اخبار


2 دقیقه پیش

عکس: استهلال ماه مبارک رمضان

همزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ...
2 دقیقه پیش

تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریم

وزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که می‌تواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام می‌شود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ...

خزان دلواپسان


انتخابات هفتم اسفند؛ آب سردی بود بر پیکره دلواپسانی که لااقل در سه سال اخیر هرچه در چنته داشتند علیه دولت رو کردند.

خبرآنلاین: انتخابات هفتم اسفند؛ آب سردی بود بر پیکره دلواپسانی که لااقل در سه سال اخیر هرچه در چنته داشتند علیه دولت رو کردند.

انتخابات اسفند 94 یک شوک بود، نه فقط برای اصلاح طلبان که یکباره با ناشناخته‌ها در تهران 30 بر هیچ دربی اصولگرایان- اصلاح طلبان را بردند و نه فقط برای اصولگرایان که هزینه همراهی با تندروها را با حذف برخی ژنرال ها و مردان معتدل‌شان در این انتخابات دادند. بلکه انتخابات اسفندماه آب سردی بود بر پیکره دلواپسانی که لااقل در سه سال اخیر هرچه در چنته داشتند علیه دولت رو کردند و هر بار از سویی دولت را با چوب نقد و تخریب نواختند شاید به این امید که با این هیاهوها خود را مقبول‌تر کنند و دولت را در نزد مردم منفور.

امری که نتیجه عکس داد و آرائی که 7 اسفند سال گذشته از صندوق‌ها بیرون آمد نشان داد مردم دیگر تمایل ندارند کوچک‌زاده یا آقاتهرانی و یا حتی زاکانی و بذرپاش و بیرانوند و ... بر صندلی های سبز بهارستان بنشینند، رایی که بیانگر آن بود که مردم از قضا، مقهور این هیاهوهای 3 ساله نشده‌اند و خسته از تخریب‌ها، به آرامش و اعتدال گرایش دارند.

شاید از همین روست که این روزهای بعد از انتخابات، دلواپسان، دلواپس‌تر از قبل تن به یک سکوت ناخواسته داده‌اند، گرچه گاه و بیگاه تریبون‌هایشان را باز کرده و دولت را به بهانه‌هایی چون موفق نبودن برجام یا رکود اقتصادی و ...مورد نقد قرار می‌دهند اما کیست که نداند این گَرد سکوت ریخته شده بر سردلواپسان نتیجه همان رای شوکه کننده مردم در انتخابات 7 اسفند است.

مردمی که البته از خشم و بداخلاقی دلواپسان هم به دور نماندند و بخاطر رایی که داده بودند «اهل کوفه» خوانده شدند. آنجا که کانال خبری «رجانیوز» رسانه نزدیک به دلواپسان، پس از اعلام پیروزی فهرست 30 نفره «امید» در تهران، در انتقاد از مردم پایتخت نوشت: «اصولگرایان در تهران انتخابات را نه به خاطر لیست سیاسی یا شعارهای انتخاباتی، بلکه به خاطر غلبه پیدا کردن فرهنگ و سبک زندگی غربگرایانه، شبه مدرنیستی باختند. شکست اصولگرایان از اصلاحات در تهران، یک شکست کاملا اجتماعی- فرهنگی است. در تهران بنا بر آمارهای رسمی بیشترین میزان جرایم اجتماعی، روزه خواری، طلاق، اعتیاد و ... ثبت شده، بدین معناست که این شهر بیشترین فاصله از فرهنگ اصیل دینی و انقلابی را برای خود ثبت کرده است.»

این تخریب‌ها حتی ناراحتی اصولگرایانی از جنس امیر محبیان را هم به دنبال داشت که گفت« واقعا چون تهرانی‌ها به لیست اصلاح طلبان رای دادند باید آنها را اهل کوفه و اصحاب یزید خواند؟ در دور بعد اگر به اصولگرایان یا آقای احمدی‌نژاد یا جناب مصباح رای دادند به لشکر امام حسین (ع) برگشته و حر می شوند؟ این که یک شهر ١٢ میلیونی را چون به آقای فلان و فلان رای نداده اند، در زمره یزیدیان بدانند چه توجیه شرعی و عقلی دارد؟ آیا واقعا فکر می‌کنیم از طریق اهانت به مردم می توان رای گرفت؟ مگر آن که مردم خویش را جمعی مازوخیست بدانیم.»

هویت دلواپسانه متعلق به چه کسانی است؟

دلواپسان روزهای اول مترادف بودند با پایداری‌ها، همان‌هایی که زمانی وکیل الدوله دولت های هشتم و نهم دولت احمدی نژاد نامیده می‌شدند و روزی که مردِ محبوبشان از پاستور رفت تبدیل به دلواپسان حضور روحانی در ساختمان سفید پاستور شدند.

دایره دلواپسی اما کم کم با حضور دیگر نو اصولگرایانی از جنس ایثارگران و رهپویان بزرگتر شد تا صف دلواپسان مقابل دولت عریض‌تر و طویل‌تر شود. دلواپسانی که از سنگر اصلی مجلس بارها و بارها دولت را به باد نقد گرفتند، بارها و بارها به وزرای دولت کارت زرد دادند، بارها و بارها کاندیداهای پیشنهادی پست وزارت را رد کردند، همایش پشت همایش برگزار کردند و برجام موفق دولت را ناموفق خواندند، در کارنامه اقتصادی دولتی که میراث‌دار هجم زیادی از مشکلات اقتصادی دولت سابق بود نمره تجدیدی ثبت کردند، تا در نهایت با این پیش زمینه‌ها فضا را برای عدم رغبت مردم به معتدلین در انتخابات مجلس دهم فراهم سازند. این اقدامات گرچه گاهی دولتمردان را در مقابل منتقدین خسته و حتی عصبانی می‌کرد اما مردمی که مخاطب اصلی این فضاسازی‌ها بودند با رای منفی خود به دلواپسان پاسخ محکمی بر 3 سال جنجال سازی‌های سیاسی، اقتصادی و هسته‌ای این طیف از منتقدان دولت دادند.

مردم؛ دلواپسان را نگران انتخابات سال 96 کردند

همین «نه» محکم بود که حال دیگر دلواپسان را نگران انتخابات سال 96 کرده و گرچه این روزها در سکوت نصفه و نیمه‌ای فرو رفته‌اند اما هر از گاهی سنگی به وسط میدان پرتاب می‌کنند تا اثرات آن را در فضای سیاسی کشور ببیند و شاید استراتژی خود برای انتخابات سال 96 را در همین مسیر تدوین کنند.

یک روز از یک دوره‌ای بودن دولت روحانی می‌گویند چون معتقدند که برجام موفق نبوده و سفره معیشت مردم حال و روز خوبی ندارد، یک روز دیگر هم بیرق حمایت از محمود احمدی‌نژاد را بلند می‌کنند و او را گزینه مناسبی برای بازگشت به پاستور می‌دانند، آنچنان که روح‌الله حسینیان لیدر پایداری ها دادِ مظلومیت احمدی‌نژاد را سر داده و ضمن آن اشاره کرده که او برای بازگشت 75 درصد رای دارد. بخش «پایداری‌» طیف دلواپسان که سنگر پارلمان را برای خود از دست رفته می‌بینند، شاید امیدوار است با این حمایت‌های زودهنگام، توسط همان مردی که پای آنها را به متن سیاست باز کرد، در سیاست باقی بمانند و روزگار سیاسی‌شان باز هم به روال آن دوران 8 ساله خوش و بر وفق مراد شود. مردی که البته خودش نیز این روزها فعال شده و چمدان بسته، از شهری به شهر دیگر می‌رود تا بنا به تعبیر خودش «مردم کار خودشان را بکنند او هم کار خودش را بکند».

البته گرد سکوت آنچنان بر سر این قشر پاچیده شده که حتی دیگر حامیان دیروز و امروز احمدی نژاد هم برای حمایت از سخنان حسینیان وارد عرصه نشده اند. در یک هفته گذشته نه آقاتهرانی مهر سکوت خود را شکسته، نه زاکانی که با تبلیغات وسیع در انتخابات مجلس دهم، در و دیوار پایتخت را زرد کرده بود.

جدایی دلواپسان از اصولگرایان

دلواپسان عصبانی از نتایج انتخابات هفتم اسفند، حتی خیلی زود لطف سنتی‌های و بزرگان اصولگرا به خودشان را فراموش کرده‌اند و باز هم با غَش کردن به سمت احمدی‌نژاد بر قدیمی‌ترهای اصولگرا می‌تازند و تلاش دارند از تصمیمات اصولگرایانه تبری جویند.

همان اصولگرایانی که نتایج نه چندان خوب انتخابات هفتم اسفند برایشان نتیجه همراهی‌شان با تندروها و دلواپسان بود ولی باز هم از سوی همین دلواپسان مورد تمسخر و نقد قرار می‌گیرند و  با وجود آنکه لیست‌شان خصوصا در تهران را به نفع پایداری‌ها و دیگر دلواپسان بستند ولی متهم به بستن لیستی متشکل از «پیرمردها» می‌شوند. آنچنان که حسینیان که در روزهای سکوت دوستانش رسانه‌ای‌تر شده است در تازه‌ترین اظهاراتش در مسیر رفتن به دفتر ولنجک احمدی‌نژاد عنوان کرده که «به عقیده من اصولگرایان جاذبه خود را نزد مردم از دست داده‌اند. اصولگرایان در انتخابات می‌نشینند لیست تهیه می‌کنند و هرچه پیرمرد است را در این لیست می‌گذارند. معلوم است که چنین لیستی هیچ جذابیتی برای مردم ندارد. جامعه ما یک جامعه جوان است؛ بنابراین لیست پیرمردها نمی‌تواند جاذبه‌ای برای مردم ایجاد کند و آنها را وادار کند تا دنباله‌رو این لیست باشند و برای آن کار کنند.» گویی آنکه دلواپسان در تلاش هستند که از زیر بار هزینه ای که به اصولگرایان تحمیل کردند شانه خالی کنند.

شاید این قِسم اظهارات تلنگری باشد به طیف رهبران اصولگرا چون باهنر که هنوز هم  از لیست منتشر شده حمایت می کند و معتقد است حتی جبهه پیروان نیز از آن لیست رضایت دارد. گرچه افرادی چون محسن کوهکن هستند که معتقدند این لیست هزینه تصمیمات جبهه ای جریان اصولگرا بود. علاوه بر او، امیر محبیان نیز نسبت به این رویه باج دادن و باج گرفتن در جریان اصولگرا همچون چند سال گذشته هشدار می‌دهد.

دلواپسانِ عصبانی به فکر انتقام از دولت

دلواپسان؛ از پایداری تا دوقلوهای ایثارگران و رهپویان این روزها به شدت نگران به سرانجام رسیدن برجام هستند، این را از محتوای انتقادات گاه و بیگاه چهره ها و رسانه هایشان بخوبی می توان فهمید. تازه ترین انتقاد نیز از سوی سعید جلیلی مرد هسته‌ای محبوب طیف دلواپسان مطرح شده که عنوان کرده است اگر رییس جمهور بود برجام را امضا نمی‌کند.

به نظر می‌رسد آنها تلاش دارند که با تخریب دستاوردهای هسته ای دولت از سوراخ برجام بار دیگر گزیده نشوند. خصوصا حالا که تحریم ها قدم به قدم در حال برداشته شدن است پذیرش این نکته که ممکن است تحولات اقتصادی بزرگی در نتیجه رفع این تحریم ها در کشور رخ دهد که به نام دولت روحانی ثبت شود و مسیر ماندگاری 4 ساله دوم او را در پاستور فراهم کند، آنها را نگران کرده است چه آنکه به خوبی می دانند دو دوره ای شدن دولت روحانی آن هم در شرایطی که تریبون مهم پارلمان را از دست داده‌اند پیام رسان روزهای خوبی برای آنها نخواهد بود.

آنچنان که به نظر می‌رسد دستورکار و استراتژی دلواپسان در یک سال باقیمانده تا انتخابات ریاست جمهوری و دوری از پارلمان برای حمله به دولت معطوف به برجام باشد. آنگونه که بنا به گفته عباسعلی منصوری‌آرانی، عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس تندروها انتخابات 96 را با تخریب برجام کلید زده‌اند تا دولت حسن روحانی را بی‌اعتبار جلوه دهند و مانع رای‌آوری دوباره او شوند. او تندروها را این‌گونه تعریف می‌کند: «‌بازیگران این جنگ روانی کسانی هستند که در انتخابات دوره بعدی ریاست‌جمهوری قصد حمایت از نامزدی غیر از آقای روحانی دارند. بنابراین برای رسیدن به هدف خود می‌کوشند که موفقیت‌ها و دستاوردهایی را که مربوط به عملکرد دولت روحانی می‌شود، نزد مردم بی‌اعتبار جلوه دهند.»

شاید دلواپسان در یک سال باقیمانده تا پایان دولت روحانی با دستاویز برجام از یک سو و اتصال به محمود احمدی نژاد از سوی دیگر در اندیشه انتقام گرفتن و جبران شکست سخت در انتخابات مجلس و باقی ماندن در متن سیاست باشند.


ویدیو مرتبط :
شد خزان یا خزان عشق shod khazan khazane eshgh بدیع زاده

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

خزان چمن ورزشگاه آزادی



 

 

چمن ورزشگاه آزادی طی هفته‌های بیستم و بیست‌و‌یكم لیگ برتر، آنجا كه پرسپولیس و استقلال میزبان تیم‌های پاس و ملوان بودند، آن چمن یكدست و همیشگی نبود تا به عنوان زمین تنها ورزشگاه آبرومند ایران، اسباب نگرانی بسیاری از علاقه‌مندان به فوتبال را فراهم كند.

هنوز از خاطر‌مان نرفته آن شرایط اسفبار چمن ورزشگاه آزادی را كه تا اوایل دهه ۸۰ با آن رنگ و روی‌رفته و كیفیت نازل، از فوتبال‌های زیبای باشگاهی و ملی‌ نیز چهره‌ای نازیبا و زشت ساخته بود، چه برسد به بازی‌های بی‌كیفیتی كه هنوز هم تعدادشان در سطح ملی و باشگاهی‌ ما كم نیستند.

دقیقا پس از برگزاری مسابقه میان تیم‌های استقلال و آنیانگ كره‌جنوبی در نیمه‌نهایی جام باشگاه‌های آسیا و حوادثی كه در آن مسابقه پیش آمد (آب‌گرفتگی شدید در زمین بر اثر بارندگی شدید) بود كه مسوولان وقت سازمان تربیت بدنی نسبت به ایجاد یك زمین فوتبال آبرومند اقدام كردند. به همین منظور بازسازی زمین را به شركت اینتركام كه ماهیت هلندی‌ آلمانی دارد، سپرده و از ۲۸ خرداد سال ۱۳۸۱ نسبت به گودبرداری زمین به عمق یك متر اقدام شد تا با استانداردسازی زیرساخت این زمین، سرانجام زمین چمن در ۱۵ خرداد ۱۳۸۲، با بازی تیم‌های امید ایران و ازبكستان به بهره‌برداری برسد.

حالا نزدیك به ۷ سال از روز افتتاح چمن یكدست ورزشگاه‌ آزادی می‌گذرد و سوال اینجاست كه آیا می‌توان چندرنگی و غیر‌یكدست بودن زمین چمن آزادی طی هفته‌های اخیر را، هشداری برای تخریب دوباره آن قلمداد كرد؟!

پاسخ مدیر مجموعه ورزشی آزادی به این پرسش منفی است، اما ادامه صحبت‌های او در نوع خود قابل‌تامل است. حسن ضیاء‌آذری، با بیان این‌كه جای نگرانی نیست درباره تغییر رنگ چمن، چنین توضیح می‌دهد: «آن قسمت‌هایی كه طی ۲ هفته اخیر رنگشان با دیگر نقاط چمن ورزشگاه تفاوت داشت، قطعات عوض‌شده‌ای بود كه به صورت رول‌های كوچك برای جایگزینی و ترمیم نقاط آسیب‌دیده آورده شده بود. البته ۲ عامل دیگر هم در پایین‌‌آمدن كیفیت این زمین تاثیرگذار بود؛ یكی سرمایی كه طی چند هفته اخیر در تهران شاهد آن بودیم و دیگری نتابیدن مناسب نور خورشید به سطح چمن به دلیل كاوری كه روی آن كشیده‌ بودیم تا چمن از سرمازدگی و بارندگی‌های احتمالی مصون نگه داشته شود. این مراقبت‌ها عاملی شد تا نور خوبی به چمن نتابد و عمل فتوسنتز گیاه و عمل كوددهی و سمپاشی زمین هم تحت تاثیر قرار گیرد. به هر حال در این سرما و برودت طبیعی است كه چمن چنین استرسی از خود نشان دهد كه با گذشت زمان برطرف خواهد شد.»

این در حالی است كه چمن كاشته شده در زمین فوتبال ورزشگاه آزادی، از نوع چمن سردسیری یا همان چمن‌های فصل خنك است و قاعدتا باید در سرما و یخبندان واكنش بهتری از خود نشان دهد. ضیاء‌آذری در این مورد نظر دیگری دارد و می‌گوید: «با توجه به این‌كه رنگینه‌ چمن‌های سردسیری بیشتر از چمن‌های گرمسیری است، فقط سبزی رنگ آنها در قیاس با گونه دیگر بیشتر است.»

البته نباید دشواری‌های نگهداری از زمین چمن ورزشگاه بزرگی چون ورزشگاه یكصدهزار نفری آزادی را هم نادیده گرفت. حسن ضیاءآذری با ارائه توضیحات تخصصی‌تر، دلایل پرزحمت بودن نگهداری از چمن ورزشگاه آزادی را این‌گونه برمی‌شمارد: «سال ۸۱ به منظور جلوگیری از تكرار آب‌گرفتگی در زمین چمن ورزشگاه آزادی، از استاندارد D۱۸F۳۵ آلمان برای احداث زمین چمن استفاده شد. در این استاندارد دانه‌بندی طرح اختلاطی كه از آن بهره‌گیری شده، تا ۹۸ درصد ساختاری ماسه‌ای دارد و سهم خاك در این زمین كمتر از ۲ درصد است. در چنین حالتی آب بشدت به لایه‌های پایینی می‌رود و طبیعتا املاحی هم كه با آب مخلوط می‌شود مثل كود و سم و... همراه با آب به پایین می‌رود. به همین علت حفظ یك تغذیه مناسب و برودت ‌ایده‌آل در لایه صفر صفر تا منهای ۱۰ سانتیمتر كار فوق‌العاده مشكلی خواهد بود.»

او در عین حال علاقه‌ای ندارد تا با صحبت در مورد هزینه‌های نگهداری چمن ورزشگاه آزادی، آن را رسانه‌ای كند: «مردم ما دنبال این هستند كه خدمتی را از متولیان امر ببینند. زمین چمن ورزشگاه آزادی با حداقل هزینه‌ها نگهداری می‌شود ولی در مورد آن خط قرمزی تعریف كرده‌ایم كه از این طریق هیچ خدمت و هزینه‌ای برای نگهداری از آن دریغ نشود. واقعا تلاش كردیم شرایطی را فراهم كنیم كه به هیچ عنوان كیفیت سلامت زمین تحت تاثیر قرار نگیرد.»

● عمر مفیدی كه رو به اتمام است

در این میان یك پرسش اساسی وجود دارد. این‌كه عمر مفید چمن كاشته شده در ورزشگاه آزادی چقدر است؟! چه بسا استرس ایجاد شده در چمن ورزشگاه آزادی به دلیل پایان این عمر مفید باشد.

كارشناسان چمن در فدراسیون جهانی فوتبال، فیفا و همین‌طور اتحادیه فوتبال اروپا (یوفا) معتقدند عمر مفید یك زمین چمن طبیعی تنها به اندازه ۶۰۰ ساعت بازی فوتبال است.

یعنی با احتساب هر ۹۰ دقیقه برای یك بازی فوتبال، عمر مفید یك چمن طبیعی پس از نزدیك به ۴۰۰ بازی به اتمام خواهد رسید. این تعداد بازی در ورزشگاه آزادی كه همه‌ساله میزبان بازی‌های پرسپولیس، استقلال، تیم ملی و حتی تیم امید است،‌ با میانگین سالی ۵۰ الی ۶۰ مسابقه، طی حدود ۷ سال، به انجام می‌رسد. البته مدیر مجموعه ورزشی آزادی در پاسخ به این سوال، به جای استفاده از پارامترهایی چون تعداد بازی یا تعداد ساعت، از مقیاس سال استفاده می‌كند: «كارشناسان معتقدند عمر مفید چمن، محدوده‌ای دارد كه حدود ۷ سال است. الان حدود ۶ سال و ۵ ماه از مسوولیت من در ورزشگاه آزادی می‌گذرد و البته چند ماه پیش از حضور بنده در این مسوولیت بود كه این چمن كاشته شد.»

عمر مفید چمن ورزشگاه آزادی بین ۵ تا ۷ سال است كه این مدت سپری‌شده و هرچه بیشتر از این زمین بهره‌برداری شود هزینه بیشتری هم خواهد داشتبا توجه به صحبت‌های ضیاءآذری، تقریبا عمر مفید چمن ورزشگاه آزادی به اتمام رسیده است و استرس ایجاد شده در آن می‌تواند بیشتر متاثر از همین موضوع باشد تا آب و هوای سرد یا عدم تابش مناسب نور خورشید!

این فرضیه، البته مورد قبول مدیر مجموعه ورزشی آزادی نیست و او با بیان دلایل خود، به نوعی از حال و روز چمن ورزشگاه دفاع می‌كند: «قطعات بسیار زیادی از چمن موجود در زمین فوتبال ورزشگاه آزادی، در این سال‌ها تعویض شده و جای خود را به چمن‌های نو داده است. به عبارتی این چمنی كه الان شما می‌بینید چمنی نیست كه حدود ۵/۶ یا ۷ سال پیش كشت شده، بلكه حدود ۶۰ درصد آن تا الان تعویض شده است. به همین خاطر ما امیدواریم طی چند سال آینده هم بتوانیم این شرایط خوب را حفظ كنیم، هرچند كار فوق‌العاده دشوار و پرزحمتی است.»

البته برخلاف نظر حسن ضیاءآذری، مهندس سیدرضا موسوی معتقد است چون چمن‌های تعویض‌شده به صورت پراكنده جایگزین شده، كل زمین دیگر آن كیفیت و یكدستی لازم را ندارد.

او كه مسوولیت سرپرستی فضای سبز مجموعه ورزشی آزادی را عهده‌دار است و ناظر چمن ورزشگاه یكصدهزار نفری، در عین حال تایید می‌كند همه‌ساله در شروع تابستان و زمستان با گرم و سرد شدن ناگهانی هوا، این تغییر ظاهری و تنش در چمن ایجاد می‌شود كه بعد از مدت كوتاهی با انجام برخی فعالیت‌های شیمیایی، این مشكل قابل حل خواهد بود.

با وجود این، از صحبت‌های این مقام مسوول هم، نیاز كاشت دوباره چمن ورزشگاه آزادی به دلیل پایان عمر مفید آن، احساس می‌شود: «عمر مفید برای این چمنی كه ما در ورزشگاه یكصدهزار نفری داریم ۵ یا نهایتا ۷ سال است كه ما این مدت را پشت سر گذاشته‌ایم و هرچه بیشتر بخواهیم از این زمین بهره‌برداری كنیم، باید هزینه بیشتری بپردازیم.»

موسوی در مصداق صحبت‌های خود به ماشینی اشاره می‌كند كه تا ۵ سال گارانتی دارد و بعد از آن طبیعتا به خرج می‌افتد: «زمین چمن هم به همین ترتیب است، چون پیر می‌شود و یك سری لایه‌های زیرین آن از بین می‌برد. به هر حال چمنی كه هم‌اكنون میزبان رقابت‌های لیگ برتر و بازی‌های تیم ملی است، كیفیت آن چمن سال ۸۲ را ندارد و باید فكری برای آن كرد. این مساله آنقدر درجه اهمیت بالایی دارد كه حتی كشورهایی كه میزبان مسابقات آسیایی و جام جهانی هستند، چمن‌هایی كه ۲ سال از كاشت آن می‌گذرد را برداشت می‌كنند و دوباره اقدام به چمن‌كاری می‌كنند. ما هم اگر می‌خواهیم چمن خوبی داشته باشیم، باید زمین ورزشگاه آزادی را تعطیل كنیم تا بتوانیم چمن جدید بكاریم و برای یك دوره ۵ ساله دیگر از آن بهره‌برداری كنیم. بنده به عنوان كسی كه در این زمینه فعالیت می‌كنم از تصمیم كاشت دوباره چمن ورزشگاه آزادی استقبال می‌كنم اما تصمیم‌گیرنده من نیستم و این مسوولان سازمان تربیت بدنی هستند كه باید در این زمینه تصمیم‌گیری كنند.»

بحث كاشت دوباره چمن، بحث رایجی است كه در بسیاری دیگر از كشورها نیز شاهد آن هستیم تا بدین‌وسیله هزینه‌های نگهداری زمین هم كاهش پیدا كند. اما ظاهرا محدودیت امكانات در كشور ما، اتخاذ چنین تصمیمی را در ‌هاله‌ای از ابهام قرار داده است.

در این میان باید به بحث كمبود بودجه و همین‌طور كمبود ورزشگاه استاندارد در تهران، برای جایگزینی ورزشگاه آزادی اشاره كرد. ناظر چمن ورزشگاه یكصدهزار نفری آزادی با تایید این موضوع در مورد هزینه‌های لازم برای كاشت دوباره چمن می‌گوید: «برای پیشبرد چنین پروژه‌ای براحتی نمی‌توان عدد و رقم تعیین كرد، اما اگر قرار باشد فقط لایه‌های رویی چمن را برداریم، چیزی حدود پانصد میلیون تومان هزینه در بر می‌گیرد كه این مبلغ برای كار اساسی‌تر تا یك میلیارد نیز قابل افزایش است.»

در هر صورت مدیر مجموعه ورزشی آزادی و ناظر چمن ورزشگاه، هر دو خوشحال از تعطیلی بی‌موقع لیگ به دلیل حضور تیم ملی در تورنمنت قطر، وعده داده‌اند در همین فرصت مناسب چمن را به شرایط ایده‌آلی برسانند تا بازی روز ۱۹ دی پرسپولیس و ذوب‌آهن و بازی‌های هفته‌های بعد در زمینی با كیفیت مناسب برگزار شود، اما آیا تدبیری هم برای جلوگیری از پیر و فرسوده شدن چمن وجود دارد؟

در این زمینه باید دید توجه مسوولان فعلی سازمان تربیت بدنی به چمن تنها ورزشگاه آبرومند و بین‌المللی ایران كه میراثی است به جا مانده از رئیس ۲ دوره پیش این سازمان (محسن مهرعلیزاده) تا چه اندازه خواهد بود.