توافق‌ بر سر بشقاب‌ خالی احمدی‌نژاد!

5 سال پس از مطرح شدن ماجرایی که تکذیب می‌شد

توافق‌شریعتمداری‌و روحانی برسر بشقاب‌خالی احمدی‌نژاد

 «تصور می‌شد ماجرای بشقاب خالی فقط یک شایعه است و این که می‌گویند حلقه انحرافی این بشقاب خالی را برای حضرت صاحب‌الزمان(عج) روی میز می‌گذارد، تهمتی است که به آنها می‌زنند ولی حالا جناب الهام می‌فرمایند؛ تلاش احمدی‌نژاد برای استقرار حکومت علوی تنها به یک بشقاب خالی محدود نمی‌شود؟! آیا این سخن را باید به حساب سهواللسان بودن آقای الهام گذاشت یا اعتراف به این که «بشقاب خالی» شایعه نیست، بلکه به قول ایشان تلاش آقایان برای استقرار حکومت اسلامی را نبایستی فقط به این «بشقاب خالی» محدود کرد!»

 

این، بخشی از سرمقاله امروز «حسین شریعتمداری» در روزنامه کیهان است. واکنش شریعتمداری به سخنان غلامحسین الهام  در همایش بزرگداشت احمدی نژاد که سوم تیر امسال برگزار شد و البته با امیدواری سخنگوی دولت به «رجعت احمدی نژاد»(فایل صوتی این جمله را اینجابشنوید) حسابی هم سروصدا کرد، در حالی بود که شریعتمداری حرفهای سخنگوی دولت را «سخیف» دانسته است.

اما ماجرای «بشقاب خالی» در دولت احمدی نژاد، که مدیر مسئول کیهان و سخنگوی دولت درباره آن سخن گفته اند به چه زمانی برمی گردد؟  

 

رئیس جمهور منتخب، اولین منتقد بشقاب خالی

مراسم بزرگداشت درگذشت «آیت الله توسلی» رئیس دفترامام خمینی(ره) در بهمن ماه سال 1386 بود که سخنران مراسم، نوک پیکان انتقاد خود را به سمت احمدی نژاد و نزدیکانش نشانه رفت:«این چه بازی است كه ما اینقدر مردم را عوام فرض كرده‌ایم؟

می‌ترسم كه فردا مهر امام زمان را هم درست كنند و به مردم نشان دهند. اگر لازم باشد همه جزییات را برای مردم خواهیم گفت. عده‌ای وقتی نماز می‌خوانند. جلوی خود یك جانماز خالی پهن می‌كنند و می‌گویند این را برای امام زمان گذاشته‌اند یا در سر سفره یك بشقاب غذا برای امام زمان می‌كشند یا شنیده‌ام كه می‌گویند فلان جلسه مهم را روز جمعه بیاندازید تا با حضور آقا تصمیم بگیریم. این چه بازی است و چه خرافاتی است كه راه افتاده است؟»

سخنران این جلسه، کسی نبود جز «دکتر حسن روحانی». کسی که قرار است حدود یک ماه دیگر، جای احمدی نژاد را در ساختمان پاستور و نهاد ریاست جمهوری بگیرد.

 

یازدهم تیرماه 87 هم «رسول منتجب نیا» در سرمقاله روزنامه «اعتمادملی» با قلمی تند و تیز، به دولت و رئیس جمهور، این چنین حمله کرد:« بین خواص شایع است که گاهی سر سفره خوراک، یک بشقاب و قاشق و چنگال را در جای خالی کنار گذاشته و اظهار می‌کنند این برای آقا امام زمان است…»سرمقاله ای که همان روز با واکنش دادسرای عمومی و انقلاب تهران همراه شد و چندی بعد هم در دادگاه روزنامه اعتماد ملی، یکی از عناوین اتهام و محکوم شدن مدیرمسئول این روزنامه بود.

 

حمله به خرافات منتسب به دولت احمدی نژاد، اگرچه در ابتدا با واکنش شدیدی از جانب احمدی نژاد مواجه نشد. اما او چندی بعد در آبان 87 و در مستند «سفر به نیویورک» که از شبکه اول سیما پخش شد، پاسخ تندی به این انتقادات داد :«چقدر اینها پیاده اند»

 

احمدی نژاد در پاسخ به پرسش خبرنگار آن مستند گفته بود:« گفته اند وقتی در دولت می نشینند یک صندلی خالی برای امام زمان(عج) می گذارند یا سر سفره یک ظرف خالی می گذارند. من دیدمش به او گفتم مرد حسابی هر چه غذا می خوریم همه اش به واسطه امام زمان(عج) است. همه سفره ها مال امام زمان است. ما نفس می کشیم، زندگی داریم به اذن خدا و به واسطه امام زمان است.»احمدی نژاد سپس شانه اش را بالا می اندازد و با لبخندی در حالی که با دستش به سوی دوربین اشاره می کند، می گوید؛ «تو اشتباه کردی. امام زمان اگر بخواهد بیاید توی دولت تنها نمی آید که یک صندلی بگذارند، با یارانش می آید.»او سپس با خنده سری به تاسف تکان می دهد و می گوید؛ «چقدر اینها پیاده اند.»

 

از آن سخنان سخیف تا این سخنان سخیف

یک روز پس ازسرمقاله جنجالی روزنامه اعتمادملی، حسین شریعتمداری در یادداشتی در روزنامه کیهان پاسخ تندی به رسول منتحجب نیا داد. در بخشی از این یادداشت که با عنوان «چرا چشم خود را بسته اید؟» منتشر شده بود مدیرمسئول کیهان چنین نوشته بود:« «ظاهراً آقای منتجب نیا درک و شعور مردم را دست‌کم گرفته و تصور می‌کنند هر شایعه موهنی زمینه پذیرش دارد. آخر چه کسی باور می کند که رئیس جمهور یک سجاده خالی پهن می کند و آن را سجاده حضرت امام زمان علیه السلام دانسته و به آن اقتدا می کند؟!»

حالا اما 5 سال پس از آن یادداشت تیرماه 87 و در تیرماه 92، مدیرمسئول کیهان دوباره دست به قلم شده و با سخیف دانستن سخنان غلامحسین الهام، دوباره به ماجرای «بشقاب خالی» اشاره کرده است.

آیا احمدی نژاد دوباره واکنشی به این موضوع نشان خواهد داد؟ این بار تعبیر او درباره منتقدانش چه خواهد بود؟

مجله مهر

 

 

ویدیو مرتبط :
توافق ژنو از زبان صالحی وزیر سابق احمدی نژاد

---

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

از حکم احمدی نژاد برای شهروند ایرانی-آمریکایی تا جنجال بر سر تابعیت کانادایی خاوری

 

 

هرچند تا کنون هیچ اتهام ثابت شده ای درباره مدیرعامل مستعفی بانک ملی وجود ندارد و از این رو نمی توان او را مجرم دانست و فراتر از قانون و انصاف درباره اش سخن گفت ،‌ اما یک نقد جدی در این میان وجود دارد که نمی توان آن را نادیده گرفت.

این نقد البته متوجه محمود رضا خاوری و حتی با مسوولانی که او را به این سمت منصوب کرده اند نیست بلکه روی آن با مسوولان ارشد دولتی و سیستمی است که این قبیل مسائل را باعث می شود.

در روزهای اخیر فاش شد که خاوری ، مدیرعامل مستعفی بانک ملی ،که از قضا عملکرد موفقی هم در دوران مدیریت خود داشت‌ ، "شهروند ایرانی - کانادایی" است ؛ یعنی علاوه بر تابعیت ذاتی ایرانی ،‌در سال های گذشته ،‌ شهروندی کانادا را نیز کسب کرده است.

این که هر کسی حق دارد طبق قوانین و مقررات کشورهای دیگر ،‌ شهروندی کشور دیگری را نیز به دست آورد ،‌از حقوق هر انسانی است و کسب نمی تواند بر دیگری خرده بگیرد که چرا از حق خود استفاده کردی و شناسنامه و پاسپورت فلان کشور را نیز گرفتی؟!

اما در کنار این موضوع ،‌ معمولاً‌ این نکته هم مورد توجه است که افراد دو ملیتی در پست های مهم به کار گرفته نشوند ؛‌علتش نیز مشخص است :‌ افرادی که در پست های مهم قرار می گیرند ،‌ احتمال این که در برخی مسائل در دو راهی منافع دو کشور متبوع خود قرار بگیرند ،‌ زیاد است و در چنان موقعیت هایی یا باید به نفع میهن مادری خود عمل کنند یا در مسیر منفعت کشوری که به هنگام کسب تابعیتش ،‌سوگند وفاداری بدان یاد کرده اند حرکت نمایند.

اما در ایران این موضوع به جز در موارد خاصی مانند کاندیداتوری ریاست جمهوری جدی گرفته نمی شود و افرادی با تابعیت های مضاعف در این کشور پست های مهم می گیرند.

به عنوان مثال وقتی شخص رئیس جمهور با علم به این که فردی علاوه بر ایرانی بودن ، شهروند آمریکاست و ده ها سال هم هست که در ایالات متحده زندگی می کند ،‌ او را با حکم مکتوب ، رسماً‌ به عنوان "مشاور رئیس جمهور"‌ منصوب می کند ،‌ دیگر درباره انتصاب خاوری که برخلاف مشاور رئیس جمهور مقیم ایران بود ،چه می توان گفت؟!

 

 

مولانا مشاور رئیس جمهور

خبر انتصاب مولانا در سایت ریاست جمهوری - مرداد 87

حکم مرداد 87 رئیس جمهور برای یک شهروند ایرانی - امریکایی به نام "حمید مولانا "‌ را به نقل از سایت ریاست جمهوری بخوانید:

جناب آقای دکتر حمید مولانا

با توجه به تعهد، سوابق و تجارب ارزشمند جنابعالی، به موجب این حکم شما را به سمت «مشاور رئیس‌جمهور» برمی گزینم.

امیدواریم با عنایات الهی همراه با همه خدمتگزاران میهن اسلامی در تحقق اهداف چهارگانه «عدالت گستری، مهرورزی، خدمت صادقانه و ارتقای سطح زندگی مادی و معنوی ملت شریف ایران» موفق و موید باشید.

محمود احمدی نژاد

در آن زمان ،‌البته منتقدان دلسوز گفتند و نوشتند که شخصیت آقای مولانا به جای خود محترم و محفوظ ولی هر شهروند خارجی که به تبعیت ایالات متحده درآید ،‌ طبق قوانین این کشور سوگند می خورد که به آمریکا و منافعش پایبند باشد و در راه آن بکوشد ؛ هر کسی هم که زیر این سوگندنامه را امضا نکند اساساً به او تابعیت نمی دهند و از این رو انتصاب کسی که به ایالات متحده "سوگند وفاداری" خورده ،‌ به مشاورت رئیس جمهور ایران صحیح نیست. اما از انجا که رسم است منتقدان از سوی نقد شوندگان ،‌ فوراً به اتهاماتی مانند تخریب دولت ،‌سیاه نمایی و عاملیت بیگانگان نواخته شوند ،‌این نقد نیز ره به جایی جز همین انگ ها نبرد.

 

 

خاوری

خبر انتصاب خاوری در فارس - فروردین 88

اگر در سال 87 که مولانای ایرانی - امریکایی با سلام و صلوات مشاور ریاست جمهوری اسلامی ایران شد ،‌ این نقد جدی گرفته می شد و حکم مشاوره وی لغو می شد ،‌در سال 88 خاوری به این سمت برگزیده نمی شد.

هم از این روست که می گوییم مقصر خاوری نیست که در این سمت کار کرده ،‌ بلکه مقصر بزرگانی چون جناب رئیس جمهور هستند که به کار گیری دو تابعیتی ها را در این کشور باب می کنند و زمینه مشکلات بعدی را فراهم می کنند..../تحلیل:عصرایران

اگر ز باغ رعیت ملک خورد سیبی      برآورند غلامان او درخت از بیخ