اخبار
2 دقیقه پیش | عکس: استهلال ماه مبارک رمضانهمزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ... |
2 دقیقه پیش | تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریموزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که میتواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام میشود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ... |
خودم را میكشم، شما هم ببینید!
«خودكشی زن 48 ساله در برج میلاد»، «دختری خودش رادر مقابل قطار مترو انداخت»، «دو مرد در شیراز خودشان را از پل عابر پیاده حلقآویز كردند»، «مردی خودش را در مقابل دیدگان همه در میدان انقلاب به آتش كشید» . این تنها چند نمونه از اخباری است كه ممكن است در طول هفته چندین بار در رسانهها منتشر شود.
آنقدر خودكشی در ملأعام زیاد شده است كه دیگر نمیشود آنها را شمرد. اتفاقی كه به زعم جامعهشناسان بیشتر از اینكه دلایل فردی داشته باشد، دلایل اجتماعی دارد. انگار آنقدر عرصه بر بعضیها تنگ آمده كه تصمیم گرفتهاند خودشان را چنان بكشند كه ثبت در تاریخ شوند! گرچه تمام مرگها تلخ هستند و عزاداران بسیاری دارند اما سوال اصلی اینجاست كه چرا افرادی دست به چنین مرگهایی میزنند؟ مرگهایی در مقابل دیدگان همه و اینقدر تلخ و آزاردهنده. آنقدر آزاردهنده كه برای همیشه در ذهن بینندگانش باقی میماند.
قبلترها بیشتر خبرها از خودكشی، فقط آماری بود كه از بیمارستان فارابی (بیمارستانی كه بیشترین موارد خودكشی را به آنجا میبرند) منتشر میشد. كادر و پرستاران این بیمارستان هم بیشتر از هركسی دیگر افرادی را دیدهاند كه با عنوان خودكشی به این بیمارستان برده شدهاند كه اكثر آنها زنده نمیمانند.
آنموقعها مردم وقتی میخواستند به اصطلاح خودشان «از این زندگی كوفتی» خلاص شوند دست به خودكشی میزدند آنهم جایی كه كمتر كسی آنها را ببیند. اما الان هجرتی از خفا به آشكار صورت گرفته؛ مردمیرا میبینیم كه خودشان را در مقابل میلیونها چشم به كشتن میدهند. البته این اتفاق تنها در كشور ما رخ نمیدهد. انقلابهای عربی كه از آن باعنوان بهار عربی یاد میشود با خودسوزی مردی در تونس آغاز شد. اما باید فهمید چرا خودكشی در ملأعام مخصوصا در ایران اینقدر طرفدار پیدا كرده. خودكشیای كه شاید به آن نوعی اعتراض هم گفته شود. در این پرونده سعی شده به چرایی این اتفاق و كشیده شدن خودكشی از سكوت به شلوغی پرداخته شود.
مرگ با قطار!
این روزها مرگ با قطار مترو، یكی از پرطرفدارترین خودكشیهای ایرانی شده! حداقل ماهی یكبار خبری از خودكشی در مترو منتشر میشود. گرچه مسئولان مترو زیر بار این اتفاقات نمیروند و در اكثر مواقع گفته میشود افراد با هل دادنها و ازدیاد جمعیت به زیر قطار پرت میشوند، اما مردم خودشان خیلی چیزها را بهتر میدانند!
نخستین مورد خودکشی در ایستگاه مترو، در فروردین ماه سال ۸۴ گزارش شد. دختر 18 سالهای به نام مریم، در ایستگاه شهید بهشتی خودکشی کرد. البته مسئولان ایستگاه بلافاصله دختر جوان را به بیمارستان جم منتقل کردند، اما او به دلیل شدت جراحات، جان خود را از دست داد. اما انگار بعد از مریم، بعضیها یاد گرفته بودندچطور خودشان را بكشند كه بیشتر جلوه كند! حدود یک سال و نیم بعد، مرد جوانی در ایستگاه امام خمینی(ره) خودکشی کرد. اردیبهشت ماه سال 86، متروی تهران شاهد حادثه خودکشی جوان 19سالهای به نام روحا... در ایستگاه بهارستان بود. یکی از مسئولان فروش بلیت ایستگاه متروی بهارستان گفته بود: «این جوان را به دفعات در حریم ایستگاه دیده بودم و حتی با هم احوالپرسی هم داشتهایم، اما هیچ عکسالعمل غیرعادی از او پیش از اقدام به خودکشی ندیده بودم.»
تنها کمی بعد از این حادثه یعنی اردیبهشت سال 86 دختر 21 سالهای در ایستگاه متروی امامخمینی(ره) جان خود را به خطر انداخت. البته او جان سالم به در برد اما در این حادثه دو دستش را از دست داد و از ناحیه سر و قفسه سینه بهشدت آسیب دید. حوادث خودکشی مترو در سال 86 البته به همین جا ختم نمیشود؛ در واقع این سال را میتوان یکی از پرحادثهترین سالهای متروی تهران دانست. در تیرماه 86 مردی میانسال به خاطر بیکاری در یکی از ایستگاههای متروی تهران خودکشی کرد. دی ماه 86، مرگ جوانی 27 ساله در ایستگاه دروازه دولت سبب تعطیلی دو ساعته ایستگاههای مترو شد. اسفندماه سال 86 پرونده خودکشیهای زنجیرهای این سال در مترو، با خودکشی زنی در ایستگاه امام خمینی(ره) بسته شد. البته زنده ماند.
فروردین ماه سال 87 نیز مرد 35 سالهای به علت نامعلوم در ایستگاه حسنآباد خودکشی کرد. اسفندماه سال 87 دختر 15 سالهای در ایستگاه متروی شهید نواب صفوی دست به خودکشی زد و جان سپرد. همچنین زن جوان دیگری در ایستگاه حسنآباد نیز قصد خودکشی داشت که با اقدام سریع راهبر قطار و ترمز گرفتن قطار، خودکشی زن جوان ناکام ماند. سال 88 پسر 17 سالهای در مترو دست به خودکشی زد و فردای همان روز حادثه خودکشی دیگری در ایستگاه طرشت رخ داد.
از خودکشیهای سال 90 آماری در دست نیست. البته اطلاعرسانی در اینباره و بیان جزئیات در رابطه با حوادث اینچنینی، چندان هم شفاف نیست. مسئولان معتقدند انتشار این آمارها باعث افزایش اتفاقات میشود. اما با مراجعه به اخبار چند مورد مهم این خودكشیها معلوم میشود؛ مردادماه سال 90 زنی 40 ساله در ایستگاه نواب خودکشی کرد.
اسفندماه همان سال هم دختری 20ساله به خودکشی در ایستگاه خیام اقدام کرد که البته جان به در برد. او پیشتر هم دست به خودکشی زده بود. بهرام عبابافی، قائم مقام وقت شرکت بهرهبرداری متروی تهران، آمار خودکشی در مترو را در سال 91 بیش از 6 مورد عنوان کرد که آخرینشان خودکشی زنی جوان در ایستگاه سعدی بود. دی ماه سال 92 مردی 40 ساله در ایستگاه چهارراه ولیعصر دست به خودکشی زد. مرگ دستفروش مترو در ایستگاه گلبرگ در دی ماه همان سال را البته با اندکی تردید میتوان به فهرست خودکشیها اضافه کرد چرا که هنوز اما و اگرهای زیادی درباره آن وجود دارد.
روزانه بیش از 11 نفر در کشور خودکشی می کنند
آمارها نشان میدهد در 9ماه ابتدایی سال ۹۲ روزی بیش از ۱۱ نفر در کشور خودکشی کردهاند، بر اساس آمار اعلام شده از سوی سازمان پزشکی قانونی کشور در ۹ ماهه سال 92، ۳۱۲۵ نفر خودکشی کردهاند، از میان این افراد ۹۸۲ تن را زنان و ۲۱۴۳ تن را مردان تشکیل میدهند.
بر همین اساس در مدت مشابه سال ۹۱ نیز ۲۷۴۰ تن به علت آنچه که پزشکی قانونی آن را خودکشی تشخیص داده بود، جان خود را از دست دادهاند. در سال ۹۱، از کل مرگهای مشکوک به خودکشی در کشور، بیشترین موارد خودکشی در گروه سنی ۱۸ تا ۲۴ سال ثبت شده است که 2/28 درصد از کل موارد خودکشی این سالها را در برمیگیرد و پس از آن گروه سنی ۳۰ تا ۳۹ سال با 2/22 درصد، ۲۵ تا ۲۹ سال با 6/17 درصد، بالای ۵۰ سال با ۱۲.۹ درصد، ۴۰ تا ۴۹ سال با 1/11 درصد و زیر ۱۸ سال با 9/7 درصد به ترتیب بیشترین موارد خودکشی را به خود اختصاص دادهاند.
ایران در ﺑﯿﻦ ﮐﺸﻮر ﻫﺎى دﻧﯿﺎ در زﻣﯿﻨﻪ ﺧﻮدﮐﺸﻰ ﺗﻮﺳﻂ ﺑﺮﺧﻰ از اراﺋﻪ دﻫﻨﺪﮔﺎن آﻣﺎر رﺗﺒﻪ ۴۸ و ﺑﺮﺧﻰ دﯾﮕﺮ رﺗﺒﻪ ۵۸ را دارد. اﻣﺎ از ﻃﺮف دﯾﮕﺮ در ﺣﺎﻟﻰ ﮐﻪ آﻣﺎرﻫﺎى اراﺋﻪ ﺷﺪه ﺑﻪ ﺳﺎزﻣﺎن ﺑﻬﺪاﺷﺖ ﺟﻬﺎﻧﻰ ﻣﯿﺰان ﺧﻮدﮐﺸﻰ در اﯾﺮان را ﺳﻪ در ۱۰۰ ﻫﺰار ﺑﺮاى زﻧﺎن و ﯾﮏ در ۱۰۰ﻫﺰار ﺑﺮاى ﻣﺮدان ﻧﺸﺎن ﻣﻰ دﻫﺪ. ﺷﻮاﻫﺪ ﮔﻮﻧﺎﮔﻮن اﯾﻦ آﻣﺎرﻫﺎ را ﻧﺰدﯾﮏ ﺑﻪ واﻗﻌﯿﺖ ﻧﻤﻰ داﻧﺪ. میزان خودکشی در سال ۱۳۶۳ برابر ۳/۱ در صد هزار نفر بود، در اوایل انقلاب هم میزان خودکشی بسیار کم بود، اکنون آمارهایى وجود دارد که حاکى از آنکه سالانه ۵ تا ۷ هزار نفر از طریق خودکشى جان خود را میگیرند که نیمى از آنها در شهرهاى بزرگ، یک چهارم در شهرها کوچک و متوسط و بقیه در روستاها اتفاق میافتد.
بر اساس تحلیلى که سازمان بهداشت جهانى در مورد بیلان خودکشى از ایران ارائه داده، ایران جزو کشورهاى در بدو ورود به مرحله صنعتى شدن است که در جدا شدن و بریدن از سنتها و بافت سنتى و در ورود به جهان صنعتى دچار دوگانگى و تضاد فرهنگى و اجتماعى و اقتصادی شده است. این دوران گذار به دلیل ایجاد تضادهاى شدید بین باورها و واقعیتها، انگیزه خودکشى را در افراد زیاد کرده است و به همین دلیل آمار خودکشى در ایران بالا است!
اخباراجتماعی - قانون
ویدیو مرتبط :
ببینید( کد توسط خودم )
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
ضرب المثل خواندنی خودم جا ,خرم جا
افراد خونسرد و بی اعتنا خاصه آنهایی که همه چیز را از دریچۀ مصالح و منافع شخصی ببینند در جهان زیاد هستند.این گونه آحاد و افراد بشری به زیان و ضرر دیگران کاری ندارند. همان قدر که بارشان به منزل برسد و مقصودشان حاصل آید اگر دنیا را آب ببرد آنها را خواب می برد. به این دسته از مردم چنانچه در زمینۀ عدم توجه به مصالح اجتماعی ایراد و اعتراض شود شانه بالا انداخته در نهایت خونسردی و بی اعتنایی به این عبارت مثلی تمثل می جویند و می گویند:"خودم جا، خرم جا. زن صاحبخانه خواه بزا خواه نزا!"
یا به طور خلاصه می گویند: "خودم جا، خرم جا" مجازاً یعنی سود و زیان دیگران به من چه ارتباطی دارد؟ باید در فکر تأمین و تدارک منافع و مصالح خویش بود لاغیر.( دیگی که برای من نجوشه ، توش سر سگ بجوشه !)
عبارت بالا که سالهای متمادی در منطقۀ غرب ایران هنگام وضع حمل زنان باردار مورد استفاده و اصطلاح قرار می گرفت از واقعۀ تاریخی جالبی ریشه گرفته که نقل آن خالی از لطف و فایده نیست.
خواجه نصیرالدین طوسی قبل از آنکه مورد توجه ناصرالدین شاه محتشم واقع شود و به دربار اسماعیلیله راه یابد یک بار به بغداد رفت تا یکی از تألیفاتش را که در مدح اهل بیت پیغمبر اکرم (ص) بود به مستعصم خلیفۀ عباسی تقدیم نماید. در این مورد میرزا محمد تنکابنی چنین می نویسد:
"... آنچه مشهور است اینکه محقق طوسی در مدت بیست سال کتابی تصنیف کرد که در مدح اهل بیت پیغمبر (ص) بود. پس از آن کتاب را به بغداد برد که به نظر خلیفۀ عباسی برساند. پس زمانی رسید که خلیفه با ابن حاجب در میان شط بغداد به تفرج و تماشا اشتغال داشتند. پس محقق طوسی کتاب را در نزد خلیفه گذاشت، خلیفه آن را به ابن حاجب داد. چون نظر ابن حاجب ناصب به مدایح آل اطهار پیغمبر علیهم صلوات افتاد آن کتاب را به آب انداخت و گفت:"اعجنبی تلمه" یعنی خوش آمد مرا از بالا آمدن آب در وقتی که این کتاب را به آب انداختم و قطراتی از آب بالا آمدند! پس بعد از اینکه از آب بیرون آمدند محقق طوسی را طلبیدند.
"ابن حاجب گفت:"که ای آخوند، تو از اهل کجایی؟" گفت:"از اهل طوسم."
"ابن حاجب گفت:"از گاوان طوسی یا از خران طوس!؟" خواجه فرمود که: "گاوان طوسم."
"ابن حاجب گفت:"شاخ تو کجاست؟"
"خواجه گفت:"شاخ من در طوس است، می روم و آن را می آورم!" پس خواجه با نهایت ملال خاطر روی به دیار خویش نهاد و از ترس عمال ابن حاجب بدون آنکه توشه و زاد راحله ای بردارد با مرکوبش که دراز گوش نحیف وامانده ای بود از بیراهه به ایران مراجعت کرد."
پس از چندی شبانه روز به قریه ای از قرای کردستان رسید و به دنبال پناهگاهی می گشت تا شبی را به روز آورده خود و چهار پایش رنج خستگی را از تن بزدایند. در این موقع عده ای زن و مرد را به حال اضطراب و نگرانی دید. از جریان قضیه جویا گردید معلوم شد زن روستایی چند روز است برای وضع حمل دچار سختی شده اکنون میان مرگ و زندگی دست و پا می زند.
خواجه فرصت را مغتنم شمرده مدعی شد که بیمار باردار را بدون هیچ خطری بزایاند. وابستگان زن دهاتی مقدم خواجه را گرامی شمرده در مقام پذیرایی و بزرگداشت وی برآمدند. خواجه دستور داد قبلاً مرکوب خسته و فرسوده اش را تیمار کرده در طویلۀ گرم جای دادند و آب و علوفه اش را تدارک دیدند. سپس فرمان داد اطاق گرم و تمیزی برای آسایش و استراحت خودش آماده کردند. پس از آنکه از این دو رهگذر خیالش راحت شد و غذای گرم و مطبوعی به اشتهای کامل صرف کرد با اطلاعاتی که در علم پزشکی داشت برای رفع درد و زایمان بیمار تعلیمات لازم داده ضمناً دعایی نوشت و به دست صاحبخانه داد و گفت:"این دعا را با مقداری گشنیز بر ران چپ زائو ببندید و مطمئن باشید که به راحتی فارغ خواهد شد ولی متوجه باشید که پس از وضع حمل دعا را از ران چپش فوراً باز کنید و گرنه روده هایش را بیرون خواهد آورد."
اتفاقاً زکریای قزوینی راجع به خاصیت گشنیز که در حکایت بالا ذکر شده چنین می نویسد:
"کزبره: او را به پارسی گشنیز خوانند و شیخ الرییس گوید که اگر کزبره را به آهستگی از بیخ برکنند و بر ران زنی ببندند که زادن او دشخوار بود در حال خلاص یابد."
باری، هنوز دیر زمانی از تجویز خواجه و بستن دعا بر ران چپ بیمار حامله نگذشته بود که به راحتی وضع حمل کرد و از خطر مرگ نجات یافت.
بامدادان خواجه نصیرالدین طوسی بر درازگوش سوار شده با زاد و توشۀ کافی به جانب طوس روان گردید. پس از چندی چون دعا کردند دیدند که خواجۀ طوسی چنین نوشته بود:"خودم جا، خرم جا. زن صاحبخانه خواه بزا، خواه نزا!"
شنیده شد که این دعا دیر زمانی در بعضی از قراء و قصبات مناطق غرب ایران برای زایمانهای سخت و دشوار چون حرز جواد به کار می رفت و رفته رفته به صورت ضرب المثل درآمد.