اخبار
2 دقیقه پیش | عکس: استهلال ماه مبارک رمضانهمزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ... |
2 دقیقه پیش | تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریموزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که میتواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام میشود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ... |
خاطره «سیمین» از دیدارش با «پروین»
سیمین بهبهانی که چند روزی است در کماست، در نوشتاری از خاطره دیدارش با پروین اعتصامی سخن گفته است.
این شاعر غزلسرا در متنی با عنوان «جنینی که من بودم» مینویسد: ... مادر شعر میسرود و من از او تقلید میکردم، اما نهانی. یک روز که دستنوشتههایم را زیر بالشم یافته و خوانده بود، پرسید: شعر مینویسی؟ سرخ شدم و گریستم و این دومینبار بود که در برابر نگاه جستوجوگرش سرخ میشدم و میگریستم. و آنک... گویی که بلوغ را دوباره دریافته بودم. مادر نوازشم کرد و دل داد و آیندهای روشن برایم آرزو کرد.
چند روز بعد زنی جوان با مادر خود، که بسیار شبیه دخترش بود، به خانه ما آمدند. ماه اسفند بود. زن جوان شرمرو و اندکسخن بود. مادرم شعر مرا که خود دستکاری کرده بود، برای او خواند. زن جوان مرا بوسید. وقتی رفتند مادر گفت: او پروین اعتصامی است، بزرگترین بانوی شاعر. شاید نهانی آرزو کرد که روزی چون او باشم.
در فروردین سال بعد، پروین اعتصامی درگذشت، به بیماری حصبه، اما خاطره دیدارش در من نخواهد مرد و شاید گلی بر خاکم برویاند و:
هر که باشی و ز هر جا برسی
آخرین منزل هستی این است...
و شعر - حریری آبی و بینهایت - تا کهکشان ادامه داشت. ای کاش میتوانستم سینه بر نرمی این گستره بسایم و با سر، در میان دو بال گشوده، بر تمامت آن درخشندگی شیار بکشم. در گرته زرین آفتابش تن بیندایم و در بخور خیالگونه ابرش دم زنم و همه لحظههای بیپایانش را بیازمایم. اما این پرنده کوچک و این گستره بینهایت؟ هیهات! دریغی بر محال و محالی در بیکرانگی! نصیب من بالزدنی است یا فوج پرندگان دیگر – نتهای سیاه و سفید، پراکنده و لغزان در فضای موسیقی - تا مگر گوشی فراز و فرودمان را، گشت و واگشتِمان را، تحریر ظریف بالهایمان را در مقطع کوچکی از این بیکرانه نیلگون بشنود.»
سیمین بهبهانی از شامگاه چهارشنبه (15 مردادماه) در بخش مراقبتهای ویژه بیمارستان بستری شده و در کماست.
به گفته علی بهبهانی - پسر این شاعر -، نارسایی تنفس و ریه به قلب او زده و قلبش با شوک الکتریکی برگشته و کار میکند. در حال حاضر هم با تنفس مصنوعی نفس میکشد.
پینوشت: مطلب بالا از «گزینه اشعار» سیمین بهبهانی منتشرشده در انتشارات مروارید برگرفته شده است.
ویدیو مرتبط :
خاطره بسیار جالب جمشیدی از علی پروین
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
خاطرهی جالب پروین از مظلومی
اخبار ورزشی - خاطرهی جالب پروین از مظلومی
علی پروین در گفتوگو با ایسنا، درخصوص درگذشت غلامحسین مظلومی، پیشکسوت باشگاه استقلال اظهار کرد: جا دارد به خانواده مرحوم مظلومی و اهالی ورزش و مردم تسلیت بگویم. او یکی از بااخلاقترین و فنیترین بازیکنان ایران بود که بودنش در خط حمله استقلال و تیم ملی مدافعان حریف را به وحشت میانداخت. متاسفانه همبازیانم یکی، یکی میروند.
پیشکسوت پرسپولیس خاطرنشان کرد: امروز رضا ریاضتی پیش من آمد و گفت برویم بیمارستان عیادت غلامحسین مظلومی که من در جواب گفتم بعدازظهر شلوغ است و بهتر است فردا صبح (پنجشنبه) برای عیادتش به بیمارستان برویم اما متاسفانه اجل مهلت نداد و نتوانستم برای آخرین بار دوست و همبازی قدیمیام را ملاقات کنم. البته او راحت شد چرا که زجر زیادی بر اثر بیماری میکشید.
وی با بیان اینکه مرحوم مظلومی بهترین مهاجم تیم ملی و استقلال در زمان خودش بود، گفت: او جدا از مسائل فنی از لحاظ اخلاقی نیز یک الگو بود و او واقعا آدم بیآزاری بود و حتی یک سر سوزن هم به کسی آزار نرساند. امیدوارم خدا او را بیامرزد و به خانوادهاش صبر دهد. جای او واقعا بین ما خالی است.
پروین با اشاره به اینکه خاطرات زیادی با همبازی سابق خود داشته است، افزود: یک خاطره خوب من از او به بازی با کوبا در المپیک مونترال برمیگردد که او یک روز قبل از بازی سر میز غذا آمد و گفت علی خواب دیدهام فردا یک گل به کوبا میزنم که من در جواب گفتم این تیم خیلی قوی است و فکر نکنم به این راحتیها بتوانی به آنها گل بزنی اما فردا که بازی شروع شد، آنها خیلی فشار روی دروازه ما آوردند که ناگهان در دقیقه 80 یا 85 بازی توپ آنها توسط من دفع شد و در 18 قدمشان جلوی گلرشان افتاد که او هم اشتباه کرد و نتوانست توپ را به خوبی دفع کند و توپ جلوی مرحوم مظلومی افتاد و او هم توانست دروازه خالی کوبا را باز کند و خوابش تعبیر شود.
پیشکسوت باشگاه پرسپولیس در پایان درباره رسیدگی مسئولان به مرحوم مظلومی در زمان حیاتش گفت: الحمدلله او هیچ نیازی به کمک دیگران نداشت و پسرهایش مانند شیر پشت او ایستاده بودند. به نظرم باشگاه استقلال هم به خوبی احترام او را حفظ کرد و برایش ارزش قائل شد. دیگر او از بین ما رفته و انشاءالله جمعه در تشییع جنازه او همگی حاضر خواهیم شد
اخبار ورزشی - ایسنا