اخبار


2 دقیقه پیش

عکس: استهلال ماه مبارک رمضان

همزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ...
2 دقیقه پیش

تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریم

وزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که می‌تواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام می‌شود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ...

خاطرات قدیمی‌ترین روزنامه‌ فروش ایران


محمد ابراهیم رنجبر امیری قدیمی‌ترین روزنامه‌فروش ایران محسوب می‌شود که الان در قید حیات است.

خبرگزاری ایسنا: لازم به توضیح است که محمد ابراهیم رنجبر امیری تاکنون دو کتاب با عنوان «خاطرات یک روزنامه‌فروش؛ 76 سال با مطبوعات» منتشر کرده است که بنا به گفته سید فرید قاسمی، پژوهشگر مطرح تاریخ مطبوعات ایران، این کتاب‌ها نمونه‌هایی خوب از روایت تاریخ شفاهی مطبوعات کشور هستند.

محمد ابراهیم رنجبر امیری قدیمی‌ترین روزنامه‌فروش ایران محسوب می‌شود که الان در قید حیات است.

او در بخش دیگری از خاطرات خود چنین گفته است: پس از آنکه روزنامه کیهان، فروش خود را به دست روزنامه‌فروشان سپرد، مدتی ما را جمع کرد و گفت من دو برابر به شما پول می‌دهم تا نگویید «اطلاعات، کیهان»، بلکه اول بگویید «کیهان» و بعد نام اطلاعات را بیاورید.

 ششمین نشست تاریخ شفاهی مطبوعات ایران، روز دوشنبه (چهارم خرداد) در فرهنگسرای رسانه برگزار شد. در این نشست محمد ابراهیم رنجبر امیری - قدیمی‌ترین روزنامه‌فروش ایران - مهمان ششمین نشست تاریخ شفاهی مطبوعات ایران بود.

محمد ابراهیم رنجبر امیری متولد سال 1307 است که از سال 1316 کار فروش روزنامه را در تهران آغاز کرد. وی دارای خاطرات متعددی از فضای مدیریت و فروش مطبوعات در 78 سال گذشته است و با حافظه‌ای فوق‌العاده، روایتی متفاوت از روزنامه‌های ایران به‌ویژه روزنامه‌های اطلاعات و کیهان را در این نشست ارائه کرد.

پدرم بخش بزرگی از باغش را به مدرسه اختصاص داده بود

این روزنامه‌فروش پیشکسوت در ابتدای صحبت‌هایش گفت: در روز چهارم اسفندماه 1307 در امیرکلای بابل متولد شدم و شغل پدرم کشاورزی بود. او با این که سواد زیادی نداشت و تنها عم جزء را می‌دانست، کشاورز خوب و موفقی بود و برای موفقیت هم‌ولایتی‌های خود و با سواد شدن آنان تلاش می‌کرد؛ به‌گونه‌ای که بخش بزرگی از باغ چند هزارمتری خود را به اداره فرهنگ و معارف آن زمان -آموزش و پرورش فعلی- واگذار کرده بود تا بچه‌های روستای امیرکلا بتوانند در آن درس بخوانند. خودش هم در فصلی که کار کشاورزی نبود، به صورت رایگان در مدرسه خدمت می‌کرد و بایت این خدمت و اجاره این املاک، هیچ پولی دریافت نمی‌کرد.

وی با اشاره به موضوع فرار خود از روستا و آمدن به تهران هم گفت: همان سال‌ها پدر و مادرم اختلاف پیدا کردند و از هم جدا شدند و من زیر دست زن بابایی قرار گرفتم که سن و سال زیادی نداشت و وقتی که یک فرزند دختر و یک فرزند پسر آورد، دیگر تاب تحمل یکدیگر را نداشتیم و من مجبور شدم از دست زن بابا به تهران فرار کنم. آن موقع امیرکلا در چهار کیلومتری بابل قرار داشت و الان به هم چسبیده‌اند. وقتی به تهران رسیدم، دو ماهی در این شهر سرگردان بودم تا توانستم مادرم را پیدا کنم. آن وقت‌ها تهران مثل حالا نبود که ابتدا و انتهایش مشخص نباشد، یک سو لاله‌زار و دروازه یوسف‌آباد و از بالا هم دوراهی یوسف‌آباد بود که الان به میدان سیدجمال‌الدین اسدآبادی معروف است. در قدیم بالای این میدان یک آسیاب بود که به آسیاب گاومیشی معروف بود. ما از لاله‌زار به همراه چند نفر از دوستانم پیاده می‌رفتیم و آب‌تنی می‌کردیم. یوسف‌آباد یک قریه کوچک بود و از آنجا تا ونک بیابان بود.

من از نسل سوم روزنامه‌فروشان ایران هستم

رنجبر با اشاره به این موضوع که قصه فرارم با قطار از بابل به تهران را در جلد اول کتاب خاطراتم و در موضوع امامزاده هشت گنبد آورده‌ام، افزود: من اولین روزنامه‌فروش نیستم. از من قدیمی‌تر هم بودند، اما همه آنها به رحمت خدا رفته‌اند. اکنون من قدیمی‌ترین روزنامه‌فروش هستم.

 در اوایل کارم حدود یک سال و نیم با برادران روزنامه‌فروش همسایه به نام‌های کریم و رحیم کار می‌کردم و پس از آن با وجود سختی‌های فراوان، در گوشه خیابان‌های مختلف بساط می‌کردم. چون جثه کوچکی داشتم، خیلی‌ها مرا اذیت می‌کردند و بارها کتک خوردم اما گلیمم را از آب بیرون کشیدم و توانستم کارم را ادامه بدهم. سال‌ها بعد وقتی ازدواج کردم، زمینه استخدامم در اداره دارایی فراهم شد اما من باید با 240 تومان یک خانواده سه نفره را اداره می‌کردم.

قبل از اینکه دارایی بروم، بعدازظهرها از ساعت 2 در روزنامه‌ها کار می‌کردم، مثلاً برای روزنامه‌های صبح امروز، فرمان و ملّیون به خبرگزاری پارس می‌رفتم، بولتن اخبار را می‌گرفتم به سردبیر می‌دادم و تا ساعت 10 شب، کارهای سرپایی را انجام می‌دادم.

وی افزود: من سواد زیادی نداشتم. وقتی شمال بودم تا کلاس دوم ابتدایی درس خواندم و قبل از اینکه به تهران بیایم، یک ماهی کلاس سوم را خوانده بودم اما می‌توانستم خبرها را بخوانم. هر وقت بیکار می‌شدم، داستان‌های مجله اطلاعات هفتگی را مطالعه می‌کردم. سال 1330، امتحان دادم و گواهی‌نامه ششم ابتدایی را گرفتم و پس از آن هم تا مقطع دیپلم درسم را ادامه دادم اما متأسفانه روزی که امتحان ریاضی داشتیم روزی بود که در وزارت دارایی استخدام شده و سرپرست ابلاغ شده بودم و نتوانستم سر جلسه امتحان بروم و نشد دیپلم بگیرم.

نویسنده کتاب «76 سال با مطبوعات» با اشاره به این موضوع که من از نسل سوم روزنامه‌فروشان در ایران هستم، گفت: در واقع تاریخ فروش روزنامه به شکلی که ما کار می کردیم از سال 1299 آغاز می‌شود که پنج نفر به این کار اشتغال داشتند و در دوره دیگر 12 تا 13 نفر به این جمع اضافه شدند و ما جزو گروهی 35 تا 40 نفره هستیم که نسل سوم به حساب می‌آییم. البته تهران آن زمان چهار، پنج خیابان که بیشتر نبود؛

یکی خیابان سپه بود و یکی هم خیابان شاه. خیابان‌های سعدی، فردوسی، لاله‌زار و ناصرخسرو، بوذرجمهری و شوش هم بود. من آن زمان دکه نداشتم. روزنامه‌ها را زیر بغلمان می‌گرفتیم و هر چقدر می‌توانستیم چاخان، پاخان می‌کردیم تا روزنامه‌مان را بفروشیم!

اطلاعات و کیهان نمی‌گذاشتند اتحادیه روزنامه‌فروشان شکل بگیرد

رنجبر امیری با بیان اینکه در دهه‌های 30 و 40 بارها تصمیم گرفتیم اتحادیه روزنامه‌فروشان را تشکیل دهیم، گفت: روزنامه‌های اطلاعات و کیهان همواره کارشکنی‌هایی در جهت ایجاد چنین تشکلی ایجاد می‌کردند و دو مرتبه تشکیل چنین سندیکایی را برهم زدند.

کیهان حاضر بود پول بیشتری بدهد تا اسم اطلاعات را دوم بیاوریم

وی در بخش دیگری از خاطرات خود اظهار کرد: پس از آنکه روزنامه کیهان فروش خود را به دست روزنامه‌فروشان سپرد، مدتی ما را جمع کرد و گفت من دو برابر به شما پول می‌دهم تا نگویید «اطلاعات، کیهان»، بلکه اول بگویید «کیهان» و بعد نام اطلاعات را بیاورید.

وی در پایان افزود: روزنامه فروشی در دوره ما ارج خاص خود را داشت و ضمناً بسیار سخت و پرزحمت بود، اما تأثیرگذار هم بود و من قصد دارم بعد از جلد اول و دوم کتابم که با عنوان خاطرات یک روزنامه‌فروش منتشر شده است، جلدهای بعد این کتاب را حداقل تا جلد پنجم تدوین و در اختیار علاقه مندان به تاریخ مطبوعات کشورم قرار دهم و لازم می‌دانم همین جا از مجله مدیریت ارتباطات که در شماره 55 این مجله و در آذرماه سال 1393 با من گفت‌وگو و عکسم را روی جلد مجله قرار دادند، صمیمانه تشکر کنم.

لازم به توضیح است که محمد ابراهیم رنجبر امیری تاکنون دو کتاب با عنوان «خاطرات یک روزنامه‌فروش؛ 76 سال با مطبوعات» منتشر کرده است که بنا به گفته سید فرید قاسمی، پژوهشگر مطرح تاریخ مطبوعات ایران، این کتاب‌ها نمونه‌هایی خوب از روایت تاریخ شفاهی مطبوعات کشور هستند.

سلسله نشست‌های تاریخ شفاهی مطبوعات ایران توسط ماهنامه‌ مدیریت ارتباطات و با حمایت معاونت مطبوعاتی و امور اطلاع‌رسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ایران،‎ اندیشکده کتابخانه ملی ایران و فرهنگسرای رسانه برگزار‌می‌شود.

در پنج نشست پیشین تاریخ شفاهی مطبوعات ایران، بهروز بهزادی، محمد بلوری، حمیدرضا زاهدی، محسن میرزایی و حسین بنی‌احمد از پیشکسوتان حوزه روزنامه‌نگاری، سخنرانان اصلی بوده‌اند.


ویدیو مرتبط :
روزنامه نگار روزنامه ایران

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

تیتر روزنامه های ایران



 


تيتر روزنامه هاي امروز يکشنبه 18 بهمن 1388
تيتر روزنامه

مهلت ثبت نام کنکور سراسري دانشگاه آزاد اسلامي سال 89 تمديد شد

آيت الله مهدوي کني: همچنان پاي سخنراني هاشمي مي نشينيم

با انتشار کليد سئوالات؛ فرصت اعتراض به سئوالات آزمون دستياري اعلام شد

تيتر روزنامه

رسيدگي به شکايت از گراني در 30 دقيقه

عضو شوراي عالي کار: افزايش دستمزد کارگران در سال آينده قطعي است

سال آينده صورت مي گيرد؛ استخدام 40 هزار نيروي متخصص در آموزش و پرورش

تيتر روزنامه

حسني مبارک قدرت را به طور موقت به نخست وزير منتقل کرد

افزايش ساعت کار شعب بانک هاي صادرات، سپه و ملي

احمدي نژاد: ايستايي در فرهنگ معادل مرگ است

تيتر روزنامه

پاسخ روسيه و چين به درخواست تحريم ايران

احمدي نژاد: ايران پاک ترين سيستم اطلاعاتي دنيا را دارد

حمله به زائران ايراني در نجف

تيتر روزنامه

دکتر لاريجاني: تخريب شخصيت هاي کشور را درست نمي دانم

40 هزار متخصص در آموزش و پرورش استخدام مي شوند

مجمع تشخيص مصلحت نظام استفاده شهرداري ها از حساب ذخيره ارزي را تاييد کرد

تيتر روزنامه

رئيس جمهور در هم انديشي نمايندگان فرهنگي خارج از کشور: ضرورت ترسيم نقشه جامع فرهنگي در عرصه داخلي و جهاني

سهميه بنزين سال 89؛ 60 ليتر در هر ماه

افزايش دستمزد کارگران قطعي است

تيتر روزنامه

پايان خوش سال سخت مترو

گام دوم براي دموکراسي

طرح "انتظام" عليه کيف قاپ ها

تيترروزنامه ها

انتقام سخت كشتي ايران از جمهوري آذربايجان

دشواري هاي آمريکا براي تحريم هاي جديد عليه ايران

ايمن سازي جاده ها براي نوروز

کاهش سهميه بنزين به 60 ليتر

تيترروزنامه ها

وزير راه و ترابري از دستور رئيس جمهور خبر داد: اخراج خلبانان روسي از کشور

"جوان" بررسي مي کند؛ سناريوي انفعالي "رم" براي لاپوشاني شکست ها

ريگي: سه بار با فرمانده ناتو ديدار داشتم

تيترروزنامه ها

وزير آموزش و پرورش اعلام کرد؛ استخدام 40 هزار نيروي جديد در آموزش و پرورش

تقدير رئيس جمهور از اقدام وزارت اطلاعات در مقابله با تروريسم

اداره حسابرسي کنگره: تحريم هاي آمريکا عليه ايران ناکارآمد است

تيترروزنامه ها

فروش سهام بانک تجارت به بالاترين قيمت

41 ايراني قرباني بمب گذاري در نجف اشرف

محمد رويانيان: سهميه نوروز 80 ليتر است نه 20 ليتر!

تيترروزنامه ها

کليات سياست هاي کلي انتخابات در مجمع تشخيص تصويب شد

اظهارات لاريجاني درباره گزارش تفريغ بودجه 87، تخريب شخصيت هاي کشور و رابطه دولت و مجلس

فرونشست دشت مشهد به مناطق صنعتي و مسکوني رسيد

تيترروزنامه ها

در گفتگوي "دنياي اقتصاد" با وزير مسکن بررسي شد؛ بازار مسکن در سال آينده

مجلس قانع مي شود يا دولت؟ پرده آخر چالش يارانه اي

فروش پنج درصد بانک تجارت با 110 ميليارد تومان

تيتر روزنامه ها

در همايش نمايندگان فرهنگي خارج کشور؛ رئيس جمهور خواستار ترسيم نقشه جامع فرهنگي شد

بررسي آخرين تحولات سياسي منطقه؛ ترکيب پازل خاورميانه

حاشيه هاي مهمتر از متن انتخابات عراق

تيتر روزنامه ها

برژينسکي: هر اقدامي عليه ايران آمريکا را بيشتر منزوي مي کند

افزايش ساعت کار بانک ها در آستانه سال نو

حاجي بابايي:فارغ التحصيلان فني و حرفه‌اي بدون کنکور وارد دانشگاه مي‌شوند

تيتر روزنامه

مجمع تشخيص مصلحت نظام، مجوز برداشت از حساب ذخيره ارزي را تصويب کرد؛ اختصاص 2 ميليارد دلار به حمل و نقل عمومي کلانشهرها

سهميه بنزين سال آينده ماهانه 60 ليتر

همراه داشتن معاينه فني و بيمه نامه در سفرهاي نوروزي الزامي است

تيتر روزنامه

رويانيان خبر داد: کاهش سهميه بنزين سال 89 به 60 ليتر در ماه

قطعي شدن افزايش دستمزد کارگران

بازار سکه جان گرفت!