اخبار
2 دقیقه پیش | عکس: استهلال ماه مبارک رمضانهمزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ... |
2 دقیقه پیش | تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریموزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که میتواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام میشود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ... |
جنایت فجیع زنی با همدستی خواهرزاده اش: جسد شوهرم را مثله و در شهرهای مختلف پخش کردیم
جنایت فجیع زنی با همدستی خواهرزاده اش: جسد شوهرم را مثله و در شهرهای مختلف پخش کردیم
زن جوان خواهرزادهاش را اجیر کرد تا با نقشهای حساب شده، شوهرش را به قتل برسانند. آنها به بهانه کشتن یک مزاحم، مرد بیگناه را به محلی خلوت بردند و هدف گلوله قرار دادند.
این جنایت درجالی کشف شد که اردیبهشت امسال این زن جوان نزد مأموران پلیس تبریز رفت و از ناپدیدشدن مرموز شوهرش خبر داد. این زن به مأموران گفت که شوهرش به نام مهران اواخر سال گذشته برای انجام کاری از خانه خارج شد و دیگر برنگشت. او مدعی شد که در این مدت هر چه منتظر مانده، از شوهرش خبری نشده و به همین دلیل تصمیم گرفته است ماجرا را به پلیس اطلاع دهد.
با اظهارات این زن پروندهای در این زمینه تشکیل شد و تیمی از مأموران برای یافتن ردی از مرد ناپدید شده وارد عمل شدند. از آنجا که بیش از 2ماه از ناپدید شدن مهران گذشته بود و خانوادهاش در همه این مدت چیزی به پلیس نگفته بودند، مأموران به آنها مشکوک شدند. به همین دلیل به بازجویی از همسر مهران دست زدند. این زن گفت: پس از اینکه شوهرم ناپدید شد، میخواستم ماجرا را به پلیس اطلاع دهم اما از یکی از دوستانم شنیدم که باید سهماه صبر کنم و پس از آن اگر از شوهرم خبری نشد پلیس را در جریان قرار دهم. دوستم میگفت که پلیس فقط در این صورت به پرونده رسیدگی میکند و به همین دلیل صبر کردم تا مدتی بگذرد و بعد به اداره آگاهی مراجعه کردم.
مأموران که در تحقیق از همسر مهران سرنخی بهدست نیاورده بودند، بررسیهای خود را ادامه دادند. آنها متوجه شدند که مهران و خانوادهاش چندماه پیش از یکی از شهرهای غربی کشور به تبریز نقل مکان کرده بودند و در این شهر کسی را ندارند. این در حالی بود که بررسیها نشان میداد مهران از وقتی ناپدید شده با هیچ یک از اقوامش در شهرهای غربی در تماس نبوده و کسی از او خبری ندارد. تیم تحقیق که حدس میزد مرد ناپدید شده قربانی جنایتی شوم شده است راهی خانه وی شد و به پرسوجو از فرزندان او پرداخت. آنها در بازجوییها سرنخی را در اختیار پلیس قرار دادند که رازگشای جنایت شد. فرزندان مهران گفتند که پدرشان را آخرین بار زمانی دیدند که همراه مادر و پسرخالهشان از خانه خارج شد و از آن به بعد دیگر او را ندیدند. آنها همچنین گفتند که پدرشان قبل از ناپدید شدن با مادرشان اختلافات زیادی داشت و بارها با هم درگیر شده بودند.
با این اطلاعات، مأموران احتمال دادند که همسر مهران از سرنوشت شوهرش خبر دارد و رازی را از پلیس مخفی میکند. بازجویی از این زن از سر گرفته شد و با توجه به اظهارات ضدو نقیض او درخصوص ناپدید شدن شوهرش، شک مأموران به وی بیشتر شد. پرس و جو از این زن آنقدر ادامه یافت تا اینکه او لب به اعتراف گشود و پرده از راز قتل شوهرش برداشت.
او گفت: مدتی بود که همسرم به من مشکوک بود و سر همین مسئله با هم درگیر بودیم. این درگیری آنقدر ادامه داشت تا اینکه از او کینه به دل گرفتم و نقشه کشیدم تا وی را به قتل برسانم. برای این کار از خواهرزادهام کمک خواستم. همراه خواهرزادهام به شهرهای مرزی رفتیم و یک کلت کمری خریدیم. طبق نقشهای که کشیده بودم، یک روز به همسرم گفتم که مردی مزاحم من میشود و از او خواستم که این مرد را به قتل برساند. همسرم قبول کرد و به او گفتم که خواهرزادهام هم در انجام این کار کمکش میکند.
روز حادثه به بهانه اینکه با مرد مزاحم قرار گذاشتهام، همراه همسر و خواهرزادهام سوار ماشین شدیم و به طرف حاشیه شهر به راه افتادیم تا این مرد را به قتل برسانیم. وقتی به محلی خلوت رسیدیم، با سلاحی که همراهم بود گلولهای به همسرم شلیک کردم.
در همین هنگام خواهرزادهام کلت را از من گرفت و او هم گلولهای شلیک کرد اما ظاهرا سلاحی که به ما فروخته بودند قدرت زیادی نداشت و شوهرم همچنان زنده بود. ما که ترسیده بودیم به خانه برگشتیم و وقتی مطمئن شدم که فرزندانم در طبقه بالا هستند، پیکر نیمه جان شوهرم را به طبقه پایین بردیم و وی را خفه کردیم. آن شب جسد او را در داخل کمد مخفی کردیم و روز بعد، پس از مثله کردن جسد، آن را در شهرهای مختلف پخش کردیم.
پس از اظهارات تکاندهنده زن جوان، خواهرزاده او نیز دستگیر شد و در بازجوییها به قتل شوهرخالهاش اعتراف کرد.
سرهنگ مداحی، رئیس پلیس آگاهی استان آذربایجان شرقی با بیان این خبر گفت: پس از پیدا شدن همه قسمتهای جسد مقتول، برای هر دو متهم پرونده قرار بازداشت صادر شد و پرونده در اختیار مرجع قضایی قرار گرفت./روزنامه همشهری
ویدیو مرتبط :
مثله کردن جسد صدام + 18
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
قصاص برای پسر دایی بیرحم/ مثله کردن جسد پسر جوان برای مخفی کردن جنایت
به گزارش باشگاه خبرنگاران، 21 اردیبهشت سال 91 زن و مردی با مراجعه به پلیس از ناپدید شدن پسرشان خبر دادند. آنها به ماموران گفتند: پسرمان چند روزی است كه از خانه خارج شده و دیگر بازنگشته است. او آخرین بار به خانه پسردایی اش رفت و بعد از آن دیگر از او خبری نشد.
با این اظهارات ماموران به سراغ پسر دایی این پسر رفتند و او را تحت بازجویی قرار دادند. این پسر در نهایت به قتل پسر عمه اش اعتراف كرد و به ماموران گفت: آن روز محسن به خانه ما آمد. او یك مجسمه طلا داشت كه می خواست آن را بفروشد. سر این مجسمه با او درگیر شدم و نفهمیدم چه شد كه او را كشتم. بعد از آن جسد را مثله كردم و داخل جوی آب انداختم تا كسی متوجه نشود.
با اعترافات این پسر پرونده وی پس از صدور كیفرخواست در حالی به شعبه 74 دادگاه كیفری استان تهران ارجاع شد كه جسد مقتول پیدا نشد. این پسر جوان در این شعبه محاكمه شد ولی تمام اتهامات خود را انكار كرد. او به قضات گفت: روز حادثه محسن به همراه یك دختر به خانه ما آمد. او بعد از مدتی به همراه همان دختر برای فروش مجسمه از خانه خارج شد و دیگر از او خبری ندارم.
با وجود انكار متهم و اظهارات جدیدش هیات قضایی دادگاه كیفری او را به قصاص محكوم كردند. با اعتراض متهم پرونده در دیوان عالی كشور بررسی و این حكم نقض شد. بنابراین پرونده بار دیگر به شعبه 71 دادگاه كیفری استان تهران ارجاع شد.
متهم در این شعبه محاكمه شد و اینبار باز هم اظهارات جدیدی را پیش روی قضات قرار داد. وی گفت: آن پسرعمه ام به خانه ما آمد. من یك اسلحه داشتم كه او اسلحه را برداشت. محسن داشت با اسلحه بازی می كرد كه تیر شلیك شد و به صورتش خورد. من هم كه ترسیده بودم جنازه اش را مثله كردم و به بیرون بردم. چون می دانستم هیچ كس حرفم را باور نمی كند كه محسن خودش به خودش شلیك كرده است.
در پایان این جلسه قضات برای بار دوم متهم را به قصاص محكوم كردند.
اخبار حوادث - باشگاه خبرنگاران