اخبار


2 دقیقه پیش

عکس: استهلال ماه مبارک رمضان

همزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ...
2 دقیقه پیش

تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریم

وزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که می‌تواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام می‌شود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ...

دلایل ایجاد رکود تورمی در ایران


افزایش تولید با کمک دولت و بانک‌ها به بخش خصوصی باعث رشد اقتصادی و کاهش تورم می‌شود.

خبرگزاری ایسنا: افزایش تولید با کمک دولت و بانک‌ها به بخش خصوصی باعث رشد اقتصادی و کاهش تورم می‌شود.

محمود جام‌ساز – کارشناس امور اقتصادی - در گفت‌وگویی به بررسی عملکرد اقتصادی دولت پرداخت و گفت: طبق اعلام مسوولان اقتصادی هدف دولت کاهش نرخ تورم و رسیدن به نرخ 25درصد در پایان سال است. در حال حاضر نیز گزارشات مختلف نشان می‌دهد تورم نقطه‌ به نقطه و تورم سالیانه رو به کاهش است. همان طور که آمارها نشان می‌دهد نرخ تورم از 40 درصد در مرداد‌ ماه سال 1392 به 28 درصد رسیده است. البته نباید فراموش کرد اقتصاد ایران در وضعیت عدم تعادل ناشی از حاکمیت تورم و رکود همزمان قرار داشته و این وضعیت در حال حاضر نیز ادامه دارد.

جام‌ساز گفت: برای کاهش تورم نیازمند افزایش رشد اقتصادی هستیم که این رشد اقتصادی مستلزم ایجاد سرمایه‌گذاری‌های مولد است که در حال حاضر اقتصاد ما با کمبود شدید آن روبه‌رو است.

این کارشناس امور اقتصادی افزود: یکی از مهم‌ترین منابع سرمایه‌گذاری‌ پس‌انداز‌های خرد مردمی در بانک‌ها است که منابع تسهیلات را به منظور اعطای تسهیلات در بانک‌ها فراهم می‌کند اما متاسفانه این روند در چند سال اخیر به گونه‌ای بوده است که منابع بانکی صرف اعطای تسهیلات به بخش غیرتولیدی به خصوص تعداد کمی از افراد منتسب به رانت‌های دولتی و وابستگان به قدرت‌های سیاسی و دولتی درون‌سیستمی شده است. به همین دلیل بخش تولید از اعتبارات کافی که حق خودش بوده است محروم شده است.

وی در ادامه با بیان اینکه حجم بالای درآمد‌های نفتی به گونه‌ای توزیع شده است که باعث افزایش تورم و رکود اقتصادی شده است گفت: از سوی دیگر واردات حجیم کالاهای بی‌کیفیت چینی و غیره باعث ضعیف‌شدن بخش صنعت شده و ظرفیت‌های تولیدی را مسکوت کرده است و به تبع آن بیکاری نیز افزایش یافته است. به همین دلیل اقتصاد ایران در حالت رکود تورمی قرار دارد، زیرا هم تورم بالا است و هم نرخ بیکاری افزایش یافته است.

جام‌ساز در ادامه گفت: در حال حاضر نرخ بیکاری به 10.4 درصد رسیده است که نشانه خوبی است اما با توجه به جمعیت بالای بیکاران به خصوص قشر تحصیل‌کرده این رقم ناکافی است و طبق پیش‌بینی‌های صورت گرفته در آینده نزدیک تعداد بیکاران به پنج میلیون نفر می‌رسد.

این کارشناس امور اقتصادی در ادامه بیان کرد: با توجه به روند افزایش تولید ناخالص داخلی که در حال حاضر منفی 1.2 درصد بدون نفت و منفی 3.9 درصد با نفت است نمی‌توان به کاهش بیکاری و ورود فعالان جدید به بازار کار امیدوار بود.

وی افزود: دولت باید با هدایت منابع بانکی و نقدینگی موجود در کشور از بخش‌های غیرمولد به بخش مولد تولید و صنعت را متحول سازد.

جام‌ساز همچنین بیان کرد: تغییر نگاه اقتصادی دولت از اقتصاد دولتی به اقتصاد آزاد رقابتی با محوریت بخش خصوصی از نیازمندی‌های مهم اقتصاد است که مستلزم کاهش شدید تسلط انحصار دولتی برارکان دولت و بازار است.

این کارشناس امور اقتصادی افزود: اگر بخش خصوصی در یک فضای مساعد اقتصادی و تحت شرایط امن اقتصادی در یک محیط مناسب کسب‌و کار بدون دخالت‌های نامطلوب دولت بتواند فعالیت کند و از سوی دیگر دولت و بانک‌ها، بخش خصوصی را تامین مالی کنند موتور اقتصادی روشن می‌شود.

وی گفت: در این صورت افزایش تولید باعث افزایش رشد اقتصادی می‌شود و نرخ اشتغال هم بالا می‌رود. با افزایش تولید ملی قیمت‌ها کاهش یافته و قدرت خرید افزایش می‌یابد و این به معنی کاهش واقعی تورم است. در این صورت مردم کاهش تورم را به طور ملموس در سبد معیشتی خود مشاهده می‌کنند.


ویدیو مرتبط :
رکود تورمی

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

شاخص فلاکت: ۴۴ درصد/اقتصاد ایران به رکود تورمی رفت



شاخص فلاکت,تورم,اقتصاد ایران

شاخص فلاکت: ۴۴ درصد/اقتصاد ایران به رکود تورمی رفت

در کشوری که انتشار نماگرهای اقتصادی گاه به گاه «قفل» می شود و برای محاسبه شاخص های اقتصادی، هیچ چیز در دسترس نیست؛ حتی صحبت کردن از روند طی شده «شاخص فلاکت» در سال 1391، کار سختی است.

آخرین باری که مرکز آمار ایران نرخ بیکاری را اعلام کرده، تابستان امسال است. مرکز آمار پس از یک دوره متوالی مناقشه بر سر مرجع انتشار نرخ بیکاری، با تاخیری چندماهه، نرخ بیکاری دوره زمستان 1390 را 14.1  درصد اعلام کرد.

بانک مرکزی نیز، انتشار آمار نرخ بیکاری را چندی است که «متوقف» کرده و مرجع اعلام نرخ تورم شده است. حال قرار است در این شرایط مبهم و با اطلاعات ناقص، چه اعدادی برای «شاخص فلاکت» تعریف شود؟ 

شاخص فلاکت یک نشانگر اقتصادی است که فرمولی بسیار ساده دارد: کافی است نرخ تورم و بیکاری را با یکدیگر جمع کنید تا شاخص فلاکت به دست بیاید. معرفی این شاخص، مدیون دو اقتصاددان آمریکایی به نامهای «آرتور اوکان» و «رابرت بارو» در دهه 1970 میلادی است. البته روش دو اقتصاددان یادشده برای محاسبه شاخص فلاکت با هم فرق می کرد. 

آقای «اوکان» از همان فرمول ساده استفاده می کرد یعنی نرخ تورم به علاوه نرخ بیکاری. اما آقای «بارو» فرمول دیگری داشت؛ او از ترکیب تولید ناخالص داخلی و نرخ سود بانکی، شاخص فلاکت را تعیین می کرد.

بعدها، آنچه که «آرتور اوکان» طراحی کرده بود، به عنوان شاخص «صحیح» فلاکت شناخته شد و فرمول «رابرت بارو» دیگر کاربردی ندارد. حالا اگر بر سر تعریف کلی و کاربردی «شاخص فلاکت» تفاهم شود؛ باید گفت که در یک عبارت ساده می توان شرایط «رکود تورمی» را به عنوان بازتاب بالا بودن شاخص فلاکت شناخت.

اقتصاددانان می گویند «تورم و بیکاری» در دو منحنی عکس یکدیگر عمل می کنند. یعنی اگر تورم بالا باشد، بیکاری پایین است و برعکس. به عبارت دیگر، «تورم بالا» گاه ممکن است بیکاری را «کاهش» دهد یا اینکه «بیکاری بالا» می تواند با «تورم پایین» همراه شود. به همین دلیل، در خیلی از کشورها، سیاست های تورمزا اجرا می شود تا قدری از نرخ بیکاری کاسته شود.

اما در کشورهای دارای درآمدهای نفتی بالا، ماجرا کمی فرق می کند. در این نوع کشورها، وقتی قیمت نفت بالا می رود و درآمدهای نفتی جهش پیدا می کند، دولتها سعی می کنند، بخشی از درآمدهای ارزی به دست آمده را به بدنه تولید تزریق کنند تا در کوتاه مدت تورم موجود با تولید بالا خنثی شود و در درازمدت بیکاری هم کاهش پیدا کند. اما تجربه نشان داده این سیاست، شکست خورده است. 

چرا که درآمدهای نفتی با واحد «دلار» به دست می آید و برای تزریق آن به بخش تولید نیاز به «ریال» است. اینجاست که تزریق درآمدهای نفتی به بخش تولید، «پایه پولی» را افزایش می دهد، تولید را پایین می آورد و حالا هم «چوب» را خورده و هم «پیاز» را؛ هم تورم در اقتصاد وجود دارد و هم موجی از بیکاری به واسطه تعطیلی کارخانه ها و بنگاههای تولیدی به راه افتاده است.

تجربه روشن این نوع حرکت دو شاخص تورم و بیکاری، بزرگترین طرح اشتغالزایی دولت نهم موسوم به «بنگاه های زودبازده» است.

برنامهای «آرمانی» که با «وامهای ارزان قیمت» راه را برای تزریق نقدینگی به بخش تولید باز کرد و تورم را بالا برد. دولتی ها می گفتند این برنامه آرمانی، بیکاری را کاهش داد؛ اما با گذشت پنج سال از اجرای برنامه بنگاه های زودبازده و تزریق پول به بخش تولید، آخرین آمار اعلام شده از نرخ بیکاری -که از سوی مرکز آمار ایران اعلام شده است- حاکی از افزایش بیکاری تا بیش از 14 درصد در زمستان پارسال است.

در اقتصاد متکی به درآمد نفتی، رانت و فساد نیز محتمل است و آنچه در تجربه «بنگاههای زودبازده» رخ داد نشان داد، اگر ساختار اقتصادی به خوبی کار نکند، توفیقی برای هیچ یک از دو هدف گیری کوتاه مدت و بلندمدت به دست نخواهد آمد.

اما اگر ساختار اقتصاد، به درستی عمل کند چطور؟ در کشورهای پیشرفته که درآمدهای عمده دولت از راه مالیات به دست می آید، دو شاخص تورم و بیکاری چگونه عمل می کند؟ در اقتصاد پیشرفته دو شاخص تورم و بیکاری به صورت معکوس عمل می کند. افزایش تورم و رشد قیمت ها به تولیدکننده این علامت را می دهد که باید تولید را افزایش داد و به میزان اشتغال افزود. 

در این حالت، تورم در درازمدت کنترل می شود و اشتغال در کوتاه مدت به سطح بالایی می رسد. به تازگی نشریه «اکونومیست» رتبه بندی کشورها را بر اساس شاخص فلاکت انجام داده است که البته با استناد به آمارهای سال 2011 میلادی به دست آمده است. این رتبه بندی مربوط به 96 کشور جهان است و با توجه به آمار نرخ تورم و بیکاری در سال 2011 میلادی، ایران را با عدد شاخص 33 درصد، در رتبه سوم قرار داده است. 

نکته جالب، رده های پایینی این جدول است که کشورهایی مانند قطر، سوئیس، آلمان و دانمارک را به خود می بیند. قطر با نرخ تورم 2.5  درصدی و نرخ بیکاری نیم درصدی، در مجموع شاخص فلاکت را به سه درصد رسانده و رتبه 96 را در میان 96 کشور بررسی شده به خود اختصاص داده است. بالاتر از سوئیس که شاخص فلاکت در آن 3.5  درصد است و حتی آلمان و دانمارک که شاخص فلاکت در آنها به ترتیب 8 و 9 درصد است.

اما شاخص فلاکت در سال 1391 چه روندی را در ایران داشت؟ برای پاسخ به این پرسش، نیاز به دو شاخص مهم اقتصادی، یعنی تورم و بیکاری و دسترسی به رقم دقیق این دو شاخص است. 

اینجا مشکلی اساسی وجود دارد که در سطرهای ابتدای گزارش آمد. مشکلی به نام نبود اطلاعات که به تازگی در اقتصاد ایران جریان یافته است. تمام آنچه در ادامه می آید نیز با استفاده از نرخ بیکاری اعلام شده از سوی مرکز آمار ایران، یعنی14.1 (مربوط به زمستان سال گذشته) است.

بانک مرکزی آخرین رقم تورم در بهمن ماه را به میزان 8/29 درصد اعلام کرده است. با توجه به نرخ بیکاری 14.1 درصدی و از آنجا که از مجموع این دو شاخص، نشانگر فلاکت مشخص می شود، می توان گفت رقم شاخص فلاکت با همین اطلاعات موجود به مرز 44 درصد رسیده است. یعنی با گذشت سه ماه از سال 2013 میلادی، شاخص فلاکت نزدیک به 11 درصد بیشتر از سال 2011 میلادی است. 

در سالی که گذشت، شاخص فلاکت در یک منحنی صعودی به کار خود پایان داد. آنچه در نمودار شاخص فلاکت در سال 1391 رخ داده؛ نشان از کوتاه نیامدن هیچ کدام از دو شاخص تورم و بیکاری داشته است. به گونه ای که «رکود تورمی» با خوردن «چوب و پیاز» شکل گرفته است. دلایل بسیاری برای این موضوع می توان برشمرد. 

در سال گذشته، نوسان نرخ ارز، ارزش پول ملی را کاهش داد و به تبع اجرای هدفمندی یارانه ها، هزینه های تولیدی بالاتر رفت. به گواه گزارش های فعالان کارگری و کارفرمایی، بسیاری از واحدهای تولیدی در معرض ورشکستگی و تعطیلی قرار گرفت. آخرین گزارش بانک مرکزی از «شاخص قیمت تولیدکننده» نشان می دهد هزینه های تولید نسبت به مهرماه سال گذشته33.1  درصد افزایش یافته است. ضمن اینکه رشد شاخص بهای تولیدکننده در طول یک ماهه شهریور تا مهر امسال به رقم بی سابقه 8.2 درصد رسیده است.

پس از رشد8.3 درصدی در اردیبهشت 1374 و رشد15.3 درصدی در دی ماه 1389 این رقم بالاترین رقم رشد ماهانه در 23 سال گذشته به حساب میآید. به طور کلی افزایش شاخص قیمت تولیدکننده منجر به افزایش شاخص تورم می شود و افزایش تورم نیز به طور خودکار بر تصمیمات بانک مرکزی تاثیر مستقیمی دارد؛ بنابراین هر چقدر شاخص بهای تولیدکننده نسبت به پیش بینی ها افزایش یابد انتظار تقویت قیمت ها وجود دارد.

شاید در شرایط رکود تورمی، صنایعی مانند صنایع غذایی و برخی از صنایع پایین دستی بخش نفت و بخش هایی که کمترین نیاز را به کالاهای وارداتی دارند سودآوری خوبی داشته باشند؛ اما ادامه چنین وضعیتی میتواند به حذف بسیاری از واحدهای صنعتی فعلی بینجامد و جایگزین کردن این واحدها نیز در میان مدت غیرممکن خواهد بود./خبرآنلاین