اخبار


2 دقیقه پیش

عکس: استهلال ماه مبارک رمضان

همزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ...
2 دقیقه پیش

تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریم

وزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که می‌تواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام می‌شود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ...

خودكشی خواننده جوان از ترس افشای خیانت


آهنگساز و خواننده انگلیسی از ترس اینکه راز خیانتش برای همسرش فاش شود در اقدامی جنون آمیز خودکشی کرد.

آفتاب نیوز: آهنگساز و خواننده انگلیسی از ترس اینکه راز خیانتش برای همسرش فاش شود در اقدامی جنون آمیز خودکشی کرد.

«تام کالفیلد» 32 ساله که دو سال پیش ازدواج کرده بود به گفته دوستانش اواسط سال قبل با دختری به نام «امی» آشنا شده بود و با او رابطه پنهانی داشت.

کالفیلد که هرگز نمی خواست این رابطه پنهانی زندگی مشترکش را به خطر بیندازد دو ماه قبل در پیامی به دختر جوان پایان ارتباطشان را اعلام کرد اما دختر که تاب این قطع رابطه را نداشت در پیامی تهدیدآمیز به خواننده جوان اعلام کرد در صورتی که این ارتباط برای همیشه قطع شود راز خیانت او را به همسرش خواهد گفت.

 خواننده و گیتاریست انگلیسی که مستاصل و ناراحت شده بود و توان دیدن واکنش همسرش را نداشت پیش از اینکه مطمئن شود تهدید امی چقدر جدی است تصمیم به خودکشی گرفت. دوستانش چند روز پس از ناپدید شدن او جسد حلق آویز شده اش را در آپارتمان مسکونی اش در دورست انگلیس پیدا کردند.

به گفته پلیس علت مرگ این گیتاریست خودکشی است اما تحقیقات برای پیگیری ماجرا ادامه دارد.


ویدیو مرتبط :
لحظه سقوط و خودكشی جوان اهوازی به دلیل فقر شدید

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

آتش زدن دختر جوان از ترس افشای رابطه


مرد جنایتکار که برای افشای راز ارتباط پنهانی اش با دختر جوان، او را به طرز هولناکی به قتل رسانده بود در دادگاه کیفری پای میز محاکمه قرار گرفت.

روزنامه قانون: مرد جنایتکار که برای افشای راز ارتباط پنهانی اش با دختر جوان، او را به طرز هولناکی به قتل رسانده بود در دادگاه کیفری پای میز محاکمه قرار گرفت.

ساعت 6 عصر 21 خرداد امسال از طریق مركز فوریت های پلیسی 110 كشف جسد سوخته شده ای در جنگل سرخه حصار به كلانتری 128 تهران‌نو اعلام و با حضور ماموران كلانتری در محل و تایید خبر، موضوع به پلیس آگاهی و قاضی كشیك دادسرای امور جنایی تهران اعلام شد.

 در بررسی به عمل آمده توسط تیم بررسی صحنه جرم اداره دهم و عوامل تشخیص هویت، هیچ گونه مدارك شناسایی از محل یافت نشد اما با بررسی های بیشتر و با پیدا شدن آثار به جای مانده از خون مشخص شد كه قتل در فاصله چند ده متری از محل كشف جسد صورت گرفته و جسد پس از انتقال به محل كشف، به آتش كشیده شده است.

 همزمان با آغاز رسیدگی به پرونده، كارآگاهان اداره دهم در بررسی بانك افراد فقدانی متوجه شدند كه در همان تاریخ كشف جسد، فردی با مراجعه به كلانتری 110 اعلام داشته كه خواهر 30 ساله اش از منزل یكی از بستگان شان خارج و دیگر به منزل مراجعه نكرده كه با تشكیل پرونده با موضوع «فقدانی»، پرونده در اداره یازدهم پلیس آگاهی تهران بزرگ در حال رسیدگی است.

برادر فقدانی در اظهاراتش به كارآگاهان اداره یازدهم گفت: خواهرم ساعت 8 صبح 21 خرداد برای انجام امور بانكی از منزل خاله ام در خیابان پیروزی خارج و پس از آن ناپدید شد. تلفن همراهش نیز خاموش شده است.

همزمان با شناسایی هویت جسد، نظریه پزشكی قانونی نیز اعلام كرد كه مقتول به علت اصابت ضربات متعدد به قسمت های مختلف بدن به ویژه اصابت چند ضربه به ناحیه گردن به قتل رسیده است.

كارآگاهان در ادامه تحقیقات خود با انجام اقدامات پلیسی متوجه شدند كه مقتول از چندی پیش قصد داشته تا با فردی به نام حسن 29 ساله ازدواج كند و آخرین بار نیز با وی مشاهده شده است. با شناسایی حسن، كارآگاهان پلیس آگاهی به تحقیق از وی پرداخته و او در تحقیقات اولیه گفت از چندی پیش با مقتول آشنا شده اما در ادامه تحقیقات منكر هرگونه اطلاع از وقوع جنایت شد.

در شرایطی كه تحقیقات از حسن در مراحل اولیه قرار داشت، كارآگاهان اطلاع پیدا كردند كه وی دارای همسر و دو فرزند دو قلوی دو ساله بوده و خانواده اش هیچ گونه اطلاعی از آشنایی وی با مقتول ندارند.

در ادامه رسیدگی به پرونده و با توجه به اطلاعات جدید به دست آمده و با توجه به تناقضات در اظهارات حسن، تحقیقات فنی ـ پلیسی از وی آغاز و حسن پس از گذشت هشت ساعت از زمان دستگیری، دیروز لب به اعتراف گشوده و به ارتكاب جنایت اعتراف كرد.  

حسن در اعترافات خود به كارآگاهان گفت: از فروردین ماه سال 1390 با مقتول آشنا شدم. ابتدا ارتباط ما محدود به تماس های تلفنی بود اما پس از گذشت مدتی این ارتباط هر روز بیشتر و بیشتر شد و این در حالی بود كه من به مقتول گفته بودم، كه قصد ازدواج با وی را داشته، در حالی كه خودم پیش از آن ازدواج كرده بودم.
  
متهم در ادامه اعترافاتش به كارآگاهان گفت: ارتباط من با مقتول ادامه داشت تا اینكه من صاحب دو فرزند شدم و پس از مدتی او نیز از موضوع اطلاع پیدا كرد. از آن زمان درگیری های ما با یكدیگر آغاز شد و او تهدید می كرد كه موضوع را با همسر و خانواده ام در میان خواهد گذاشت.

متهم درباره انگیزه جنایت و نحوه ارتكاب آن نیز به كارآگاهان گفت: زمانی كه اطمینان پیدا كردم كه مقتول قصد دارد تا با مطرح كردن موضوع با همسرم به نوعی از من انتقام بگیرد، تصمیم به قتل او گرفتم. به همین علت ساعت هشت صبح 21 خرداد به دنبالش در خیابان پیروزی رفته و پس از سوار كردن وی به ماشین، به سمت جنگل سرخه حصار حركت كردیم. مدتی با یكدیگر حرف زدیم تا اینكه با یكدیگر درگیری لفظی پیدا كردیم و او تهدیدهایش را مطرح كرد. در حالی كه عصبانی شده بودم تصمیم به عملی كردن قتل گرفته و چندین ضربه چاقو به گردن، دست و دیگر قسمت های بدن مقتول زدم. پس از ارتكاب جنایت در داخل ماشین، جسد را به داخل شمشادهای داخل پارك منتقل و مخفی كردم.  

متهم در ادامه اعترافات خود گفت: سپس به محل كار خود برگشته و پس از تعویض لباس های خون آلود و خرید یك ظرف مواد آتش زا، به محل جنایت بازگشته و جنازه را در داخل جنگل به آتش كشیده و به سرعت به محل كار خود بازگشتم.

با تکمیل تحقیقات پرونده برای محاکمه به شعبه 113 دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد و صبح دیروز حسن به ریاست قاضی اصغرزاده پای میز محاکمه قرار گرفت در این جلسه وکیل اولیای دم برای متهم به قتل تقاضای قصاص کرد.

رئیس دادگاه نیز با تفهیم اتهام قتل عمدی با چاقو، جنایت بر میت وسرقت موبایل مقتول  از او خواست به دفاع از خود بپردازد.

حسن نیز با قبول اتهامش گفت: 1سال قبل از جنایت در خیابان پیروزی با اعظم آشنا شده و پس از مدتی متوجه شدم او به من علاقه‌مند شده است بخاطراینکه خودم همسر و دو فرزند دوقلو دارم از او خواستم به این رابطه پایان دهیم اما دختر جوان همچنان اصرار داشت که باهم ازدواج کنیم.سرانجام او وقتی اصرارهای من را دید از تصمیمش منصرف شد و مدتی از او بی‌خبر بودم‌.

چند روز قبل از جنایت دوباره اعظم با من تماس گرفت و گفت اگر با او ازدواج نکنم ماجرای دوستی را به همسرم می‌گوید.روز حادثه از او خواستم برای صحبت در اینباره به پارک سرخ‌حصار برویم او دوباره حرف‌هایش را تکرار کرد و از من خواست همسرم را طلاق دهم و با او ازدواج کنم با هم درگیری لفظی پیداکردیم که در یک لحظه کنترل خود را از دست داده و با چاقو او را کشتم بعد به محل کارم رفته و بعد از عوض کردن لباس‌هایم با مواد آتش‌زا به محل جنایت آمده و جسد را آتش زدم.

پس از آخرین دفاعیات متهم و وکیل مدافعش قضات دادگاه برای صدور حکم وارد شور شدند.