اخبار


2 دقیقه پیش

عکس: استهلال ماه مبارک رمضان

همزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ...
2 دقیقه پیش

تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریم

وزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که می‌تواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام می‌شود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ...

جنگجویان آینده ارتش آمریکا


گشت زنی با سرگروهبان راسل هانی، یکی از مسوولین نیروگیری برای ارتش آمریکا در کلایتون کانتی ایالت جورجیا، ثابت کرد بیشتر امریکایی ها تمایل چندانی به خدمت در ارتش کشورشان ندارند.




هفته نامه صدا - ترجمه مریم رضایی: گشت زنی با سرگروهبان راسل هانی، یکی از مسوولین نیروگیری برای ارتش آمریکا در کلایتون کانتی ایالت جورجیا، ثابت کرد بیشتر امریکایی ها تمایل چندانی به خدمت در ارتش کشورشان ندارند. ساکنین کلایتون کانتی که از میانگین کشوری فقیرتر و عمدتا سیاه پوست هستند، از گذشته بیشترین استقبال را برای پیوستن به ارتش آمریکا داشته اند. سال گذشته، بیشترین سربازها از این منطقه گرفته شده، اما با این حال، گردان سرگروهبان هانی هنوز نتوانسته هدف نیروگیری سالانه خود را محقق کند.

در جامعه ای که متمایل است تظاهر کند مردم به خدمات دولتی احترام می گذارند- چه در طول «ماه تقدیر از ارتش ملی،» مراسم «روز تقدیر از همسران نظامیان» و دیگر موقعیت ها و تعطیلات عموی- آمار ارقامی که از این ادعا حمایت می کردند، در حال کاهش است.

این بخشی از یک روند طولانی است: عدم ارتباط رو به رشد بین جامعه امریکا و نیروهای نظامی که خود را نماینده این جامعه می دانند. البته این موضوع دلایل زیادی دارد و با پایان سربازگیری در سال 1973 شروع شد. از آن زمان، تجربه نظامی به طور مستمر در زندگی امریکایی ها کمرنگ شده است. در سال 1990، 40درصد جوانان امریکا حداقل یکی از والدینشان نظامی بود. در سال 2014 این رقم به 16 درصد رسید و روند آن هم چنان رو به کاهش است. درمیان رهبران امریکایی نیز، این روند نزولی به طور مشابه مشخص است.

در سال 1981، 64 درصد نمایندگان کنگره سربازان کهنه کار جنگ بودند و این رقم اکنون به 18 درصد رسیده است. فاکتورهای دوره ای، از جمله رونق گرفتن بازار کار و پوشش رسانه ای منفی از جنگ های عراق و افغانستان، این فاصله را بیشتر کرده است و نیز استانداردهای سختگیرانه آموزشی و تناسب جسمی که در جامعه مدرن امریکا رواج یافته است، در دوره درون گرایی پس از جنگ، این فاکتورها دو مساله بزرگ را مطرح می کنند.

مساله اول به توانایی امریکا در بسیج کردن نیرو برای هرگونه جنگی در امریکا مرتبط است. در طول جنگ کره، حدود 70 درصد مردان 18 تا 25 ساله امریکایی در ارتش خدمت می کردند؛ در جنگ ویتنام، بدنامی این درگیری و سهولت شرایط عدم عضویت در ارتش این رقم را به 43 درصد رساند. این روزها حتی اگر هر جوان امریکایی بخواهد به عضویت ارتش درآید، کمتر از 30درصد آنها واجد شرایط هستند. چون اغلب آنها یا دبیرستان را رها کرده اند، یا اضافه وزن بیش از حد دارند و یا سوابق جنایی، پس در کل 4.5 میلیون جوان باقی می مانند که از این میان حدود 390 هزار نفر، آن هم با شرایط خاص به ارتش فکر می کنند.

بنابراین مخزن نیروگیری بالقوه به قدری کوچک است که نمی تواند نیازهای امریکا را تامین کند، به خصوص رد حال حاضر که نرخ بیکاری به کمتر از 6 درصد کاهش یافته است. این موضوع باعث می شود ارتش یا استانداردهای خود را پایین بیاورد و یا دستمزدهای بالاتری بدهد. در سال 2005 که نرخ اشتغال بالا بود و ابخار بدی از بغداد می رسید و ارتش امریکا نتوانست هدف خود را در سربازگیری محقق کند، هر دو استراتژی را مشتاقانه به کار گرفت.

برای حفظ افزایش موفقیت نسبی در عراق، حدود 2درصد نیروهای جدید با وجود عدم موفقیت در به دست آوردن معیارهای آکادمیک و غیره، پذیرفته شدند. ژنرال اسنو، از افسران کارآزموده جنگ عراق می گوید: «ما در مورد کیفیت نیروها متحمل یک ریسک شدیم.» این در حالی بود که هزینه مزایای مالی نیروهای ارتش به صورت ناپایدار افزایش یافت و تنها در سال 2008 به 860 میلیون دلار رسید.

البته به عنوان بخشی از یک تلاش گسترده برای به پایین آوردن هزینه های پرسنل که حدود یک چهارم بودجه دفاعی آمریکا را به خود اختصاص می دهد، این رقم از آن زمان کاهش یافته است. با این حال، هم چنان انگیزه های سخاوتمندانه ای باقی مانده است: پرداخت ها و مزایای ارتش از سال 2000 با افزایش 90 درصدی مواجه بوده است.

سرگروهبان هانی که در ابتدای مطلب به او اشاره شد، در پاسخ به اینکه برای نوجوانان بی هدفی که مدرسه را رها کرده اند، ارتش حاضر است چه خدماتی ارائه دهد، در کنار امکانات رفاهی و بیمه پزشکی، از اختصاص 78 هزار دلار هزینه دانشگاه سخن گفت. آیا ارتش همچنین می تواند جرایم مربوط به مواد مخدر را در مورد جوانان نادیده بگیرد؟ سرگروهبان فرد پدرو معتقد است، این امکان وجود دارد.

این پیشنهاد در شرایطی که دستمزدها در امریکا کاهش یافته می تواند خوب باشد. مشکلاتی که ارتش با آن مواجه است، تا حدی گواه اثرات جنگ های اخیر بر عقاید عمومی است.

در سه دهه اخیر، بعد از خروج امریکا از ویتنام در سال 1973، ارتش این کشور درگیر چندین جنگ کوچک و یک جنگ بزرگ، یعنی اولین جنگ خلیج فارس بوده که تنها صدها تن تلفات داشت. در چنین فضایی، تعداد 5 هزار و 366 کشته و ده ها هزار زخمی در عراق و افغانستان، شوک وحشتناکی برای آمریکایی ها بود. بیشتر جوانانی که جذب ارتش شده بودند، به گفته جیمز اورتیز، مدیر بازاریابی نظامی، «آزرده از لحاظ جسمی، ذهنی و احساسی به خانه برگشتند.» تقریبا همه اعضای کلاس خبرنگاری در دبیرستان ترل در آتلانتا اتفاق نظر دارند که «تنها در صورتی به ارتش می پیوندند که گزینه دیگری نداشته باشند. اما صرفا خشونت را دوست ندارند.»

سال ها تبلیغات در مورد ارتش که عمدتا بر دانشگاه، پول و دیگر مزایای خدماتی متمرکز بود، به این سوءتفاهم افزوده است. اورتیز می گوید: «امریکایی ها ارتش را نمی شناسند و بنابراین برای آن ارزش قائل نیستند.» سال گذشته یک کمپین بازاریابی تشکیل شد تا تاکیدی باشد بر ارزش های والا و عملکرد خوبی که ارتش می خواهد ترویج دهد. با این حال، بازگرداندن امریکایی ها به سبک زندگی که بسیاری آن را بازندگی مدرن ناسازگار می دانند، به کارهایی فراتر از این نیاز دارد. به علاوه، این احتمال نیز وجود دارد که فعالیت بعدی ارتش امریکا، حضور در جنگی بسیار خونی تر از جنگ های اخیر باشد.

نتیجه این است که امریکا با این شرایط ممکن است نتواند ارتش بزرگ تری را که برای چنین جنگ هایی نیاز دارد، تشکیل دهد. اندرو کرپینویچ از مرکز ارزیابی های استراتژیک و بودجه ای می گوید: «آیا می توانیم نیروهایی که نیاز داریم را به میدان بفرستیم؟ ریسکی که وجود دارد این است که تمایل ما برای داشتن چنین درخواستی از افرادی که صرفا می خواهند بجنگند، ناگزیر ما را از جنگاوری دور کند.»


ویدیو مرتبط :
معرفی کامل جنگجویان ارتش ازاد سوریه

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

رییس ستاد مشترک ارتش آمریکا:به نفع ایران است که توانایی تولید سلاح اتمی نداشته باشد



 

 

 

آمریکا

 

دریاسالار مایک مولن رییس ستاد مشترک ارتش آمریکا مدعی شد که تداوم مسیر فعلی ایران منجر به یک برخورد جدی در منطقه خواهد شد ، با این حال وی افزود   که طرفدار حل مسالمت آمیز بحران اتمی ایران است .

به گزارش عصر ایران مایک مولن روز 29 سپتامبر در جلسه صبحانه روزنامه "کریستین ساینس مانیتور" آمریکا درواشنگتن در گفتگو با خبرنگاران با اشاره به این مساله گفت : " درباره ایران من از مدت ها قبل درباره پیامدهای منتظره و غیر منتظره تهدید این کشور و نیز دست یابی آن به سلاح هسته ای صحبت کرده ام . از سوی دیگر ، اگر حمله ای به ایران صورت گیرد من بیشتر نگران پیامدهای غیرمنتظره این حمله هستم ."

وی افزود : " بنابراین با توجه به این پیامدها من بزرگ ترین حامی حل پرونده هسته ای ایران از راه دیپلماسی-  گفتگو - تحریم  و فشارهای بین المللی هستم ".

دریاسالار مولن در ادامه افزود : " ایران در بخشی از جهان واقع شده که خیلی با ثبات نیست  و تداوم مسیر فعلی این کشور که از نظر من تلاش برای دست یابی به سلاح هسته ای از سویی و ماجراجویی نظامی از سوی دیگر است ، به یک برخورد مهم (نظامی) منجر خواهد شد که پیامدهای منتظره و غیر منتظره این برخورد بسیار جدی است ".

رییس ستاد مشترک ارتش آمریکا در ادامه با ادعای اینکه عدم دست یابی به توانایی تولید سلاح هسته ای به نفع منافع بلند مدت ایران است ، افزود : " این به نفع آنها است که این توانایی را نداشته باشند . مطلوب ترین گزینه  این است که از طریق راهی به جز حمله نظامی (حکومت ایران) را متقاعد به پذیرش این واقعیت کنیم و این که این مساله عملی است یا نه ؟ هنوز سوالی است که مطرح است "...../تحلیل:عصرایران