اخبار
2 دقیقه پیش | عکس: استهلال ماه مبارک رمضانهمزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ... |
2 دقیقه پیش | تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریموزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که میتواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام میشود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ... |
خودکشی جوانی که پدر و مادرش را کشت
طراح عامل جنایت ویلای قدیمی در مرکز ساری با مرگ خودخواستهای به زندگیاش پایان داد. این متهم به قتل پس از طراحی نقشه هولناکی، با همدستی همسرش وارد خانه ویلایی والدین خود شده و هر دوی آنها را به قتل رسانده بود.
ساعت هشت صبح مرد جوانی در تماس با پلیس از قتل هولناک پدر و مادرش در کوی «پیشنمازی» در منطقه مرکزی ساری خبر داد. در ادامه تیمی از کارآگاهان در محل جنایت حاضر شده و در جریان بررسیها متوجه شدند قربانیان مرد 65 ساله و همسر 61 ساله او هستند که با ضربههای چاقو به قتل رسیدهاند.
پسر قربانیان که موضوع را به پلیس اطلاع داده بود در جریان تحقیقات گفت: همراه همسرم برای عیادت از پدر و مادرم به خانهشان واقع در خیابان 18 دی ساری آمدم، وقتی وارد خانه شدم با اجساد غرق در خون پدر و مادرم در حالی که با ضربههای چاقو به قتل رسیده بودند روبهرو شدم. از سویی دیگر بررسیهای مأموران نشان داد آنان دو پسر و دو دختر دارند که دختران آنها در خارج از کشور زندگی میکنند و یکی از پسرانش در تهران پزشک است و پسر دیگرش در ساری زندگی میکند.
همین تحقیقات روشن کرد که قربانی حادثه از بازاریان باسابقه و قدیمی شهر ساری بوده که مدتی قبل نیز یک پاساژ در مرکز ساری ساخته بود. در همین حال با توجه به اینکه خانه ویلایی محل وقوع حادثه بههم ریخته بود این فرضیه برای مأموران مطرح شد که عاملان قتلها با انگیزه سرقت وارد ویلا شدهاند.
با توجه به اینکه قربانیان حادثه در فاصله کمی از هم به قتل رسیده بودند و هیچ آثاری از شکستگی روی قفل درهای خانه ویلایی دیده نمیشد، پلیس این احتمال را میدهد که قربانیان حادثه با عاملان قتل آشنایی قبلی داشتهاند. همچنین با توجه به اینکه قربانیان حادثه دو سگ بزرگ در خانه برای حفاظت از خانه ویلایی خود نگهداری میکردند و سگها هیچ واکنشی به قاتلان نشان ندادهاند و همسایهها نیز صدای سگها را نشنیدهاند فرضیه وقوع جنایت از سوی یک آشنای خانوادگی قوت گرفت.
در ادامه بررسیها مأموران پی بردند قربانیان حادثه از یک هفته پیش برای امنیت اقدام به نصب دوربین مدار بسته در خانه ویلایی خود کردهاند اما در زمان وقوع حادثه دوربینها از کار افتاده بود. در ادامه بررسیها یکی از همسایگان اعلام کرد صبح پیش از حادثه «حسن بلورچی» قربانی 60 ساله حادثه را دیده که از خانه خارج شده بود.
این مغازهدار همچنین ادعا کرده است غروب روز پنجشنبه مردی را دیده که با سر و صورتی پوشیده با سرعت از در پارکینگ وارد خانه ویلایی شماره 16 شده است. مأموران در بررسیهای خود متوجه شدند پسر قربانیان به نام «امیر» و همسرش به مواد مخدر اعتیاد داشته و آنها قبل از آشنایی با هم، ازدواج کرده و از همسران سابق خود جدا شده بودند.
از سوی دیگر بررسی سابقه تماس با پلیس 110 نشان داد، مرد 65 ساله چندی قبل با مرکز فوریتهای پلیسی 110 تماس گرفته و درخواست کمک کرده بود. مأموران نیز پس از حضور در محل متوجه شدند پسر معتاد با تهدید چاقو بر اثر توهم مواد مخدر قصد داشته مادرش را به قتل برساند که با حضور پلیس از محل متواری شده بود. با کشف این سرنخها و دلایل پلیسی خانه متهمان مورد بازرسی قرار گرفت که در آنجا بعضی آثار صحنه جرم از جمله دوربینهای مداربسته سرقت شده از خانه قربانیان، لباس خون آلود مرد معتاد و نوار چسب خونین پیدا شد.
با این سرنخها تحقیقات از مرد جوان آغاز شد و او سرانجام لب به اعتراف گشود و گفت: پدرم چند مغازه را به نام من کرده بود و عواید اجاره این مغازهها به حساب من واریز میشد. او در سند محضری تأکید کرده بود این مغازهها پس از مرگ او و مادرم به من برسد به همین خاطر با همسرم تصمیم گرفتیم پدر و مادرم را بکشیم تا زودتر به ارثیه خود برسم. روز حادثه به بهانه عیادت به خانه پدر و مادرم رفته و دست و پای آنها را با چسب بستیم بعد هم با همدستی همسرم آنها را با ضربات چاقو به قتل رساندیم.
قرار بود چند روز پس از این جنایت مادرزنم را بکشیم و تمام املاکی را که به ما به ارث میرسد فروخته و از کشور خارج شویم. در حالیکه با صدور قرار قانونی از سوی بازپرس پرونده دو متهم به قتل در زندان به انتظار روز دادگاه بودند، خبردار شدیم پسر قربانیان حادثه که متهم اصلی پرونده محسوب میشد، داخل زندان به زندگی خود خاتمه داده است.
بر اساس این گزارش، حجتالاسلام مولایی معاونت فرهنگی زندان ساری در این باره به خبرنگار ما گفت: متهم در بخش کتابخانه زندان کار میکرد، او داروهایی مصرف میکرد و تحت درمان متادون قرار داشت. اینکه او دست به خودکشی زده باشد بعید است. او چند روز قبل نزد من آمده بود و هیچ مشکلی نداشت.
تصور میکنم در مصرف داروهایی که برای ترک اعتیادش به او داده میشد زیادهروی کرده و اوردوز کرده باشد. مأموران زندان وقتی در جریان وخامت حال او قرار گرفتند به سرعت او را به بهداری زندان منتقل کردند اما متأسفانه اقدامات مؤثر نشده و او فوت کرد.
اینکه شایعه شده او در بند زندان انفرادی نگهداری میشد اصلاً درست نیست و ما در زندان بند انفرادی نداریم. اغلب زندانیان در سالنهای 40 تا 50 نفره هستند. ما تنها زندانیانی که احتمال داده میشود حضورشان باعث بروز خطر برای بقیه میشود را در یک سالن جداگانه قرار میدهیم، اما کسی در بند انفرادی نیست.
ویدیو مرتبط :
تعجب دین از دیدن مادرش در جوانی
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
دستگیری جوانی که ۱۱ سال پیش پدر دختر مورد علاقه اش را کشت
جوانی که ۱۱ سال قبل پدر دختر مورد علاقه اش را از پا درآورده بود بعد از سال ها زندگی مخفیانه سرانجام سردی دستبند پلیس را بر دستانش احساس کرد.
خراسان: جوانی که ۱۱ سال قبل پدر دختر مورد علاقه اش را از پا درآورده بود بعد از سال ها زندگی مخفیانه سرانجام سردی دستبند پلیس را بر دستانش احساس کرد. به گزارش خراسان اولین برگ از این پرونده که گواهی فوت مردی ۵۵ ساله به نام حسین بود روز ۱۶ تیر سال ۸۰ تکمیل شد. پیکر نیمه جان این مرد در حالی که در یکی از خیابان های مرکزی شهر افتاده بود توسط چند رهگذر به بیمارستان منتقل شد.
آثار متعدد کبودی روی بدن حسین به خوبی مشهود بود و شواهد از ضرب و جرح او به وسیله جسمی سخت خبر می داد. با این حال در شرایطی که علایم حیاتی ضعیفی در او مشاهده می شد پزشکان تلاش های خود را برای نجات وی آغاز کردند اما ساعتی بعد حسین به دلیل شدت ضرباتی که به سرش وارد شده بود روی تخت بیمارستان جان باخت. در پی مرگ این مرد با شکایت خانواده وی تحقیقات برای رازگشایی از علت مرگ وی آغاز شد. تحقیق از افرادی که او را به بیمارستان منتقل کرده بودند حاکی از آن بود دقایقی قبل جوانی قوی هیکل با وی درگیر شده و بعد از زدن چند ضربه چوب بر سرش از آن جا فرار کرده است.
این افراد نتوانسته بودند شماره پلاک موتورسیکلت فرد ضارب را به خاطر بسپارند اما این جوان هنگام فرار یک لنگه کفشش را جا گذاشته بود و این تنها سرنخ از عامل این جنایت بود. از سوی دیگر خانواده حسین نیز اطلاعات تازه ای در اختیار پلیس گذاشتند که مسیر تحقیقات را روشن کرد. دختر حسین در این باره گفت: مدت ها قبل پسری به نام مرتضی نسبت به من ابراز علاقه کرد و به خواستگاری ام آمد اما چون او جوان خوش نامی نبود، پدرم به او جواب رد داد. با این حال مرتضی بر خواسته اش پافشاری می کرد و چند مرتبه دیگر به خانه مان آمد اما باز هم با مخالفت پدرم روبه رو شد. رفت وآمدهای مرتضی مدتی ادامه داشت تا این که به تدریج تبدیل به مزاحمت شد.
او می گفت هر طور شده با من ازدواج می کند و هیچ چیز نمی تواند مانعش شود. او حتی چند مرتبه نیز با پدرم درگیر شد اما از مدتی قبل دیگر خبری از او نشد. اطلاعاتی که این دختر به پلیس اعلام کرد باعث ثبت نام مرتضی به عنوان اولین مظنون پرونده شد. زمانی که ماموران برای بررسی رابطه مرتضی با مرگ حسین به خانه پدری او رفتند معلوم شد او از چند روز قبل به محل نامعلومی رفته است و هیچ کس نیز از وی اطلاعی ندارد. این موضوع ظن پلیس را نسبت به مرتضی تقویت کرد و باعث ادامه یافتن تجسس ها شد.
در این میان مطابقت لنگه کفش به جامانده از ضارب با لنگه کفشی که در خانه پدری مرتضی کشف شده بود سبب شد جای تردیدی در قاتل بودن وی باقی نماند. با این حال مرتضی هیچ ردی از خود به جا نگذاشته بود. به این ترتیب بعد از مدتی پرونده با بی نتیجه ماندن تحقیقات به بایگانی سپرده شد. ۱۱ سال بعد از مرگ حسین، افسران آگاهی به اطلاعاتی دست یافتند که نشان می داد مرتضی به شمال کشور گریخته است و در یکی از شهرها به طور مخفیانه زندگی می کند. به این ترتیب گروهی از ماموران با اخذ نیابت قضایی راهی این شهر شدند و مرتضی را که با دیدن پلیس قصد فرار داشت دستگیر کردند. او در جریان بازجویی های مقدماتی اتهام قتلی را که ۱۱ سال قبل مرتکب شده بود پذیرفت و گفت تصمیمی برای کشتن پدر دختر مورد علاقه اش نداشته اما در یک لحظه عصبانیت از او قاتل ساخته است. براساس این گزارش هم اکنون این مرد در بازداشت به سر می برد و پرونده اتهامی وی در مجتمع قضایی بعثت در دست بررسی است.... / خراسان