اخبار


2 دقیقه پیش

عکس: استهلال ماه مبارک رمضان

همزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ...
2 دقیقه پیش

تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریم

وزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که می‌تواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام می‌شود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ...

جنایت در پلاک23



اخبار ,اخبار حوادث ,قتل

 

اخبار حوادث - جنایت در پلاک23

نمی‌توانم به این زندگی ادامه دهم. زن جوان فریاد زد و با صدایی که می‌لرزید، ادامه داد: خسته شده‌ام، چرا طلاقم نمی‌دهی! او کودکش را در گوشه‌ای گذاشت و همان طور که با چشم‌هایی پر از اشک به شوهرش نگاه می‌کرد، گفت: تو می‌خواهی مرا زجر بدهی.یا طلاقم بده یا مرا از این زندگی خلاص کن. زن ناگهان چشمش به چاقویی که روی میز آشپزخانه قرار داشت، افتاد و آن را برداشت و به طرف کامران حمله کرد: نمی‌خواهم با تو زندگی کنم! طلاق می‌خواهم.

کامران دست همسرش را گرفت و سعی کرد چاقو را از چنگ او درآورد اما مهری سرسختی نشان می داد و چاقو را محکم در دست نگه داشته بود. به این ترتیب کشمکش ادامه یافت. زن جوان همچنان چاقو را در دست می فشرد و کامران لحظه به لحظه عصبانی تر می شد.

 

کامران ناگهان دستش را به طرف میز آشپزخانه برد و چاقوی دیگری را که روی آن قرار داشت، برداشت و به همسرش ضربه زد. بعد از چند ضربه یکباره به خود آمد، چاقو از دستش افتاد، مهری خونین روی زمین افتاده بود و بسختی نفس می کشید. نمی دانست چکار باید بکند. دستانش می لرزید. گوشی تلفن را برداشت و شماره ای را گرفت: خودت را سریع به اینجا برسان.

همه چیز تمام شد. تلفن را بدون هیچ حرف دیگری قطع کرد و درحالی که کودک دو ساله اش را در آغوش داشت، بالای سر جنازه همسرش نشست و به چشم های بی فروغ او خیره شد. اینها بخش هایی از اعترافات مرد جوانی است که کیفرخواست علیه او صادر شده و وی در انتظار محاکمه به سر می برد.

هشتم دی ماه 92 بود و عقربه های ساعت 23 و 27 دقیقه را نشان می داد که مردی جوان با پلیس تماس گرفت و ماموران را در جریان قتل زنی، قرار داد. کارآگاهان جنایی پس از دریافت این گزارش، همراه بازپرس شعبه سوم دادسرای ناحیه 27 پایتخت راهی صحنه شدند. جنایت در پلاک 23 خانه ای در جنوب تهران اتفاق افتاده بود. کارآگاهان پس از حضور در صحنه، با جسد زنی حدود بیست و هفت ساله مواجه شدند که با ضربات چاقو از پای درآمده بود.

مردی جوان در چند قدمی جسد ایستاده بود و کودک دو ساله ای را در آغوش داشت. او همان فردی بود که دقایقی قبل با پلیس تماس گرفته و ماجرای جنایت را خبر داده بود. تحقیقات از مرد جوان آغاز شد و او به بازپرس ویژه قتل گفت: ساعتی قبل برادرم با من تماس گرفت و خواست فوری خودم را به خانه آنها برسانم. من که از همه جا بی خبر بودم، با این تماس نگران شدم و خودم را سریع به خانه برادرم رساندم. به محض ورود به خانه با صحنه ناراحت کننده ای مواجه شدم. مهری، همسر برادرم خونین روی زمین افتاده بود و نفس نمی کشید. کامران هم مضطرب و ناراحت درحالی که دخترش را در آغوش داشت، بالای سر همسرش ایستاده بود. در چند قدمی آنها چاقوی خون آلودی افتاده بود. کامران با دیدن من گفت همسرش را به قتل رسانده است.او دخترش را به من سپرد و فرار کرد. خیلی سعی کردم از فرار او جلوگیری کنم، اما نشد.»

به این ترتیب تحقیقات برای دستگیری متهم آغاز شد تا این که حدود یک ساعت بعد، یکی از کلانتری های پایتخت اعلام کرد مردی جوان به کلانتری مراجعه و ادعا کرده همسرش را به قتل رسانده است. باتوجه به آن که احتمال می رفت مرد مورد نظر، کسی جز کامران نباشد، دستور بازداشت او توسط بازپرس جنایی صادر شد.

در بررسی ها مشخص شد مرد دستگیرشده، همان کامران است که از محل جنایت فرار کرده بود. به این ترتیب کامران برای تحقیقات درباره جنایت و بررسی انگیزه قتل همسرش مقابل بازپرس جنایی نشست. او گفت: از اول زندگی مشترک مان باهم دعوا داشتیم و سر هر موضوعی جر و بحث می کردیم. زندگی خوبی نداشتیم و من از این موضوع خیلی رنج می بردم. روز حادثه برای لحظه ای خون جلوی چشمانم را گرفت و مهری را به قتل رساندم. آن روز ساعت 11 و 30 دقیقه صبح بود که با همسرم تماس گرفتم و متوجه شدم بدون اجازه من، به خانه پدرش رفته است.

 

از این که بدون اجازه من این کار را کرده بود، ناراحت شدم و با هم مشاجره کردیم و او تلفن همراهش را خاموش کرد. از او بی خبر بودم تا این که شب به خانه آمد و از او پرسیدم چرا بدون اجازه من منزل را ترک کرده که مهری جواب داد دلم خواست. او گفت جای خاصی نرفته بود و به اجازه من نیازی نداشت. او دوباره بحث جدایی را مطرح کرد و من گفتم طلاقت نمی دهم. بعد از بحث طولانی سکوت کردم و مشغول تماشای تلویزیون شدم که دوباره همسرم شروع کرد و گفت یا او را طلاق بدهم یا بکشم و راحتش کنم. سر همین موضوع دعوایمان شد و همسرم چاقویی ​ برداشت و به طرف من آمد، می خواستم چاقو را از او بگیرم اما موفق نشدم و من هم چاقویی​ برداشتم. یک لحظه عصبانی شدم و چند ضربه به او زدم.

متهم به قتل ادامه داد: مهری بی حال روی زمین افتاد و پس از دقایقی ماجرا را به برادرم اطلاع دادم و وقتی او آمد، دخترم را به برادرم سپردم و از خانه فرار کردم. کمی در خیابان قدم زدم و بعد از ساعتی به یکی از کلانتری ها رفتم و گفتم همسرم را به قتل رسانده ام. ابتدا می خواستم فرار کنم اما عذاب وجدان این اجازه را نمی داد، برای همین بود که خودم را معرفی کردم. از کاری که کرده ام بشدت پشیمان هستم و یک لحظه هم نمی توانم آرامش داشته باشم.

باتوجه به اظهارات مرد جوان، او برای بررسی سلامت روانی به پزشکی قانونی منتقل و پس از معاینه های لازم مشخص شد مرد جوان در صحت و سلامت عقلی به سر می برد. کامران پس از تائید سلامت روانی اش به بازسازی صحنه جنایت پرداخت و جزئیات قتل همسرش را مقابل دوربین کارآگاهان جنایی به تصویر کشید. با اعتراف مرد جوان به جنایت و گرفتن آخرین دفاع از سوی بازپرس، پرونده در اختیار دادیار اظهار نظر دادسرای جنایی قرار داده شد. آرش سیفی، دادیار اظهار نظر دادسرای ناحیه 27 پایتخت درباره این پرونده می گوید: باتوجه به اظهارات متهم، بازسازی صحنه قتل، اظهارات برادر متهم، مدارک و دلایل موجود در صحنه، تحقیقات و مدارک کارآگاهان و بازپرس پرونده، مرد جوان متهم به قتل همسرش است و کیفرخواست او به اتهام قتل عمد صادر شده و وی بزودی قرار است در دادگاه کیفری استان تهران پای میز محاکمه برود.


قتل، نتیجه اختلافات طولانی

معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی نیروی انتظامی بتازگی آماری ارائه و عنوان کرده 30 درصد قتل ها در ایران خانوادگی است. او همچنین یادآور شده مردان بیشتر از زنان همسرانشان را به قتل می رسانند. بررسی ها حکایت از آن دارد که زنانی که دست به شوهرکشی می زنند، در بیشتر موارد برنامه ریزی می کنند اما مردانی که مرتکب همسرکشی می شوند، معمولا در پی خشم آنی و بدون تصمیم قبلی دست به چنین کاری می زنند. در این پرونده نیز شاهد هستیم متهم از قبل برای کشتن همسرش برنامه ریزی نکرده بود، البته همین قتل های اتفاقی در پی اختلافات طولانی مدت رخ می دهد. زن و شوهری که به هر دلیل نمی توانند کنار یکدیگر به آرامش برسند، باید هر چه زودتر برای مشکلات خود چاره ای بیندیشند، در غیر این صورت طولانی شدن کشمکش ها اوضاع را هر روز بحرانی تر می کند و در این شرایط وقوع قتل دور از انتظار نیست. متاسفانه زوج ها بویژه زوج های جوانی که در پنج سال ابتدایی زندگی مشترک دچار مشکل می شوند، دو راه را انتخاب می کنند یا خیلی زود از هم جدا می شوند تا صورت مساله از بین برود یا این که بدون تلاش برای حل مشکل، به رویه نادرست ادامه می دهند. در حالی که آنها باید بکوشند خودشان و اگر نتوانستند، به کمک بزرگ ترهای فامیل یا مشاوران خانواده، اختلافات خود را حل کنند.

اخبار حوادث - جام جم

 


ویدیو مرتبط :
تماشای ویدئو جنایت اسپایکر به همراه جلاد حاضر در جنایت

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

جنایت خونین، پایان بخش اختلاف بر سر ارثیه



جوانی که بر سر ارثیه با پسردایی اش اختلاف داشت با یک کپسول گاز چندین ضربه به سر وی وارد کرد و با کشتن او به این اختلاف پایان داد. ظهر روز ۱۲ دی ماه کارآگاهان جنایی پلیس آگاهی اصفهان به خانه یی در خیابان طالقانی رفتند تا درباره قتل جوانی ۲۲ساله به نام اصغر تحقیق کنند. ساعتی پیش خانواده مقتول پلیس را در جریان مرگ وی قرار داده و اعلام کرده بودند پسرشان به طرز فجیعی کشته شده است.



دقایقی بعد از حضور پلیس، شاه محمدی بازپرس ویژه قتل اصفهان و متخصصان پزشکی قانونی خود را به محل حادثه رساندند. به هم ریختگی صحنه جنایت نشان می داد پیش از حادثه کشمکش سختی بین قاتل و مقتول درگرفته و سرانجام قاتل با وارد کردن چندین ضربه مهلک به سر اصغر جان او را گرفته است.



کارشناسان پزشکی قانونی نیز این موضوع را تایید کردند و این در حالی بود که یک کپسول گاز که بدنه اش خون آلود بود در محل حادثه به چشم می خورد. در چنین شرایطی تجسس ها برای یافتن عامل این جنایت آغاز شد.



پرس و جو از همسایه ها نخستین سرنخ را در اختیار کارآگاهان قرار داد. طبق اظهارات آنان پسرعمه مقتول به نام حسین ساعتی پیش از مرگ اصغر نزد او رفته و با وی درگیر شده بود. تحقیقات بیشتر در این خصوص فاش کرد حسین از مدت ها قبل بر سر ارثیه با خانواده مقتول اختلاف داشته و این موضوع می تواند انگیزه یی قوی برای این جنایت باشد.



در حالی که جست وجوها برای یافتن تنها مظنون پرونده ادامه داشت یکی از همسایه های مقتول اظهارات جدیدی را مطرح کرد و مهر تاییدی بر فرضیه کارآگاهان مبنی بر قاتل بودن حسین زد.



او گفت ساعتی پیش از حادثه حسین با حالتی برافروخته به خانه پدری اصغر رفت و پس از دقایقی در حالی که لباسش خون آلود بود با عجله از آنجا گریخت.



همزمان با بررسی این اطلاعات کارآگاهان در تحقیقات دامنه دار خود به اطلاعاتی درخصوص مخفیگاه متهم به قتل دست یافتند و سرانجام چند روز پس از این جنایت حسین را در حالی که همان لباس خونی را به تن داشت دستگیر کردند.



هنگامی که وی تحت بازجویی قرار گرفت، اتهام قتل پسردایی اش را پذیرفت و گفت؛ «از مدتی پیش با خانواده و بیشتر دوستانم اختلاف پیدا کرده بودم. چون موضوع ارثیه فامیلی حل نشده بود، همیشه عصبی بودم و مدام با دوستان و خانواده ام درگیر می شدم. احساس می کردم آنها می خواهند حقم را پایمال کنند و ارثیه ام را برای خودشان بردارند.



من از آنها خواستم سهمم را بدهند اما همه به من بی توجهی می کردند. این اختلافات ادامه داشت تا اینکه روز حادثه سراغ اصغر رفتم تا درباره مسائل مالی با او صحبت کنم. چند دقیقه یی با او گفت وگو کردم اما بعد از آنکه توافقی حاصل نشد با هم درگیر شدیم و من در فرصتی مناسب کپسول گازی را که کنارم بود، برداشتم و با آن چندین ضربه پی درپی به سر اصغر زدم.



خون زیادی از سر او جاری شد و من هم وقتی مطمئن شدم او فوت شده از آنجا فرار کردم.» پایگاه اطلاع رسانی عبرت درباره این پرونده خبر داد به دنبال این اعترافات متهم با صدور قرار قانونی روانه زندان شد و هم اکنون تحقیقات در شعبه پنج بازپرسی دادسرای امور جنایی اصفهان ادامه دارد.