اخبار


2 دقیقه پیش

عکس: استهلال ماه مبارک رمضان

همزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ...
2 دقیقه پیش

تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریم

وزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که می‌تواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام می‌شود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ...

تقویم تاریخ -28 مهر



351م:مورخ ارتش روم در ذیل روز 20 اكتبر سال 351 میلادی (این روز را از انطباق تقویم ها به دست آورده اند) به صورت مبهم چنین نوشته است :

كل تلفات جنگ نخست امپراتور كنستانتینوس دوم با ایران (منظور؛ جنگ سال 348 میلادی با شاپور دوم مشهور به ذوالاكتاف است) 50 هزار و 231 نفر و تلفات كل جنگ دوم با ایران (منظور جنگ سال 350 میلادی) 39 هزار و12 نفر. این مورخ شاید به دلیل عرق ملی روشن نساخته است كه این ارقام، جمع تلفات دوكشور و یا به تنهایی ـ روم بوده است. از آنجا كه فاتح هر دو جنگ، ایران بود و طرف مغلوب نمی تواند كشتگان فاتح را شمارش كند به احتمال بسیار زیاد این تلفات سنگین را رومیان تحمل كرده بودند. مورخ ارتش روم در زیر این ارقام نوشته است كه این آمار نهایی را فرماندهی كل ارتش برای سنای روم تهیه كرده است و سپس توضیحات دیگر....

 

نتیجه دو شكست و عقب نشینی رومی ها در دو جنگی كه در بالا اشاره شد، وقوع شورشهای مسلحانه در قلمرو روم در آلمان، گل (فرانسه)، ایلریا (یوگوسلاوی)، اسپانیا و حتی بریتانیا شد كه سالها بعد، نخست به تقسیم آن امپراتوری به دو حوزه حكومتی و سپس تجزیه كامل و اضمحلال انجامید.

 

ارتشها از زمان اسكندر مقدونی دارای مورخ موظف شده اند كه رویدادهای روزانه را یادداشت می كند و در پایان فصل و یا سال با مروری بر آنها یك گزارش تاریخی می نویسد كه تا ربع قرن در آرشیو ارتش و از آن پس برای همیشه در آرشیو ملی نگهداری می شود تا در دسترس محققان باشد. به احتمال زیاد، این روش از توسیدیدس كه یك ژنرال بود و تاریخ جنگهای « پلوپونز» را نوشت اقتباس شده است.

 

در پاره ای از كشورهای پیشرفته این كار اینك فراتر از ارتش رفته و سازمانهای دیگر را در بر گرفته كه مروری بر چنین گزارشها؛ پسرفتها و پیشرفتهای سازمان در فاصله زمانی معین را نشان می دهد. در تنظیم ای گزارشها نهایت دقت و امانت بكار می رود و به همین دلیل است كه انجام آن را به كسی كه در این رشته تحصیل و مطالعه كرده ومهارت داشته باشد واگذار می كنند و كار آن درست عكس روابط عمومی است.

 

شاپور دوم بر سکه اش

 

1333ش:كمتر از دوماه پس از كشف شبكه نظامی حزب توده، نخستین دسته افسران كمونیست كه در محكمه نظامی وقت محكوم شده بودند در روزی چون امروز در سال 1333(اكتبر 1954) تیر باران شدند.

اسامی افسران و یك غیرنظامی كه در این روز تیر باران شدند از این قرار است : سرهنگ مبشری، سرهنگ سیامك (افسر ژاندارم)، سرهنگ نمینی، سرگرد عطارد، سرگرد واعظ قاسمی، سرگرد وزیریان، سروان مدنی، سروان شفا، ستوان افراخته و غیر نظامی مرتضی كیوان. این عده پیش از تیرباران شدن شاه را خائن به وطن خوانده و شعار پیروز باد مردم ایران را سرداده بودند. محاكمه سومین دسته افسران كمونیست ایران 29 مهرماه1333 آغاز شد.

 

1355ش:28 مهرماه 1355 (20 اكتبر 1976) اعلام شد كه دولت وقت ایران (نظام سلطنتی) 25 در صد از سهام شركت كروپ آلمان را خریداری كرده است. دولت وقت ایران دست به سرمایه گذاریهای خارجی دیگری هم با دلاری حاصل از فروش نفت دست زده بود.


542م:امروز سالروز اعدام «آنیسیوس بئوتیوس» فیلسوف، نویسنده و سیاستمدار رومی است كه پس از اتمام كتابی را كه در دست نوشتن داشت 20 اكتبر سال 542 میلادی در شهر رم اعدام شد. یكی از اتهامات «بئوتیوس» حمایت از ژنرالی بود كه متهم به خیانت و نیز جاسوسی برای ایران شده بود.

«بئوتیوس» عضو سنای روم بود. آخرین كتاب بئوتیوس «تسلای فلسفه» عنوان دارد كه در آن ثابت كرده است كه «تقوا، پاكدامنی و پرهیزگاری» پایدار، ابدی و همیشگی اند. به باور این فیلسوف، «تقوا» یك قدرت است. تقوا را نمی توان از انسانی كه واقعا دارای آن است سلب كرد.

كتابهای قبلی این فیلسوف عبارتند از: «عقاید ارسطو و اقلیدس»، «فلاسفه یونان چه گفته اند»، «در اهمیت وحدت ملی» و «چرا رومی ها باید متحد و یكپارچه باشند». كتاب اخیر الذكر كه در باره لزوم وحدت و یگانگی میان رومی ها بود باعث دشمنی امپراتور آلمانی نژاد (ژرمن) روم با وی شد، زیر ذره بین او قرار گرفت و بالاخره متهم و اعدام شد.

امپراتور ژرمن تبار نخست بئوتیوس را متهم كرد كه در سنا قوانین را به گونه ای انشاء می كند كه از طریق قانون، رومی ها (ایتالیایی ها) مقامهایی را كه ژرمن ها با شمشیر از آنان گرفته اند پس بگیرند و از این راه بتدریج به حكومت ژرمن هاكه قرنها تحت انقیاد رومی ها بودند و اینك نوبت به ایشان رسیده است پایان دهد. ژرمن ها در آن زمان حكومت بر روم غربی را به دست داشتند.

دفاع بئوتیوس در جلسه سنا از یك ژنرال رومی به نام «آلبینوس» كه متهم به تماس محرمانه با دولت ساسانیان در ایران و ترغیب دولت روم شرقی به تصرف روم غربی شده بود بهانه صدور دستور بازداشت و محاكمه او شد.

ژنرال آلبینوس ضمن یك رشته مكاتبات محرمانه با دولت روم شرقی و ایران می كوشید كه با كمك روم شرقی به حكومت ژرمن ها بر روم غربی پایان دهد و در یكی از نامه هایش كه به دست امپراتور ژرمن نژاد افتاده بود از امپراتور روم شرقی خواسته بود كه به درگیری خود با ایران بر سر سوریه و ارمنستان پایان دهد تا بتواند از طریق لشكركشی و جنگ، باردیگر به وحدت قلمرو روم تحقق بخشد و بر حكومت ژرمن ها بر روم غربی نقطه پایان بگذارد.

آلبینوس در یك نامه خود به شاه وقت ایران كه آن هم به دست دولت روم غربی افتاده بود ژرمن ها را قومی جنگجو و نژاد پرست خوانده بود و قول داده بود كه اگر دولت ایران در طول لشكر كشی احنمالی روم شرقی به روم غربی دست به اقدام نظامی نزند، پس از تحقق وحدت روم، میان دو ابرقدرت با تامین منافع ایران یك پیمان صلح همیشگی امضاء خواهد شد.

در روز محاكمه بئوتیوس به اتهام شریك جرم ژنرال آلبینوس، شخص امپراتوربدون اعلام قبلی درجلسه حاضر شده بود و ضمن اشاره به مواردی از كتاب «چرا رومی ها باید متحد باشند» بئوتیوس را متهم به تبعیض نژادی و «قلدر» شمردن ژرمن ها كرده بود، و قاضی در این شرایط حكم اعدام فیلسوف را صادر كرد كه بئوتیوس خواست كه اجازه داده شود كتابش «تسلای فلسفه» را به پایان برساند و سپس اعدام شود كه قاضی پذیرفت.

اعدام بئوتیوس خشم رومی ها برانگیخت و امپراتور را متهم به جعل نامه ها (تماس با روم شرقی) كردند و ....

 

1859م:20 اكتبر زادروز «جان دوی» بزرگترین فیلسوف قرن 20 آمریكاست كه در سال 1859 به دنیا آمده بود و اول ژوئن 1952 بدرود حیات گفت. پروفسور «دوی» یك سال پیش از وفات، از تلاش مردم ایران به ملی كردن صنعت نفت خود حمایت كرده و گفته بود كه دكتر مصدق ایران را در راهی درست به سوی دمكراسی قرار داده است.

 

از نظر پروفسور «دوی» كه بیش از هر فیلسوف دیگر در طول تاریخ كتاب نوشت، «آموزش و پرورش» ستون پیشبرد یك ملت به سوی كمال و تمدن و در نتیجه دمكراسی و تضمین حقوق است و گفته بود كه وقتی حقوق افراد رعایت شود «آزادی» كه آرزوی بشر تامین است.

 

پروفسوری دوی مدارس و رسانه ها (ازنشریه و كتاب تا عكس و فیلم و رادیو ـ تلویزیون) را ابزار های آموزش عمومی معرفی كرده است. با وجود این، گفته است كه انسان عمدتا از تجربه و عمل یاد می گیرد. او تاكید داشت كه اصلاحات یك جامعه باید از آموزش و پرورش (نوجوان و بزرگسال) آغاز شود كه بدون آن حصول پیشرفت عمیق میسر نخواهد بود. در مورد آموزش و پرورش نوجوانان، وی برضد هرگونه تحقیر و تنبیه كودك بود و سرمایه گذاری در آموزش و پرورش را مهمترین سرمایه گذاری یك كشور و همچنین هر خانواده می دانست و تاكید داشت كه نخست باید آموزگار خوب به دست آورد و سپس مدرسه تاسیس كرد.

 

«دوی» كه از حامیان فلسفه «استقلال فردی» بود تاكید بر این داشت كه بدون توجه به روانشناسی و فرهنگ مانوس یك ملت، نمی توان طرز حكومت و روش زندگانی را به آن ملت تحمیل كرد و انتظار داشت كه به آن وفادار بماند. وی اصرار كرده است كه روانشناسی جامعه باید همیشه مد نظر باشد و گرنه اصلاحات و تحولات را در اولین فرصت رها خواهد ساخت و به راه خویش باز خواهد گشت.

 

«دوی» پس از دیداری از شوروی و مطالعه سوسیالیسم ماركسیستی این كشور اعلام داشت: میان آزادی عمل فرد و نظامات دولتی باید موازنه برقرار باشد تا جامعه پیشرفت كند و فرد استعداد خلاق خود را بكار اندازد. اگر مراد عدالت است، توجه به خواست و استعداد مردم یعنی عدالت.

 

وی پس از دیدار از چند كشور در حال پیشرفت و مطالعه دمكراسی های نوپای آنها تاكید كرد: تا زمانی كه اطلاعات مردم ( از طریق احزاب، نشریات مستقل و با كمك معلم، نویسنده و سخنران ) به میزان معین نرسد دمكراسی كامل نخواهد بود، زیرا چنان مردمی در قبال آراء خود و وكالتی كه به دیگران می دهند احساس مسئولیت نخواهند كرد.

 

دوی می گفت هیچ چیز بیش از این او را رنج نمی دهد كه ببیند «ناشر» دستنویس یك مولف را برای انتشار كتاب رد كرده است. جامعه باید این مسئله را از طریقی حل كند. دوی با محرمانه كاری ها دولتها مخالف بود و می گفت كه مردم حق دارند بدانند و دولتها وكیلانی موقت بیش نیستند.

 

تالیفات مهم او عبارتند از : «رابطه دمكراسی با آموزش و پرورش» ، «مسائل بشر» ، «چگونه فكر كنیم»، « طبیعت بشر و رفتار»، «فلسفه استقلال فردی» ، «لیبرالیسم و عمل اجتماعی» ، «فرهنگ و آزادی» ، «خواست ها و ناخواست ها» ، «هنر تجربه» ، « فلسفه و تمدن» ، «تجدید ساختار فلسفه» ، «تجربه و طبیعت»، « احزاب و آموزش دمكراسی»، «مطالعه اخلاق» ، «بررسی فرضیه های فلسفی» و ....

 

dewey


1822م:امروز زادروز توماس هیوز داستان نگار انگلیسی است كه 20 اكتبر 1822 به دنیا آمد و 74 سال عمر كرد. وی آرزو داشت كه یك سوسیالیسم اخلاقی (مذهبی) نظام ملل جهان قرار گیرد تا عدالت برقرار و رقابت و منازعه مردم بر سر پول و قدرت پایان یابد. وی در سال 1880 فكر خود را با ایجاد منطقه «راگبی» در ایالت تنسی آمریكا پیاده كرد و نامش را مدینه فاضله راگبی گذارد، ولی طولی نكشید كه شكست خورد و به داستان نگاری بازگشت. داستان های او بیوگرافی های تخیلی هستند كه اندیشه هایش را منعكس می كنند و او در این داستانها، با ذكر مشكلات بشر كه ناشی از كاپیتالیسم و حرص مال است ثابت می كند كه راه چاره، برقراری یك نظام سوسیالیستی اخلاقی است. هیوز با معروفیتی كه در جامعه كسب كرده بود به نمایندگی مجلس انتخاب شد ولی بیشتر اوقات هنگام رای گیری برای تصویب قوانین غایب می شد. هیوز می ترسید كه رای او ، وی را مسئول نتایج بد حاصل ازاجرای قانون مصوب كند و گرفتار عذاب وجدان شود. او معتقد بود كه قوانین آن طور كه مورد نظر مصوبان آنها است اجرا نمی شوند و هر مجری برای خود آنها را به نوعی كه منافعش ایجاب كند تفسیر و تعبیر می كند و مورد سوء استفاده قرار می دهد. پیروان اندیشه او بعدا احزاب سوسیال مسیحی را به وجود آوردند. داستان های معروف هیوز عبارتند از: «روزهای مدرسه»، «تام براون»، «زندگی آلفرد بزرگ»، «خاطرات یك برادر»، « شستشوی اسب سفید» و ....

 

هیوز

 

1925م:«آرت بوكوالدArthur Buchwald» طنزنگار شهیر آمریكایی بیستم اكتبر سال 1925 به دنیا آمد. این روزنامه نگار که در نیویورک و در یک خانواده از یهودیان مهاجر از مجارستان به دنیا آمده بود گاهی خود را سیاهپوست دو رگه معرفی می كرد. آرت 58 سال طنز و عمدتا به صورت مقاله سیاسی نوشت و در 81 سالگی در هفدهم ژانویه 2007 درگذشت. وی که از سال 2000 مبتلا به بیماری کلیوی بود از سال 2006 در یک هاسپایس (نوعی آسایشگاه بیماران مزمن) زندگی می کرد تا از او مراقبت شود. آرت كه پس از طی یك دوره كوتاه خبرنگاری، نگارش مقاله را از هرالد تریبیون بین المللی و در پاریس آغاز كرده بود عمدتا در واشنگتن پست می نوشت و هر چند وقت یك بار از مجموعه مقالاتش یك كتاب منتشر می كرد. به نوشته خود او، زمانی كه در دانشگاه كالیفرنیای جنوبی سرگرم تحصیل بود، چون بذله گو بود و دانشجویان به او توجه داشتند رای دادند و او را سردبیر نشریه دانشجویی دانشگاه كردند و در اینجا بود كه میكرب روزنامه نگاری وارد بدنش شد، به این پیشه معتاد گردید و دیگر نتوانست با هیچ دارو و درمانی به ترك آن موفق شود. وی گفته است كه در روزهای اول، مقاله هایش را به صورت طنز می نوشت تا كسی آنها را جدی نگیرد و مقامات برای اخراج او، سردبیر كل روزنامه را تحت فشار قرار ندهند كه به تدریج در این كار تبحر یافت و روزنامه ها فقط خریدار طنز او بودند و بس.

مترجم مقالات و كتابهای بوكوالد در ایران، عمدتا پرویز ایرانزاد بود كه بوكوالد را «بوخوالد» می نوشت و ایرانیان وی را با این نام می شناسند. پرویز نیز چند سال پیش درگذشت.

 

Buchwald

 

1384ش:روزنامه ایران چاپ تهران متعلق به دولت كه خبرهایش قاعدتا مورد تایید مقامات دولتی باید باشد و هدف مشخص از انتشار آنها داشته باشند، در شماره پنجشنبه مورخ 28 مهر ماه سال 1384 خود، در بخش خبرهای حوادث (جنایی)، یك گزارش تكان دهنده همراه با عکس چاپ كرده بود كه اگر مطلب درست باشد، نگرانی آور است. این گزارش كه پرانتزهای حاوی علامات تعجب را به آن اضافه و علامت گذاری های داخل جملات را تصحیح كرده ایم از این قرار است:

گروه حوادث: پلیس در ردیابى قدم به قدم اعضاى پراكنده مردان قوى هیكل (!!) به شناخت و دستگیری سه دختر جوان دست یافت.

این سه دختر نه تنها با سركردگان این باند رابطه پنهانى (!!) داشته بودند بلكه در اخاذى هاى میلیونى، از آنان به عنوان طعمه(!) استفاده مى شد.

پلیس آگاهى تهران با دریافت گزارشهایی، از جزئیات فعالیت هفت باند مخوف (!!) كه به صورت زنجیره اى با یكدیگر همكارى داشتند اطلاع یافت و توانست با اقدامات اطلاعاتى، به دستگیرى هاى گسترده بپردازد و ۲۱ مرد و زن را بازداشت كند.

هفت گرداننده اصلى این باندها، اعتراف كردند كه به فروش میلیاردى (!!) قرص هاى اكستاسى در تهران پرداخته بودند و در این اقدام، هر كدام از باندها با دیگرى رقابت سخت (!!) داشتند. در تحقیقات روشن شد كه مردان قوى هیكل در عین حال با هدف برترى جویى، به درگیرى هاى مسلحانه با یكدیگر دست زده بودند.

«حامد خطر» سردسته باند، «اشكان یاكوزا» و ۵ مرد قوى هیكل (!!) دیگر اعترافات تكاندهنده داشتند كه ضمن این اعترافات مشخص شد كه آنان براى سرگرمى و تفریح، با دختران پولدار رابطه دوستى برقرار مى كردند و با تهیه فیلم هاى مبتذل (!!) از آنان به اخاذى میلیاردى (!!) دست مى زدند.

در این عملیات، پلیس توانست نوچه هاى باند را كه گاهى (!) پول دریافت مى كردند تا دست به اقدامات مسلحانه بزنند دستگیر كند و تحقیقات خزنده (!!) كارآگاهان، از فعالیت هاى چند شاخه اى این شبكه زیرزمینى (!!) پرده برداشت. كارآگاهان اداره یكم پلیس آگاهى (اداره آگاهی پلیس)، بعد از دستگیرى ۱۲ نوچه سرشناس (!!!)، در آخرین عملیات خود وقتى رد پایى از سه دختر جوان در اخاذى هاى میلیونى مردان قوى هیكل را به دست آوردند آنان را شناسایى و دستگیر كردند. این سه دختر، بر اساس تحقیقات پلیسى و قضایى، از سوى باند به عنوان طعمه، بر سر راه مردان پولدار قرار مى گرفتند.

هدف از ایجاد روزنامه دولتی که در ردیف و طبقه نشریات اختصاصی (نه، حرفه ای = عمومی) قراردارند مشخص است و دیده نشده است که انتشار خبری به صورت بالا، از هدفهای یک نشریه دولت باشد. چنین خبرهایی نه تنها ضعف جامعه را بازتاب می دهند بلکه ممکن است بدآموزی هایی هم داشته باشند. هدف دولت از انتشار روزنامه قاعدتا کسب و کار نیست که به تیراژ و آگهی نیاز داشته باشد و به خاطر کسب تیراژ این قبیل اخبار را به چاپ برساند. مورخان بعدا به اخبار یک روزنامه دولتی که موثق تلقی می شوند استناد می کنند و وضعیت وقت جامعه را منعکس و مورد قضاوت قرار می دهند.

 

دختران

 

1740م:20 اكتبر سال1740 ماریا ترزا (ماری ترز، ماریا تریسیا) رئیس امپراتوری مقدس شد و وی تنها پادشاه امپراتوری مقدس (بیشتر سرزمین های كاتولیك نشین اروپا به پایتختی وین كه مورد حمایت پاپ بودند) در طول تاریخ بود. ماری ترز همچنین تنها زنی از خانواده هابسبورگ اتریش بود كه امپراتور شده بود. او كه چهل سال بر این امپراتوری پهناور حكومت كرد 23 ساله بود كه پادشاه شده بود. ماری ترز زنی مقتدر بود كه موفق شد بر این امپراتوری از پراگ تا بوداپست و تا اسپانیا و ایتالیا و ایالات جنوبی و شرقی آلمان و نیز اتریش و بسیاری از قسمت های یوگوسلاوی حكومت كند و مخالف و معارض نداشته باشد.

 

ماری ترز


1865م:20 اكتبر سال 1600 میلادی در جنگ داخلی ژاپن، معروف به جنگ«سگیك هاری»قبیله توكوگا پیروز شد و «لیا سو» رئیس این قبیله خود را شگون خواند و مرد مقتدردولت ژاپن شد. این قبیله تا سال 1865 میلادی امور دولتی ژاپن را به دست داشت.


1803م:« 20اكتبر» را در تاریخ ایالات متحده آمریكا می توان روز گسترش خاك این اتحادیه خواند. در این روز در سال 1803 سنای امریكا بر معامله خرید لوییزیانا از فرانسه به مبلغ 15 میلیون دلار صحه گذارد و معامله درست دو ماه بعد انجام شد و با این معامله، وسعت ایالات متحده یكشبه تقریبا دوبرابر شد. در آن زمان سراسر دره «می سی سی پی» را لوییزیانا می خواندند كه متعلق به فرانسه و وسعت آن 828 هزار مایل مربع (نزدیك به وسعت ایران) بود. این معامله در پی مذاكرات طولانی نمایندگان توماس جفرسون رئیس جمهوری وقت آمریكا با ناپلئون بناپارت انجام گرفت. جفرسون به دلیل اقامت طولانی در فرانسه می دانست كه ناپلئون سیاست «تایلران» را كه می خواست یك امپراتوری فرانسوی در قاره امریكا به وجود آورد رها ساخته و علاقمند به توسعه فرانسه در اروپاست. لذا مذاكرات خرید را آغاز كرد. چون در این میان ناپلئون برای تامین نیاز مالی جنگهای خود بیش از پیش به پول نیازمند شد، مخالفت اسپانیا را كه نگران همسایه شدن ایالات متحده با مكزیك خود بود نادیده گرفت و معامله انجام یافت. به این حساب، اگر این معامله انجام نشده بود، امروز قدرتی به نام ایالات متحده وجود نداشت.

در همین روز در سال 1818 سرخپوستان «چیكاسو» اراضی خود در جنوب تنسی را به دولت ایالات متحده فروختند.

در پی تعرضات نیروهای ژنرال جكسون به اراضی فلوریدای اسپانیا مذاكراتی میان ایالات متحده و اسپانیا آغاز شده بود كه پس از چهار ماه ، دولت اسپانیا 20 اكتبر 1818 موافقت كرد كه متصرفات خود در شرق رود «می سی سی پی» از جمله فلوریدا را به مبلغ 5 میلیون دلار به ایالات متحده بفروشد و دولت واشنگتن بعدا به جای پرداخت این پول به اسپانیا، آن را به اتباع خود كه در دادگاههای مختلف برضد اسپانیا اقامه دعوا كرده بودند داد تا پرونده ها بسته شود!.

همچنین 20 اكتبر 1818 میان انگلستان كه مالك كانادا بود و دولت ایالات متحده قراردادی به امضا رسید كه به موجب آن مرز ایالات متحده و كانادا، مدار 49 درجه عرض جغرافیایی تعیین شد كه از لحاظ ارضی به سود ایالات متحده بود. دولت واشنگتن سپس انگلستان را راضی كرد كه مشتركا بركشور اورگون (ایالت فعلی آمریكا واقع در شمالغربی این كشور) كه تا آن زمان در دست انگلستان بود حكومت كنند كه قرارداد مربوط نیز 20 اكتبر 1820 امضاء شد و بعدا انگلستان آن ایالت را كلا به ایالات متحده واگذار كرد.

خرید الاسكا در 30 مارس سال 1867 از روسیه به مبلغ هفت میلیون و200 دلار انجام شد كه پس از تصویب مقاوله نامه مربوط در سنای آمریكا و تامین پول، این سرزمین وسیع و حساس 18 اكتبر همین سال ( 19اكتبر به وقت مسكو) از جانب روسیه پس از دریافت پول به دولت آمریكا تحویل داده شد. در همین روز ( 20 اكتبر ) در سال 1903 مرز كانادا با آلاسكا برغم اعتراض كانادایی ها به سود آمریكا تعیین شد ( كانادا میان آلاسكا و ایالات متحده قرار گفته است). دولت واشنگتن تكزاس جنوبی و ایالات جنوب غربی و غربی دیگر را از طریق جنگ با دولت مكزیك و پورتوریكو و گوام را نیز با جنگهای دیگر از اسپانیا متصرف شد و سالها بعد هاوایی هم به ایالات متحده ضمیمه گردید. ضمیمه شدن پورتوریکو هم در ماه اکتبر(هجدهم این ماه) صورت گرفت.

 

 توماس جفرسون

 

1968م:ژاكلین كندی 20 اكتبر 1968 پنج سال پس از ترور شوهرش جان اف كندی رئیس جمهوری وقت آمریكا با «ارسطو اوناسیس» ثروتمند یونانی ـ آرژانتینی متولد عثمانی (تركیه) كه قبلا ازدواج كرده و دارای فرزند بود و با زنان متعدد از جمله ماریا كالاس «خواننده اپرا » رفت و آمد داشت و 23 سال از او بزرگتر بود ازدواج كرد! و جهانیان را در تعجب فرو برد، به گونه ای كه چند جامعه شناس و روانشناس بزرگ به تحقیق در این زمینه پرداختند و اعلام داشتند كه ژاكلین به شهرت و ثروت اعتیاد یافته و این ازدواج نامتناسب برای رفع این اعتیاد بوده است. اوناسیس كه تحصیلاتی نداشت در جوانی با ازدواج با دختر مردی كه دارای چندین كشتی بود موفق به ایجاد یك شركت نفتكش از آن خود شده و با خرید یك قمارخانه بزرگ در مونت كارلو و ایجاد شركت هواپیمایی المپیك دارای ثروت و شهرت و همنشین دولتمردان و سیاستمداران بنام گردیده بود كه نه تنها به آنان هدیه گرانبها می داد بلكه به جزیره اختصاصی خود دعوت می كرد و با كشتی تفریحی اش به گردش می برد و ....

 

ژاكلین و و شوهرش جان اف كندی

 

2005م:نوزدهم اكتبر 2005 به همانگونه كه قبلا اعلام شده بود، صدام حسین را با هفت تن از همكاران سابقش (که در طول 23 سال ریاست بر كشور عراق، همکار او و از مقامات دولت وی بودند) از بازداشتگاه تحت حفاظت نیروهای آمریكایی اشغال كننده عراق به عمارتی كه قبلا دفتر مركزی حزب بعث عراق (حزب سوسیالیستی حاكم) بود منتقل كردند و در تالار محاكمه، در چاردیواری سفید رنگ آهنی قرار دادند تا به یكی از اتهامات او رسیدگی شود. این اتهام، دستور سركوب گروهی از شیعیان عراقی ساكن شهرك دجیل (واقع درشمال بغداد) بود كه در آنجا در سال 1982 به جان صدام، سوء قصد نافرجام شده بود. در این سركوبی 140 تا 150 تن كشته شدند. این رسیدگی قضایی با حضور پنج قاضی آغاز بكار كرده بود كه محمد امین حقوقدان 46 ساله كر'د ریاست این قضات را برعهده داشت. وی قبلا به كار وكالت دادگستری اشتغال داشت و تا روز 19 اكتبر نام او افشاء نشده بود.

در این جلسه محمد امین از صدام هویت او را سئوال كرد. صدام كه از جای خود بلند شده بود با لحنی خشن گفت: ضمن احترام به همه كسانی كه اینجا حضور دارند، من به این اصطلاح دادگاه پاسخ نمی دهم. من رئیس جمهوری عراق هستم و حق خود را كه در قانون اساسی آمده است محفوظ می دارم، كشور در اشغال نظامی خارجی است. لذا، من دستگاهی كه شما را در اینجا نشانیده قبول ندارم. برپایه دروغ عراق را اشغال نظامی كرده اند. من جرمی نكرده ام كه پاسخگو باشم. وی سپس خطاب به محمد امین گفت: تو كیستی كه از من سئوال می كنی؟!.

محمد امین گفت: خوب، شما رئیس جمهور سابق هستید. صدام با پرخاش اعتراض كرد و گفت: خیر، من رئیس جمهور سابق نیستم. من رئیس جمهوری عراق هستم. محمد امین گفت: من كه نگفتم رئیس جمهور مخلوع.

قرار بود كه جریان جلسه محاكمه كاملا از شبكه های تلویزیونی پخش شود، كه این پخش با 20 دقیقه تاخیر آغاز شد و در طول پخش نیز گاهی صدا قطع و وصل و تصویر برفكی و سفید می شد كه روزنامه نگاران خارجی خواسته اند دولت عراق در این باره توضیح بدهد. با وجود این، مردم عراق و بیشتر جهان عرب جریان جلسه را تا آنجا كه پخش شد و تصویر واضح بود مشاهده كردند.

در جریان جلسه، یك بار تنفس داده شد. در اینجا هنگام خروج صدام از تالار، دو نگهبان خواستند بازوانش را بگیرند تا دركنترل آنان باشد كه صدام دست خود را كشید و مشاجره روی داد و سرانجام بدون این كه اجازه دهد دستش را بگیرند به اطاق دیگر رفت و در اینجا با همكاران سابق خود احوالپرسی گرمی بعمل آورد.

در پایان سومین ساعت، به تقاضای وكیل مدافع صدام، محمد امین با قطع محاكمه تا 28 نوامبر 2005 (به مدت یك ماه و 11 روز) موافقت كرد، جلسه تعطیل شد و زندانیان را به بازداشتگاه باز گردانیدند.

دانستنی است كه صدام در اكتبر سال 1995 با 99 درصد آراء باردیگر به ریاست جمهوری عراق انتخاب شده بود كه بسیاری از رسانه ها كه خبر محاكمه را منتشر ساخته بودند به آن مورد (تجدید انتخاب او) هم اشاره كرده بودند. صدام در آخرین روز دسامبر 2006 اعدام شد.

 

من رئیس جمهوری عراق، توکیستی؟

 

2005م:پراودای آنلاین 19 اكتبر 2005 در ادیشن انگلیسی خود ضمن چاپ عكس رزمناو اتمی «دریاسالار یوشاكف» نوشته بود كه آیا كشتی های اتمی از رده خارج شده روسیه هم حراج می شوند؟. این روزنامه اضافه كرده بود كه بزودی رزمناو های یوشاكف و اورال از رده خارج می شوند و بسیاری از دولتها و كمپانی های خارجی صف كشیده اند تا آنها را در حراج احتمالی خریداری كنند. این خریداران می گویند كه برای ایجاد هتل، این رزمناو ها را می خواهند بخرند!. برخی كشتی های جنگی روسیه كه به این ترتیب قبلا حراج شده اند پس از تعمیر و بازسازی به خدمت نیروی دریایی كشورهای دیگر درآمده اند.

 

Ushakov

 

2005م:شبكه تلویزیونی «ای. بی . سی» آمریكا در اكتبر 2005 یك گزارش مصور از ادامه كشت خشخاش در افغانستان را پخش كرد كه نظرات چند كارشناس را هم به آن اضافه كرده بود. ای بی سی گفت كه با وجود فشارهای جهانی، كشت خشخاش در افغانستان ادامه دارد و برآورد شده است كه امسال (سال 2005) محصول تریاك افغانستان از چهار هزار و دویست تن تجاوز كند. این تریاك عمدتا برای ساخت هروئین و مرفین مورد نیاز معتادان بكار می رود. طبق گزارش رسمی سال 2005 سازمان ملل، 78 درصد هروئین جهان در سال ماقبل (2004) از تریاك افغانستان به دست آمده بود.

ای بی سی گفت كه ادامه كشت تریاك در افغانستان را عمدتا بوروكراسی پیچیده و قدیمی و فساد اداری در این كشور باعث می شود.

در سالهای بعد گزارش ها حکایت از افزایش محصول تریاک افغانستان داشت.

 

ادامه مسئله تولید تریاک در افغانستان

 

1827: ناوگان مشترك قدرت های اروپایی مركب از انگلستان، روسیه و فرانسه در جنگ دریایی «ناوارینو» ناوگان عثمانی را نابود كرد و این رویداد به استقلال یونان انجامید كه قرن ها در كنترل عثمانی بود. یونان از زمان فیلیپ پدر اسكندر مقدونی، دیگر استقلال نداشت و به ترتیب توسط مقدونی ها، رومی ها و رومی های شرقی (دولت قسطنطیه) اداره می شد و پس از نشستن دولت عثمانی برجای روم شرقی، یونان بمانند سایر مناطق قلمرو این دولت به دست عثمانی ها افتاده بود.

1944: استالین و چرچیل رهبران شوروی و انگلستان در مذاکرات مسکو موافقت كردند كه پس از پایان جنگ جهانی دوم، اروپای شرقی به صورت مناطق نفوذ میان دو دولت قسمت شود. «تاریخ» نشان داد كه پس از جنگ، استالین همه اروپای شرقی را زیر نفود شوروی قرار داد كه نتیجه اش نامیده شدن شوروی و اقمارش از سوی چرچیل به «پرده آهنین» و آغاز جنگ سرد بود.

1944: انقلاب گارگران و دانشجویان در گواتمالا برضد دیكتاتوری پیروز شد.

1944: بر اثر انفجار یك مخزن گاز مایع در شهر كلیوكند آمریكا 130 تن كشته شدند و ساختمانهای واقع در 30 خیابان ویران شدند و یا آسیب دیدند.

1960: اجرای تصمیم دولت آمریکا نسبت به تحریم اقتصادی كوبا که قبلا اتخاذ شده بود از چنین روزی آغاز شد كه هنوز ادامه دارد.

1975: نخستین معامله گندم و نفت میان امریكا و شوروی انجام شد. پنج میلیون تن گندم در برابر 10 میلیون نفت. روسیه از سال 2000 به این سوی دارای مازاد گندم شده و به صورت یك صادر كننده گندم در آمده است.

1977: بیشتر اعضای یك گروه موسیقی آمریكایی، از خواننده تا نوازنده و رئیس اركستر در یك سانحه هوایی در ایالت میسی سیپی این كشور كشته شدند.

1990: در 20 شهر آمریكا بر ضد جنگ احتمالی این دولت با عراق که کویت را متصرف شده بود تظاهرات صورت گرفت. تاریخ نشان داد كه به این اعتراض ها توجه نشد و جنگ 3ماه بعد آغاز گردید.

منبع:iranianshistoryonthisday.com


ویدیو مرتبط :
رضا عطاران و تقویم تاریخ :))

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

تقویم تاریخ -3 مهر



275م:سنای روم پس از شش ماه مخالفت ژنرالهای ارتش با هر پیشنهاد برای انتخاب امپراتور تازه، بالاخره25 سپتامبر سال 275 میلادی «ماركوس كلودیوس تاسیتوس» 76 ساله را به این سمت برگزید و ژنرالها هم بر این انتخاب صحه گذاردند. تاسیتوس قبلا به دلیل كهولت از سمت های دولتی كنار گذارده شده بود. وی تنها هفت ماه حكومت كرد و در جریان لشكر كشی به شرق، با هدف گوشمالی دادن آلانی ها كه از شمال قفقاز (منطقه «اوستیا») به قلمرو روم در شمال دریای سیاه تعرض می كردند در كاپادوكیه (در كتیبه های ایران باستان: كاپاتوكا) ترور شد. تاریخ از وی به عنوان مردی كه برای كمك به نویسندگان بودجه ویژه مقرر داشت و بر تعداد كتابخانه های عمومی روم افزود یاد كرده است. لازم به یادآوری است كه آلانها (الانی ها) ایرانیانی بودند كه در قفقاز شمالی و آزوف و شمال گرجستان زندگی می كرده اند، به پارسی سخن می گفتند و فرهنگ و تمدن ایرانی داشتند كه این فرهنگشان و برخی از واژه های پارسی در میان آنان تا به امروز باقی مانده است. قفقاز جنوبی كه تا سال 1828 گوشه ای از ایران بود «اران» خوانده می شد كه بعدا دولت شوروی آن را جمهوری آذربایجان نام نهاد.

 

552م:25 سپتامبر سال 552 میلادی میان هیات اعزامی ایران از تیسفون به قسطنطنیه و دولت روم بر سر ترك مخاصمه نیروهای دو كشور در ساحل دریای سپاه (منطقه ساحلی گرجستان امروز، منطقه آبخیز = آبخازیه) كه ایران در آن نبرد پیروز شده بود توافق حاصل شد. دولت روم شرقی پیشنهاد متاركه جنگ را داده بود.

طبق قراردادی كه در همین روز امضاء شد و متن آن موجود است قرار شد كه دولت روم كه آغازگر این جنگ بود بابت غرامت، سه هزار و چهارصد كیلوگرم طلا به ایران بدهد.

به نوشته مورخان، دولت ایران (دوران سلطنت انوشیروان دادگر) تنها نخستین قسط آن را كه 850 كیلوگرم بود دریافت كرد و رومی ها سپس چند بار تعلل و درخواست مهلت كردند كه خسرو انوشیروان در سال 579 فوت شد و موضوع عملا منتفی گردید.


1941م:متفقین كه ایران را در اشغال نظامی داشتند 25 سپتامبر 1941 (مهرماه 1320) دكترعیسی صدیق استاد دانشگاه (معروف به پدر آموزش و پرورش نوین ایران) را به دلیل تمایل زیاد به وطندوستی (ناسیونالیسم ایرانی) از ریاست سازمان انتشارات و تبلیغات كشور (وزارت ارشاد فعلی) بركنار كردند. وی درست یك سال پیش از آن به این سمت منصوب شده بود. متفقین دكتر صدیق را به دلیل پارسی كردن هر چه بیشتر واژه های متداول از زبانهای دیگر، توجه به آموزش عمومی تاریخ و فرهنگ ایران و نیز اصرار به گسترش مدارس از ابتدایی تا عالی؛ بیش از حد میهندوست تشخیص داده بودند و ادامه روش او را به حال خود (در طول جنگ) خطرناك خوانده بودند. وی بعدا (پس از جنگ جهانی دوم) چند بار وزیر فرهنگ و آموزش و پرورش و بعدا سناتور شده بود. متفقین همزمان با بركناری دكتر صدیق، تقریبا همه فارغ التحصیلان ایرانی مدارس عالی آلمان را بركنار، بازداشت و یا تبعید كردند.

25 سپتامبر سال 2008 گزارش رسید كه پلیس افغانستان دانشجویان دانشگاه بلخ را كه مانع از پایین كشیدن تابلوی فارسی این دانشگاه از سر در آن شده بودند مورد ضرب و شتم قرارداده است. این تابلو از زمان تاسیس دانشگاه در سال 1985 در آنجا بود كه دولت طالبان بعدا یك تابلوی پشتو نیز در آنجا قرارداد و پس از سركوب طالبان با كمك آمریكا، دانشگاه بلخ دارای یك تابلو انگلیسی هم شد ولی اخیرا (معلوم نیست به چه دلیل) تصمیم گرفته شد كه تابلو زبان فارسی آن را بردارند كه اعتراض شروع شد. چنین كاری اخیرا در یك مورد دیگر مشاهده شده بود. رئیس جمهور افغانستان یك پشتون است ولی ادامه چنین ضدیت هایی ممكن است خشم تاجیكهای دو طرف آمودریا و پارسی زبانان را باعث شود. همین جنگ داخلی جاری افغانستان را كافیست.

 

دکتر صدیق در سال 1320


1320ش:یک ماه پس از تعرض نیروهای انگلستان و شوروی به ایران به بهانه خطر دوستی ایران و آلمان برای متفقین، به خواست دولتهایی كه ایران را اشغال نظامی كرده بودند و تحت فشار آنها که هدفشان تضعیف حس میهندوستی در جوانان ایران و آمادگی دفاع از وطن بود، از سال تحصیلی 1320 - 1321 برنامه آموزش نظامی در دبیرستانها و دانشكده های کشور لغو شد. تا آن زمان، با این كه ایران به صورت جداگانه دبستان و دبیرستان نظام داشت، مقدمات آموزش فنون نظامی و آشنایی با روش های دفاعی، یکی از دروس اجباری دوره های متوسطه و عالی کشور بود. تاریخ نشان داده است كه از دوران اقتدار امپراتوری روم تا کنون، دولتهای برتری جو کوشیده اند که احساسات ناسیونالیستی ایرانیان خفته بماند و ایران از بنیه نظامی چشمگیر برخوردار نباشد که این دو عامل رابطه مستقیم با یکدیگر دارند؛ اگر احساسات ملی زنده شود تقویت نظامی متعاقب آن خواهد بود و بالعکس.


1324ش:دكتر فریدون كشاورز نماینده پارلمانی حزب توده در جلسه مورخ سوم مهرماه 1324 مجلس شورا در نطقی گفت كه ماموران فرمانداری نظامی تهران در جریان حمله به باشگاه این حزب و مقر آن واقع در خیابان فردوسی جنوبی اورا با این که خود را معرفی کرده بود كتك زدند . وی در این نطق وجود فرمانداری نظامی را در هر كشور نشانه حكومت دیكتاتوری در آن كشور خواند و خواست كه در ایران دیكتاتور زدایی شود. وی گفت که هیچ دلیلی برای ادامه حکومت نظامی وجود ندارد.

در جریان حمله ماموران حکومت نظامی تهران به دفاتر و باشگاه حزب توده و خانه صلح ، تنی چند از مقامات این حزب مضروب شده بودند.

 

دکتر فریدون کشاورز

 

1346ش:طرح نظام تازه آموزش و پرورش ایران كه در طول ماهها تنظیم شده بود سوم مهرماه 1346 هجری خورشیدی به صورت یك كتاب قطور جهت بررسی و اظهار نظر اصحاب نظر انتشار یافت كه به موجب آن دوره ابتدایی به پنج سال و دوره متوسطه به چهار سال كاهش می یافت و در عوض یك دوره سه ساله راهنمایی تحصیلی با هدف شكوفا ساختن استعداد نوجوانان و هدایت آنان بر پایه ذوق و استعدادی كه از خود نشان دهند به دوره متوسطه مربوط به وجود می آمد. این کتاب حاوی جزئیات برنامه های نظام تازه و شرح انگیزه و هدفهای آن بود كه برای دست اندرکاران آموزش و پرورش، روزنامه نگاران، استادان و کارشناسان مربوط ارسال شده بود.

در پی انتشار این طرح، برخی به جای اظهار نظر درباره متن آن، زبان به انتقاد سیاسی گشودند كه این طرح زاییده افكار دو كمونیست سابق (دكتر هادی هدایتی و دكتر منوچهر تسلیمی وزیر آموزش و پرورش و معاون او) است!.

طرح به همان صورت توسط وزیر بعدی آموزش و پرورش به اجرا درآمد.

طبق این طرح، تعلیمات عمومی عبارت است از ابتدائی به علاوه راهنمایی (8 سال اول). در مرداد ماه 1384 وزارت اموزش و پرورش جمهوری اسلامی اطلاعیه ای به روزنامه های تهران داده بود كه دوره راهنمایی را بر تعلیمات عمومی اضافه می كند. حال آن كه این كار 38 سال پیش از آن صورت گرفته بود!. از همان آغاز کار، مشکل در اجرای طرح بود،زیرا بدون این كه معلمان مربوط، برای تحقق هدفهای آن آموزش ضمن خدمت دیده باشند با همان روش سابق به کلاس های نظام تازه فرستاده شده بودند. کوتاهی دیگر در اجرای این نظام این بود که کار تدریس در دوره راهنمایی تحصیلی را که حساسترین بخش این نظام بود به فوق دیپلمه ها سپردند. حال آن که دوره راهنمایی تحصیلی جای دوره اول دبیرستان را گرفته بود که مدرسین آن دوره ،لیسانسیه ها بودند.

طرح مورد بحث، دوره راهنمایی تحصیلی را جزیی از تعلیمات عمومی به حساب آورد كه بر اساس قانون تعلیمات اجباری باید مطلقا رایگان باشد و بر همین پایه، دولت وقت از 1353 به خرید و انحلال مدارس ابتدایی و راهنمایی غیر دولتی اقدام كرد كه قانون اساسی جمهوری اسلامی همه تحصیلات عمومی و متوسطه را رایگان كرده است و بر اساس این قانون، ایران اكیدا نمی تواند مدرسه پولی در این سطوح تحصیلی داشته باشد، ولی می بینیم که از دهه 1370 در ایران ایجاد مدرسه پولی تحت عنوان «غیر انتفاعی !» از سر گرفته شده است و ....

 

دکتر هادی هدایتی وزیر وقت

 

1321 ش: آغاز بررسی لایحه دولت در مجلس كه اجازه نشر 200 میلیون تومان اسكناس تازه را خواسته بود. همین اسكناس ها باعث آنچنان تورمی در ایران شد كه آثار نامطلوب آن تا سالها پس از پایان جنگ جهانی دوم ادامه داشت.

 

1325 ش: عشایر فارس با سوء استفاده از اوضاع نابسامان كشور، با هدف باج خواهی از دولت، شهر كازرون را مسلحانه متصرف شدند كه رویدادی ناگوار در تاریخ وطن، و عملی خلاف منش ایرانی بود.

 

1881م:«لو هسونLu Xun» نویسنده برگ چین در قرن بیستم 25 سپتامبر 1881 به دنیا آمد، 55 سال عمر كرد و در سال 1936 درگذشت. كتاب های او به پیروزی انقلاب چین كمك بسیار كرده است. او كوشید كه در كتابها و مقالاتش مردم چین را كه در پی تعرض مغول و اشغال چین در قرون وسطا و متعاقب آن مداخله گری قدرت های جهانی در قرون جدید و معاصر، به صورت انسانهایی شكیبا، قانع و آرامش طلب (توسری خور) درآمده بودند تكان دهد، به حركت در آورد و فرهنگ سكوت و تحمل را (كه یك عادت ثانوی شده بود) از آنان بزداید. لو هسون «خود فریبی»، انفعال و برخی خصلت های بد از جمله سخن چینی، دو رویی، چاپلوسی، رشوه و ترس را نتیجه تاثیر حكومت مغولها بر چین می دانست. درحقیقت، فكر انقلاب فرهنگی چین از «لو» است. «لو» در طول 13 سال 21 كتاب نوشت از جمله: خاطرات یك دیوانه، ارزش جنگ افزار، فردا، كونگ یی جی، توفان در فنجان چای، واقعیت های زندگی آن كیو، تاریخچه ادبیات چین، روشنایی سفید، خرگوش و گربه، برضد تجاوز و .... پس از فوت، مقالات لو هسون نیز از روزنامه ها جمع آوری و در یك مجموعه شش جلدی منتشر شده است. وی در نوشته هایش، قدرت های جهانی را پس از مغولها از عوامل بدبختی چین در قرن نوزدهم یشمار آورده است.

 

لو


1897م:امروز زادروز ویلیام فاكنر نویسنده معروف و برنده جایزه نوبل ادبیات است كه 25 سپتامبر سال 1897 به دنیا آمد و 65 سال زندگی كرد. وی در نگارش، تكنیک (روش) خاصی به كار می برد كه بی شباهت به داستانسرایی قدیم ایران نیست. او در نوشته هایش می كوشید كه اهمیت ارزشها ـ به ویژه ارزش خانواده، ارزشهای فرهنگی و ... را تبلیغ كند و می گفت كه تمدن صنعتی ارزشهای تمدن كشاورزی را كه مردم معنویت بیشتری داشتند، از میان برده است. فاكنر كه در كشورهای متعدد از جمله فرانسه، ایتالیا، اسپانیا و انگلستان زندگی كرده بود، همیشه فكر می كرد كه خوب نمی نویسد و همین طرز فكر، او را از غرور پیروزی دور ساخت و به بهترنویسی هرچه بیشتر وادار كرد. فاكنر بر ضد هر گونه تبعیضی بود و حتی می گفت: روزنامه نگاران هم تبعیض می كنند و تبعیض آنها این است كه تنها بعضی ها را بزرگ می كنند و به شهرت و قدرت می رسانند، حال آن كه باید افكار و كارها را منعكس كنند. كتابهای معروف فاكنر عبارتند از: روشنایی در ماه اوت، یك گل سرخ برای امیلی، میراث زشت نژادی و ....

 

فاکنر


1970م:25 سپتامبر 1970 نویسنده آلمانی " اریک ماریا رمارک " در 72 سالگی در گذشت. وی در نیمه دوم عمر به آمریکا مهاجرت کرده بود ، اما کتابهایش را همچنان به زبان آلمانی می نوشت و همزمان ، یک مترجم به زبان انگلیسی بر می گردانید و کتاب باهم در یک زمان به دو زبان انتشار می یافت.

معروفترین کتابهای او عبارتند از : جبهه غرب آرام است، زمانی برای زیستن و زمانی برای مردن ، طاق نصرت ، جاده فرعی ، شب در لیسبون و....

کتابهای اریک عمدتا نتیجه تجربه های زندگانی خود اوست . در همه آثار او نکوهش شدید مادیگری به چشم می خورد.

 

اریک ماریا رمارک

 

1960م:بانو " امیلی پست" مولف " اتیکت" در این روز (25 سپتامبر) در سال 1960 درگذشت. وی که کارشناس رفتار اجتماعی بود پس از تالیف نخستین اتیکت که در باب آداب معاشرت بود ، 9 جلد دیگر در همین زمینه و برای مثال "اتیکت در مراسم عروسی" نوشت که تا 1960 هرکدام 90 بار تجدید چاپ شدند و الگو قرار گرفته اند. امیلی در داستان نگاری و نگارش کتابهای غیر داستانی نیز مهارت و تجربه داشت.

پس از فوت امیلی، عروس او، الیزابت، موسسه ای با عنوان "اتیکت" به وجود آورده و به تکمیل و انتشار آثار مادر شوهر ادامه می دهد. امیلی 27 اکتبر 1873 در شهر بالتیمور (ایالت مریلند آمریکا) به دنیا آمده بود.

 

امیلی


2003م:« كنت اندریست » تاریخدانی كه گفته شده سرگذشت بومیان آمریكا ( سرخپوستان ) را تحت عنوان « مرگ طولانی » دقیق و بی طرفانه نوشته بود 19 سپتامبر 2004 در 90 سالگی در كالیفرنیا درگذشت. او كه در 1937 از دانشگاه مینه سوتا در رشته روزنامه نگاری فارغ التحصیل شده بود پس از چند سال تجربه در این كار، به تكمیل تحصیلات خود در رشته تاریخ پرداخت و بقیه عمر را صرف تالیف تاریخ ، نوشتن مقالات و مطالب تاریخی كرد. از او كتابهای معتدد تاریخ باقی مانده است ولی شهرت جهانی «اندرست» مربوط به تاریخ سرخپوستان و تلاش آنان برای حفظ بقاء خود در برابر مهاجرت مسلحانه اروپاییان به سرزمین هایشان است . نخستین چاپ این كتاب كه هنوز تجدید می شود در 1964 انتشار یافته بود.

 

1912م:دانشگاه كلمبیا در نیویورك 25 سپتامبر 1912 به ضمیمه دانشكده روزنامه نگاری خود دوره فوق لیسانس این حرفه را دایر كرد كه نخستین دوره فوق لیسانس روزنامه نگاری در جهان است. تا آن زمان، استادان مربوط و اصحاب نظر، ژورنالیسم را یك رشته آكادمیك مستقل نمی دانستند بلكه همانند پزشكی معتقد به تجربی بودن آن بودند و می گفتند همان طور كه با رفتن به دانشگاه، یك فرد نمی تواند شاعر و نقاش شود، با شركت در كلاس روزنامه نگاری هم كسی روزنامه نگار نمی شود مگر استعداد، ذوق و معلومات اولیه را داشته باشد. بنابراین با تاسیس دوره فوق لیسانس و دكترای روزنامه نگاری موافق نبودند. جوزف پولیتزر ناشر چند روزنامه در نیویورك عقیده دیگری داشت. او كه روزنامه نگاری را حرفه ای بزرگ، شریف و روشنگر و مدافع مردم و وطن تعریف كرده است خواسته بود كه این رشته، فوق لیسانس و دكترا هم بدهد. با همین فكر، وی در 1902 مبلغی از پول خود را به دانشگاه كلمبیا داد تا چنین دوره هایی دایر كند كه دانشگاه پول او را رد كرد. پولیتزر كه چنین دید در وصیتنامه اش دو میلیون دلار به این دانشگاه اختصاص داد و بقیه اش را به دادن جوائز روزنامه نگاری و ادبی. دانشگاه كلمبیا پس از فوت پولیتزر راهی نداشت جز قبول پول و دایر كردن دوره های مورد نظر پولیتزر و گرنه دولت پول را برداشت می كرد و به این ترتیب دوره فوق لیسانس روزنامه نگاری از 25 سپتامبر 1912 در كلمبیا دایر شد.

 

1983م:بیست و پنجم سپتامبر (به وقت شرق روسیه 26 سپتامبر) سال 1983 دستگاه هشدار دهنده ارتش شوروی (ارلی وارنینگ) زنگ خطر حمله اتمی به شوروی را به صدا در آورد و علامت داد كه رادار بزرگ مستقر در سیبری حركت موشكهای آمریكا به سوی خاك شوروی را ثبت كرده است. طبق دستور العملی كه در اختیار ارتش بود، قرار بود كه به محض به صدا در آمدن چنین زنگ خطری، موشكهای اتمی شوروی كه بر روی سكوها قرار داشتند و به سوی آمریكا و پایگاههای نظامی آن در گوشه و كنار جهان از انگلستان تا آلمان و ایتالیا و كره جنوبی و ژاپن نشانه گیری شده بودند پرتاب شوند و متعاقب آن بمب افكنهای دور پرواز حامل بمب اتمی به سوی هدفهایشان به حركت درآیند و زیردریایی های شوروی كشتی های آمریكا و پایگاههای آنها را موشك باران كنند. همه چیز برای شروع حمله متقابل آماده بود و تنها نیاز به تماس سرهنگ «ستانیسلاو پتروفStanislav Petrov» با كاخ كرملین داشت و مقرر بود كه در صورت تاخیر دریافت پاسخ، بیش از 3 دقیقه، به مسئولیت خود دستور حمله متقابل را بدهد كه سرهنگ پتروف در آخرین لحظه پیش از تماس با كرملین، نسبت به دقت زنگ خطر و آغاز حمله در آن شرایط كه روابط دو ابر قدرت چندان وخیم نبود تردید كرد و دستور كسب اطلاع مجدد و تایید حركت موشكهای آمریكا را داد كه خبر رسید، دستگاه «ارلی وارنینگ» دچار اختلال شده بود و پس از نخستین زنگ، موشك در حال حركت دیده نشده است. در نتیجه، همه چیز به حالت عادی باز گشت.

این موضوع تا سال 1998 به مدت 15 سال محرمانه نگهداشته شده بود. در این سال پس از افشاء قضیه، تازه جهانیان متوجه شدند كه اگر سرهنگ پتروف در آن شب تردید نكرده بود كره زمین با همه موجوداتش منهدم شده بود زیرا كه در همان ساعت اول نزدیك به شش هزار سلاح اتمی بكار می رفت كه 500 تای آن برای انهدام كره زمین كافی است. سرهنگ پتروف كه اینك دوران بازنشستگی را می گذراند در چند مصاحبه، چگونگی قضیه را بیان كرده و گفته است كه در آن دقایق چه بر او گذشت زیرا كه تنها چند دقیقه وقت تصمیمگیری داشت.

 

سرهنگ پتروف


1630م:25 سپتامبر سال1630 اعلام شد كه طاعون در شمال ایتالیا همه گیر شده است و متعاقب آن پولدارها شهرها را ترك گفتند و به روستاها فرار كردند. این طاعون باعث مرگ یك میلیون ایتالیایی شد. از سال 1300 میلادی هر چند سال یكبار طاعون سراسر اروپا را در بر می گرفت و یك دهم مردم جان می سپردند. فقرا بیش از داراها از طاعون كه در آن زمان راه درمان نداشت آسیب می دیدند. سربازان آلمانی ارتش اتریش كه به لمباردیا حمله برده بودند متهم به واردكردن این طاعون به ایتالیا شدند، زیرا نخستین قربانی آن یك سرباز آلمانی در شهر میلان بود، ولی آلمانیها به نوبه خود سربازان فرانسوی را كه همزمان پیه مونته ایتالیا را مورد حمله قرار داده بودند مسئول انتقال طاعون به شمال ایتالیا معرفی می كردند، زیرا قبل از ایتالیا، جنوب فرانسه آلوده طاعون شده بود.


1789م:اصلاحیه معروف قانون اساسی آمریكا موسوم به "بیل آو رایتز Bill of Righrs " كه حقوق مردم این كشور را تضمین كرده است 25 سپتامبر سال 1789 به تصویب رسید. در این اصلاحیه، موارد متعدد حقوق پایه از جمله آزادی بیان، ابراز نظر و عقیده، آزادی قلم و مطبوعات (Press) و آزادی تشكیل اجتماعات تضمین شده است.

براساس همین قانون، انتشار روزنامه و هرگونه نشریه چاپی در آمریكا نیاز به دریافت پروانه از دولت ندارد. البته هنوز تلاش آزاد طلبان برای تعمیم دادن این قانون به رادیو - تلویزیونها كه آنها هم که به نوعی وسیله انتشار بیان و عقیده هستند به جایی نرسیده است و پروانه این رسانه ها را یك كمیسیون فدرال (دولت مركزی) به نام FCC برای مدت یك سال صادر می كند و این پروانه، اگر ایستگاه ضوابط را ضمن كار یك ساله خود رعایت كرده باشد قابل تجدید شدن است.

بازرسی بدنی و منزل، مصادره و توقیف اموال و بازداشت فرد (اتباع و ساکنان قانونی آمریكا) نیز بدون حكم قاضی و حضور متهم در محكمه (با وكیل رسمی، در صورتی كه فرد تقاضا كند) و تفهیم حقوق ممنوع است.

 

1959م:25 سپتامبر سال 1959 " اس. دبلیو. آر. دی . باندرانایکه " نخست وزیر وقت کشور سریلانکا به دست یک راهب بودایی کشته شد. وی که فارغ التحصیل دانشگاه آکسفورد انگلستان بود در باز گشت به وطن - به قول خودش با جراتی که کارهای دکتر مصدق در ایران به او داده بود - در سال 1952 (1331 خورشیدی ) حزب" آزادی ملیون سریلانکا " را تاسیس کرد . تنها اصحاب حرفه ،کارگران ، کشاورزان و معلمان می توانستند وارد این حزب شوند. درهای حزب به روی فئودالهای ، بازیگران سیاسی (سیا سی کاران حرفه ای ) ،بازرگانان عمده و ثروتمندان بسته بود. وی سپس با چهار حزب سوسیالیست و سوسیال دمکرات کشورخود ائتلاف کرد و با شعار سریلانکا متعلق به سریلانکایی ها است و زبان رسمی کشور باید زبان بومی باشد و ... در سال 1956 انتخابات را برد و نخست وزیر شد.

باندرانایکه به همه وعده های انتخاباتی اش وفا کرد و زبان انگلیسی را که یادگار استعمار انگلستان بود از رسمیت انداخت و یک سیاست مستقل ملی در پیش گرفت و با کشورهای کمونیست رابطه برقرار ساخت و ....

پس از ترور باندرانایکه ، احساسات مردم تحریک شد و خواهان آن شدند که همسر او " سیریما " که تجربه کافی هم در کار سیاست و دولت نداشت برجایش بنشیند و " سیریما " تا لحظه مرگ در سال 2000 سه دور متناوت نخست وزیر سریلانکا بود. در این میان حزب آزادی ملیون و احزاب موتلفه سریلانکا در سال 1994 "چاندریکا "دختر باندرانایکه را هم رئیس جمهوری کردند و از این سال تا سال 2000 ، دختر رئیس جمهوری و مادر نخست وزیر او بود.

 

سیریما

 

2004م:رویداد بازگرداندن «یوسف اسلام» از نیمه راه واشنگتن به لندن، به دستور وزارت امنیت ملی آمریكا در 21 سپتامبر 2004 ، اقدامی بی سابقه تلقی شده بود كه قبلا مشابه آن به آن صورت مشاهده نشده بود.

یوسف اسلام كه سه دهه پیش نام خود را از «استیفن جیورجیو» به یوسف تغییر داد و مسلمان شد و از خوانندگی دست كشید در بازگشت به لندن گفت كه تعجب می كند چرا اورا به آمریكا راه ندادند، حال آن كه در ماه مه (چهار ماه پیش از آن) در واشنگتن بود و با برخی مقامات كاخ سفید نیز درباره فعالیتهای نوعدوستانه مذاكره كرده بود. گفته شده بود كه وی از جمله كسانی بوده كه عملیات تروریستی را كه منجر به آسیب افراد بیگناه می شود نكوهش كرده و ارتباطی با این عملیات نداشته است. یوسف (در آن زمان 56 ساله) متولد انگلستان و یك انگلیسی است و در زمان خوانندگی به «كت استیو» شهرت داشت.

یوسف كه هنگام ورود به لندن در حلقه محاصره خبرنگاران قرار گرفته بود اظهار داشت: با دختر21 ساله اش «میمنه» با یک هواپیمای شركت هواپیمایی آمریكایی یونایتد عازم واشنگتن بود. كاركنان این شركت در فرودگاه لندن، قبلا نام اورا در فهرست «پرواز ممنوع» وزارت امنیت ملی آمریكا ندیده بودند و مشكلی در سوار شدن به هواپیما نداشت. اما، پس از ورود به آسمان آمریكا و نزدیك به دو ساعت مانده تا رسیدن به فرودگاه «دالس» شهر واشنگتن به خلبان هواپیما خبر دادند كه نام من در فهرست پرواز ممنوع (واچ لیست) است و حق ورود به آن كشور را ندارم. خلبان مجبور شد كه مسیر هواپیما را با اتلاف وقت صدها مسافر و تحمل هزینه به سوی فرودگاه «بانگور» واقع در ایالت «مین» تغییر دهد و در اینجا فرود آید و مرا به ماموران پلیس و امنیت تحویل دهد كه با اولین پرواز به لندن باز گردانده شدم، لكن به دخترم اجازه دادند كه وارد آمریكا شود. من هنوز غرق در تعجب هستم كه چرا نباید وارد آمریكا می شدم و چرا به این صورت پرهیاهو، دلهره آور و بی سابقه مرا فرود آوردند و باز گرداندند. بازگرداندن یك توریست خارجی از فرودگاه مقصد امری عادی است، ولی از میان راه و از آسمان كاری است كه سابقه نداشته است و من پی گیر آن خواهم بود.

یكی از برادران یوسف كه ساكن آمریكاست گفته است كه یوسف عاشق صلح و دوستی و برادری انسانهاست و می خواهد كه به عنوان سفیر صلح معروف باشد.ظاهرا وزیر امورخارجه انگلستان در ملاقات معمولی در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل با وزیر امورخارجه امریكا، در این زمینه از او توضیح خواسته بود.

مقامات وزارت امنیت ملی آمریكا اشاره كرده بودند كه نام یوسف در فهرست ممنوع الورودهای به آمریكا بود و شاید اشتباه تایپی و جا به جایی حروف سبب شده بود كه هنگام سوار كردن وی به هواپیما در فرودگاه لندن متوجه قضیه نشوند و ماموران این وزارت كه فهرست مسافران عازم آمریكا را دریافت می كنند متوجه شدند كه یك ممنوع الورود در میان مسافران هواپیمای "یونایتد" است، و این لیست عمدتا مربوط به كسانی است كه ارتباط و مناسبتهایی با تروریستها دارند. دولت اسرائیل هم قبلا یوسف را متهم به دادن كمك مالی به «حماس» كرده و یك بار مانع از ورود وی به آن كشور شده بود و از فرودگاه بازگردانده بود.

با این كه یوسف به دلیل گرویدن به اسلام با خواندن آواز وداع كرده، در سال 2003 دو نوار آواز در مخالفت با جنگ عراق پر كرده بود كه احتمالا محتوای این نوارها عدم رضایت مقامات آمریكایی را فراهم ساخته است.

اخراج یوسف اسلام با این روش بی سابقه و پر هیاهو در دویست و پانزدهمین سالگرد تصویب اولین اصلاحیه های ده گانه قانون اساسی آمریكا صورت گرفت كه به موجب آن كه به «بیل آو رایتز» معروف است و در سپتامبر سال 1789 تصویب شده اند آزادی بیان، قلم، مطبوعات، اجتماعات، مذهب و اعتراض تضمین گردیده است. قانون اساسی آمریكا آزادی حمل اسلحه را هم تضمین كرده است.

در بسیاری از مقالاتی كه در سه روز اول پس از این رویداد در این زمینه انتشار یافته آمده بود: چرا از هواپیمای با صدها مسافر در میان راه خواسته شد كه تغییر جهت دهد و یوسف را كه شهرت بین المللی دارد در نزدیكترین فرودگاه به مرز آمریکا پیاده كند تا باز گردانده شود؟. چه فرقی می كرد اگر یوسف از فرودگاه شهر واشنگتن باز گردانده می شد و این همه سر و صدا و اعتراض بپا نمی كرد، چه سیاستی در كار بود؟. معمولا در همه كشورها روال كار بر این است كه امر اخراج (دیپورت) افراد با حكم قاضی دادگاه باشد نه مامور پلیس. یك فرد باید امكان دفاع از خود و پاك كردن سابقه اش را داشته باشد. یوسف كه با زور و اجبار به هواپیما سوار نشده بود، چرا چنین عملی در 21 سپتامبر 2004 كه انتظار آن از آمریكا به عنوان كشوری قانونمند نمی رفت سر زد؟. دارندگان گذرنامه انگلستان نیاز به ویزا برای ورود و دیدار كوتاه از آمریكا را ندارند. بنابراین، وی این حق را داشت كه اتهامش در یك دادگاه آمریكا ثابت شود و حرفهایش را در آنجا بزند. گزارش وزارت امنیت اتهامی یكطرفه و یك سوء ظن است كه دولت آمریكا دست كم از آغاز قرن 20 با چنین وضعیتی در كشورهای دیگر مبارزه كرده است و شوروی سابق را كه چنین می كرد كشور پشت پرده آهنین می نامید. كشور آمریكا یك مهاجر نشین است كه جز یك میلیون سرخپوست بقیه 290 میلیون جمعیت آن از خارج و عمدتا در یك قرن اخیر به آنجا مهاجرت كرده اند و در نتیجه باید در آنجا رعایت احوال خارجیان و مسافران بیش از كشورهای دیگر بعمل آید و ....

 

یوسف اسلام

 

768: پپین سوم Pepin III شاه فرانكها (قومی در جنوب آلمان و شمال فرانسه كه بعدا كشور "گل" به نام آنان فرانسه خوانده شده است) درگذشت و پسرش شارلمانی (شارل بزرگ) یكی از دو جانشین او شد. این رسم فرانكها بود كه پس از پدر كشور او میان پسرانش قسمت شود و بعدا پس از مرگ برادر، شارلمانی شاه فرانسه و سپس بسیاری از سرزمین های اروپایی شد. جهان آن زمان دو مرد مقتدر داشت، در شرق هارون الرشید و در غرب شارلمانی

900: گروهی ازسیاهپوستان جنوب افریقا، در غرب كالهاری كشور توت سوه Toutswe را كه امروز بوتسوانا Botswana نامیده می شود باری خود تاسیس كردند.

1644: اولاس ریمر Olaus Rimer دانشمند دانماركی سرعت نو را دقیقا اندازه گیری كرد.

1818: برای نخستین بار در بیمارستان گایز Guys لندن عمل تزریق خون (Transfusion) صورت گرفت.

منبع:iranianshistoryonthisday.com