اخبار


2 دقیقه پیش

عکس: استهلال ماه مبارک رمضان

همزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ...
2 دقیقه پیش

تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریم

وزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که می‌تواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام می‌شود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ...

جزئیات توطئه جنایی مرد رمال



اخبار حوادث - جزئیات توطئه جنایی مرد رمال

قدم‎های شوم یک رمال که قرار بود به زندگی یک خانواده سر و سامان دهد قتلی را رقم زد که با حضور بموقع پلیس پرده از رازهای حادثه‎ای دلخراش برداشته شد.

«با همسرم مشکل داشتم و برای جلب محبت وی به یک رمال مراجعه کردم، فقط می‎خواستم کاری کنم که زندگی‎ام به آرامش برسد و به هیچ عنوان تصور وقوع چنین حادثه‎ای را نمی‎کردم.»


این گفته‌های یک زن است که پس از چهار ماه زندگی با همسرش در نهایت با کمک یک رمال و فالگیر اقدام به قتل همسرش کرده است و قصد داشت تا با صحنه‎سازی این مرگ را یک خودکشی قلمداد کند، اما با هشیاری دختر مقتول و اقدام سریع پلیس پرده از سرنوشت مرد نگون‌بخت برداشته شد.

 

زنگ تلفن 110 شهرستان بندرترکمن به صدا درآمد و مأمور پاسخگو از پشت امواج تلفن صدای دختری جوان را می‎شنود که از پلیس درخواست دارد تا به خانه آنها بیاید، چراکه نامادری‎اش با پدرش درگیر شده و قصد دارد به وی آسیب شدیدی برساند.

 

در همین راستا نزدیک‌ترین گشت به آدرس اعلام شده اعزام می‎شود و مأموران پس از فشار دادن دکمه آیفون خانه با صدای زنی مواجه می‎شوند و پس از معرفی می‎گویند که با 110 تماس گرفته شده و وقوع درگیری و مشکلی را در این محل گزارش داده‎اند. این زن که در حال پاسخگویی به مأموران است این موضوع را منکر شده، اما پلیس درخواست می‎کند تا همسرش پاسخ دهد و زن اعلام می‎کند که همسرش در خانه نیست.


در همین هنگام دختری جوان در را باز می‎کند و می‎گوید به داد پدرم برسید مادرم دروغ می‎گوید و پدرم در خانه است و در این هنگام مأموران با ضوابط و شئون وارد خانه شده و زن را در حیاط خلوت پشت خانه می‌یابند که دستپاچه و نگران به مأموران پاسخ می‎دهد.


مأموران که با در بسته که ورودی به یک اتاقک کوچک است مواجه می‌شوند، از زن می‎خواهند را باز کند، اما وی می‎گوید کلیدش را ندارد. در همین هنگام یکی از مأموران از طریق دریچه‎ای که به آن اتاقک دید دارد داخل را می‎نگرد و با پیکر بی‎جان مرد نگون‌بخت مواجه می‎شود و پس از هماهنگی با بازپرس ویژه قتل و مأموران پلیس آگاهی شهرستان و دستور بازپرس، در اتاقک را شکسته و مأموران بلافاصله وارد آن محل می‎شوند. زن خانه که نمی‎دانست برای توجیه این موضوع چه دلایلی را برای پلیس بازگو کند از حضور مرد در آنجا اظهار بی‎اطلاعی کرده و منکر هر اتفاقی می‎شود.


در بازرسی از محل وقوع جنایت دریچه‎ای دیده می‎شود که به سقف آن اتاقک راه دارد و برای بررسی آنجا یکی از سربازان وارد آن دریچه شده که پس از وارد شدن مردی را می‎بیند که به روش ماهرانه‎ای خود را در آنجا پنهان کرده و بلافاصله این فرد دستگیر شده و به همراه آن زن برای بررسی موضوع به پلیس آگاهی منتقل می‎شوند.


زن بازداشت شده در بازجویی می‌گوید: چهار ماه پیش با همسرم آشنا شدم، من یک دختر 28 ساله بودم و به دلیل موقعیت خوب همسرم از نظر مالی و موقعیت اجتماعی با وی ازدواج کردم.


وی ادامه داد: همسرم قبل از من یک بار ازدواج کرده و همسر سابقش فوت کرده بود و وی دو دختر 18 و 8 ساله داشت و در مدت چهار ماه گذشته نتوانستم ارتباط مناسبی را با فرزندان همسرم برقرار کنم و دچار مشکلات خانوادگی شدید بودیم.


وی افزود: برای آنکه محبت همسرم را به خودم جلب کنم با راهنمایی برخی از دوستانم به سراغ یک فالگیر در گرگان رفتم و ماجرا را برای وی تعریف کردم و او هم پس از نوشتن یک ورد مبلغی را از من طلب کرد و من به وی این مبلغ را پرداخت کردم.


وی اضافه کرد: پس از استفاده ورد دیدم که هیچ اثری در زندگی‎ام نداشته و دوباره به سراغ همان رمال رفتم و این بار گردنبند طلای خودم را به وی دادم، اما این بار هم، آن ورد هیچ تأثیری در جلب مهر و محبت همسرم به من نداشت.


متهم گفت: این بار که به سراغ رمال رفتم وی مبلغ 2 میلیون تومان را از من خواست که من هم گفتم توان پرداخت چنین پولی را ندارم و وی از من خواست که با او در ارتباط بوده و به ازای این مبلغ مراوداتی را با وی داشته باشم.


وی متذکر شد: من هم پس از چند روز به وی پاسخ مثبت دادم اما وردی که وی ادعا می‎کرد ورد اصلی اوست هم اثری در زندگی‎ام نداشت و این رمال به من گفت که یک روز به خانه شما می‎آیم و در قسمتی از خانه مخفی می‎شوم و خودم با خواندن یک ورد سعی می‎کنم که مشکلتان را حل کنم و در صورتی که این ورد هم تأثیر نداشت او را از زندگی‎‎ات حذف خواهم کرد.


این زن ادامه داد: رمال به من گفت که آخر شب زمانی که همسرم به خانه آمد او را بی‎حال کنم تا به سراغ همسرم بیاید. وی اضافه کرد: روز حادثه وی صبح زود به خانه ما آمد و در سقف شیروانی خانه پنهان شد تا آنکه ساعات پایانی شب همسرم به خانه آمد و من هم طبق نقشه کاری کردم که وی خسته روی تخت استراحت کند و در این هنگام به رمال اطلاع دادم که اگر قرار است کاری کنی الان بهترین فرصت است و او هم به داخل اتاق آمد و در این هنگام با همسرم درگیر شد و با یک عدد شوکر برقی او را بی‎حال کرد و در نهایت با استفاده از روسری وی را خفه کرد.


همسر مقتول ادامه داد: برای آنکه وقوع حادثه یک خودکشی جلوه کند نقشه کشیدیم که در حیاط خلوت و اتاقک پشت خانه وی را حلق‎آویز کرده و بعد به پلیس اطلاع دهیم، اما هنگامی که در حیاط خلوت حضور داشتیم صدای زنگ خانه آمد و من متوجه شدم که پلیس پشت در خانه است و سپس با کمک دختر همسرم پلیس وارد خانه شد و تمام ماجرا مشخص شد. بنابر این گزارش، تحقیقات از مرد رمال و این زن نزد کارآگاهان ادامه دارد.

اخبار حوادث - روزنامه ایران

 


ویدیو مرتبط :
موضع گیری امام خمینی(ره) در برابر توطئه ها و توطئه گران

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

استخوان مرده، شگرد سرقت طلا توسط مرد رمال



استخوان مرده، شگرد سرقت طلا توسط مرد رمال

 

 

مرد رمالی كه با فریب زنان و دختران از آنها كلاهبرداری می كرد و با حیله و فریب طلاهایشان را به سرقت می برد، دستگیر شد.

 

رمال شیاد با حضور در خانه های مردم، از آنها می خواست طلاهایشان را در اختیار وی قرار دهند تا با استفاده از آب طلا، نسخه های خوشبختی را روی استخوان مرده بنویسد تا طلسم زندگی شان باطل شود.

پس از سال ها زندگی مشترك میان زن میانسال و شوهرش، با اختلاف شدید و شرایط ناخوشایندی كه به وجود آمده بود، آنها تمایلی برای ادامه زندگی با یكدیگر نداشتند.در جریان این مشكلات، یكی از دوستان زن صاحبخانه به عنوان مهمان به خانه اش آمد.

زن مهمان پس از گفت وگو با صاحبخانه و اطلاع از وضعیت زندگی اش، به او پشنهاد داد كه برای پایان دادن به مشكلات خانوادگی اش به یك رمال مراجعه كند تا با كمك او، زندگی اش را سامان دهد.

زن صاحبخانه از آن روز به بعد چند بار حرف های دوستش را مرور كرد تا عاقبت تصمیم گرفت به یك مرد رمال مراجعه كند.

زن میانسال در دام رمال

او در جست وجوی یافتن رمالی مناسب بود تا گره از مشكلات زندگی اش باز كند. عاقبت یك روز هنگام عبور از میدان هفت تیر تهران، مردی میانسال را در حاشیه خیابان مشاهده كرد كه ابزار رمالی در كنار خود قرار داده و عنوان می كرد قادر است سخت ترین طلسم های زندگی را باطل كند. با شنیدن حرف های مرد رمال به او نزدیك شد و به گفت وگو با وی پرداخت.

مرد رمال چند بار بر چهره زن میانسال نگاه كرد و مدعی شد كه زندگی اش طلسم شده و اگر طلسم را باطل نكند، جان خود و اعضای خانواده اش به خطر خواهد افتاد.

شهروند تهرانی با شنیدن گفته های رمال وحشت كرد و از او خواست تا برای باطل كردن این طلسم و نحسی به وی كمك كند.

شرط مرد رمال، حضور در خانه صاحبخانه بود

مرد رمال از زن میانسال خواست او را به خانه اش ببرد تا ابتدا محل حضور ارواح را بررسی كند و بعد برای دور شدن آنها از خانه اقدام كند.

زن میانسال پس از شنیدن حرف های مرد رمال، شماره تماس او را گرفت تا چند روز دیگر با وی تماس بگیرد.

زن پس از بازگشت به خانه، ماجرا را برای پسرش تشریح كرد. فرزندش با حضور مرد رمال در خانه مخالفت كرد؛ ولی مادر آنقدر گفته هایش را تكرار كرد كه فرزندش با مادرش موافقت كرد.

اوایل تیرماه امسال، زن میانسال با مرد رمال تماس گرفت و با دادن آدرس خانه اش از او خواست به ملاقاتش بیاید. روز بعد مرد رمال در خانه اش حضور یافت.

ابتدا به بررسی وضعیت خانه پرداخت بعد با دیدن پسر خانواده مدعی شد كه ارواح در كنار وی حركت می كنند و بهتر است او از اتاق خارج شود در غیر این صورت نمی تواند نحسی را از این خانه و اعضای خانواده خارج كند. با اصرارهای مادر، پسر به اتاق دیگری رفت و منتظر ماند.

در همین حین مرد رمال كنج اتاق نشست و با باز كردن صندوقچه ای كه همراه داشت چند نعل اسب، شمع، كلید و تكه ای استخوان را بیرون آورد و كنار یكدیگر قرار داد و از زن صاحبخانه هم خواست كمی از او فاصله بگیرد.

رمال نسخه خوشبختی را با آب طلا می نوشت

مرد رمال در ادامه گفت وگو با زن صاحبخانه مدعی شد استخوانی كه همراه دارد متعلق به یك مرده است و باید نسخه خوشبختی را با آب طلا روی آن بنویسد و بعد از یك روز این استخوان را در یك گورستان به مدت یك ماه دفن كند تا ارواح و نحسی از خانه آنها دور شوند و بابت آن ۵ میلیون تومان دریافت خواهد كرد.

زن میانسال با شنیدن حرف های رمال و اعتماد به وی، ابتدا ۱۰۰ هزار تومان به او پرداخت كرد. بعد طلاهایش را در اختیار مرد رمال قرار داد و او وردهایی را روی آن خواند و طلاها را درون یك ورق آلومینیوم قرار داد و برای دقایقی از صاحبخانه خواست از اتاق خارج شود.

طلای صاحبخانه را رمال غیب كرد

۲ ساعت بعد مرد رمال زن صاحبخانه را صدا زد و از او خواست وارد اتاق شود. در همین موقع مرد رمال ورقه آلومینیوم را همراه كیسه ای به وی داد و خواست كیسه را كه حاوی استخوان مرده است در گورستان دفن كند و ورقه آلومینیوم حاوی طلا را نزد خود نگه دارد و بعد از یك ماه آن را باز كند تا ارواح به طور كامل از خانه اش خارج و شادی دوباره به خانواده اش بازگردد .

همچنین مابقی دستمزدش را بعد از یك ماه دریافت می كند.

بعد از رفتن رمال، وضعیت زندگی زن میانسال بدتر شد و پس از ۲ هفته او ورقه آلومینیوم را باز كرد و به جای طلاهای موجود در آن ده ها عدد تسبیح شكسته را دید و متوجه كلاهبرداری مرد شیاد شد.

بنابراین همراه پسرش به محل تردد مرد رمال در میدان هفت تیر تهران رفت؛ ولی او در آن محل حضور نداشت.

وقتی موفق به یافتن مرد رمال نشد به كلانتری ۱۰۴ عباس آباد رفت و علیه او شكایت كرد. به این ترتیب، پرونده با دستور قضایی در اختیار ماموران پایگاه سوم آگاهی تهران قرار گرفت.

رمال تحت تعقیب پلیس بود

ماموران به چهره نگاری مرد رمال پرداختند و جستجو برای یافتن وی كه مردی میانسال و دچار معلولیت از ناحیه پا بود، آغاز شد.

در ادامه تحقیقات ده ها شهروند دیگر نیز با حضور در مركز پلیس شكایت های مشابهی ارائه دادند.

ماموران با اطلاعاتی كه از شاكیان جدید به دست آوردند، دریافتند آنها همگی در دام یك نفر گرفتار شده اند.

پاتوق های احتمالی مرد شیاد تحت نظر گرفته شد و عاقبت ۳۱ مهرماه امسال هنگامی كه او در پارك لاله تهران در حال رمالی بود، شناسایی و دستگیر شد.

با دستگیری متهم از وی یك كیف سامسونت كه حاوی چندین عدد كتاب و لوازم رمالی بود، كشف و ضبط شد.

متهم با انتقال به پایگاه سوم آگاهی تهران در بازجویی ها اظهارات متناقضی بیان كرد تا عاقبت چند روز پیش در مواجهه حضوری با شاكیان به جرم خود اعتراف كرد.

سرهنگ ذاكر استقامتی، رئیس پایگاه سوم آگاهی تهران در این رابطه گفت: در بازجویی های پلیسی كه از متهمان به عمل آمد، معلوم شد او از اوایل سال با تردد در میدان های شلوغ شهر و بوستان ها زنان را فریب داده و به بهانه باطل كردن طلسم در زندگی آنها ، دور كردن ارواح از خانه ها، بستن زبان افراد بدخواه، احضار ارواح، حل مشكلات خانوادگی و بخت گشایی به منازلشان راه یافته و به بهانه نوشتن نسخه های خوشبختی با آب طلا روی استخوان حیوان كه آن را استخوان مرده می نامید، اقدام به سرقت طلاهایشان و علاوه بر آن مبالغی كلان از آنها دریافت كرده است.

استقامتی یادآور شد: با اعتراف متهم به كلاهبرداری از زنان، او با قرار قانونی از سوی بازپرس دادسرای ناحیه ۷ تهران روانه زندان شد.

تحقیقات تكمیلی برای كشف دیگر جرایم رمال كلاهبردار ادامه دارد.../جام جم آنلاین