اخبار


2 دقیقه پیش

عکس: استهلال ماه مبارک رمضان

همزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ...
2 دقیقه پیش

تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریم

وزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که می‌تواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام می‌شود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ...

تقویم تاریخ -20 آذر



1917م:از یازدهم تا چهاردهم دسامبر سال 1917 (دهه آخر آذر 1296 هجری خورشیدی) دولت انقلاب بلشویكی (توده ای) روسیه در چند اعلامیه جداگانه قراردادهای تحمیلی دولت تزاری روسیه به ایران و امتیاز های كسب شده از ایران را لغو و از بدهی های پولی ایران به روسیه صرف نظر كرد.

لنین شخصا در اعلامیه ای كه در 14 دسامبر 1917 به امضای او صادر شده بود عهدنامه اوت سال1907 انگلستان و روسیه دایر بر تقسیم ایران به دو منطقه نفوذ و یك منطقه بی طرف فی مابین و ضمائم محرمانه آن را ساقط از درجه اعتباراعلام داشت و تاكید كرد كه هرگونه قرادادی كه با استقلال، حاكمیت ملی، تمامیت ارضی و آزادی ایرانیان مغایرت داشته و آن را محدود كند از این لحظه بی اثر و كان لم یكن است و همه را پاره كرده و دیگر وجود خارجی كه بتوان به آنها استناد كرد نخواهند داشت.

 

لنین

 

1791م:«حقوق انسان» تالیف توماس پین Thomas Paine اندیشمند قرن 18 كه درسال 1791 در جریان انقلاب فرانسه انتشار یافت كمك بزرگی كرد تا این موضوع مهم مورد توجه قرار گیرد و از یاد نرود. نظریه های او كه در این كتاب آمده است همان است كه در اعلامیه حقوق بشر مصوب مجلس انقلاب فرانسه منعكس است. وی زندگی كردن بدون دغدغه، "آزادی فكر و عمل داشتن" و تملك كردن و انتظار مصون بودن اموال از تعرض را داشتن حقوقی طبیعی برای انسان دانسته كه به استدلال او بدون رعایت آن سعادت و پیشرفت و صلح و امنیت میسر نخواهد بود. به نظر او حقوق طبیعی اندكی پس از تولد در یك انسان به وجود می آیند و دولت نباید اجازه دهد كه این حقوق به علاوه حیثیت و احترام از انسان گرفته شود.

«پین» به دلیل تكرار تاكید بر حق تملك و بیان این مطلب كه دولت یك جامعه مكلف به محافظت از املاك، اموال و بازستانی مطالبات مالی اتباع است از سوی روشنفكران چپ یك متفكر كاپیتالیست تلقی می شود.

 

Thomas Paine

 

2002م:دو انتخابات مرحله دوم كه در دومین هفته دسامبر سال 2002 میلادی در صربستان و ایالت لوئیزیانای آمریكا برگزار شد، استفاده مردم از بزرگترین اهرم دمكراسی را كه «قدرت رای» است به ثبوت رسانید و درعین حال رشد سیاسی توده ها در برخی از نقاط گیتی را نشان داد. دراین دو انتخابات، رای دهندگان خواستند گوشه ای از شمشیر برنده ای را كه در اختیار دارند و جز ورقه رای چیز دیگری نیست به نشانه اخطار آشگار سازند.

در صربستان برای دومین بار، بیشتر رای دهندگان ازخانه خارج نشدند تا ثابت كنند كه از كل اوضاع ناراضی اند و این بار 55 در صد از آنان رای ندادند و با این عمل خود صربستان را وارد یك بحران سیاسی بزرگتر كردند؛ زیرا كه قانون اساسی این كشور اجازه نمی دهد كه انتخابات مرحله دوم تكرار شود. در انتخابات لوئیزیانای آمریكا، رای دهندگان در یک ایالت جنوبی و عادتا جمهوریخواه ، بانو ماری لاندریو از حزب دمكرات را به عنوان نماینده خود در سنای فدرال برگزیدند.

این دو رویداد تمرین دمکراسی، این امیدواری را به وجود آورده است كه مردم با خواندن گزارشهای مربوط، به اهمیت «رای» خود و این اهرم نیرومند تغییر قدرت پی ببرند و به تدریج، جهان وارد دوران دمکراسی واقعی شود و فرضیه های دمکراسی با توجه به شرایط زمان و روانشناسی مردم و نتایج حاصله از آن در قرون معاصر اصلاح و به عمل نزدیکتر شوند و شعار دمکراسی از صورت حربه برای حمله به دیگران و نیز ابزار بالا رفتن از پلکان قدرت و حفظ آن برای مدتی طولانی خارج شود. از طرفی هم باید دانست که «دمکراسی» برای این نیست که افراد، قدرت را با استفاده از نام آن در خود موروثی و یا مادام العمر کنند. دمکراسی راه را برای کسانی که خواهان خدمت به جامعه هستند و این توانایی را در خود سراغ دارند تسهیل می کند.

 

بانو


1815م:مارشال «میشل نی Michel Ney» ترقی خود را در ارتش مدیون انقلاب فرانسه می دانست، زیرا از یك خانواده فقیر بود. در همه جنگهای ناپلئون از جمله لشكر كشی به روسیه شركت داشت تا به درجه مارشالی رسید. پس از تبعید ناپلئون به جزیره الب (تبعید بار اول) در ارتش فرانسه ماند و حتی با پادشاه تازه فرانسه از در دوستی وارد شد زیرا كه به قول خودش سرباز بود و در خدمت میهن. دولتهای اروپایی كه ناپلئون را متفقا شكست داده بودند پس از تبعید او به «الب» به افسران فرانسوی اخطار كرده بودند كه هر گونه كمك به ناپلئون و حمایت از او را «خیانت» تلقی خواهند کرد. طولی نكشید كه ناپلئون به فرانسه بازگشت، پادشاه به خارج از كشور گریخت و افسران و سربازان و مردم به ناپلئون پیوستند. دولتهای متحد عازم جنگ با ناپلئون شدند و در «واتر لو» در بلژیك اورا شكست دادند. مارشال نی در این جنگ یكی از فرماندهان ارتش ناپلئون بود. وی پس از شکست واترلو حاضر به فرار به خارج نشد که هفتم دسامبر سال 1815 اورا به اتهام خیانت محاكمه و به اعدام كردند.

مارشال نی در دفاع از خود تنها یك جمله را بیان داشت كه سرباز كاری جز دفاع از وطن ندارد. ازعمل خود عذر خواهی نكرد و هنگامی كه اورا در برابرجوخه آتش قرار دادند خودش به سربازان جوخه فرمان شلیك داد و فریازد: هدف؛ قلب مارشال نی، شلیك.

فرانسویان با توجه به رفتار میهندوستانه ب مارشال نی برای وی احترام فراوان قائلند و اورا یك قهرمان فرانسه و «شجاع شجاعان» می خوانند.

 

میشل نی

 

1896م:امروز زادروز مارشال گئورگی ژوكف فاتح برلن، نابغه نظامی روسیه و قهرمان شوروی است كه 11 دسامبر سال 1896 به دنیا آمد. ژوكف كه پدرش یك كشاورز فقیر بود، یك سرباز وظیفه در ارتش تزاری بود كه در انقلاب بلشویكی اكتبر 1917 شركت كرد و وارد حزب كمونیست شد. او سپس به عنوان یك سرباز ارتش سرخ در جنگ با ضد انقلابیون شركت كرد. ژوکف در سال 1939با واحدهای تحت فرمان خود نیروهای ژاپنی را كه پس از اشغال منچوری چین به مغولستان تجاوز كرده بودند از آنجا اخراج كرد.

پس ازرسیدن نیروهای ارتش آلمان به دروازه مسكو، خود فرماندهی دفاع از پایتخت را به دست گرفت و با بكارگرفتن آتش وسیع و بی سابقه توپ، در دسامبر1941 آلمانی ها را با تحمل تلفات سنگین مجبور به عقب نشینی كرد و با این كه رئیس ستاد ارتش شوروی بود و باید در دفتر خود می نشست، به صحنه شتافت و شخصا به آزاد ساختن استالینگراد پرداخت و موفق شد كه بهترین افراد و ژنرالهای آلمان را در آنجا به اسارت بگیرد. سپس به یاری مارشال وروشیلوف در شكستن محاصره طولانی لنینگراد (سن پترز بورگ) شتافت و پس از رفع محاصره، از اوكراین حمله همه جانبه خود به نیروهای آلمان را آغاز كرد كه به حمله نهایی سال 1345 انجامید و در آوریل همین سال برلن را تصرف كرد و در شرق آلمان مستقر شد.

ژوكف با وجود انعقاد یك پیمان عدم تعرض میان آلمان و شوروی، قبلا تعرض آلمان به شوروی را پیش بینی كرده بود و همراه با دلایل خود، در این زمینه به استالین هشدار داده بود.

ژوكف به تجربه تاریخ عقیده خاص داشت و می گفت كه نباید ترتیبات صلح مانع تمهیدات دفاعی یك كشور شود. ژوكف می گفت كه نیروهای بالقوه دشمن باید به مسافت بسیار دور از مرزهای اصلی وطن باشند و با این استدلال تا روزی که زنده بود با تخلیه شرق المان و كشورهای حد فاصل اروپای غربی و روسیه مخالف بود. آن چه كه از سال 1989در اروپا با موافقت سران مسكو انجام شد درست عكس عقاید ژوكف بوده است.

مطبوعات غرب كه روانشناسی استالین را می دانستند در بزرگ كردن ژوكف و این كه او برنده جنگ با هیتلر بود تلاش بسیار كردند و به این وسیله اورا از چشم استالین كه می خواست پیروزی به نام او در تاریخ ثبت شود انداختند و استالین برای كوچك كردن ژوكف اورا بركنار و به یك كار كوچك در «اودسا» گمارد.

پس از درگذشت استالین، ژوكف به قدرت بازگشت و در سال 1955 وزیر دفاع و در سال 1957 عضو كمیته مركزی حزب كمونیست شد. ژوكف كه عقیده به نوسازی لاینقطع تسلیحات و باز نایستادن از كار ساختن سلاحهای هرچه پیشرفته تر داشت راه را برای برتری تسلیحاتی روسیه باز كرد. او بود كه گفت سلاحهای پیشرفته به خودی خود مانع جنگ می شوند (فرضیه بازدارندگی) زیرا كه یك دولت تا مطمئن به پیروزی نشود دست به نعرض نمی زند.

طبق این فرضیه ژوكف كه نظرات او در آكادمی های نظامی تدریس می شود اگر همه كشورها بتوانند ازسلاحهای دفاعی لازم برخوردار شوند، دیگر جنگی روی نخواهد داد. «ضعف نظامی» باعث جنگ می شود.

 

ژوکوف در میدان جنگ

 

1936م:كاری كه ادوارد هشتم پادشاه وقت انگلستان در یازدهم دسامبر سال 1936 انجام داد شاید در همه تاریخ نظیر نداشته باشد. وی در این روز از سلطنت كنارگیری كرد تا بتواند با زن مورد علاقه اش بانو «والیس سیمسون»كه قبلا دو بار ازدواج كرده و طلاق گرفته بود ازدواج كند و برای این اقدام خود در یك نطق رادیویی از مردم انگلستان پوزش طلبید و از آنان خواست كه از این ازدواج او (ازدواج با زن مطلقه، از عوام الناس و خارجی) حمایت كنند، و تاج و تخت را به برادر كوچكش سپرد كه به نام جورج پنجم (پدر الیزابت دوم) پادشاه شد.

ادوارد هشتم از آن زمان تا پایان عمر به نام«دوك آو ویندسر» در كنار والیس به ادامه حیات پرداخت. والیس یك بانویآمریکایی از شهر بالتیمور ایالت مریلند بود. والیس هم درگذشته است.

 

دوك آو ویندسر و همسرش والیس سیمسون


1941م:11 دسامبر 1941 كنگره آمریكا پیشنهاد روزولت رئیس جمهور وقت این كشور برای دادن اعلان جنگ به آلمان و ایتالیا را تصویب كرد. روزولت در نطقی در كنگره، از آلمان و ایتالیا به عنوان دو امپریالیست و دو دولتی كه می خواهند جهان را برده خود كنند نام برده بود.

روزولت با محاسبه دقیق و با هدف ابرقدرت كردن آمریكا و پشت سر گذاردن ركود اقتصادی طولانی اش وارد جنگ جهانی دوم شده بود. وی هنگامی وارد این جنگ شد كه هیتلر بیشتر نیروهای خود را در جبهه شوروی بكار انداخته بود و با توجه به اشغال نظامی ایران از سوی روسیه و انگلستان، دیگر امیدی به پیروزی پیشوای آلمان نبود. سقوط ایران صرفا بر اثر خیانت بود، نه شكست در جنگ، زیرا كه جنگی صورت نگرفته بود.

روزولت هشتم دسامبر به دولت ژاپن اعلان جنگ داده بود، زیرا كه بامداد هفتم دسامبر سال 1941 نیروی دریایی امپراتوری ژاپن به پایگاه ناوگان امریكا در اقیانوس آرام ــ پرل هاربور ــ واقع در مجمع الجزایر هاوایی شبیخون زده بود كه ضمن آن 2 هزار و 403 تن آمریكایی كشته، 188 هواپیما منهدم و هشت ناو جنگی غرق شده ویا آسیب دیده بود.

برخی از مورخان با اسنادی كه به دست آورده اند نوشته اند كه سیاست روزولت (نقشه و تعمد او) باعث شده بود كه ژاپن به پرل هابور شبیخون بزند تا مردم آمریكا راضی و راغب به ورود به جنگ جهانی دوم شوند. به نوشته این مورخان، جلوگیری از حمل نفت از قاره آمریكا به ژاپن جزیی از این نقشه بود كه ژاپنی هارا خشمگین كرده بود. چرچیل از ورود آمریكا به جنگ خرسند شده بود زیرا كه پس تسلیم شدن فرانسه، در برابر آلمان و ژاپن تنها مانده بود.

امپراتوری ژاپن با شعار اخراج استعمارگران غرب از آسیا، متصرفات انگلستان، فرانسه، هلند و پرتغال را در جنوب شرقی آسیا مورد حمله قرارداده بود. ازآنجا که ژاپنی ها چین را هم مورد حمله قرار داده و در آنجا کشتار به راه انداخته بودند؛ مورخان در صداقت شعار آنان (اخراج استعمارگران غربی از آسیا) تردید کرده اند.


1967م:یازدهم دسامبر سال 1967 میلادی نخستین جت مسافربر مافوق سرعت صوت به نام كنكورد، ساخت مشترك فرانسه و انگلستان در«تولوز» فرانسه به معرض تماشا گذارده شد. شركتهای هواپیمایی دولتی فرانسه و انگلستان بعدا از این هواپیما در بعضی خطوط خود از جمله میان امریكا و اروپا استفاده كردند كه زمان مسافرت را كاهش داد.

پس از مدتی تولید این نوع هواپیما متوقف شد و بعد از منفجر شدن یكی از این هواپیماها پس از برخاستن از فرودگاه پاریس پرواز بقیه انها تا مدتی متوقف گردید و سپس از جریان خارج شدند. بهای بلیت پرواز با این نوع هواپیما نسبتا گران بود.

 

نخستین هواپیمای مسافربر مافوق سرعت صوت


2006م:ژنرال اوگوستو پینوچت (پینوشه) دهم دسامبر 2006 در بیمارستان نظامیان در شهر سانتیاگو (پایتخت كشور شیلی) در 91 سالگی از بیماری قلب درگذشت و به این ترتیب مجازات او به آن دنیا موكول شد. تردید است كه وجدان و ضمیر او از آن همه جرم عمومی و نقض حقوق بشر ناراحت شده بود و در دل احساس ندامت كرده بود.

یینوشه در نوامبر 2006 - ماه پیش از مرگ و در مراسم نود و یكمین زادروز خود طبق نوشته ای كه زنش برای روزنامه نگاران قرائت كرده بود مسئولیت همه جرائم و تخلفات 17 سال حكومتش را شخصا برعهده گرفته بود. پینوچت 25 نوامبر سال 1915 به دنیا آمده بود. بزرگترین اتهام او نقض حقوق بشر بود. ربودن، شكنجه و قتل دست كم سه هزار و 197 مخالف سیاسی را به حساب او نوشته اند. وی درجریان كودتای 1973 خود بر ضد دكتر سالوادور آلنده (اینده) از محبوبترین مردان وقت باعث مرگ او شده بود. پینوچت 17 سال با دیكتاتوری بر شیلی حكومت كرده بود. نوشته اند كه او به خواست دولت واشنگتن و كمك سازمان مركزی اطلاعات آمریكا (سیا) برضد دكتر آلنده كودتا كرده بود، كودتایی بسیار خشن و خونین.

در دهه های 1990 و 2000 هزاران شكایت از او تسلیم دستگاه قضایی شیلی شده بود ولی محاكمه او به عذر پیری و بیماری هربار به تعویق می افتاد. وی در خانه اش تحت نظر بود (بازداشت خانگی).

در پی مرگ پینوچت، این سئوال مطرح شده بود كه ممكن است، وی از طریق پزشكان متوجه عنقریب بودن مرگ خود شده بود كه برای رهانیدن دستیارانش از مجازات، در زادروز خود آن اعلامیه را صادر كرده بود. حكومت شیلی اینك در دست همان كسانی است كه وی در دهه 1970 آنان طرد و متواری ساخته بود.

پس از اعلام مرگ پینوچت، بسیاری از مردم شیلی به خیابانها ریختند و به شادی پرداختند. عده ای از آنان هم به سوی بیمارستان نظامیان به راه افتاده بودند تا جنازه اش را قطعه قطعه كنند كه پلیس، در خیابانهای منتهی به بیمارستان، مانع قرار داده بود و در همین جا بود كه افراد خشمگین حریق در خیابان به راه انداختند (عكس پایین).

 

Auguto Pinochet

 

2006م:در دسامبر 2006 در حراج ساتبی (ویژه اشیاء عتیقه) یك نامه تولستوی نویسنده بزرگ روس به هشت هزار دلار بفروش رفت. باید دانست كه هزاران نامه (دستخط) از تولستوی به جای مانده است و نامه ای كه به هشت هزار دلار به فروش رفت، یك دستخط كمیاب نبود. تولستوی در سال 1828 به دنیا آمد، 82 سال عمر كرد و در سال 1910 درگذشت.

 

تولستوی در حال نوشتن

 

1792: محاكمه لوئی 16 پادشاه فرانسه به اتهام خیانت در دادگاه انقلاب پاریس آغاز شد كه در ماه ژانویه با گیوتین گردن زده شد.

1812: نخستین روزنامه كه اعلام كرده بود میزان چاپ اگهی در آن نامحدود است به نام « گازت » در آمریكا انتشار خود را آغاز كرد .

1937: ایتالیا از عضویت جامعه ملل كناره گیری كرد تا دستش برای تصرف كشورهای افریقایی و حوزه مدیترانه كه در زمان امپراتوری روم در قلمرو این كشور بودند باز باشد.

1961: آدولف آیشمن از افسران ویژه هیتلر در دوران جنگ جهانی دوم كه پس از جنگ به امریكای لاتین فرار كرده بود و از آنجا به اسراییل ربوده شده بود پس از محاكمه به اتهام كشتن یهودیان اروپا، مجرم شناخته شد و بعدا اعدام گردید.

منبع:iranianshistoryonthisday.com


ویدیو مرتبط :
تقویم ۹۰ (نود ۱۷ آذر)

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

تقویم تاریخ -1 آذر



1267م:22نوامبر سال 1267میلادی (666 هجری قمری) یك زمین لرزه شدید شهر تاریخی نیشابور خراسان را ویران كرد و هزاران تن را مقتول و مجروح ساخت. این شهر سه سال بعد به هزینه دولت وقت تجدید بنا شد. نیشابور که در جهان به شهر "عمر خیام" معروف است در دوران ساسانیان به صورت شهری بزرگ درآمد و یک بار هم پایتخت ایران شد. این شهر در ردیف بلخ، بخارا، هرات، سمرقند و مرو یکی از شهرهای باستانی خراسان بزرگتر بشمار می رود و طاهر ذوالیمینین در همین شهر تجدید استقلال ایران را اعلام داشت كه آغاز پایان حکومت عباسیان برایران بشمار آمده است.

آرامگاه عمر خیام در نیشابور


1288ش:یكم آذر ماه سال 1288 هجری (22 نوامبر 1909 میلادی) در پی فروكش كردن توفان سیاسی پنج ماهه، «عضدالملك» بزرگ وقت ایل مغول تبار قاجار به عنوان نایب السلطنه ایران در مجلس سوگند وفاداری به قانون اساسی یاد كرد. وی از 26 تیرماه به تصمیم شورای عالی مشروطیت ایران نایب السلطنه شاه خردسال شده بود.

این شورا همان روز محمدعلی شاه را به اتهام نقض سوگند وفاداری به قانون اساسی، بی اعتنایی به مشروطیت و نیز پناهده شدن به سفارتخانه بیگانه در خاك وطن خود، از پادشاهی بركنار و پسر 13 ساله اش را به عنوان سلطان احمدشاه به جای او انتخاب و برادر 9ساله وی را هم ولیعهد قرارداده بود.

این شورای 28 نفری كه پس از پناهنده شدن محمدعلی شاه به محل تابستانی سفارت روسیه در زرگنده قلهك، زمام امور كشور را به دست گرفته، یپرم خان از فرماندهان مجاهدین مشروطه را رئیس كل پلیس كرده و یك دادگاه انقلاب برای محاكمه مخالفان مشروطه تشكیل داده بود. فاتحان تهران از جمله سردار اسعد بختیاری نیز به انتخاب همین شورای عالی مامور تشكیل كابینه و برگزاری انتخابات شده بودند. دادگاه انقلاب در مدتی كوتاه عده ای از رجال و نیز شیخ فضل الله نوری را اعدام و گروهی دیگر را محكوم به پرداخت جرائم سنگین نقدی كرده بود.

پس از الغاء مشروطیت و به توپ بسته شدن مجلس، هواداران و مجاهدین مشروطیت كه از هر گوشه كشور به ویژه از اصفهان ( بختیاری ها) و گیلان و تنكابن به سوی تهران به حركت در آمده بودند در 22 تیرماه به هدایت سردار اسعد، سپهدار و یپرم خان از ناحیه بهجت آباد وارد شهر شدند و نیروهای دولتی به فرماندهی سرهنگ لیاخف روسی را ظرف 36 ساعت در خیابانهای تهران شكست دادند كه محمدعلیشاه از ترس جان با درباریان خود به باغ تابستانی سفارت روسیه پناهنده شد. آن دسته از رجال هوادار او هم كه موفق به تحصن در سفارتخانه ها نشده بودند پرچم روسیه و یا انگلستان !! را بر سر در خانه خود زده بودند تا مجاهدین جرات ورود به آنجا را نداشته باشند و.... رقابت و گاهی همكاری روسیه و انگلستان در تمامی این جریانات نقش داشت.

پس از برتخت نشستن سلطان احمدشاه 13 ساله در چهارم مرداد همان سال ، پدر او محمدعلیشاه با مقرری سالانه یكصد هزار تومان به خارج از ایران تبعید شد. نیروهای انگلستان و روسیه كه طبق قرارداد سال 1907 در ایران مستقر شده بودند شاه مخلوع را تا انزلی بدرقه كردند و پس از به كشتی نشستن باز گشتند.

 

عضدالملک


1377ش:اول آذرماه 1377 و در ساعات شب، چند نفر به خانه داریوش فروهر ناسیونالیست 70 ساله و از مردان سیاسی وقت رفتند و او را در اطاق كارش (طبقه دوم خانه اش واقع درخیابان هدایت) با وارد آوردن ضربات متعدد كارد به ناحیه سینه كشتند و همسر 58 ساله وی بانو پروانه را هم در طبقه اول خانه به همان صورت (ضربات كارد) از پای درآوردند و اجسادشان را روی صندلی قرار داده و خانه را ترك گفتند.

فروهر كه در اصفهان به دنیا آمده بود از پیروان خط دكتر مصدق (استقلال و حاكمیت ملی، اقتدار میهن، دمكراسی و عدالت اجتماعی) بود كه مبارزات خود را با تلاش برای ملی شدن نفت آغاز كرده بود.

وی از موسسان حزب پان ایرانیست و سپس رهبر حزب ملت ایران و از سران جبهه ملی بود و از دهه 1320 بارها به زندان افتاده بود.

در جریان انقلاب 1357 ، از طراحان اتحاد مخالفان شاه بود و برای تامین این وحدت با قبول هرگونه خطر، تلاش فراوان كرده بود و مدتها نیز به نام جبهه ملی سخن می گفت. در دولت موقت، وزیر كار بود و در جریان ناآرامی های كردستان تلاش فراوان برای حل مسئله و جلوگیری از تجزیه وطن كرد.

 

داریوش

 

2003م:«ریچارد نیهائوس» قاضی آمریكایی 21 نوامبر 2003 باوجود عذر خواهی و اعتراف «دانیل پیلارزیك» سر اسقف كلیساهای كاتولیك منطقه سین سیناتی به این كه در باره سوء نظر كشیش های جنوب ایالت اهایو نسبت به پسران نوجوان حقیقت را به پلیس نگفته بود وی را به ده هزار دلار جریمه نقدی ، سپردن تعهد كه از این پس جرم دیگران را كتمان نكند و سه میلیون دلار به شاكیان برای جلب رضایت آنان بپردازد محكوم كرد كه در سابقه او باقی خواهد ماند. كشیشهای كاتولیك جنوب ایالت اهایو متهم به 237 مورد سوء نظر نسبت به نوجوانان پسر شده اند.

 

Pilarczyk


1876م:«جك لندن» نویسنده و روزنامه نگار سوسیالیست آمریكایی كه 12 ژانویه 1876 میلادی در سانفرانسیسكو به دنیا آمده بود 22 نوامبر (روزی چون امروز) در سال 1916 و در 40 سالگی از بیماری كلیه درگذشت. از وی 50 كتاب بجای مانده است. وی در عین حال یك روزنامه نگار بود، ولی تنها مقاله و تحلیل می نوشت.

جك لندن به یك نشست روزنامه نگاران پیشنهاد كرده بود كه به جای مقاله سیاسی رساله سیاسی نوشته شود، زیرا كه ستون روزنامه جای كافی برای ادای همه مطلب را ندارد و كوتاه نوشتن یك تحلیل سیاسی، خواننده را به جایی نمی برد و احیانا او را گیج و گمراه می كند.

داستانهای جك لندن آكنده از انتقادهای اجتماعی هستند كه وی در هر كدام از كتابهایش كوشیده است یك مشكل جامعه را عیان كند. بر ضد استثمار نوشته، از فقر نالیده و دلایل آن را در قالب داستان برنگاشته و از طبقه زحمتكش به دفاع برخاسته است.

 

Jack London

 

2003م:21پروفسور بیولوژیست "آرتور کالوین" کاشف مراحل پیچیده تشکیل نطفه، 21 نوامبر 2003 در 92 سالگی درگذشت. وی که در سال 1942 به آمریکا مهاجرت کرده بود در دهه 1950 در آزمایشگاه «کوینز کالج» موفق به این کشف شده بود.

طبق کشف پروفسور کالوین؛ برای تشکیل نطفه، نخست سلول "اسپرم" با سلول تخمک از ناحیه غشاء (پوسته خارجی) به هم ملحق می شوند. سپس هسته سلول اسپرم (نر) و سیتوپلاسم سلول ماده به سوی هم می روند و تشکیل نطفه می دهند. آنگاه بقیه سلول اسپرم از مجموعه جدا می شود و .... پرفسور کالوین در دهه 1960 با میکروسکوپ الکترونیک از این مراحل عکسبرداری کرد. اواخر دهه 1970 با استفاده از همین اطلاعات، تشکیل نطفه در لوله آزمایش عملی شد و به تدریج تکامل یافت و بخشی از مسئله نازایی و عقیم بودن حل شد.

 

Dr. Arthur L. Colwin


1330ش:دكتر مصدق رئیس دولت وقت ایران در آخرین روز دیدار از قاهره، در سی ام آبان 1330 (20 نوامبر 1951) در اجتماع اعضای سندیكای روزنامه نگاران مصری حضور یافت و خطاب به آنان مطالبی بیان داشت كه كهنه شدنی نیستند و ماندگار و تاریخی توصیف شده اند.

وی ضمن اندرزهای ماندنی خود، خطاب به روزنامه نگاران خاورزمین و ملل ضعیفتر گفت: خواب امپراتوری برجهان و استثمار و به نوكری گرفتن ملل بی دفاع هیچگاه از میان نخواهد رفت. این سلطه، هر زمان متناسب با وضعیت روز به شكل و لباسی در می آید كه نباید فریب خورد. اگر روزنامه نگاران ملل ضعیف روشن و گوش بزنگ باشند و مردم را به موقع از نیات و برنامه ها و شگرد كار سلطه گران آگاه كنند، نقشه سلطه با بپاخیزی و دفاع یكپارچه و از جان گذشتگی ملت مورد هدف با شكست رو به رو خواهد شد، دام دیگری پهن نخواهد شد و فكر تجاوز به تدریج از میان خواهد رفت. سلطه گران نخست از درون، و با ترویج رشوه خواری، تضعیف حس میهندوستی و استعداد ملی، تلقین عقب ماندگی، ایجاد رخوت ملی، ایجاد رعب، بزرگ جلوه دادن خود، از میان بردن امید و آرزو در یك ملت، زهر چشم گرفتن، در فقر و مسكنت و ناآگاهی از اوضاع باقی گذاشتن، مردم را درگیر امور روزمره زندگی خود كردن و ... شروع می كنند و توسط ایادی و خبرچین هایشان (جاسوسان) رجال سلطه پذیر را می یابند، بعضا به قدرت می رسانند و با كمك (خیانت) آنان بساط سلطه خود را پهن می كنند. در اینجاست كه مدافع هر ملت، روزنامه نگاران آن ملت هستند و كار آنان روشن ساختن مردم، باز كردن دست سلطه گران و خنثی كردن تبلیغاتشان است. «روزنامه نگار» نیرویی است كه از وقوع حمله با دادن بیدارباش (هشدار) و آماده باش به ملت و آماده دفاع ساختن آن پیشگیری می كند، و نیروهای مسلح در برابر تعرضی كه آغاز شده باشد می ایستند، بنا براین نیروی تدافعی اصلی یك ملت؛ روزنامه نگاران، كتاب نگاران و سخنرانان آن ملت (اصحاب رسانه ها) و رجال وطندوست هستند.

در همین اجتماع، دكتر مصدق سپس به شرح استعمار انگلستان بر ایران و اسباب چینی های پیش از انعقاد قرار داد تحمیلی 1933 (تمدید امتیاز نفت)، زجر دادن ملت ایران و در عقب ماندگی باقی گذاردن آن و اجرای سایر برنامه های استعماری انگلستان پرداخت و به نطق و مصاحبه های خود در شورای امنیت و آمریكا اشاره كرد و گفت كه هدف او، روشن ساختن ملل دیگر از سلطه گری انگلستان (امپریالیسم) و هشدار دادن در مورد سلطه گری های آینده بود.

 

1348ش:سعید افسر، از روزنامه نگاران موفق بعد از انقلاب ایران، یکم آذر ماه سال 1348 - روزی چون امروز - متولد شده است. وی که تا سال 2005 معاون سردبیر اجرایی روزنامه ایران بود از سال 1369 کار روزنامه نگاری را آغاز کرده و ادامه می دهد. از نخستین روز تاسیس روزنامه ایران در سال 1373 (1994)، به دعوت دکتر فریدون وردی نژاد موسس آن، سعید قدم به این روزنامه گذارد و چون آشنایی کامل به اوضاع روزنامه نگاری ایران و سایر کشورها داشت مسئول تهیه مطالب رسانه ها و دبیر صفحه رسانه شد و کار خود را به خوبی انجام داد به گونه ای که وظیفه نظر سنجی از خوانندگان روزنامه و دبیری صفحه " گزارش روز (فیچر) " را هم به او سپردند.

سعید که دارای فوق لیسانس علوم سیاسی است و دوره های تخصصی روزنامه نگاری را گذرانده است، چون شایستگی فراوان از خود نشان داده بود از سال 1380 (2001) به معاونت سردبیر اجرایی روزنامه ایران ارتقاء یافت. بعدا از سعید دعوت شد که سردبیری اجرایی روزنامه «تهران امروز» را برعهده گیرد که به آنجا رفت، ولی عمر این روزنامه طولانی نبود و توقیف شد و در نتیجه، سعید هم بیکار. سعید بارها گفته بود که اگر فرصتی به دست آورد برای کسب تجربه و ادامه تحصیل، به یک کشور که سابقه طولانی تری در کار رسانه داری داشته باشد خواهد رفت.

از خصوصیات بارز سعید در کار روزنامه نگاری، رعایت نوشته شدن مطالب طبق اصول روزنامه نگاری و همچنین رعایت امانتداری و دقت و ذکر منبع خبر است. او در نوشتن مطالب ژورنالیستیک مهارت ویژه دارد و از حامیان ساده نویسی است زیرا که عقیده دارد بیشتر خوانندگان (مخاطبان) روزنامه ها، عوام الناس هستند و ضمن درک مطلب، باید روشن شوند و آموزش ببینند و به عبارت دیگر بر معلومات خود بیافزایند. از خصلتهای فردی سعید، راستگویی و صداقت اوست به گونه ای که دوستانش می گویند که اگر سعید مرتکب خلاف شود بی درنگ اعتراف می کند و پوزش می خواهد. بسیار مودب است و نرم صحبت می کند و در رعایت احوال دیگران کوشاست. زودتر از وقت مقرر به روزنامه می آید و با وجود علاقه شدید به دخترش "رهیده" دیرتر از همکاران، روزنامه را ترک می کند و تا اطمینان نیابد که همه صفحات روزنامه به چاپخانه ارسال شده و مشکلی نیست از آنجا خارج نمی شود. او می گوید که برای یک روزنامه نگار حرفه ای، روزنامه یعنی همه چیز، که زندگانی اش در آن خلاصه می شود.

وی هیچگاه اشتباه خود را به گردن دیگران نمی اندازد. سعید شاید زودتر از هر روزنامه نگار ایرانی دیگر به اهمیت روزنامه نگاری الکترونیک پی برد و متوجه شد که اینترنت یک انقلاب در انتقال اطلاعات و محتوای رسانه ها است و در "هفته نامه توانا" که با کمک او انتشار می یافت کوشش فراوان کرد تا این موضوع را تفهیم، و روزنامه نگاران ایران را تشویق به تکمیل مهارت خود در آن رشته (آنلاین) کند.

 

سعید افسر


762م:نیروهای اویغور (طبق رسم الخط قدیم، ئویغور) به ریاست یوگوخان Bogu بیستم نوامبر 762 میلادی شهر «لو ـ یانگ Lo -Yang» پایتخت وقت چین (امپراتوری تانگTang) را متصرف شدند و این دولت را خراجگزار خود كردند. طبق اسناد «محمدامین صدر» مورخ كاشغری، اویغورها (كه اینك اتباع چین هستند) «توقوز اوغوز» ها، قبایل 9گانه منطقه آلتایی را در سال 744 میلادی متحد ساخته و در مدتی نسبتا كوتاه سرزمین هایی از منچوری تا شمال شرقی دریای قزوین (دریای مازندران) را به تصرف خود درآورده بودند. توقوز = دوقوز = 9 و اوغوز = قبیله. این قبایل از نیمه قرن هفتم میلادی كه امپراتوری ساسانیان از میان رفت و سپاه معروف به «مرزبان» آن مستقر در «فرارود» و دژ خجند فروپاشید این فرصت را به دست آورده بودند كه دست به جهانگیری بزنند. قبلا هون ها ، همسایه غربی اویغور چندبار دست به چنین تلاشی زده بودند كه ارتش ساسانیان ایران آنان و بستگانشان ـ خزرها را درهم شكسته و به اروپا فراری داده بود. امپراتوری اویغورها به پایتختی «اردوبالیغ» تا سال 840 میلادی دوام یافت و در این سال به دست قرقیزها از میان رفت. علت شكست آن از نیروی قرقیز كه شمار كمتری بودند این بود كه منطقه اویغورها دچار خشكسالی و قحطی شده بود.

 

1930م:ارتش ژاپن كه به قصد تصرف شمال شرقی چین و جنوب شرقی سیبری روسیه از مرز كره گذشته و وارد چین شده بود 21 نوامبر سال 1894 بندر لوشونكو را Lushunkou (كه غربی ها آن را «پورت آرتور Port Arthur» می نامند) تصرف و شصت هزار سكنه اش را قتل عام كرد. ژاپنی ها تنها 36 نفر از جمعیت این شهر بندری را باقی گذارده بودند تا اجساد را دفن كنند. ارتش ژاپن سپاه دوم خود به فرماندهی ژنرال «یاماجی» را مامور تصرف «لوشونكو» كرده بود و این سپاه پس از عقب راندن یك لشكر سبك اسلحه چینی وارد بندر شده بود. مورخان این رویداد را «قتل عام پورت آرتور» عنوان داده اند.

ژاپنی ها در نیمه دوم دهه 1930 نیز به چین تجاوز كردند و در چند شهر این كشور بویژه نانکینگ و شانگهای قتل عام به راه انداختند كه فراموش شدنی نیست. در جریان این تعرض، نظامیان ژاپنی در سال1937 شهر نانکینگ (نانجینگ) پایتخت وقت چین را تصرف و 300 هزار تن از نفوس شهر را کشتند. طبق تحقیق «آیریس چانگ» روزنامه نگار آمریکایی چینی تبار، ژاپنی ها با شمشیر روده های مردم نانكینگ را بدون داشتن كوچكترین گناه و دلیل درآوردند، مردان را اخته كردند، سینه زنان را بریدند، جوانان را به دیوار میخ كردند، هركس را خواستند تا كمر در خاك فروكردند و سپس سگهای گرسنه را به جانشان افكندند تا آنها را قطعه ــ قطعه كنند، مقامات شهر را به دو اتومبیل در خلاف جهت یكدیگر بستند و از هم دریدند، مادر و پدرها را كشتند و كباب كردند و فرزندان آنان را وادار به خوردن این كباب كردند و ....

 

1963م:22 نوامبر سال 1963 جان اف. كندی سی و پنجمین رئیس جمهور آمریكا در یكهزار و سی امین روز زمامداری اش در اثنای عبور، باخودرو روباز از خیابانهای شهر پرجمعیت دالاس (واقع در ایالت تكزاس آمریكا) از داخل ساختمان یك مدرسه هدف گلوله قرار گرفت و كشته شد و «لی هاروی اسوالد» متهم به قتل وی نیز پس از بازداشت به دست فردی دیگر به نام «جک روبی» در راهرو ساختمان محافظت شده پلیس به قتل رسید و جک روبی هم بعدا در زندان درگذشت!. لیندن جانسون معاون [تکزاسی] کندی همان روز سوگند یادكرد و رئیس جمهوری آمریكا شد. هنوز انگیزه و اسرار این قتل دقیقا روشن نشده است.

كندی نخستین كاتولیك ایرلندی تبار بود كه به ریاست جمهوری آمریكا انتخاب شده بود. قبلا سران این كشور از پروتستانهای انگلیسی تبار بودند. وی كه از حزب دمكرات بود قبلا نماینده مجلس و سناتور بود و در زمان خود جوانترین رئیس جمهوری آمریكا نیز به شمار می رفت.

دو روز پس از حادثه قتل ( 24 نوامبر 1963 ) هنگام انتقال اسوالد متهم به قتل كندی از بازداشتگاه برای تحقیق ، به صورتی كه دیده می شود «جك روبی» بدون نگرانی از ماموران محافظ با شلیك گلوله وی را به قتل می رساند ـ ماموران پلیس و اف بی آی در اطراف اسوالد دیده می شوند

عقب نشینی نیکیتا خروشچف رئیس دولت شوروی در جریان بحران موشکی کوبا در اکتبر 1962 که آغاز پایان کار آن اتحادیه دانسته شده است بر اثر ایستادگی جان اف کندی بود. اگر خروشچف به آن سرعت عقب نشینی نکرده بود اینک تاریخ جهان در مسیری دیگر قرارداشت. با این كه مقدمات مداخله آمریکا در اوضاع ویتنام جنوبی که به جنگی وسیع و خونین منجر شد در زمان کندی صورت گرفته بود و تاریخ عمومی (جهان) آغاز ضدیت با حكومت فیدل كاسترو برکوبا را به پای جان اف کندی نوشته است، اما از نظر اندیشه و سیاست داخلی فردی مترقی و لیبرال (در فرهنگ آمریكایی: چپگرا) بشمارآمده است. وی در گفتارش، از بر قراری یك صلح پایدار و خلع سلاح واقعی و رعایت تمام عیار حقوق بشر جانبداری می كرد و آماده یك سازش بزرگ واقعی و همه جانبه با شوروی بود كه انجام آن را طبق برخی نوشته ها به دوره دوم ریاست جمهوری خود موكول كرده بود. واداركردن شاه سابق به انجام اصلاحاتی در ایران كه خود شاه به آن عنوان انقلاب سفید داده بود در همین راستا بود. وی به شاه گفته بود که راه پیشرفت ایران این است که مواردی از اصلاحیه قانون اساسی آمریکا معروف به «بیل آو رایتز» را به صورتی در قوانین ایران بگنجانید که عملی نشد و مشکلات بعدی ایران نتیجه همین بی اعتنایی شاه به توصیه کندی بود. در زمینه سیاست داخلی تا توانست با فقر و ناامیدی در جامعه آمریكا مبارزه كرد. این جمله پر معنا از او باقی مانده است: همه اش نگویید كه دولت برای ما چه كرده، گاهی هم از خود بپرسید كه خودتان برای كشور چه كرده اید؟.

 

كندی در خودرو روباز در كنار همسرش ژاكلین اندكی پیش از قتل


1965م:22 نوامبر 1965 و نزدیك به دو ماه پس از روی كار آمدن ژنرال سوهارتو در اندونزی، احمد آیدیت Ahmad Aidit دبیركل حزب كمونیست این كشور كه در آن زمان سومین حزب، پس از چین و روسیه بود ترورشد. سوهارتو كه 27 ژانویه 2008 و در 87 سالگی درگذشت در سی ام سپتامبر آن سال با استفاده از فرصتی كه یك ناآرامی در پایتخت به دست داده بود دست به كودتا زده بود و دلیل اقدام خودرا جلوگیری از توطئه كودتای كمونیستها اعلام كرده بود. وی پس از سلب اختیارات مقامات دولتی و نظامی، قدرت را به دست گرفت ولی جرات نكرد عنوان ریاست جمهوری را از دكتر احمد سوكارنو بانی استقلال و یكپارچه ساختن این مجمع الجزایر بگیرد. سوهارتو ضمن نامیدن سوكارنو به عنوان پدر ملت، خود اختیارات اجرایی را به دست گرفته بود و چون هوادار غرب و در ارتباط با «سیا» بود و جنگ سرد دو بلوك ادامه داشت دست به كشتار كمونیست ها زد. وی همچنین به هر مخالف برچسب كمونیست بودن می زد و نابود می کرد. به نوشته مورخین، در این كشتار پانصد هزار تا یك میلیون نفری روشنفكران و چپگرایان اندونزی و از جمله «احمد آیدیت» كشته شدند. احمد آیدیت 42 ساله بود. حکومت سوهارتو که کودکی و جوانی را در فقر سیاه ـ در پرورشگاه و یا هرچند وقت درخانه ای ـ گذرانیده بود در سال 1998 پس از 31 سال حکومت و در پی یک رشته تظاهرات خیابانی عصیان مانند، افشاگری و ضدیت علنی چند رهبر سیاسی ازجمله دختر سوکارنو ازکار کناره گیری کرد و بلافاصله متهم به سوء مدیریت و سوء استفاده مالی و داشتن ثروتی برابر 15 میلیارد دلار شد و یک پرونده قضایی برایش تشکیل گردید و «ترانس پیرسی اینترنشنال» دست به یک تحقیق جهانی زد تا این ثروت را بیاید و به اندونزی بازگرداند. در این میان اعلام شد که سوهارتو بیمار است و تحقیق قضایی از او امکانپذیر نیست و ....

 

احمد آیدیت

 

1995م:بیست و دوم نوامبر 1995 یك دادگاه انگلستان بانو «مری آن وست» را به جرم كشتن ده زن و دختر دربه حبس دائم محكوم كرد (كشورهای اروپایی مجازات اعدام ندارند). وی كه یك بانوی انگلیسی است این زنان و دختران را در خیابان و عمدتا ایستگاه اتوبوس فریب می داد، به خانه می برد و پس از زجردادن و شكنجه كردن می كشت!. یكی از این زنان كه موفق به فرار شده بود او را به دام انداخت.

«مری آن» كه دارای شوهر بود دختر خودش را هم به همین طریق كشته بود. او به سادیسم و آزار دیگران (و در این مورد آزار و زجر زنان) مبتلاء بود. شوهر «مری آن» قبلا خودكشی كرده است.

 

WEST

 

2003م:در پی احزاب، رسانه های كشور مكزیك هم در سومین هفته نوامبر 2003 به جانبداری از «آدولفو آگویلار زینسر» نماینده پیشین این كشور در سازمان ملل پرداخته اند كه 20 نوامبر 2003 به خواست فوكس رئیس جمهوری وقت مكزیك از آن سمت كناره گیری كرد. «زینسر» در مقر سازمان ملل گفته بود كه دولت واشنگتن به مكزیك به چشم «بك یارد (حیاط خلوت)» خود نگاه می كند و ما از پیمان «نفتا» سودی نبرده ایم.

احزاب و رسانه های مكزیك كنارنهادن زینسر را كاری دانسته بودند كه رئیس جمهوری مكزیك برای پیشگیری از رنجش حكومت جورج دبلیو بوش از دولت مكزیك انجام داده و آن را عملی نادرست ( ضدملی ) خوانده و یک ضعف خوانده بودند.

 

Zinser


2003م:21 نوامبر 2003 سرانجام پلیس امنیت گرجستان در برابر مخالفان سیاسی«ادوارد شواردنادزه» رئیس جمهوری این كشور دست به عقب نشینی زد و رئیس این سازمان اعتراف كرد كه در انتخابات اخیر سوء عمل وجود داشته و این انتخابات تجدید می شود. حال آن كه دو روز پیش از آن مقامات مربوط اعلام كرده بودند كه تخلف انتخاباتی صورت نگرفته است.

با وجود این عقب نشینی كه سیاستمداران رقیب را راضی ساخته، تظاهرات مردم كه می گفتند (!) از بیكاری، فقر و فساد اداری خسته شده اند ادامه یافت. گرجی ها می گویند كه دولتمردان و سیاسیون از مردم جدا افتاده اند و منافع خود را مقدم بر مصالح ملت قرار داده اند و ....

اصحاب نظر ضمن تفسیر رویدادهای سال 2003 گرجستان گفته بودند که آمریکا مایلست فرد دیگری رئیس دولت گرجستان شود تا از آن دولت حرف شنوی داشته باشد زیرا که واشنگتن برای منطقه قفقاز برنامه های دور و دراز دارد.

شوارنادزه قبلا وزیر امور خارجه شوروی بود و در اشتباهات گورباچف که به فروپاشی شوروی منجر شد، شریک.

 

شوارد نادزه

 

1949م:سرلشكر باز نشسته میخاییل كالاشنیكوف سازنده تفنگی به همین نام كه بیش از هر سلاح دیگر درجهان امروز توزیع شده است 21 نوامبر 2003 موزه ای را كه به نام او در «دلفت» كشور هلند (ندرلند) تاسیس شده است گشود و گفت كه تفنگ خودكار كالاشنیكوف را در سال 1949 با استفاده از تجربه خود در جریان جنگ جهانی دوم طراحی كرد، زیرا كه متوجه شد تفنگ باید ساختاری بسیار ساده و اطمینان بخش داشته باشد.

كالاشنیكوف (در آن روز 84 ساله) ضمن رد این ملامت كه وسیله كشتار ساخته است گفت: جنگ و کشتار را سیاستمداران آغاز می كنند، نه تفنگ. باهر وسیله ای می توان آدم كشت، حتی با مداد. باید آدمكشی از جهان رخت بربندد. وانگهی، تا ترتیب قطعی پایان هرگونه جنگ داده نشود، حق اساسی و مشروع هر ملت است كه وسیله دفاع از خود را داشته باشد.

 

سرلشكر كالاشنیكوف با تفنگ معروفش AK-47


1958م:جوزف ویلیامز مبتكر «كارت اعتباری پلاستیكی» كه از سال 1958 به نام «بانك امریكارد» بكار برده شد و از سال 1977 به «ویزا» تغییر نام داد و...21 نوامبر 2003 در 88 سالگی درگذشت. اینك هر سال بیش از مجموع اسكناس در جریان، با این كارتها معامله صورت می گیرد و لزومی ندارد كه یك فرد در جیب خود پول نقد داشته باشد. بانکها بر بدهی دارندگان این کارتها بهره سنگین قرارداده اند. خطر این کارتها برای بانکها این است که در دوران رکود اقتصادی، نخواهند توانست پولی را که از این طریق به دارنده آن داده اند بموقع وصول کنند. در پاییز سال 2008 شکست برخی از بانکهای آمریکا بخاطر همین کارتها بوده است. این کارتها برای برخی از دارندگان آنها بویژه جوانان هم خالی از خطر نیست زیرا که به اتکاء کارت اعتباری، با جیب خالی دست به خرج کردن می زنند و هنگام پرداخت درمانده و بد حساب می شوند و ....

 

جوزف ویلیامز

 

2004م:«پراودای آنلاین» 21 نوامبر 2004 در ادیشن خود به زبان انگلیسی گزارش از گسترش روز افزون تفاوت درآمد میان روسها داده بود كه 74 سال عادت به برابری نسبی درآمد كرده بودند. ترك این عادت كه پس از فروپاشی شوروی به آنان تحمیل شده است در آن سال (سال 2004) نزدیك به نود درصد روسها را ناراضی ساخته بود. پراودا نوشته بود که اگر دولت سریعا اقدامی نكند این عدم رضایت به صورت خشم و احیانا انقلابی دیگر در خواهد آمد زیرا كه روسهای امروز، سرفهای قدیم نیستند كه با زجر و تبعیض بزرگ شده و با آن خو گرفته باشند. بنظر می رسد که آنان با مشاهده وضعیت پس از فروپاشی؛ دست كم نوعی سوسیالیسم ملایم گام به گام (پلكانی) را طالبند.

پرودا نوشته بود كه در شش ماه منتهی به نوامبر 2004 شكاف فقیر و غنی در روسیه بازهم بیشتر شده بود. اغنیای روسیه در 13 سال اخیر (1991 تا 2004) ظاهر شده اند. به نوشته پراودا، طبق ارقام منتشره از سوی وزارت دارایی روسیه؛ درآمد ده درصد جمعیت این كشور در حال حاضر (سال 2004) 15 و دو دهم بار بیشتر از متوسط درآمد سایر روسهاست و این درآمد اضافی (ثروت) از راه معاملات به دست آمده است، نه كار. روسها تا دو دهه پیش، درآمد از راه خرید و فروش انفرادی (نه دولتی) را عملی مردود می دانستند و عدم رضایت و خشم آنان به همین سبب است. از این «درصدها» چنین برمی آید كه درآمد طبقه پولدار (معامله گر) در روسیه در طول دو سال اخیر (2002 تا 2004) نسبت به گذشته بازهم دو و دو دهم درصد افزایش یافته است. ارقام آخرین گزارش بانك جهانی (مربوط به سال 2003) نیز حكایت از فقر اقتصادی 19 و شش دهم درصد روسها دارد كه روسیه را از جهت درآمد متوسط مردم در میان كشورهای جهان در ردیف پنجاه و هفتم قرار داده است.

درباره دامنه فقر در ایالات متحده، باب هربرت در شماره 22 نوامبر2004 نیویورك تایمز به نقل از گزارش وزارت كشاورزی این كشور نوشته است كه 12 میلیون خانوار آمریكایی (حدود چهل میلیون نفر) دچار فقر هستند و برای سیر كردن شكم اعضای خانواده سخت تلاش می كنند و گاهی هم در این كار موفق نمی شوند. به نوشته هربرت، این شمار به هر وسیله از جمله اعانات مردم و كمك غذایی دولت فدرال و حكومتهای محلی برای سیر كردن خود متوسل شده و به این كمكها متكی اند.

 

باب هربرت

 

1906: «شورای جهانی ارتباطات رادیویی» مخابره مكرر سه حرف « اس او اس S O S» را به عنوان علامت استمداد تعیین كرد كه هنوز به قوت خود باقی است.

1924: دولت انگلستان اتباع مصر را كه شمار آنان در سودان مستعمره اش زیاد شده بود از این سرزمین بیرون راند تا دولت مصر بعدا مدعی مالكیت سودان نشود!.

1943: دولت فرانسه که تسلیم آلمان شده بود به سرزمین تحت الحمایه خود لبنان استقلال داد و لبنانی ها این روز را به عنوان روز استقلال برگزار می کنند. این سرزمین در پایان جنگ جهانی اول در اختیار فرانسه قرارگرفته بود.

1967: شورای امنیت سازمان ملل قطعنامه 242 را تصویب کرد که در آن از فلسطینی ها و اسرائیلی ها خواسته شده است که از طرق مسالمت آمیز مسائل فی مابین را حل کنند و ....

1974: مجمع عمومی سازمان ملل تصویب کرد که سازمان آزادی فلسطین (پی. ال. او) در آن سازمان جهانی دارای «عضو ناظر» شود.