اخبار
2 دقیقه پیش | عکس: استهلال ماه مبارک رمضانهمزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ... |
2 دقیقه پیش | تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریموزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که میتواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام میشود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ... |
دردسر زورگیری از پزشک زندان
دردسر زورگیری از پزشک زندان
پزشك بهداری زندان وقتی مرد قویهیكل را دید وی را شناخت. شك نداشت كه این زندانی همان زورگیری است كه از وی سرقت كرده بود.با وجود تنومندی و خالكوبیهای خاص بهراحتی گریه میكند و مدام میگوید دلتنگ دخترش است.
به گزارش ایران 28 خردادماه سال گذشته هنگامی كه پزشك 50 ساله آماده میشد تا مطبش را ترك كند ناگهان پیشروی خود مرد جوان تنومندی را دید كه با تهدید چاقو پول و موبایلش را میخواست.
دكتر كه با روبهرو شدن با این جوان وحشتزده شده بود ابتدا مقاومت كرد ولی پس از اینكه مرد تبهكار با چاقو چند ضربهای به وی زد چارهای جز تسلیم شدن ندید و پول و موبایلش را داد.
با در جریان قرار گرفتن پلیس 110 تیمی از مأموران برای رسیدگی به این زورگیری به مطب رفتند. دكتر كه وحشت كرده بود گفت: ساعت 9 شب قصد ترك مطبم را داشتم كه مردی 30 ساله به من حمله كرد و به زور چاقو، پول و موبایلم را دزدید، وی قوطی خالی نوشابه را لای در آسانسور گذاشته بود تا بتواند راحتتر و سریعتر فرار كند.
با ادعاهای دكتر، پرونده زورگیر برای رسیدگی تخصصی در اختیار تیمی از پایگاه سوم پلیس آگاهی تهران قرار گرفت.
كارآگاهان برای ردیابی مرد تبهكار وارد عمل شدند و با چهرهنگاری تخصصی از دكتر موفق شدند چهره فرضی زورگیر را طراحی كنند و با مقایسه آن با آلبوم عكس مجرمان قدیمی وی را شناسایی كنند.
بررسیهای میدانی نشان داد كه دزد قویهیكل یكی از زندانیان قدیمی است كه با همین سرنخ برای دستگیریاش پاتوقها و مخفیگاههای وی را تحت مراقبتهای ویژه قرار دادند و پی بردند این مرد خطرناك زندگی زیرزمینی دارد.
با گذشت یكسال از فرار دزد زورگیر هفته گذشته دكتر به پایگاه مراجعه كرد و با ادعایی عجیب گفت كه موفق شده تا دزد موبایلش را شناسایی كند.
دكتر در ادامه افزود: من در بهداری زندان قزلحصار مشغول به كار هستم و در آنجا به وضعیت زندانیانی كه بیمار میشوند رسیدگی میكنم، از شانسم روز گذشته در دفترم نشسته بودم یكی از زندانیها برای معالجه وارد دفترم شد، وی اصلاً به روی خود نیاورد كه مرا میشناسد ولی من در همان نگاه نخست این دزد را شناختم.
با ادعای دكتر، كارآگاهان با هماهنگی دادیار شعبه هفتم دادسرای امور جنایی تهران مرد تبهكاری كه دكتر شناسایی كرده بود را به پایگاه سوم انتقال دادند و پس از بررسیهای ابتدایی دریافتند كه دزد فراری در طول یكسال گذشته به دلیل چندین زورگیری در جنوب شرق تهران بازداشت و روانه زندان شده بود.
دزد قوی هیكل كه «علیرضا» و 29 ساله است در همان ابتدای بازجویی به دزدی از مطب دكتر و مجروح كردن وی اعتراف كرد و گفت: سال پیش اعتیاد شدیدی به شیشه داشتم و با همدستی یكی از دوستان قدیمیام به نام «منصور» دست به زورگیری میزدیم، وی زاغزن بود و من هم به خاطر هیكل درشتم زورگیری میكردم و پولها را بهطور مساوی بین هم تقسیم میكردیم.
سرهنگ كارآگاه حسین خانبابایی رئیس پایگاه سوم پلیس آگاهی به شوك گفت: این پرونده از سال گذشته باز است و «علیرضا» نیز به آن اعتراف كرده و كارآگاهان در حال شناسایی سایر دزدیهای وی هستند و تلاش برای دستگیری منصور نیز همچنان در دستور كار قرار دارد.
گفتوگو با دزد قوی هیكل
با هیكل درشت و تنومندش گریه میكند و به التماس افتاده و از افسر پرونده میخواهد تا كمكش كند.
وی میگوید همسرش دادخواست طلاق داده و میخواهد از وی جدا شود، دلش برای دختر 4 سالهاش تنگ شده و ناامید به آینده است.
«علیرضا» ادعا میكند كه دوست قدیمیاش وی را معتاد كرده بود و با فریبهای وی پای در دنیای تبهكاران گذاشته است.
چند بار زندان افتادی؟
3 بار.
از كی زندانی شدی؟
یك سال.
از كی شیشه مصرف میكنی؟
از سال 88 تا 90، در طول یكسالی كه در زندان هستم خواسته یا ناخواسته شیشه را ترك كردهام.
چطور شد كه به شیشه روی آوردی؟
من تا چند سال پیش تراشكاری داشتم و تعدادی از قطعات موتور یكی از خودروسازها را تولید میكردم، پس از اینكه قطعات چینی با قیمتی پائینتر از تولید داخل به كشور وارد شد، ورشكست شدم و به پیشنهاد یكی از دوستانم برای رهایی از فكر و غم و غصه شیشه كشیدم و تا آنجا پیش رفتم كه دست به دزدی زدم.
چطور شد برای دزدی به مطب دكتر رفتی؟
نمیدانم، شیشه كشیده بودم و در حال و هوای خود نبودم.
به چند سال زندان محكوم شدی؟
7 سال.
همسر و دخترت را دیدی؟
چند بار به زندان آمدند، ولی همسرم چند روز پیش وقتی فهمید كه پرونده دیگری در اینجا دارم، به دادگاه خانواده رفته و دادخواست طلاق داده است.
همسر و دخترت را دوست داری؟
چشمانش پر از اشك شده و گریه میكند. خیلی دوستشان دارم، دلم برای به آغوش كشیدن دختر شیرینزبانم یك ذره شده. ای كاش زمان به 2 سال پیش بازمیگشت و دست از این كارها برمیداشتم.
با پولها چه كار میكردی؟
شیشه میكشیدم.
آیا به فكر آن نبودی كه یك روزی زندگیات با شیشه كشیدن ویران میشود؟
اگر فكر میكردم كه الان اینجا نبودم.
اگر از زندان آزاد بشوی، دوباره همانند گذشته دست به دزدی میزنی؟
نه. تا به حال مثل الان در فشار نبودهام، همسرم میخواهد از من جدا شود و معلوم نیست سرنوشت دخترم چه خواهد شد، 6 سال از دوران زندانم باقی مانده و هیچ امیدی به آینده ندارم، ولی اگر آزاد بشوم، میروم و به همسرم قول مردانه میدهم كه دست از خلاف بردارم و مثل گذشته تراشكاری را از سر بگیرم و زندگی آرامی را برایشان فراهم كنم/روزنامه ایران
ویدیو مرتبط :
از پزشک خواننده تا پزشک پیتزا فروش در ایران!
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
«دردسر جنایی» زنگ خانه پزشک را زد
اخبار حوادث - «دردسر جنایی» زنگ خانه پزشک را زد
«سیروس» 55 ساله تحت درمان قرار گرفت اما پس از سه روز در حالی که تنها بود به کام مرگ فرو رفت.
بدین ترتیب مأموران در جریان مرگ مرموز سیروس قرار گرفتند و در تحقیقات ابتدایی پی بردند که وی به تنهایی زندگی میکرد و زن و بچهای نداشت.
در این مرحله بازپرس شعبه 5 دادسرای جنایی دستور داد تیمی از مأموران اداره 10 پلیس آگاهی تهران برای رازگشایی علت مرگ سیروس وارد عمل شوند.
کارآگاهان در گام نخست به سراغ نازنین رفته و وی را تحت بازجویی قرار دادند.
زن جوان به مأموران گفت: سیروس نقش پدرمان را داشت و همیشه کمکم میکرد تا اینکه ساعت یک بامداد بود که با سر و صورت زخمی به خانهمان آمد. متوجه شدم برای بازگرداندن من به سرکارم نزد «شهریار» که دکتر است رفته و در آنجا با هم درگیر شدهاند.
همین سرنخ کافی بود تا مأموران برای دستگیری پزشک عمومی به خانه وی در اکباتان بروند و شهریار را در خانهاش دستگیر کنند.
شهریار در همان بازجوییهای ابتدایی گفت: شب حادثه سیروس را که تا آن موقع ندیده بودم به در خانهام آمد و با چوبی که در دست داشت به من حمله کرد و من هم با مشت دو ضربه به دهان و چشمش زدم. بعد از درگیری با هم، وقتی آرام شدیم حرف زدیم و اختلافمان حل شد و با آژانس به خانه نازنین رفت.
این ادعاها در حالی بود که پزشکی قانونی خونریزی مغزی را علت مرگ سیروس اعلام کرده بود و شهریار به عنوان متهم به قتل سیروس روانه زندان شد.
در دادگاه
جلسه رسیدگی به پرونده قتل سیروس هفته گذشته در شعبه 74 دادگاه کیفری استان تهران به ریاست قاضی «عبداللهی» برگزار شد.
خواهر سیروس که تنها اولیای دم قربانی جنایت است خواستار قصاص قاتل برادرش بود. سپس شهریار برای دفاع پشت تریبون قرار گرفت و گفت: نازنین برای کار نظافت به خانهام میآمد و به مادرم کمک میکرد و این در حالی بود که از رفتارهای زن نظافتچی متوجه شده بودم که شیشهای است.
بارها به نازنین تذکر دادم و خواستم اعتیادش را ترک کند وگرنه دیگر حاضر نیستم در خانهام کار کند.
وی گفت: نازنین چند بار به من زنگ زد و گفت سیروس میخواهد با من حرف بزند که در آخرین تماس خود سیروس زنگ زد و با فحاشی مرا به دعوای خیابانی دعوت کرد که من بیتوجه به حرفهایش گوشی را قطع کردم.
ساعت 40 دقیقه بامداد جلوی تلویزیون نشسته بودم که صدای زنگ خانه به صدا درآمد، وقتی در را باز کردم مردی چوب به دست روبهرویم ایستاده بود و با صدا کردن اسمم به سمت من حمله کرد و قصد داشت با چوب به سرم بزند که در دفاع از خودم دو ضربه به دهان و چشمانش زدم.
شهریار افزود: سیروس روی زمین افتاد و شروع به فحاشی کرد که جلوی دهانش را گرفتم و پس از دقایقی از وی خواستم آرام باشد و سیروس در این لحظات ادعا کرد به خاطر بیمارهایی که دارد قرصهای زیادی خورده و در وضعیت خوبی قرار ندارد، به همین خاطر به سمت آشپزخانه رفتم تا برایش چای آماده کنم که صدای افتادن سیروس را روی زمین شنیدم و با عجله به کمکش رفتم که گفت حالش خوب است.
وی ادامه داد: چون پزشک هستم اقدامات اولیه را انجام دادم و با اطمینان از وضعیتش سیروس را با اصرار خودش سوار آژانس کردم و به سمت خانه نازنین فرستادم.
متهم به قتل در پایان گفت: سیروس را نکشتم و اصلاً او را نمیشناختم که قصد کشتن او را داشته باشم و نمیدانم چطور سیروس کشته شده است.
بنابر این گزارش، قاضی عبداللهی و چهار قاضی مستشار دیگر پس از شنیدن اظهارات متهم وارد شور شده و پرونده را برای ایرادات در علت مرگ سیروس به پزشکی قانونی برگرداندند تا با بررسیهای بیشتر حکم نهایی را اعلام کنند.
اخبار حوادث - روزنامه ایران