اخبار


2 دقیقه پیش

عکس: استهلال ماه مبارک رمضان

همزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ...
2 دقیقه پیش

تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریم

وزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که می‌تواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام می‌شود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ...

تقویم تاریخ -2 بهمن



 

 

210پیش از میلاد:«شی هوانگدی» امپراتور چین از دودمان چین (كین ـ شین ـ هسین) متولد سال 259 و متوفا در سال 210 پیش از میلاد كه موفق شد برای نخستین بار چینیان را زیر یك پرچم یكپارچه كند و نوسازی دیوار چین را به انجام برساند و همانند كوروش ما، عنوان پدر چین را به خود اختصاص دهد درصدد جلب دوستی ایران برآمد و در زمستان سال 213 پیش از میلاد (طبق برخی محاسبات تازه تقویمی ژانویه 214) سفیری به ایران فرستاد كه در شهر «آپاوارتا (كلات نادری امروز)» با تیرداد یكم شاه اشكانی ایران ملاقات كرد و تیرداد از او خواست كه به اقامت در ایران به عنوان سفیر دائمی ادامه دهد و وسیله ارتباط دو امپراتوری باشد. این سفیر پس از درگذشت تیرداد در سال 215 پیش از میلاد، همچنان به اقامت در ایران ادامه داد و رابط اردوان جانشین تیرداد یكم و امپراتور چین بود. دفتر ثابت او در دامغان (شهر صد دروازه) قرارداشت. ایرانیان از همان زمان كشوری را كه دودمان چین (شین) بر آن حكومت داشتند كشور «چین» خواندند كه این نام از طریق ایران به قلمرو امپراتوری روم و غرب منتقل شد و باقی مانده است و جز چینی ها، سایر كشورها آن را چین و چاینا می خوانند.

امپراتور «شی هوانگدی» بود كه یكنواخت نوشتن واژه های زبان چینی را (صرف نظر از لهجه های محلی) اجباری كرد. او با این باور، كه سیستم های سنجش، قوانین، نظامات و پول واحد، موجب پایداری وحدت ملت می شود، قوانین چین را كه برپایه سنت، رسوم و عادات این ملت تدوین كرده بود سراسری ساخت و سكه واحد ضرب كرد.

«شی» همانند ساسانیان ما شدیدا با ورود اقوام با تمدنی پایین به قلمرو خود مخالف بود و نوسازی دیوار چین (متصل ساختن قطعات دیوار قدیمی تر كه دارای رخنه بود به هم) كه از آن زمان به همان صورت باقی مانده است به تصمیم او صورت گرفت. در سال 1974 در چین و در نزدیكی پایتخت آن دودمان كه بعدا بر اثر زلزله ویران شده بود، تاسیساتی در زیر زمین كشف شد كه در آنجا مجسمه های سفالی هشت هزار نظامی و برخی از آنان سوار بر اسب قرار داده شده بود. «شی» همچنین در منطقه «شیان» چین قصر های زیبا ساخته بود.

 

مجسمه «شی هوانگدی»


1623م: 22ژانویه سال 1623 میلادی (1001 خورشیدی) شاه عباس یكم نامه پاپ پل پنجم را كه با یك پیك ویژه ارسال شده بود دریافت كرد كه در آن پاپ با هدف تشدید خصومت میان ایران و عثمانی، وعده هرگونه كمك از جمله كمك نظامی به شاه عباس داده بود. دولت عثمانی در اروپا برای كشورهای مسیحی یك خطر بزرگ بود. پاسخ شاه عباس به پیام پاپ، به دست گریگوری پانزدهم رسید زیرا كه هنگام بازگشت فرستاده واتیكان به رم، پاپ پل پنجم فوت شده بود.

فرستاده ویژه در گزارش خود به پاپ از این ماموریت، كه در آرشیو واتیكان محفوط است نوشته است كه شاه عباس پس از دریافت پیام و اطلاع از مفاد آن گفته بود كه از پاپ انتظار دارد كه كشورهای مسیحی را از ورود خودسرانه و با نیّت بد به خلیج فارس نهی كند. فرستاده پاپ در گزارش خود اضافه كرده است كه در ضدیت شاه عباس با دولت عثمانی (به ویژه بر سر بین النهرین كه زیارتگاههای شیعیان در آنجا هستند) تردید ندارد، ولی گمان نمی رود كه به خاطر ما، مسیحیان، و هر زمان كه ما بخواهیم با عثمانی وارد جنگ شود. او مردی باهوش و آگاه، و از اوضاع اروپا كاملا باخبر است و می داند كه در قبال مسائل خلیج فارس، چگونه از یك دولت اروپایی بر ضد دولت دیگر استفاده كند.

 

 پاپ پل پنجم


1324ش:دوم بهمن 1324 (22 ژانویه 1946) قاضی محمد (رئیس كومله) با اطمینان از حمایت نیروهای شوروی كه (برغم پایان جنگ جهانی دوم و تعهدی كه استالین سپرده بود) هنوز شمال غربی ایران را در اشغال نظامی داشتند و كمك های مالی و سازمانی آن دولت، در شهر مهاباد جمهوری اعلام و نخست وزیر تعیین كرد. مصطفی بارزانی كه با صدها فرد مسلح از طایفه خود از عراق آمده بود عملا فرمانده نیروهای قاضی محمد بود. قاضی محمد كه قبلا یك سردفتر اسناد رسمی بود پس از دیدار با كنسول شوروی در تبریز و یك مقام ارشد آن كشور در باكو، در 24 آذر1324 (15 دسامبر 1945) خواهان خودمختاری و ایجاد ساویت در مهاباد شده بود. سران طوایف منطقه از اقدام قاضی محمد حمایت نكردند و به نوشته مورخان، حامی و محرك او تنها شوروی بود كه برای خاورمیانه صاحب نفت و اخراج غرب از این منطقه مهم و حساس جهان نقشه ها درسرداشت.

درپی خروج نیروهای شوروی از شمال غربی ایران (تحت فشار بین المللی ـ ایران برضد شوروی به شورای امنیت متوسل شده بود)، واحدهای ارتش ایران كه نیروهای شوروی در قزوین مانع حركت آنها به سوی شمال غربی وطن خود بودند پس از پایان دادن به غائله گروه جعفر پیشه وری در تبریز، 15 دسامبر 1946 (24 آذر 1325) وارد مهاباد شدند، مصطفی بارزانی با جمعی از افرادش در امتداد مرز به سوی شوروی عقب نشینی كرد، قاضی محمد و تنی چند از همدستانش (ازجمله سیف قاضی و صدر قاضی) كه حمایت محلی نداشتند دستگیر شدند و بعدا پس از محاكمه در دادگاه سیّار نظامی، در23 دی ماه به جرم شورش مسلحانه و تجزیه گوشه ای از كشور محكوم به اعدام و سی ام مارس 1947 (دهم فروردین 1326) در میدان اصلی شهر مهاباد اعدام شدند. قاضی محمد هنگام اعدام پنجاه ساله بود. سران آن دسته از عراقی هایی هم كه پس از ورود ارتش به مهاباد به كشور خود بازگشته بودند در آنجا اعدام شدند. مصطفی بارزانی پس از عقب نشینی به شوروی بیش از یك دهه در این كشور بود و سپس به میان طایفه خود در عراق بازگشت. او سالها بعد پس از درگیر شدن مسلحانه با دولت حزب بعث عراق به ایران پناهنده شد و مدتها در كرج سكونت داشت. مصطفی بارزانی پس از انتقال به آمریكا جهت درمان بیماری، در واشنگتن درگذشت و جنازه اش جهت تدفین به خاورمیانه انتقال یافت.

 

قاضی محمد

 

1331ش:دوم بهمن 1331 (22 ژانویه 1953) دكترمصدق رئیس دولت وقت در اعلامیه تاریخی دستور تاسیس فوری سازمان بیمه های اجتماعی كارگران را در ایران كه از ابتكارهای وی به منظور تامین رفاه عمومی بشمار می رود صادر كرد. با این حساب، بیمه های اجتماعی كارگران ایران در سال 1388 پنجاه و هفت ساله شده است. چنین سازمانی در ایالات متحده سوشل سکیوریتی (تامین اجتماعی) نام دارد که از ابتکارات اف. دی. روزولت است. فرق «تامین اجتماعی» ایران و کشورهای دیگر دراین است که در آنجا همه کارکنان را شامل می شود و در ایران قانون دیگری شامل کارکنان دولت است. در آمریکا و کشورهای دیگر تامین بازنشستگی عمومی از وظایف سازمان تامین اجتماعی است و درنتیجه آحاد ملت دغدغه دوران پیری را نخواهد داشت.


1331ش:دوم بهمن ماه سال 1331 دكتر مصدق در یك پیام مهم رادیویی، اوضاع حساس میهن را كه از همه سوی تحت فشار دشمن قرار گرفته بود برای ایرانیان تشریح، و تاكید كرد كه در این شرایط، تنها اتفاق ملی است كه می تواند ایران را در مبارزاتش پیروز گرداند. وی در وطندوستی چند نفری كه در صدد ایجاد تفرقه هستند و از این طریق آب را به آسیاب دشمن می ریزند تردید كرد و از آنان خواست كه به «فقر میهندوستی» در میان خود پایان دهند، و بدانند كه شهرت و هرچه را كه دارند از همین میهن به دست آورده اند و بدون ایران «هیچ» خواهند بود.

 

دكتر مصدق در جوانی

 

1981م:52 آمریكایی كه به مدت 444 روز در ایران به صورت گروگان بودند 21 ژانویه 1981 (یكم بهمن1359) وارد فرودگاه ویسبادن آلمان شدند. دولت ایران یك روز پیش از آن، و درست در روزی كه دوره ریاست جمهوری جیمی كارتر پایان یافت این گروگانها را كه در آبان 1358 در سفارت آمریكا در تهران دستگیر شده بودند رهاساخت. كارتر كه دیگر رئیس جمهور نبود از گروگانهای رها شده در آلمان دیدار كرد. این گروگانگیری به شكست كارتر در انتخابات انجامیده بود. جوانانی كه در آبان 1358در تهران دست به این گروگانگیری زده بودند خواستار استرداد شاه جهت محاكمه او در تهران و نیز تعهد آمریكا به قطع مداخلات خود در ایران بودند. در آن زمان شاه ظاهرا جهت درمان بیماری سرطان به آمریكا رفته بود. بلوكه كردن دارایی ها ایران و نیز اعلام دكترین كارتر در 23 ژانویه 1980 این گروگانگیری را پیچیده تر ساخته بود. طبق این دكترین كه همچنان نصب العین مقامات ارشد واشنگتن است، دولت آمریكا خود را مجاز به استقرار در خلیج فارس كرده است. در دكترین كارتر آمده است: دولت آمریكا هرگونه تلاش برای كنترل منطقه خلیج فارس را تهدیدی برای منافع حیاتی خود تلقی خواهد كرد و برای عقب زدن و خنثی ساختن این تلاش به هر وسیله و اقدام متوسل خواهد شد. بهانه صدور این اعلامیه، مداخله مسكو در افغانستان (كه از خلیج فارس، فاصله زیاد دارد) بود!. این دكترین، با وجود فروپاشی شوروی، پابرجا مانده و آمریكا اینك نه تنها در عراق، افغانستان، اردن، سعودی، كویت، بحرین، قطر و امارات حضور نظامی دارد و پاكستان متحد آن است بلكه جای پایش در برخی كشورهای آسیای میانه و قفقاز هم دیده می شود كه خطرآفرین و عامل معارضه و برخورد است.

 

2008م:22 ژانویه 2008 (دوم بهمن 1386 خورشیدی) در تهران، به نقل از نایب رئیس كمیسیون عرایض مجلس (كمیسیون اصل 90) اعلام شده بود كه در هفتمین دوره تقنینیه مجلس شورای اسلامی ایران 25 هزار شكایت به آن كمیسیون ارسال شده بود. حال آنكه شكایات وارده به كمیسیون در دوره ششم تقنینیه كه چهار سال پیش منقضی شد 33 هزار مورد بود. در این نقل قول آمده بود كه از شكایات وارده به كمیسیون اصل 90 در دوره تقنینیه هفتم تنها رسیدگی به 13 هزار و پانصد شكایت در صلاحیت كمیسیون تشخیص داده شده بود و این كمیسیون برای رسیدگی به این شكایات، پنج هزار و 273 مكاتبه انجام داده بود. رسانه های تهران كه این مطلب را منتشر كرده بودند روشن نساخته بودند كه (اگر مكاتبه ای صورت نگرفته) به سایر شكایات 13 هزارگانه چگونه رسیدگی شده است.

اصل 90 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران: هركس شكایتی از طرز كار مجلس یا قوه مجریه یا قوه قضائیه داشته باشد، می تواند شكایت خودرا كتبا به مجلس شورای اسلامی عرضه كند. مجلس موظف است به این شكایات رسیدگی كند و پاسخ كافی بدهد و در مواردی كه شكایت به قوه مجریه و یا قوه قضائیه مربوط است (باشد) رسیدگی و پاسخ كافی از آنها بخواهد و در مدت متناسب نتیجه را اعلام نماید و در موردی كه مربوط به عموم باشد به اطلاع عامه برساند.

با توجه به اصل 90 كه متن آن در بالا آمد، كمیسیون مكّلف به اعلام نتیجه شكایات مربوط به عموم (دارای موضوع عمومی) جهت اطلاع عامه بود، كه نایب رئیس كمیسیون روشن نساخته بود چند مورد از شكایات عمومی بوده و آیا نتیجه رسیدگی به آنها، جهت اطلاع عامه (در رسانه ها) اعلام شده است و یا نه؟.

پارلمان های کشورهایی که دارای کمیسیون عرایض هستند، نامه و شکایت های واصله را که فرستندگان مهر«محرمانه» بر آنها نزده باشند (درصورت مراجعه) در اختیار روزنامه نگاران قرار می دهند تا درصورتی مفادشان برای عامه مفید باشد منتشر کنند.

 

1561م:22 ژانویه زادروز «فرانسیس بیكن Francis Bacon» دولتمرد، رساله نگار و فیلسوف انگلیسی قرون شانزدهم و هفدهم میلادی است كه در سال 1561 به دنیا آمده بود. وی كه روش تحقیقات علمی را به دست داده است در نهم آوریل سال 1626 فوت شد. روش تحقیق این فیلسوف به «بیكنیان مثد» معروف است. بیكن كشف حقایق را خدمت به جامعه اعلام داشته است.

 

Francis Bacon

 

1891م:«آنتونیو گرامشیGramsci» فیلسوفی كه تجربه های نیمه دوم قرن 20 تا حدی زیاد درستی اندیشه های او را تایید كرده است 22 ژانویه سال 1891در تورینو - ایتالیا - دیده به جهان گشود و در آوریل 1937 در زندان موسولینی در گذشت.

گرامشی كه برضد نظم طبقاتی كهن بود از جوانی به جنبشهای سوسیالیستی ایتالیا پیوست. وی سپس به منظور بررسی و مشاهده روند بنای سوسیالیسم در جامعه روسیه به مسكو رفت، دو سال در آنجا بود و در همانجا ازدواج كرد. در بازگشت به وطن، گرامشی برای ایجاد یك حزب كمونیست از بطن جنبش های سوسیالیستی ایتالیا، دست به كوشش زد و موفق به تاسیس چنین حزبی شد و رهبری آن را به دست گرفت.

موسولینی رهبر وقت ایتالیا كه «گرامشی» را بزرگترین مانع بر سر راه پیشرفت افكار خود می پنداشت درصدد خنثی كردنش برآمد و با به دست آوردن نخستین بهانه، او را در سال 1926 به اردوگاه (كمپ) ویژه نگهداری مخالفان سیاسی خود فرستاد . چون موفق نشد كه تماس گرامشی را با كمونیستها قطع كند و به اصطلاح خودش مغز او را از فكر كردن باز دارد، وی را به زندان فرستاد ــ زندانی كه از آن رهایی نیافت.

«گرامشی» كه در مطالعات تاریخ و تاریخنگاری كار شناس بود در طول زندان 33 كتاب نوشت كه خواهر زنش «تاتیانا» دستنویس های او را باتردستی از زندان بیرون برد و بعدا منتشر ساخت كه معروفترین آنها «یادداشتهای زندان» است و محتوای این كتابها، فلسفه سوسیالیستی تازه ای را به دست داده است كه بسیاری از هواداران «جامعه سالاری» آن را سوسیالیسم تازه و « گرامشییسم» عنوان داده و تا كنون دهها كتاب در تفسیر آن انتشار یافته است. «دوبچك» کمونیست معروف و «تجدید نظر طلب» چك اسلواكی از پیروان افكار گرامشی بود.

در دهه 1980 پاره ای از تحلیلگران، تحولات عملی در چین که این کشور را در دهه اول قرن 21 به صورت یک قدرت اقتصادی بسیار بزرگ درآورد، چرخشی به سوی گرامشییسم تعبیر كرده بودند.

پس از عقب نشینی ماركسیسم در روسیه، كشورهای اروپای شرقی و آسیای میانه بسیاری از سوسیالیستها متوجه اصالت افكار گرامشی شده و راه خود را به این سوی تغییر داده اند.

گرامشی برای تامین سعادت بشر تاكید بر به حد اقل رساندن روابط فرد با «پول» دارد و می گوید: نظام های حاکم هزاران ساله بر جوامع بشری، همه جنبه های زندگی را به پول ارتباط داده اند. روابط فرد با افراد (در درون جامعه) را مقدار پولی كه در اختیار دارد بنا می كند. پول به دنیای فرهنگ و هنر هم رخنه كرده، و حتی بر كار تالیف و تصنیف حاكم شده است. «پول» استقلال عمل و آزادی را از فرد گرفته است. هر عملی تحت تاثیر پول است تا اراده فرد، بنابراین یك فرد در جوامع امروز برده پول است و آزاد نیست. قدرت، ناشی از پول است نه هنر، دانش، اندیشه و مهارت؛ و چون چنین است، قدرتمند استثمارگر، زورگو و سلطه گر می شود و حتی عملا بر دستگاه حاكمه جامعه مسلط می گردد و تصمیمگیری ها بر پایه منافع او صورت می گیرد و وضع قوانین و ضوابط از خواست او خارج نیست و جامعه زمانی به نقطه بحران می رسد كه اصحاب پول در دستگاه قضاء هم رخنه كنند و در این صورت احتكار و هر گونه فساد دیگر گسترش می یابد.

گرامشی فرضیه های دمكراسی پارلمانی را رد می كند و آن را راه و روش واقعی رسیدن به «حكومت مردم بر مردم» و یا «قدرت ناشی از مردم و برای مردم» نمی داند و می گوید كه در انتخابات سراسری و یا در یك شهر بزرگ شناخت کامل نامزدها که لازمه یک انتخاب درست است، دشوار است. بنابراین رای دادن سرسری است و بسیاری هم نسبت به آن بی تفاوت می شوند و در آن مشارکت نمی كنند و فلسفه دمکراسی عملا بی اثر می شود.

گرامشی پیش بینی کرده است که اگر تمرین دمکراسی به همین صورت (وضعیت دهه 1930) ادامه یابد تبلیغات انتخاباتی (مبارزات مربوط) بر پایه پول و ساخت و پاختهای پس پرده صاحبان منافع قرار خواهد گرفت و با این ترتیب بسیاری از افراد شایسته حذف می شوند و تكرار انتخاب افراد معین، به تدریج یك طبقه حاكمه به وجود می آورد كه تفاوتی با نظامهای تزاری (سلطنتی ـ موروثی) نخواهد داشت.

 

Gramsci

 

2008م:با این كه به چهارم نوامبر 2008 و دور بعدی رای گیری برای انتخاب چهل و چهارمی رئیس جمهوری ایالات متحد آمریكا 21 ماه و ده روز فاصله بود، تا 22 ژانویه 2007 چهار سیاستمدار این كشور وابسته به حزب دمكرات خود را نامزد احراز این مقام كرده بودند. نامزدهای دمكرات ممکن بود که به تدریج بازهم بیشتر هم بشوند. در آن روز قرار شده بود که كنوانسیون سراسری هر حزب آمریكا در اواسط سال 2008 نامزد حزب را كه یك تن خواهد بود از میان داوطلبان برحسب آراء و الکتورهایی که در طول انتخابات مقدماتی میان حزبی به دست آورند تعیین کند و قاعدتا (!) این نامزد، فردی را كه باید معاون او باشد معرفی خواهد کرد و این دو که نامشان در یک تیکت خواهد بود از مردم برای روز انتخابات عمومی تقاضای رای خواهند كرد.

چهار سیاستمداری كه در ژانویه 2007 باشتاب زیاد خود را به عنوان «دمكرات» نامزد كرده بودند عبارتن بودند از:

-- هیلری كلینتون (سناتور نیویورك و بانوی اول آمریكا در هشت سالی كه در بیستم ژانویه 2001 پایان یافت، فردی سنتریست، تا حدی زودرنج، دارای اندکی حالت خشونت و حامی همگانی كردن بیمه درمانی آمریكاییان).

-- «باراك حسین اوباما» میانسال و سیاهپوست دورگه (مادرش سفیدپوست آمریكایی و پدرش سیاهپوست كنیایی)، سناتور جونیور (نخستین بار) ایالت ایلی نوی، ناشناخته برای جامعه سراسری آمریکا، مشاور قضایی و ظاهرالیبرال.

-- جان ادواردز میانسال، سناتور سابق ایالت كارولینای شمالی كه در انتخابات نوامبر 2004 نامزد معاونت جان كری بود، متنفر از بوروکراسی و سیاستبازی و فعالیت لابی ییستها در دستگاههای مقننه و اجرایی، ناسیونالیست - لیبرال جنوبی (ملی گرای چپ) و هوادار پرداختن دولت به امور داخلی (اولویت قائل شدن برای امور داخلی کشور).

-- بیل ریچاردسون: هیسپانیك (دو رگه سرخپوست و سفید پوست)، فرماندار ایالت نیومكزیكو. وزیر انرژی در كابینه كلینتون و یك دوره نماینده آمریكا در سازمان ملل، لیبرال چپ و هوادار سازش آمریکا با ملل دیگر و خودداری از تهدید و بکار بردن زور.

نظر سنجی هایی انجام شده تا 22 ژانویه 2007، «درصد» هواداران بانو كلینتون را بیش از سه نامزد دیگر نشان می داد.

این تفاوت نژادی نامزدها كه حزب دمکرات آمریکا از آن حمایت می کرد حكایت از توجه این حزب به تحول تفكر آمریكاییان در پی اشغال نظامی عراق و تغییر تركیب جمعیت بر اثر مهاجرت های تازه دارد. چهار نامزد از فرصتی كه كاهش محبوبیت حزب جمهوریخواه به دست داده استفاده كرده و در نامزد شدن پیشدستی كرده بودند. با این كه تا انتخابات نوامبر 2008 ممكن بود تحولات دیگری در سطح جهان در رابطه با آمریكا روی دهد و نظر آمریكاییان تغییر یابد، ولی نتایج انتخابات پارلمانی نوامبر سال 2006 نشان داده بود كه بعید است رئیس جمهوری آینده آمریكا از حزب جمهوریخواه باشد.

در هر حال قرارگرفتن یك بانو، یا یك سیاهپوست دورگه، و یا یك هیسپانیك در صدر كشور 300 میلیونی آمریكا و یا معاونت آن (هرچند با کمک مالی و اعمال نفوذ کمپانی های بزرگ، اصحاب منافع و صاحبان شبکه های تلویزیونی و ...)، یك رویداد تاریخی خواهد بود. عادت براین است كه در كنوانسیون سراسری احزاب، یكی از نامزدها را راضی به قبول معاونت نامزد پرطرفدار در كنوانسیون كنند و به نامزدهای دیگر وعده وزارت و مقاماتی از این دست بدهند.

در فاصله ای که تا کنوانسیون نمایندگان دو حزب وجود داشت (از ژانویه 2007 تا آگوست 2008) و در این دوره، این فاصله بیش از هر دوره دیگر در طول تاریخ ایالات متحده بود!، کاکس های ایالتی احزاب (کمیته ها) نظر خود را نسبت به نامزدها ابراز داشتند و برپایه این رای گیری های مقدماتی داخلی حزب، نمایندگان هر حزب برای کنواسیون تعیین شدند و نامزدی که نمایندگان (الکتورهای) بیشتری در کنوانسیون داشت نامزد حزب شد.

تا 22 ژانویه 2008 شمار داوطلبان نامزدی هریک از دو حزب اصلی آمریکا به هشت تن رسیده بود و جو بایدن سناتور خندان و جوک گوی ایالت خیلی کوچک و کف دستی دلیور هم خودرا نامزد کرد. ریچاردسون با اینکه در کاکس های ایالتی حزب دمکرات چهارم شده بود (احتمالا به صلاحدید حزب) داوطلبی خود را برای نامزدی پس گرفته بود. نامزدهای پیشتاز از حزب دمکرات تا 22 ژانویه 2008 همچنان هیلری کلینتون، اوباما و ادواردز بودند. در میان داوطلبان پیشرو نامزدی حزب جمهوریخواه یک واعظ پروتستان و یک مورمن دیده می شدند. این نخستین بار بود که یک واعظ (پستور کلیسا) در کشوری که قانون اساسی اش کلیسا را از سیاست (دولت) جدا کرده است نامزد مقام ریاست جمهوری شده بود.

در کنوانسیون حزب دمکرات "باراک اوبا" که شبکه های تلویزیونی آمریکا اورا بزرگ و مطرح ساخته بودند (!) با اندک تفاوت در شمار الکتورها، نامزد حزب شد و "جو بایدن" نامزد دیگر را نامزد معاونت خود کرد. کنوانسیون حزب جمهوریخواه نیز سناتور 72 ساله و اسیر جنگی سابق جان مک کین را نامزد این حزب کرد و او بانو "سارا پیلن" فرماندار آلاسکا را نامزد معاونت اعلام داشت که در انتخابات نوامبر 2008 همچنانکه پیش بینی شده بود حزب دمکرات برنده قوه مجریه و اکثریت دو مجلس کنگره شد و باراک اوباما از نیمروز بیستم ژانویه 2009 به عنوان چهل و چهارمین رئیس جمهور آمریکا کار خودرا آغاز کرد.

 

هیلری کلینتون

 

2009م:بیسنم ژانویه 2009 و یک روز پیش از آغاز کار چهل و چهارمین رئیس جمهور ایالات متحده، بانو «جیلJill J. Biden» زن «جو بایدن» در یک برنامه تلویزیونی که از شبکه «ای. بی. سی» پخش شد گفت که قبلا به شوهر او گفته بودند که کدام شغل را می خواهد؛ معاونت ریاست جمهوری و یا وزارت امور خارجه؟، و معاونت را به او دادند!.

این اعتراف که شاید از زبان بانو «جیل بایدن» پریده باشد گوشه ای از ساخت و پاخت های قبل از انتخابات آمریکا را عیان ساخت. تعیین نامزدهای معاونت در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا هفته ها پیش از انجام انتخابات صورت می گیرد و نام نامزد هر حزب برای ریاست جمهوری و معاونت او در یک تیکت قرار می گیرد.

اعتراف بانو جیل که یکبار دیگر ترتیبات دمکراسی ایالات متحده را زیر سئوال برده است بازتاب جهانی داشته و مورد تفسیر قرارگرفته بود زیرا که نشان می دهد قبل از کنوانسیون حزب دمکرات (جهت تعیین نامزد حزب برای ریاست جمهوری)، سمت های دولتی تعیین شده بودند و قرار بوده که سمت های معاونت ریاست جمهوری و دو وزارت کلیدی به سه نامزد دیگر انتخابات مقدماتی (درون حزب و هواداران آن) داده شود و نامزد دیگر (جان ادواردز) که اندیشه «توجه به امور داخلی» را در سر داشت (بازگشت به وضعیت پیش از دو جنگ جهانی قرن بیستم) و مخالف مداخله کورپوریشن های بزرگ در تعیین سیاست های دولت بود قبلا متهم به داشتن رابطه سکس با فیلمبردار دفتر تبلیغات خود شده و صحنه را کاملا ترک کرده بود. شاید هم در این زمینه به دام طرح و نقشه ای (به سبک دستگاههای اطلاعاتی غرب) افتاده و قربانی شده بود!.

اشاره صریح بانو جیل، این اظهار نظرها را تقویت کرده است که باید فردی نظیر «باراک اوباما» روی کار می آمد تا نظر جهانیان و ظاهر قضایا تغییر کند و بنابراین، محصول مشترک پالیسی سازها و شبکه های تلویزیونی آمریکاست. «اوباما» فردی عادی نظیر میلیونها آمریکایی دیگر بود، نه تجربه سیاسی داشت و نه اداری که ناگهان به هوس نامزد کردن خود افتاد و پالیسی سازها و مغزهای مربوط او را مناسب برنامه های خود در این برهه یافتند و به اصحاب اعانه (کمپانی های بزرگ) و شبکه های تلویزیونی سراسری ندا دادند. تخصص «اوباما» حقوقی و مشاور قضایی است و در کارنامه اش وکالت چند بساز و بفروش و مستغلاتی مشاهده می شود. اسمی نامانوس برای آمریکائیان دارد و تنها یک دوره سناتور بود بیش از 47 سال نداشت. در این دوره بیش از همیشه، میدیای آمریکا و بویزه شبکه های تلویزیونی جریان انتخابات را به دست گرفته بودند که عملی مغایر دمکراسی اصیل است.

به باور این اصحاب نظر، همین برنامه های پشت پرده بود که شبکه های تلویزیونی بگونه ای بی سابقه به تبلیغ و بزرگ کردن "اوباما" دست زدند و از ژانویه 2007 برایش به صورت خبر و «تاک شو» تبلیغ کردند که برای هر فرد دیگر از 130 میلون بزرگسال آمریکایی هم که چنین تبلیغی صورت گرفته بود انتخاب می شد. «اوباما» از سیاهپوستان «مین استریم» آمریکا هم نیست که اسلافش را در آفریقا شکار کرده، در آمریکا فروخته و تا چند نسل بردگی کرده باشند. پدر وی از «کنیا» برای ادامه تحصیل به آمریکا آمده بود و در اینجا ازدواج و «باراک» در هاوایی (که دو سال پیش از تولد او ایالت پنجاهم آمریکا شده بود) به دنیا آمده و نوجوانی را در اندونزی بسر برده بود.

اصحاب نظر همچنین گفته اند که «جو بایدن» برای تصدی وزارت امور خارجه مناسب نبود زیرا که در طول دوران سناتوری درباره مسائل حرف بسیار زده بود (اظهار نظر سیاسی بدون تعهد و مسئولیت، و هرزمان به مناسبتی برپایه نفع شخصی و یا خوشایند دیگران) که اگر وزیر امور خارجه می شد ممکن بود دولت های دیگر بعضا در مذاکرات دیپلماتیک به آنها استناد می کردند. بعلاوه فردی جوک گو است و زیاد جدی بنظر نمی رسد و اگر وزیر امورخارجه می شد سوژه ای برای کاریکاتوریست های سایر کشورها می توانست باشد زیرا که تنها سناتوری بوده است که متوسل به کشت موی بر فرق سر خود شده است تا جالب بنظر برسد و .... همچنین او نمی توانست از پس «لاوروف» وزیر امورخارجه روسیه که قبلا افسر اطلاعاتی بود و بازی هارا خوب بلد است برآید، ایستادگی ایران را تحمل کند و با هوگو چاوس که از 21 ژانویه 2009 بمانند فیدل کاسترو مقاله نگار هم شده است بحث و جدل کند و ....

 

Jill J. Biden


1934م:22 ژانویه سال 1934 (2 بهمن 1312) عارف قزوینی شاعر و روشنفكر معروف وطن فوت شد. وی كه هنگام مرگ 52 سال داشت در همدان مدفون شده است. او درهمین شهر درگذشته بود.

 

عارف

 

1386ش:دوم بهمن ماه 1386 (22 ژانویه2008) 56 سال از زمان ورود هواپیمای جت به خطوط هوایی بازرگانی گذشت. در این روز در سال 1952 (1330 هجری خورشیدی) نخستین جت مسافربر «دهاویلند كومت» در انگلستان وارد خطوط هوایی شد. جت مسافربر كومت نخستین پرواز خود را در 27 ژوئیه 1949 انجام داده بود و در این فاصله در دست تكمیل و رفع نقائص بود. ساخت این جت مسافربر از 1946 برنامه ریزی شده بود. مسافران ژوهانسبورك نخستین كسانی بودند كه با جت مسافرت كردند. «دهاویلند كومت» پس از چند سانحه بعدا اختصاص به نیروی هوایی انگستان داده شد و انواع دیگر جت مسافربر جای آن را در خطوط هوایی گرفت.


1666م: 22ژانویه 1666 «شاهجهان» پنجمین امپراتور تیموری (گوركانی) هند درگذشت. وی در سال 1592 متولد شده بود. شاهجهان بود كه عمارت «تاج محل» را به یادبود همسرش ارجمندبانو (ممتاز محل) ساخت. شاهجهان دوبار تلاش به تصرف قندهار كرده بود كه از ارتش ایران شكست خورد. شكست سال 1653 او آن چنان سخت بود كه اندیشه تعرض به قلمرو ایران را از سر بیرون كرد. وی پس از جهانگیر، اكبر، همایون و بابر امپراتور هند شده بود. حكومت تیموریان بر هند از 1526 تا 1857 طول كشید و از این سال، پادشاه انگلستان امپراتور هند (هندوستان = همه شبه قاره هند از میانمار تا مرز ایران) اعلام شده بود (بریتیش راج) كه از جانب خود تا سال 1947 نایب السلطنه به دهلی می فرستاد. بابر از اعقاب امیر تیمور گوركان و نخستین پادشاه هند با تایید و كمك دولت وقت ایران امپراتور هند شده بود. وی قبلا با حكم شاه صفوی ایران حكمران كابل شده بود. همایون نیز با كمك ارتش شاه طهماسب صفوی تخت و تاج خود را به دست آورده بود. در دوران گوركانیان، پارسی زبان رسمی دربار هند بود و پارسیان هند كه این كشور را صنعتی و تكنولوژیك كرده اند در آن زمان مدیریت ها را برعهده داشتند.

طراح عمارت تاج محل كه در ژانویه سال 1653 میلادی تكمیل شد استاد عیسی معمار بزرگ ایرانی بود. استاد عیسی برای ساختن این عمارت باشكوه دهها معمار و تزیین كار را از ایران (عمدتا از شهرهای اصفهان، كرمان و شیراز) به هند برده بود. بیشتر تزیین كاران از شیراز بودند. قسمتی از سنگهای مرمر این عمارت از ایران (معادن كوه هزار واقع در شهرك «راین» استان كرمان) و ایران خاوری (سرزمینی كه انگلیسی ها بعدا نامش را افغانستان گذارده اند و در آن زمان قطعه خاوری ایران بود) به محل حمل شده بود.


1824م:22 ژانویه 1824مردان قبیله «اشانته Ashanti» سرزمین غنا نیروهای استعمارگر انگلیسی را در یك نقطه ساحلی این سرزمین شكست دادند. انگلیسی ها از «غنا» كه در آفریقای غربی واقع شده است به نام «ساحل طل» یاد می كردند. قبیله «اشانته» در قرن سیزدهم میلادی در غرب آقریقا (عمدتا غنا و سرزمین های مجاور) یك امپراتوری بزرگ و نیرومند تشكیل داده بود.

 

1901م:ویكتوریا، ملكه انگلستان 22 ژانویه 1901 در 82 سالگی درگذشت و با مرگ او یك دوره تاریخی این كشور پایان گرفت. در پی درگذشت ویكتوریا، پسرش ادوارد هفتم برجای او نشست و از 22 ژانویه 1901 پادشاه انگلستان شد.

ویكتوریا از سال 1837 بر انگلستان سلطنت كرده بود. در زمان او بود كه گفته شد آفتاب بر پرچم انگلستان ــ به دلیل كثرت مستعمرات در گوشه و کنار جهان ــ غروب نمی كند. در زمان وی بود كه واژه «امپراتور هند» را برعنوان پادشاه انگلستان اضافه كرد. مردم مستعمرات (به ظن خود) گمان می كردند كه این ویكتوریاست كه حكومت می كند، زیرا از نظام حكومت پارلمانی انگلستان بی اطلاع بودند.

شوهر ملكه ویكتوریا در دهه 1860 در گذشته بود و او چهار دهه در مرگ شوهر عزا دار بود.

 

Victoria


1997م:22 ژانویه 1997 بانو «مادلین آلبرایت Madeleine Albright» وزیر امور خارجه دولت واشنگتن شد. وی كه پانزدهم ماه مه 1937 در شهر پراك (جمهوری چك) و در یك خانواده یهودی به دنیا آمده است نخستین زنی بوده است كه وزیر امور خارجه ایالات متحده شده است. خانواده آلبرایت پس از قدرت یافتن هیتلر و عمدتا از ترس او به یوگوسلاوی، انگلستان و سپس آمریكا فرار كردند. «یوسف كوربل» پدر مادلین نام دخترش را «ماری یانا» گذارده بود. این خانواده پس از فرار از پراگ و شنیدن این خبر كه بسیاری از بستگانشان به دست عوامل هیتلر كشته شدند دین خود را تغییر داد و كاتولیك شد. باید دانست که یهودی بودن یعنی از نژاد این مردم بودن و نیز پیروی کردن از دین موسی است و یک فرد با تغییر دین، از کسوت یهودی بودن کاملا خارج نمی شود. مادلین بعدا به انگلیكن (مسیحیت انگلستان) تغییر مذهب داد و نام خود را هم از «ماری یانا كوربلووا» به مادلین تغییر داد!. «آلبرایت» نام خانوادگی شوهر سابق و پدر فرزندان اوست. وی یك بانوی مطلقه است كه در رشته علوم سیاسی دكترا دارد. مادلین تنها وزیر امور خارجه آمریكا بوده است كه صریحا اذعان کرد كه این دولت در براندازی 28 امرداد 1332 دست داشت و دولت دكتر مصدق را كه برگزیده ایرانیان بود حذف کرد. با وجود این اعتراف، وی به خاطر این عمل دولت واشنگتن، از ایرانیان عذرخواهی نکرد. مادلین در طول رقابت های انتخاباتی سال 2008 آمریکا و تا زمان حذف بانو هیلری كلینتون از این مسابقات؛ از مشاوران وی بود. انتصاب بانو کلینتون به سمت وزیر امورخارجه کابینه "اوباما" 21 ژانویه 2009 با 94 رای موافق در برابر 2 رای مخالف در سنای آمریکا تصویب شد و ساعتی بعد سوگند خورد و رئیس دیپلماسی آمریکا شد. هیلری سومین بانویی است که وزیر امور خارجه آمریکا شده است. وی برجای بانو کاندو لیزا رایس نشسته است که در دور دوم ریاست جمهوری جورج دبلیو بوش وزیر امور خارجه آمریکا بود. بانو رایس یک سیاهپوست با تمامی خصلت های سیاهپوستان آمریکایی بود که خشونت و یکدندگی در برابر طرف ضعیفتر را در آستین دارند. "اوباما" از سیاهپوستانی نیست که پیشینیانش در آمریکای شمالی بردگی کرده باشند و احتمالا آن خصلت های ناشی از روانشناسی بردگی را ندارد.

 

 Madeleine Albright

 

2003م:ژاك شیراك رئیس جمهور وقت فرانسه و گرهارد شرودر صدر اعظم وقت آلمان در دیدار 22 ژانویه سال 2003 خود به مناسبت چهل ساله شدن پیمان دوستی و همکاری دو كشور اعلام كردند كه معتقد به حل مسئله خلع عراق از سلاحهای ممنوعه از راههای صلح آمیز هستند و تاكید بر رعایت اصول نظم جهانی و اجتناب پذیر بودن جنگ كردند.

سران دو دولت به مناسبت چهلمین سالروز انعقاد این پیمان در اجلاس مشترك پارلمانهای فرانسه و آلمان شركت كرده بودند و عكس مقابل، آنان را پیش ازشركت در این جلسه در كاخ الیزه پاریس نشان می دهد. شیراك در حالی كه در كنار شرودر ایستاده بود گفت كه حل مسئله عراق تنها در چارچوب سازمان ملل قانونی و مشروع خواهد بود. ولی دو ماه بعد دولت آمریکا (جورج بوش پسر) در اجرای تصمیم از پیش گرفته شده خود، حمله نظامی به عراق را آغاز و این کشور را اشغال کرد و ....

 

ژاك شیراك رئیس جمهور وقت فرانسه و گرهارد شرودر صدر اعظم وقت آلمان

 

2006م:در پی اعتراف لورنس فرانكلین (لاری) سرهنگ هوایی 59 ساله آمریكا، تحلیلگر و كارشناس سابق امور ایران در وزارت دفاع آن كشور به سه مورد از اتهامات وارده به خود، قاضی مربوط 19 ژانویه 2006 او را به دوازده سال و هفت ماه زندان محكوم كرد.

وی متهم شده بود كه اسرار و اطلاعات طبقه بندی شده وزارت دفاع آمریكا درباره ایران را از طریق یك دیپلمات و دو «لابی ییست» به اسرائیل داده است.

سرهنگ فرانكلین كه 83 پرونده محرمانه و 38 پرونده فوق محرمانه وزارت دفاع آمریكا را به خانه خود برده بود بیش از ده سال در قسمت «دی.او.دی» پنتاگون، تحلیلگر گزارشهای مربوط به ایران و منطقه شمالی خلیج فارس بود. وی زیر نظر «فیث» معاون وزارت دفاع آمریكا كار می كرد كه بهانه های لازم برای حمله به عراق را به دست دولت جورج بوش داده بود.

سابقه كار سرهنگ فرانكلین در وزارت دفاع آمریكا بالغ بر 27 سال گزارش شده است.

 

لاری فرانکلین

 

2006م:از تفسیر های 20 ژانویه سال 2006 رسانه ها چنین بر می آمد كه بانو «آنجلا مركل» رئیس دولت آلمان پذیرفته بود كه واسطه دولتهای غرب (آمریكا و اتحادیه اروپا) با سران روسیه باشد. این مفسران، دلیل این كار را تسلط پوتین بر زبان آلمانی و آشنایی او با فرهنگ آلمانی ها و نزدیك بودن دو كشور به یكدیگر از لحاظ مسافت دانسته اند. پوتین قبلا یك افسر اطلاعاتی روسیه در آلمان شرقی بود كه مركل نیز از شرق آلمان است.

مركل پس از دیدار با جورج بوش در واشنگتن، به مسكو رفته و با پوتین مذاكره كرده بود. نخستین ماموریت مركل در سمت رابط میان غرب و روسیه، مسئله پژوهش های اتمی ایران با پوتین بود.

در ژانویه 2007 نیز مرکل با پوتین مذاکره کرد و این بار ماموریت مرکل، گرفتن اطمینان از پوتین بود که باید حمل نفت و گاز روسیه به اروپای مرکزی خلل ناپذیر باشد و اشکالی از نوع قطع موقت و تعلل در آن پیش نیاید. در ژانویه 2009 دیدیم که پوتین راه خودش را رفت و تا با اوکراین به توافق نرسید ارسال گاز به اروپا از راه اوکراین را برقرار نکرد.

 

پوتین و مركل در مذاكرات سال 2006


1517: شهر قاهره به تصرق نیروهای عثمانی در آمد و از آن پس، مصر قرنها وابسته به دولت اسلامبول ( استانبول ) بود.

1552: دوك سامرست ( لرد اول انگلستان ) كه سالها مشاور پادشاه وقت انگلستان بود به جرم خیانت گردن زده شد.

1760: درجنگی كه در هند میان انگلیسی ها و فرانسویها در گرفت فرانسویان شكست خوردند. هر دو دولت می خواستند هند رامستعمره خود كنند و بر سر آن باهم رقابت می كردند.

1836: «آندره آمپر» فیزیكدان فرانسوی كه واحد سنجش جریان برق به نام او (آمپر) گذارده شده است درگذشت. وی در زمینه برق و آهن ربا و حوزه های مغناطیسی تجربه بسیار كرده بود و قواعد متعدد به دست داده است.

1879: درجریان جنگ انگلیسی ها با افراد قبیله زولو ها در جنوب آفریقا، در نبردی كه در این روز صورت گرفت، زولوها پیروز شدند.

1905: نیروهای تزار روسیه، نیكلای دوم، به سوی مردمی كه دست به اعتصاب و اعتراض زده بودند آتش گشودند و بیش از 500 تن ار آنان را كشتند.

1946: سازمان اطلاعات مركزی آمریكا (سیا .C.I.A) تاسیس شد.

1962: سازمان كشورهای قاره آمریكا، براثر فشار دولت واشنگتن عضویت كوبا در آن سازمان را به حالت تعلیق درآورد. دولت كوبا نظام این كشور را سوسیالیستی اعلام داشته و به ملی كردن موسسات متعلق به آمریكاییان دست زده بود.

1963: شارل دوگل رئیس جمهور وقت فرانسه با هدف برطرف ساختن كدورت دو ملت از یكدیگر، با آدنائر صدراعظم وقت آلمان (در آن زمان؛ آلمان غربی) پیمان همكاری دوجانبه امضاء كرد.

1957: اسرائیل، در پی تهدید شوروی، به خواست دولت آمریكا نیروهای خود را از صحرای سینا بازگردانید. این نیروها در سال 1956 و درجریان حمله نظامی مشترك انگلستان، فرانسه و اسرائیل به مصر (در پی اعلام ملی شدن آبراه سوئز) وارد صحرای سینای مصر شده بودند.

1973: دیوان عالی آمریكا سقط جنین (كوتاژ) را عملی كه مغایر قانون اساسی آن كشور باشد ندانست.

1991: ارتش عراق در جریان جنگ با آمریكا بر سر كویت به شهر تل اویو در اسراییل حمله موشكی برد و تلفات و زیانهایی وارد كرد.

1992: علی امینی سیاستمدار قدیمی و نخست وزیر پیشین ایران در فرانسه درگذشت.

منبع:iranianshistoryonthisday.com


ویدیو مرتبط :
رضا عطاران و تقویم تاریخ :))

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

تقویم تاریخ -1 بهمن



2009م:گزارش جامع همراه با عکس و ویدئو درباره نخستین بکارگیری گاز خفه کننده و سلاح شیمیایی در جنگ که یکم ژانویه 2009 در نشست انستیتوی باستان شناسی آمریکا در شهر فیلادلفیا مطرح شده بود 21 ژانویه آن سال! در رسانه ها انتشار یافت. این گزارش توسط دکتر سایمون جیمز Simon James باستانشناس انگلیسی، همکار موزه بریتانیا و استاد دانشگاه لیسستر Leicester تهیه و ارائه شده بود. وی که دنباله بررسی های دهه های 1920 و 1930 باستان شناسان فرانسوی ـ آمریکایی را در سوریه و ترکیه و بویژه منطقه « دورا ـ اوروپوس» گرفته است ثابت کرده است که ارتش ایران در زمان شاپور یکم ـ شاه ساسانی، درجریان پس گرفتن شهر «دورا» در کنار فرات (واقع در سوریه) که باروی مستحکمی داشت از رومیان، از گاز خفه کننده استفاده کرده بود. به این ترتیب تاریخ استفاده از سلاح شیمیایی به سال 256 میلادی (1754سال پیش باز می گردد) که تاریخ بکارگیری آن را از دوران جنگ جهانی اول نوشته اند. بازپس گیری «دورا» بود که والریانوس امپراتور وقت روم را به جنگ با ایران برانگیخت که در این جنگ که دومین جنگ ایران و روم در زمان شاپور یکم بشمار می رود والریانوس با ژنرالهایش و چهل تا شصت هزار لژیونر اسیر شدند، والریانوس در برابر شاپور یکم یکم زانو زد و امپراتوری روم تحقیر شد. تصویر والریانوس که در برابر شاپور یکم زانو زده است در نقاطی از ایران بر کوه نقش شده است تا ایرانیان نسل های بعد نسبت به وطن خود که چنان قدرت نظامی داشته افتخار و مباهات کنند.

طبق گزارش دکتر جیمز به نشست «ای. آی. ای AIA»، یگانهای مهندسی ارتش ایران برای ورود به دژ «دورا Dura» دست به ساختن تونلهای زیر زمینی زدند و این کار را از داخل چادرهای خود آغاز کردند تا نظامیان رومی متوجه فعالیت آنان نشوند. مقطع این تونلها دو متر در دو متر بود. اتفاقا رومیان نیز همزمان به همین فکر افتاده بودند و ایرانیان هنگامی متوجه این فعالیت آنان شدند که یکی از تونلها پس از 11 متر کنده شدن به تونل رومی ها برخورد کرد. جنگ در تونلهای دو متری با شمشیر و نیزه امکان نداشت و در اینجا بود که مهندسان ارتش ایران یک ماده قابل اشتعال و دودزا و خفه کننده را که از ترکیب قیر (بیتومن ـ نفت خام) و سولفور (گوگرد) ساخته بودند به درون تونل (نقب) منتقل و با پرتاب شعله، آتش زدند و پس از خفه شدن رومی ها و انتقال هوای تازه، از آن طریق وارد دژ شدند و آن را گشودند و بارویش را تخریب کردند که آثار آن باقی مانده است. در بررسی های باستانشناسی دهه 1930 بقایای اجساد 20 لژیونر رومی و جنگ افزارهای آنان در یکی از این تونلها به دست آمد.

تحقیقات تازه دکتر جیمز و آزمایش استخوانهای لژیونرهای رومی در لابراتوار، خفه شدن آنها و نوع گاز خفه کننده را به دست داده است. تسلیحات و آموزش ارتش ایران در جهان باستان در برهه هایی از تاریخ برتر از ملل دیگر بود و بهرام چوبین (ژنرال بنام ایرانی) در جنگ بلخ از نوعی سلاح مشابه راکتهای امروز استفاده کرده بود. با وجود این، بزرگترین جنگ افزار ایرانیان در طول تاریخ، ناسیونالیسم توفنده ایرانی بوده است که بنظر می رسد دارد دوباره زنده می شود.


1732م: 21ژانویه سال 1732دولت روسیه طبق یادداشتی كه در رشت به نماینده دولت ایران تسلیم شد مفاد قرارداد سال 1724 خود با دولت عثمانی را كه به امضای پتر یكم و سلطان عثمانی رسیده بود كان لم یكن و بلااثر اعلام داشت. طبق این قرارداد كه با ظهور نادر و از ترس او لغو شد، دولتین روسیه و عثمانی با سوء استفاده از ضعف ایران به سبب جنگ داخلی (تصرف اصفهان به دست قندهاری ها ایرانی) توافق كرده بودند كه سراسر غرب ایران ــ از گرجستان تا خوزستان ــ به عثمانی و نواحی ساحلی شمال ایران ــ از حاجی طرخان تا استراباد ــ به روسیه تعلق داشته باشد. پتر یكم تزار روسیه چند روز پس از امضای این قرار داد درگذشته بود.

در سال 1724 دولت عثمانی هنگامی كه شنید كه پتر یكم امپراتور روسیه با 45 هزار سرباز و صدها توپ در حاجی طرخان مستقر شده و قصد راندن به جنوب و رساندن خود به آبهای اصطلاحا گرم اقیانوس هند را دارد كه هدف نهایی اوست پیشنهاد انعقاد آن قرارداد را داده بود كه میان دو كشور برسر ایران كه اوضاع مبهمی داشت درگیری روی ندهد و به علاوه، روسها طمع به غرب ایران نكنند. پتر یکم با این پیشنهاد موافقت كرده بود.

جانشینان پتر پس از اطلاع از ظهور نادر و قلع و قمع قندهاری ها و عقب راندن عثمانی و بركنار كردن طهماسب دوم شاه صفوی، حساب كار خود را كردند و ضمن لغو یكجانبه قراردادی كه باعثمانی امضاء كرده بودند از همه دعاوی خود دست برداشتند و دستور بازگشت نیروها را صادر كردند.

باوجود لغو این قرار داد و باز گرداندن نیروها، روسیه در بیرون بردن باقیمانده واحدهای نظامی خود از بادكوبه (باكو) تعلل می ورزید كه نادر دو سال بعد عازم داغستان شد و روسها با شنیدن این خبر به واحدهای باقیمانده در دژ بادكوبه دستور تخلیه و بازگشت فوری دادند و شتاب در این كار به قدری زیاد بود كه سربازان روس تعدادی از توپهای خود را برجای گذارده بودند.

اسناد آرشیو «سن پترز بورگ» نشان می دهد كه به تزار وقت روسیه (جانشین پتر یکم) گزارش كرده بودند كه اگر نادر از منطقه دربند قفقاز عبور كند به تصرف روسیه قانع نخواهد شد و تا اروپای مركزی پیش خواهد راند.

 

نادر شاه


1343م:یكم بهمن 1343 (21 ژانویه 1965) حسنعلی منصور نخست وزیر وقت پس از پیاده شدن از خودرو نخست وزیری در میدان تاریخی بهارستان برای ورود به ساختمان مجلس، هدف سه گوله قرار گرفت و چهار روز بعد در بیمارستان پارس درگذشت و محمد بخارایی كمی پایین تر از مسجد سپهسالار به اتهام تیراندازی به منصور دستگیر شد. منصور در پیاده رو میدان بهارستان، بلافاصله پس از پیاده شدن از اتومبیل و پیش از ورود به مجلس هدف گلوله قرارگرفته بود. چند ساعت پس از انتقال منصور به بیمارستان، شاه امیر عباس هویدا ـ وزیر دارایی و دوست نزدیك منصور ـ را به ریاست موقت شورای وزیران برگزید كه پس از درگذشت منصور جای وی را گرفت و نخست وزیر شد و 13 سال در این سمت باقی بود.

در پی تیر اندازی به منصور، سر لشكر حسن پاكروان رئیس وقت ساواك جای خود را به سپهبد نعمت الله نصیری رئس شهربانی کل کشور داد (تفصیل این جا به جایی را بانو فاطمه پاكروان بیان داشته كه در قسمت تاریخ شفاهی ایران در دانشگاه هاروارد محفوط است). نخست وزیری منصور ده ماه و چهارده روز طول كشید. از نوشته اصحاب اطلاع چنین بر می آید كه یكی از انگیزه های قتل حسنعلی منصور اصرار او به دادن مصونیت قضایی به نظامیان آمریكایی در ایران بود. چند روز پس از درگذشت منصور، شاه شدیدا سیاست انگلستان را به باد انتقاد گرفت. پاره ای از مفسران با توجه به انتقاد شاه از انگلستان حدس زده بودند كه ممكن است رقابت پنهانی انگلستان و آمریكا در ایران به ترور حسنعلی منصور انجامیده باشد، زیرا در هواداری منصور از سیاست آمریكا تردید وجود نداشت. همچنین در جامعه ایرانی وقت از دیرزمان این شایعه رواج داشت که دولت لندن از حامیان بازاریان مذهبی است. طراح ترور حسنعلی منصور از این دسته از بازاریان بودند.

علی منصور پدر حسنعلی هم در زمان رضاشاه نخست وزیر ایران بود. وی در شهریور 1320 و در زمانی بسیار حساس كناره گیری كرده و فروغی که میانه خوبی با رضاشاه نداشت برجایش نشسته بود. حسنعلی منصور كه موسس حزب ایران نوین بود قبلا دبیری شورای عالی اقتصاد را بر عهده داشت.

 

منصور هنگامی كه دبیر شورای عالی اقتصاد بود


2005م:«پروین» بازیگر فیلمهای هندی (بالی وود) 21 ژانویه 2005 در56 سالگی در خانه اش بر اثر تشدید بیماری قند درگذشت. وی كه در 29 فیلم سینمایی شركت كرده بود معروفترین بازیگر زن در فیلمهای هندی دهه های 1970 و 1980 بود. پروین دختر «ولی محمد» از مسلمانان ایالت گجرات هند و تحصیلكرده دانشگاه بود. وی تلاش داشت كه در فیلمها در نقش زنی با یك اراده آهنین ظاهر شود. دیوار، خوددار و طاقت سه عنوان فیلم های او از این دست هستند.

 

پروین


500پیش از میلاد:مورخان اندرزهای «ماهاویرا» را كه نوشته اند 21 ژانویه سال 500 پیش از میلاد انتشار یافت و در آن قدرت ناشی از معنویات را ابدی و خلل ناپذیر خوانده شكل گیری دو جریان فكری متفاوت در شرق و غرب اعلام كرده اند كه جریان فكری شرق را بودا، فلسفه هند و كنفسیوس بر پایه ترویج معنویات و اخلاقیات كه باعث ایجاد حس بی نیازی در افراد و دور ساختن آنان از فساد و تباهی می شود پایه گذارده، و پایه گذار جریان فكری غرب را كه بر اساس كنترل افراد با وضع قانون و ضوابط لازم الاجرا و تعیین مجازات دنیوی و نیز حكومت به رضایت مردم (دمكراسی) است فلاسفه یونان دانسته اند و تاكید كرده اند كه روش فكری ایران (آموزشهای زرتشت) كه پیش از این دو جریان فكری متفاوت شكل گرفته بود میانگین این دو تفکر است. زرتشت ضمن اندرز به رعایت اخلاقیات مخصوصا پرهیز از دروغگویی و عمل و اندیشه بد نسبت به دیگران، از فكر یافتن راهی برای تضمین اجرایی آنها كه همانا وجود یك دولت نیرومند است غافل نبوده است.

اوگوست كنت فیلسوف و جامعه شناس فرانسوی متولد در سال 1798 در این زمینه گفته است: رفتار خوب و مطلوب یك فرد نتیجه دانش و ارزشهای معنوی اوست. اگر دانش را كه كاهش پذیر نیست عامل ثابت بشمار آوریم، متغییر آن ارزشهای معنوی است. به این ترتیب تغییر رفتار یك فرد نتیجه تضعیف ارزشهای معنوی در اوست كه جلوگیری از تضعیف آن به اراده فرد و یا با ضوابط و نظامات دولتی می تواند صورت گیرد.

 

1921م:21 ژانویه 1921 «آمادئو بوردیگا Amadeo Bordiga» رهبر ماركسیست های حزب سوسیالیست ایتالیا با یارانش از این حزب جدا شد و با كمك آنتونیو گرامشیAntonio Gramsci (گرامشچی) حزب كمونیست ایتالیا را به نام «پارتیتو كمونیستا داایتالیا» در شهرLivorno لیورنو تاسیس كرد كه در 1970 یك سوم رای دهندگان ایتالیایی را پشت سر خود داشت و عنوان بزرگترین حزب كمونیست دنیای غرب را به دست آورده بود. حزب كمونیست ایتالیا در دوران حكومت موسولینی غیر قانونی اعلام شده بود.

این حزب با فروپاشی شوروی نظرات خود را تعدیل كرد (با توجه به شرایط جهان امروز و تفكّر نسل نوین اروپا عملی تر ساخت) و اینك زیر نام حزب دمكراتیك چپ به فعالیت ادامه می دهد.

 

Amadeo Bordiga


1789م:داستان «The Power of Sympathy نیروی همدردی» 21 ژانویه سال 1789 در شهر بوستون (باستن) ایالت ماساچوستس آمریكا به توزیع داده شد. تاریخ عمومی ادبیات این داستان را به احتمال زیاد، نخستین ناولی می داند كه در ایالات متحده به چاپ رسیده باشد. برخی بانو سارا مورتن را نویسنده این داستان می دانند ولی پاره ای دیگر ویلیام براون را. مولف در پشت جلد كتاب و صفحه معروف به شناسنامه ذكر نشده است. كسانی كه ویلیام براون را نویسنده این داستان می دانند استدلال می كنند كه ویلیام همسایه بانو «سارا مورتن» بود كه شرح زندگانی سارا را به صورت داستان نوشت و به دست چاپ داد. این داستان یك ماجرای حقیقی است.

 

1950م:«جورج اورول George Orwell» مولف انگلیسی كتاب «1984» 21 ژانویه 1950، هفت ماه و 12 روز پس از انتشار این كتاب كه در آن اوضاع كنونی جهان از لحاظ محدودیت های انسان و گسترش ابزارهای كنترل را در قالب داستان پیش بینی كرده بود از بیماری سل درگذشت. وی كه یك روزنامه نگار و داستان نویس بود كار تالیف این كتاب معروف خود را در سال 1948 آغاز كرده بود و عنوانش را با جا به جا كردن دو رقم آخر عدد 1948 تعیین كرده و «1984» قرار داده بود. كتاب به صورت داستان است ولی تمامی آن چه را كه نوشته است عینا در دهه های آخر قرن بیستم و پس از آن تحقق یافته است. وی شخصیتهای كتاب خود را در وضعیت سال 1984 خیالی قرار داده بود كه هركس به دنبال پول است و مادیگری محض حكمفرماست؛ از صفا و دوستی واقعی خبری نیست. كسی وقت پختن غذا، استراحت و لذت بردن از زندگانی را ندارد. همه مردم، شب و روز می دوند و نگران آینده خود و تامین معاش هستند. دولت ها با انواع وسائل الكترونیك مردم را حتی در زندگانی خصوصی و خلوتشان تعقیب و استراق سمع می كنند، و هیچكس از آن ایمن نیست. فرد نسبت به فرد دیگر بدبین است و واهمه دارد كه مبادا مامور پلیس سیاسی باشد. هركدام دیگری را به چشم خبر چین دولت نگاه می كند. دولتها از راه دور گفتگوهای مردم را می شنوند و بر جزئیات كار آنان مسلط است. آزادی و دمكراسی، در گفتار و نوشتار كلماتی زیبا هستند ولی در عمل رعایت نمی شوند و به نام آنها هرگونه فشاری به مردم وارد می آید و ....

در زمان انتشار كتاب، كسی باور نمی كرد كه این داستان روزی تحقق یابد و بسیاری از نقد نویسها آن را یك داستان بی مزه و بی محتوا خوانده بودند كه بعدا یك كتاب نادر قرن 20 تلقی شد. داستان «1984» توسط دكتر مهدی بهره مند (روزنامه نگار و مرحوم) در نیمه دهه 1330 به زبان فارسی ترجمه شد.

داستان معروف دیگر «اورول» كه نام اصلی او «اریك آرتر بلر»، و در خردی، پدرش كارمند دولت انگلستان در هندوستان بود « انیمال فارم» عنوان دارد. این نویسنده كه تنها 47 سال عمر كرد كتابهای متعدد دیگر و صدها مقاله منتشر ساخته است. نخستین داستان پرفروش او «روزهای برمه ای» عنوان دارد. وی درجریان جنگ داخلی اسپانیا به این كشور رفت و در كنار چپها برضد سلطنت طلبان جنگید و مجروح شد. ضعف ناشی از همین جراحت باعث ابتلاء وی به بیماری سل شد كه در آن زمان داروی موثر برای درمان نداشت. اورول با وجود چپگرایی، با نظام حكومتی شوروی ضدیت داشت و آن را «سوسیالیست دروغین» می خواند.

 

George Orwell

 

1968م:«ویلیام جان لانگ William John Lang» روزنامه نگار آمریكایی و از دبیران مجله لایفLife بیست و یکم ژانویه 1968 در 54 سالگی درگذشت. وی كه كار روزنامه نگاری را از 22 سالگی در روزنامه «شیكاگو دیلی نیوز» و پس از اتمام دانشگاه آغاز كرده بود. وی پس از پوشش انتخابات سالهای 1936 و 1940 ریاست جمهوری آمریكا، در یك مقاله طولانی و ماندنی نظریه ای را ابراز داشت كه از همان زمان مورد توجه خاص سردبیران رسانه ها و دمكراسی دوستان است. وی نوشته است كه اگر روزنامه نگار به هنگام تحریر اخبار مربوط به رقابت های انتخاباتی، در قالب گزارش روزنامه و به شیوه ژورنالیستی؛ اصول دمكراسی و نظر مردم و كارهای گذشته (بد و خوب) نامزدها را دقیقا و منصفانه برنگارد؛ نه تنها مردم معمولی آموزش دمكراسی می بینند بلكه دمكراسی از اصول و هدفهای خود دور نمی شود و رتوریكRhetoric های نامزدها (نطق های عمومی و عمدتا توخالی و لفّاظی ها) نخواهد توانست رای دهندگان را بفریبد و مانع از آن شود كه اقدامات منفی خود درگذشته را پنهان كنند. «لانگ» روزنامه نگاران را آموزگار و پاسدار دمكراسی خوانده و با این دو رسالت از آنان خواسته است كه در پوشش اخبار مربوط به فعالیت های انتخاباتی «حّب و بغض» شخصی خود را كنار بگذارند و اصول و سود جامعه را در نظر داشته باشند. وی در همین مقاله به سردبیران روزنامه های سایر كشورها توصیه كرده بود كه با هدف خدمت به آموزش و رشد معلومات ملت خود، مبارزات انتخاباتی كشورهای دیگر را به طور روزانه، مشروح و «بی واسطه (از طریق خبرنگار خود و نه به نقل از خبرگزاری ها و رسانه های دیگر و توجه به متن اعلامیه های رسمی)» پوشش دهند. ویلیام جان لانگ همچنین روند جنگ جهانی دوم از شمال افریقا تا شهر برلن و ازجمله نبرد بالژ را پوشش داده بود.

 

William John Lang

 

در تاریخ ژورنالیسم وطن ما، ایران، این نوع پوشش خبری تنها در مورد انتخابات سال 2004 ریاست جمهوری آمریكا در روزنامه همشهری كه علیرضا شیخ عطّار (بعدا قائمقام وزیر امورخارجه و اینک سفیر ایران در آلمان) سردبیری آن را بر عهده داشت زیر نظر دكتر جواد وعیدی انجام گرفت. این دو از یك روزنامه نگار حرفه ای حاضر در صحنه خواسته بودند كه مبارزات را به طور روزانه و به گونه ای كامل و بی طرفانه گزارش كند و قسمتی از جای روزنامه را به درج این گزارش ها به نقل از خبرنگار خود اختصاص داده بودند كه در آرشیو همشهری موجود است.


1823م:«كایتانو خوزه رودریگزCayetano Jose Rodriguez» روزنامه نگار، مولف و شاعر آرژانتینی 21 ژانویه سال 1823 در 62 سالگی درگذشت. از كارهای مهم او نوشتن اعلامیه استقلال كشور آرژانتین است (برخی از مورخان نوشته اند كه ویراستار اعلامیه بود!). رودریگز عضو كنگره ای بود كه در سال 1815 قانون اساسی آرژانتین را نوشت. كار جاودانه دیگر او گفتن سرودی میهنی (مشابه سرود «ای ایران») به هنگام تعرض انگلیسی ها به آرژانتین بود كه با خواندن آن جوانان آرژانتینی به حركت درآمدند و انگلیسی ها را شكست و فراری دادند. رودریگز اشعاری هم در ذم «برده داری» نوشت كه باعث الغاء برده داری در این كشور آمریكای لاتین شد. رودریگز مدتها سردبیری یك روزنامه را در وطن خود برعهده داشت.

 

Cayetano Jose Rodriguez

 

1933م:21 ژانویه 1933 «جورج مورGeorge Moore» داستان نگار، درام نویس، شاعر و خاطره نگار ایرلندی در 81 سالگی فوت شد. وی از معروفترین داستان نگاران رئالیست اروپا بشمار می رود كه 47 ناول، پنج بیوگرافی و چندین خاطره از خود برجای گذارده است. وی كه تحصیلكرده فرانسه بود كار داستان نگاری را با نوشتن داستانهای كوتاه آغاز كرده بود. «جورج مور» هر گزارش مطبوعات در زمینه اتفاقات شهری را كه به نظرش دارای ارزش اجتماعی می آمد هفته ها دنبال می كرد و مجموعه این وقایع را در یك كتاب منتشر می ساخت. نخستین ناول مطوّل او «عاشق مدرن (نوظهور)» عنوان دارد. داستانهای بعدی جورج «زوجه هنرپیشه نقابدار»، لویس سیمور و زنان نیویوركی، فقر در روزهای بهاری، عزب ولی محدود، شمارش روزهای بربادرفته عمر، قتل آرزوها، مردم آزاری و ....

«مور» خاطره نگاری و بیوگرافی نویسی را «پندآموز» و خدماتی بزرگ به جامعه می دانست. وی توصیه كرده است كه برای بیوگرافی نویسی «خادمان گمنام» نباید فراموش شوند؛ گرچه همه تجربه های انسانی برای دیگران مثمر ثمر هستند. در جوامع بشری، بسیاری از افراد دلسوز و خوش فكر و دارای حسن نیّت بوده و خدمات بی شائبه كرده اند ولی چون تجربه آنان به صورت كتاب باقی نمانده برباد رفته است كه (به باور جورج مور) خیانتی است به جامعه و نسلهای بعدی كه نباید اشتباهات را تكرار كنند.

 

George

 

1899م21: ژانویه سال 1899 كارخانه «آدام اپلAdam Opel» آلمان نخستین دستگاه اتومبیل ساخت خود به نام «اپل» را به معرض تماشای عمومی گذارد. این كارخانه كه در 21 ژانویه سال 1863 در «روسل شایم» آلمان (نزدیك فرانكفورت) تاسیس شده بود قبلا قفل، چرخ خیاطی و دوچرخه تولید می كرد. كمپانی جنرال موتورز آمریكا كارخانه اپل را در سال 1929 به مبلغ 33 میلیون دلار از خانواده آدام اپل (كه سالها قبل از آن فوت شده بود) خریداری كرد و با راه اندازی كارخانه «واكسهال» انگلستان به صورت جنرال موتور اروپا درآورد.

«اپل» در دهه 1970 در ایران مونتاژ می شد و در دو نوع با نام «شورلت ایران» به فروش می رسید!. پس از انقلاب، احتمالا همین نام سبب توقف تولید آن در ایران شد.

 

Adam Opel

 

1976م:هواپیمای تجاری فوق سرعت صوت «كنكورد» ساخت یك كنسرسیوم اروپایی كه تولید آن قبلا تكمیل شده بود از 21 ژانویه 1976 در دو خط هوایی فعالیت مسافررسانی خودرا آغاز كرد. فعالیت این نوع هواپیما كه هردستگاه آن در آن زمان 46 میلیون دلار بها گذاری شده بود در 26 نوامبر 2003 پایان یافت و از خطوط هوایی برچیده شد. كنكورد در طول 27 سال پرواز تنها یك سقوط داشت. توپولف (تی یو ـ 144) دومین هواپیمای تجاری فوق سرعت صوت است كه در روسیه ساخته شده است.

 

2008م:دهم ژانویه 2008 شبكه های تلویزیونی آمریكا در اخبار مشروح شبانه خود گزارش از ساخت یك اتومبیل پنج ـ نفره، چهار ـ در و 4 ویل ـ درایو «دو هزار و پانصد دلاری» در هند داده و گفته بودند كه ارزانترین اتومبیل موجود در جهان است. به گزارش این شبكه ها، این اتومبیل كه در كارخانه های «تاتا»، بزرگترین تاسیسات صنعتی هند، تولید شده است «نانو Nano» نام دارد و مصرف سوخت آن هر 60 كیلومتر یك گالون بنزین و سرعت اطمینان بخش (Safe) آن تا صد كیلومتر در ساعت است.

تلویزیون های آمریكا این اتومبیل را به عنوان یك پدیده تازه بمانند ساخت فولكس واگن در آلمان در سال 1936 و اتومبیل فورد مدل «تی» در سال 1908 توصیف كرده و آن را «اتومبیل مردم عادی» خوانده و پیش بینی كرده بودند كه این اتومبیل می تواند همه را در كشورهای كم درآمد، اتومبیلدار کند.

طبق این گزارش ها، در روز نمایش این اتومبیل «راتان تاتا» مدیر 71 ساله تاسیسات صنعتی تاتا (پسر هرمز، نوه جمشید و نواده نوشیروان تاتا) از پارسیان معروف هند آن را رانندگی كرد. نوشیروان تاتا كه یك موبد زرتشتی بود پسرش جمشید را تشویق به صنعتی كردن هند كرد و جمشید شهر «جمشیدپور» را ساخت و كارخانه ها و انستیتوی تكنولوژی خود را در آنجا تاسیس كرد. این تاسیسات كه از لحاظ بزرگی در هند یك میلیارد و یكصد میلیون نفری در جایگاه یکم قرار دارند این كشور را به میان ممالك صنعتی و تكنولوژیك جهان برده اند. در تاریخ صنعت، خاندان ایرانی تبار تاتا موسسان پولادسازی هند خوانده شده اند. اعضای این خاندان علاقه ویژه به سرزمین نیاكان خود «ایران» دارند و موسسات فرهنگی متعدد از جمله دبیرستان انوشیروان دادگر را ساخته و به ایران هدیه كرده و در صنعتی كردن وطن نیاكان و به ویژه در بندرعباس مشاركت دارند.

 

«راتان تاتا» در كنار نانو Nano ارزانترین اتومبیل جهان

 

1775م:بیست و یکم ژانویه سال 1775 (طبق تقویم میلادی سابق: دهم ژانویه این سال) «یملیان پوگاچفYemelyan Ivanovich Pugachev» قزاق انقلابی روسیه، به فرمان تزار وقت در مسكو چهار شقّه شد. وی كه از قزاقهای ناحیه «دنDon» بود قبلا سروان ارتش تزار بود و در جنگ با عثمانی و آلمان شركت كرده بود. پوگاچف در جریان یك ماموریت داخلی در منطقه ولگاVolga از مشاهده وضعیت رقت برانگیز سرفهای منطقه (كشاورزانی كه با مزرعه بفروش می رسیدند و به نوعی «برده» بودند) و نیز نبودن قانون و ضوابط رعایت حق و انصاف آزرده شد و برضد تزار وقت (كاترین دوم) كه پوگاچف تزارها را منشاء ظلم و فساد می دانست دست به قیام زد و در اندك مدتی بیش از ده هزار هوادار مسلح به دست آورد و شهرستان «كازانKazan» را تصرف كرد ولی بعدا از ارتش تزار كه به فرماندهی دو ژنرال از دو سوی وی را مورد حمله قرار داده بودند شكست خورد و تنی چند كه خودشان را در زمره یاران او جازده بودند تا بلكه به نوایی برسند وی را در 14 سپتامبر 1974 دستگیر و به ژنرالهای تزار تسلیم كردند كه در یك قفس آهنین به مسكو منتقل و در اینجا در یك میدان عمومی شقّه شد. پوشكین نویسنده نامدار روس در كتاب «دختر كاپیتان» جزئیات دستگیری و قتل پوگاچف را شرح داده است.

 

پوگاچف در قفس آهنین

 

1793م:ساعت ده و سی دقیقه بامداد 21 ژانویه 1793 لویی شانزدهم پادشاه برکنارشده فرانسه كه سه روز پیش از آن در یك دادگاه انقلاب پاریس به جرم خیانت به وطن (دعوت محرمانه از دولت های خارجی برای حمله نظامی به فرانسه و بازگرداندن او به سلطنت)، ولخرجی بدون مجوز از خزانه کشور و دستور تیراندازی به مردم غیر مسلّح که برای ابراز خواست خود اجتماع کرده بودند به اعدام محكوم شده بود در برابر چشمان هزاران پاریسی با گیوتین گردن زده شد و سر او را دقایقی چند در برابر جمعیت گرفتند و جمعیت فریاد زنده باد جمهوری برآورد. لویی 16 پیش از قراردادن گردنش در دستگاه گیوتین، چند جمله خطاب به حاضران (مردم) بیان داشته بود، ولی طبّالان صدای طبلها را آن چنان بلند كردند كه جز اطرافیان، كسی متوجه حرفهای او نشد. باوجود مخالفت لویی 16، جّلاد دستهای اورا از پشت بست و گردنش را زیر گیوتین قرار داد.

 

لوئی شانزدهم

 

1924م:21 ژانویه 1924 لنین رهبر انقلاب بلشویکی اکتبر 1917، بنیادگذار روسیه شوروی و طراح سوسیالیسم لنینیستی در پی یك سكته مغزی كه قبلا عارض او شده بود، پیش از آن كه نظام تازه اش هفت ساله شود درگذشت. سپس وارثان انقلاب بلشویکی روسیه (اکثریت)، بدون توجه به وصیتنامه لنین، بر سر قدرت وارد یك جنگ شش ساله شدند كه فاتح این جنگ استالین بود كه عقیده به استقرار سوسیالیسم از راه خشونت و نیز صدور سوسیالیسم به سایر كشورها داشت. حتی آن قسمت از وصیتنامه لنین كه در كنار مادرش دفن شود نه در یک میدان شهر مسکو و در ساختمانی اختصاصی، و «سن پترزبورگ» را به اسم او به «لنینگراد» تغییر نام ندهند و مقامات دولتی و حزبی همانند مردم معمولی (عوام الناس) زندگی ساده داشته باشند، انتصاب مقامات پس از آزمایشهای سخت و اطمینان از دلسوز بودن و وفاداری به سوسیالیسم صورت گیرد و از تجمل بپرهیزند رعایت نشد. لنین تاکید بر اولوّیت ساخت یک ژورنالیسم ممتاز کرده بود که زیربنای روسیه شوروی باشد و پاسدار وطن و سوسیالیسم که به آن هم توجه نشد و مورخان بی اعتنایی به وصیتنامه لنین و نبود یک ژورنالیسم ممتازرا از عوامل فروپاشی شوروی در 1991 بشمارآورده اند.

 

2008م:21 ژانویه 2008 رسانه های غرب اظهارات ژنرال «یوری بالویفسكیYuri Baluyevsky» رئیس ستاد ارتش روسیه را همراه با تفسیر منتشر كرده بودند كه سه روز پیش از آن گفته بود: ما می توانیم در صورتی كه خود و متحدین مان را در معرض خطر جدّی ببینیم دست به حمله پیشگیرانه اتمی بزنیم. از زمان فروپاشی شوروی در دسامبر 1991 تا این زمان چنین اخطاری شنیده نشده بود. با این خبر، در برخی از روزنامه ها عكس ژنرال بالویفسكی چاپ شده بود كه دست در دست همتای چینی خود ژنرال «لینانگ گوانگلیLiang Guanglie» قرار داده بود (عكس مربوط به چند ماه پیش بود كه در سیبری و در جریان یك مانور نظامی مشترك گرفته شده بود). به علاوه، عكسی از یك زیردریایی اتمی روسیه. این رسانه ها در ماههای آخر سال 2007 «ولادیمیر پوتین» مرد قدرتمند روسیه را با نیكلای یکم تزار این كشور در نیمه اول قرن نوزدهم مقایسه كرده و با این نوشته خود عکس پوتین در کنار قاپ عکس تزار را به چاب رسانده بودند.

رسانه های آمریكا این خبر را در كنار اخبار مربوط به ركود اقتصادی این كشور و قصد بخشودگی 140 تا 150 میلیارد دلار از مالیات افراد (به صورت بازگردانیدن چك نقدی = ری بیت) به آنان كه بتوانند خرید كنند (اقتصاد به حركت آید) و نیز اول شدن بانو هیلری كلینتون در «كاكس» حزب دمكرات ایالت نوادا (مربوط به ژانویه 2008) قرارداده بودند. (كاكس Caucus واژه ای سرخپوستی به مفهوم كمیته و اجتماع اعضای شعبه حزب و هواداران آن و یا افراد یك طایفه وابسته به قبیله بزرگتر است كه وارد فرهنگ لغات انگلیسی شده و در هركشور انگلیسی زبان با جزیی تفاوت دارای مفهوم مشابهی است.).

 

2008م:بیستم ژانویه 2008 هشت میلیون و 400 هزار رای دهنده كوبایی به حوزه های رای گیری رفته بودند تا 614 عضو مجمع ملی این كشور را انتخاب كنند. فیدل كاسترو (در آن زمان 81 ساله) یكی از نامزدهای عضویت در مجمع ملی كوبا بود. آخر وقت این روز اعلام شد كه 95 درصد رای دهندگان به حوزه ها مراجعه كرده بودند. در انتخابات كوبا، نامزدهایی كه كمتر از 50 درصد آراء حوزه خود را به دست آورند پذیرفته نخواهند شد. دوره تازه مجمع بعدا 31 تن را برای انتخاب رئیس جمهور كوبا تعیین كرد و این منتخبین بیست و چهارم فوریه 2008 رائول کاسترو را به سمت رئیس جمهور انتخاب کردند. فیدل كاسترو به سبب ابتلاء به بیماری روده، از ژوئیه 2007 اختیاراتش را به برادرش رائول تفویض كرده بود ولی در ماههای اخیر پس از برخاستن از بستر بیماری، به صورت محدود بار دیگر از خود فعالیت هایی نشان می داد ازجمله ملاقات با سران كشورهای آمریكای لاتین كه اینك عمدتا چپگرا و دوست فیدل كاسترو هستند. فیدل کاسترو پس از بازنشسته شدن اندرزها و نظرات خودرا به صورت مقاله منتشر می کند و این مقالات بلافاصله پس از انتشار به سراسر جهان مخابره و نقل می شود و خلاصه ای از آنهاهم به اطلاع سران دولتها می رسد.

 

2008م:در انتخابات ریاست جمهوری صربستان كه یكشنبه بیستم ژانویه 2008 برگزار شد هیچیك از 9 نامزد این مقام نتوانست 50 درصد آراء را به دست آورد و انتخابات به دور دوم موكول شد كه سوم فوریه میان دو نامزد اول و دوم برگزار شد. در رای گیری بیستم ژانویه، رئیس جمهور صربستان كه هوادار پیوستن كشورش به اتحادیه اروپا و قرارگرفتن در اردوگاه غرب است 35 درصد آراء را به دست آورد و دوم شد. نفر اول انتخابات بیستم ژانویه صربستان، تومیسلاو نیكولیچ Tomislav Nikolic ناسیونالیست صرب بود كه 39 درصد و شش دهم درصد آراء به نام او به صندوق ها ریحته شده بود. وی خواهان اتحاد صربستان با روسیه و نزدیك شدن اسلاوهای اروپا به یكدیگر است. او با غرب میانه خوبی ندارد و تجزیه و فروپاشی كنفدراسیون یوگوسلاوی را نتیجه توطئه غرب می داند كه خواهان كوچك شدن كشورهاست. مخالفت صربها با استقلال كوزوو سبب شده بود كه بیستم ژانویه 2008 بیش از همیشه در انتخابات مشاركت كنند. در پی برگزاری انتخابات دور دوم صربستان، این کشور دارای یک دولت ائتلافی شد. عكس زیر نیكولیچ را با زنش «دراگیكا Dragica» هنگام دادن رای نشان می دهد.

 

نیكولیچ را با زنش


1824: توماس جكسون ژنرال معروف كنفدراسیون آمریكا در طول جنگهای داخلی این كشور به دنیا آمد. وی كه به علت دلاوری هایش به «ستون وال» معروف شده بود در سال 1863 كشته شد. ویرجینیایی ها هجدم ژانویه هر سال را به عنوان روز «لی ـ جكسون» برگزار می كنند. در طول جنگهای داخلی آمریكا، ژنرال لی فرمانده كل نیروهای كنفدراسیون بود.

1861: سناتورهای ایالات جنوبی آمریكا از جمله جفر سون دیویس كه بعدا رئیس كنفدراسیون آمریكا شد از عضویت سنا كناره گیری كردند كه مقدمه جنگ داخلی 4 ساله آمریكا شد.

1925: نظام حكومتی آلبانی واقع در ساحل دریای آدریاتیك جمهوری شد. این سرزمین قبلا از متعلقات عثمانی در اروپا و پیش از آن وابسته به امپراتوری روم بود.

1950: «جورج اورول George Orwell» مولف انگلیسی كتاب «1984» ـ 21 ژانویه 1950، هفت ماه و 12 روز پس از انتشار این كتاب كه در آن اوضاع كنونی جهان ـ جهان سال 1984 و پس از آن را به لحاظ محدودیت های انسان و گسترش ابزارهای كنترل در قالب داستان پیش بینی كرده بود از بیماری سل درگذشت. در زمان انتشار كتاب، كسی باور نمی كرد كه این داستان روزی تحقق یابد و بسیاری از نقدنگاران در آن زمان آن را یك داستان بی مزه و بی محتوا خوانده بودند كه بعدا كتاب شگفت انگیز قرن 20 شد و مولف آن به صورت یک نابغه و پیشگو در آمد.

1952: در پی بسته شدن كنسولگری های انگلستان به تصمیم دكتر مصدق در شهرهای ایران ، مردم در سراسر كشور دست به شادمانی زدند و این روز را تعطیل عمومی اعلام كردند، زیرا كه خاطرات بدی از مداخله این كنسولگری ها در امور وطن خود به ویژه پس از تقسیم ایران میان روسیه و انگلستان داشتند.

2002: جورج بوش رئیس جمهوری آمریكا ایران ، عراق و كره شمالی را « محور شرارت Axis of Evil»خواند.

2008: در این روز اعلام شد كه روسیه در پایان سال 2007 چهارصد و پنجاه میلیارد دلار افزایش صادرات بر واردات داشته است. این درآمد هنگفت نتیجه گران شدن بی سابقه بهای نفت خام در سال 2007 بوده است كه صادرات اصلی روسیه را تشكیل می دهد. صادرات اسلحه روسیه در ردیف دوم قرار دارد.

2008: طبق یك آمار جهانی كه در این روز (21 ژانویه 2008) انتشار یافت، شمار استفاده كنندگان از اینترنت در كشور چین روزانه به رقم 210 میلیون رسیده بود كه بیش از هر كشور دیگر درجهان است.

منبع:iranianshistoryonthisday.com