اخبار
2 دقیقه پیش | عکس: استهلال ماه مبارک رمضانهمزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ... |
2 دقیقه پیش | تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریموزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که میتواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام میشود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ... |
توطئه علیه اصلاح طلبان
سید محمد صادق خرازی یك سالی است كه حرف و حدیثها پشت سرش بالا گرفته، از همان مرداد سال گذشته و از همان روزی كه اراده كرد تا جوانان اصلاحطلب را زیر سقف حزب ندا جمع كند، شاید خودش هم گمان نمیكرد قصه «ندا» اینقدر موافق و مخالف داشته باشد.
موافقان حزبسازی او، برایش كف زدند ومخالفانش بر او تاختند. صادق خرازی اما در هیاهوی این «له و علیه»ها نه تنها دلسرد نشد و پا پس نكشید كه مصممتر شد. هر چقدر پیشتر رفت و مخالفتها عیانتر شد، صراحت كلامش اوج گرفت.
در طول این یك سال جدای از نقد دوران دولت احمدینژاد راهی استانهای مختلف شد تا دفاتر استانی حزب ندا را تاسیس كند. گویی «ندا» را فرزند جدید خود میداند كه نمیخواهد ریزهسنگی به پایش رود. همین است كه كمتر حرفی را درباره ندا تحمل میكند. برای قد كشیدن «ندا»كه او، آن را حزبی سوسیالدموكرات اعلام كرده، برنامه دارد.
خرازی در كنار توسعه فعالیتهای سیاسی «ندا» اما حرفهای گفتنی بسیاری درباره اصلاحات دارد؛ حرفهایی كه البته به مذاق برخی خوش نیامده. او كه بارها اعلام كرده اصلاحطلبی تحت زعامت رییس دولت اصلاحات را قبول دارد در برخی سخنرانیها و گفتوگوهایش تیغ تیزی بر باورهای چپگرایی در اصلاحات كشیده.
معتقد است باورهای چپگرایی هزینههای بسیاری را بر پیكره اصلاحات وارد كرده. او همین حرفها را اخیرا در گفتوگویی با مجله مثلث تكرار كرده است؛ تكراری كه پس از ١٠ روز بازهم باعث شد تا حرف و حدیثهایی را برایش به دنبال داشته باشد.
او در این گفتوگو گفته بود: «كسانی را یادم هست كه در دورانی كه سفیر بودم با خارجیها مذاكره میكردند و به دشمن گرا میدادند، من آنها را به عنوان اصلاحطلب قبول ندارم، لیستشان را هم دارم و اگر قرار باشد، روزی به مردم ارایه خواهم داد.»
همین جملات كافی بود تا یك روزنامه وابسته به نهاد نظامی مجاب شود كه تیتر یك خود را به صادق خرازی اختصاص دهد و پس از ١٠ روز دوباره آن را بازنشر كند. این اما آغاز ماجرا بود چرا كه در كنار نقدهای تند و تیز برخی چهرههای اصلاحطلب، رسانههای اصولگرا را برآن داشت تا پروژه جدیدی را برای اختلافافكنی در اردوگاه اصلاحات كلید بزنند.
همین اتفاقات كافی بود تا برای گفتوگو با سید محمد صادق خرازی، پدر معنوی حزب ندای ایرانیان با او تماس بگیرم و بپرسم چه گفته و چرا رسانههای اصولگرا از این حرفهای او استقبال كردهاند.
خرازی در این مصاحبه كوتاه اعلام كرد كه رسانههای اصولگرا شانتاژ رسانهای كردهاند. میگفت علیه او ترور شخصیت میكنند. اعلام كرد؛ «از جمله مصاحبهام با مثلث نه نسبتی به اصلاحطلبان بر میآید و نه اتهامی درباره آنان مطرح شده است.»
«گلایه داشت»«چرا برخی دوستان اصلاحطلب پس از ١٠ روز بازنشر تقطیع شده با تیتر تحریف شدهام در مصاحبه با جوان، فریاد وااصلاحا سردادند؟ چرا طی این ١٠ روز به این كشف و شهود نرسیده بودند كه هدف من خیانتكار نشان دادن اصلاحطلبان بود؟!» تاكید داشت كه رسانههای اصولگرا به دنبال تفرقه میان اصلاحطلبان میگردند. میگفت بار اولشان نیست و بار آخرشان هم نخواهد بود.
مصاحبه اخیر جنابعالی با هفتهنامه مثلث و بیان اینكه: «من كسانی را كه به دشمن گرا میدادند لیستشان را دارم و آنها را اصلاحطلب نمیدانم» از یك طرف با استقبال اصولگرایان و رسانههای وابسته به این جریان مواجه شده و از طرف دیگر با واكنش انتقادی برخی چهرهای اصلاحطلب همراه شده است.
به واقع چرا ترجیح دادید این مسائل را با رسانه وابسته به جریان سیاسی رقیب مطرح كنید؟و اینكه چرا یك روزنامه وابسته به نهاد نظامی پس از گذشت دو هفته از این مصاحبه اقدام به بازنشر و بزرگنمایی آن كرد؟
بگذارید سوال شما را با سوال پاسخ دهم. عین عبارت من در گفتوگو با مثلث این است: «كسانی را یادم است كه در دورانی كه سفیر بودم با خارجیها مذاكره میكردند و به دشمن گرا میدادند؛ من آنها را به عنوان اصلاحطلب قبول ندارم.» از این جمله صریح نه نسبتی به اصلاحطلبان بر میآید و نه اتهامی درباره آنان مطرح شده است.
حال میپرسم چطور برخی اصل مصاحبه را نخوانده، تیتری تحریف شده را بزرگنمایی كردند و از این گفته صریح برداشت دیگری كردند؟ سوال من این است كه چرا برخی دوستان اصلاحطلب پس از بازنشر تقطیعشده با تیتر تحریف شده مصاحبه ام با روزنامه جوان، فریاد وااصلاحاتا سر دادند؟ چرا طی این ١٠ روز به این كشف و شهود نرسیده بودند كه هدف من خیانتكار نشان دادن اصلاحطلبان بود؟! و چرا صبر كردند تا جوان اینطور تیتر بزند و آنها تازه فهمیدند كه منظور من چه بوده است؟ من ممنونم از سوال شما من خیلی صراحت لهجه دارم وهمه بزرگان و عزیزان بزرگتر ما با روحیات و شخصیت من آشنا هستند، اگر روزنامه یا مجلهای برای بهرهبرداری یا شیطنت كار خاصی انجام میدهد نه به من مربوط است و نه به حزب و بچههای عزیز و مظلوم ندا، اگرچه من مسوولیت همه حرفها و نظرات خودم را میپذیرم.
اینها دیدگاههای شخصی و باور من نسبت به اصلاحات است تبیین گذشته و حال و آینده امر مهمی در فرآیند آینده اصلاحات است و این دیدگاهها مربوط به ندا و حزب نیست و حتی به رییس دولت اصلاحات و بزرگان دیگر هم نیست.
به زعم من نباید در برابر پرسشها و سوالات فراوان در اذهان و افكار عمومی بیتفاوت بود یا نگران نسبت به شفافسازی دیدگاهها و نظرات. به زعم من باید از صراحت و حتی اعتراف در اشتباه یا برخی نااهلیها با كمال جسارت و شجاعت سخن گفت. اصلاحات عطف خاص و درخشندگیها وفضیلتهای خاص خودش را دارد.
در مسیر راه دچار برخی نارساییها و برداشتهای انتزاعی شد و نتیجهاش مشخص شد و آیا نبایست شكست ما در سال ١٣٨٤ آسیبشناسی شود باید از هنجارها و ناهنجاریها، باید از فضیلتها و موفقیتها و ناكامیها و اشتباهات سخن گفت؛ اگر نگوییم دیگران سفسطه و توطئه میكنند زشت و زیبا خوب و بد را به افكار عمومی حقنه میكنند.
در همه جای دنیا احزاب از موفقیتها و ناكامیها و قدرت و ضعف در سیاست آسیبشناسی میكنند اما با ذكر حقایق به آسیبشناسی باید بپردازیم و مسلم بدانید اصلاحات آن هنگام ماندگار میشود و اصلاحاتی ماندگار است كه بیانگر حقیقتها و واقعیتها باشد.
من اتفاقا امروز با كمال افتخار عرض میكنم جناب خاتمی عزیز بعد از ریاستجمهوری جلسات مهمی با بسیاری از صاحبنظران و متفكران گذاشتند و نسبت به اصلاحات دو گام بزرگ برداشتند؛ آسیبشناسی و بعد منشور اصلاحات و یادم هست ایشان طی چند جلسه به عنوان مواضع و منشور اصلاحطلبی رابطه آن با عدالت و آزادی دموكراسی توسعه و اصالتها وارزشهای دینی و ملی بیان داشت.
ما هویت اصلاحطلبی را میخواهیم بگوییم كه بزرگان حوزه و دانشگاه منادی واقعی آن بودند. برخی اختلافسلیقهها و برخی روشها مانع شد كه واقعیت دیدگاه اصلاحطلبی بیان شود. هوشیاری و دقت ما و دیگران است كه حتی توطئهها را خنثی میكند. ببینید من حرف دل خیلی از بزرگان اصلاحات را زدم.
بروید سراع تكتك بزرگانمان از آنها سوال كنید آیا با روشها و ادبیات آن ایام موافق هستند یا مخالف. حتی به زعم من ادبیات دوستان در احزاب امروز با ادبیات آن روز خیلی متفاوت شده است و دستخوش تحول محتوایی شده است.
به نظر جنابعالی چرا اصولگرایان و رسانههای وابسته به این جریان از این اظهارات شما استقبال كردند؟نیت جنابعالی از طرح این مسائل آسیبشناسی اصلاحات بود؟ اصولگرایان و رسانههایشان در زیر سایه اظهارات شما به دنبال چه چیزی هستند؟
من به جای اینكه اسم این كار را استقبال بگذارم، شانتاژ رسانهای میدانم كه برخی رسانههای اصولگرا مدتی است درصدد اعمال آن هستند تا در جبهه اصلاحات رخنه بیفكنند. بار اولشان نیست و بار آخرشان هم نخواهد بود.
فقط هم من سیبل نبودم. جالب است كه این استقبال به قول شما را در دیگر مواضعم خصوصا درباره دولت قبل نمیبینیم. هدف آنها كاملا مشخص است؛ نتیجهاش را میبینید.
توپ را داخل زمین اصلاحطلبان بیندازند و شاهد بازی آبروبری و اختلافافكنی بین آنها باشند. آنها بازی را میاندازند و برخی دوستان ما بازی را ادامه میدهند. اما نه من و نه دیگر اعضای ندا دنبال توپی كه رسانههای رقیب به زمین میاندازند، نمیدویم، چون عینا هدف آنها همین است. طبیعی است آنها استراتژی و هدف خودشان را دارند، به دنبال فرار به جلو هستند.
میخواهند از پاسخگویی دوران خود طفره بروند و همه مسائل را به گردن دیگران بیندازند. این ما و همه نحلههای اصلاحطلبی هستند كه باید هوشیار باشند و باشیم. یكی از ویژگیهای هوشمندی آسیبشناسی دوران خودمان است.
چرا سید محمد صادق خرازی از بدو اعلام فعالیت سیاسی با حزب ندا تلاش كرده تا به نقادی اصلاحات و آسیبشناسی از درون این جریان سیاسی بپردازد؟
آنچه شما نقادی اصلاحات مینامید من اسمش را میگذارم دفاع جانانه از اصلاحات. اینكه اصلاحات آن چیزی نیست كه برخی تندروها در حال تعریفش هستند. اصلاحات دارای چارچوب و مانیفستی است كه سالها قبل از سوی رییس دولت اصلاحات تدوین شده. البته طبیعی است كه برداشت برخی اصلاحطلبان با ما همسان نباشد؛ حتی رفتار آنها هم با ما مغایر باشد. ما آنها را غیراصلاحطلب نمیدانیم.
با آبروی آنها هم كاری نداریم. برخلاف برخی هم برایشان پرونده سازی نمیكنیم و در رسانهها و محافل خصوصی بهتان نمیزنیم. بهتر است نگاهی كنید به استقبالی كه همین رسانههای رقیب از تهمتهای برخی اصلاحطلبان نسبت به بنده كردهاند. من هم از اصلاحات دفاع كرده و میكنم و هم مدعی اصلاحات هستم.
معتقدم بسیاری از اصلاحطلبان مظلومند. به بسیاری از دوستانمان ظلم شده است. هم خودیها با رفتار خودشان و هم رقیبان با انواع و اقسام حیلهها در جهت تفرقه و با تفتینهای خود در پی ضربه زدن به اصلاحات هستند. من باورم را عرض میكنم، اصلاحطلبان واقعیترین مروجان و مبشران راستین انقلاب و جمهوری اسلامی بودند.
مبنای اصلاحطلبی دفاع از مشروعیت جمهوریت و اسلامیت نظام است. رییس اصلاحات همواره گفتهاند آرمان حقیقی اصلاحات آزادی و عدالت و توسعه و پیشرفت است. گفتمان اصلاحات حذفناشدنی است.
گفتمان غالب امروز نظام است. اگر چه برخی شاید بر نتابند. ما نه با قانون اساسی مشكل داریم نه با ولایت و امام و رهبری. همه آنها را جزو اساسیترین مسلمات نظام میدانیم. اینها اندیشه سید اصلاحات است.
اما عدهای كه هیچ نقشی در پدیده دوم خرداد نداشتند و حتی با مبانی فكری و اصولی اصلاحطلبان اصیل فاصله داشتند، میخواستند مبانی اصلاحات را به تفكرات غیربومی پیوند بزنند كه از نظر بسیاری قابل قبول نبوده و نیست. این فقط حرف من نیست، حرف بسیاری از دوستان، بزرگان و یاران و حلقه اول اصلاحات است. چند سال روی آسیبشناسی و منشور اصلاحات كار شد، فكر شد و نتیجه آن مشخص است.
بزرگان اصلاحات از جمله رییس دولت اصلاحات از اینگونه نقادی و آسیبشناسیای كه جنابعالی در این چند ماهه دنبال كردهاید، رضایت دارند یا همانگونه كه در فضای مجازی مطرح شده رییس دولت اصلاحالت به شما تذكر دادهاند كه از بیان دوباره این مسائل پرهیز كنید؟
من هم مانند شما از فضای مجازی از برخی گفتوگوهای خودم با رییس دولت اصلاحات باخبر میشوم! برخی شایعات را كه میبینیم خندهآور است؛ هدف ما جز این نیست كه همه را به چارچوب تدوین شده چیستی اصلاحات توسط رییس دولت اصلاحات ارجاع دهیم و خود نیز طبق آن حركت كنیم. رابطه من با رییس دولت اصلاحات عمری دراز دارد. ایشان هم با مختصات فكری بنده آشنا هستند.
من هم هدفم در حال حاضر نقادی اصلاحطلبان نیست، زمانش نیست؛ چرا كه رییس دولت اصلاحات دو سال قبل گفت: «بیان اشتباه و جبران آن فضای باز و گفتوگو میخواهد. اگر این فضا باز شود مسلما اولین فرد، من و شما خواهیم بود كه اشتباهات را میگوییم و آسیبشناسی میكنیم.
اما یك طرفه این طرف متهم میشود؛ هركاری كرده خیانت و جاسوسی و براندازی بوده و حتی حق دفاع هم ندارد.» من منتقد برخی رفتارها به نام اصلاحطلبی هستم. بین این دو فرق بسیار است كه شما كل یك جریان را نقد كنید یا برخی انتسابات نادرست به آن را رد كنید.
چقدر برای سید محمد صادق خرازی مهم است تا جریان سیاسی رقیب نتوانند از مواضع، اظهارات و بیان برخی نقدهای درون خانوادگی اصلاحات برای خودشان بهرهبرداری سیاسی كنند؟
این را باید از دوستانی پرسید كه منتظرند تا جریان رقیب تصوری درباره ما القا كند و آنها هم پیاش را بگیرند. این را باید به دوستانی گفت كه ما را برآمده از جریان رقیب میدانند! ندا را دستپخت نهادهای خاص میخوانند و هر روز واژگانی نو برای بهرهبرداری رقیب خلق میكنند. یك روز میگویند اصلاحطلب بدلی، یك روز میگویند اصلاحطلبان قدرت طلب و... بهتر است ببینید كه نقد آنها علیه ما چطور اخبار ویژه كیهان را پر میكند؟ یك روز به خاطر رای مجلس چنان اهانتهایی به رییس اصلاحات كردند.
یك روز نیز به همین آقای عارف اهانت كردند و گفتند او اصلاحطلب بدلی است، خب اینها بادهای بیرمق موسمی سیاستورزان بیادب و بیمنطق است. اصلاحات حساب و كتاب و اصالت دارد
مختصات و مشخصات اصلاحطلبی صادق خرازی چقدر مشابه مختصات و مشخصات اصلاحطلبی رییس دولت اصلاحات است؟
تفاوت و تنافری بین آن نمیبینم. ایشان را دلسوز نظام و رهبری و آینده مملكت میدانم و بارها هم گفتهام. البته خب به صلاح برخی دوستان ما نبوده این مواضع را ببینند و حرفها را بشنوند.
بارها هم گفتهایم كه از نظر ما اصلاحطلبی طبق چارچوبی است كه ایشان تدوین كردهاند و ما قایل به زعامت ایشان هستیم. متاسفانه هم رقبا به ایشان بد كردهاند و سیاهنمایی كردهاند و هم رفقا عاقلانه برخورد نكردند. من میدانم ایشان چه احساسی نسبت به انقلاب و رهبری دارند.
من میدانم ایشان چقدر با حس و عاطفه نسبت به رهبری دلمشغول هستند. من حتی یك نكته منفی از ایشان نسبت به انقلاب و امام و آقا سراغ ندارم. برخی سوءتفاهمات پایدار نیست و به زودی حل میشود.
از بدو اعلام موجودیت حزب ندا شاهد واكنشهای متفاوتی از سوی جریانها و گروههای سیاسی نسبت به جنابعالی این حزب بودهایم. برخی اصلاحطلبان با وجود صمیمیت و رفاقت دیرینه شما با سید محمد خاتمی، جنابعالی را یك اصلاحطلب بدلی معرفی میكنند و تلاش دارند تا بگویند خرازی به دنبال اهداف شخصی سیاسی برای خود است تا جایی كه میگویند سید محمد صادق خرازی به دنبال ریاست مجلس است.
این شبههآفرینیها در حالی است كه اصولگرایان و رسانههایشان و به ویژه روزنامه كیهان در مواردی با حمایت از جنابعالی و حزب ندا باعث شد تا این شایبه به وجود آید كه صادق خرازی به دنبال آن است اصلاحات را دوشقه كند.
به واقع اتحاد و ائتلاف اصلاحات تا چه میزان برای شما اهمیت دارد؟ سید محمدصادق خرازی با چه كسانی در اردوگاه اصلاحطلبی حاضر نیست كار كند و اینكه برای سیادت اصلاحات حاضر است تا كجا هزینه دهد؟
پاسخ به این سوال مصاحبهای مجزا و مفصل میطلبد. اجمالا عرض كنم كه مگر برخی دوستان بر شكلگیری و تقویت احزاب تاكید نمیكنند؟ پس چرا علیه یك حزب جدید چنین هجمهای وارد میكنند؟ من حتی شنیدم كه گفتهاند فلانی (خرازی) حزب زده كه رییسجمهور شود؟ حالا من از آنها میپرسم به فرض كه هدف ما این باشد. مگر هدف از تشكیل حزب كسب قدرت برای اعمال برنامهها و تفكر سیاسی و اقتصادی نیست؟ حزب تشكیل ندادیم شب شعر برگزار كنیم.
مگر دموكراسی غیر از این است كه افراد با تشكیل حزب و اعلام آرا و نظراتشان و جذب اعضا و جلب نظر مردم، بتوانند آمالشان را در كشور پیاده كنند؟ اگر برخی آنقدر از قدرت بیزارند، پس چرا دست رد به آن نزدند؟ اما عرض میكنم من اگر سودای كسب قدرت داشتم كه راهش این نبود. كمی فرمان سیاست را به آن سمتی كه منتقدان آرزویش را دارند، میچرخاندم آن وقت به راحتی چندین پست میگرفتم.
من عامل شكاف در اصلاحطلبان نیستم؛ آنهایی عامل شكاف هستند كه هر روز برای اصلاحطلبی نامطلوب خود برچسب تولید میكنند. آنهایی كه دم از جبهه اصلاحطلب میزنند اما قایل به یك جمع محدودند كه حتی در آن هم خودی و غیرخودی میكنند.
چطور تا قبل از تشكیل حزب ندا و وقتی در دوران خانهنشینی اصلاحطلبان همیشه همراه رییس دولت اصلاحات در سفرهای خارجی و نشستهای داخلی بودم و سمت مشاور ایشان را داشته و دارم، این دوستان كشف نكردند كه من اصلاحطلب بدلی هستم! مساله آنها این بود كه چرا فلانی رفته با بدنه جوان اصلاحطلبان خصوصا در شهرستانها حزب تشكیل داده است.
ما با همه آنهایی كه حاضرند زیر چتر رییس دولت اصلاحات بیایند كار میكنیم، اصلاحطلبی مد نظر ایشان را قبول داریم. كسی را هم با برچسب اصلاحطلب بدلی یا قدرتطلب یا دستساز یا... از جبهه اصلاحات نمیرانیم. اعضای ندا همه جوانان اصلاحطلب هستند اما ببینید چون حاضر نشدند زیر پرچم یك تشكل بروند چه تهمتهایی به آنها میزنند و توصیه میكنند به اصل خود برگردند.
چه كسی اصیل و بدلی تعیین میكند؟ مگر اعضای ندا جزو جوانان اصلاحطلب نبودند؛ مگر اینها فرزندان همین جناح نیستند، پس چرا حالا كه میخواهند بروند سر خانه خود، آنها را از اسم و ارث محروم میكنند. اینها همه رسوبات تفكر چپ در اردوگاه اصلاحطلبی است.
سعی ما در این است كه همین فرهنگ حذف بازمانده از باورهای چپگرایی را كنار بگذاریم. هر چند راه پرسنگلاخ است، فعلا من سیبل هستم و علیه من ترور شخصیت میكنند. صدایشان سر ما بلند شده است؛ درحالی كه درد جای دیگر و درمان چیز دیگر است.
برش
فعلا من سیبل هستم / علیه من ترور شخصیت میكنند / دادشان سر من بلند است دردشان جای دیگری است/ برخی دوستان اصلاحطلب پس از ١٠ روز فهمیدند هدف من خیانتكار نشان دادن اصلاحطلبان بود؟/از جمله مصاحبهام با مثلث نه نسبتی به اصلاحطلبان بر میآید و نه اتهامی درباره آنان مطرح شده است.
/ اگر روزنامه یا مجلهای برای بهرهبرداری یا شیطنت، كار خاصی انجام میدهد نه به من مربوط است و نه به حزب و بچههای عزیز و مظلوم ندا/ مسوولیت همه حرفها و نظرات خودم را میپذیرم/ آیا نباید شكست ما در سال ١٣٨٤ آسیبشناسی شود/ حرف دل خیلی از بزرگان اصلاحات را زدم/ رسانههای اصولگرا شانتاژ رسانهای كردند/ رسانههای اصولگرا مدتی است درصدد اعمال آن هستند تا در جبهه اصلاحات رخنه بیفكنند. بار اولشان نیست و بار آخرشان هم نخواهد بود.
/ اصولگرایان میخواهند توپ را داخل زمین اصلاحطلبان بیندازند و شاهد بازی آبروبری و اختلافافكنی بین ما باشند/ اصولگرایان دنبال فرار رو به جلو هستند/حرفهای من نقد و نقادی نیست دفاع جانانه از اصلاحات است/ برخلاف برخی هم برایشان پروندهسازی نمیكنیم و در رسانهها و محافل خصوصی بهتان نمیزنیم/ حزب تشكیل ندادیم شب شعر برگزار كنیم/ اگر سودای كسب قدرت داشتم راهش این نبود/ كمی فرمان سیاست را به آن سمتی كه منتقدان آرزویش را دارند، میچرخاندم آن وقت به راحتی چندین پست میگرفتم/ من عامل شكاف در اصلاحطلبان نیستم/ چه كسی در اصلاحات، اصیل و بدلی تعیین میكند؟/ سعی ما این است كه فرهنگ حذف بازمانده از باورهای چپگرایی را كنار بگذاریم/ قایل به زعامت رییس دولت اصلاحاتم / برخی سوءتفاهمات نسبت به رییس دولت اصلاحات پایدار نیست و به زودی حل میشود.
/ من میدانم ایشان چقدر با حس و عاطفه نسبت به رهبری دلمشغول هستند. / منتقد برخی رفتارها به نام اصلاحطلبی هستم/ الان وقت آسیبشناسی اصلاحات نیست / بروید ببینید نقد برخی علیه ما چطور اخبار ویژه كیهان را پر میكند؟
اخبار سیاسی - اعتماد
ویدیو مرتبط :
اظهارات جنجالی نوبخت علیه اصلاح طلبان و مجلس ششم!
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
اصلاح طلبان طی توطئه ای خودشان را کاهش دادند
ابراهیمی، عضو جامعه روحانیت مبارز با بیان اینکه حضور بیش از اندازه داوطلبان برای ثبت نام مجلس شورای اسلامی نمیتواند بدون برنامهریزی باشد اظهار داشت: یک مرتبه 12 هزار نفر برای حضور در مجلس ثبت نام کردند و بعد از بررسی کسانی که شرایط لازم را نداشتند رد صلاحیت شدند یا اینکه احراز صلاحیت نشدند؛ سوال اینجاست اینها کی هستند؟ کجا بودند؟ از کجا آمدهاند؟
بی قانون: ز کجا آمده ام آمدنم بهر چه بود / به کجا می روم آخر ننمایی وطنم (مصرع دوم نشان دهنده معلوم نبودن تابعیت این افراد است، مولانا می خواهد بگوید اینهایی که آمدند بهطور گسترده ثبت نام کردند از خارج از کشور می آمدند و از همانجا تغذیه می شدند ولی نمی دانیم دقیقا کجا، ننمایی وطنم!)
وی با اشاره به اینکه این میزان گستردگی برای ثبتنام و رد صلاحیت در مجلس امر تازهای است گفت: البته تعداد زیادی از اصولگرایان هم رد صلاحیت شدند. اینطور نیست که فقط اصلاحطلبان ردصلاحیت شده باشند، بلکه حتی از نمایندگان فعلی در مجلس هم هستند کسانی که رد صلاحیت شدند یا احراز صلاحیت نشدند.
بی قانون: بنا بر آماری که توسط عده ای دلسوز به دست ما رسیده، تعداد ثبت نام کنندگان اصولگرا برای انتخابات مجلس یک هشتم اصلاح طلبان بود. از طرفی اصولگرایان هشت برابر اصلاح طلبان رد صلاحیت شدند ولی با این حال در انتها فقط 30 کاندیدای اصلاح طلب باقی ماند که این توطئه دیگری از جانب جریان موسوم به اصلاحات برای مظلوم نمایی و ایجاد آشوب در کشور است.
ابراهیمی تأکید کرد: احتمال میرود که این رفتار در نزدیکی انتخابات نوعی برنامهریزی و تمهیدی باشد که در این موقعیت کشور را دچار بحران کند و احتمال نفوذ آمریکاییها در همین موضوع وجود دارد؛ آنها تلاش میکنند در داخل اختلال ایجاد کنند و این وحدتی که در کشور ما وجود دارد را بههم بریزند.
بی قانون: بله، عرض کردیم ننمایی وطنم.
عضو جامعه روحانیت مبارز با اشاره به حضور بدون برنامه و از روی شوخی برخی افراد برای ثبتنام مجلس شورای اسلامی گفت: از ورود برخی افراد واقعا باید تعجب کرد، افرادی که واقعاً هویت لازم را نمیتوان در آنها احراز کرد خارج از عقل است، آنها قصد دارند در این برهه مشکل ایجاد کنند.
بی قانون: بله... این افراد آمدند به شوخی ثبت نام کنند. گفتند حالا که تا اینجا آمدیم یک مشکلی هم ایجاد کنیم. شاید هم میخواستند مشکل ایجاد کنند، بعد دیدند مسخره شده به شوخی گرفتند. البته ما زیاد با این مسائل شوخی نمیکنیم چون ممکن است بعدا مشکل ایجاد شود. این که بقیه با ما شوخی دارند و بعد انتظار دارند ما با آنها شوخی نداشته باشیم خودش یک شوخی بزرگ است. ولی کلا در این سالها فهمیدیم شوخی چیز مشکلآفرینی است.
وی واکنشها در پی رد صلاحیتها را نوعی نفوذ آمریکا خواند و اظهار داشت: این احتمال وجود دارد که نفوذ آمریکاییها از همین طریق باشد و از این طریق بخواهند کشور را فلج کنند، این احتمال را نمیشود از ذهن دور داشت که توطئهای در حال شکل گیری برای به هم زدن وحدت ملی ملت ایران باشد.
بی قانون: انگلیس انگلیس! انگلیس ها را فراموش نکنید.
این فعال اصولگرا با اشاره به اینکه نباید انتظار داشت صلاحیت همه ثبت نام کنندگان تایید شود افزود: متأسفانه در میان افراد ثبتنام کننده افرادی بودند که جرائم قضایی یا حتی محکومیت داشتند و بعضی نیز بودند که اصلا به مصلحت نبوده ثبت نام کنند، اما برای حضور در مجلس اعلام آمادگی کردهاند.
بی قانون: واقعا شمایی که محکومیت نداری، سابقه بدی هم نداری و پیش خودت احساس می کنی که می توانی فرد مثمرثمری برای جامعه باشی و در عین حال می دانی که اصلاح طلب هم هستی، خجالت نمی کشی که برای انتخابات ثبت نام میکنی؟ نمی دانی به مصلحت نیست؟ واقعا جای تاسف دارد. آقای ابراهیمی شما ببخشید. اینها اصلاح طلبند نمی فهمند. مصلحت را تشخیص نمی دهند. یقین بدانید اینها خودشان خودشان را ردصلاحیت کرده اند که تفرقه ایجاد کنند. شک نکنید.
اخبار انتخابات مجلس -قانون/ آیدین سیارسریع