اخبار
2 دقیقه پیش | عکس: استهلال ماه مبارک رمضانهمزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ... |
2 دقیقه پیش | تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریموزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که میتواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام میشود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ... |
حقایقی از سرنوشت دیپلمات گمشده ایران
روزنامه قانون در این رابطه نوشت: درباره حادثه منا از زوایای مختلف میتوان بحث کرد. اما رفته رفته ماجرای غضنفر رکنآبادی (سفیر سابق ایران در لبنان) پیچیدهتر میشود. ماجرای مفقود شدن او از درجه اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. او وتنی چند از اعضای سپاه، نه در میان کشتهشدگان هستند و نه در میان مجروحان. حتی با بازگشت تعدادی از حجاج، مجروحان و کشتهشدگان باز هم اسم آنها در لیست نیست. این مسأله گمانهزنیها درباره دخالت نیروهای امنیتی عربستان و اسرائیل، در این واقعه را افزایش میدهد.
هر فردی که اندک توجهی به سیاست داشته باشد، میداند که سفارت ایران در لبنان برای چند کشور دارای اهمیت بسزایی است. اسرائیل، آمریکا و عربستان کشورهایی هستند که چشمشان به این سفارتخانه است.
این علاوه بر تروریستهایی است که لااقل در چند سال اخیر تلاش کردند تا این سفارتخانه را مورد هدف قرار دهند و رکنآبادی در آخرین اقدام تروریستی و درحالیکه رایزن فرهنگی ایران به شهادت رسید، نجات یافت.
این دروغ که رکنآبادی با گذرنامهای دیگر به عربستان رفته بود، ماجرا را پیچیدهتر کرد. معاون وزارت ارشاد درباره رکنآبادی گفته بود: «درواقع باید توجه کرد که ایشان تاکنون خوشبختانه جزو جانباختگان نبوده و البته جزو مجروحان حادثه هم نیست؛ بنابراین با فرض بر اینکه آنهایی که تاکنون وضعیتشان مشخص نشده اکثراً جانباخته هستند، ایشان نیز یا جزو جانباختههای حادثه است یا در اختیار نیروهای امنیتی سعودی قرار دارد.» (چهارشنبه 8 مهر، خبرگزاری مهر)
با گذشت چند روز از این اظهارنظر و بازگشت حجاج و برخی از اجساد، امیرعبداللهیان بار دیگر بر مفقود بودن رکنآبادی تاکید و از پیگیری شدید ایران برای مشخص شدن سرنوشت آنها خبر داد. (ایسنا، 14 مهر)
ایران در دو روز اول تلاش کرد تا موضوع گمشدن رکنآبادی را رسانهای نکند. این کار درستی بود، اما چرا؟ اگر در روزهای اول ماجرای گم شدن او رسانهای میشد، در صورت زنده بودن (که احتمالش وجود دارد) به سرعت توسط سرویس اطلاعاتی عربستان و اسرائیل ربوده میشد. ایران با مخفی کردن این موضوع تلاش کرد ابتدا از طریق خود ایرانیها او را پیدا کند. اما بعد به ناچار ماجرا را رسانهای کرد و این نیز کار درستی بود؛ چراکه ممکن است تحت فشارهای دیپلماتیک او را پیدا کرد. (انشاءالله زنده)
باید توجه کرد که بخش اعظمی از ارتباطات ما با گروههایی همچون حزبالله، حماس و انصارالله از سفارت ایران در لبنان اداره میشود. از همین روست که میتوان اهمیت رکنآبادی را برای سرویسهای اطلاعاتی عربستان و اسرائیل درک کرد.
تئوریهای ماجرا
به اعتقاد نگارنده، دو تئوری درباره این حادثه قابل طرح است. (پیشاپیش از خانواده محترم این دیپلمات عذرخواهی میکنم)
اول حالت بدبینانه: براساس این سناریو، واقعه منا از اساس برای ربودن این افراد طراحی شده است. آنها از تبعات آن هم به خوبی اطلاع داشتند و از تقابل صریح با ایران استقبال میکنند. عربستان و اسرائیل بازندگان بزرگ سیاستهای دو سال اخیر ایران هستند. آنها در دو جبهه توافق هستهای و سوریه از ایران شکست سنگینی را متحمل شدند. از همین رو تلاش میکنند ایران را وارد یک نزاع حداقلی اما تنشبرانگیز، که بتواند دستمایهای برای اجماع جهانی علیه ما ایجاد کند، فراهم کنند.
در این پازل، شکست داعش نیز محتمل است. به عبارت دیگر سناریوی جنگ نیابتی نتوانسته کارایی لازم را داشته باشد؛ بنابراین رویارویی مستقیم در دستور کار قرار گرفته است. ایران هم نشان داد قصد ندارد در این ارتباط کوتاه بیاید. موضع قاطعانه رهبری در نوشهر که رگههایی از تهدید عربستان در آن وجود داشت، میتواند اتفاقات پیش رو را نمایان کند.
دوم - ربایش رکنآبادی: در این تئوری دو حالت قابل تصور است؛ اول اینکه او را در وضعیت مجروح شده، اما زنده ربوده باشند. سرویسهای اطلاعاتی عربستان و اسرائیل با دریافت اولین گزارشها متوجه ناپدید شدن رکنآبادی شدند و با یافتن او در بیمارستان اقدام به ربودن او کردند. میتوان حدس زد که شرایط آشفته منا که در آن هزاران نفر ناپدید شدند، بهترین فرصت برای ربودن این دیپلمات با اهمیت را، برای این سرویسهای اطلاعاتی، فراهم کرده بود.
دوم - ربودن پیکر او: اما آیا پیکر رکنآبادی برای سرویسهای اطلاعاتی دارای اهمیت است؟ باید گفت بله. اگر زنده رکنآبادی میتواند از نظر اطلاعاتی برای آنها دستاورد داشته باشد، ربودن پیکر او و عدم تحویلش به ایران نیز، میتواند ایران را در وضعیت بلاتکلیفی قرار دهد. نظیر اتفاقی که برای علی عسگری رخ داده بود و هنوز ایران در بلاتکلیفی به سر میبرد.
در همین رابطه بد نیست توجه کنیم کار حفاظت از مناسک حج در اختیار شرکتی است با نام «المجال» که وابسته به شرکت «G4S» است. این شرکت از سال 2010 با سعودیها کار میکند. از سال 2013 امنیت مناسک حج به آن سپرده شده بود. این گروه از سال 2007 امنیت زندانهای اسرائیل را هم به دست داشته و متهم است به نقض حقوق بشر به دلیل آزار زندانیان به خصوص خردسالان.
گاردین در همین زمینه گزارشی منتشر و از آزار و اذیت 200 کودک فلسطینی پرده برداشت. فهم این مسأله که اسرائیل اداره زندانهایش را به دست هر گروه نمیسپارد، مسأله پیچیدهای نیست. در ژوئن سال 2014 این شرکت اعلام کرد به دلیل فشارهای بینالمللی ظرف سه سال آتی به حضور خود در زندانهای اسرائیل پایان میدهد.
در آوریل 2014 ماهنامه آمریکایی «ونیتی فر» گزارش جالبی درباره G4S منتشر کرد. در این گزارش این شرکت با عنوان «کمپانی آشوب» نام برده شده که هرکجا دولتها نمیتوانند یا نمیخواهند نظم را برقرار کنند، از معادن نفت آفریقا گرفته تا فرودگاههای بریتانیا و تأسیسات هستهای آمریکا، G4S وارد میشود. مقر این کمپانی در لندن است و به نوشته «ونیتی فر» سومین کمپانی بزرگ خصوصی دنیا از نظر تعداد شاغلان به شمار میرود و جالبتر اینکه بدانیم تعداد نیروهایش سه برابر ارتش بریتانیاست.
با این تفاسیر، سناریوی دوم محتملتر به نظرمیرسد. با این همه باید همچنان امیدوار بود که رکنآبادی و چند عضو سپاه به سرنوشت جاویدان اثر حاج احمد متوسلیان و علی عسگری دچار نشوند. از سوی دیگر در صورت پیدانشدن آنها، میتوان انتظار داشت با بازگشت «کامل» حجاج، رویارویی میان ایران و عربستان شدت بیشتری به خود بگیرد.
اخبار اجتماعی - قانون
ویدیو مرتبط :
معمای فاجعه منا و سرنوشت دیپلمات ایرانی , رکن آبادی!
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
ژنو میزبان مذکرات ایران و عراق برای پیگیری سرنوشت مفقودالاثرها
نمایندگان ایران و عراق برای بررسی سرنوشت مفقودان جنگ تحمیلی در شهر ژنو باهم دیدار کردند.به گزارش عصر ایران به نقل از خبرگزاری ها، نمایندگان ایران و عراق دیروز یکشنبه نشست مشترکی را در سطح عالی با موضوع تعیین سرنوشت افراد مفقود الاثر جنگ تحمیلی به پایان بردند.
این نشست تحت نظارت کمیته بین المللی صلیب سرخ جهانی برگزار شد.
براساس بیانیه مطبوعاتی کمیته صلیب سرخ جهانی که در شهر امان پایتخت اردن منتشر شد؛ در این نشست پیشرفت زیادی در زمینه تعیین سرنوشت افراد مفقود الاثر در جنگ هشت ساله عراق و ایران به دست آمد.
این بیانیه اضافه می کند: این نشست پس از یادداشت تفاهم ایران، عراق و صلیب سرخ جهانی در نوامبر 2008 بالاترین نشست در نوع خود به شمار می رود که از روز چهارشنبه گذشته کار خود را آغاز کرد.
براساس توافق جدید میان ایران و عراق، جستجو برای پیدا کردن اطلاعاتی درباره افرادی که در گذشته به عنوان اسیر جنگی ثبت نام شده اند یا باید با این عنوان ثبت نام می شدند به علاوه افراد مفقود الاثر و شناسایی پیکرهای نظامیان دو کشور، سرعت می یابد.
"ایریک مارکلای" معاون رئیس عملیات صلیب سرخ جهانی در منطقه خاورنزدیک و مدیترانه با استقبال از این پیشرفت ایجاد شده در مذاکرات نمایندگان ایران و عراق ، از تعهدات ارائه شده توسط دو کشور استقبال کرد.
پس از توافق نوامبر 2008 ایران و عراق تاکنون، پیکرهای بیش از 250 نفر، تحت نظارت صلیب سرخ جهانی میان دو کشور مبادله شد و اطلاعاتی درباره دو هزار نفر از مفقودان جنگ هشت ساله نیز به دست آمد.
همچنین صلیب سرخ جهانی به آموزش کارکنان پزشکی قانونی برای شناسایی پیکرهای نظامیان دو کشور اقدام و وسایل و تجهیزات ویژه ای را در این زمینه به آزمایشگاه های پزشکی قانونی ایران و عراق ارائه کرد.
یادآور می شود با گذشت 20 سال از پایان جنگ ایران و عراق همچنان دهها هزار خانواده ایرانی و عراقی منتظر دریافت اطلاعاتی از سرنوشت فرزندان خود هستند.
صلیب سرخ جهانی در بیانیه خود تاکید کرده است که این نهاد بین المللی همچنان به حمایت از دولت های ایران و عراق برای کسب اطلاعات درباره سرنوشت شهروندان خود ادامه می دهد.../عصر ایران