اخبار
2 دقیقه پیش | عکس: استهلال ماه مبارک رمضانهمزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ... |
2 دقیقه پیش | تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریموزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که میتواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام میشود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ... |
توطئه زنانه قتل ستون پنجم یاکوزاها در ایران
این مرد چندین سال در كشور ژاپن اقامت داشته است و در آنجا مشغول به توزیع و قاچاق مواد مخدر بوده و حتی پای راست وی نیز در درگیری با یاكوزاها تحت اصابت گلوله قرار گرفته بود.
زن توطئهگر میگوید که این مرد بدرفتار وی را به تنگ آورده بود و برای فرار از زندگی جهنمی تصمیم به قتل وی گرفته است.
ساعت 3 عصر 28 شهریور سال 89 زن جوان پس از خرید روزانه هنگامی كه پای در خانهاش گذاشت، با دیدن صحنهای هولناك سر جایش خشكش زد. همسرش بیجان و غرق در خون در گوشهای از پذیرایی به كام مرگ فرو رفته بود.
این زن كه نمیدانست چه كاری انجام دهد، با داد و فریاد از همسایههایش خواست تا به كمكش بیایند.
در ادامه با مخابره قتل مرموز مرد صاحبخانه به پلیس 110 بندر انزلی تیمی از كلانتری برای بررسی ماجرا پای در قتلگاه قربانی گذاشتند و با جسد خونآلود وی كه در شلیكهای مرگباری به پرتگاه مرگ كشانده شده بود، روبهرو شدند.
مأموران پس از بررسیهای ابتدایی دریافتند این مرد كه «حسین» و 37 ساله بوده با شلیك گلوله از تپانچهای به كام مرگ فرو رفته است. بدینترتیب بازپرس كشیك جنایی و كارآگاهان ویژه قتل پلیس آگاهی را از این ماجرا باخبر كردند.
با حضور بازپرس در صحنه جنایت، بررسی جسد و بازجویی ابتدایی از همسر قربانی به تیمی از كارآگاهان دستور داد تا از این پرونده رازگشایی كنند.
در ادامه كارآگاهان تجسسهای میدانی خود را آغاز كردند و از همسر حسین بازجویی كردند كه وی با چهرهای ناراحت و چشمانی گریان به آنان گفت: 2ساعت پیش برای خرید از خانه بیرون رفتم و همسرم در پذیرایی مشغول تماشای تلویزیون بود، هنگامی كه از خرید برگشته و در را باز كردم، دیدم وی غرق در خون كنار مبل افتاده است.
وی در ادامه افزود: من تا جایی كه اطلاع دارم، حسین با كسی خصومت نداشت، ولی چند هفتهای بود با چند مرد كه تلفنی با آنان صحبت میكرد، درگیری داشت و مدام ناسزا میگفت.
كارآگاهان در شاخه دیگری از تحقیقات و بازجویی از چند تن از كسانی كه با قربانی ارتباط داشتند، دریافتند كه این مرد چندین سال در كشور ژاپن اقامت داشته است و در آنجا مشغول به توزیع و قاچاق مواد مخدر بوده و حتی پای راست وی نیز در درگیری با یاكوزاها تحت اصابت گلوله قرار گرفته بود و وی در طول این سالها با دشمنتراشی در آخرین اقدامش به همدستان ایرانیاش رودست زده و با معرفی آنان به پلیس و دستگیری آنان پولها را برداشته و به كشور بازگشته است.
در بررسیهای دیگر مشخص شد وی زمانی كه به محل زندگیاش در بندرانزلی رفته، از قاچاق و توزیع مواد مخدر دست نكشیده است و با ادامه تبهكاریهایش ارتباطهای مرموز و نامشروعی با چند زن داشته و تحقیقات محلی بازگوی آن بود كه وی دارای سوء شهرت و فساد اخلاقی بوده است.
با به دست آمدن این سرنخها، كارآگاهان با چند فرضیه روبهرو شدند كه شاید یكی از همدستان وی به ایران آمده و با هدف انتقامجویی، «حسین» را به قتل رسانده است یا یكی از قاچاقچیان كه وی با آنان درگیر بوده با یافتن آدرسش به خانه وی رفته و با شلیك گلوله به زندگی این مرد مرموز پایان داده است.
پلیس جنایی كه به دنبال ردی از عامل جنایت بود با ردیابی مكالمات «حسین»، یك به یك كسانی كه با وی ارتباط داشتند را تحت تجسس قرار داد و موفق به یافتن سرنخی در این باره نشد.
تیم دیگری از كارآگاهان در شاخه دیگری از تحقیقات متوجه شدند «منیژه» با همسرش اختلاف داشته است وی را تحت نظر گرفتند و با استعلام از اموالی كه به اسم وی بود دریافتند این زن 2 روز پیش از مرگ همسرش 2 خط موبایل اعتباری خریداری كرده است و همه تماسها بین این 2 خط با یكدیگر بوده است، بنابراین احتمال دادند ارتباطات بین این 2خط مشكوك بوده باشد.
با احضار منیژه به پلیس آگاهی وی طوری وانمود میكردكه بسیار ناراحت است و سعی داشت از پاسخ به سؤالات تیم تحقیق طفره برود، وی پس از این كه متوجه شد پلیس میداندكه وی 2 خط موبایل پیش از به قتل رسیدن شوهرش خریده است و با همسرش مدام درگیری داشته ادعا كرد كه از قتل شوهرش بیخبر است و ارتباط تلفنی وی با برادرش به نام علی بوده و چون همسرش نمیگذاشته وی با برادرش صحبت كند مجبور شده 2 خط موبایل بخرد و یكی از آنها را به برادرش بدهد و از این طریق با یكدیگر ارتباط داشته باشند.
با ادعاهای زن مرموز كارآگاهان برای تحقیق به مقابل خانه «علی» رفتند ولی وی در خانه نبود و شواهد نشان میداد وی از روز به قتل رسیدن «حسین» به طرز مرموزی ناپدید شده است و در بازرسی از خانهاش نامهای از وی به دست آمد كه برای همسرش نوشته بودكه مأموران به دنبال وی هستند و او چند مدتی آنان را ترك میكند، بدین ترتیب و با فرضیه این كه وی دامادشان را به قتل رسانده است دستگیری وی در دستور كار آنان قرار گرفت.
با به دست آمدن ردی از «علی» در استانهای جنوبی كشور كارآگاهان برای دستگیری وی به جنوب كشور رفتند ولی شنیدهها حاكی از آن بود كه وی به كشور آلمان گریخته است. بر این اساس مأموریت جدیدی به پلیس اینترپل داده شد تا این مرد را دستگیر كنند و برای بازجویی به كشور بازگردانند.
همچنان كه پلیس در تصور آن بود كه «علی» در كشور آلمان است ردپایی روز 15 مردادماه سالجاری به آنان داده شد كه نشان میداد وی در یكی از شهرهای استان گیلان است و با خودرویش در حال عبور از جاده رشت به انزلی است.
بدین ترتیب چند تیم از پلیس در طول مسیر به تعقیب وی پرداختند و موفق شدند علی را نرسیده به عوارضی شهر بندرانزلی دستگیر كنند.
«علی» در بازجوییها ابتدا ادعای بیگناهی كرد ولی هنگامی كه با شواهد و مدارك پلیس و نامهای كه برای همسرش نوشته بود روبهرو شد لب به اعتراف باز كرد و به افشای سناریوی قتل دامادشان پرداخت و گفت: «حسین» خلافكار بود و خواهرم را بشدت آزار میداد و اختلاف شدیدی بین آنان بود و با زنان دیگری ارتباط داشت و این مسئله من و خواهرم را بشدت ناراحت كرده بود تا این كه تصمیم گرفتم با همدستی خواهرم وی را به قتل برسانیم.
بنابراین خواهرم مقداری از طلاهایش را فروخت و با پول آن تپانچه خریدم و خواهرم نیز 2 خط موبایل اعتباری تهیه كرد و با آن با یكدیگر ارتباط داشتیم و هماهنگیها را با هم انجام میدادیم.
وی در ادامه افزود: روز قتل خواهرم با من تماس گرفت و گفت كه «حسین» مواد مصرف كرده ونیمه هوشیار است. به خانه آنان رفتم و مشغول صحبت با دامادمان شدم. وی آنقدر مواد مصرف كرده بود كه حال حرف زدن نداشت.
به خواهرم اشاره كردم كه به اتاق برود و به بهانه شربت آوردن به آشپزخانه رفتم و در یكی از كابینتها كه خواهرم پیش از آمدنم به من گفته بود را باز كردم و اسلحه را برداشته و 2تیر به حسین زدم، وقتی مطمئن شدم كه وی كشته شده میخواستم از خانه بروم كه خواهرم به من گفت كه یك دست لباس تازه برایم تهیه كرده است و آن را بپوشم تا كسی مرا نشناسد. لباسها را پوشیدم و با نوشتن نامهای برای همسرم از انزلی فرار كردم تا اینكه پس از 2 سال دستگیر شدم.
وی در ادامه بیان كرد: در طول این مدت چند ماهی در یكی از استانهای جنوبی زندگی میكردم و دوباره به گیلان آمدم و در یكی از شهرهای رشت خانهای اجاره كردم و امروز نیز قصد داشتم برای دیدن همسرم به انزلی بروم كه غافلگیر شدم.
با ادعای برادرزن دامادكش، خواهر وی نیز در جریان بازجوییها و پس از اینكه متوجه شد برادرش راز 2 ساله قتل همسرش را فاش كرده است، گفت: من از برادرم خواسته بودم كه همسرم را به قتل برساند و همه مقدمات آن را از پیش برنامهریزی كرده بودم و تا حدی نیز موفق به گمراه كردن پلیس در جریان تحقیقات شده بودم كه متأسفانه نامهای كه علی برای همسرش نوشته بود نقشهام را خراب كرد.
با ادعاهای خواهر و برادر جنایتكار، كارآگاهان پس از بازسازی صحنه جنایت و تكمیل مراحل تحقیق، پرونده را برای صدور كیفرخواست به بازپرس قتل ارجاع دادند.
ویدیو مرتبط :
اسناد توطئه سازمان مجاهدین خلق ایران بر علیه جداشدگان و ایرانیان آزاده ساکن اروپا - قسمت پنجم
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
توطئه زنانه برای قتل شوهر
به گزارش جام جم آنلاین،در ادامه تحقیقات از وی مشخص شد که او و خانوادهاش شب گذشته در خانه خواهرش مهمان بودند که نیمهشب داماد خانواده به نام سالار از ماموریت کاری بازگشته بود.
صبح که برای خوردن صبحانه و آماده شدن برای رفتن به خانه خودشان بیدار شده بودند، خواهرش به او گفته برای انجام کار بانکی بیرون میرود و منتظرش بمانند تا وی بازگردد.
پس از رفتن وی متوجه شده سالار به محل کارش نرفته است. به گمان این که وی خواب مانده برای بیدار کردن وی به اتاقش رفته اما با جسد او روبهرو شده بود.
بعد ماجرا را به خواهرش تلفنی اطلاع داده و پس از بازگشت وی به خانه پلیس را در جریان مرگ او قرار داده بود.
دیگر افراد حاضر در خانه هم نمیدانستند او به چه علت فوت شده است. بررسیهای اولیه پلیس در محل حادثه نشان میداد داماد خانواده به طور طبیعی فوت کرده است.
بنابراین جسد با هماهنگی قضایی به پزشکی قانونی منتقل شد تا علت مرگ او مشخص شود. تحقیقات از همسر و مهمانان و دیگر اعضای خانواده سالار نشان میداد که او بیماری نداشته و نمیدانند علت مرگ او چه بوده است.
همسر سالار در تحقیقات گفت که با او اختلافی نداشته اما شوهرش مدتها بود که معتاد شده و حاضر به ترک اعتیادش هم نبوده است.
این در حالی بود که کارشناسان پزشکی قانونی نظر دادند این مرد بر اثر مسمومیت دارویی فوت کرده و احتمال این که او به قتل رسیده باشد، وجود دارد.
بعد از گزارش پزشکی قانونی، روند رسیدگی به پرونده وارد مرحله تازهای شد. رفت و آمدهای همسر سالار را به طور نامحسوس زیر نظر گرفتیم که مشخص شد او از مرگ شوهرش ناراحت نیست
و حتی در تلگرام و دیگر شبکههای اجتماعی نیز با افرادی دوستی اینترنتی داشته اما یک هفته بعد از فوت شوهرش یکباره این دوستیهای اینترنتی را تمام کرده است.
همین رفتار پلیس را بیشتر به او مشکوک کرد. در ادامه تحقیقات این زن به پلیس آگاهی فراخوانده شد اما در بازجوییها همچنان منکر این بود که شوهرش به قتل رسیده و مدعی بود که مرگ او به طور طبیعی رخ داده است و با کسی اختلافی نداشتهاند که بخواهد وی را به قتل برساند.
او همچنان منکر این بود که در مرگ شوهرش نقش داشته باشد. هر چه در تحقیقاتمان بیشتر جلو میرفتیم شک ما به این زن بیشتر میشد تا اینکه متوجه شدیم او قصد دارد خانهاش را به مکان دیگری منتقل کند و حتی از شهر زنجان برود.
همین تصمیم او باعث شد به دست داشتن او در قتل شوهرش مطمئن شویم. موضوع را به بازپرس پرونده گفتیم و دستور بازداشت این زن پیش از آنکه بتواند شهر را ترک کند، صادر شد.زن جوان همچنان مدعی بود اشتباهی بازداشت شده و در مرگ شوهرش نقشی ندارد.
او به پلیس جنایی منتقل شد و مورد بازجویی قرارگرفت تا اینکه پس از چند روز سکوت خود را شکست و به قتل شوهرش اعتراف کرد و گفت همسرم اعتیاد داشت و حاضر به ترک آن نبود. همین موضوع باعث شده بود با هم درگیری داشته باشیم.
دامنه اختلافهایمان گسترده شده بود. شوهرم فقط به مصرف موادمخدر فکر میکرد .در ادامه تحقیقات از این زن مشخص شد، وی دیگر نمیتوانسته به این زندگی ادامه دهد.
حتی چند بار بحث طلاق را پیش کشیده بود اما شوهرش میگفته به او علاقهمند است و نمی خواهد از وی جدا شود.
از طرفی اعتیادش را هم ترک نمیکرد که همین موضوع باعث شده بود او دیگر علاقهای به شوهرش نداشته باشد.
بنابراین نقشه قتل او را به طرز ماهرانه طراحی کرده بود تا کسی به وی شک نکند. او داروی سمی را داخل کپسول ریخته و به جای کپسول ویتامین به شوهرش داده بود. مرد جوان غافل از این که کپسولها آلوده به سم است، آن را میخورد.
بعد به خواب عمیقی فرو میرود. زن توطئهگر برای این که ردی از خود برجای نگذارد تا کسی به وی شک نکند همان شب خانوادهاش را به خانهاش دعوت میکند و حتی روز بعد به بهانه این که میخواهد کارهای اداری و بانکیاش را انجام دهد، خانه را برای ساعاتی ترک میکند.
حتی روزهای بعد از جنایت آن چنان خونسرد نقش بازی میکند که همه گمان کنند شوهرش به مرگ طبیعی فوت کرده و او از مرگ وی ناراحت است.
اما گمان نمیکرد تیزهوشی پلیس او را در اجرای نقشه این توطئه زنانه ناکام بگذارد. زن جوان پس از بازسازی صحنه قتل روانه زندان شد تا به اتهام قتل شوهرش در دادگاه محاکمه و مجازات شود.
شاید اگر این زن سعی میکرد راه بهتری را برای حل مشکلات پیش آمده در زندگیاش انتخاب کند و با کمک گرفتن از خانواده خود و شوهرش برای ترک اعتیاد وی گامی برمیداشت شاید اکنون همه این اتفاقات نمیافتاد و شوهرش زنده بود. خودش نیز پشت میلههای زندان، به مرگ فکر نمیکرد.
اخبار حوادث - جام جم