زندان این تاثیرگذاری را ندارد، باید از مجازات جایگزین استفاده كنیم تا به تاثیرگذاری و وصول هدف غایی كه تجری هست برسیم. این مجازاتهای جایگزین میتواند محرومیتهای اجتماعی و كارهای اجباری باشد كه در قانون هم به آن اشاره شده است. اگر خلأ قانونی هم داشته باشد میتوان آن را در قالب طرح و لایحه به مجلس ارائه كرد.
به گفته میرهادی قرهسیدرومیانی كمیسیون قضایی با تشكیل هیات بررسی زندانیان، بازداشتگاههای كشور را در دستور كار قرار داد تا نظارت خود را انجام دهد و اگر جمعبندی این هیات به نحوی باشد كه مجازات زندان در خیلی از موارد تاثیرگذار نیست میتوان جایگزینی مجازات را پیشنهاد كرد. ضمن آنكه در زندانها انجمنی به نام انجمن حمایت از خانوادههای زندانیان است كه وظایف خود را انجام میدهند منتهی با توجه به وضعیت موجود در كشور، آنها هم یكسری نیازمندیهایی دارند كه سازمان زندانها باید به آن بپردازد.
باید زندان آخرین گزینه تنبیهی باشد
سعید معیدفر نیز با اشاره به اینكه پرواضح است كه در هر شرایطی زندان بدترین گزینه است، به تهرانامروز میگوید: مسلما هر كاری یا هر ساماندهی و طبقهبندی زندان یا هر اقدام دیگری (مانند اینكه شرایط كار فراهم كنید) در برابر جمع كردن و نگهداری عدهای كه انگ جرم و مجرم خوردهاند، در كنار هم میتواند مسئله زا باشد و خود به خود برای كسانی كه در این مكان دور هم جمع میشوند فرصتی را فراهم میكند تا تبادل اطلاعات كنند و نوعی روند جامعه پذیریبد اتفاق بیفتد. آدمها وقتی با هم محشور میشوند و در یك مكان همزیست از هم تاثیر میگیرند.
به گفته این جامعه شناس تمام سیاستهایی كه در دنیا برای اینكه شرایط زندان را مناسب كند تا بتواند آثار منفی آن را كاهش دهد ممكن است درصد بسیار ناچیزی وضعیت را تغییر دهد اما آثار و پیامدهای منفی زندان بر زندانیان و جری شدن آنها در جرایم بیتردید غیرقابل انكار است و بارها نتایج زندان را از زندان تجربه كردهایم. كسانی كه بارها آمدهاند و در مراحل بعد جرایم سختتری مرتكب شدهاند.
به نظر میرسد نمیتوان كاری برای این پدیده كرد، به همین دلیل نباید از زندان به عنوان اولین اقدام استفاده كرد بلكه باید از زندان به عنوان آخرین گزینه استفاده كرد. كشورهایی كه تلاش كردند از زندان به عنوان آخرین اقدام استفاده كنند برای برخورد با ناهنجاریها و جرایم موفقتر بودند تا كشورهایی كه در برخورد با هر جرم و نابهنجاری و هر رفتار غیرقابلقبولی از نظر آنها، از زندان استفاده كند.
او می افزاید: متاسفانه ما كشوری هستیم كه از زندان به عنوان اولین، مهمترین و تنها اقدام در برابر جرایم و ناهنجاریها استفاده میكنیم و هر چه تعداد زندانیان ما بیشتر میشود به همان میزان گسترش جرایم و آسیبها هم افزایش پیدا میكند و این رابطه یك رابطه مستقیم است. هر چه تعداد زندانیان بیشتر باشد آن جامعه درگیر آسیبها و جرایم بیشتر هم خواهد بود. هیچ پیشنهادی ندارم كه چگونه میتوان زندان را به شرایط بهتری تبدیل كرد تنها راهحلی كه دارم این است كه از زندان فقط در شرایطی كه هیچ كاری نمیتوان كرد یعنی در مورد افرادی كه بسیار خطرناك هستند استفاده شود.
اما امروز مشاهده میكنیم در جامعهای زندگی میكنیم كه كسانی كه چك بیمحل كشیده، نزاع كوچكی داشته، حتی سر یك مسئله كوچك مثل دعوای معمولی به زندان رفتهاندو... این نشان میدهد كه ما كه زندان را تنها راهحل در نظر میگیریم برای هر مسئلهای، طبعا باید بدانیم كه بیشترین تبعات زندان را هم ما خواهیم پرداخت. گاهی سادهترین راه ممكن است بدترین راه تلقی شود.
اخبار اجتماعی - تهران امروز
ویدیو مرتبط :
دلایل عجیب آپارات :|
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
كلاهبرداری عجیب و غریب از داخل زندان !
تهران امروز:مهر ماه سال جاری مردی به دادسرای مبارزه با جرایم رایانهای تهران مراجعه كرده و با طرح شكایتی گفت: من صاحب یك انتشارات در میدان انقلاب هستم. دیروز مردی ناشناس با من تماس گرفته و با معرفی خود به عنوان معاون یكی از دانشگاههای مهم از من درخواست تعداد زیادی كتاب برای تجهیز كتابخانههای دانشگاه خود كرد. وی درباره نحوه پرداخت پول كتابها كه حدود 8 میلیون تومان میشد گفت: 2 میلیون تومان از این پول را از طریق اینترنت به حساب شما واریز میكنم و بقیه آنرا موقع تحویل كتابها به نشانی دانشگاه نقدا به شما خواهیم پرداخت. وی از من خواست برای دریافت این پول به یك باجه خودپرداز رفته و دستوراتی كه به من میدهد را اجرا كنم. وقتی به خودپرداز مراجعه كردم وی از پشت تلفن به من گفت چون حسابش ارزی است باید زبان انگلیسی را برای انتقال این پول انتخاب كنم.وقتی این كار را كردم وی دستورات دیگری به من داد كه آنها را اجرا كردم و در آخر هم گفت این مبلغ ظاهرا به دلیل مشكلی كه در سیستم به وجود آمده واریز نمیشود و از من خواست به خود پرداز دیگری مراجعه كنم. من هم این كار را انجام دادم. وقتی پای آن دستگاه هم رسیدم زبان انگلیسی را انتخاب كرده و كارهایی را كه میگفت انجام دادم اما وی گفت امكان انتقال پول نیست و از من خواست به باجه خودپرداز دیگری مراجعه و اگر شماره حساب دیگری دارم كارهای وی را انجام دهم و این روند را دو بار دیگر تكرار كردم. سرانجام بار چهارم وی گفت پول واریز شده و بعد هم به بهانه اینكه پرواز دارد و باید محل كارش را ترك كند به تماس خاتمه داد.وی البته در مكالمه خود مدعی شده بود كه وایز وجه از حساب ارزی به حساب عادی نزدیك یك ساعت وقت میبرد و لحظهای نیست. وقتی تلفن را پایان داده و شماره حسابهای خود را چك كردم متوجه شدم نه تنها پولی به حساب من وازیر نشده بلكه 32 میلیون تومان از حسابم كم شده است. بلافاصله با شمارهای كه آن مرد با من تماس گرفته بود تماس گرفتم ولی كسی پاسخگو نبود.
هنوز مدت زیادی از طرح این شكایت نگذشته بود كه مرد دیگری به دادسرایی دیگر در تهران مراجعه كرده و شكایت مشابهی را طرح كرد: دیروز مردی ناشناس با تلفن من تماس گرفته و با بیان اینكه شماره مرا از یكی از دوستان مشتركمان گرفته خود را مدیر تعاونی مصرف یكی از ادارات دولتی معرفی كرده و گفت: مقداری جنس برای فروشگاه شركت خود میخواهد و از من خواست برای دریافت این پول از طریق اینترنت پای یك دستگاه خود پرداز بروم و با انتخاب زبان انگلیسی 7 میلیون تومان پول را دریافت كنم. من هم این كار را كرده و در آخر متوجه شدم نه تنها پولی به حساب من واریز نشده بلكه 7 میلیون تومان از حسابم كم شده است.
با ارجاع پروندهها به اداره مبارزه با كلاهبرداری پلیس آگاهی مشخص شد فرد كلاهبردار با توجه به عدم آشنایی مالباختهها با زبان انگلیسی آنها را فریفته و در مجموع 39 میلیون تومان از آنها كلاهبرداری كرده است. كارآگاهان در ادامه به بررسی شماره حسابی كه پولها به آن واریز شده بود پرداخته و متوجه شدند صاحب حساب مردی میانسال به نام مسعود است.
مسعود پس ازشناسایی مدعی شد كه مدتی است كارت عابربانكش را كه رمزش را هم به خاطر اختلال حواس روی آن نوشته بود گم كرده و چون پول زیادی داخل آن نداشته آنرا باطل نكرده است. این ادعای مسعود در حالی بود كه بررسی دوربین عابربانكها نشان میداد مسعود همان شخصی است كه مبالغ كلاهبرداری شده از مالباختهها را با مراجعه به عابربانك به حسابی دیگر انتقال داده است. با این اطلاعات بازجویی از متهم ادامه یافت و وی با اعتراف به كلاهبرداری به دست داشتن دو نفر دیگر در این كلاهبرداریها اقرار كرد. وی گفت: من به همراه یكی از دوستانم به نام فریبرز كه در حبس به سر میبرد این كلاهبرداری را انجام داده و پولها را به حساب همدست دیگرمان یعنی حمید واریز میكردیم و با مراجعه به صرافیها و طلافروشیها با پول آن طلا میخریدیم.
بلافاصله دستور انتقال فریبرز از زندان قزل حصار به آگاهی صادر و این متهم كه در پرونده خود سوابقی چون مشاركت در قتل . سرقت مسلحانه و شرخری را داشت و تا كنون 30 سال از عمر خود را در زندان گذرانده با اعتراف به طرح نقشه این كلاهبرداریها گفت: من به علت معاشرت با آدمهای مختلف در زندان به 5 زبان زنده دنیا مسلطم و با این آگاهی كه اكثر افراد آشنایی درستی با زبان انگلیسی ندارند نقشه این كلاهبرداریها را كشیدم.برای همین یك خط اعتباری خریده و در زندان با استفاده از این خط شماره برخی صنفهای مهم را از طریق 118 دریافت كرده و از داخل زندان با آنها تماس میگرفتم و با توجه به صنف كاری آنها خود را خریداری معتبر به آنها معرفی میكردم. با چرب زبانی آنها را به انجام سریع این معامله تشویق كرده و با عنوان اینكه بخشی از پول را به عنوان پول پیش میخواهم به حساب آنها كارت به كارت كنم آنها را طوری راهنمایی میكردم كه پولهایشان به حسابم واریز شود.
بررسیهای بعدی كارآگاهان نشان داد كه ادعای متهم مبنی بر تسلط به 5 زبان زنده دنیا دروغی بیش نیست و وی تنها به زبان انگلیسی آشنایی مختصری دارد كه همان برای انجام كلاهبرداری از سوی وی كفایت میكرده است.متهم در ادامه اعترافات خود گفت: من قبلا معمار بودم و در سال 49 به خاطر مزاحمت جوانی برای خواهر دوستم به اتفاق دوستم فرد مزاحم را كشتیم. با اوج گیری انقلاب از زندان بیرون آمده و در همان سال 57 یك باند 17 نفره سرقت مسلحانه تشكیل داده و شروع به سرقت از طلافروشیها و بانكها كردیم. این كار تا سال 58 ادامه داشت كه در آن سال بازداشت شده و 7 نفر از گروهمان اعدام شدند ولی من حبس ابد خوردم.سرانجام سال 67 به من عفو خورده و آزاد شده و 6 ماه بعد به خاطر دعوای دسته جمعی در یك جلسه قماربازی در خانهای در میدان محسنی دوباره به زندان افتادم.بعد از آزادی این بار به شرخری مشغول شده و طلب افرادی را كه طلبشان وصل نمیشد را از طرف مقابل گرفته و در صدی هم پاداش میگرفتیم.بعد هم دوباره به زندان افتاده و این بار نقشه این سرقتها را كشیدم. سرهنگ عباسعلی محمدیان رئیس پلیس آگاهی تهران بزرگ با بیان اینكه تحقیقات پلیسی نشان میدهد كه به احتمال زیاد تعداد افرادی كه به این طریق مورد كلاهبرداری قرار گرفتهاند بسیار بیشتر از این تعداد باشد از شهروندانی که به این شیوه از آنان کلاهبرداری شده دعوت میشود تا جهت پیگیری پرونده یا طرح شکایت به اداره چهاردهم پلیس آگاهی تهران بزرگ واقع در خیابان وحدت اسلامی مراجعه كنند یا با شماره تلفن 51055514 تماس بگیرند.... / tehrooz.com