اخبار


2 دقیقه پیش

عکس: استهلال ماه مبارک رمضان

همزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ...
2 دقیقه پیش

تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریم

وزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که می‌تواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام می‌شود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ...

تقویم تاریخ -24 آذر



1072م:ارسلان (به معنای شیر شرزه) پسر چغری بیگ و دومین حکمران سلجوقی ایران (پس از عمویش طغرل) 15 دسامبر 1072 میلادی (24 آذرماه) درگذشت و در مرو مدفون شد. وی پنج روز پیش از مرگ، در حضور جمع دستور اعدام یوسف خوارزمی فرمانده یک دژ نظامی (کوتوال) در ساحل آمودریا (رود جیحون) را داده بود که پس از یک مقاومت شدید دستگیر شده بود و اورا برای تعیین تکلیف نزد آلپ ارسلان آورده بودند. یوسف که مرگ خودرا نزدیک دید ناگهان خنجر برکشید (خنجر خودش و یا یکی از نگهبانان) و به سوی جایگاه آلپ ارسلان حمله برد. آلپ ارسلان که به تیراندازی خود اطمینان داشت نگهبانان را از مداخله منع کرد و تیر در کمان نهاد تا یوسف را بزند که با زیزاگ یوسف تیر خطا رفت و یوسف سینه آلپ ارسلان 43 ساله را با خنجر شکافت. آلپ ارسلان که اسلام آورده و نام محمد برخود گذارده بود تنها هشت سال حکومت کرد. از کارهای مهم او جنگ با دولت بیزانس (فسطنطنیه) در آناتولی است. وی بر سرزمینی از فرارود تا بین النهرین حکومت داشت. پس از او پسرش ملکشاه زمام امور را به دست گرفت.


1256م:نیروهای هلاکوخان («هولاگو» درست است) ایلخان مغولی ایران، پسر تولی، نوه چنگیز و برادر قوبیلای قاآن (خان بزرگ و حکمران چین) 15 دسامبر 1256 میلادی (24 آذر) وارد دژ معروف الموت شدند و و آن را که از پایگاههای مهم اسماعیلیه بود تصرف کردند. رکن الدین خورشاه رئیس دژ در برابر حمله مغولان پس از یک مقاومت کوتاه تسلیم شده بود. اسماعیلیه در آن زمان در نقاط مختلف ایران بویژه در خراسان دارای 23 دژ (قلعه) بودند. هلاکو که از ترور خواجه نظام الملک و تنی چند از قدرتمداران وقت به دست گروه ضربت اسماعیلیه معروف به فدائیان آگاه شده بود کمر به قلع و قمع آنان بسته بود. قلعه الموت در ارتفاع سه هزار متری از سطح دریا ـ در کوههای البرز و منطقه رودبار ساخته شده و ویرانه آن باقی مانده است. یک امیر دیلمی آن را در نیمه دوم قرن نهم میلادی ساخته و برآن نام آشیانه عقاب گذارده بود. حسن صبّاح (بزرگشده ری) که در مصر به اسماعیلیه گرویده بود پس از بازگشت به وطن باتدابیری در دهه هشتم سده یازدهم میلادی (با محاسباتی؛ سال 1088) دژ الموت را تصاحب شده و به ایجاد گروه فدائیان از روستائیان محل دست زده بود. مارکو پولو ایتالیایی (متولد 1254 و متوفی 1324) که در دوران مغولان از ایران دیدن کرد و در سال 1295 میلادی به الموت رفت در سفرنامه خود از فدائیان اسماعیلیه به عنوان حشّاشین نام برده و نوشته است که حسن صبّاح و جانشینانش به افراد مامور ترور قبلا حشیش می دادند. این واژه حشّاشین به تدریج در زبانهای اروپایی به صورت «اسسین» درآمده و معنای تروریست به خود گرفته است.


1950م:15دسامبر سال 1950 (24 آذرماه 1329) با یك نقشه از پیش تهیه شده دقیق، سران و بنیادگذاران حزب توده ایران كه برخی از آنان در كابینه های پیش از آن به وزارت هم رسیده بودند از زندان قصر فراركردند. آنان از جمله دكتر كیانوری، دكتر مرتضی یزدی، دكتر جودت، نوشین و قاسمی قبلا در اختیار محاكم نظامی بودند كه یك دادگاه دادگستری تهران اوایل آذر ماه آن سال به اعتراضشان رسیدگی، و اقدام محاكم نظامی درباره آنان را خارج از صلاحیت اعلام داشت و حكم داد كه پرونده جهت تحقیق به دادسرای تهران ارسال شود. پس از ابلاغ حکم به دستگاه قضایی ارتش، بررسی و مذاکره برای ردّ و یا قبول آن آغاز شد.

18روز پس از صدور این حكم در حالی که هنوز تصمیمی درباره ارسال پرونده به دادسرای تهران گرفته نشده بود و بعید بود که با آن موافقت شود، با تهیه نقشه قبلی یك نفر با لباس افسری ارتش و خودرو نظامی به زندان قصر مراجعه و خود را نماینده دستگاه قضایی ارتش معرفی و زندانیان را تحویل گرفت. دو افسر نگهبان زندان هم كه از پیش در جریان ماجرا بودند به بهانه بدرقه زندانیان با همین خودرو فرار كردند. از میان این عده بعدا دكتر یزدی دستگیر و به اعدام محكوم شد كه مجازات او به حبس ابد كاهش یافت.

حزب توده پس از تیراندازی به شاه در 15 بهمن سال 1327 در دانشگاه تهران، غیرقانونی اعلام شده و سران آن تحت تعقیب قرار گرفته و به تدریج دستگیر شده بودند.

سالها بعد، پس از بهبود مناسبات ایران با شوروی، این دولت یكی از دو افسر نگهبان زندان قصر را كه پس از فرار، به آن كشور پناهنده شده بود به ایران تسلیم داشت! كه در اینجا اعدام شد.

حزب توده در جریان انقلاب سال 1357 و پس از آن فعالیت خود را علنی ساخت در انقلاب شركت كرد و سه سال پس از پیروزی انقلاب مورد سوء ظن جمهوری اسلامی قرار گرفت، شدیدا سركوب و كیانوری هم به زندان افتاد.

حزب توده بزرگترین حزبی بود كه از آغاز قرن 20 در ایران به وجود آمده و شمار اعضای آن در دوران حكومت مرحوم دكتر مصدق بیش از هر وقت دیگر بود.


1346ش:برپایه قانونی که در سال1346 به تصویب رسیده و محاکمه و مجازات قاچاقچیان مواد مخدر بر عهده محاكم نظامی قرار داده بود 24 آذرماه 1346 نخستین دسته از این مجرمین تیرباران شدند. تجربه نشان داد كه این اقدام هم نتیجه چشمگیر نداشت، زیرا كه تا مصرف كننده وجود داشته باشد تولید كننده و توزیع كننده هم خواهد بود.

 

1356ش:محكمه نظامی تهران سرلشكر مقرّبی را كه با چند تن دیگر به اتهام جاسوسی برای شوروی دستگیر شده بود 24 آذر 1356 به اعدام محكوم كرد كه دو هفته بعد (4 دی ماه)، این حكم اجرا شد. در دادگاه گفته شد كه وی افسر رزمی نبوده و كار دفتری از جمله ترجمه اسناد نظامی می كرده است!. ربّانی (خراسانی) از مدیران كل سابق آموزش وپرورش نیز كه از متهمان این پرونده بود برغم بی گناه اعلام كردن خود و طومارهای مردم به حمایت از او، بعدا محكوم به اعدام شد كه در جریان انقلاب از زندان آزاد گردید.


1979م:شاه سابق، محمد رضا پهلوی، كه برای درمان بیماری سرطان به آمریكا رفته بود 15دسامبر 1979 عازم پاناما شد و ماهها در سایه ترس از استرداد و ترور در یك جزیره دوردست در این كشور زندگی كرد كه از آنجا به مصر رفت و در این كشور درگذشت و همانجا مدفون شد. مصر در آن زمان که رسانه ها هردم خبر از صدور حکم اعدام، تقاضای استرداد، فرستادن کماندو و ... می دادند تنها دولتی بود که حاضر شده شاه را بپذیرد. ورود شاه به آمریكا جهت درمان و اقامت كوتاه برای دولت كارتر دشواری های سیاسی پدید آورده بود از جمله تصرف سفارت آمریکا در تهران. بالاخره با پادرمیانی مقامهای آمریكایی، دولت پاناما حاضر شد شاه سابق را درخاک خود بپذیرد. دولتهای دیگر، حتی اردن كه پادشاه آن دوست شاه بود حاضر به پذیرقتنش نبودند و این وضعیت باید درس بزرگی برای دولتمردان باشد.


1932م:فرضیه انتخاب منطقی مقام انتخابی از نماینده شورا و ... تا مدیر جامعه = رئیس دولت (Rational Choice Theory ) به صورتی كه در دائرةالمعارف های دمكراسی منعكس است و در مدارس علوم سیاسی تدریس می شود 15 دسامبرسال 1932 در یك نشست مشترك گروهی از جامعه شناسان ارشد، استادان فلسفه و علوم سیاسی پذیرفته شده است.

طبق این فرضیه؛ انتخاب نماینده، وكیل و ... تا رئیس دولت باید با توجه به هدف و رسالت باشد (آبجكتیو) كه در هر وضعیت جامعه روشن و معین (بدیهی) است. به عبارت دیگر؛ وضعیت روز و دشواری های جامعه، رسالت و هدف را روشن می سازد و رسالت ها برنامه كار را به دست می دهد كه خصوصیات و پیش شرطهای نامزد نمایندگی و یا مدیرّیت (در آن برهه خاص) باید با آن مطابقت داشته باشد تا انتخاب منطقی صورت گیرد و مسائل روز (جاری) آن جامعه حل شود. به علاوه، وسائل اطمینان بخشی (از جمله رسانه های حرفه ای، مستقل و بی طرف) باید در دسترس باشند تا انتخاب كنندگان از طریق آنها با خصوصیات واقعی نامزدها (ضعف ها و قوت های آنان) آشنا شوند و با چشم باز و بررسی كامل، فرد و افراد را كه برای انجام رسالت (در آن برهه) بهتر تشخیص دهند در نظر بگیرند و برگزینند. پیش شرطها و خصوصیات نمایندگی پارلمان، شوراهای شهر و بالاتر از همه ریاست قوه مجریه در یك كشور در حال جنگ (سرد و گرم) و یا انقلاب و یا در حالت بحران و قحطی نمی تواند با زمان صلح و آرامش و پویایی یكسان باشد زیرا كه هدف و رسالت در هر شرایطی فرق می كند و اگر پیش شرط و خصوصیات نامزد نمایندگی با رسالت (هدفی كه باید تامین شود و برنامه ای كه باید به انجام برسد) همخوانی نداشته باشد، عمل انتخاب خلاف منطق (عقل و خرد) و اصول ریاضی (رشنال) خواهد بود. به عبارت دیگر؛ دلیلی وجود ندارد كه یك پزشك فداكار و یا یك فرد فروتن بتواند یك نماینده خوب برای پارلمان - در هر شرایط روز - باشد.

اصحاب این فرضیه برحسب شرایط هر جامعه، مدلهای گوناگون «انتخاب منطقی» ارائه داده و گفته اند كه مهمترین شرایط عمومی یك نماینده باید توان او در تصمیمگیری و نداشتن غرض دیگری، جز انجام تمام و كمال همان رسالتی باشد كه برای آن انتخاب شده است.

 

2003م:اگر پوشش گسترده ای را كه رسانه های كشورهای صنعتی 12 و 13 دسامبر 2003 ( تا لحظه انتشارخبر دستگیری صدام حسین) به مردن نهنگ سیاه ( نهنگ قاتل ) شش تنی هشت متری به نام « كیكو » در آبهای نروژ داده بودند به مرگ و میر از بیماری ها و موارد متعدد و روزانه نقض حقوق بشر و فقر و استثمار می دادند ، نه از میلیونها قربانی ایدز در آفریقا اثری بود و نه از دشواری های انسانی در هر گوشه از جهان.

هنر « كیكو » در این بود كه در زمانی كه در یك اكواریوم عمومی در مكزیك بود آن را در یك فیلم سینمایی تحت عنوان « فری ویل » شركت داده بودند و شهرت به دست آورده بود.

كار این شهرت ـ كه خالق آن نیز رسانه ها بودند ـ به جایی رسید كه بنیاد« كیكو » برای حمایت از آن و بازگرداندنش به عالم توحش تاسیس شد و دهها میلیون دلار جمع آوری كرد . با این پول ، « كیكو » با هواپیمای ویژه برای آشنا شدن با زندگی در اقیانوس به نقطه ای درایالت« ارگون» آمریكا انتقال داده شد و زیر مراقبت چند متخصص دوسال در آنجا بود و سپس با هزینه سنگین به آبهای ایسلند ـ همان جایی تا دو سالگی بود و به دام انداخته شده بود ـ منتقل شد ، ولی نتوانست با نهنگهای وحشی انس بگیرد و غذایش را مستقلا به دست آورد .

بنیاد « كیكو » كه چنین دید یك كشتی كوچك و چند خدمه در همه ساعات مامور مراقبت از آن كرد. این خدمتكاران نهنگ هر روز هشتاد كیلو گرم ماهی به كیكو می خوراندند. البته رفتار روزانه كیكو به پژوهشگرانی كه زندگی وحش را مطالعه می كنند كمك بسیار كرد.

« كیكو » با این كه سه سال را در آبهای ایسلند گذراند نتوانست انس به انسان را از دست بدهد . زبان نهنگهای همجنس خود را درك می كرد ولی این صدا ها آن حیوان را گیج می كرد. جز یك بار ، می ترسید كه در زیر یخ شنا كند. با انسان زیستن را بر ورود به دسته نهنگها تر جیح می داد.

 

Keiko


1791م:اصلاحیه های دهگانه اول قانون اساسی ایالات متحده موسوم به اعلامیه حقوق (مردم) یا Bill of Rights كه مهمترین اصلاحیه های این قانون است از 15 دسامبر سال 1791 میلادی به اجرا گذارده شده است.

طبق اصلاحیه اول از این ده اصلاحیه، آزادی مطبوعات؛ نطق و بیان و اظهار عقیده؛ تشكیل اجتماعات مسالمت آمیز و ابراز اعتراض و تسلیم شكایت به مقامات و مراجع تضمین شده و آزادی مذهب یك حق خوانده شده كه دولت آمریكا حق ندارد یك مذهب را به مردم بقبولاند و یا پیروی از یك مذهب را محدود كند.

برپایه اصلاحیه دوم، در ایالات متحده حمل اسلحه از سوی افراد آزاد است. در اصلاحیه چهارم امنیت شخصی، خانه و اوراق هر فرد تضمین شده و بازرسی و توقیف غیر منصفانه منع گردیده است. در اصلاحیه پنجم در توقیف نگهداشتن فرد بدون رای هیات منصفه قدغن گریده است. اصلاحیه ششم تاكید بر تسریع دادرسی منصفانه دارد، مجازات ظالمانه و خواستن وجه الضمان سنگین ممنوع شده و اصلاحیه دهم قدرت حكومت را ناشی از مردم و ایالات می داند، نه دولت فدرال. در مقدمه این اصلاحیه های دهگانه تاكید بر لایتغیر بودن آنها شده است.

باتوجه به اصلاحیه اول است كه درآمریكا برای انتشار هرگونه نشریه از جمله روزنامه نیاز به دریافت پروانه از كسی نیست و محدودیت ندارد و اگر كسی از این طریق مرتكب تخلفی شود و به حقوق دیگری خدشه وارد آورد با او مطابق قوانین عمومی رفتار خواهد شد. بنابر این؛ ضابطه جدا گانه ای (قانون مطبوعات) وجود ندارد.


1840م: 15دسامبر سال 1840، خاكستر بقایای جسد ناپلئون بناپارت در Les Invalides فرانسه طی مراسم باشكوهی به خاك سپرده شد.

وی در سال 1815 در واترلو واقع در بلژیك امروز از نیروهای اتحادیه ای مرکب از چند قدرت اروپایی كه بر ضد او تشكیل شده بود شكست خورده و به جزیره سنت هلن در اقیانوس اطلس تبعید و در همانجا فوت شده بود.

پس از گذشت سالها، هنگام انتقال استخوانهای ناپلئون به فرانسه؛ از این استخوانها چنان استقبالی شد كه تا آن روز در طول تاریخ سابقه نداشت؛ زیرا كه وی دیگر قدرتی نداشت كه مردم برایش حساب باز كنند. بیش از یكصد هزار فرانسوی استخوانهای اورا از ورود به خاک فرانسه تا پاریس در طول دهها كیلومتر مشایعت كرده بودند. این چنین استقبالی هر سیاستمداری را دلگرم به خدمت به وطن می كند. قدر شناسی مردم از یك فرزند وطن باعث ایجاد انگیزه خدمت در همگان و ترقی میهن می شود.

ناپلئون برای اعتلای فرانسه بود كه آن همه تلاش كرد. وی نه تنها وطن خود را به صورت قدرت اول اروپا در آورد بلكه دستگاه قضایی مدرن با قوانینی جامع و یك نظام پیشرفته آموزش و پرورش كه مورد اقتباس سایر كشورها قرار گرفته است برایش به وجود آورد.

 

ناپلئون بناپارت


1944م:چهار ماه و نیم مانده به تصرف برلن به دست ارتش سرخ و خودكشی هیتلر، شارل دوگل - یك ملی گرای فرانسوی كه متوجه شده بود انگلستان رقیب قدیمی فرانسه باطنا نمی خواهد پس از شكست آلمان، وطن او فرانسه یك قدرت اروپا باشد و جایگاه پیش از جنگ را به دست آورد دست به رشادت بزرگی زد و بدون تبادل نظر با انگلستان و شاید هم آمریكا از طریق تهران به مسكو رفت و 15 دسامبر سال 1944 در این شهر با استالین ملاقات كرد و پیمان اتحاد بست. سفر دوگل به روسیه هنگامی صورت گرفته بود که فرانسه فاقد قدرت بود و نیاز به کمک آمریکا و انگلستان داشت.

وی پس از جنگ نیز به دوستی خود با شوروی ادامه داد و چنین روابطی را هم با آلمان (آلمان غربی) برغم اینکه آلمانی ها در آغاز جنگ جهانی دوم فرانسه را اشغال كرده بودند بر قرار ساخت و همین دوستی به تشكیل بازار مشترك و سپس اتحادیه اروپا انجامید. دوگل تازنده بود انگلستان را به جامعه اروپا راه نداد.

 

دوگل در 1943 در حال نطق رادیویی برای هموطنانش


2003م:یک روز پس از دستگیری صدام حسین در حفره ای (به قول آمریکاییان؛ سوراخ موش) در یک خانه روستایی در الدوار در کنار دجله، 14 دسامبر 2003 مقامات نظامی آمریكا در عراق كه این كشور را از آوریل این سال در اشغال داشته اند اعلام كردند كه صدام حسین را كه قبلا از ریاست جمهوری عراق بركنار ساخته بودند دستگیر كرده اند. صدام حسین از زمان ورود نیروهای آمریكا به حاشیه شهر بغداد خود را پنهان ساخته بود و جز بیرون دادن دو نوار صدا اثری از او نبود. در هشت ماهی كه از پنهان شدن صدام می گذشت بسیاری از مقامات تراز اول دولت او دستگیر و یا تسلیم شده بودند، دو پسر و نوه اش كشته و دخترانش به اردن پناهنده شده بودند و دولت آمریكا برای مرده و یا زنده وی 25 میلیون دلار جایزه تعیین كرده بود.

طبق اظهار مقامات نظامی آمریكا در عراق، صدام در کلبه ای در یک مزرعه ، و نه چندان دور از شهرك «ادوار» در 16 كیلومتری «تكریت» در یك زیرزمینی در عمق دو و نیم متری به وسعت دو در 3 متر كه بر مدخل کوچک آن یک قطعه «اسفنج فشرده» پلاستیک آلوده به خاک و گل - ویژه بسته بندی وسائل شکستنی قرارداده و روی آن قالیچه کهنه ای افکنده بودند پنهان شده بود. این زیرزمینی در فاصله یك متری ساختمان یك خانه خشت و گلی دو اطاقه قرارداشت و در محوطه اطراف، تعدادی بز و گوسفند چرا می کردند.

رئیس جمهور برکنار شده عراق هنگام دستگیر شدن لباسی كثیف برتن و ریشی بلند داشت و یك سلاح كمری آماده شلیک در اختیار او بود و با این که این تپانچه روی زانویش بود از آن استفاده نكرد و به محض ورود نظامی آمریكایی به زیرزمینی قفس مانند تسلیم شد و در پاسخ به پرسش آن نظامی که خود را معرفی کند گفت که "صدام حسین" است.

مخفیگاه صدام دارای هواكش برقی بود که با لوله به خارج راه داشت. در یك اطاق خانه مقداری لباس و بعضا استفاده نشده، یک جعبه حاوی 750 هزار دلار اسكناس یكصد دلاری و یک تفنگ کالاشنیکوف به دست آمد. از اطاق دیگر به صورت آشپزخانه استفاده می شد که وضعیتی درهم و کثیف داشت.

در این محوطه و در دسترس صدام، وسایل مخابراتی به دست نیامد و آن طور كه گفته شده بود با خود مواد منفجره و كپسول سیانور هم نداشت. هنگام نزدیک شدن نظامیان آمریکایی به کلبه، یک خودرو تاکسی در نزدیکی آن پارک شده بود و دو مرد جوان به محض احساس خطر از آنجا فرار کردند و به سمت درختان که تا دجله فاصله ای نداشت دویدند که دستگیر شدند. بعدا معلوم شد که این دو تن جاسم 17 ساله و علاء 19 ساله برادران الدوری مالک 38 ساله مزرعه و کلبه داخل آن بودند و تاکسی متعلق به علاء بود. این دو گفتند که برادرشان الدوری یک بیمار قلبی است که در خانه اش در«ادوار» بستری است و او از 1991 تا 1995 یکی از نظامیان گارد کاخ صدام حسین بود که یه علت ابتلا ء به بیماری قلبی، بعدا معاف شده بود.

 

صدام، مردی كه در میان همسایگان عراق، یک دوست نداشت!

 

2003م:بامداد 14 دسامبر 2003 «ریچاد كلم Richard Clem» پستجی 50 ساله شهر دالاس ایالت تكزاس آمریكا كه علاقه زایدالوصفی به جان اف. كندی رئیس جمهور مقتول این كشور داشت و همه كتابها و مقالات مربوط به ترور مرموز او در میدان «دیلی پلازا» ی شهر دالاس را خوانده بود به همان نقطه ای كه گلوله به كندی اصابت كرده بود رفت و با شلیك یك گلوله به عمر خود پایان داد.

نقطه ای كه كندی گلوله خورد با علامت "ضربدر" كه با سیمان ساخته اند مشخص شده است و ریچاد كلم روی همان علامت خود را كشت. ریچارد ده ساله بود که جان اف. کندی ترور شد.

کندی 22 نوامبر سال 1963 هنگام بازدید با خودرو روباز از شهر دالاس هدف گلوله قرار گرفت و کشته شد. طبق گزارش پلیس از پنجره طبقه ششم ساختمان یک مدرسه به سوی "کندی" شلیک شده بود و متهم به قتل نیز دو روز بعد هنگام انتقال از زندان به دادگاه با گلوله فرد دیگری کشته شد و این فرد هم بعدا در زندان فوت کرد. هنوز اسرار این قتل از پرده ابهام خارج نشده است. لیندن جانسون معاون او که بعدا رئیس جمهوری شد یک تکزاسی بود.

 

2006م:سكته مغزی تیم جانسون Timothy Peter Johnson، سناتور دمكرات ایالت داكوتای جنوبی و انتقال او به بیمارستان در 13 دسامبر2006، امیداواری حزب دمكرات به كنترل سنای آمریكا از ژانویه 2007 را متزلزل كرده بود زیرا كه در آن دوره اكثریت این حزب در سنا تنها با یك كرسی تامین شده بود. در پی انتقال جانسون به بیمارستان تنها امیداواری حزب دمكرات به این بود كه وی دست كم تا دو سال (زمان انتخابات عمومی نوامبر 2008) زنده بماند، ولو این كه نتواند كاری انجام دهد. طبق قوانین آمریكا، نمی توان سناتور و نماینده مجلس را مجبور به كناره گیری كرد، و با فوت سناتور نیز انتخابات فرعی صورت نمی گیرد بلكه فرماندار ایالت به اراده خود یك نفر را تا انتخابات عمومی بعدی به سنا می فرستد تا كرسی خالی را پر كند و فرماندار ایالت داكوتای جنوبی در این زمان (سال 2006) یك جمهوریخواه بود.

در آمریكا، معاون رئیس جمهوری در عین حال رئیس سنای این كشور با داشتن حق رای است كه در آن زمان او هم یك جمهوریخواه بود. رئیس سنا بودن معاون رئیس جمهوری آمریكا از ضعف های قوانین این كشور است كه باعث تداخل قوا می شود، همچنین نامزد كردن قضات دیوان عالی از سوی رئیس جمهوری.

تیم جانسون از دسامبر 2006 تا سپتامبر 2007 تحت درمان بود و نمی توانست بدون کمک راه برود. سخن گفتن او هم لکنت داشت ولی برغم پیش بینی اهل تفسیر که عوارض خونریزی مغزی به عمر سیاسی او پایان خواهد داد، جانسون از سپتامبر 2007 منظما در جلسات سنا حاضر شد بهبودی یافت و در انتخابات چهارم نوامبر 2008 باردیگر و برای سومین بار از ایالت خود به عضویت سنای آمریکا انتخاب شد.

 

Tim Johnson


1825: در روسیه یك بپاخیزی با هدف الغاء رسم خرید و فروش اراضی مزروعی با كشاورزانش و بعضی اصلاحات اجتماعی دیگر آغاز شد و 26 دسامبر ( 11 روز بعد ) به اوج خود رسید كه به علت نداشتن سازمان ، از سوی نیروهای نیكلای اول سركوب شد.

1917: بلشویک های روس که پس از انقلاب اکتبر زمام اموررا به دست گرفته بودند با آلمان (سنترال پاور) ترک مخاصمه اعلام کردند و به این ترتیب روسیه از جنگ جهانی اول خارج شد.

1954: دو منطقه واقع در کائیب؛ اروباAruba و آنتیل ندرلاند جزیی از قلمرو ندرلند (هلند) اعلام شدند.

1964: برگ درخت افرا ( شبیه برگ چنار ) علامت رسمی پرچم كانادا شد.

1997: سازمان پیمان بانکوک آسیای جنوب شرقی را منطقه ای که باید تهی از سلاح اتمی باشد (منطقه غیر اتمی) اعلام کرد.

1978: جیمی کارتر رئیس جمهور وقت آمریکا جمهوری خلق چین را به عنوان تنها چین در جهان برسمیت شناخت و وعده داد که مناسبات دیپلماتیک آمریکا با تایوان را قطع کند.

منبع:iranianshistoryonthisday.com


ویدیو مرتبط :
تقویم ۹۰ (نود ۱۷ آذر)

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

تقویم تاریخ -1 آذر



1267م:22نوامبر سال 1267میلادی (666 هجری قمری) یك زمین لرزه شدید شهر تاریخی نیشابور خراسان را ویران كرد و هزاران تن را مقتول و مجروح ساخت. این شهر سه سال بعد به هزینه دولت وقت تجدید بنا شد. نیشابور که در جهان به شهر "عمر خیام" معروف است در دوران ساسانیان به صورت شهری بزرگ درآمد و یک بار هم پایتخت ایران شد. این شهر در ردیف بلخ، بخارا، هرات، سمرقند و مرو یکی از شهرهای باستانی خراسان بزرگتر بشمار می رود و طاهر ذوالیمینین در همین شهر تجدید استقلال ایران را اعلام داشت كه آغاز پایان حکومت عباسیان برایران بشمار آمده است.

آرامگاه عمر خیام در نیشابور


1288ش:یكم آذر ماه سال 1288 هجری (22 نوامبر 1909 میلادی) در پی فروكش كردن توفان سیاسی پنج ماهه، «عضدالملك» بزرگ وقت ایل مغول تبار قاجار به عنوان نایب السلطنه ایران در مجلس سوگند وفاداری به قانون اساسی یاد كرد. وی از 26 تیرماه به تصمیم شورای عالی مشروطیت ایران نایب السلطنه شاه خردسال شده بود.

این شورا همان روز محمدعلی شاه را به اتهام نقض سوگند وفاداری به قانون اساسی، بی اعتنایی به مشروطیت و نیز پناهده شدن به سفارتخانه بیگانه در خاك وطن خود، از پادشاهی بركنار و پسر 13 ساله اش را به عنوان سلطان احمدشاه به جای او انتخاب و برادر 9ساله وی را هم ولیعهد قرارداده بود.

این شورای 28 نفری كه پس از پناهنده شدن محمدعلی شاه به محل تابستانی سفارت روسیه در زرگنده قلهك، زمام امور كشور را به دست گرفته، یپرم خان از فرماندهان مجاهدین مشروطه را رئیس كل پلیس كرده و یك دادگاه انقلاب برای محاكمه مخالفان مشروطه تشكیل داده بود. فاتحان تهران از جمله سردار اسعد بختیاری نیز به انتخاب همین شورای عالی مامور تشكیل كابینه و برگزاری انتخابات شده بودند. دادگاه انقلاب در مدتی كوتاه عده ای از رجال و نیز شیخ فضل الله نوری را اعدام و گروهی دیگر را محكوم به پرداخت جرائم سنگین نقدی كرده بود.

پس از الغاء مشروطیت و به توپ بسته شدن مجلس، هواداران و مجاهدین مشروطیت كه از هر گوشه كشور به ویژه از اصفهان ( بختیاری ها) و گیلان و تنكابن به سوی تهران به حركت در آمده بودند در 22 تیرماه به هدایت سردار اسعد، سپهدار و یپرم خان از ناحیه بهجت آباد وارد شهر شدند و نیروهای دولتی به فرماندهی سرهنگ لیاخف روسی را ظرف 36 ساعت در خیابانهای تهران شكست دادند كه محمدعلیشاه از ترس جان با درباریان خود به باغ تابستانی سفارت روسیه پناهنده شد. آن دسته از رجال هوادار او هم كه موفق به تحصن در سفارتخانه ها نشده بودند پرچم روسیه و یا انگلستان !! را بر سر در خانه خود زده بودند تا مجاهدین جرات ورود به آنجا را نداشته باشند و.... رقابت و گاهی همكاری روسیه و انگلستان در تمامی این جریانات نقش داشت.

پس از برتخت نشستن سلطان احمدشاه 13 ساله در چهارم مرداد همان سال ، پدر او محمدعلیشاه با مقرری سالانه یكصد هزار تومان به خارج از ایران تبعید شد. نیروهای انگلستان و روسیه كه طبق قرارداد سال 1907 در ایران مستقر شده بودند شاه مخلوع را تا انزلی بدرقه كردند و پس از به كشتی نشستن باز گشتند.

 

عضدالملک


1377ش:اول آذرماه 1377 و در ساعات شب، چند نفر به خانه داریوش فروهر ناسیونالیست 70 ساله و از مردان سیاسی وقت رفتند و او را در اطاق كارش (طبقه دوم خانه اش واقع درخیابان هدایت) با وارد آوردن ضربات متعدد كارد به ناحیه سینه كشتند و همسر 58 ساله وی بانو پروانه را هم در طبقه اول خانه به همان صورت (ضربات كارد) از پای درآوردند و اجسادشان را روی صندلی قرار داده و خانه را ترك گفتند.

فروهر كه در اصفهان به دنیا آمده بود از پیروان خط دكتر مصدق (استقلال و حاكمیت ملی، اقتدار میهن، دمكراسی و عدالت اجتماعی) بود كه مبارزات خود را با تلاش برای ملی شدن نفت آغاز كرده بود.

وی از موسسان حزب پان ایرانیست و سپس رهبر حزب ملت ایران و از سران جبهه ملی بود و از دهه 1320 بارها به زندان افتاده بود.

در جریان انقلاب 1357 ، از طراحان اتحاد مخالفان شاه بود و برای تامین این وحدت با قبول هرگونه خطر، تلاش فراوان كرده بود و مدتها نیز به نام جبهه ملی سخن می گفت. در دولت موقت، وزیر كار بود و در جریان ناآرامی های كردستان تلاش فراوان برای حل مسئله و جلوگیری از تجزیه وطن كرد.

 

داریوش

 

2003م:«ریچارد نیهائوس» قاضی آمریكایی 21 نوامبر 2003 باوجود عذر خواهی و اعتراف «دانیل پیلارزیك» سر اسقف كلیساهای كاتولیك منطقه سین سیناتی به این كه در باره سوء نظر كشیش های جنوب ایالت اهایو نسبت به پسران نوجوان حقیقت را به پلیس نگفته بود وی را به ده هزار دلار جریمه نقدی ، سپردن تعهد كه از این پس جرم دیگران را كتمان نكند و سه میلیون دلار به شاكیان برای جلب رضایت آنان بپردازد محكوم كرد كه در سابقه او باقی خواهد ماند. كشیشهای كاتولیك جنوب ایالت اهایو متهم به 237 مورد سوء نظر نسبت به نوجوانان پسر شده اند.

 

Pilarczyk


1876م:«جك لندن» نویسنده و روزنامه نگار سوسیالیست آمریكایی كه 12 ژانویه 1876 میلادی در سانفرانسیسكو به دنیا آمده بود 22 نوامبر (روزی چون امروز) در سال 1916 و در 40 سالگی از بیماری كلیه درگذشت. از وی 50 كتاب بجای مانده است. وی در عین حال یك روزنامه نگار بود، ولی تنها مقاله و تحلیل می نوشت.

جك لندن به یك نشست روزنامه نگاران پیشنهاد كرده بود كه به جای مقاله سیاسی رساله سیاسی نوشته شود، زیرا كه ستون روزنامه جای كافی برای ادای همه مطلب را ندارد و كوتاه نوشتن یك تحلیل سیاسی، خواننده را به جایی نمی برد و احیانا او را گیج و گمراه می كند.

داستانهای جك لندن آكنده از انتقادهای اجتماعی هستند كه وی در هر كدام از كتابهایش كوشیده است یك مشكل جامعه را عیان كند. بر ضد استثمار نوشته، از فقر نالیده و دلایل آن را در قالب داستان برنگاشته و از طبقه زحمتكش به دفاع برخاسته است.

 

Jack London

 

2003م:21پروفسور بیولوژیست "آرتور کالوین" کاشف مراحل پیچیده تشکیل نطفه، 21 نوامبر 2003 در 92 سالگی درگذشت. وی که در سال 1942 به آمریکا مهاجرت کرده بود در دهه 1950 در آزمایشگاه «کوینز کالج» موفق به این کشف شده بود.

طبق کشف پروفسور کالوین؛ برای تشکیل نطفه، نخست سلول "اسپرم" با سلول تخمک از ناحیه غشاء (پوسته خارجی) به هم ملحق می شوند. سپس هسته سلول اسپرم (نر) و سیتوپلاسم سلول ماده به سوی هم می روند و تشکیل نطفه می دهند. آنگاه بقیه سلول اسپرم از مجموعه جدا می شود و .... پرفسور کالوین در دهه 1960 با میکروسکوپ الکترونیک از این مراحل عکسبرداری کرد. اواخر دهه 1970 با استفاده از همین اطلاعات، تشکیل نطفه در لوله آزمایش عملی شد و به تدریج تکامل یافت و بخشی از مسئله نازایی و عقیم بودن حل شد.

 

Dr. Arthur L. Colwin


1330ش:دكتر مصدق رئیس دولت وقت ایران در آخرین روز دیدار از قاهره، در سی ام آبان 1330 (20 نوامبر 1951) در اجتماع اعضای سندیكای روزنامه نگاران مصری حضور یافت و خطاب به آنان مطالبی بیان داشت كه كهنه شدنی نیستند و ماندگار و تاریخی توصیف شده اند.

وی ضمن اندرزهای ماندنی خود، خطاب به روزنامه نگاران خاورزمین و ملل ضعیفتر گفت: خواب امپراتوری برجهان و استثمار و به نوكری گرفتن ملل بی دفاع هیچگاه از میان نخواهد رفت. این سلطه، هر زمان متناسب با وضعیت روز به شكل و لباسی در می آید كه نباید فریب خورد. اگر روزنامه نگاران ملل ضعیف روشن و گوش بزنگ باشند و مردم را به موقع از نیات و برنامه ها و شگرد كار سلطه گران آگاه كنند، نقشه سلطه با بپاخیزی و دفاع یكپارچه و از جان گذشتگی ملت مورد هدف با شكست رو به رو خواهد شد، دام دیگری پهن نخواهد شد و فكر تجاوز به تدریج از میان خواهد رفت. سلطه گران نخست از درون، و با ترویج رشوه خواری، تضعیف حس میهندوستی و استعداد ملی، تلقین عقب ماندگی، ایجاد رخوت ملی، ایجاد رعب، بزرگ جلوه دادن خود، از میان بردن امید و آرزو در یك ملت، زهر چشم گرفتن، در فقر و مسكنت و ناآگاهی از اوضاع باقی گذاشتن، مردم را درگیر امور روزمره زندگی خود كردن و ... شروع می كنند و توسط ایادی و خبرچین هایشان (جاسوسان) رجال سلطه پذیر را می یابند، بعضا به قدرت می رسانند و با كمك (خیانت) آنان بساط سلطه خود را پهن می كنند. در اینجاست كه مدافع هر ملت، روزنامه نگاران آن ملت هستند و كار آنان روشن ساختن مردم، باز كردن دست سلطه گران و خنثی كردن تبلیغاتشان است. «روزنامه نگار» نیرویی است كه از وقوع حمله با دادن بیدارباش (هشدار) و آماده باش به ملت و آماده دفاع ساختن آن پیشگیری می كند، و نیروهای مسلح در برابر تعرضی كه آغاز شده باشد می ایستند، بنا براین نیروی تدافعی اصلی یك ملت؛ روزنامه نگاران، كتاب نگاران و سخنرانان آن ملت (اصحاب رسانه ها) و رجال وطندوست هستند.

در همین اجتماع، دكتر مصدق سپس به شرح استعمار انگلستان بر ایران و اسباب چینی های پیش از انعقاد قرار داد تحمیلی 1933 (تمدید امتیاز نفت)، زجر دادن ملت ایران و در عقب ماندگی باقی گذاردن آن و اجرای سایر برنامه های استعماری انگلستان پرداخت و به نطق و مصاحبه های خود در شورای امنیت و آمریكا اشاره كرد و گفت كه هدف او، روشن ساختن ملل دیگر از سلطه گری انگلستان (امپریالیسم) و هشدار دادن در مورد سلطه گری های آینده بود.

 

1348ش:سعید افسر، از روزنامه نگاران موفق بعد از انقلاب ایران، یکم آذر ماه سال 1348 - روزی چون امروز - متولد شده است. وی که تا سال 2005 معاون سردبیر اجرایی روزنامه ایران بود از سال 1369 کار روزنامه نگاری را آغاز کرده و ادامه می دهد. از نخستین روز تاسیس روزنامه ایران در سال 1373 (1994)، به دعوت دکتر فریدون وردی نژاد موسس آن، سعید قدم به این روزنامه گذارد و چون آشنایی کامل به اوضاع روزنامه نگاری ایران و سایر کشورها داشت مسئول تهیه مطالب رسانه ها و دبیر صفحه رسانه شد و کار خود را به خوبی انجام داد به گونه ای که وظیفه نظر سنجی از خوانندگان روزنامه و دبیری صفحه " گزارش روز (فیچر) " را هم به او سپردند.

سعید که دارای فوق لیسانس علوم سیاسی است و دوره های تخصصی روزنامه نگاری را گذرانده است، چون شایستگی فراوان از خود نشان داده بود از سال 1380 (2001) به معاونت سردبیر اجرایی روزنامه ایران ارتقاء یافت. بعدا از سعید دعوت شد که سردبیری اجرایی روزنامه «تهران امروز» را برعهده گیرد که به آنجا رفت، ولی عمر این روزنامه طولانی نبود و توقیف شد و در نتیجه، سعید هم بیکار. سعید بارها گفته بود که اگر فرصتی به دست آورد برای کسب تجربه و ادامه تحصیل، به یک کشور که سابقه طولانی تری در کار رسانه داری داشته باشد خواهد رفت.

از خصوصیات بارز سعید در کار روزنامه نگاری، رعایت نوشته شدن مطالب طبق اصول روزنامه نگاری و همچنین رعایت امانتداری و دقت و ذکر منبع خبر است. او در نوشتن مطالب ژورنالیستیک مهارت ویژه دارد و از حامیان ساده نویسی است زیرا که عقیده دارد بیشتر خوانندگان (مخاطبان) روزنامه ها، عوام الناس هستند و ضمن درک مطلب، باید روشن شوند و آموزش ببینند و به عبارت دیگر بر معلومات خود بیافزایند. از خصلتهای فردی سعید، راستگویی و صداقت اوست به گونه ای که دوستانش می گویند که اگر سعید مرتکب خلاف شود بی درنگ اعتراف می کند و پوزش می خواهد. بسیار مودب است و نرم صحبت می کند و در رعایت احوال دیگران کوشاست. زودتر از وقت مقرر به روزنامه می آید و با وجود علاقه شدید به دخترش "رهیده" دیرتر از همکاران، روزنامه را ترک می کند و تا اطمینان نیابد که همه صفحات روزنامه به چاپخانه ارسال شده و مشکلی نیست از آنجا خارج نمی شود. او می گوید که برای یک روزنامه نگار حرفه ای، روزنامه یعنی همه چیز، که زندگانی اش در آن خلاصه می شود.

وی هیچگاه اشتباه خود را به گردن دیگران نمی اندازد. سعید شاید زودتر از هر روزنامه نگار ایرانی دیگر به اهمیت روزنامه نگاری الکترونیک پی برد و متوجه شد که اینترنت یک انقلاب در انتقال اطلاعات و محتوای رسانه ها است و در "هفته نامه توانا" که با کمک او انتشار می یافت کوشش فراوان کرد تا این موضوع را تفهیم، و روزنامه نگاران ایران را تشویق به تکمیل مهارت خود در آن رشته (آنلاین) کند.

 

سعید افسر


762م:نیروهای اویغور (طبق رسم الخط قدیم، ئویغور) به ریاست یوگوخان Bogu بیستم نوامبر 762 میلادی شهر «لو ـ یانگ Lo -Yang» پایتخت وقت چین (امپراتوری تانگTang) را متصرف شدند و این دولت را خراجگزار خود كردند. طبق اسناد «محمدامین صدر» مورخ كاشغری، اویغورها (كه اینك اتباع چین هستند) «توقوز اوغوز» ها، قبایل 9گانه منطقه آلتایی را در سال 744 میلادی متحد ساخته و در مدتی نسبتا كوتاه سرزمین هایی از منچوری تا شمال شرقی دریای قزوین (دریای مازندران) را به تصرف خود درآورده بودند. توقوز = دوقوز = 9 و اوغوز = قبیله. این قبایل از نیمه قرن هفتم میلادی كه امپراتوری ساسانیان از میان رفت و سپاه معروف به «مرزبان» آن مستقر در «فرارود» و دژ خجند فروپاشید این فرصت را به دست آورده بودند كه دست به جهانگیری بزنند. قبلا هون ها ، همسایه غربی اویغور چندبار دست به چنین تلاشی زده بودند كه ارتش ساسانیان ایران آنان و بستگانشان ـ خزرها را درهم شكسته و به اروپا فراری داده بود. امپراتوری اویغورها به پایتختی «اردوبالیغ» تا سال 840 میلادی دوام یافت و در این سال به دست قرقیزها از میان رفت. علت شكست آن از نیروی قرقیز كه شمار كمتری بودند این بود كه منطقه اویغورها دچار خشكسالی و قحطی شده بود.

 

1930م:ارتش ژاپن كه به قصد تصرف شمال شرقی چین و جنوب شرقی سیبری روسیه از مرز كره گذشته و وارد چین شده بود 21 نوامبر سال 1894 بندر لوشونكو را Lushunkou (كه غربی ها آن را «پورت آرتور Port Arthur» می نامند) تصرف و شصت هزار سكنه اش را قتل عام كرد. ژاپنی ها تنها 36 نفر از جمعیت این شهر بندری را باقی گذارده بودند تا اجساد را دفن كنند. ارتش ژاپن سپاه دوم خود به فرماندهی ژنرال «یاماجی» را مامور تصرف «لوشونكو» كرده بود و این سپاه پس از عقب راندن یك لشكر سبك اسلحه چینی وارد بندر شده بود. مورخان این رویداد را «قتل عام پورت آرتور» عنوان داده اند.

ژاپنی ها در نیمه دوم دهه 1930 نیز به چین تجاوز كردند و در چند شهر این كشور بویژه نانکینگ و شانگهای قتل عام به راه انداختند كه فراموش شدنی نیست. در جریان این تعرض، نظامیان ژاپنی در سال1937 شهر نانکینگ (نانجینگ) پایتخت وقت چین را تصرف و 300 هزار تن از نفوس شهر را کشتند. طبق تحقیق «آیریس چانگ» روزنامه نگار آمریکایی چینی تبار، ژاپنی ها با شمشیر روده های مردم نانكینگ را بدون داشتن كوچكترین گناه و دلیل درآوردند، مردان را اخته كردند، سینه زنان را بریدند، جوانان را به دیوار میخ كردند، هركس را خواستند تا كمر در خاك فروكردند و سپس سگهای گرسنه را به جانشان افكندند تا آنها را قطعه ــ قطعه كنند، مقامات شهر را به دو اتومبیل در خلاف جهت یكدیگر بستند و از هم دریدند، مادر و پدرها را كشتند و كباب كردند و فرزندان آنان را وادار به خوردن این كباب كردند و ....

 

1963م:22 نوامبر سال 1963 جان اف. كندی سی و پنجمین رئیس جمهور آمریكا در یكهزار و سی امین روز زمامداری اش در اثنای عبور، باخودرو روباز از خیابانهای شهر پرجمعیت دالاس (واقع در ایالت تكزاس آمریكا) از داخل ساختمان یك مدرسه هدف گلوله قرار گرفت و كشته شد و «لی هاروی اسوالد» متهم به قتل وی نیز پس از بازداشت به دست فردی دیگر به نام «جک روبی» در راهرو ساختمان محافظت شده پلیس به قتل رسید و جک روبی هم بعدا در زندان درگذشت!. لیندن جانسون معاون [تکزاسی] کندی همان روز سوگند یادكرد و رئیس جمهوری آمریكا شد. هنوز انگیزه و اسرار این قتل دقیقا روشن نشده است.

كندی نخستین كاتولیك ایرلندی تبار بود كه به ریاست جمهوری آمریكا انتخاب شده بود. قبلا سران این كشور از پروتستانهای انگلیسی تبار بودند. وی كه از حزب دمكرات بود قبلا نماینده مجلس و سناتور بود و در زمان خود جوانترین رئیس جمهوری آمریكا نیز به شمار می رفت.

دو روز پس از حادثه قتل ( 24 نوامبر 1963 ) هنگام انتقال اسوالد متهم به قتل كندی از بازداشتگاه برای تحقیق ، به صورتی كه دیده می شود «جك روبی» بدون نگرانی از ماموران محافظ با شلیك گلوله وی را به قتل می رساند ـ ماموران پلیس و اف بی آی در اطراف اسوالد دیده می شوند

عقب نشینی نیکیتا خروشچف رئیس دولت شوروی در جریان بحران موشکی کوبا در اکتبر 1962 که آغاز پایان کار آن اتحادیه دانسته شده است بر اثر ایستادگی جان اف کندی بود. اگر خروشچف به آن سرعت عقب نشینی نکرده بود اینک تاریخ جهان در مسیری دیگر قرارداشت. با این كه مقدمات مداخله آمریکا در اوضاع ویتنام جنوبی که به جنگی وسیع و خونین منجر شد در زمان کندی صورت گرفته بود و تاریخ عمومی (جهان) آغاز ضدیت با حكومت فیدل كاسترو برکوبا را به پای جان اف کندی نوشته است، اما از نظر اندیشه و سیاست داخلی فردی مترقی و لیبرال (در فرهنگ آمریكایی: چپگرا) بشمارآمده است. وی در گفتارش، از بر قراری یك صلح پایدار و خلع سلاح واقعی و رعایت تمام عیار حقوق بشر جانبداری می كرد و آماده یك سازش بزرگ واقعی و همه جانبه با شوروی بود كه انجام آن را طبق برخی نوشته ها به دوره دوم ریاست جمهوری خود موكول كرده بود. واداركردن شاه سابق به انجام اصلاحاتی در ایران كه خود شاه به آن عنوان انقلاب سفید داده بود در همین راستا بود. وی به شاه گفته بود که راه پیشرفت ایران این است که مواردی از اصلاحیه قانون اساسی آمریکا معروف به «بیل آو رایتز» را به صورتی در قوانین ایران بگنجانید که عملی نشد و مشکلات بعدی ایران نتیجه همین بی اعتنایی شاه به توصیه کندی بود. در زمینه سیاست داخلی تا توانست با فقر و ناامیدی در جامعه آمریكا مبارزه كرد. این جمله پر معنا از او باقی مانده است: همه اش نگویید كه دولت برای ما چه كرده، گاهی هم از خود بپرسید كه خودتان برای كشور چه كرده اید؟.

 

كندی در خودرو روباز در كنار همسرش ژاكلین اندكی پیش از قتل


1965م:22 نوامبر 1965 و نزدیك به دو ماه پس از روی كار آمدن ژنرال سوهارتو در اندونزی، احمد آیدیت Ahmad Aidit دبیركل حزب كمونیست این كشور كه در آن زمان سومین حزب، پس از چین و روسیه بود ترورشد. سوهارتو كه 27 ژانویه 2008 و در 87 سالگی درگذشت در سی ام سپتامبر آن سال با استفاده از فرصتی كه یك ناآرامی در پایتخت به دست داده بود دست به كودتا زده بود و دلیل اقدام خودرا جلوگیری از توطئه كودتای كمونیستها اعلام كرده بود. وی پس از سلب اختیارات مقامات دولتی و نظامی، قدرت را به دست گرفت ولی جرات نكرد عنوان ریاست جمهوری را از دكتر احمد سوكارنو بانی استقلال و یكپارچه ساختن این مجمع الجزایر بگیرد. سوهارتو ضمن نامیدن سوكارنو به عنوان پدر ملت، خود اختیارات اجرایی را به دست گرفته بود و چون هوادار غرب و در ارتباط با «سیا» بود و جنگ سرد دو بلوك ادامه داشت دست به كشتار كمونیست ها زد. وی همچنین به هر مخالف برچسب كمونیست بودن می زد و نابود می کرد. به نوشته مورخین، در این كشتار پانصد هزار تا یك میلیون نفری روشنفكران و چپگرایان اندونزی و از جمله «احمد آیدیت» كشته شدند. احمد آیدیت 42 ساله بود. حکومت سوهارتو که کودکی و جوانی را در فقر سیاه ـ در پرورشگاه و یا هرچند وقت درخانه ای ـ گذرانیده بود در سال 1998 پس از 31 سال حکومت و در پی یک رشته تظاهرات خیابانی عصیان مانند، افشاگری و ضدیت علنی چند رهبر سیاسی ازجمله دختر سوکارنو ازکار کناره گیری کرد و بلافاصله متهم به سوء مدیریت و سوء استفاده مالی و داشتن ثروتی برابر 15 میلیارد دلار شد و یک پرونده قضایی برایش تشکیل گردید و «ترانس پیرسی اینترنشنال» دست به یک تحقیق جهانی زد تا این ثروت را بیاید و به اندونزی بازگرداند. در این میان اعلام شد که سوهارتو بیمار است و تحقیق قضایی از او امکانپذیر نیست و ....

 

احمد آیدیت

 

1995م:بیست و دوم نوامبر 1995 یك دادگاه انگلستان بانو «مری آن وست» را به جرم كشتن ده زن و دختر دربه حبس دائم محكوم كرد (كشورهای اروپایی مجازات اعدام ندارند). وی كه یك بانوی انگلیسی است این زنان و دختران را در خیابان و عمدتا ایستگاه اتوبوس فریب می داد، به خانه می برد و پس از زجردادن و شكنجه كردن می كشت!. یكی از این زنان كه موفق به فرار شده بود او را به دام انداخت.

«مری آن» كه دارای شوهر بود دختر خودش را هم به همین طریق كشته بود. او به سادیسم و آزار دیگران (و در این مورد آزار و زجر زنان) مبتلاء بود. شوهر «مری آن» قبلا خودكشی كرده است.

 

WEST

 

2003م:در پی احزاب، رسانه های كشور مكزیك هم در سومین هفته نوامبر 2003 به جانبداری از «آدولفو آگویلار زینسر» نماینده پیشین این كشور در سازمان ملل پرداخته اند كه 20 نوامبر 2003 به خواست فوكس رئیس جمهوری وقت مكزیك از آن سمت كناره گیری كرد. «زینسر» در مقر سازمان ملل گفته بود كه دولت واشنگتن به مكزیك به چشم «بك یارد (حیاط خلوت)» خود نگاه می كند و ما از پیمان «نفتا» سودی نبرده ایم.

احزاب و رسانه های مكزیك كنارنهادن زینسر را كاری دانسته بودند كه رئیس جمهوری مكزیك برای پیشگیری از رنجش حكومت جورج دبلیو بوش از دولت مكزیك انجام داده و آن را عملی نادرست ( ضدملی ) خوانده و یک ضعف خوانده بودند.

 

Zinser


2003م:21 نوامبر 2003 سرانجام پلیس امنیت گرجستان در برابر مخالفان سیاسی«ادوارد شواردنادزه» رئیس جمهوری این كشور دست به عقب نشینی زد و رئیس این سازمان اعتراف كرد كه در انتخابات اخیر سوء عمل وجود داشته و این انتخابات تجدید می شود. حال آن كه دو روز پیش از آن مقامات مربوط اعلام كرده بودند كه تخلف انتخاباتی صورت نگرفته است.

با وجود این عقب نشینی كه سیاستمداران رقیب را راضی ساخته، تظاهرات مردم كه می گفتند (!) از بیكاری، فقر و فساد اداری خسته شده اند ادامه یافت. گرجی ها می گویند كه دولتمردان و سیاسیون از مردم جدا افتاده اند و منافع خود را مقدم بر مصالح ملت قرار داده اند و ....

اصحاب نظر ضمن تفسیر رویدادهای سال 2003 گرجستان گفته بودند که آمریکا مایلست فرد دیگری رئیس دولت گرجستان شود تا از آن دولت حرف شنوی داشته باشد زیرا که واشنگتن برای منطقه قفقاز برنامه های دور و دراز دارد.

شوارنادزه قبلا وزیر امور خارجه شوروی بود و در اشتباهات گورباچف که به فروپاشی شوروی منجر شد، شریک.

 

شوارد نادزه

 

1949م:سرلشكر باز نشسته میخاییل كالاشنیكوف سازنده تفنگی به همین نام كه بیش از هر سلاح دیگر درجهان امروز توزیع شده است 21 نوامبر 2003 موزه ای را كه به نام او در «دلفت» كشور هلند (ندرلند) تاسیس شده است گشود و گفت كه تفنگ خودكار كالاشنیكوف را در سال 1949 با استفاده از تجربه خود در جریان جنگ جهانی دوم طراحی كرد، زیرا كه متوجه شد تفنگ باید ساختاری بسیار ساده و اطمینان بخش داشته باشد.

كالاشنیكوف (در آن روز 84 ساله) ضمن رد این ملامت كه وسیله كشتار ساخته است گفت: جنگ و کشتار را سیاستمداران آغاز می كنند، نه تفنگ. باهر وسیله ای می توان آدم كشت، حتی با مداد. باید آدمكشی از جهان رخت بربندد. وانگهی، تا ترتیب قطعی پایان هرگونه جنگ داده نشود، حق اساسی و مشروع هر ملت است كه وسیله دفاع از خود را داشته باشد.

 

سرلشكر كالاشنیكوف با تفنگ معروفش AK-47


1958م:جوزف ویلیامز مبتكر «كارت اعتباری پلاستیكی» كه از سال 1958 به نام «بانك امریكارد» بكار برده شد و از سال 1977 به «ویزا» تغییر نام داد و...21 نوامبر 2003 در 88 سالگی درگذشت. اینك هر سال بیش از مجموع اسكناس در جریان، با این كارتها معامله صورت می گیرد و لزومی ندارد كه یك فرد در جیب خود پول نقد داشته باشد. بانکها بر بدهی دارندگان این کارتها بهره سنگین قرارداده اند. خطر این کارتها برای بانکها این است که در دوران رکود اقتصادی، نخواهند توانست پولی را که از این طریق به دارنده آن داده اند بموقع وصول کنند. در پاییز سال 2008 شکست برخی از بانکهای آمریکا بخاطر همین کارتها بوده است. این کارتها برای برخی از دارندگان آنها بویژه جوانان هم خالی از خطر نیست زیرا که به اتکاء کارت اعتباری، با جیب خالی دست به خرج کردن می زنند و هنگام پرداخت درمانده و بد حساب می شوند و ....

 

جوزف ویلیامز

 

2004م:«پراودای آنلاین» 21 نوامبر 2004 در ادیشن خود به زبان انگلیسی گزارش از گسترش روز افزون تفاوت درآمد میان روسها داده بود كه 74 سال عادت به برابری نسبی درآمد كرده بودند. ترك این عادت كه پس از فروپاشی شوروی به آنان تحمیل شده است در آن سال (سال 2004) نزدیك به نود درصد روسها را ناراضی ساخته بود. پراودا نوشته بود که اگر دولت سریعا اقدامی نكند این عدم رضایت به صورت خشم و احیانا انقلابی دیگر در خواهد آمد زیرا كه روسهای امروز، سرفهای قدیم نیستند كه با زجر و تبعیض بزرگ شده و با آن خو گرفته باشند. بنظر می رسد که آنان با مشاهده وضعیت پس از فروپاشی؛ دست كم نوعی سوسیالیسم ملایم گام به گام (پلكانی) را طالبند.

پرودا نوشته بود كه در شش ماه منتهی به نوامبر 2004 شكاف فقیر و غنی در روسیه بازهم بیشتر شده بود. اغنیای روسیه در 13 سال اخیر (1991 تا 2004) ظاهر شده اند. به نوشته پراودا، طبق ارقام منتشره از سوی وزارت دارایی روسیه؛ درآمد ده درصد جمعیت این كشور در حال حاضر (سال 2004) 15 و دو دهم بار بیشتر از متوسط درآمد سایر روسهاست و این درآمد اضافی (ثروت) از راه معاملات به دست آمده است، نه كار. روسها تا دو دهه پیش، درآمد از راه خرید و فروش انفرادی (نه دولتی) را عملی مردود می دانستند و عدم رضایت و خشم آنان به همین سبب است. از این «درصدها» چنین برمی آید كه درآمد طبقه پولدار (معامله گر) در روسیه در طول دو سال اخیر (2002 تا 2004) نسبت به گذشته بازهم دو و دو دهم درصد افزایش یافته است. ارقام آخرین گزارش بانك جهانی (مربوط به سال 2003) نیز حكایت از فقر اقتصادی 19 و شش دهم درصد روسها دارد كه روسیه را از جهت درآمد متوسط مردم در میان كشورهای جهان در ردیف پنجاه و هفتم قرار داده است.

درباره دامنه فقر در ایالات متحده، باب هربرت در شماره 22 نوامبر2004 نیویورك تایمز به نقل از گزارش وزارت كشاورزی این كشور نوشته است كه 12 میلیون خانوار آمریكایی (حدود چهل میلیون نفر) دچار فقر هستند و برای سیر كردن شكم اعضای خانواده سخت تلاش می كنند و گاهی هم در این كار موفق نمی شوند. به نوشته هربرت، این شمار به هر وسیله از جمله اعانات مردم و كمك غذایی دولت فدرال و حكومتهای محلی برای سیر كردن خود متوسل شده و به این كمكها متكی اند.

 

باب هربرت

 

1906: «شورای جهانی ارتباطات رادیویی» مخابره مكرر سه حرف « اس او اس S O S» را به عنوان علامت استمداد تعیین كرد كه هنوز به قوت خود باقی است.

1924: دولت انگلستان اتباع مصر را كه شمار آنان در سودان مستعمره اش زیاد شده بود از این سرزمین بیرون راند تا دولت مصر بعدا مدعی مالكیت سودان نشود!.

1943: دولت فرانسه که تسلیم آلمان شده بود به سرزمین تحت الحمایه خود لبنان استقلال داد و لبنانی ها این روز را به عنوان روز استقلال برگزار می کنند. این سرزمین در پایان جنگ جهانی اول در اختیار فرانسه قرارگرفته بود.

1967: شورای امنیت سازمان ملل قطعنامه 242 را تصویب کرد که در آن از فلسطینی ها و اسرائیلی ها خواسته شده است که از طرق مسالمت آمیز مسائل فی مابین را حل کنند و ....

1974: مجمع عمومی سازمان ملل تصویب کرد که سازمان آزادی فلسطین (پی. ال. او) در آن سازمان جهانی دارای «عضو ناظر» شود.