اخبار
2 دقیقه پیش | عکس: استهلال ماه مبارک رمضانهمزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ... |
2 دقیقه پیش | تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریموزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که میتواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام میشود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ... |
دام پزشك مرموز برای زنان ثروتمند
دام پزشك مرموز برای زنان ثروتمند
این دختر وقتی پیشروی بازپرس ایستاد، گفت: كارشناس ارشد پرستاری هستم، حدود چهار ماه پیش كه وارد سایت یكی از داروخانههای شمال شهر شدم، از آنجا كه در جستوجوی كار برای خواهرم بودم، خیلی اتفاقی با یك مرد ناشناس كه میگفت جراح دندانپزشك و استادیار دانشگاه است آشنا شدم و میگفت میتواند برای خواهرم كار پیدا كند.
وی افزود: آن مرد آراسته و شیكپوش بود و رفتار باكلاس وی باعث شد خیلی زود به وی اعتماد پیدا كنم. از آن روز به بعد هر از گاهی با او تلفنی در ارتباط بودم تا اینكه پس از یك ماه به من ابراز علاقهمندی كرد و پیشنهاد ازدواج داد.از آنجا كه خانوادهام در تهران نیستند و من و خواهرهایم به تنهایی در تهران زندگی میكنیم از وی خواستم مهلت بدهد تا موضوع را با پدر و مادرم در میان بگذارم.
وقتی دیدم حمید مرد مـهربان و خانواده دوستی بوده و از موقعیت اجتماعی خوبی نیز برخوردار است، موضوع خواستگاریاش از من را با پدر و مادرم مطرح كردم و توانستم موافقت آنان را جلب كنم.حمید به تنهایی برای خواستگاری به خانهمان آمد. همه تعجب كردیم چرا كه مادرش همراهش نبود. وی گفت: مادرش بیمار شده و پس از بهبودی برای آشنایی بیشتر به خانهمان میآید.
همهچیز به خوبی و خوشی گذشت و من به امید اینكه با بهترین مرد دنیا قرار است زندگی زیر یك سقف را آغاز كنم سر از پا نمیشناختم و خیلی خوشحال بودم و همیشه تصور میكردم خوشبختترین عروس دنیا میشوم.مدتی كه گذشت یك روز حمید با ناراحتی به خانهمان آمد. وقتی دید نگران حالش هستم ادعا كرد به خاطر یك دوره كوتاه پزشكی باید به اروپا سفر كند اما چون دستش خالی است میخواهد انصراف دهد.
من كه به وی خیلی علاقهمند بودم تصمیم گرفتم به او كمك كنم و 3 میلیون تومان پول به حسابش واریز كردم و چند النگوی طلایی كه داشتم را به وی دادم تا برای دوره پزشكی به اروپا برود.
همین كه پول و طلاهایم را به نامزدم دادم، بهطور عــــجیبی رفت و آمدهایش به خانهمان زیاد شد. از آنجا كه من هم در یك خانواده سنتی بزرگ شده بودم، پدر و مادرم دوست نداشتند تا با هم محرم نشدهایم او به خانهمان بیاید بهخاطر همین مجبور شدم موضوع را به حمید بگویم.
وی با شنیدن حرفهایم از موضوع استقبال كرد و گفت: بهتر است هر چه زودتر با هم صیغه محرمیت بخوانیم. همان لحظه با موبایلش تماس گرفت و پس از اینكه تلفن را قطع كرد گفت با هم محرم شدیم، نیازی نیست در این رابطه هم با كسی حرف بزنی!
ماهها از نامزدیمان گذشت اما خبری از سفر حمید به اروپا نشد، این در حالی بود كه من تا حدودی حتی توانسته بودم جهیزیهام را آماده كنم تا اینكه یك روز سراغ پول و طلاهایم را از وی گرفتم،
ناگهان در كمال ناباوری مرا تهدید كرد اگر از وی شكایت كنم آبرویم را خواهد برد چرا كه ارتباط من با وی پنهانی بود و خانوادهام فكر نمیكردند حمید من را اغفال كرده است. بام آرزوهایم فرو ریخته بود و حمید با فریــبم توانسته نه تنها از من كلاهبرداری كند بلكه مرا به دام شیطانیاش بكشاند.
با ادعاهای این خانم پرستار، بازپرس پرونده به تیمی از كارآگاهان پلیس دستور داد تحقیقاتی را برای دستگیری پزشك مرموز انجام دهد.
در حالی كه تلاش پلیس برای ردیابی این دندانپزشك مرموز ادامه داشت، دو زن دیگر نیز به دادسرای سعادتآباد مراجعه و شكایتهای مشابهی را مطرح كردند.
بنابراین كارآگاهان موفق شدند در اواخر شهریور سال جاری حمید را در یك عملیات غافلگیرانه دستگیر كنند و از مخفیگاهش تعدادی مهر دندانپزشكی و كانون وكلای دادگستری به دست آورند.
تحقیقات پلیس نشان داد این مرد 32 ساله سراغ دختران ثروتمند رفته و خود را جراح دندانپزشك معرفی كرده و پس از اینكه آنان را به عقد موقت خود درآورده با فریب و نیرنگ از آنها دست به كلاهبرداری چند میلیون تومانی زده است.
همچنین در ادامه تحقیقات میدانی مشخص شد این مرد پزشك نیست و فروشگاه تجهیزات پزشكی دارد و با استفاده از علم پزشكی كه داشته زنان ثروتمند را فریب داده و خود را پزشك معرفی كرده است.حمید در بازجوییها خود را بیگناه دانست و گفت: من كلاهبرداری نكردهام و این سه زن با خواسته خودشان به عقد موقت من درآمدهاند و من به هیچ كدام قول ازدواج دائم ندادهام./روزنو
ویدیو مرتبط :
تحلیل | بدو، شبکه ای برای به دام انداختن زنان و دختران
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
رانندگی با بنز و پورشه، دام مرد ثروتمند برای نوجوانان
رانندگی با بنز و پورشه، دام مرد ثروتمند برای نوجوانان
مرد ثروتمند پس از شناسایی دختران و پسران بدون گواهینامه که عاشق رانندگی با خودروهای مدل بالا بودند، نقشه اخاذی خود را عملی میکرد.
به گزارش همشهری طعمههای این مرد وقتی متوجه میشدند که بهخاطر نشستن پشت فرمان این خودروها چه کلاهی سرشان رفته است، مجبور میشدند با سرقت رضایت مرد ثروتمند را جلب کنند.اوایل مردادماه زنی به همراه پسر نوجوانش به شعبه سوم دادیاری دادسرای شمیرانات رفت و به طرح شکایت از یک مرد شیاد پرداخت.
وی به دادیار عبدی گفت: مدتی بود که متوجه تغییر رفتار پسر 16سالهام شده بودم. فکر میکردم نگران درسهایش است اما هیچ مشکلی در این خصوص نداشت. تا اینکه چند روز پیش پای درددلهایش نشستم. پسرم به من گفت که از طریق یکی از دوستانش با مردی به نام سهیل آشنا شده و بدون داشتن گواهینامه یک خودروی پورشه از او اجاره کرده و در ازای ضمانت، مقدار زیادی سفته در اختیارش قرار داده است. بعد از سه روز که او ماشین را به سهیل برگردانده، وی شروع به تهدید پسرم کرده و گفته که اگر سه میلیون تومان بهعنوان هزینه اجاره ماشین پرداخت نکند، سفتهها را به اجرا میگذارد. پسرم هم برای تهیه این مبلغ مجبور شده دست به سرقت بزند.
تفریح پر خرج
پس از اظهارات این زن ، پسر 16ساله او تحت بازجویی قرار گرفت. او در تشریح ماجرا به دادیار عبدی گفت: چندماه پیش در خیابان با دختری آشنا شدم. وضع مالی خانوادهاش خیلی خوب بود و من برای اینکه نشان بدهم که هیچ کمبودی در زندگی ندارم تصمیم گرفتم برای گردش و تفریح با وی، یک خودروی گرانقیمت اجاره کنم. چون گواهینامه نداشتم، ماجرا را به یکی از دوستانم گفتم و او مردی به اسم سهیل را به من معرفی کرد.
سهیل مرد ثروتمندی بود که یک پارکینگ بزرگ داشت و تعدادی ماشین گرانقیمت در آنجا نگهداری میکرد. وقتی شنیدم که سهیل ماشینهایش را به دختر و پسرهای نوجوان که گواهینامه ندارند اجاره میدهد، تصمیم گرفتم از او کمک بگیرم. من عاشق خودروی پورشه هستم و تصمیم گرفتم یکی از این خودروها را کرایه کنم. وقتی نزد سهیل رفتم، او گفت که چون قیمت خودرو گران است، بهعنوان ضمانت باید سفته در اختیارش قرار دهم. من هم از همهجا بیخبر سفته خریدم و تحویل سهیل دادم.
برای سهروز پورشه را اجاره کردم و با دختر مورد علاقهام به گردش و تفریح رفتیم. شبها هم ماشین را در پارکینگ میگذاشتم تا خانوادهام متوجه نشوند. روز سوم که ماشین را تحویل سهیل دادم 300هزار تومان پول در اختیارش قرار دادم اما او مدعی شد که کرایه این ماشین روزی یک میلیون تومان بوده نه 100 هزار تومان! او مرا تهدید کرد چنانچه این پول را پرداخت نکنم سفتهها را به اجرا میگذارد و آبروی مرا میبرد. از طرفی چون گواهینامه نداشتم میدانستم که اگر از من شکایت کند باید زندانی شوم. برای همین از او مهلت خواستم تا این پول را تهیه کنم.
نقشه سرقت
پسر نوجوان ادامه داد: به سراغ دوستانم رفتم اما هیچ کدام حاضر نشدند به من پول قرض بدهند. خیلی اوضاع بدی داشتم. از طرفی سهیل هم مرتب تهدیدم میکرد که هر چه زودتر باید پولش را آماده کنم، بههمینخاطر نقشه سرقت کشیدم. روز حادثه زمانی که همراه خانوادهام به خانه یکی از بستگانم رفته بودیم در فرصتی مناسب به اتاق خواب آنها رفتم و دست به سرقت پول و سکههایشان زدم و آنها را تحویل سهیل دادم. درحالیکه فکر میکردم همهچیز تمام شده، چند روز بعد متوجه شدم که بستگانم به طرح شکایت پرداختهاند و در جستوجوی سارق هستند. خیلی ترسیدم و بهخاطر عذاب وجدانی که به جانم افتاده بود همه ماجرا را برای مادرم تعریف کردم و او گفت که باید از سهیل شکایت کنیم.
هدف: نوجوانها
با اعلام این شکایت دادیار عبدی دستور تحقیقات در این زمینه را صادر کرد. درحالیکه بررسیها ادامه داشت چند دختر و پسر نوجوان با مراجعه به دادسرای شمیرانات به طرح شکایت از سهیل پرداختند. یکی از دختران نوجوان که عاشق رانندگی با خودروی بیامدبلیو است، در جریان تحقیقات به دادیار عبدی گفت: از بچگی عاشق خودروی بیامدبلیو بودم.
وقتی بزرگتر شدم آرزویم این بود که روزی آنقدر پولدار شوم که بتوانم این ماشین را بخرم. وی ادامه داد: چند وقت پیش آگهی کرایه خودروهای مدل بالا را دیدم و با شمارهای که در آگهی درج شده بود تماس گرفتم. پس از آن برای دیدن خودروها به پارکینگ رفتم و در آنجا با مردی به اسم سهیل آشنا شدم.
یک خودروی بیامدبلیو انتخاب کردم و به تصور اینکه کرایه آن روزی 100هزار تومان است، قرارداد کرایه آن را امضا کردم. سهیل قبل از نوشتن قرارداد از من سفته خواست. من که در یک قدمی رسیدن به آرزویم بودم، قبول کردم و چند میلیون تومان سفته خریدم و در اختیارش قرار دادم.
یک روز با بیامدبلیو همه خیابانهای تهران را گشتم و چون گواهینامه نداشتم ماجرا را از خانوادهام پنهان کردم. بعد از آن، وقتی میخواستم ماشین را تحویل دهم، سهیل گفت که باید یکمیلیون تومان به وی بپردازم ، در غیراین صورت سفتهها را به اجرا میگذارد. من هم از ترس ناچار شدم دست به سرقت طلاهای مادرم بزنم و با فروش آنها پول درخواستی سهیل را تهیه کنم.
بقیه شاکیان پرونده هم اظهارات مشابهی را مطرح میکردند. تحقیق از آنها نشان میداد که سهیل با فریب دختران و پسران نوجوانی که گواهینامه رانندگی ندارند و عاشق رانندگی با ماشینهای پورشه، بنز و بیامدبلیو هستند، به بهانه اجارهدادن این خودروها از آنها سفته میگرفته و سپس طعمههایش را تهدید میکرده که مبلغ مورد نظرش را فراهم کنند.
با این اطلاعات دستور بازداشت سهیل صادر شد و مأموران وی را دستگیر کردند. او در بازجوییهای نخست خود را بیگناه دانست و گفت: این خودروها بسیار گرانقیمت هستند و من مجبور بودم از مشتریانم سفته بگیرم، چون اگر با این ماشین تصادف میکردند خسارت زیادی بهخودروها وارد میشد. مرد جوان زمانی که با شاکیان روبهرو شد و شواهد را علیه خود دید به ناچار لب به اعتراف گشود و گفت: نقشهام این بود که با شناسایی دختران و پسرانی که گواهینامه نداشتند سناریوی اخاذی را اجرا کنم، چون میدانستم آنها از ترسشان هرچه پول بخواهم در اختیارم قرار میدهند.بعد از اعترافات این مرد برای او قرار قانونی صادر شد و تحقیقات درخصوص این پرونده ادامه دارد./همشهری