اخبار


2 دقیقه پیش

عکس: استهلال ماه مبارک رمضان

همزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ...
2 دقیقه پیش

تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریم

وزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که می‌تواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام می‌شود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ...

تقویم تاریخ - 7 اسفند



 

 

277م: 26فوریه سال 277 میلادی «مانی اندیشمند بزرگ ایرانی و بانی مكتب «مانیكیسم» پس از پنج ماه زندان اعدام شد. اعدام مانی نتیجه نفوذ بیش از حد روحانیون آیین زرتشت در دستگاه دولت ساسانی ایران بود. مانی كه افكار او از شرق تا چین و در غرب، تا اروپا را فراگرفت عقیده داشت كه معنویت و مادیت همیشه در تضاد هستند و همه مشكلات جهان و مسائل بشر از مادیات و مادیگری سرچشمه می گیرد. مانی مكتب (ایسم) خود را برپایه معنویت، خوبی، راستگویی، دفاع از حقیقت و نیز اعتدال و میانه روی در زندگانی روزمره قرارداده بود و از این جهت است كه مورخان و فلاسفه وی را «آموزگار معنویت» لقب داده اند.

«مانی» می گفت كه دلبستگی مطلق به مادیات و پیروی از «نفس اماره» است كه بشر را به دروغگویی، ارتكاب جنایت و انواع بدی كردن وادار می كند. وی تاكید داشت كه مادیات انسان را اسیر و برده نفس خود می كند، و خودخواهی و جاه طلبی فردی را به وجود می آورد. طبق آموزش های مانی، «مادیت» نباید وارد وجود (ذهن) انسان شود و تاكید داشت كه برای جلوگیری از ورود مادیات به وجود انسان؛ باید به آموزش و پرورش كودك توجه شود تا «انسان»، غیر مادی پرورش یابد. بنابراین، بی جهت نیست كه مانی ایرانی را یكی از پدران «آموزش و پرورش» می دانند، و او بود كه فراهم آوردن وسایل آموزش و پرورش درست (دارای هدف) كودكان و نوجوانان را مهمترین تكلیف مدیریت یك جامعه (دولت) قرار داد.

در فلسفه «مانی» جرم یعنی تجاوز به حقوق دیگران اعم از فرد یا جمع. او می گفت «فرد معنوی» به حقوق خود قانع است؛ لذا در صدد تجاوز به حقوق دیگران برنمی آید، و همین قانع بودن به حق، انسان را غرق لذت می كند.

فلسفه مانی برخلاف تصوف، خواهان معنویت مثبت، كار و كوشش عادی، انگیزه خدمت به جامعه، ثمربخش بودن و تولید است.

«مانی» تا آن حد از گرایش مردم به مادیات وحشت داشت كه اعتدال در لذات جسمانی را توصیه می كرد از جمله این كه مردها را از توجه بیش از حد به زن و در حقیقت «سکس» كه ممكن است مرد را به راه نادرست بكشاند و آلوده سازد برحذر می داشت.

مانی در زندگی شخصی با خوردن گوشت و خوراكیهایی كه از مواد غیر خالص تهیه می شدند موافقت چندان نداشت و انسان را ذاتا گوشتخوار نمی دانست.

فلاسفه اروپایی هنوز در گفته و نوشته های خود از اندیشه هاب «مانی» نقل و به آنها استناد می كنند.

 

1878م:چاپ نخستین دفتر اطلاعات تلفن شهری كه یك نوع كتاب رفرنس (منبع) است 26 فوریه 1878 در شهر «نیو هیون» ایالت کانکتیکت آمریكا به پایان رسید و توزیع آن آغاز شد و تقریبا همه شهرهای جهان دارای چنین دفترچه هایی هستند و كتابخانه های عمومی نسخه هایی از این دفتر ها را در قسمت كتب راهنمای دپارتمان رفرنس خود نگهداری می كنند تا مورد استفاده مراجعین قرار گیرد.

باید دانست كه شهر 12 ــ 13میلیون نفری تهران از آغاز دهه 1960 (5 دهه پیش) فاقد دفترچه اطلاعات (راهنما) تلفن است!. میان دفترچه تلفن و اپراتور که شماره فرد مورد نظر را به متقاضی به شرط دریافت مشخصات کامل می دهد تفاوت بسیار است.

 

1848م:26 فوریه سال 1848 روزی است كه كارل ماركس و همفكرش فردریك انگلس «مانیفست كمونیست = كمونیست مانیفستو» را كه به نظر آنان نسخه درمان دردهای بشر است برپایه تامین برابری كامل اقتصادی ــ اجتماعی انسانها منتشر كردند كه برای رسیدن به آن هدف، مالكیت خصوصی اراضی و وسائل تولید (سرمایه) باید لغو، آموزش و پرورش و درمان رایگان و برابر (یكنواخت)، و بازنشستگی به همه مردم تعمیم داده شود و هرگونه تبعیض و نیز ترس از بیكاری از میان برود و ....

این مانیفست كه بعدا «انگلس» گفت كه اندیشه و انشاء آن كار شخص ماركس بود به زبان آلمانی انتشار یافته بود. نسخه های نخست آن، روز 21 فوریه به تنی چند از نزدیكان ماركس در لندن داده شده بود تا بررسی كنند و بنابراین، برخی از مورخان «21فوریه» را روز انتشار مانیفست كمونیست نوشته اند. این مانیفست دو سال بعد (سال 1850) توسط «هلن مك فارلین» به انگلیسی ترجمه شد و بعدا به زبانهای دیگر.

ماركس انقلاب پرولتاریا را برای برانداختن نظم اجتماعی ـ اقتصادی بورژوازی توصیه كرده است كه این نظم تحمیلی میان انسانها جدایی افكنده و عامل رنج، گرفتاری، فقر و بیچارگی اكثریت شده است. اخیرا برخی از مفسران افکار مارکس باتوجه به فروپاشی شوروی گفته اند که اگر اظهارات مارکس به دقت بازبین و بررسی شوند؛ این نتیجه به دست می آید که وی رسیدن به یك جامعه كاملا بدون طبقه را كاری تدریجی، و سرعت حذف مالكیت خصوص منابع تولید را متناسب با شرایط هرجامعه قرارداده بود.

مانیسفت كمونیست كه در اجتماع هواداران این اندیشه (كه در لندن گردآمده بودند) توزیع شده بود لغو رسم ارث بردن اموالی را كه شكل سرمایه دارد پیشنهاد كرده بود. ماركس و انگلس توصیه كرده اند كه برنامه ریزی اقتصادی كلان در دست جامعه (دولت) باشد. در فرضیه كمونیسم هرگونه اسثتمار و تبعیض مطلقا مردود است و رفع تفاوت رفاه و روش زندگانی میان شهرنشین و روستا نشین با ادغام و همسو ساختن توسعه كشاورزی و صنعت تاكید می شود. ماركس و انگلس كار كردن نوجوانان را عملی غیر انسانی و ممنوع دانسته و تاكید بر تحصیل و كسب دانش و فن برای نوجوانان و شكوفا ساختن استعداد آنان را دارد و ....

ماركس برای متمایز ساختن سوسیالیسم خود از فرضیه های مشابه كه در قرون 18 و 19 انتشار یافته بود، آن را سوسیالیسم بر پایه مطالعات علمی و ادامه تحولات تاریخ اعلام داشته و به همین سبب به «سوسیالیسم علمی» معروف شده است. ماركس سوسیالیسم را جانشین منطقی كاپیتالیسم می داند كه خروج آن از صحنه (بزعم ماركس؛ نابودی اش) اجتناب ناپذیر است. ماركس نابودی كاپیتالیسم را نتیجه جدال لاینقطع طبقاتی دانسته كه این طبقات اجتماعی، خود زاییده كاپیتالیسم (نظام سرمایه) هستند كه سرمایه دار (صاحب منابع تولید و كارفرما) را برتر و بالاتر از دیگران می سازد كه عملی مغایر نظام طبیعت است. ماركس كاپیتالیسم را گرفتار تضاد از درون می بیند كه این تضاد نابودی آن را تسریع می كند. وی اشاره دارد كه هرچه شكاف (جدایی) میان دارا و نادار بیشتر شود و اكثریت روشن شود و به حقوق انسانی خود واقف گردد (باسواد و آگاه شود) جدال طبقاتی شدیدتر و انقلاب نزدیكتر می شود. به باور ماركس، این جدال طبقاتی به پیروزی طبقه زحمتكش خواهد انجامید كه زحمت و رنج این طبقه است كه تولید ثروت می كند و در نظام كاپیتالیستی، این طبقه زحمتكش (كارگر) كمترین سهم را از این ثروت می برد، و این ثروت است كه میان انسانها كه مساوی به دنیا می آیند فاصله می اندازد. هرچه سطح فهم و آگاهیهای افراد طبقه زحمتكش كه اكثریت جامعه را تشكیل می دهند افزایش یابد تحمل كاپیتالیسم و زنجیز استثمار كمتر و انفجار اجتماعی نزدیكتر می شود.

 

انگلس -------------- ماركس


1802م:امروز زادروز نویسنده و شاعر شهیر فرانسه ویكتور هوگو است كه 26 فوریه1802 به دنیا آمد و 23 ماه مه 1885پس از 83 سال زندگی در گذشت. علاقه مردم به هوگو به قدری بود كه در مراسم تدفین او بیش از دو میلیون نفر شركت كردند كه تا آن زمان در تاریخ جهان بی سابقه بود. با حسابی كه كرده اند ، هوگو در طول عمر خود هر روز 100 سطر نثر و 20 سطر نظم نوشته است. معروفترین داستانهای او « گوژ پشت نتردام » و « بینوایان » هستند كه هنوز تجدید چاپ می شوند و به همه زبانهای جهان ترجمه شده اند.

هوگو افكار فلسفی ــ اجتماعی خود را درقالب داستان منعكس می ساخت. ساده زیستن و شاد بودن را تشویق می كرد و اندوه و بینوائی را شایسته انسان نمی دانست. وی مشكلات اجنماعی و سیاسی پس از انقلاب را درك و منعكس كرده است . هوگو در بینوایان نوشته است كه عشق به مردم و مردمدوستی ، انسان را به خدا نزدیك می سازد. هوگو از دوستداران ناپلئون بود.

 

ویكتور هوگو

 

2009م:جمعه شب، بیستم فوریه 2009 شبکه های تلویزیونی آمریکا دقایقی از بخش اصلی اخبار خود (بخش اخبار ساعت شش و نیم بعداز ظهر ـ پرایم تایم) را به گزارش مردن گربه سابق «بیل کلینتون» همراه با عکس اختصاص داده بودند (عکس مقابل). در این دنیای پر از خبر ـ دنیایی که در حال تغییر دادن مسیر تاریخ است، در یک بحران اقتصادی دست و پا می زند، جریان دو جنگ را نظاره می کند و ... انتخاب خبر مردن گربه سابق کاخ سفید واشنگتن برای پخش در یک بخش خبری پرمخاطب ـ بخشی که 30 دقیقه بیشتر نیست تامل برانگیز بوده و این سئوال مطرح است که آیا ژورنالیسم دچار ضعف و بحران شده است و یا تعمد درکار است؟!.

این گربه کاخ سفید که Socks (جوراب) نام داشت هشت سال پیش پس از انقضای دوران ریاست جمهوری بیل کلینتون به خانه منشی او بانو «بتی کوری» واقع در مریلند منتقل شده بود و در همین خانه هم مرده بود. کلینتون ها حتی حاضر نشده بودند که این گربه را به خانه خود ببرند و انتقال گربه به خانه شخصی «بتی» به این سبب بود که بدون صاحب مانده بود. آیا جای این خبر در بخش اساسی اخبار شبکه های تلویزیونی است؟!. پخش خبر و تصویر آن در كانال تلویزیونی حیوانات و بخش های سرگرمی و ... عیبی ندارد ولی جای آن در بخش اخبار ساعت شش و نیم بعد از ظهر نبود. انتخاب چنین مطلبی برای پخش در بخش اخبار همچنین این توهّم را در ذهن به وجود می آورد که شاید مدیران اخبار نخواسته بودند که همه رویدادهای آن روز پخش شود و مخاطبان که با پرداخت هزینه ماهانه، مشترك کمپانی های کابل تلویزیونی و انتقال ماهواره ای هستند در جریان خبرهای مهمتر قرارگیرند و به این ترتیب از «حق دانستن» محروم شده بودند. طبق قواعد دبیری خبر، ادیتور باید از میان اخباری که در دست (روی زمیز) دارد مهمترین، پرمخاطب ترین و فوت شدنی ترین آنهارا برای انتشار و پخش در جای محدود خود برگزیند و هنر و مهارت او در همین انتخاب درست و قراردادن هرچه بیشتر مطالب مهم و فوری در آن جای کم نهفته است و ....

 

گربه سابق كاخ سفید

 

1885م:26 فوریه در سال 1885 كنگره برلن كه سرگرم تقسیم آفریقا میان اروپائیان بود ، نیجریه را به انگلستان و كنگو را به بلژیك بخشید!!!.

در این كنگره كه به ریاست بیسمارك صدراعظم المان تشكیل شده بود و جلسات آن مدتها طول كشید نمایندگان 15 كشور اروپایی شركت داشتند. هدف اصلی از تشكیل این كنفرانس این بود كه به المان هم سهمی از افریقا داده شود و تقسیم افریقا به طریق مسالمت آمیز صورت گیرد. در حاشیه این كنگره ساخت و پاخت متعدد در قبال مناطق دیگر جهان مخصوصا چگونگی سلطه برچین صورت گرفت.


1952م:وینستون چرچیل نخست وزیر انگلستان 26 فوریه 1952 اعلام کرد که این کشور دارای بمب اتمی شده است. قبلا آمریکا در تابستان سال 1945 و شوروی در ماه هشتم سال 1949 دارای بمب اتمی شده بودند و دولت آمریکا در آگوست 1945 از این سلاح برضد ژاپن استفاده کرده بود. سپس فرانسه، چین، فدراسیون آفریقای جنوبی، اسرائیل، هند، پاکستان و کره شمالی سلاح هسته ای وارد زاردخانه های خود کردند. دولت مسکو تا فروپاشی شوروی 16 هزار سلاح اتمی دراختیار داشت که گفته شده است بیش از سلاحهای اتمی آمریکا بودند. پس از این دو کشور، شمار سلاحهای اتمی چین بیش از هفت کشور دیگر است و فرانسه با 350 سلاح هسته ای در مرتبه چهارم قراردارد. انگلستان 177 سلاح اتمی و اسرائیل صد تا دویست بمب و کلاهک دارد. طبق یک برآورد غیر رسمی، بمب های اتمی هند به رقم دویست نمی رسد و پاکستان 80 تا 90 بمب اتمی با قدرت تخریب نه چندان زیاد دارد. گفته شده است که جمهوری فدرال آفریقای جنوبی بمب های اتمی خودرا خنثی ساخته است. شمار بمب های اتمی جمهوری دمکراتیک خلق کره (کره شمالی) تا به آن حد است که بیست و پنجم فوریه 2010 تهدیدکرد که اگر کره جنوبی و آمریکا مشترکا در شبه جزیره کره دست به یک مانور نظامی بزنند سلاح اتمی ویرانگر بکار خواهد برد. برزیل و ژاپن اعلام کرده اند که قادر به ساختن بمب اتمی هستند ولی فعلا لزومی به این کار نمی بینند. دولت آمریکا اخیرا به روسیه پیشنهاد کرده است که شمار سلاحهای هسته ای دو کشور به یک حد و جمعا تا شش هزار واحد کاهش یابد. ازآنجاکه که داشتن سلاح اتمی عامل قدرت بودن شده است، از سال 1949 که انحصار داشتن این سلاح شکست رقابت برسر به دست آوردن آن آغاز شد و برغم قرارداد منع گسترش آن، چند کشور دیگر دارای این سلاح شده اند. سلاح هسته ای عنوان سلاح بازدارنده نیز به دست آورده است زیراکه وجود آن در دست یک کشور مانع از تعرض نظامی به این کشور می شود.

آلمان نخستین کشور بوده است که بفکر ساخت بمب اتمی افتاده بود. دو دانشمند آلمانی «اوتو هان Otto Hahn» و «فریتس شتراسمان Fritz Strassmann» پس از بمبارد اورانیوم با نوترون، در سال 1938 به هیتلر پیشنهاد ساخت بمب اتمی داده بودند و تلاشهای آلمان در این زمینه نزدیک به دادن محصول بود که ازپای درآمد.

پیر کوری فیزیکدان فرانسوی و زنش ماریا در 1898 موفق به کشف رادیوم شده و سه دهه بعد دانشمندان فیزیک و شیمی به فیزیون (فیوژن)، رشته واکنش ها و قدرت انفجار این ماده پی بردند و از آن پس از احتمال ساخت بمب اتمی سخن به میان آمد. کشف اورانیوم 238 و 235 دانشمندان علوم اتمی را به ساخت بمب نزدیکتر ساخت. دانشمندان مربوط و بویژه فیزیکدانان یهودی خطر ناشی از احتمال اتمی شدن آلمان را به دولت آمریکا متذکر شدند و این دولت «پروژه منهتن» برای ساخت سلاح اتمی را تصویب کرد که به نتیجه رسید.

ترومن که در 1945 و پس از مرگ روزولت برجای او نشسته بود و نگران تصرف احتمالی اروپای غربی توسط ارتش سرخ بود درجریان نشست پتسدام و با هدف ترسانیدن استالین و جلوگیری از هرگونه فکر تعرض به «اروپای غربی درهم شکسته»، به او اشاره کرد که آمریکا دارای سلاح اتمی شده است. استالین دربازگشت به مسکو جریان را با «ایگور کورچاتوف Igor Kuchtov» دانشمند روس درمیان گذارد. وی فیزیکدانان روسیه را گردآورد، موسسه «یولی خاری توف» بوجودآمد که معادل آزمایشگاه اتمی لاس آلاموس آمریکا بود و فعالیت برای ساخت سلاح اتمی آغازشد.

اتمی شدن آمریکا در میان شماری از دانشمندان و آگاهان این نگرانی را بوجود آورد که اگر سلاح اتمی در دست یک دولت باشد زورگویی خواهدکرد و آن را بکار خواهد برد که کشتار وسیع خواهد کرد. برخی از این افراد نگران، داوطلبانه و بدون چشمداشت و داشتن ماموریت تصمیم به جاسوسی و انتقال اسرار اتمی آمریکا به شوروی و کشورهای دیگر گرفتند که دو تن از آنان (جولیوس روزنبرگ و زنش اتل) دستگیر و در نیویورک اعدام شدند. معروفترین این جاسوسهای داوطلب Klaus Fuchs ،Theodore Hall و David Greenglass بوده اند.

 

مجسمه کورچاتوف در مسکو

 

1935م: 26فوریه 1935 سالروز ایجاد «لوفت وافه» ، نیروی هوایی رایش سوم است. المان از دوسال پیش از این ، یعنی تقریبا از آغاز به قدرت رسیدن هیتلر به تهیه مقدمات ایجاد نیروی هوایی سرگرم شده بود و خلبانان آلمانی در محلی سری در شوروی سرگرم تمرین بودند.

طبق قرارداد «ورسای» ، المان از داشتن نیروی هوایی محروم شده و نیروی زمینی آن نیز كه اسلحه محدود داشت نمی توانست از یكصد و ده هزارتن تجاوز كند و نیروی دریایی اش هم محدود به گارد ساحلی بود و این وضعیت در طول جمهوری « وایمار » ادامه داشت كه هیتلر قرارداد ورسای را لغو كرد و مسلح كردن آلمان را از سر گرفت و «ورماخت» ارتش رایش را به وجود آورد.

از آن زمان تا سال 1938 هر سال آلمان یك هزار و یكصد هواپیمای تازه وارد خدمت نیروی هوایی خود می كرد . به گونه ای كه در سال 1939 با بیش از سه هزار هواپیما به لهستان حمله برد. هرمان گورینگ كه تاسیس «لوفت وافه» را در 26 فوریه 1935 اعلام داشت تا لحطه شكست آلمان در آخر اوریل 1945 بر این نیرو كه سپاه چتر باز هم جزئی از آن بود فرماندهی می كرد. بمباران لندن مهمترین كاری بود كه لوفت وافه انجام داد.

 

سالروز تاسیس «لوفت وافه»

 

1972م:ریچارد نیكسون رئیس جمهوری وقت آمریكا كه 21 فوریه سال 1972 برای دیدار با مائو و مذاكره با دولتمردان جمهوری خلق چین وارد این كشور شده بود 26 فوریه به اتفاق همسرش از دیوار بزرگ چین دیدن كرد . این دیوار را چینیان به منطور جلوگیری از هجوم مغولها و از میان بردن تمدن چین ساخته اند كه پس از قرنها همچنان پا برجا مانده است . نیكسون هنگام دیدار از دیوار چین گفت كه ملتی كه موفق به ساختن این دیوار برای حفظ بقاء خود شده است پایدار خواهد ماند و در دفاع از تمامیت خود تردید نخواهد كرد.

 

دیدار نیكسون از دیوار چین

 

2003م:25 فوریه سال 2003 از میان اعضای 15 گانه شورای امنیت سازمان ملل تنها چهار دولت آمریكا، انگلستان، اسپانیا و «بلغارستان!» از راه حل نظامی برای حل مسئله عراق حمایت کردند و نظر 11 عضو دیگر؛ چین، روسیه، آلمان، فرانسه، سوریه، پاكستان، آنگولا، كامرون، گینه، شیلی و مكزیك بر ادامه بازرسی و خلع عراق از سلاحهای كشتار جمعی از راههای مسالمت آمیز و دیپلماتیك بود و از میان این مخالفان تنها دولت وقت فرانسه (دولت ژاک شیراک) اشاره کرده بود كه اگر شورای امنیت برسر راه حل نظامی که دولت واشنگتن به آن اصرار دارد به توافق نزدیک شود ممکن راه جنگ را« وتو» کند زیرا که به سود آمریکاست که در آن منطقه و در این شرایط وارد جنگ نشود. سوریه یک عضو غیر دائمی وقت در شورای امنیت گفته بود که احتمال دارد اگر تحریم های اقتصادی عراق پایان یابد و سیاست تهدید هم به کنار گذاشته شود دولت بغداد اجازه دهد بازرسی بیشتری از آن کشور بعمل آید و لازم است که فرصت دیگری به عراق داده شود. دولت آمریكا قبلا اشاره کرده بود که درنظر دارد در تماسهای جداگانه به اعضای شورا هشدار دهد كه نظر امریكا را هنگام طرح موضوع در شورا تایید كنند و یا آماده پرداخت بهایش باشند. دولت آمریکا تاکید داشت که سازمانهای اطلاعاتی آن کشور وجود فعالیت های اتمی در عراق را تایید کرده اند، جای تردید وجود ندارد و نباید وقت گذرانی کرد. در همین روز بود که مقامات عراقی باردیگر گفته بودند که عراق در نیمه دهه 1990 به فعالیت های هسته ای خود پایان داده است و اشاره کرده بودند که اگر شرایط عراق (لغو تحریم طولانی) پذیرفته شود آماده اند با یک دوره بازرسی کامل دیگر موافقت کنند. صدام حسین شخصا در مصاحبه تلویزیونی با "دن راذر" انکور وقت اخبار شبکه سی بی اس آمریکا که به بغداد رفته بود ضمن تاکید برنداشتن فعالیت هسته ای اشاره به دادن امکان یک دور بازرسی دیگر کرده بود.

تفسیرنگاران رسانه ها در همان زمان نوشته بودند که پیروز شدن آمریکا در نبرد نظامی با عراق ممکن است قطعی باشد ولی در عراق دچار درد سرهای متعدد خواهد شد. این صاحبنظران افزوده بودند هدف باطنی مسکو و پکن که روی مخالفت خود پافشاری چندان نکرده اند این است که آمریکا در باتلاق عراق افتد و خلاء قدرت آن در نقاط دیگر جهان راه را بر ورود آنها بگشاید.

مرور زمان نشان داد که جورج دبلیو بوش و معاونش دیک چنی که از دیرزمان در اندیشه تصرف عراق و برکنارکردن صدام حسین بودند به این مخالفت ها و اندرزها گوش نکردند و 23 روز بعد بدون دریافت مجوز از شورای امنیت عراق را مورد حمله نظامی قراردادند و به همانگونه که پیش بینی شده بود در باتلاق عراق فرو رفتند و نه تنها اینکه آمریکا را از چشم جهانیان انداختند بلکه این کشور را وارد یک رکود اقتصادی ساختند با کسر بودجه سالانه ای به میزان یک تریلیون و پانصد میلیارد دلار!. جمع تلفات آمریکا در عراق تا 24 فوریه 2009 به چهار هزار و 250 کشته رسید و ....

برنده شماره یک اشغال نظامی عراق ایران بود که بر دامنه قدرت منطقه ای خود افزود و پس از ایران، آمریکای لاتین بود که از زیر نفوذ دولت واشنگتن خارج شد و روسیه نیز خودرا تاحدی به جایگاه پیشین نزدیک ساخت و آمریکاییان نگران و ناراضی یک سیاهپوست را که قبلا باورکردنی نبود برجای جورج دبلیو بوش نشانیدند. "تاریخ" از اشغال نظامی عراق به عنوان بزرگترین تجاوز نظامی در عصر سازمانها و میثاقهای جهانی و شورای حافظ صلح (شورای امنیت)! نام خواهد برد. به باور تاریخدانان که نظر آنان در رسانه ها منعکس شده است، جنگ عراق جهان را در مسیری تازه قرارداده است. باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا 24 فوریه 2009 در نخستین نطق سالانه اش در نشست مشترک کنگره این کشور گفت که بیشتر نیروهای این کشور را تا 18 - 19 ماه دیگر از عراق خارج خواهد کرد ولی نگفت که به حضور نظامی آمریکا در عراق که در آنجا بزرگترین سفارت را ساخته است کاملا پایان خواهد داد. بنابراین، مسئله عراق تا پایان یافتن کامل راه درازی در پیش خواهد داشت. در همین روز دو پلیس عراقی به چند نظامی آمریکایی در موصل تیراندازی کردند و تلفات وارد ساختند که اقدامی تامل برانگیز است.

 

2005م:در اعلامیه های پایانی دید و بازدیدها و گفت و گوهای آخرین هفته فوریه 2005 سران غرب دو موضوع متضاد به چشم می خورد که تفسیرهای رسانه ای متعدد به دنبال داشت. یک موضوع که مورد حمایت تفسیرنگاران قرارگرفته بود و اظهار امیدواری کرده بودند که صمیمانه باشد و «سیاسی» نباشد از این قرار بود:

"برخورداری از دمكراسی واقعی، آزادی بیان عقیده و نظر، داشتن مطبوعات حرفه ای و مستقل و نیز آزادی فعالیت های سیاسی حق هر انسان است که در اعلامیه جهانی حقوق بشر تضمین شده و در ذات هرفرد نهفته است. مشروعیت دولتی که این حقوق مسلم و اصول قانون اساسی خودرا نقض کند زیر سئوال خواهدرفت و ممکن است به اتباع این کشور کمک شود تا برای احقاق این حقوق بپاخیزند و ....".

موضوع دیگر که انتقادبرانگیز بود چنین است:

" باید از گسترش تكنولوژی تولید موشك و افتادن این فنون به دست كشورهای فاقد آن و نیز فروش و صادرات انواع موشک به این کشورها خودداری شود."

به این ترتیب، غرب (ناتو و اتحادیه اروپا) در فوریه 2005 بر منع كشورهای دیگر از داشتن سلاح اتمی كه حربه ای بازدارنده است، موارد تازه افزود كه عبارت بود از تکنولوژی تولید موشک، خرید آن و ....

در برخی از تفسیرهای انتقادی آمده بود که برخورداری از تسلیحات دفاعی حق ملل است. اگر غرب براین موضوع پافشاری کند گفته خواهد شد که به صورتی دیگر به سیاست های قرن نوزدهم و پیش از آن باز گشته است؛ یعنی تعیین سرنوشت ملل دیگر به اراده خود. درست درهمین ماه (فوریه) در سال 1885 کنگره برلین سرگرم تقسیم آفریقا میان اروپاییان بود. این کنگره در جلسه 26 فوریه 1885 خود مرکب از سران دولتهای اروپای غربی تصمیم به بخشیدن نیجریه به انگلستان و كنگو به بلژیك و قطعه ـ قطعه كردن چین را درست بسان گوشت قربانی گرفت. فروپاشی شوروی در 1991، دست غرب را در برخی مداخلات عملا باز کرد زیرا که دیگر قدرتی فعال بر سر راهش وجود نداشت. اروپاییان این سیاست را از قرن 15 درپیش گرفته بودند. آنان پس از فراگرفتن ساخت باروت و قطب نما از چینی ها، به دریانوردی در آبهای دوردست پرداخته و سرزمین های بدون دفاع (تفنگ و توپ) را به استعمار گرفته بودند.

در یک تفسیر آمده بود که اگر وضعیت به همین صورت پیش برود، ممكن است فردا توزع تانك و توپ هم در شمار سلاحهای ممنوعه قرارگیرد و از آن پس هرگونه اسلحه سنگین در انحصار كشورهای انگشت شمار باشد و ....

 

سه تن از رهبران وقت غرب در حاشیه مذاکرات فوریه 2005


2005م:جورج بوش رئیس جمهور وقت آمریکا و ولادیمیر پوتین مرد نیرومند روسیه در پی یک مذاکره 150 دقیقه ای که 24 فوریه 2005 در براتیسلاوا صورت گرفت در یک مصاحبه مطبوعاتی مشترک شرکت کردند.

بوش در این مصاحبه مقدمتا گفت: دمكراسی نیرومند، تحمل مخالفان سیاسی، آزادی مطبوعات، حفظ حقوق اقلیت ها موضوعاتی هستند که غرب از آنها حمایت می کند و این حمایت صورت های متعدد خواهند داشت.

بوش در همین مصاحبه از پوتین انتقاد کرده بود كه چرا رسانه های مستقل را محدود كرده و او پاسخ داده بود كه آنها صدای ثروتمندان و خارجیان بودند و به طبقه مشخصی تعلق داشتند نه مردم و ژورنالیسم حرفه ای.

پوتین تاکید بوش در مورد دمکراسی نیرومندرا به خود گرفت و پس از بازگشت به مسکو دست به حمله متقابل زد و گفت: آمریکا، خود فاقد این مواردی است که بوش گفته بود و موضوع چگونگی انتخاب بوش در پاییز سال 2000 را مثال زد و از لابی های کنگره تا میدیا کراسی و بازرسی های غیر ضروری و استراق سمع در آمریکا سخن گفت و به ساخت و پاخت هایی که در انتخابات می شود و بی اعتنایی مردم به مشارکت در انتخابات و قدیمی شدن ضوابط و تقلبات دیگر اشاره کرد. پوتین برای نخستین بار به متکلم وحده بودن غرب درباره دمکراسی پایان داد.

پاسخ گویی صریح پوتین، این جرات را به تفسیرنگاران غیر غرب داد که بنویسند اگر منظور از مطبوعات آزاد؛ رسانه هایی باشد كه وسیعا مطالب خبرگزاری های دو ـ سه کشور (آمریکا، انگلستان و فرانسه)را منتقل كنند بهتر است که این آزادی نباشد. این تفسیرنگاران نوشته بودند: غرب از اوایل قرن گذشته كنترل خبررسانی را در جهان به دست داشته است و پیروزی هایش هم به اتكاء همین عامل بوده است. با این وسائل زمینه اجرای هر سیاستی را می شود فراهم ساخت و هر حقیقتی را كتمان و یا تحریف كرد. امپراتوری های خبر كه واضح است چگونه اداره می شوند صدای دولتمردان و سیاستمداران و اصحاب نظر در غرب را به گوش ملل دیگر می رسانند و تنها سوژه های مورد نظر دولت های متبوع را پوشش می دهند.

 

2009م:25 فوریه 2009 یک بوئینگ مسافربر دیگر از نوع 737 دچار سانحه شد و تلفات انسانی به بار آورد. این هواپیما متعلق به شرکت هواپیمایی ترکیه بود و از استانبول روانه آمستردام. هواپیما هنگام فرودآمدن، درحاشیه فرودگاه آمستردام به زمین برخوردکرد و سه قطعه شد (عکس های بالا). یک موتور این هواپیما قبلا از بدنه اش جدا شده بود. از 134 سرنشین این هواپیما 9 نفر کشته و بیش از 80 نفر دیگر مجروح شدند. خالی بودن نسبی مخازن بنزین هواپیما دلیل کم بودن تلفات اعلام شده است زیرا که هواپیما پس از اصابت به زمین آتش نگرفت. علت سانحه در روز وقوع آن اعلام نشده بود. در دو سه دهه اخیر، درصد سقوط بوئینگ های 737 نسبت به انواع دیگر هواپیما بیشتر بوده و در کمتر از دو دهه بیش از ده سانحه داشته است. بوئینگ 737 در سال 1967 وارد خطوط هواپیمایی شده است. ساخت این نوع هواپیما در همین سال تکمیل شده بود. کارخانه بوئینگ آمریکا از سال 1916 بکار ساختن هواپیما اشتغال داشته است.

 

 یک بوئینگ 737 دیگر دچار سانحه شد


1531: تلفات زلزله تازه پرتغال بیش از 20 هزار كشته اعلام شد.

1848: انقلابات اروپا سبب حذف مجدد نطام سلطنتی فرانسه و تاسیس جمهوری دوم این كشور شد.

1944: 1944 : ارتش سرخ 70 هزار رومانیایی آلمانی تبار را كه نیاكانشان هشت قرن پیش به رومانی مهاجرت كرده بودند از این كشور به اوكراین تبعید كرد تا مبادا به ماشین جنگی در حال شكست هیتلر كمك كنند.

1945: دو ماه و دو روز پیش از افتادن برلین به دست ارتش سرخ و خودكشی هیتلر، نیروی هوایی آمریكا به شدیدترین بمباران برلین دست زد!.

1954: نخستین دستگاه «تایپ ستینگ» بكار گرفته شد و این، آغاز پایان عمر ماشین های لاینو تاپب و حروف سربی در كار حروفچینی و صفحه بندی فلزی بود.

1990: دولت مسكو قول داد كه تا ژوئیه سال بعد همه 73 هزار تن سربازان خود را از چك اسلواكی خارج سازد. این نیروها از زمان جنگ جهانی دوم در چك اسلواكی مستقر بودند. ارتش سرخ با تحمل تلفات سنگین چك اسلواكی را از دست هیتلر خارج كرده بود.

1991: صدام حسین دو روز پس از حمله موشكی به جنوب شرقی كشور سعودی كه ضمن آن 28 نظامی امریكایی كشته شدند اعلام كرد كه نیروهای خود را از كویت خارج می كند و طولی نکشید که جنگ آمریکا و عراق برسر کویت پایان یافت.

منبع:iranianshistoryonthisday.com


ویدیو مرتبط :
رضا عطاران و تقویم تاریخ :))

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

تقویم تاریخ 22 اسفند




1309ش:با تصويب متمم قانون انحصار تجارت، از اين روز در اسفندماه 1309 بازرگاني خارجي ايران در دست دولت قرار گرفت.

 

1332ش:در اين روز در اسفند 1332 فرمانداري نظامي تهران و حومه اعلام كرد كه دكتر حسين فاطمي وزير امور خارجه سابق 22 اسفند در خانه اي در شميران دستگير شده و در زندان است.

دكتر حسين فاطمي

 

1519:فرناندو كورتزFernando Cortez افسر اسپانيايي 13 مارس 1519 با پانصد مردمسلح گام به مكزيك گذارد تا اين سرزمين پهناور را به نام پادشاه اسپانيا تصرف و خزائن پر از طلاي دولت آن را به كشور خود منتقل كند .

فرناندو كورتز

 

1642:«آبل تاسماني» دريانورد هلندي و مامور كمپاني هند شرقي هلند ( اندونزي ) كه به دستور مدير اين كمپاني مامور يافتن راهي از جنوب اقيانوس آرام به جنوب شيلي و ورود به اقيانوس اطلس و رسيدن به اروپا شده بود 13 مارس 1642 به جزايري رسيد كه انها را به نام ايالت نيوزيلند هلند « نيوزيلند » نا ميد.

آبل تاسماني

 

1881:الكساندر دوم تزار روسيه 13 مارس 1881 هنگامي كه با كالسكه سلطنتي از خيابان مي گذشت با پرتاب بمب كشته شد.

 

الكساندر دوم تزار روسيه

 

1921:درست يك ماه پس از قتل پتر كروپوتكينPeter Kropotkin فرضيه پرداز آنارشيسم ، پيروان او در شهر مادريد « ادواردو داتو » نخست وزير وقت اسپانيا را كه ازجلسه پارلمان به خانه اش مي رفت هدف گلوله قراردادند كه چند روز بعد در 13 مارس 1921 درگذشت.


1938:مارس 1938 وحدت آلمان و اتريش تامين شد و اين دو سرزمين ژرمن ها يكي شدند كه به زبان آلماني انشلوس Anschluss (اتحاديه) تشكيل دادند.

 

وحدت آلمان و اتريش

 

1967:سوهارتو ــ مردي كه تنها يك نام دارد ــ يك سال پس از كودتا در13 مارس 1967 به كنگره اندونزي اشاره كرد كه همه اختيارات و عناوين دكتر احمدسوكارنو بنياد گذار جمهوري انونزي را جز لقب « پدر كشور » از او سلب كند .


12:2003 مارس 2003 در شهر بلگراد "زوران جينجيچ Zoran Djindjic " نخست وزير 50 ساله هوادار غرب جمهوري صربستان هنگام خروج از ساختمان دولتي محل كارش هدف گلوله قرار گرفت و كشته شد.


1848: انقلابات اين سال اروپا كه اتريش را هم در برگرفته بود در اين روز « مترنيخ » صدر اعظم اين كشور را مجبور به كناره گيري كرد . او پس از تسليم استعفاءنامه اش گفت كه امپراتوري اتريش هم به دنبال او خواهد رفت . تاريخ نشان داد كه چنين شد.


1868: محاكمه پارلماني ( ايم پيچمنت ) اندرو جانسون رئيس جمهوري وقت آمريكا به اتهام ناديده انگاشتن يك قانون مصوب، از 13 مارس سال 1868 در كنگره اين كشور آغاز شد.
1921: مغولستان خارجي (قسمت شمالي مغولستان ) از چين جدا شد و به نام جمهوري مغولستان اعلام استقلال كرد.


1954: ژنرال جياپ دستور حمله و محاصره دژ « دين بين فو » را صادر كرد كه به شكست فرانسه و خروج اين كشور از هندوچين منجر شد.


1963: دو جت نظامي شوروي براي سنجش ميزان آمادگي دفاعي آمريكا برفراز قلمرو اين دولت در آلاسكا پرواز اكتشافي انجام دادند و سالم به پايگاه خود بازگشتند.


1973: كاسيگين نخست وزير وقت شوروي در اين روز در اسفند 1351 براي شركت در مراسم گشايش پولادسازي اصفهان وارد ايران شد. تاسيسات پولاد سازي اصفهان با كمك شوروي ساخته شده است. قبل از جنگ جهاني دوم، ايران در صدد برآمده بود باكمك آلمان در كرج يك كارخانه پولادسازي داير كند.


1989: سازمان دولتي دارو وغذاي آمريكا در پي مسموم شدن چند تن از اتباع اين كشور با خوردن انگور وارداتي از كشور شيلي كه به دانه هاي آن ماده سمي تزريق شده بود دستور جمع آوري ميوه هاي محصول اين كشور و منع واردات ميوه از شيلي تا اطلاع ثانوي را اعلام كرد.


1955: پليش تركيه در استانبول به سوي علوي ها ( شيعيان ) تيراندازي و باعث مرگ 16 تن از آنان گرديد.


1999: به رغم مخالفت روسيه ، سه كشور عضو سابق پيمان ورشو ــ لهستان ، چك و مجارستان ــ به عضويت ناتو ( پيمان نظامي غرب) پذيرفته شدند.