اخبار


2 دقیقه پیش

عکس: استهلال ماه مبارک رمضان

همزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ...
2 دقیقه پیش

تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریم

وزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که می‌تواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام می‌شود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ...

تقویم تاریخ -3 آبان



449پیش ازمیلاد:25 اكتبرسال 449 پیش از میلاد درشهر شوش میان دولت ایران و رئیس هیات اعزامی اتحادیه یونانیان معاهده ای امضاء شد كه به موجب آن این اتحادیه حاكمیت ایران برقبرس را به رسمیت شناخت و قول به انحلال اتحادیه «دلوس» داد و در عوض دولت ایران پذیرفت كه به شهرهای یونانی زبان آسیای صغیر (شهرهای ساحلی غربی تركیه امروز، و در آن زمان معروف به ایونی) استقلال داخلی بدهد به این شرط كه مالیات مقرر را بپردارند و در صورت نیاز برای ایران كشتی بسازند و برحسب جمعیت خود سرباز بدهند. مورخان اروپایی این عهدنامه را به نام رئیس هیات نمایندگی یونانیان «عهدنامه كالیاس» نامگذاری كرده اند.

شاه وقت، اردشیر، از دودمان هخامنشی كه پلوتارك اورا «اردشیر درازدست» نوشته است دستور اجرای این معاهده را داد و شهرهای یونانی زبان آسیای صغیر (ایونی) به شوراهای انتخابی این شهرها سپرده شدند، ولی اتحادیه «دلوس» مركب از كشور ــ شهرهای یونان، به تحریك آتن حاضر به انحالال خود نشد و نقض عهد كرد كه دولت ایران مجبور شد چند سال بعد پس از آغاز جنگ میان آتن و اسپارت معروف به«جنگ پلوپونز»، محرمانه به اسپارت كمك برساند و آتن نابود شود.

2438 سال پس از عهدنامه «كالیاس»، توافق مشابهی در جهان میان دو بلوك شرق و غرب حاصل شد كه بر پایه آن اگر بلوك شرق (پیمان ورشو) خود را منحل كند، اتحادیه اتلانتیك شمالی (ناتو) هم دست كم از صورت نظامی خارج خواهد شد كه دیدیم پس از انحلال پیمان ورشو چنین نشد و ناتو دست به توسعه خود در قلمرو سابق پیمان ورشو هم زده و حتی وارد خاك شوروی سابق شده است و ....

 

پلوتارک


256پیش از میلاد:مورخانی كه روی تاریخ ایران باستان كار كرده اند در این كه ارشك (اشك یكم) حكمران خراسان كوشش پی گیر خود را از اكتبرسال 256 پیش از میلاد برای نجات ایران آغاز كرده است متفق القولند و دو مورخ آمریكایی ــ ساندرسون و لامبرتون ــ در سال 1900 میلادی آغاز این تلاش را 25 اكتبر آن سال اعلام داشتند.

اسكندر مقدونی پس از فتح ایران، هر شهر میهن ما را به یك حكمران محلی سپرده بود و سیاستی را به اجرا گذارده بود كه هیچكدام از این حاكمان نتوانند با هم برسر تاسیس دولت واحدی در ایران كنار آیند.

سلوكیها، جانشینان اسكندر در ایران در انتاكیه و سلوكیه می نشستند و نظارت دقیقی بر همه ایران به ویژه خراسان نمی توانستند داشته باشند. به علاوه، از آغاز دهه 260 پیش از میلاد میان آنان و جانشینان اسكندر در مصر دشمنی و رقابت شدید پدید آمده بود. جانشینان اسكندر در خاك اصلی یونان هم با بپاخیزی های محلی روبه رو بودند. از سوی دیگر رومی ها هم قدرت می گرفتند، ولی توجه رومی ها در آن زمان معطوف به كارتاژی ها (شمال افریقا) بود كه از قدرت دریایی چشمگیر برخوردار بودند و شبه جزیره ایتالیا را تهدید می كردند و در این وضعیت، ارشك از طایفه ایرانی پارت ــ یكی از سه طایفه تشكیل دهنده قبیله واحد آرین های جنوبی كه به فلات ایران مهاجرت كرده بودند ــ كه در خراسان (از شرق دریای مازندران یا دریای گرگان به سمت شرق از جمله منطقه دامغان) می زیستند تصمیم به نجات و احیاء دولت واحد ایران گرفت و با حكمرانان مناطق مجاور ازجمله سغدیا (تاجیكستان امروز) تماس گرفت و آنان را همفكر خود ساخت و در زمانی كوتاه همه خراسان را تحت یك پرچم متحد ساخت و روابط این منطقه را با سلوكی ها كه درگیر استقلال طلبی شهرهای آسیای صغیر بودند قطع كرد و شهر «نسا» را ساخت كه به نام او « اشك آباد (معلوم نیست كه چرا در ایران «عشق آباد» تلفظ میشود) » خوانده می شود. وی سپس گرگان، مازندران و نواحی اطراف را آزاد كرد و در جنگ سال 250 پیش از میلاد بر سلوكیها پیروز شد و شهر صد دروازه (دامغان) را نامزد پایتختی ایران كرد.

پس از وی برادرش «تیر داد» كه مورخان عنوان اشك دوم بر وی نهاده اند در همین شهر در مراسمی كه بر پا شده بود برجای او نشست و افتخار احیاء دولت مستقل و واحد ایران را با شكست دادن سلوكیها نصیب خود ساخت و از این زمان به بعد، مورخان این دودمان را« اشكانیان » خوانده اند كه شیفته فلسفه یونان و دمكراسی بودند و مطالعه افكار فلاسفه یونانی كه از زمان اسكندر در ایران رواج یافته بود توسط فرزندان ذكور بزرگان اشكانی و فراگرفتن دست كم مقدمات خواندن و نوشتن زبان یونانی تا مدتی اجباری بود. دولت این دودمان دارای پارلمان بود و نصب و عزل ژنرالهای ارشد در دست شاه نبود كه خود منتخب سنای ایران (مهستان) بود. گاهی مهستان نظر به شایستگی، شخص شاه را ژنرال ارشد اعلام می كرد كه در این صورت باید با ارتش به جنگ می رفت. به خاطر این كه سكه های اشكانی بین المللی باشد یك سوی سكه را به یونانی ضرب می كردند كه زبان علمی آن زمان بود. برای نزدیك بودن به قلمرو روم، اشكانیان بعدا شهر تیسفون را در كنار دجله ساختند و پایتخت را به این شهر منتقل كردند كه تا قرن هفتم میلادی پایتخت ایران بود.

 

1302ش:سوم آبان 1302 خورشیدی (25 اكتبر 1923) سلطان احمد شاه قاجار ژنرال رضا خان پهلوی سردار سپه را رئیس الوزراء دولت ایران كرد و هشت روز پس از این انتصاب عازم اروپا شد؛ رفتی كه بازگشت نداشت. این ظاهر قضیه بود و جزئیات پشت پرده به دلیل كار اساسی نشدن روی تاریخ معاصر ایران هنوز در دسترس نیست. تاریخ معاصر ایران عمدتا نقل قول و نقل خاطرات و كتابهای منتشره در هر دوره است كه نمی توانند دقیق و خالی از غرض باشند.

در پی این انتصاب، ژنرال رضاخان ضمن اشاره به كارهایی كه برای نوسازی ارتش ایران و دادن شكل واقعی به آن و بر قراری امنیت در كشوربعمل آورده بود به اعلام برنامه كار خود پرداخت و پاسداری از حقوق كشور و اجرای دقیق قوانین و برقرارداشتن حكومت قانون ونظم ونسق را سرلوحه این برنامه خواند.

وی چند روز بعد وعده داد كه كسانی كه باخارجی تماس داشته اند و این اقدام آنان به زیان وطن تمام شده است تنبیه خواهند شد و با اعلام این مطلب نه تنها خواست كه شایعه هر گونه ارتباط غیر متعارف خود با بیگانه را تكذیب كند بلكه انزجار ش را از این قبیل تماسها آشكار سازد.

 

رضا شاه در آن زمان


1318ش:سوم آبان 1318 (25 اكتبر 1939) چند هفته پس از آغاز جنگ جهانی دوم و زمانی كه اخبار پیروزی های آلمان گوش فلك را كر كرده بود، رضاشاه دكتر احمد متین دفتری داماد دكتر مصدق را كه شهرت ناسیونالیستی و هواداری از آلمان داشت و در این هواداری تعصب می ورزید نخست وزیر ایران كرد. روزنامه های اروپای غربی این انتصاب را گامی برای نزدیكی هرچه بیشتر رضاشاه به دولت وقت آلمان و جلب دوستی آن دولت قلمداد كردند و مطبوعات فرانسوی زبان نوشتند كه رضاشاه در باطن می كوشد كه ایران از زیر بار نفوذ انگلستان كاملا برهد و اینك فرصت مناسبی به دست آورده است. سه روز پس از انتصاب دكتر متین دفتری به نخست وزیری بود كه دولت ایران محرمانه به هیتلر اطلاع داد كه شوروی نسبت به ایران نظر سوء دارد و همین خبر بر سوء ظن هیتلر نسبت به استالین که باهم قرارداد عدم تعرض داشتند و آلمان نیمی از لهستان را به شوروی بخشیده بود نسبت به او تغییر داد. تحولات بعدی و یک خواست استالین در مورد ایران و بلغارستان بر سوءظن و تردید هیتلر نسبت به استالین افزود و به تدریج به قدری نسبت به وی دچار سوء ظن شد كه علی رغم نظر ژنرالهایش دستور تهاجم به شوروی را صادر كرد.

شنیده شده است كه دكتر متین دفتری هرگاه خبری از شكست نظامی آلمان در یك جبهه می شنید نه تنها آن را دروغ می دانست بلكه غمزده وخشمگین می شد و در ملاقاتهای خود با رضا شاه همه اش از پیروزی های آلمان می گفت. مخالفان دكتر متین دفتری گفته اند كه همین تلقین های او باعث تردید رضا شاه از اتخاذ یك سیاست درست شده بود كه بالاخره به اشغال نظامی ایران از سوی دولتهای مخالف المان انجامید.

پس از اشغال نظامی ایران توسط انگلستان و شوروی، با این كه دكتر متین دفتری مدتها بود كه دیگر نخست وزیر نبود به اتهام هواداری از آلما ن و تشویق رضا شاه به حمایت از آن دولت به زندان متفقین افتاد و دوسال زندانی بود.

دكتر متین دفتری بعدا سالها نماینده مجلس و سناتور بود و در سالهای دهه 1340 از فعالان ردیف اول مبارزه با آلودگی هوا در تهران بشمار می رفت. فعالیت او در این راه از طریق نطق و مصاحبه و مذاكره با مقامات وقت به حدی بود كه اورا « آقای شماره یك ضد دود » لقب داده بودند.

 

دکتر متین دفتری


1340‏ش:بالاخره سوم آبان سال 1340 (25 اكتبر 1961) نام دولتمرد بزرگ و ایراندوست، امیر كبیر (میرزا تقی خان)، بر سد كرج گذارده شد.

یكی از برنامه های امیر كبیر، انتقال آب رودخانه كرج به تهران بود كه با ساختن این سد تحقق یافته است. امیر كبیر 154 سال پیش از این تاریخ (سال 1851 میلادی مطابق 1230 خورشیدی) ناجوانمردانه به دستور ناصرالدین شاه مقتول شده بود. وی آرزوهای فراوان برای ایران داشت، دارالفنون را بنا نهاد و نخستین روزنامه منظم الانتشار ایران ــ وقایع اتفاقیه ــ را در سال 1850 میلادی دایر كرد و ....

غلامحسین كرباسچی شهردار تهران به پاس خدمات امیر كبیر به وطن، در ابتدای خیابانی كه به نام این مرد بزرگ است میدانی را به مجسمه او تزیین كرد.

 

امیر کبیر


1806م:25 اکتبر سال 1806«ماكس ستیرنر» فیلسوف آلمانی به دنیا آمد كه گفت بدون ارتقاء سطح آگاهی های مردم، دمكراسی واقعی تامین نخواهد شد. این نكته نیز از اوست: «كسانی كه به گذشتگان خود احترام نگذارند، میهنشان را هم دوست ندارند و نمی توان با اطمینان گفت كه دوستان و نزدیكان خود را هم واقعا و دائما دوست داشته باشند و در عقایدشان پابرجا بمانند».

وی با مشاهده انقلابات سال 1848 اروپا گفته بود: «برای برانداختن نظام كهن، می توان از مردم معمولی استفاده كرد، ولی برای سپردن كارهای دولتی به آنان، نه. باید تاریخ انقلاب فرانسه را از نظر دور نداشت.».

روس ها پس از پیروزی انقلاب اكتبر به این اندرز گوش نكردند و سرانجام شوروی از درون فروپاشید.


2004م:25 اكتبر 2004 ششصد و پنجاه سیاستمدار، روزنامه نگار ، و روشنفكر مصری خواستار محدود شدن ریاست جمهوری مصر به دو دوره شدند و تاكید كردند كه بر تحقق این خواست خود پا فشاری خواهند كرد. این گروه تردید كرده اند كه حسنی مبارك رئیس جمهوری مصر بخواهد در اكتبر سال 2005 جای خود را به دیگری بدهد. وی كه یك ژنرال هوایی بود پس از سالها معاونت انور سادات، پس از ترور او رئیس جمهور مصر شده و سخنی هم از كنار رفتنش به میان نیاورده است.

این معترضان جانشین شدن پسر 41 ساله وی ، جمال ، را هم به صورتی كه پدرش معرفی كند و تنها نامزد جناح حاكم باشد نمی پذیرند و می گویند كه جمال هم می تواند در ردیف سایر نامزدها قرار گیرد و انتخاب او بسته به نظر اكثریت مردم مصر خواهد بود. معترضان اعلام كرده اند كه چهار دوره ریاست جمهوری حسنی مبارك از طریق انتخاباتی نظیر رفراندم ( بله یا نه ) انجام شده كه مغایر دمكراسی اصیل است. به علاوه، دمكراسی برای فراهم ساختن فرصت های برابر برای اعضای جامعه بر قرار می شود و رئیس جمهور شدن هم یكی از این فرصتها است كه اگر تامین نشود آسیب بزرگی خواهد بود به همه كشور و محروم شدن جامعه از افراد بهتر خود. معترضان در بیانیه مفصل خود، ریاست جمهوری بیش از دو دوره را نوعی سلطنت می دانند كه در این صورت معنا ندارد یك كشور «جمهوری» خوانده شود.

 

2005م:بیست و دوم اكتبر 2005 اعلام شد كه بانو دكتر نسا جوره یوا (جورزاده) شاعر نوپرداز تاجیكستان در شهر خجند حاكم نشین ایالت سغد بر اثر حمله قلبی فوت شده است. وی یك روانپزشك41 ساله فارغ التحصیل دانشگاه مسكو بود. دكتر نسا كه دارای دو فرزند بود به هر دو زبان فارسی و روسی شعر می گفت. چهار مجموعه شعر به فارسی از او انتشار یافته است كه قریحه این شاعر پراحساس و مهربان و مردمدوست را منعكس می كنند. عناوین این مجموعه ها كه درد و خواست انسانها را بیان می دارد از این قرارند: «یاد تو»، «شمع گفته ها»، « دردها و زنان» و «نامه هایی از جنگ». سبك این شاعر، تازه ترین نوع آن در زبان فارسی بشمار می رود. وی خواست مردم معاصر خود به خوبی درك می كرد و در این زمینه می سرود. بانو دكتر نسا سه بار از ایران دیدار كرده بود و از این كه قوم ایرانی در هرجا كه زیست كند منش مهربانی، میهمان نوازی و سایر خصائل مشترك نیاكان را حفظ می كند ابراز خرسندی كرده بود. دكتر نسا در تلویزیون تاجیكستان یك برنامه راهنمایی پزشكی نیز اجرا می كرد تا مردم از خود مراقبت بهداشتی كنند.

 

نسا

 

2005م:هفدهم اكتبر 2005 «با جینBa Jin» نویسنده بزرگ چین در یكصد و یك سالگی درگذشت. نوشته های وی به بیداری چینیان كمك بسیار كرد. «با» 25 نوامبر 1904 به دنیا آمد و در سال 1927 داستان «تخریب» را در پاریس نوشت. داستان او تحت عنوان «خانواده» كه در آن ظلم فئودالهای چین را منعكس كرد در چین توفان بپا ساخت و باعث تقویت جنبش های انقلابی چین شد. وی یك كمونیست بود و یك بار هم به ریاست كمیته نویسندگان چین برگزیده شد. «با» به موازات داستان نگاری برای روزنامه های چین هم مقاله می نوشت و همواره در كنار كشاورزان و كارگران بود. «با» آخرین كار خود را كه وصیت كرده است پس از مرگش منتشر شود در سالهای آخر عمر نگاشته بود كه بزودی به دست چاپ داده خواهد شد.

 

Ba Jin

 

732م:به نوشته «ریچارد گریدانوس» مولف «تاریخ اسپانیا»، 25 اكتبر سال 732 میلادی ارتش مسلمانان كه تا پواتیه در فرانسه پیش رفته بود در جنگ منطقه «تور» از سپاه شارل مارتل رئیس فرانكها شكست خورد و به اسپانیا (اندلس ـ اندلوس ـ اندلوسیا) بازگشت و از آن پس، مسلمانان در صدد گسترش قلمرو خود در آن سوی شبه جزیره ایبریا (اسپانیا و پرتغال) برنیامدند. علت شكست «تور» را، كشته شدن عبدالرحمن (ابن عبدالله) حكمران اندلس نوشته اند كه نیروهای مسلمان با از دست دادن فرمانده خود دست به عقب نشینی ناگهانی زدند. عبدالرحمن برای گرفتن فرانسه و پیشروی به سوی شمال و غرب آن یك ارتش 80 هزار نفری را مجهز كرده بود كه در میان آن واحدهایی از شام (سوریه، لبنان، اردن و فلسطین) و یمن وجود داشت. این حمله وسیع با تصویب هشام ابن عبدالملك حكمران اموی وقت (دمشق) صورت گرفته بود. عبدالرحمن خود از مردم یمن بود كه قبلا به عنوان افسر ارتش به اندلس فرستاده شده بود. هدف او تصرف همه گل (گالیا ـ گالاتیا مركب از فرانسه، سویس، بلژیك و قسمت كوچكی از جنوب آلمان و هلند امروز) بود. با این پیروزی، شارل مارتل امپراتوری بزرگی را تشكیل داد كه شارلمانی وارث آن شد.

 

شارل مارتل


1071م:سلجوقیان كه در پی پیروزی سال 1071 بر روم شرقی، بخشی از آناتولی را تصرف داشتند 25 اكتبر سال 1147 با گروه آلمانی نیروهای صلیبیون وارد جنگ شدند. این نبرد در منطقه «دوری لائوم Dorylaeum (اسكی شهر امروز تركیه = شهر كهن)» روی داد كه ضمن آن از نیروی 20 هزار نفری صلیبیون آلمانی تنها دو هزار تن زنده ماندند و كنراد سومConrad III فرمانده آنان ناچار شد كه به گروه فرانسوی كه از راهی دیگر عازم فلسطین بودند بپیوندد. گروه فرانسوی نیز موفق به انجام برنامه اش نشد و به این لحاظ، مورخان لشكركشی دوم صلیبیون را یك شكست نوشته اند.

 

1917م:25اكتبر، سالروز آغاز انقلاب سوسیالیستی روسیه به رهبری لنین معروف به انقلاب بلشویكی (توده ای) است كه در 1917 پیروز شد ولی نظامی كه برپایه ایدئولوژی آن ایجاد شده بود در آخرین روز سال 1991 پس از 74 سال حكومت فروپاشید. در تقویم آن زمان روسیه (تقویم ژولیان)، انقلاب «هفتم نوامبر» آغاز شده بود، بنابراین «25 اكتبر» طبق تقویم گریگوری است كه اینك بین المللی شده و تاریخ رویدادها (كتب تاریخ) را به آن می نگارند.

انقلاب بلشویكی اكتبر در حقیقت سومین مرحله از انقلاب مردم روسیه در طول سال 1917 بود. انقلاب اول توسط لیبرالها، و انقلاب دوم كه موفق به وادار كردن تزار نیكلای دوم به تفویض اختیارات شد در فوریه همان سال توسط چپگرایان و ناسیونالیستها انجام شده بود كه «كرنسكی» را رئیس دولت موقت كرده بودند.

در انقلاب بلشویكی كه ساعت 9 و 45 دقیقه شب با شلیك توپ از سوی رزمناو آیورورا به اوج شدت رسید، كمونیست ها (بلشویك ها)، سوسیالیست های انقلابی و منشویك ها (اقلیت - سوسیال دمکراتها) شركت داشتند و انقلابیون ساعت 2 بامداد كاخ زمستانی محل استقرار دولت را در شهر پترو گراد (سن پترزبورگ) گرفتند كه از آن واحدهای قزاق و نیز واحدهای دانشجو (دانشكده افسری) دفاع می كردند. دانشجویان نظامی به كمك قزاقها فراخوانده شده بودند. در پی سقوط كاخ و دستگیر شدن بیشتر مقامات ارشد دولت، لنین پیروزی انقلاب و بركناری دولت وقت (دولت کرنسکی) را اعلام داشت و اداره امور روسیه به دست كنگره ساویت ها مركب از 649 كمونیست، سوسیالیست و منشویك سپرده شد. لنین تاكید داشت همه كسانی كه معتقد به نوعی سوسیالیسم هستند در احراز مقامات و اداره امور مشاركت داشته باشند ولی بعدا «لئون تروتسكی» سوسیالیست های میانه رو را مشتی ورشكسته و فرصت طلب خواند و به دورانداخت و برجای كنگره ساویت های سراسر روسیه، شورای كمیسرهای مردم مركب از نمایندگان كارگران و كشاورزان بلشویك را مستقر ساخت، پرچم دولتی با علامت داس و چكش را رسمیت بخشید و مصادره اراضی اشراف، مالكان بزرگ و حتی كولاك ها (خرده مالكین) و كارخانه ها، بانكها و كارگاهها را اعلام داشت و همین جهش كه مورد نظر لنین نبود و آن را روالی منطقی نمی دانست باعث شد كه سنگ اول كج گذارده شود.

"منشویكها" جامعه روسیه را برای قبول «سوسیالیسم مطلق» آماده نمی دیدند و در مرحله نخست، خواهان تعدیل ثروت و توزیع درآمدها و مخالف پاكسازی گسترده ادارات و سازمانها بودند و موافق واگذاری مقامها به افراد آزموده، نه كارگر و كشاورز و تنها به دلیل عضویت در حزب و شركت در انقلاب. منشویک ها به رهبری ژولیوس مارتور در سال 1903 از بدنه حزب سوسیال دمکرات زحمتکشان روسیه که به دست رادیکالها افتاده بود جدا شدند و چون در اقلیت بودند به منشویک (به زبان روسی: اقلیت) معروف شدند. با وجود این، بموازات اکثریت (به زبان روسی: بلشویک) عمل و همراه اکثریت (سوسیالیستهای پیرو مکتب مارکس) بودند. بلشویکها از 1918 عنوان حزب کمونیست برخود گذاردند. لنین رهبر اکثریت (بلشویکها و بعدا کمونیستها) نیز معتقد به سیر تكامل تدریجی و پس از موفقیت هر مرحله، رفتن به مرحله دیگر سوسیالیستی كردن بود ولی به دلیل ضدیت غرب با انقلاب اکتبر و لشكركشی انگلستان، فرانسه، آمریكا و ژاپن به روسیه و آغاز جنگ داخلی مصلحت نمی دید (و یا قادر نبود) كه با كارهای افراطی تروتسكی مخالفت كند مخصوصا كه تروتسكی به فرماندهی خود، ارتش سرخ را به وجود آورده بود. سه دولت انگلستان، فرانسه و آمریكا «آلمان» را حامی دگرگونی روسیه می دانستند زیرا كه قبلا روسیه متحد با آنها در جنگ (جنگ جهانی اول) با آلمان، اتریش و عثمانی بود. ده روز طول كشید تا انقلاب بر مناطق اطراف پایتخت حاكم شود و ....

پیروزی انقلاب روسیه عمدتا به دلیل نارضایی مردم از فئودالیته موجود، تبعیضات، انحصارها، نابرابری های اقتصادی ــ اجتماعی، وجود فساد در دستگاههای دولتی و بوروكراسی خسته كننده آن بود.

پس از مرگ لنین، جانشینان او به تدریج از مردم جدا شدند و به تجمل گرایی و قدرت طلبی و خودخواهی روی آوردند كه چاپلوسی مقامات پایین تر، دروغ و ریاكاری را به دنبال داشت. از آنجا كه مقامات حزب و دولت مردمانی بی تجربه و برخاسته از میان قشر كم سواد و بی اطلاع بودند به جای ترویج سوسیالیسم از راه آموزش (مدارس و مطبوعات) و ساخت افراد مومن و وفادار به این مسلك و تفهیم منافع انسانی آن از طریق انعكاس بدی ها و نارسایی نظامهای ملل دیگر، به روشهای دیگری ازجمله خشونت و استبداد متوسل شدند و سوسیالیسم را در وضعیتی قراردادند كه سرانجام به شكست كشانده شد. سوسیالیسم روسیه بر پایه عقاید ماركس و لنین بود و باید نسلهایی می ساخت كه به مبانی آن با تمام وجود وفادار بمانند و یا دست كم به آسانی از آن عقب نشینی نكنند. بنابراین به باور اندیشمندان، انقلاب شوروی نخست دچار شکست فرهنگی شد و سپس اقتصادی - سیاسی و خیانت برخی از مقامات و یا شتباهات آنان. مائو که زودتر از هرکس متوجه رو به شکست فرهنگی رفتن نظام شوروی شده بود؛ درچین دست به انقلاب فرهنگی زد که دیر شده بود و عمرخودش به پایان رسید و درگذشت.

سران روسیه شوروی در دهه دوم پیروزی چون نظام خودرا شكست ناپذیر می پنداشتند، به تصور اینكه اگر امپراتوری یكپارچه روسیه را به صورت اتحادیه ای از ملیّت ها درآورند آسانتر می توانند سایر ملل را به داخل این اتحادیه بكشانند، این امپراتوری را با خطوطی كه در دفاتر دربسته روی كاغذ كشیدند به كشورهای متحده متعدد تقسیم كردند و نامش را اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی گذاردند كه این اتحادیه در سال 1991 همانند یك اطاق برفی فروپاشید و مسائل گرجستان و اوكراین و ... در سال 2008 ریشه در همان اشتباه دارد كه دردسر بزرگی برای سران فعلی مسكو شده است. فروپاشی اتحاد شوروی و استقلال اعضای آن نیز نتیجه جاه طلبی سران محلی بود که می خواستند بر اریکه قدرت بمانند و رئیس کشور باشند!. به هرحال، نفع آنی انقلاب اكتبر 1917 روسیه برای وطن ما ــ ایران ــ این بود كه لنین همه دعاوی روسیه در ایران را كه طبق قراردادهای متعدد بویژه موافقتنامه آگوست سال 1907 سن پترزبورگ بود لغو و ابطال کرد. طبق موافقتنامه سن پترزبورگ، انگلستان و روسیه وطن مارا به مناطق نفوذ خودكشور تقسیم کرده بودند. شكست نظام حکومتی شوروی كه از اول هم جوامع آن آمادگی لازم برای پیاده سوسیالیسم مطلق مخصوصا با «جهش» را نداشتند به معنای شكست اصول و فرضیه ها ی سوسیالیستی نیست. پیروان و معتقدان به این اصول كه آن را راه نهایی تامین سعادت بشرمی پندارند به كوششهای خود ادامه می دهند و تلاش آنها این است كه با گرفتن پند از شكست شوروی راههای تازه ای را برای تحقق سوسیالیسم بیایند. بسیاری از این معتقدان به این نتیجه رسیده اند كه در هر جامعه ای با جهش نمی توان سوسیالیسم را پیاده كرد و مراحل كار باید با دقت و برنامه ریزی دقیق طی شود و كار از سوسیال دمكراسی (همان را که منشویکهای روسیه در دهه 1910 می گفتند) آغاز گردد و در هر جامعه بر پایه فرهنگ ملی عملی شود تا قابلیت هضم شدن داشته باشد. از گزارشهای منتشره در رسانه ها چنین بر می آید که با فروپاشی شوروی؛ در بیشتر جمهوری های سابق عضو این اتحادیه (آنها که فاقد نفت هستند) وضعیت مردم بهتر نشده و از ایجاد طبقه و تفاوت راضی نیستند.

 

منظره یك خیابان سن پترزبورگ (پتروگراد) در جریان انقلاب

 

1936م: 25اكتبر 1936 هیتلر و موسولینی پیمان اتحاد امضاء كردند و اتحادیه محور (محور) بوجود آمد. این نام را «گیولا گومبوسGyula Gombos» نخست وزیر وقت مجارستان پیشنهاد كرده بود تا سایر كشورهای هم ـ عقیده (ناسیونالیست) بر گرد محور باهم متحد شوند. بعدا ژاپن و چند كشور دیگر ازجمله رومانی، بلغارستان، مجارستان و متحدین ژاپن و آلمان هم وارد آن شدند، حتی گروه هند آزاد به آن پیوست و پیمان آهنین نام گرفت. رضا شاه با منصوب كردن دكتر متین دفتری به نخست وزیری تصمیم به پیوستن به محور داشت ولی مردد بود كه با اخطارهای لندن و مسكو رو به رو شد و ایران به اشغال نظامی درآمد. دولت عراق نیز مدتی از هواداران محور بود. اشتباه هیتلر كه به شوروی حمله برد باعث شكست محور شد. مورخانی كه معارضه آگوست 2008 روسیه با اتحادیه اروپا و «ناتو» را تفسیر كرده بودند گفته بودند كه اگر این معارضه روزگاری جدی شود، اتحادیه اروپا سرنوشتی بهتر از «اتحاد محور» نخواهد داشت.

 

هیتلر و موسولینی در دیداری که به امضای «پیمان محور» انجامید


1932م:25 اكتبر سال 1932 موسولینی در سخنرانی خود معروف به « مهلت 30ساله » گفت كه برای تحقق برنامه اصلاحات آجتماعی ــ اقتصادی خود و تجدید عظمت ایتالیا كه 15 قرن یك ابر قدرت بزرگ بود به 30 سال زمان نیاز دارد و این مدت را باید بر سركار باقی بماند؛ زیرا بیم دارد كه اگر كنار برود همه رشته ها پنبه شود. وی سپس به عقیده خود مبنی بر نقش نوابغ و نخبگان در پیشبرد یك ملت پرداخت و برای اثبات مجدد ان این بار به ذكر مثالهای متعدد از تاریخ ایران كه هگل آن را كاملترین تاریخ دانسته است پرداخت وگفت:

ایران هر زمان كه یك رهبر توانا و دلسوز داشته، عظمت و اقتدار هم داشته و مطالعه كارهای كوروش، داریوش، اردشیر پاپكان (ساسانی)، خسرو انوشیروان، شاه عباس و... این واقعیت، و نقش نخبگان و نوابغ را در اعتلای كشور ثابت می كند. نادر شاه ایرانی نمونه یك نابغه نظامی بود و اگر ترور نشده بود، وطن او اینك چیز دیگری بود و... من هم اگر در میان راه كنار بروم ویا به ترتیبی، پیش از سی سالی كه گفته ام از صحنه خارج شوم به جایی كه باید برسیم نخواهیم رسید. نادر شاه درست زمانی كه باید از ان همه جنگ و نزاع كه هزینه اش بر مردم عادی تحمیل شد در جهت رفاه آنان نتیجه بگیرد كشته شد و همه چیز یك شبه بر باد رفت و....

اسناد متعدد در دست است كه نشان می دهد موسولینی به ایران علاقه داشت و كمك بسیار كرد تا ایران دارای یك نیروی دریایی موثر شود كه بتواند انگلیسی ها را از خلیج فارس به دور اندازد. كشتی هایی را كه انگلیسی ها در شهریور 1320 غرق و یا مصادره كردند موسولینی به ایران داده بود و افسران نیروی زمینی ایران محرمانه و به دور از چشم انگلیسی ها به ایتالیا جهت تحصیل فنون دریایی اعزام شده بودند و بعدا نیروی دریایی ایران را به وجود آوردند كه انگلیسی ها را از بسیاری از پایگاههایشان در خلیج فارس از جمله« باسعیدو » بیرون راند.

 

موسولینی

 

1964م:اگر روزنامه های دهه 1950 تا 1964 را مرور كنید پر از شرح مبارزات دكتر «كنت كائوندا» است كه برای كسب استقلال وطن خود زامبیا از استعمار انگلستان تلاش می كرد. مبارزات دكتر كائوندا المثنای مبارزات گاندی در هند بود و رنگ خشونت نداشت. انگلستان زامبیا را رودزیای جنوبی می نامید. بالاخره این كشور در اکتبر 1964 استقلال یافت و زامبیایی ها كائوندا را پدر ملت خواندند و به سمت رئیس كشور برگزیدند و او از «صفر» شروع كرد و سازمانهای دولتی را به وجود آورد و قوانین و ضوابط را پیشنویس كرد و ....

كائوندا پس از كناررفتن از امور دولتی هم مراقب اوضاع بود تا طفلی را كه به وجود آورده بود پیش از رسیدن به سن بلوغ از دست نرود و در این راستا در سال 1997 به رئیس جمهوری وقت هشدارداد كه زیر ذره بین اوست و از دستگاه دولت بوی اختلاس به مشام می رسد كه رئیس جمهوری وقت با استفاده از یك جلسه گردهمایی کائوندا را متهم به طرح توطئه كودتا كرد و به زندان افكند!.

كائوندا كه انتظار این را نداشت دست به اعتصاب غذا زد، که در پی آن برخی از زامبیایی ها رئیس جمهور را تهدید كردند و زندان كائوندا به حبس خانگی تبدیل شد و پس از تغییر رئیس جمهور، دادستان تازه از كائوندا رفع اتهام كرد ولی به خاطر زندان و حبس خانگی از او عذرخواهی نشد؛ تا این كه پس از گذشت هفت سال، 24 اكتبر 2004 كه رئیس جمهوری زامبیا به مناسبت چهل ساله شدن استقلال كشور از پدر ملت كه 80 ساله بود پوزش خواست و قول داد كه تعقیب قضایی رئیس جمهوری سابق به اتهام یك میلیون دلار اختلاس را دنبال كند.


1983م:25 اکتبر 1983 حمله نظامی آمریكا با ناو هواپیمابر به كشور كوچك گرانادا واقع در كارائیب، شش روز پس از كودتای نظامی این كشور و اعدام «بیشاپ» نخست وزیر و همكارانش آغاز شد و گرانادا ظرف مدتی كمتر از یك هفته به اشغال نظامی آمریكا درآمد. سبب حمله نگرانی رونالد ریگن رئیس جمهور وقت آمریکا از کمونیست شدن گرانادا بود. کودتاگران کمونیست و از هواداران فیدل کاسترو بودند. دولت کوبا در حال ساختن یک فرودگاه بین المللی بزرگ در گرانادا بود. یک موسسه آمریکایی در گرانادا مدرسه علوم پزشکی تاسیس کرده بود که محافظت از آن بهانه حمله قرارگرفت. دولت واشنگتن قبلا در زمینه حمله نظامی خود با دولتهای منطقه کارائیب که جزایر کوچکی هستند مشورت کرده بود. دولت گرانادا که عضو جامعه مشترک المنافع انگلستان بود در مورد قصد آمریکا به حمله، برای دولت لندن تلگرام فرستاده بود که بعدا نخست وزیر انگلستان گفته بود که تلگرام به علت غلط نوشتن آدرس گیرنده! بموقع به او نرسیده بود.

 

2005م:در انتخابات 23 اكتبر 2005 كشور لهستان «لخ كازینسكی » كه یك محافظه كار متعصب كاتولیك است برنده شد. لهستان تا آغاز دهه 1990 یک کشور کمونیستی بود. به این ترتیب، در انتخابات آن سال اروپا محافظه كاران شانس بیشتری داشتند اند. در انتخابات آلمان نیز حزب محافظه كار دمكرات مسیحی آراء بیشتری به دست آورده بود. نتیجه انتخابات لهستان همچنین لیبرالها و هواداران سیاست بازار آزاد را ناخرسند ساخته است. كاتولیكها برخلاف پروتستانها از سرمایه داری افسار گسیخته حمایت نمی كنند.

در برزیل نیز در رفراندم 23 اکتبر 2005 شصت و چهار درصد آنان که در رای دادن شرکت کرده بودندجانب محافظه كاران را گرفتند و پیشنهاد منع حمل اسلحه را رد كردند. این پیشنهاد كه از سوی لیبرالها و چپ ها حمایت می شد با 64 درصد رای منفی رد شد.

 

Lech Kaczynski


2005م:25 اكتبر 2005 نتیجه نظر سنجی سالخوردگان بالای نود در چند كشور و ازجمله آمریكا درباره طول عمر اعلام شد. نتیجه این نظر سنجی این بوده است كه بیشتر این سالخوردگان بالای 90 سالگی گفته اند كه زندگی در دهه نود و بعد از آن لذت بخش نیست و یك زحمت برای فرد و بستگان او و همچنین دولت است. با وجود این، همین درصد هم گفته اند كه می خواهند زنده بمانند. طبق گزارش مربوط به نتایج این نظر سنجی، با كشف داروهای تازه و اعلام خواص مواد غذایی در رسانه ها، متوسط طول عمر در كشورهای پیشرفته در ده سال آینده به 87 سال خواهد رسید.


0: سال 2137 پیش از میلاد ماه گرفتگی روی داد و چینی ها آن را در تاریخ ثبت كردند. این نخستین بار بود كه یك ماه گرفتگی ثبت شده است.

1662: چارلز دوم پادشاه وقت انگلستان با دریافت پول از دولت فرانسه، بندر دونكرك را كه از سالها پیش در اشغال نظامی آن كشور بود تخلیه كرد.

1868: شهر « ادو» در ژاپن به « توكیو» تغییر نام داد.

1881: پابلو پیكاسو نقاش معروف اسپانیایی به دنیا آمد.

1911: نخستین پرواز اكتشافی (نظامی) در تاریخ انجام گرفت و ایتالیایی ها محل استقرار نیروهای طرف مقابل در لیبی را با فرستادن هواپیما كشف كردند.

1945: نیروهای ژاپن جزیره تایوان را پس از سالها تصرف، تخلیه كردند

1954: ماشین حساب (كلكولیتور) تمام ترانزیستوری ساخته شد.

1971: چین توده ای 22 سال پس از تاسیس، بالاخره كرسی و مقام خود در سازمان ملل را به دست آورد.

2001: ویندوز «اكس پی» وارد بازار شد.

2005: از دوشنبه 24 اكتبر 2005، سلفونهای یک كمپانی مخابرانی آمریکا با بکار بردن یک تکنولوژی تازه صاحبان خود را به ای میل هایشان دسترسی دادند که این کار در اندک مدتی جهانی شد. سلفون ها (تلفن های موبایل) قبلا مورد استفاده در عكسبرداری، فیلمبرداری دریافت خبر و .... قرار گرفته بودند.

منبع:iranianshistoryonthisday.com


ویدیو مرتبط :
تقویم ۹۰ ( نود 25 آبان )

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

تقویم تاریخ -1 آبان



1580م:حكمران گرجستان كه دو سال بود از پرداخت مالیات این سرزمین به خزانه ایران (در اصفهان) تعلل كرده بود پس این كه شنید، شاه وقت صفوی سپاهی از مركز روانه گرجستان كرده است در نامه ای كه به تاریخ 23 اكتبر 1580 میلادی به «میرزا سلمان» وزیر مربوط دولت صفوی نوشت آمادگی خود را برای تادیه مالیات معوقه اعلام داشت و از تاخیری كه حاصل شده بود پوزش خواست. این تاریخ پس از تطبیق تقویمها توسط مورخان روس به دست داده شده است.

 

1927م:23 اكتبر 1927 (اول آبان 1306 خورشیدی) عهدنامه رعایت بی طرفی و تامین متقابل كه میان تهران و مسكو امضاء شده بود مبادله شد. این عهدنامه هشتم مهرماه همین سال میان دوكشور تنظیم شده بود كه پارلمان ایران با تصویب یك ماده واحده در 27 مهرماه مبادله و اجرای آن را قانونی ساخته بود. تا كنون به لغو این عهدنامه كه دارای هشت فصل است اشاره نشده است. پس از فروپاشی شوروی، روسیه فدراتیو متعهد به رعایت قرادادهای آن دولت شده و در حقیقت برجای آن نشسته است. اتحاد شوروی برجای امپراتوری یکپارچه روسیه نشسته بود.


1943م:23 اكتبر 1943 (اول آبان سال 1322 خورشیدی) مجلس شورای ملی با استخدام 60 كارشناس امور مالیات، استخدام و دارایی از آمریكا برای وزارت دارایی موافقت كرد. استدلال شده بود كه این امور نه تنها نیاز به نوسازی دارد بلكه از شهریور 1320 به دلیل ضعف دولت و نا امن شدن كشور، كار جمع آوری مالیات مختل شده و دولت عمدتا كسری بودجه را از محل انتشار اسكناس جدید تامین می كند که از نظر علم اقتصاد، کار نادرستی است.


1952م23: اكتبرسال1952 (اول آبان 1331) در پی انتشار مقاله ای در روزنامه "باختر امروز" كه سناتورها (همان شخصیتهای کهنسال قدیمی) مجری سیاست های انگلستان در ایران هستند كه نوعی خیانت است، مجلس شورای ملی با تصویب یك طرح فوری، دوره سنا را به دو سال تقلیل داد.

سناتور ها برای اعتراض به این مصوبه به بهارستان رفتند، ولی آنان را به مجلس شورای ملی راه ندادند.

مجلسیان و احزاب برای جلوگیری از خودداری شاه از امضای مصوبه مجلس شورای ملی از مردم خواستند كه كمك كنند و مردم به خیابانها ریختند و شاه را تهدید كردند كه اگر مصوبه را امضاء نكند خواهان لغو سلطنت خواهند شد و شاه مصوبه را پنجم آبان (چهار روز بعد) امضاء كرد.

این قانون نیز همانند سایر قوانین مصوب در دوران حكومت دكتر مصدق ، بعدا لغو شد.

 

1954م: 23اكتبر 1954 (اول آبان سال 1333خورشیدی) چهار تن از 11 افسر گروه سوم نظامیان كمونیست ایران به اعدام و هفت تن دیگر به حبس ابد محكوم شدند. هیچكدام از آنان، نه ازعمل خود ابراز پشیمانی و نه از شاه درخواست بخشودگی كردند. آنان هم مانند افسران دسته اول و دوم پیروی از یك مكتب سیاسی و یك نظریه اقتصادی ــ اجتماعی را كه بستگی به متمایل فرد و احتمالا ریشه در نهاد او دارد، تا این حد عملی مجرمانه ندانسته و گفته بودند كه «اقدام» می تواند جرم تلقی شود، نه صرفا «اندیشه».

روز بعد (دوم آبان) هم چهارمین دسته افسران كمونیست در پی محاكمه ای نسبتا كوتاه محكوم شدند. مجازات چهار تن از اعضای این دسته اعدام و دو تن دیگر حبس دائم تعیین شده بود. هشتم آبان شش افسر و 17 آبان پنج افسر دیگر از محكومان گروههای دوم، سوم و چهارم تیرباران شدند كه سرهنگ جلالی، سرهنگ افشار بكشلو، سرهنگ جمشیدی و سرگرد وكیلی در میان آنان بودند. بیشتر افسران دستگیر شده در ساعات فراغت خود در سالهای 1331 و 1332در دبیرستان های دولتی كشور كه این دبیرستان ها به دلیل ضعف مالی دولت وقت (ناشی از محاصره اقتصادی) دچار كمبود دبیر شده بودند به رایگان تدریس كرده بودند.

اعدام این افسران سبب شد كه مردم خشمی را كه نسبت به حزب توده داشتند كه چرا با این توان نظامی، كودتای 28 مرداد را در هم نشكسته بود فراموش كردند و بیش از پیش ضد دولتی شدند. وجود فرمانداری نظامی و منع رفت و آمد شبانه و محدودیت اجتماعات و سانسور مطبوعات مانع هرگونه اقدام ملت بود و لذا خشم آنان را به عقده تبدیل كرد.

 

1966م:بیست و سوم اکتبر سال1966 (آبان 1345) نخستین فرستنده تلویزیون دولتی به نام شبكه ملی (عنوانی در برابر تلویزیون غیردولتی آن زمان كه از 1337 فعالیت می كرد) آغاز بكار كرد و با جذب ماهرترین روزنامه نگاران وقت از جمله «مصطفی قریب (عكس بالا)» موفق شد با پخش اخباری جامع و بدون خود سانسوری، بینندگان وقت را به خود جلب كند و همین امر كمك به تصویب قانون یكی شدن رادیو ـ تلویزیونهای ایران كرد كه اجرای آن در سال 1350 (1971) تكمیل و صدا وسیما با خبرگزاری مستقل خود به وجود آمد و در محل فعلی ــ جام جم ــ مستقر شد.

پس از ادغام رادیو با تلویزیون، تورج فرازمند سردبیر اسبق روزنامه اطلاعات و مفسر رادیو ایران مدیر اخبار رادیو و ایرج گرگین مدیر اخبار تلویزیون شد. غلامحسین صالحیار سردبیر پیشین روزنامه اطلاعات و خبرگزاری پارس و اولین سردبیر آیندگان نیز برای سازمان رادیو ــ تلویزیون ملی، یك خبر گزاری مستقل به وجود آورد كه به نام « واحد مركزی خبر » هنوز باقی است.

 

مصطفی قریب


1857م:هر استاد تاریخ معاصر ایران و هر نویسنده تاریخ عهد قاجاریه در بیانات و نوشته هایش از قرارداد چهارم مارس 1857 انگلستان با ایران كه در پاریس تنظیم و امضا و در بغداد مبادله شد به عنوان نمونه بارزی از تحمیلات عصر استعمار (به سبك قدیم) و منحوستر از عهدنامه تركمن چای نام برده و از ایرانیان خواسته است كه آن را به دقت بخوانند و از یاد نبرند كه «ضعف» بدبختی بزرگی برایشان خواهد بود.

سی ام مهرماه 1331 خورشیدی روزنامه های تهران به مناسبت قطع مناسبات ایران با انگلستان و بسته شدن ساختمان سفارت در خیابان فردوسی، برای دومین بار پس از 93 سال، به ماجرای نخستین قطع رابطه كه مربوط به لشكر كشی انگلستان به ایران و جدا كردن هرات و مناطق اطراف آن از پیكر ایران بود مشروحا اشاره كرده و متن قرارداد مورخ چهارم مارس 1857 دو كشور را به چاپ رسانده و از باب تهدید، یادآور شده بودند كه فصل هفتم این قرارداد كه منجر به جدایی هرات شد به دولت ایران این حق را داده است كه اگر از ناحیت افغانستان احساس خطر كند بتواند لشكر به افغانستان بكشد و منطقه خطر را متصرف و اصحاب خطر را تنبیه و مجازات كند.

تنها در فصل هفتم از این قرارداد 15 فصلی چنین امتیازی به ایران داده شده بود و این كوتاه آمدن هم به این سبب بود كه سربازان ایرانی سریعا مناطق شرقی افغانستان امروز را كه انگلیسی ها می خواستند برای جلوگیری از پیشروی روسها به سوی آسیای جنوبی در اختیار گیرند تخلیه كنند. انگلیسی ها كه به منظور فشار وارد آوردن بر ایران بوشهر ، چند جزیره و مناطق دیگری در جنوب وطن ما را تصرف كرده بودند نیروی زمینی كافی در هند نداشتند كه برای خلع ید از ایران به افغانستان بفرستند. به علاوه احتمال كمك نظامی روسیه هم به ایران می رفت. خواندن سایر فصول قرارداد دردآور است ازجمله اصل چهارم مبنی بر مجبور كردن ایران به عفو ایرانیانی كه در این جریانات از انگلیسی ها حمایت كرده بودند و ....


1973م:23 اكتبر سال1973 ( اول آبان 1352خورشیدی) در پی تحریم صدور نفت از جانب اعراب به كشورهای غرب، مدیران شركتهای نفتی غرب به تهران وارد شدند تا از شاه بخواهند تولید نفت ایران تا آن حد بالا رود كه كمبود شدید در بازارهای جهانی روی ندهد و بهای سوخت زیاد بالا نرود. آثار تحریم نفتی اعراب سالهای بر اقتصاد غرب دیده می شد. ایران از جمله كشورهایی بود كه به تحریم نفت نپیوسته بود و با این عمل، هم پول فراوانی به دست آورد و هم دشمنان بیشتری. برخی نوشته اند که همین پول بادآورده به تغییر نظام حکومتی ایران کمک کرد ، زیرا که پولدارها را پولدارتر کرده بود و ....

 

1357م:علی امینی دیپلمات، سیاستمدار، وزیر و نخست وزیر پیشین كه اخیرا در پاریس درگذشت و در جریان انقلاب باردیگر دست به فعالیت سیاسی زده بود در مصاحبه ای كه در لندن انتشار و سی ام مهر سال 1357 در روزنامه های تهران انعكاس یافت گفت كه تنها برحسب وظیفه ملی و میهنی ریشه های بیماری مزمن وطن را عیان می كند تا مورد توجه قرار گیرد و درمان شود.

وی سپس به تشریح این ریشه ها پرداخته و گفته بود: در ایران، ریشه بیماری باید كنده شود؛ نه عمل تسكین درد. در طول دهها سال گذشته به «ایران بیمار» فقط داروی مسكن داده شد و درد باقی ماند. درد ایران با آزادی زندانیان سیاسی، افزایش دریافتی كارمندان دولت و دادن پایه و گروه تازه به آنان، لغو سانسور مطبوعات و انحلال اداره نگارش (بازبینی كتابها پیش از انتشار)، آزادی زیارت عتبات و ... درمان نمی شود. یك ریشه بیماری ایران در سازمانهای قضایی ناسالم این كشور نهفته است و این دستگاه از آغاز كار ناسالم بوده و تا اصلاح نشود نمی توان انتظار برقراری عدالت و امنیت اجتماعی و تامین رضایت عمومی در وطن را داشت. از یك قانون خوب، اگر دستگاه سالمی نباشد كه ناقض، و فرد بی اعتنا به آن را كیفر دهد و سركوب كند كاری ساخته نخواهد بود و همانا سطوری خواهد بود در یك كتاب در قفسه ای دربسته. ریشه دیگر این بیماری نداشتن دلسوز اقتصادی است. برای مثال: پس از افزایش درآمد ایران از نفت كه از سال 1352 هجری (1973 میلادی) آغاز شد و جنگ اعراب و اسرائیل و تحریم نفتی اعراب باعث آن بود، به جای توجه به كشاورزی و صنایع مربوط به آن و خودكفا ساختن كشور از این بابت، آمدند به بذل و بخشش پرداختند و به ولخرجی دست زدند؛ فروش دلارهای نفتی را آزاد كردند، با هدف خودنمایی؛ به كشورهای دیگر وام دادند، بازپرداخت وام برخی كشورها را بخشیدند و به زندگی لوكس روی آوردند و شكاف میان فقیر و غنی را چنان عمیق و عیان ساختند كه طبقه محروم از درآمد نفت، به پا خاست و تا به نتیجه نرسد آرام هم نخواهد گرفت. وقتی كه به مسئولان گفتند چرا چنین می كنید، نفت كه یك محصول دائمی نیست پاسخ دادند كه كویت و عربستان هم چنین می كنند، ولی حساب نكردند كه جمعیت كویت یك پنجاهم ایران است. اگر مشكلی در صدور نفت ایران پیش آید، با این كشاورزی ناتوان نمی شود شكم مردم را سیر كرد. قطع واردات محصولات صنعتی را ده سال هم می شود تحمل كرد، ولی محصولات كشاورزی و خوراك مردم را به هیچوجه. به مسئولان گفتند كه درمعاملات سرمایه گذاری با خارجی بدانند كه اگر به منافع خارجی لطمه بخورد و تضمین ها عملی نشود بیم تحریم جهانی و بلوكه شدن همه سرمایه ایران وجود خواهد داشت كه توجه نكردند. ریشه سوم بیماری ایران "ساواك (دستگاه اطلاعاتی وقت)" است كه نتوانست مشكلات مردم را كشف و به موقع و بدون ملاحظات به گوش رئیس كشور، اعضای دولت و مجلس برساند و به آنان اخطار دهد تا برای رفعشان اقدام كنند. ساواك تنها برای جاسوسی بر ضد مردم و دادن گزارش راست و دروغ و افزودن بر حجم پرونده های محرمانه اشخاص كه جز مشكل سازی و دشمن تراشی دردی را درمان نمی كند به وجود نیامده است. وظیفه آن جمع آوری اطلاعات است، در درجه اول اطلاعات مربوط به مشكلات مردم، نارضایی ها، خواستها و ناخواستها و رساندن این اطلاعات به گوش مقامات مربوط است تا راه حل بیابند و پیش از این كه دیر شود مشكل را از میان بردارند. این سازمان (ساواك) با این كاركنان (که واجد شرایط لازم نیستند) و تشكیلات ناقص و نیز وابستگی اش به كابینه و نداشتن استقلال كامل در امور خود نمی تواند در جهت تشخیص بیماری و پیشنهاد تجویز دارو، موثر باشد. كار این سازمان در طول عمر خود شده است پرونده سازی و در نتیجه دردسرسازی برای مردم و دولت و ایجاد ناراضی و دشمن و دورساختن میهندوستان و دلسوزان وطن از خدمت. فساد اداری و انجام امور از راههای بوروكراتیك كه عمدتا از انتصابات غیر اصولی مدیران و روسای دوایر و توصیه بازیها ناشی می شود یك ریشه دیگر بیماری ایران است و ....

 

علی امینی


1086م:23 اكتبر سال 1086 «یوسف ابن تشفین» رهبر المرابطون (بربرهای مسلمانی كه مراكش، الجزایر، صحرای غربی تا مزر غنا را در تصرف و بر حكام اسلامی اندلوس نظارت فائقه داشتند) ، به اسپانیا لشكر كشید و آلفونسو ششم پادشاه كاستیل را شكست داد. وی سپس با دریافت فتوا از روحانیون ارشد آن زمان ازجمله امام محمد غزالی توسی امیران مسلمان مناطق اسپانیا (اندلوس) را هم كه راه اشرافیت در پیش گرفته و زندگی لوكس و تشریفات سلطنتی برای خود ساخته بودند سركوب و بركنار كرد و بار دیگر پرتغال را به متصرفات اسلامی بازگردانید و لقب امیر المسلمین گرفت. وی كه از طوارق بود شهر مراكش را در كشور مغرب و شهر الجزیره را در الجزایر بنا نهاد.

 

1931م:«دیانا دورس» بازیگر انگلیسی فیلمهای سینمایی 23 اكتبر 1931 به نام «دیانا فلاك» به دنیا آمد و چهارم مه 1984 از بیماری سرطان درگذشت. وی به اصرار مادرش وارد حرفه نمایش شده بود و زیبایی او كمك كرد كه در این حرفه شهرت یابد. خودمانی رفتار كردن او در فیلمها و به زبان عامیانه و گاهی به شوخی حرف زدنش سبب شد كه نتواند در هالیوود آمریكا باقی بماند و به انگلستان باز گشت.

تولید كنندگان فیلمهای سینمایی آمریكا در باره او گفته بودند كه دیانا كار بازی در فیلم را جدی نمی گیرد و چون در آرزوی جایزه هنری نیست حس رقابت و انگیزه پیشرفت ندارد. ولی كارگردانان انگلیسی خلاف این عقیده را داشتند.

دیانا پس از خودكشی سومین شوهرش دچار اندوهی طولانی شده بود و با این كه چند سال با داشتن سرطان به كار هنری ادامه داد نتوانست بیش از 53 سال زندگی كند.

 

دیانا دورس


1915م: 23اکتبر 1915 بیش از 25 تا 33 هزار زن آمریكایی كه درخواست به دست آوردن حق رای در انتخابات را داستند در خیابانهای نیویورك راهپیمایی كردند و شعار دادند. این، بزرگترین تظاهرات از این دست بشمار می آید. زنان آمریكا بالاخره پس از اصلاح قانون اساسی این كشور در 1920 تحت عنوان اصلاحیه 19 این حق را به دست آورده اند.

 

راهپیمایی سال 1915 زنان آمریكایی در نیویورك

 

2004م:21 اكتبر 2004 و در آستانه انتخابات دوره ای آمریك،ا ائتلاف آمریكائیان مسلمان اعلام كرد كه از «جان كری» نامزد احراز مقام ریاست جمهوری از حزب دمكرات حمایت می كند. این ائتلاف مدعی شده بود كه صاحب پنج تا هفت میلیون رای است. ائتلاف انجمن های آمریكائیان مسلمان كه گفته شده دارای نزدیك به ده میلیون عضو هستند در انتخابات سال 2000 از جورج بوش حمایت كرده بود. سران ائتلاف در مصاحبه مشترك 21 اكتبر خود گفته بودند كه از سیاست های جورج بوش كه در آن حقوق مدنی و آزادی های مسلمانان به طور كامل رعایت نمی شود و آمریكائیان مسلمان به چشم «تبعه كامل» در نظر نمی آیند خسته شده و رنجش پیدا كرده اند. ظاهرا اشاره آنان به بازداشت انبوه مسلمانان پس از رویدا 11 سپتامبر 2001 بود و نیز بازرسی بدنی هنگام مسافرت و بررسی دقیق و طولانی پیشینه هنگام درخواست كار و یا پروانه و ....

درهمین روز «پت رابرتسون» مدیر شبكه تلویزیونی مذهبی مسیحی اعلام كرد با این كه جورج بوش به توصیه او كه به عراق حمله نظامی نكند گوش نكرد، در انتخابات دوم نوامبر 2004 هم از او جانبداری و برای پیروزی اش تبلیغ می كند.

نتیجه انتخابات به سود جورج دبلیو بوش بود.

 

1817م:«پیر لاروس» دائرة المعارف نویس معروف فرانسه و مولف لاروس 23 اكتبر سال 1817 به دنیا آمد. وفات او در سوم ژانویه سال 1875 اتفاق افتاد.

 

لاروس


1958م:كمیته جوایز نوبل 23 اكتبر 1958 بوریس پاسترناك داستان نگار روس (عكس مقابل) را برنده جایزه ادبی آن سال اعلام كرد. داستان «دكتر ژیواگو» اثر پاسترناك را قبلا از شوروی خارج و در اروپا و آمریكا به زبان انگلیسی چاپ و با تامین هزینه ترجمه و انتشار آن از سوی دولتهای معین كه با شوروی رقابت داشتند در بسیاری از كشورها از جمله ایران توزیع كرده بودند.

با اعلام نام پاسترناك به عنوان برنده جایزه ادبی آن سال، صدای اعتراض از گوشه و كنار بلند شد كه اقدام كمیته داوران، «سیاسی» بوده، نه ادبی و تحت فشار برخی قدرت ها به این اقدام زده است زیرا كه همین یك اثر از پاسترناك در خارج از شوروی انتشار یافته و خود او هم درخواست بررسی تسلیم نكرده و حاضر به قبول جایزه هم نشده و داستان او جز انتقاد از یك روش معمول در شوروی از نظر ادبی به مراتب ضعیفتر از سایر آثاری است كه به كمیته داده شده بود.

این اعتراض ها راه را برای انتقاد در سالهای بعد هموار ساخت، به گونه ای كه در حال حاضر به جوائز ملی و جوائز بعضی بنیادهای دیگر از جمله پولیتزر اهمیت بیشتری داده می شود؛ تا نوبل و سایر کشورها بویژه ملل غیر متعهد زیر فشارند تا به صورت گروهی جوایزی همتراز نوبل بنیادنهند.

 

پاسترناک


92م:«بان كو» مورخ چینی كه با كمك پدر و خواهرش تاریخ سلسله منقرض شده «هان» را جمع آوری كرده بود 23 اكتبر سال 92 میلادی در پی یك محاكمه كوتاه اعدام شد.

وی متهم شده بود كه با بزرگ كردن بیش از واقع دودمان «هان» خواسته است به طور غیر مستقیم دودمان سلطنتی تازه را بد جلوه دهد و تحقیر كند.

از «بان كو» خواسته شده بود كه برای رفع اتهام وارده به خود، كتابی هم در باره پادشاه تازه چین بنویسد كه «بان كو» این پیشنهاد را رد كرده و گفته بود كه رویدادهای جاری به دلیل مشخص نبودن نتایج نهایی آنها و دشوار بودن كشف علل و انگیزه وقوعشان «تاریخ» محسوب نمی شوند و مورخان آینده باید در باره آنها بنویسند نه مورخان هم عصر. مورخان هم عصر می توانند برای آیندگان یادداشت بگذارند.

این استدلال علمی او نیز از سوی پادشاه حمل بر تنفر «بان كو» از خود شد و دستور محاكمه اش را به اتهام انزجار از حاكمیت و دشمنی و تحقیر آن و سرپیچی از اراده سلطان وقت صادر كرد و پس از صدور حكم، دستور اجرای فوری آن را داد. «بان كو» اعدام شد، ولی «تاریخ سلسله هان» نوشته او باقی مانده و نام وی را زنده نگهداشته است. تاریخ سلسله «هان» نوشته «بان كو» یكی از كاملترین تواریخ عهد باستان است.


2008م:اکتبر 2008 از قتل «والری ایوانف» ناشر «تولیاتی ریویو» پنج سال گذشت. او تنها قربانی اوضاع پس از فروپاشی شوروی و تنها روزنامه نگاری نبود كه در شهر صنعتی و مركز كارخانه های اتومبیلسازی منطقه ولگا به دست مافیای روس كشته شده بود. در شهر تولیاتی كه تا مسكو صدها كیلو متر فاصله دارد و به نام دبیر كل پیشین حزب كمونیست ایتالیا تجدید نام شده است از سال 1995 تا 2002 شش روزنامه نگار جان خود را بر سر افشاگری فساد گذارده بودند ـ فسادی كه زاییده ادغام سیاست، كسب و كار، و مافیا در روسیه پس از انحلال شوروی بود. از سال 2000 تا 2003 در روسیه 13 روزنامه نگار منتقد این اوضاع جان خود را از دست دادند. هدف از ترور آنان عمدتا این بود كه نه تنها سد راه ادامه فساد نباشند، بلكه روزنامه نگار دیگری پیدا نشود كه بنویسد: شماری در روسیه اموال عمومی را كه محصول 70 سال سوسیالیسم، و متعلق به همه مردمند دارند غارت می كنند و با ثروتی كه به هم زده اند وزیر و وكیل و ... تعیین می كنند و به این وسیله باقی می مانند و مابقی روس ها را بمانند دوران «سرفدم» استثمار می كنند.

سطور بالا خلاصه ای بود از آن چه كه 17 اكتبر 2003 بر سر گور «والری ایوانف» به مناسبت یکمین سالگرد قتل وی بیان شد و روزنامه ها از جمله نیویورك تایمز به آن اشاره داشتند.

ولادیمیر پوتین در دور دوم ریاست جمهوری خود تا توانست کوشید که به آن وضعیت پایان دهد و اینک در سمت رئیس دولت و رهبر حزب حاکم به این تلاش ادامه می دهد. فسادزدایی سرلوحه برنامه دولت اوست.

 

والری ایوانف

 

1983م:قرارگاه نظامیان اعزامی رونالد ریگن رئیس جمهوری وقت آمریكا به لبنان بامداد 23 اكتبر 1983 در نزدیكی فرودگاه بیروت منفجر شد و بر اثر فروریختن این ساختمان چهار طبقه 241 نظامی و عمدتا مورین (Marines کماندو دریا برد) كشته شدند. در آن سپیده دم راننده یك وانت پر از مواد منفجره با کوبیدن خودرو خود به ساختمان، این انفجار را به وجود آورده بود. این وانت نسبتا بزرگ علاوه بر راننده، یک سرنشین دیگر هم داشت.

دو دقیقه پس از این رویداد، انفجار مشابهی در قرارگاه نظامیان اعزامی فرانسه در گوشه دیگری از بشهر یروت روی داد كه باعث مرگ 58 تن شد. این دو رویداد باعث شد که رونالد ریگن تصمیم به انتقال نظامیان آمریکایی به ناوهای این کشور در آبهای لبنان بگیرد. مورخان نوشته اند که با این دو انفجار انتحاری، جهان وارد دوران انفجارهای انتحاری شده است و بنابراین، رویدادهای 23 اکتبر 1983 بیروت فصل تازه ای از مبارزه در تاریخ عمومی بازکرده است - فصلی که هر روز مطلب و عکس تازه ای بر آن افزوده می شود. به نوشته مورخان، قدرت انفجاری موادی که در وانت حمل می شد برابر 6 هزار کیلو گرم "تی ان تی" بود. این وانت پس از عبور از بلوکهای سیمانی، و سیمهای خاردار خودرا به ساختمان قرارگاه نظامیان آمریکایی کوبیده بود. در آن لحظه، تنها خلبان یک هلی کوپتر آمریکایی شاهد این صحنه بود و از بالا، حرکت وانت را به گرد ساختمان و پارکینگ آن دنبال می کرد.

 

آن چه كه از ساختمان قرار گاه باقی مانده بود

 

2004م:«پال نیتسهPaul H. Nitze» یكی از معماران سیاست سختگیرانه آمریكا نسبت به شوروی و كشورهای رقیب و غیر دوست 19 اكتبر 2004 در 97 سالگی درگذشت. وی دهها سال بدون این كه «رسما» سمتی داشته باشد در حد یك وزیر و مشاور ارشد به هشت رئیس جمهوری آمریكا در تنظیم و اداره سیاست خارجی این كشور كمك كرد و در حقیقت گرداننده امور در پشت صحنه، و مردی بسیار متنفذ و موثر بود كه می كوشید كمتر در انظار دیده و در مصاحبه ها شنیده شود. گفته شده است وی بود كه در نیمه قرن بیستم موضوع ایجاد «اطاق فكر» و «نشست مشترك كارشناسان و استادان» هر رشته را در جوار دفتر رئیس كشور و هر مدیر ارشد دیگر مطرح ساخت كه پذیرفته شده و اینك در برخی از كشورها مورد توجه است. پال گفته بود كه درباره این اطاقها و نشست ها نباید تبلیغ شود، باید تا حدی نامرئی باشند تا اعضایشان تحت نفوذ صاحبان منافع قرار نگیرند و تلقین نشوند.

«نیتسه» انستیتوهای مطالعات استراتژیك و تحقیقات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی پیشرفته متعدد ازجمله مدرسه مطالعات بین المللی پیشرفته جانز هاپكینز را تاسیس كرده است كه برای آمریكا مطالعه و تفكر كنند و پیشنهاد دهند. انستیتوی فارین پالیسی (سیاست خارجی) نیز از موسساتی است كه او آن را به وجود آورده است. نیتسه بود كه كارتر را مجبور به خروج از قرارداد سالت ـ 2 كرد. وی از ماجرای ورود نیروهای شوروی به افغانستان استفاده كرد و به كارتر توصیه كرد كه آن را بهانه قرار دهد و از سالت 2 خارج شود. نیتسه عقیده داشت كه قراردادهایی نظیر سالت باعث خواهند شد كه هزینه نظامی مسكو كاهش یابد و سران كرملین به مسائل داخلی و رفاه توجه كنند و نظام سوسیالیستی شوروی تثبیت شود و در جهان الگو قرار گیرد. ریگن بیش از سایر سران آمریكا از نیتسه حرف شنوی داشت. وی به ریگن گفته بود كه قرارداد خارج ساختن موشكهای برد متوسط دو كشور از اروپای مركزی به سود آمریكاست و او را ترغیب به امضای چنین موافقتنامه ای با شوروی كرده بود.

نیتسه از سال 1950 كار برنامه ریزی برای محاصره شوروی را آغاز كرده بود. توصیه او این بود كه شوروی از درون باید فرو بپاشد زیرا در صورت وقوع جنگ، جهان از میان خواهد رفت و در یك جنگ اتمی چیزی باقی نخواهد ماند و سیاست فروپاشی شوروی از درون كه طراح آن «نیتسه» بود در اواخر سال 1991 به همان نتیجه ای رسید كه او مراحل آن را در نظر گرفته بود.

نیتسه در دهه 1970 پیش بینی كرده بود كه به مرور زمان از میزان تعصب رهبران شوروی به كمونیسم كاسته خواسته خواهد شد و حاضر به قربانی كردن برخی از اصول آن در هر سازشی خواهند شد. لذا فعلا باید كاری كرد كه از پرداختن به تامین رفاه مردم بازمانند و متوجه امورفرعی و وقت گیر و بی نتیجه شوند. رفاه مردم از میزان ناراضیان داخلی خواهد کاست و امیدی به فروپاشی از درون باقی نخواهد گذارد.

 

Paul H.Nitze

 

2005م:آژانس فرانس پرس 22 اكتبر 2005 در گزارشی به نقل از لارنس ویلكرسونL. Wilkerson نوشته بود كه (در آن زمان) چنی (معاون جورج دبلیو بوش) و رامسفلد (وزیر دفاع که بعدا کناره گیری کرد) مهار سیاست خارجی آمریكا را به دست دارند. ویلكرسون (یك سرهنگ بازنشسته) رئیس دفتر ژنرال پاول در طول تصدی وزارت امور خارجه آمریكا در آخرین جلسه فاروم سیاست خارجی كه در محل بنیاد آمریكای نوین تشكیل شده بود گفته بود كه بوش به جزئیات سیاست خارجی توجه ندارد و رامسفلد و چنی (با ایجاد یك محفل دسیسه) رئوس سیاست خارجی آمریكا را برپایه منافع اصحاب سرمایه و كمپانی های این كشور تنظیم می كنند و مسئله عراق محصول كار این كانون دو نفره است. نگاه این دو به كره شمالی و ایران هم به همین گونه است.

ویلكرسون 16 سال از همكاران نزدیك ژنرال پاول بود. از اظهارات ویلكرسون چنین نتیجه گرفته شده است كه بانو رایس وزیر امور خارجه (در دور دوم ریاست جمهوری بوش) نقشی عمده در برنامه ریزی سیاست خارجی آمریكا ندارد. عكس بالا، بوش را میان چنی معاون خود و رامسفلد وزیر دفاع وقت آمریكا نشان می دهد.

 

چه كسانی سیاست خارجی دولت جورج بوش را برنامه ریزی می كنند

 

2005م:22 اكتبر 2005 در حالی كه «لویس لیبیLibbY»، یك مقام دیگر كاخ سفید متهم به «لو دادن» والری پلیم Valerie Plameجاسوسه سیا شده بود، شبكه های تلویزیونی آمریكا برای نخستین بار عكس این زن را به صورتی كه در بالا آمده است پخش كردند. در آن زمان لیبی رئیس دفتر دیك چنی معاون رئیس جمهوری آمریكابود. قبل از او، «كارل رو» از مشاوران جورج بوش متهم به افشاء نام «والری پلیم» شده بود.

طبق پرونده ای كه در دستگاه قضایی آمریكا در دست بررسی است و تاكنون دو روزنامه نگار و دو مقام ارشد كاخ سفید در آن تحت تعقیب قرار گرفته اند، در پی تكذیب اتهام خرید اورانیوم از سوی صدام حسین از کشور نیژر توسط جوزف ویلسون شوهر والری كه یك دیپلمات وزارت امور خارجه آمریكا بود و مامور رسیدگی به آن معامله احتمالی شده بود، مقامات كاخ سفید از راه انتقام گیری از او، نام زنش والری را فاش ساخته بودند كه در روزنامه ها انتشار یافته بود. افشای نام مامور اطلاعاتی آمریکا از سوی هرمقام، طبق قانون تاسیس «سیا» عملی غیر قانونی بوده است. رسیدگی در این زمینه كه به «پلیم گیت» معروف شده است، با وجود محکومیت یافتن "لیبی" و از دست دادن مقام خود ادامه دارد. جورج دبلیو بوش رئیس جمهور آمریکا با استفاده از اختیارات قانونی خود مجازات لیبی را تخفیف داد که باعث انتقادهای متعدد شد. اصحاب نظر براین عقیده اند که در دوران حکومت رئیس جمهور بعدی آمریکا، حقایق بیشتری در این زمینه به دست خواهد آمد؛ مخصوصا که بانو والری مصرا قضیه را دنبال می کند، زیرا که با افشاء نام، وی شغل خودرا از دست داده و از این بابت دچار زیان شده است.

 

پلیم گیت

 

2005م:اخبار مربوط به گسترش آنفلوآنزای مرغی در اروپا و آمریكای لاتین كه منشا آن آسیا بوده است، در نیمه دوم اكتبر 2005 باعث نگرانی آمریكاییان از این بابت شده بود.

22 اكتبر 2005 شبكه «سی بی اس» در اخبار مشروح خود گفت كه وجود آنفلوآنزای مرغی در كرواسی و انگلستان هم تایید شده و در آمریكای لاتین مرزهای پنج كشور منطقه «آندز» بسته شده بود. در انگلستان این بیماری در طوطیانی كه از آمریكای لاتین وارد شده بودند مشاهده شده و در كرواسی لاشه شماری قوی مهاجر كه از این بیماری مرده بودند به دست آمده بود.

در آن زمان، ترس آمریكایی ها از این بیماری به قدری بود كه فروش و خوردن مرغ را به حداقل رسانیده و هركس با یك عطسه گمان می برد كه به آنفلوآنزای مرغی دچار شده است. این شبكه سپس با Luisa Conlan لوئیسا كانلن كه به فرانسه سفر كرده و در بازگشت به آمریكا دچار علائم سرماخوردگی شده و نیمه شب از ترس ابتلاء به آنفلوآنزای مرغی و انتقال این بیماری(H5N1) از فرانسه به آمریكا، به اورژانس بیمارستان رفته بود مصاحبه كرد. پزشكان بیمارستان كه نخست این موضوع را به مركز پیشگیری از بیماری های واگیر گزارش كرده بودند بعدا اعلام داشتند كه بیماری بانو لوئیسا سرماخوردگی عادی بود ولی نگرانی او امری قابل درک بوده است.

 

Luisa Conlan


1021: سلطان محمود غزنوی تصرف كشمیر را تكمیل كرد. وی قبلا مناطق غربی هندوستان (پاكستان امروز) را تصرف كرده بود.

1944: ارتش سرخ ( شوروی) در تعقیب نیروهای آلمان وارد مجارستان شد.

1954: چهار دولت فاتح جنگ جهانی دوم موافقت كردند كه به حالت اشغال نظامی آلمان پایان دهند و با حفظ نیروهای خود در دو قسمت آلمان در امور دو آلمان مداخله نكنند. نیروهای نظامی آمریکا ، انگلستان و فرانسه بعدا به نام " ناتو " در آلمان غربی و نظامیان شوروی تحت نام پیمان ورشو در آلمان شرقی ماندگار شدند که پس از فروپاشی شوروی و تامین وحدت آلمان ، نظامیان روسیه به تصمیم یلتسین از از آلمان خارج شدند اما نیروهای دیگر همچنان در آنجا مانده اند!.

1956: برخی مردم از مجارستانی ها بر ضد استالینیسم و ادامه استقرار نیروهای شوروی در آن کشور ــ نه سوسیالیسم ــ بپا خاستند. این قیام كه از سی ام اكتبر با ورود تانكهای شوروی به خیابانها سركوب شد در پی مخالفت شوروی با عقاید «ایمر ناگی» نخست وزیر مجارستان كه دم از «دمكراسی سوسیالیستی» زده بود آغاز شد. سران شوروی «دمكراسی سوسیالیستی» را یك میان بر به سوی كاپیتالیسم خوانده بودند. این واقعه همزمان با بحران آبراه سوئز روی داده بود.

1956: برای نخستین بار به جای فیلم، شبكه های تلویزیونی آمریكا كاست ویدیویی مغناطیسی برای تهیه برنامه های خود بكار بردند.

2004: در سن دیاگو ( كالیفرنیا ) تنی چند از افراد خانواده نظامیان به شبكه سی بی اس گفتند كه دریافتی ماهانه نظامیان كافی نیست و متوسط آن با این گرانی ها یكهزار و یكصد دلار است و بعضی اوقات آنان مجبور می شوند از «فود لاكر» های پایگاه مواد غذایی رایگان دریافت دارند.

2004: فیلمهای مربوط به آزمایش موشكی تازه ایران از شبكه های تلویزیونی آمریكا پخش شد. از حجم خبر و فیلم پرتاب موشك از شبكه های تلویزیونی آمریكا چنین بر می آمد كه آن را بیش از حد چشمگیر كرده بودند. آمریكائیان عادت نداشته اند كه ببینند موشك كشور كوچك و ضعیفی به مانند موشكهای كروز آنها از سكوی متحرك به آسمان زبانه بكشد.

منبع:iranianshistoryonthisday.com