اخبار


2 دقیقه پیش

عکس: استهلال ماه مبارک رمضان

همزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ...
2 دقیقه پیش

تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریم

وزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که می‌تواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام می‌شود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ...

حمایت رسمی «جورج بوش» از برادرش


رئیس جمهوری پیشین آمریکا رسما حمایت خود را از نامزدی برادر کوچکترش در انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۱۶ اعلام کرد.

خبرگزاری مهر: «جورج دبلیو. بوش» خواستار حمایت رای دهندگان حزب جمهوریخواه از نامزدی «جب بوش» در انتخابات ریاست جمهوری پیش روی آمریکا شد. وی با ارسال یک رایانامه به رسانه ها خطاب به رای دهندگان گفت: من حمایت شما را در کمک به برادرم جب می خواهم.

وی در ادامه این رایانامه که نخستین مداخله صریحش در مسائل سیاسی طی سال های اخیر به شمار می رود مدعی شد: اکنون برهه ای حساس در تاریخ ملت ماست و ما به رهبری قوی نیازمندیم. جورش دبلیو. بوش در توجیه علت مناسب بودن برادرش به ریاست جمهوری به اقدامات وی در زمان فرمانداری ایالت فلوریدا اشاره و تاکید کرد: می دانم که وی چنین کارایی را به عنوان رئیس جمهور نیز خواهد داشت.

حمایت رئیس جمهوری پیشین آمریکا از برادرش در حالی است که سیاست های جنگ طلبانه وی به ویژه حمله به عراق انتقادهای زیادی را متوجه جمهوریخواهان کرده و باعث پیروزی نامزد دمکرات ها در انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۰۸ شد. جب بوش هم اکنون برای پشت سر گذاشتن «دونالد ترامپ» دیگر نامزد جمهوریخواه انتخابات ۲۰۱۶، با چالش بزرگی روبرو است.

از سوی دیگر حمایت آشکار جورج دبلیو. بوش از برادرش در تناقض با اظهارات پیشین جب است. وی در زمان نامزدی خود اعلام کرد سیاست هایش کاملا مستقل است و او در تصمیم گیری ها از برادرش خط نمی گیرد. جب بوش پیش از این نیز به خاطر به کارگیری شماری از مشاوران برادرش در ستاد انتخاباتی خود مورد سرزنش رقبای جمهوریخواهش قرار داشت.


ویدیو مرتبط :
وقتی جورج بوش کوچک بود !!

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

خلاصه‌ای از کتاب جنجالی جورج بوش؛این کثافت را می گذارم برای نفر بعدی!



 

این کثافت را می گذارم برای نفر بعدی!

 

  وقتی خاطرات جنجالی بوش منتشر شد، همانطور كه خوانندگان خاطرات تونی بلر او را رسوا كردند، خوانندگان خاطرات بوش هم با قرار دادن كتاب در فهرست كتاب های جنایی، درواقع او را در لیست سیاه جنایتكاران جهان قرار دادند.

فعالان آمریکایی با الهام از حرکت مبارزاتی بریتانیایی ها بر ضد کتاب «تونی بلر»، قسم خورده اند که کتاب خاطرات جورج بوش به نام «مقاطع تصمیم گیری» را به قسمت آثار جنایی کتابفروشی های آمریکا انتقال بدهند.

فعالان بریتانیایی، کتاب اتوبیوگرافی تونی بلر به نام «یک سفر» را به قسمت آثار جنایی و وحشت آور و حتی تخیلی سیاه، انتقال داده بودند. سازمان دهنده حرکت مبارزاتی مشابه در آمریکا بر ضد کتاب جورج بوش، خانمی به نام «جاسمین فاؤستیونو» است که از طریق وبلاگ اعتراض آمیز خود از حمایت کنندگانش خواسته کتاب بوش را به آن قسمت از کتابفروشی ها انتقال دهند که به آن تعلق دارد؛ یعنی قسمت کتاب های «جنایی».

جاسمین فاؤستینو می گوید که بوش در کتاب خاطراتش از چندین خط مشی جنایی خود در دوران زمامداری اش، دفاع کرده، ازجمله تجاوز به عراق و استفاده از شیوه شکنجه با آب.

دو سایت «فیس بوک» و «توویتر» در گسترش حرکت مبارزاتی بر ضد کتاب بوش نقش بسیار مؤثری داشته اند.

خانم «لیندزی جرمن» از اعضای گروه ضدجنگ «ائتلاف توقف جنگ» از اینکه حرکت مبارزاتی مردم بریتانیا به آمریکا سرایت کرده، ابراز خرسندی کرد: "این حرکت مردم آمریکا نشان می دهد که در دو سوی اقیانوس اطلس چقدر احساسات مشابه وجود دارد، و ما فقط می توانیم با انجام حرکت مشابه برای کتاب بوش در بریتانیا، به عمل آنها پاسخ دهیم."

پس از آن که در دوبلین با پرتاب تخم مرغ و بطری و کفش از انتشار کتاب اتوبیوگرافی تونی بلر استقبال شد، این نخست وزیر سابق بریتانیا برنامه ی حضور خود در یکی از کتابفروشی های بریتانیا را لغو کرد. طبق گفته ی ناشر بریتانیایی کتاب بوش، رئیس جمهور سابق آمریکا هیچ برنامه ای برای دیدار از بریتانیا "در این برهه" ندارد!

در آخرین روزهای ریاست جمهوری ام به طور جدی به نوشتن کتاب خاطرات فکر کردم. «کارل روو» پیشنهاد داد که از یک نویسنده پشت پرده استفاده کنم تا جملات مناسب را به کار ببرد و من هم بتوانم روی لحظات مهم دوران زمامداری ام متمرکز بشوم و بتوانم آنها را طوری بازگو کنم که به نفع خودم تمام شود. بنابراین آنچه درپی می آید گزیده ای از لحظات وجدآمیزی است که به یاد آورده ام.

ترک کردن الکل سخت ترین تصمیم زندگی ام بود. نزدیکانم از من می خواستند که به نوشیدن الکل ادامه بدهم. آنها با صدای بلند به من می گفتند: "به کاری که می کنی خوب فکر کن، جورج! اگر تو نوشیدن را کنار بگذاری، همچنان به ریاست جمهوری ات ادامه می دهی و زندگی آدم های بی شماری را نابود می کنی. به همه ماها یک لطفی کن و به مستی ات ادامه بده." ولی من خوشحالم امروزه کسانی که زندگی شان نابود شده فقط سربازان ارتش آمریکا هستند که از افغانستان برگشته اند.

وقتی پدرم مرا به مقام فرمانداری تگزاس منصوب کرد، بی نهایت به خودم می بالیدم. در طول سال هایی که فرماندار بودم برای تکاورهای تگزاس زمین بازی بیس بال درست کردم و آمار زندانیان دچار ناراحتی روانی را به ثبت رساندم. من اصلا در آرزوی رسیدن به مقام های بالاترنبودم تا اینکه خدا به من گفت که وظیفه دارم به کشورم خدمت کنم.

گفتم: "ولی پدر، من اصلا نمی دانم چه کار دارم می کنم."

گفت:"تو دقیقا به همین دلیل آدم مناسب برای پست ریاست جمهوری آمریکا هستی. دهانت را بسته نگه دار و دوستان مرا در مشاغل و پست های مهم منصوب کن آن وقت هیچ مشکلی نخواهی داشت."

گفتم: " اگر در انتخابات پیروز نشدیم چی؟"

گفت: "برادرت «جب» می تواند کارها را فل فور درست کند."

من حس طنز خیلی قوی ای دارم، و سعی کردم درمورد حادثه ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ یک جوک تعریف کنم. با فروریختن برج های دوقلو مطمئن شدم که به کشور ما حمله شده است. فقط نمی دانستم حمله کننده کیست. داشتم غبار جنگ را تجربه می کردم.

کاندالیزا رایس گفت: "کار گروه القاعده است."

من پرسیدم: "ربطی هم به ال گور دارد؟"

رایس سرش را تکان داد. من قبلا هرگز نشنیده بودم که تروریست های مسلمان به منفجر کردن علاقه داشته باشند، ولی از آن موقع(۱۱ سپتامبر) فراموش شان نکرده ام. من همان موقع از تلویزیون گفتم: "تروریسم بر ضد ملت ما دوام نخواهد آورد. و با آنهایی که خوب متوجه منظور من نشده اند جور دیگری صحبت می کنم: به [...] [...]ها اردنگی خواهیم زد."

اولین کسی که به من تلفن زد، «تونی بلر» نخست وزیر انگلیس بود: "جورج! خیالت راحت باشد که بریتانیا تمام مسیر را با تو همراه است. در ضمن، من عاشق آن شلوار لی و چکمه های کابویی ات هستم." من این حمایت او را که به هیچ وجه بی معنی نبود، تحسین می کنم. توی بلر در سال های بعد همچنان یکی از وفادارترین سگ های ملوس آمریکا بوده و مردم نباید با او اینقدر وحشیانه رفتار کنند.

خیلی زود مشخص شد که رفتن به افغانستان و به قدرت رساندن یک دولت فاسد برای مبارزه با تروریسم کافی نبوده. می بایست به عراقستان حمله می کردیم. مردم از من انتقاد کرده اند که چرا به سازمان «سیا» اجازه دادم شکنجه با آب را مجاز بشمارد. خب، اجازه بدهید همین جا بگویم اطلاعاتی که از طریق شکنجه با آب به دست آمد از چندین حمله به آمریکا پیشگیری کرد، هرچند متأسفانه خود حمله به عراقستان کار اشتباهی بود. تا حدودی متأسفم که اطلاعات ما درمورد سلاح های کشتار جمعی عراقستان کاملا اشتباه بوده است.

وقتی فکر می کنم، بابت اینکه مأموریت عراقستان را "انجام شده" خواندم، احساس تأسف می کنم چون این کشور دچار هرج و مرج و اغتشاش شد، ولی درعین حال افتخار می کنم که توانستم دموکراسی و ارزش های مسیحیت را به آن بخش از دنیا ببرم، و اگر اشتباهی هم رخ داده باشد، یقینا ازسوی دیگران بوده. اجازه بدهید در اینجا به وضوح بگویم كه من به طور جدی به گسترش «جهاد آزادی» در ایرانستان و سوریه و فرانسه فكر می كردم.

دردناک ترین لحظه دوران ریاست جمهوری من آن موقع بود که وقتی پس از «توفان کاترینا» سیاهپوستان را به دست تقدیر سپردم، مرا نژادپرست خواندند. چیزی نمی توانست فراتر از حقیقت باشد. دلیل اینکه من برای سیاهپوست ها تقریبا هیچ کاری انجام ندادم؛ این بود که آنها فقیر بودند و در انتخابات ریاست جمهوری هم به دموکرات ها رأی داده بودند. من هم دقیقا مثل دیگران از حرص و طمع بخش مالی که اقتصاد آمریکا را به زانو درآورد، شوکه شدم. در اینجا صراحتا می گویم که دوستان پدرم هرگز به من نگفتند که فقدان کامل قوانین مالی و معافیت مالیاتی برای ثروتمندان، فاجعه آمیز خواهد بود.

خدای من! ظاهرا دیگر جا کم آورده ام و نمی توانم از نقش مؤثر خودم در گرم شدن جهان، بگویم، ولی وقتی برای آخرین بار داشتم از «کاخ سفید» بیرون می رفتم، سگ کوچولویم «بارنی» روی چمن های محوطه آنجا کثافت کرد. زانو زدم تا آنجا را که سگم کثیف کرده بود، تمیز کنم، ولی با خودم فکر کردم: "گندش بزنند! این کثافت را می گذارم برای نفر بعدی!".../ خبرگزارى ایلنا