اخبار


2 دقیقه پیش

عکس: استهلال ماه مبارک رمضان

همزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ...
2 دقیقه پیش

تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریم

وزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که می‌تواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام می‌شود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ...

درس‌آموزی زیباکلام از سیاستمداری هاشمی



اخبار,اخبارسیاست خارجی ,صادق زیباکلام


 اخبار سیاسی  - درس‌آموزی زیباکلام از سیاستمداری هاشمی

اگر گفته شود «شیخ نمر»، تاوان اعتقادات دینی و سیاسی خود را می‌دهد، سخنی به گزاف نرفته است. از این بابت، شفاعت و مداخله دیگران در حقیقت مبنایی انسان‌دوستانه پیدا می‌کند و نه دخالت در امور داخلی کشور عربستان.

صادق زیباکلام در سرمقاله شرق نوشت:

از زمانی که حکم اعدام «شیخ نمر» رهبر شیعیان عربستان توسط مقامات آن کشور صادر شده، در مخالفت با این حکم، اظهارنظرهای مختلفی در ایران بیان شده است. از جمله آخرین اظهارنظرها در این خصوص، نگارش نامه آقای هاشمی‌رفسنجانی به پادشاه عربستان است برای نوعی وساطت؛ با این تفاوت که رویکرد و نحوه ورود آقای هاشمی در این خصوص با دیگران متفاوت است. پیش از پرداختن به نحوه ورود آقای هاشمی به موضوع و اینکه چرا رویکرد ایشان از دیگران متفاوت است، بگذارید اندکی راجع به اصل موضوع بگویم. بدون ورود به کم‌وکیف اتهامات «شیخ نمر»

و اینکه مقامات عربستان، او را به‌ واسطه کدامین اقدام مجرمانه محکوم به اعدام کرده‌اند؛ واقعیت آن است که حکم این رهبر روحانی بیش از آنکه به واسطه اقدامات مشارالیه و آنچه انجام داده، صادر شده باشد، به واسطه افکار و عقاید او و مخالفتش با حکومت عربستان صادر شده است. اگر نه، «شیخ نمر»، نه دست به اسلحه برده بوده، نه کسانی را تشویق کرده بوده که دست به اسلحه ببرند، نه پیروانش را ترغیب کرده که مبارزه مسلحانه کنند و نه هیچ اقدام عملی دیگری از جانب ایشان و طرفدارانش صورت گرفته است. آنچه اتفاق افتاده، تظاهرات و اعتراضات خیابانی بوده است.

 

بنابراین، اگر گفته شود «شیخ نمر»، تاوان اعتقادات دینی و سیاسی خود را می‌دهد، سخنی به گزاف نرفته است. از این بابت، شفاعت و مداخله دیگران در حقیقت مبنایی انسان‌دوستانه پیدا می‌کند و نه دخالت در امور داخلی کشور عربستان. اما برویم بر سر موضوع پیام رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام و تفاوت آن با موضع‌گیری دیگران. گفتیم بسیاری از چهره‌های دیگر هم درخصوص صدور این حکم و در اعتراض به آن مطالبی را گفته‌اند که شاید با عرف و شیوه دیپلماتیک، فاصله داشته باشد.

در عین حال، به دلیل شفاهی‌بودن، اثر چندانی بر شرایط اتهام «شیخ نمر» نخواهد داشت و لحن برخی از آنها نیز، در شرایط فعلی منطقه و جهان اسلام و با درنظرگرفتن اهمیت وحدت میان مسلمین، لحن سازنده نبوده و نیست. اما مشی و تجربه بالا و شم سیاسی و دیپلماتیک هاشمی به نگارش نامه‌ای منجر شده است که در نهایت احترام و ادب نسبت به مقامات سعودی، نکاتی را متذکر شده است.

 

ایشان به جای ورود به موضوعات حاشیه‌برانگیز و محل اختلاف دو کشور، از پادشاه سعودی محترمانه درخواست کرده که «شیخ نمر» را اعدام نکنند تا کاهش تنش‌های میان مسلمانان در منطقه و خنثی‌کردن تبلیغات اختلاف شیعه و سنی را در پی داشته باشد. حاجت به گفتن نیست اگر ما به‌راستی به دنبال جلوگیری از اعدام این روحانی مبارز هستیم، نیاز به لحنی مودبانه است که در عین صراحت، توهینی خطاب به فرد یا افرادی در هیات حاکمه عربستان‌سعودی در آن صورت نگرفته باشد.

می‌ماند نکته آخر که حتما نیازمند توجه است. شاید اگر خیلی از ما یا افراد و اشخاص دیگری بودند و با آنان ظرف هشت‌سال دولت قبل، برخوردی که با آقای هاشمی شده بود صورت می‌گرفت، بر خود وظیفه و تکلیفی نمی‌دیدند که همچنان در امور مهمی که به سرنوشت کشور پیوند می‌خورد مداخله کنند.

 

نفس مداخله آقای هاشمی و تلاش ایشان برای جلوگیری از اجرای حکم اعدام «شیخ نمر»، با استفاده از ظرفیت و نفوذی که بر مقامات سعودی دارند، حکایت از آن می‌کند که ایشان مسایل شخصی را همواره فدای مصالح و منافع بزرگ ملی و جهان اسلام می‌کنند. این درس‌‌آموزی یک سیاستمدار موقعیت‌شناس است.


  اخبار سیاست خارجی  - شرق


ویدیو مرتبط :
سیاستمداری رسانه ای/محسنی اژه ای

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

زیباکلام:اگر اصولگرایان در زمان توهین به سیدحسن خمینی و هاشمی سکوت نمی‌کردند...



زیباکلام:اگر اصولگرایان در زمان توهین به سیدحسن خمینی و هاشمی سکوت نمی‌کردند، امروز اینگونه حاشیه امنیت‌شان تهدید نمی‌شد/ مشایی کاندیدای حتمی دولت است

 

اخبار,اخبارجدید,اخبار جالب

اینکه آقای احمدی‌نژاد سخنان خود را با لفظ «زنده‌باد بهار» تمام می‏کند تنها یک معنا بیشتر نمی‏تواند داشته باشد. برخی اصولگرایان هم در تحلیلشان به این نتیجه رسیده ‏اند و حتی معترف هستند که نباید در این روز طوری مسائل مطرح شود که شائبه انتخاباتی بودن به اذهان متبادر شود.

به گزارش نامه، اخلال در جریان سخنرانی‏های عمومی دامن رئیس مجلس را هم گرفت.

در همین رابطه سایت خبری مجلس با سازماندهی خواندن این اقدام اینطور نوشت: در مراسم راهپیمایی ۲۲ بهمن در شهر مقدس قم عده ‌اندکی که مشخص بود از قبل سازماندهی شده بودند، تلاش کردند با برخی شعارها علیه رئیس مجلس مانع سخنرانی دکتر لاریجانی در مراسم شوند و در مراسم باشکوه گرامیداشت پیروزی انقلاب اسلامی در شهر مقدس قم ایجاد آشوب کنند.

مدت‏هاست عده‏ای که «اندک» خوانده می‏شوند در مراسمی رسمی مثل 22 بهمن دست به چنین اقداماتی می‏زنند، مهم‌ترین نمونه قبل از آن هم سخنرانی سیدحسن خمینی در 14 خرداد سال‌های 89 و 91 بود. جایی که اخلال در سخنرانی وی با سکوت اصولگرایان مواجه شد. صادق زیباکلام معتقد است اگر پیش از این با برخی اقدامات اینچنینی برخورد قاطع می‌شد امروز شاهد تکرار آنها نبودیم.گفتگوی این تحلیل گر سیاسی اصلاح طلب با روزنامه آرمان را در ادامه بخوانید؛

ارزیابی شما از اخلال در سخنرانی آقای لاریجانی در شهر قم چیست؟

فرض کنید آقای لاریجانی رفته بودند به یک سخنرانی عادی، می‏توانست درک شود که مخالفان سیاسی ایشان در میان سخنرانی اخلال ایجاد کنند.

وقتی این کار در 22 بهمن ایجاد می‌شود، معنی‏اش متفاوت است. مشابه این کار را شاهد بودیم در جریان 14 خرداد سال 89 که با سیدحسن خمینی انجام دادند و همه شاهد آن بودند و آنجا مشخص بود که عوامل سازماندهی شده‏ای پشت این جریانات هستند، منتها در عین حال که باید این عمل شدیدا تقبیح شود، از این واقعیت تلخ هم نمی‏شود فرار کرد که شاید اگر آن روز اصولگرایان و آقای لاریجانی و سایر بزرگان اصولگرا اعتراض کرده بودند و در برابر این دست حرکت‏ها ایستاده بودند، امروز آقای لاریجانی شاهد چنین برخوردهایی نبود.

اگر روزی که امثال سیدحسن خمینی و آیت‌ا... ‌هاشمی مورد هجمه قرار گرفتند، برخورد جدی صورت می‏گرفت، اکنون حاشیه امنیت اصولگرایان اینگونه مورد تهدید واقع نمی‏شد. بر این اساس بیش از آنکه بخواهم عوامل مستقیم چنین رفتاری را محکوم کنم لازم می‏دانم کسانی و از جمله خود آقای لاریجانی را مورد سوال قرار دهم که گاهی با سکوتشان مصلحت را در نظر گرفتند. اکنون همین رفتار در قبال خودشان در حال تکرار شدن است و این نتیجه مستقیم رفتار خودشان است.

آیا با توجه به شعارهای مطرح شده، می‌توان آن را انتخاباتی تلقی کرد؟

نکته جالبی که هست این است که هر جا حامیان دولت حضور داشته‌اند ما چنین برخوردهایی کمتر می‌بینیم. این نمی‏تواند همه‌اش تصادفی باشد. بر این اساس باید اصولا حساسیت روی این وقایع آنقدر زیاد باشد که دستگاه‌های ذی‌صلاح سریعا عوامل اخلال را شناسایی و معرفی کنند. به این اعتبار اول باید بگوییم که این اتفاقات قطعا سازماندهی شده است، حتی خبرگزاری خانه ملت که متعلق به مجلس است هم نوشته این عده از قبل سازماندهی شده بودند.

بعد از آن هم نوع رفتار حامیان دولت این گمانه را تقویت می‏کند. آنطور که گزارش شده بیشترین شعار علیه رئیس مجلس «خواص بی‌بصیرت» بوده است.

این ادبیات مشخصه گروه‌های تندرو است. این اختلاف در میان خود اصولگرایان به وجود آمده و دامن زده شده و تا الان هم هیچ گروه یا چهره اصلاح‌طلبی در آن تاثیرگذار نبوده است، پس عقبه این اختلافات هم نمی‏تواند‌ بی‌ارتباط با خود طیف‏های جناح اصولگرا باشد. وقتی برخی اصولگرایان با تندترین ادبیات سیاسی ممکن نسبت به هم موضع‏گیری می‏کنند مشخص است که عقبه آنها و طرفدارانشان هم با همین جنس گفتارها و رفتارها با مسائل برخورد می‏کنند.

به نظر شما این رفتارها چه زمانی متوقف خواهد شد؟

ارزیابی من این است که این رفتارها در صورت عدم برخورد جدی ادامه پیدا خواهد کرد. احتمالا موضوع مربوط به انتخابات سال آینده است. پنهان کردن آن هم البته ضرورتی ندارد. به‌رغم تمام توصیه‌هایی که به وحدت می‏شود دامنه اختلافات رو به نزول نرفته است. عقلانی هم نیست از این جهت که پنهان کردن اختلاف دردی درمان نمی‏کند، اختلاف باید حل شود نه پنهان.

آیا اصولگرایان سنتی می‏توانند واکنش عملی در راستای کنترل این اتفاقات داشته باشند؟

می‌شود با برخورد به موقع به آنها نشان داد که نظام با کسی رودربایستی ندارد. مهم‌تر اینکه در فرآیند این اختلافات نهایتا بازنده گروه‌های سنتی و میان دستی اصولگرایان هستند. موضوع را اگر سیاسی ببینیم قطعا باید آن را در چارچوب انتخابات تحلیل کنیم.

در این انتخابات هم مشخصا حامیان دولت فعالیت خواهند کرد و در غیاب اصلاح‌طلبان تنها گروهی هستند که استقلال سیاسی دارند و خط سیاسی آنها در میان تیم خودشان تعیین می‏شود، یعنی نه در گفتار و نه در عمل سیاسی وابستگی به جایی ندارند. امکانات هم در اختیار دارند و البته در تناقضی که اصولگرایان گرفتار آن هستند قرار ندارند.

اصولگرایان سنتی اما اول از هر چیز یک تیم واحد نیستند. الان مثلا برای همین انتخابات به شکل جدی چند تیم از آنها مشغول فعالیتند که قرار است از یک سبد رای مشترک بهره بگیرند. اما سبد رای دولت مدت‌هاست که از آنها جدا شده و البته خصوصیات رفتاری و گفتاری برخی از اعضای تیم دولت می‏تواند سبد رای آنها را گسترش هم بدهد.

چقدر برنامه دولت را برای انتخابات جدی می‏دانید؟

هم سخنان محمود احمدی‌نژاد در راهپیمایی 22 بهمن و هم نوع استقبال از او و اسفندیار رحیم مشایی نشان می‏دهد که مساله جدی است. اینکه آقای احمدی‌نژاد سخنان خود را با لفظ «زنده‌باد بهار» تمام می‏کند تنها یک معنا بیشتر نمی‏تواند داشته باشد. برخی اصولگرایان هم در تحلیلشان به این نتیجه رسیده‏اند و حتی معترف هستند که نباید در این روز طوری مسائل مطرح شود که شائبه انتخاباتی بودن به اذهان متبادر شود. هرچند در میان اصولگرایان برخی به صراحت از انتخاباتی بودن آن سخن گفتند و تاکید کردند: برخی نشانه‌ها آنقدر واضح‌اند که نیازی به توضیح ندارند.

اگر بخواهید به اصولگرایان سنتی در این باره پیشنهادی ارائه کنید، به آنها چه می‏گویید؟

تنها ابزار به تعادل رساندن وضعیت فعلی در مواجهه با اقدامات حامیان دولت ورود چهره‌هایی مثل آیت‌ا... ‌هاشمی به انتخابات ریاست‌جمهوری است. وگرنه اصولگرایان حریفی برای دولت و آقای مشایی که به احتمال قریب به یقین کاندیدای حتمی دولت است، نخواهند بود. همانگونه که آقای مشایی از سد بسیاری از افشاگری‏ها و هجمه‌ها تاکنون گذشته، از این به بعد هم می‏تواند از سدهایی که برای ریاست‌جمهوری پیش پای او هست بگذرد. حتی برخی از اصولگرایان هم در یکی دو ماه اخیر از احتمال تایید صلاحیت او گفته‏اند. مطمئن باشید کسی که تاکنون پا برجا باقی مانده در ادامه نیز حضوری جدی در میدان خواهد داشت.

اما همین طیف اصولگرایان هفته گذشته وزیر کار را عزل کردند؟!

اصولگرایان سنتی با عزل وزیر کار به دولت هشدار دادند. اصولگرایان سنتی از این به بعد اگر در مقابل دولت سکوت کنند در یک رفتار منفعلانه قافیه را باخته‏اند، اگر هم سکوت نکنند و پاسخ بدهند فضا را برای عمل بعدی دولت آماده کرده‏اند.

به این معنا اصولگرایان سنتی در بازی دولتی‏‌ها گیر افتاده‌‏اند و هیچ راهی برای اینکه به طور مستقل بتوانند از آن خارج شوند پیش روی آنها نیست.

به نظر نمی‏رسد برخوردی در انتظار این دست وقایع باشد چرا که اگر قرار بود برخوردی صورت بگیرد باید نشانه‌های آن را می‏دیدیم. اصولگرایان نهایتا در این بازی به اصلاح‌طلبان خواهند پیوست، یعنی اگر برخوردها ادامه یابد و تلاشی برای کنترل آن نشود آنها نیز بعد از مدتی نه چندان طولانی چون اصلاح‌طلبان به کناری می‌روند. پس بهتر است قبل از آن که این اتفاق بیفتد بهتر است راه را برای ورود اصلاح‌طلبان باز کنند تا بلکه از این طریق امکان پیروزی یک جریان سیاسی بر جریان دولت در انتخابات 92 مهیا شود.

اصولگرایان خودشان هم به خوبی می‏دانند که پایگاه اجتماعی آنها دستخوش تغییر است به‌خصوص وقتی این پایگاه بین چند کاندیدا تقسیم شود هیچ افقی برای پیروزی آنها مشاهده نمی‌شود. مساله اخلال در سخنرانی رئیس مجلس، آن هم در روز 22 بهمن و آن هم در شهر مهمی مثل قم مساله کم اهمیتی نیست. این اتفاق سمبلی است از دایره عمل اصولگرایان سنتی در کنترل این طیف./نامه نیوز