اخبار


2 دقیقه پیش

عکس: استهلال ماه مبارک رمضان

همزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ...
2 دقیقه پیش

تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریم

وزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که می‌تواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام می‌شود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ...

جدال ۴۸ ساعته خانم معلم با مرگ



 

جدال ۴۸ ساعته خانم معلم با مرگ

 

مردی كه از همسرش جدا شده، به تصور این كه او را به قتل رسانده است، جسدش را به چاه ۱۸ متری انداخت، اما پس از ۴۸ ساعت با جستجوی ماموران، زن جوان از یك قدمی مرگ نجات یافت.

شامگاه ۵ آبان مردی با حضور در كلانتری مركزی شهرستان ابركوه در استان یزد با ارائه شكایتی عنوان كرد، دختر او كه معلم است، به خانه بازنگشته و تلفن همراهش نیز خاموش است و هیچ اثری از او نیست.

با تشكیل پرونده ای در این ارتباط در پلیس آگاهی، ماموران ابتدا به همسر سابق زن جوان كه یك پزشك است مشكوك شده و به تحقیق از وی پرداختند.

مرد پزشك در تحقیقات عنوان كرد، چندی پیش به دلیل اختلاف با همسرش و با داشتن یك فرزند خردسال از هم جدا شده اند و پس از آن زن جوان را ندیده است.

 

شاهد كوچولو


با ثبت اظهارات اولیه مرد پزشك، پلیس تحقیقات میدانی خود را آغاز كرد و با حضور در محل زندگی مرد پزشك به تحقیق از همسایه ها پرداخت كه پسربچه ۸ ساله ای به ماموران گفت: من با پسر دكتر دوست هستم و زمانی كه به قصد بازی به سراغ دوستم رفته بودم، در خانه بسته بود و از شكاف دیوار دیدم كه دكتر جسد یك زن را در حیاط خانه روی زمین می كشید.

در پی این اظهارات موضوع به مقام قضایی گزارش و دستور بازداشت دكتر متهم صادر شد.

مرد پزشك در ادامه تحقیقات همچنان عنوان می كرد كه هیچ اطلاعی از همسر سابق خود ندارد.

بنابراین گزارش در حالی كه یك گروه از ماموران در حال تحقیق از مرد متهم بودند، تیم دیگری از ماموران با جستجو در بیابان و قنات های موجود تلاش برای یافتن جسد را آغاز كردند اما به دلیل تاریكی شب این جستجوها به نتیجه نرسید.

 

ناله ضعیف در چاه ۱۸ متری


صبح روز بعد مرد پزشك پس از اظهارات ضد و نقیض، زبان به اعتراف گشود و گفت: پس از جدایی از همسرم او گاهی اوقات برای ملاقات با فرزند مشتركمان به خانه ام می آمد تا این كه روز حادثه وقتی او وارد خانه شد، بار دیگر بر سر مهریه و سرپرستی فرزندم میان ما مشاجره در گرفت و من نیز عصبانی شده و به او حمله ور شدم و گلویش را فشار دادم كه متوجه شدم نفس نمی كشد و علائم حیاتی ندارد.

وی افزود: جسد را با خودرو به خارج از شهر منتقل كرده و آن را به چاهی انداختم.

در پی این اعترافات، ماموران با عزیمت به محل، بازرسی را آغاز كردند و یكی از ماموران پلیس به كمك طناب وارد چاه شد كه در نیمه های چاه صدای ناله ضعیفی را شنید كه درخواست آب می كرد.

به این ترتیب با كمك آتش نشانی، ۲ ساعت بعد زن جوان كه بشدت مصدوم شده بود و بر اثر جراحت، گرسنگی و تشنگی در یك قدمی مرگ قرار داشت، نجات یافت و به بیمارستان منتقل شد.

 

بازداشت متهم


با نجات خانم معلم از عمق چاه ۱۸ متری پس از ۴۸ساعت، قاضی پرونده با صدور قرار قانونی دستور بازداشت پزشك متخلف به اتهام اقدام به قتل را صادر كرد و متهم برای ادامه تحقیقات در اختیار پلیس آگاهی شهرستان ابركوه قرار گرفت.

نجات این خانم معلم موجب شادی مردم شده است.... / گزارش : جام جم آنلاین 



ویدیو مرتبط :
اولتیماتوم ۴۸ ساعته بلژیک به فیسبوک

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

106 روز جدال بی‌نتیجه خانم معلم با مرگ(+عکس )



خانم معلم که برای فرار از دست جوان شیطان‌صفت، خود را از خودروی وی به بیرون پرت کرده بود، پس از 106 روز تسلیم مرگ شد.

به گزارش جام جم، رسیدگی به این پرونده بیست و چهارم آذر سال گذشته زمانی در دستور کار ماموران پلیس آگاهی استان مازندران قرار گرفت که مرد باغبانی با مرکز فوریت های پلیسی 110 تماس گرفت و خبر داد زن میانسالی را در حالی که بی هوش و مصدوم شده در حاشیه جاده پیدا کرده است.

اخبار,اخبارحوادثتجاوز

 

با گزارش این موضوع به پلیس، ماموران به آنجا اعزام شده و زن مصدوم را به بیمارستان منتقل کردند. پزشکان در بررسی وضع این زن متوجه شدند او قطع نخاع شده است.

در ادامه خانواده این زن شناسایی شده و در تحقیق از آنها مشخص شد، معصومه معلم یک مدرسه روستایی بوده و روز حادثه خانه اش را در شهرستان نکا ترک کرده و بعد از آن ناپدید شده بود.

نجات زن جوان از دست پسر آزارگر
تحقیقات در این زمینه ادامه پیدا کرد تا این که چند روز بعد از این حادثه زنی با حضور در پلیس آگاهی از پسر جوانی به اتهام اقدام برای آدم ربایی شکایت کرد و گفت: روز حادثه به عنوان مسافر سوار خودروی پژو 405 نقره ای رنگ شدم. در مسیر گوهرباران او به یکباره تغییر مسیر داد که به رفتارش اعتراض کردم که توجهی نکرد و ادامه مسیر داد.

 

زمانی که در حاشیه جاده خودرویش را متوقف کرد، با او درگیر شدم تا راهی برای فرار پیدا کنم که ناگهان یک راننده عبوری متوجه ماجرا شده و مرا نجات داد، اما او توانست فرار کند. مردی که به کمک من آمده بود، توانست شماره پلاک خودرو را یادداشت کند.ماموران سپس احتمال دادند پسر جوانی که پلیس در تعقیبش است در مصدوم شدن خانم معلم هم نقش داشته باشد. سرانجام متهم که اهل روستای «پنبه چوله» بود، در کیلومتر ٩ جاده ساری شناسایی و دستگیر شد.

این پسر جوان پس از دستگیری همه چیز را انکار کرد، اما شاکی که از ماکرون سوار خودروی وی شده بود به اداره پلیس آگاهی فراخوانده شد و در مواجهه حضوری با متهم او را شناسایی کرد.

اعتراف متهم به انگیزه ای نامعلوم
متهم که راهی جز بیان حقیقت نداشت، به جرایم سیاه خود اعتراف کرد و گفت: به خاطر یک وسوسه دست به این کارها زدم و تنها این دو زن طعمه های من بودند. من در زندگی شخصی ام دچار هیچ مشکلی نبودم و نمی دانم چرا دست به این کار زدم.

گفته های شاکی پرونده را قبول دارم. حتی خانم معلمی را به دام انداختم و قصد عملی کردن نقشه شیطانی ام را داشتم که او برای فرار از دست من خود را از خودروی در حال حرکت به بیرون پرت کرد.

مرگ یکی از شاکیان پرونده
متهم با صدور قرار قانونی روانه زندان شد. در حالی که تحقیقات پلیس آگاهی برای مشخص شدن دیگر ابعاد این پرونده ادامه داشت روز هفتم فروردین مسئولان بیمارستان در تماس با پلیس اعلام کردند خانم معلم در جدال با مرگ تسلیم شد.به این ترتیب با مرگ وی روند رسیدگی به پرونده وارد مرحله جدیدی شد و متهم در برابر اتهام قتل عمد قرار گرفت.

چطور نجات پیدا کردم
کلثوم پنج و دو ساله که اهل یکی از روستاهای شهرستان نکا بوده و از دام شیطانی متهم جوان، جان سالم به در برده بود به خبرگزاری فارس گفت: ساعت 7 و 30 دقیقه دهم دی سال گذشته از ورودی روستای زیدی نکا سوار خودروی جوانی شدم تا به خانه ام بروم. در میانه راه او تغییر مسیر داد و با زور و تهدید از من خواست در صندلی جلوی خودرو بنشینم.

وی ادامه داد: زمانی که متوجه نیت پلید او شدم با التماس گفتم که بیمار هستم، فرزندم و اعضای خانواده ام چشم انتظارم هستند تا شاید مرا رها کند که توجهی به التماس هایم نکرد. چاره ای جز فریاد زدن و درگیری با او نداشتم. وقتی توقف کرد موفق به فرار از دست او شدم. در این هنگام نیز راننده یک خودروی عبوری به کمکم آمد.

مادرم قربانی ناهنجاری اجتماعی شد
فاطمه فولادی، دختر بیست و چهار ساله قربانی حادثه نیز در این باره به فارس گفت: مادرم قربانی ناهنجاری اجتماعی شد، اجتماعی که باید امنیت و آرامش را به خانواده ها بدهد گاهی موجب نگرانی و ایجاد مشکل می شود.

مادرم در روزهای نخست که در بیمارستان امام خمینی(ره) ساری بستری بود، از ما خواست تا به هیچ عنوان گذشت نکنیم، قاطعانه می گفت که آن جوان خاطی باید قصاص شود، او می دانست که فلج و قطع نخاع شده است، می دانست که دیگر امیدی به زندگی او نیست، از ما خواست تا بعد از مرگ او شیون نکنیم و به خدا توکل داشته باشیم.

فولادی با اشاره به این که آن جوان خاطی، پرونده های مشابهی داشت و از خانواده متمولی است، گفت: امیدوارم که دادگاه رای عادلانه ای بدهد و خانواده این جوان نتوانند قانون را دور بزنند و خود را تبرئه کنند، زیرا خواسته مادرم نیز قصاص بود.

وی در پایان گفت: اکنون برادر پانزده ساله ام تنها دلخوشی من است و به امید او زندگی می کنم، ظلمی که به مادرم شده است قابل جبران نیست، اما امیدوارم دستگاه قضایی در این باره هیچ گذشتی نداشته باشد.

پرونده این جنایت در دادسرا در حال رسیدگی است و با تکمیل تحقیقات به دادگاه ارسال می شود.

 

 اخبار  حوادث  -  جام جم