اخبار


2 دقیقه پیش

عکس: استهلال ماه مبارک رمضان

همزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ...
2 دقیقه پیش

تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریم

وزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که می‌تواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام می‌شود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ...

تولد یك فرزند، غیبت ٦ ماهه مرد، دوستی و طلاق!



 

 تولد یك فرزند، غیبت ٦ ماهه مرد، دوستی و طلاق!

 

زنی در دادگاه گفت: وجود فرزندم آن قدر برای پدرش دردناك بود كه او در دوران بارداری ام، من را رها كرد و زمانی كه دخترم شش ماه از تولدش می گذشت، بازگشت، و اكنون خواهان جدایی است.

به گزارش خبرنگار حقوقی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، زنی با حضور در دادگاه خانواده علی رغم میل باطنی درخواست طلاق خود را به قاضی دادگاه ارائه كرد و با ناراحتی گفت: سال ۸۴ به عقد همسرم درآمدم و در این سال ها هیچ مشكلی با یكدیگر نداشتیم، از نظر فرهنگی، اعتقادی، مذهبی و اقتصادی در یك سطح بودیم، اما با بار دار شدن من یك باره همه چیز خراب شد و زندگی مان از هم پاشید.

این زن جوان در حالی كه بغض خود را پنهان می كرد ادامه داد: بعد از گذشت پنج سال از زندگی مان متوجه شدم كه باردارم و مانند هر زن دیگر این خبر را با همسرم در میان گذاشتم به این امید كه با شنیدن این خبر كه در آینده پدر خواهد شد، خوشحال شود، در صورتی كه تمام تصورات من از این قضیه اشتباه از آب درآمد و واكنش همسرم دور از انتظار من و هر مادر دیگری بود.

وی در پاسخ به پرسش قاضی مبنی بر این كه واكنش همسرتان دراین باره چه بود، عنوان كرد: زمانی كه او متوجه شد من باردار هستم، ابتدا با عصبانیت از من خواست فرزندم را از بین ببرم، زیرا او خواهان فرزند نبود، اما من با نظر او مخالفت كردم و همین مخالفت باعث شد، همسرم در ماه های اول بارداری ام خانه را ترك كند. چند هفته ی اول بعد از رفتنش امیدوار بودم كه برگردد، اما او در تمام دوران بارداری ام، من را تنها رها كرد و هیچ وقت متوجه نشدم كه كجا بوده است فقط با خانواده اش تماس می گرفت و سالم بودن خود را خبر می داد.

این زن جوان افزود: همه جا را به دنبال همسرم گشتم، اما او را پیدا نكردم تا این كه شش ماه از تولد دخترم می گذشت و یك باره بدون هیچ گونه اطلاعی آمد. زمانی كه دخترم را دید او را در آغوش كشید، گویی خود او نبوده است كه یك سال ما را به حال خودمان رها كرده است و اكنون پیدایش شده. هرچه از او پرسیدم كه در این مدت كجا بودی، جوابی نمی داد. ابتدا نمی خواستم با او همراه شوم و به منزل مشترك مان باز گردم، اما باز هم به خاطر دخترم با او همراه شدم.

این زن جوان خاطر نشان كرد: نمی دانم چرا وجود فرزندم، زندگی مان را از هم پاشید و نمی دانم چرا همسرم نمی خواست فرزندی داشته باشیم، در حالی كه اكنون دیوانه وار دخترم را دوست دارد.

وی بیان كرد: بعد از این كه همراه همسرم به منزل مشترك مان بازگشتیم، فكر كردم تمام مشكلات مان حل شده، اما باز هم اشتباه فكر كرده بودم، زیرا مشكلات جدید در انتظارمان بود. همسرم از من خواست همانند دو دوست به زندگی ادامه دهیم، نه مانند زن و شوهر، و باز هم دلیلی برای حرف خود نداشت، با وجود این قضیه باز هم قبول كردم به این امید كه زندگی مان به حالت اولیه ی خود بازگردد.

زن جوان كه ۳۰ سال بیشتر نداشت، در پایان بیان كرد: ابتدا برای گرفتن حق و حقوق خود خواستار طلاق بودم، اما اكنون همسرم خواستار جدایی است و من با همه ی مشكلات نمی خواهم دختر كوچكم، فرزند طلاق باشد.

شوهر این زن كه در دادگاه حضور داشت تمامی صحبت های همسرش را تایید كرد، اما در برابر سوال های قاضی سر به زیر می انداخت و سكوت می كرد.

به گزارش ایسنا، قاضی دادگاه بعد از شنیدن اظهارات زن جوان و درخواست مرد برای جدایی، حكم طلاق را صادر كرد.... / خبرگزارى ایسنا 


ویدیو مرتبط :
از دوستی های قبل از ازدواج تا جشن طلاق

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

مرد شیشه ای نوزاد 5 ماهه اش را کشت/ 9 سال زندان مجازات قتل فرزند



مرد شیشه ای نوزاد 5 ماهه اش را کشت/ 9 سال زندان مجازات قتل فرزند

مرد شیشه ای که دختر 5 ماهه خود را نیمه های شب خفه کرده بود، پس از محاکمه در دادگاه کیفری به 9 سال زندان محکوم شد.

به گزارش خبرنگار مهر، عباس - 25 ساله - که معتاد و بیکار است، از صبح جمعه - 16 مهر سال 89 - با شکایت همسرش به اتهام قتل دختر 5 ماهه شان تحت تعقیب قرار گرفت.

زن جوان در نخستین اظهاراتش گفت: من و همسرم به خاطر بی پولی، اعتیاد و بی پناهی جایی برای زندگی نداشتیم و به ناچارهر شب در یکی از بوستانهای تهران میخوابیدیم. دیشب هم من و دختر 5 ماهه ام خواب بودیم و عباس هم با دوستانش سرگرم مصرف مواد مخدر بود. صبح زود که از خواب بیدار شدم تا به بچه شیر بدهم، متوجه شدم صورتش کبود است و نفس هم نمیکشد. هرچه شوهرم را صدا کردم، اثری از او ندیدم. با این حال بلافاصله بچه را به بیمارستان رساندم، اما پزشکان گفتند بچه خفه شده است.

زن جوان با گریه گفت: شوهرم همیشه من و بچه را تهدید می کرد و می گفت ما باعث بدبختیاش شده ایم، به همین خاطر چند بار ما را تهدید به مرگ کرده بود. حالا هم مطمئنم شوهرم بچه را کشته و فرار کرده است.بدین ترتیب ردیابی برای شناسایی و دستگیری مرد فراری آغاز شد تا اینکه صبح اول آبان کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران متهم را در خانه پدرش دستگیر کردند. وی پس از انتقال به دادسرای جنایی در بازجویی ها منکر قتل شد.

سرانجام متهم 10 روز بعد لب به اعتراف گشود و گفت: از بیکاری، بی پولی و اعتیاد خسته شده بودم. پدرم به خاطر ازدواجم مرا از خانه بیرون انداخته بود. در حالی که مشکلاتمان هر روز بیشتر می شد، همسرم باردار شد و یک دختر به دنیا آورد. تولد او هم مشکلاتمان را صد برابر کرد.

دیگر توان تأمین مخارج زندگی، بچه و هزینه اعتیادم را نداشتم، با این حال دلم برایش می سوخت. شب حادثه با دوستانم مواد مخدر مصرف کرده بودیم که نیمه شب کنترلم را از دست داده و دستم را روی دهانش گذاشته، لحظاتی بعد وحشتزده پا به فرار گذاشتم، اما قسم میخورم که پشیمانم و نمیخواستم بچه‌ام را بکشم.

پس از این اعترافات و بازسازی صحنه قتل ، پرونده برای محاکمه به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد و صبح دیروز متهم برای محاکمه پای میز محاکمه قرار گرفت.

عباس درباره انگیزه اش از قتل دخترش گفت : شب حادثه همسرم در خواب بود. ناگهان دخترمان بیدار شد و شروع به گریه کرد برای اینکه همسرم بیدار نشود دستم را روی دهان او گذاشتم که باعث مرگ دختر کوچولو شد. من قصد کشتن او را نداشتم .

پس از آخرین دفاعیات متهم و وکیل مدافعش قضات دادگاه برای صدور حکم وارد شور شده و عباس را به 9 سال زندان محکوم کردند./مهر