اخبار


2 دقیقه پیش

عکس: استهلال ماه مبارک رمضان

همزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ...
2 دقیقه پیش

تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریم

وزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که می‌تواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام می‌شود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ...

تقویم تاریخ -18 مهر



833م:دهم اكتبر سال 833 میلادی مامون هفتمین خلیفه عباسی كه مادرش یك ایرانی بود، در جریان لشكركشی به آناتولی (تركیه آسیا) برای جنگ با روم شرقی، در شهر سارد ناگهان درگذشت. وی 47 ساله بود و 20 سال خلافت كرده بود. هارون الرشید پدر او، قبلا مامون را به عنوان جانشین امین (پسر دیگرش) اعلام كرده و وی را فرمانداری كل خراسان داده بود كه پس از مرگ پدر، امین فرزند خود موسی را جانشین اعلام كرد و این كار، فرصت مناسبی به دست میهندوستان استقلال طلب ایرانی داد تا به نام حمایت از مامون بپاخیزند، ارتش امین را در سه نبرد از جمله جنگ ری شكست دهند بغداد را بگیرند و سر امین را برای مامون به خراسان بفرستند. میدان جنگ ری، محل امروز تهران بود. با این كه از آن پس بغداد در دست مقامات منصوب از جانب مامون بود، وی سالها از شهر مرو (پایتخت وقت خراسان) بر امپراتوری اسلامی كه تا اسپانیا امتداد داشت حكومت می كرد. مامون مردی دانش پرور و آگاه از افكار فلاسفه یونان باستان بود و به همین منظور بیت الحكمة بغداد را با یك كتابخانه بزرگ تاسیس كرده بود. در دوران خلافت مامون، اداره امور امپراتوری در دست ایرانیان بود و نامزدهای هر مقام پس از گذراندن امتحان معلومات، بررسی تجربه و تعیین میزان شایستگی آنان و یاد كردن سوگند منصوب می شدند. پس از درگذشت مامون، برادرش المعتصم خلیفه شد.


1290ش:در این روز در سال 1290هجری خورشیدی (10 اكتبر 1911) در تهران خبری انتشار یافته بود به این مضمون كه در اجرای پیمان نامه سال 1907 انگلستان و روسیه مبنی بر تقسیم وطن ما، اصطلاحا به دو منطقه نفوذ، دولت انگلستان در بوشهر و سپس مناطقی پیرامون مناطق نفتخیز (خوزستان) نیروی نظامی مستقر خواهد كرد.

این نیرو كه هند را با كشتی ترك كرده بود 12 روز بعد بوشهر را عملا اشغال نظامی كرد و در آنجا باقی ماند و بعدا به همین ترتیب شهر آبادان و ... تحت كنترل نظامی انگلستان در آمدند. انگلستان هیچگاه از نقاط حساس و نفتدار خاور میانه چشم برنگرفته است و استقرار آن در منطقه بصره از 2003 به همین دلیل بوده است كه به اصرار، از آمریكا خواست كه تمشیت امنیت در جنوب عراق را به نیروهای انگلیسی بسپارد. همكاری لندن با دولت واشنگتن از نخستین روز عملیات نظامی افغانستان در اكتبر 2001 نیز به همین دلیل بوده است. همین دولت لندن بود كه در اكتبر 2008 (ماه جاری) دشواری پیروزی نظامی در افغانستان را مطرح ساخت كه دولت آمریكا بعدا به تكرار آن پرداخته است و اصحاب نظر می گویند كه «ناتو» را درافغانستان سیاست دگر آمده و احتمالا می خواهد از اینجا (افغانستان) به كشورهای همسایه آن در شمال و غرب فشار وارد سازد و این فشار درحقیقت ایستادگی در برابر روسیه است كه كمر به اخراج غرب از اطراف خود بسته است.


1911م:دهم اكتبر 1911 «مورگان شوستر» آمریكایی كه خزانه دار كل ایران بود در پی اعلام این حقیقت كه تا مسئله «مالیات گیری دقیق و در سر موعد مقرر» در ایران حل نشود و در این مورد سختگیری و دقت لازم بعمل نیاید هیچیك از مشكلات این كشور برطرف نخواهد شد دستور داد كه اموال شعاع السلطنه تا تسویه بدهی مالیاتی اش توقیف شود. در پی این اقدام، دولت روسیه كه طبق پیمان تقسیم ایران (قرارداد آگوست 1907 سن پترزبورگ)، در وطن ما قزاق مستقر ساخته بود برای جلوگیری از اجرای تصمیم شوستر، به بهانه متوسل شد و در اطراف املاك شعاع السلطنه نیروی نظامی مستقر ساخت!. در آن زمان دولت آمریکا بی طرف بود و در مسائل بین المللی دخالت نداشت و لذا؛ استخدام مستشار مالیه از آن کشور برای ایران، از نظر انگلستان و روسیه بلامانع بود.

شوستر بعدا در بازگشت به آمریكا كتابی در زمینه خاطرات خود در طول اقامت در ایران نوشت و ضمن آن مسائل وقت ایران را برشمرد كه در صدر آنها، فرار ایرانیان از پرداخت مالیات به دولت و به این لحاظ، تضعیف دولت بود كه باید از تمامیت ارضی كشور، حاكمیت خود، دارایی و جان و امنیت و حیثیت اتباع حفاظت كند. شوستر نوشته است كه فرار ایرانیان از پرداخت مالیات، برای آنان بصورت یك عادت درآمده است و مجبورساختنشان به ترك این عادت آسان نخواهد بود.

پس از شوستر سایر مستشاران خارجی امور امور مالی ایران هم همین نظر اراز كرده بودند. میلسپو مستشار دیگر، سه دهه بعد از شوستر گفته بود كه ایرانیان به دادن مالیات عادت نكرده اند، حال آن كه ثروت خود را باید مرهون وجود دولت، امنیت و فرصت های برقرار شده توسط دولت بدانند و سهم خود را بپردازند.

97 سال بعد در نهم اكتبر، رئیس جمهور ایران در یادداشتی خطاب به وزیر دارایی كابینه خود اجرای قانون مصوب «مالیات بر ارزش افزوده» را تا زمان تهیه و ابلاغ دستور عمل های لازم و تمهید شرایط مناسب، عملا به حالت تعلیق درآورد. قبلا از این قانون به عنوان یك ضابطه انقلابی در تنظیم درآمد دولت نام برده شده بود. دریافت همین نوع مالیات دولتهای صنعتی و بویژه دولت ایالات متحده آمریكا را قدرتمند ساخته است. این دولت درآمدی جز دریافت مالیات ندارد، آن هم بدون مامور وصول!.

رادیو دولتی انگلستان (بی بی سی) در بولتن آنلاین مورخ دهم اكتبر 2008 خود مدعی شده است كه اعتراض بازاریان ایران موجب تعلیق اجرای این قانون شده است.

 

مورگان شوستر


1870م:امروز زادروز دو داستان نگار اسلاو است كه هر دو برنده جایزه نوبل در ادبیات شده اند. یكی «ایوان بونینIvan Bunin» و دیگری «ایوو اندریچIvo Andric».

بونین دهم اكتبر 1870 در روسیه به دنیا آمد و 83 سال عمر كرد و جایزه نوبل سال 1933 را به دست آورد. وی نخست، كتابدار، سپس منشی دادگاه (تقریر نویس) و آنگاه روزنامه نگار بود و در روزنامه نگاری تا معاونت سردبیر پیش رفت. این سه شغل از او یك داستان نگار تمام عیار ساخت. نخست از داستان كوتاه آغاز كرد و سپس به نگارش داستان طولانی پرداخت. داستانهای او انعكاسی از وضعیت مردم روسیه در هر دوره است. معروفترین داستانهایش عبارتند از: دورنمای روستا، در لبه دنیا، خبرهایی از زادگاه، سیب های آنتونف، مردی از سانفرانسیسكو و چهار مجموعه داستان كوتاه. چون در دهكده به دنیا آمده بود، داستانهای او از دهكده و روستا شروع می شد. وی از اصلاح طلبان روسیه بود و با تغییر نظام و وضعیت اجتماعی موافق بود ولی هنگامی كه دید با انقلاب بلشویكی 1917، عده ای افراد معمولی، فاقد معلومات لازم و تجربه و حتی معدنكاران بی سواد به مقامات دولتی دست یافتند و سرنوشت مردم و وطن را به دست گرفتند و به تذكرات او در این زمینه توجه نشد در سال 1919 روسیه را ترك كرد و به سویس رفت و از آن پس دست به دیدار از كشورها دور دست زد و در همه جا گفت كه انقلاب روسیه با این مقامات اداری كه منصوب كرده است اگر هم صد سال طول بكشد شكست می خورد زیرا این مقامات فاقد تجربه روند گذشته و كهن را متوقف و تخریب می كنند و شالوده درستی هم برای آینده نمی توانند بریزند. در حسن نیت آنان تردید نیست ولی مایه و پیش شرط احراز مقام را ندارند و چون نمی توانند كاری انجام دهند لاجرم به فساد می گرایند.

 

بونین

 

1892م:ایوو اندریچ داستان نگار یوگوسلاوی نیز در دهم اکتبر ولی در سال 1892 در بوسنی به دنیا آمد و 13 مارس 1975 در گذشت. «ایوو» برنده جایزه ادبی نوبل سال 1961 شده بود. معروفترین داستانهای او «پلی بر روی درینا» » ، « زنی از سرایوو » و «روزنگار بوسنیایی» هستند. وی نویسندگی را با نوشتن داستان کوتاه از درگیری های پیروان مذاهب مختلف در یوگوسلاوی و خصومت های نژادی در این سرزمین آغاز کرد. ایوو در دهه دوم قرن 20 به جنبش ناسیونالیستی صرب پیوست و همرزم «گاوریلو پرنسیپ » بود که ولیعهد اتریش را در سال 1914 ترور کرد و عمل او بهانه جنگ جهانی اول قرار گرفت. به علت عضویت در این جنبش، ایوو سه سال به زندان رفت. وی پس از گرفتن دکترای خود از دانشگاه وارد امور دیپلماتیک شد، اما تاپایان عمر کار اصلی او نوشتن داستان بود. گاهی هم برای روزنامه ها مقاله می نوشت.

 

اندریچ

 

1289ش:18مهر 1289 روزنامه تازه سید ضیاء طباطبایی یزدی به نام «برق» در تهران به توزیع داده شد . دولت وقت روزنامه قبلی او به نام «شرق» را بسته بود كه وی «برق» را با همان روش جانشین آن ساخته بود. روزنامه های آن زمان ایران، شكل ناقص و ابتدایی از نشریاتی بودند كه امروزه در جهان به آنها بولتن ابراز نظر شخصی(نشریه خصوصی)، و ناشر عقاید و نظرات یك فرد می گویند ، و نشریه عمومی كه برای انتشار همه خبرها و نظرها - صرفنظر از موافق و مخالف بودنشان دایر شده باشند نبودند و چون قواعد و اصول «روزنامه نگاری حرفه ای» را هم نمی دانستند كه رعایت كنند نمی توان آنها را در چارچوب تعریفی كه از رسانه عمومی می شود قرار داد. در کشورهای پیشرفته، دانشجویان رشته های روزنامه نگاری اصطلاحا این نوع اوراق چاپی را «نشریات من در آوردی» می خوانند ؛ نظیر برخی از وبلاگهای اینترنتی امروز. در هرحال، هنوز هم این اتهام كه پاره ای از نشریات آن زمان ایران از انگلیسی ها كمكهایی می گرفتند و یا از جانب آنها و خارجیان دیگر حمایت می شدند منتفی نشده است.

 

سید ضیاء طباطبایی یزدی

 

2005م:دهم اكتبر 2005 شصت و پنجمین سالگرد روزنامه نگاری انور خامه ای بود كه هرگز نخواسته است او را دكتر خامه ای بنامند و به این مناسبت روزنامه نگاران ایران در محل انجمن صنفی خود برای تجلیل از او كه در نودمین سال عمر است مراسمی برگزار كردند، كاری كه در وطن ما كمتر سابقه داشته و امید است كه همانند سایر كشورها دنبال شود. خامه ای نخستین ژورنالیست ایرانی است كه مستمرا 65 سال بكار روزنامه نگاری اشتغال داشته است كه ركورد تازه ای در ایران است.

روزنامه مردم كه بعدا ارگان حزب توده عنوان گرفت یازدهم بهمن 1320 نخستین شماره خود را منتشر ساخت و از نخستین نویسندگان این روزنامه، تنها دكتر انور خامه ای در قید حیات است كه هنور به كار نوشتن در نشریات تهران ادامه می دهد. وی مدتها سردبیر مجله اطلاعات هفتگی و یكی از سران آموزش پروش تهران بود ــ رئیسی كه با داشتن اتومبیل سرویس، با اتوبوس شهری سر كار می رفت، سمت فرمانبر را در دفتر این اداره حذف كرده بود، تعیین مدیران مدارس را انتخابی كرده بود و مدیران مدارسی را كه انجمن خانه و مدرسه نداشتند مواخذه می كرد و صورتجلسات این انجمن ها را شخصا می خواند و دستور می داد. وی پس از خروج از ایران سالها نماینده و كارشناس سازمان ملل در افریقا بود و به روی پای خود ایستادن كشورهای تازه استقلال یافته این قاره كمك بسیار كرد. خامه ای در طول سفر در آفریقا شرح سفر و نظرات خود را برای روزنامه های تهران به ویژه روزنامه اطلاعات و ژورنال دو تهران می فرستاد. خامه ای درجریان انقلاب 1357 به ایران بازگشت، حقوق بازنشستگی خود را احیاء كرد، مقیم كرج شد و همچنان به كار نوشتن به ویژه در مجله گزارش ادامه داده است. صفحات «گزارش روز» روزنامه ها از ابتكارات انور خامه ای است كه 49 سال پیش آن را در روزنامه اطلاعات به تجربه گذارد و در شهریور سال 1336 بود كه در این صفحه، شرح كشف داروی سرطان توسط مردی به نام هراتی را برغم مخالفت دولت به چاپ رساند كه ماجرایی طولانی و مشكل ساز برای دولت وقت شد. خامه ای تاكید بر روزنامه نگاری بی طرفانه و نگارش ساده و بدون تكلف داشته و در زمانی كه در تحریریه روزنامه اطلاعات سمت دبیری داشت می كوشید كه اخبار دولتی در ستون خلاصه خبرها چاپ شود. وی به رعایت اصول اخلاقی در روزنامه نگاری عمیقا پایبند بوده است.

 

دکتر انور خامه ای


1446م:کشور کره طبق ساعت خود (وقت خاور دور) دهم اکتبر سال 1446 میلادی بکار بردن الفبای ویژه خود را که کار طرح ریزی آن پایان یافته بود آغاز کرد، زیرا الفبای چینی برای ادای همه صداها در زبان کره ای کافی نبود. این اقدام به تصمیم «سجونیSejony » پادشاه این کشور از دودمان چوسون Choson انجام گرفته بود که خود شخصا به تکمیل آن کمک کرده بود . این دودمان از 1393 تا اوایل قرن 20 ، با این که چین در بیشتر زمان بر کره مسلط بود ، در این کشور سلطنت داشتند . الفبای کره (هان گول Han - Gul ) الفبایی بسیار کامل توصیف شده است.

 

 تابلوی تصویر الفبای کره ای ها


1615م:دهم اكتبر سال 1615 میلادی «توماس رو» نماینده پارلمان انگلستان كه ازجانب جیمز پادشاه وقت آن كشور مامور مذاكره با جهانگیر شاه گوركانی امپراتور هند شده بود در پایان سفر دریایی شش ماهه خود پای بر خاك هند گذاشت. وی در عین حال ماموریت داشت كه اطلاعاتی جامع از اوضاع سیاسی، نظامی، اجتماعی و اقتصادی هند و میزان هوش و ذكاوت و توان تصمیم گیری (اراده) جهانگیر شاه و ولیعهد او به دست آورد. انگلیسی ها در آن زمان برای سلطه بر سرزمین های دیگر از ابزاری به نام « كمپانی ... » استفاده می كردند و این كمپانی های در ظاهر خصوصی از قبیل كمپانی ویرجینیا ، كمپانی هند شرقی و ...باید جای پای خود را در سرزمین مورد نظر محكم می كردند و سپس دولت، كمپانی را با تراشیدن بهانه ای مصادره می كرد و راسا به استعمار و بالا كشیدن آن سرزمین دست می زد. باید دانست كه انگلیسی ها هشت سال پیش از ورود «رو» به هند، در آمریكای شمالی در منطقه ای كه به نام ملكه باكره آنان «ویرجینیا» نامگذاری شده است مستقر شده بودند كه اینك ایالات متحده آمریكاست.

 

جهانگیرشاه

 

1630م:دهم اكتبر سال 1630 ساكسون های آلمان شهر پراگ را تصرف كردند. این ساكسون ها عمدتا در ایالت ساكسونی به پایتختی «درسدنresden» زندگی می كنند. در عهد باستان، محل سكونت آنان (پس از مهاجرت از اورازیا) شمالغربی آلمان و گوشه ای از هلند بود كه بعدا دسته ای از آنان هم به انگلستان رفتند و مقیم این جزایر شدند. گفته شده است كه ساكسون ها (ساك سكاSakska) از تبار سكاهایی هستند كه دسته ای از آنان هم به سیستان (عمدتا جنوب افغانستان امروز) مهاجرت كردند و سیستان در قدیم سكستان به تلفظ درمی آمد. ساكسون ها نیز بمانند سایر آلمانی ها، آریایی هستند.


1954م:دهم اكتبر سال 1954«هوشی مین» رهبر جبهه واحد استقلال طلبان، ملی گرایان و كمونیستهای ویتنام همزمان با پایین كشیده شدن پرچم فرانسه پس از 70سال در شهر هانوی، بدون كوچكترین تشریفاتی و این كه اجازه دهد از او استقبال شود وارد این شهر شد و ضمن نطقی از مردم خواست كه ضمن ادامه مبارزه، سازندگی را هم فراموش نكنند و تنها تولیدات ویتنام است كه می تواند پشتوانه مبارزات باشد. وی گفت كه دولتهای بزرگ به منظور حفظ برتری خود نمی خواهند كشورهای دیگر از نظر اقتصاد داخلی خودكفا و نیز دارای سلاحهای پیشرفته باشند و ویتنامی ها باید این دو نكته را از نظر دور ندارند. كشور خودكفا در امور اقتصادی و دفاع برای خود یك قدرت است و كسی در صدد در آویختن با یك قدرت بر نمی اید و بر این دو مورد باید ابزار های بالا بردن سطح آگاهی ها را اضافه كنیم كه عبارتند از نشر كتاب، رسانه ها و مدارس كه گردانندگان این سه ابزار گرانبها، آموزگاران جامعه بشمار می آیند كه باید تشویق شوند، دلگرم باشند و رعایت احوال آنان لازم است. انسان آگاه را نمی توان اسثتمار كرد و تحت ستم قرارداد و به او زور گفت.

احتمالا همین اظهارات هوشی مین، ژنرال آیزنهاور رئیس جمهوری وقت امریكا را برانگیخت كه به دولت ویتنام جنوبی كمك برساند و نخستین كمك نقدی آمریكا 22 اكتبر سال 1954 (ده روز بعد) به دولت سایگون (ویتنام جنوبی) داده شد و متعاقب آن كمك نظامی و اعزام مستشار و سرانجام، جنگ، جنگی كه آمریكا همانند فرانسه در آن موفق نبود و ....

ویتنام امروز، در پرتو همین اندرزها به یك كشور نیرومند از لحاظ حاكمیت ملی و اقتصاد تبدیل شده است و بازارهای آمریكا و اروپا پر از پوشاك ویتنامی است كه اخیرا عنوان بهترین تولید كننده پوشاك صادراتی در جهان را به دست آورده است. بهترین پوشاك در فروشگاههای آمریكا ساخت ویتنام است.

 

هوشی مین


1970م:دهم اكتبر سال 1970 كشور فیجی واقع در اقیانوس آرام استقلال خود را به دست آورد. این مجمع الجزایر بیش از یك قرن از مستملكات انگلستان بود!. در طول استعمار، انگلیسی ها بیش از نفوس بومی، مهاجر هندی به آن كشور فرستادند و مشكلات سیاسی فعلی فیجی به همین دلیل است.


1973م:اسپرو آگنیو Spiro Agnew معاون یونانی تبار ریچارد نیكسون رئیس جمهوری وقت آمریكا كه متهم به گزارش خلاف واقع درباره درآمدهای خود به اداره مالیات بر درآمد شده بود دهم اكتبر 1973 (32 سال پیش در این روز) از سمت معاونت ریاست جمهوری كناره گیری كرد تا در دادگاه عادی تحت تعقیب قرار گیرد. آگنیو متهم بود كه 25 هزار دلار رشوه گرفته بود ولی این پول را به حساب درآمد خود نگذاشته بود تا مالیاتش را بپردازد!!. در این پرونده موضوع رشوه مطرح نبود، تنها به مسئله ندادن مالیات آن رسیدگی می شد زیرا كه مجازات دریافت رشوه كمتر از ندادن مالیات است. موضوع رشوه در پرونده دیگری تحت رسیدگی بود.

آگنیو یك كاسبكار بود كه وارد سیاست شده بود، نخست در حزب دمكرات فعالیت می كرد كه ناگهان به دمكرات ها پشت كرد و به جمهوری خواهان پیوست تا به پاداش این عمل، نامزد معاونت نیكسون در انتخابات سال 1969 شود. با این انشعاب در دمكراتها، نیكسون برنده انتخابات شد زیرا كه گروهی از عوام الناس دمكرات به خاطر آگنیو به او رای داده بودند و ....

در پی جنجال آگنیو كه پدرش از یونان به آمریكا مهاجرت كرده بود، سالها دقت می شد كه كاسبكارها و بیزینسمن ها و كسانی كه هردم به لباسی در می آیند نامزد ریاست جمهوری و معاونت او و حتی سناتوری و فرمانداری ایالت در آمریكا نشوند كه به جای منافع ملی، نفع شخصی خود را مقدم بدارند.

 

اسپیرو آگنیو

 

2005م:قرار بود دهم اكتبر 2005 به درخواست دستگاه قضایی آمریكا، دولت سویس یوگنی آداموفYevgeny Adamov وزیر سابق انرژی هسته ای روسیه را به آن دولت مسترد دارد تا محاكمه كند. وی در ماه مه این سال هنگام دیدار از دخترش در سویس دستگیر شده بود. دولت آمریكا وی را متهم كرده است كه از 9 میلیون دلاری كه آن دولت در اختیار وزارتخانه او گذارده بود تا مراكز اتمی روسیه را ایمن سازد سوء استفاده كرده است، جرمی كه در آمریكا مجازات آن 66 سال زندان است و درخواست استرداد او را از سویس كرده بود. در این میان، روسیه نیز پرونده قضایی آداموف را به اتهام اختلاس به جریان انداخته بود. دولت روسیه به آخرین تصمیم سویس مبنی بر استرداد او به آمریكا اعتراض كرده و خواسته بود كه نخست دادگاه روسیه باید درباره آداموف تصمیم بگیرد تا آمریكا، و اضافه كرده بود كه هدف دولت آمریكا از استرداد آداموف بهره برداری «سیاسی» است و می خواهد از او اعترافاتی در زمینه همكارایی های اتمی ایران و روسیه و نیز برنامه های اتمی روسیه در قبال "ناتو" بگیرد و بیان هر مطلبی از یك متهم دربند كاری است آسان. دولت آمریكا در پاسخ به اعتراض روسیه گفته بود كه پس از محاكمه، آداموف را به روسیه تحویل خواهد داد و روسها جواب داده بودند كه آداموف 60 ساله پس از 66 سال زندان كه دیگر زنده نمی ماند تا او را به روسیه جهت محاكمه تحویل دهند. سویسی ها با مشاهده مرافعه دو دولت بر سر آداموف؛ دادخواست استیناف آداموف را پذیرفتند و تا تكمیل رسیدگی استینافی به قضیه استرداد، وی در سویس باقی خواهد ماند.

 

2005م:در پی وقوع زلزله نهم اكتبر 2005 در آسیای جنوبی كه یك منطقه وسیع به عرض 1100 كیلومتر را لرزانید و دهها هزار تن را بی جان ساخت و همزمان با آن، توفان و سیل در آمریكای مركزی صدها تن را نابود کرد، زمین شناسان و كارشناسان تغییرات آب و هوا به مطالعه درباره این همزمانی و مناطق و زمان و مكان رویدادهای مشابه دیگر پرداخته و گفته بودند نهم اكتبر سال 1986 ( 19 سال پیشتر و در همان روزی كه زلزله آسیای جنوبی روی داد) در آمریكای مركزی زمین لرزه ای به همین شدت (6/7 ریشتر) به وقوع پیوست كه تنها در كشور السالوادور 1500 را كشت، و درست در همین روز در سال 1780 یك توفان دریایی در كارائیب 30 هزار نفر را بی جان ساخت و باز در همین روز در سال 1737 یك زلزله شهر كلكته را در هند ویران ساخت و 300 هزار نفر را كشت. این كارشناسان می گویند كه باید دید كه ارتباط دو منطقه و این همزمان بودن ها به چه دلیل است.

 

زلزله نهم اکتبر 2005 آسیای جنوبی


1575: جنگ مذهبی فرانسویان، به شكست پروتستانها انجامید و «دوك دو گیز» حكمران كاتولیك ها برنده شد.

1780: یک توفات دریایی در منطقه کاراییب نزدیک به سی هزار تن را کشت و ویرانی بسیار به بار آورد.

1868: كارلوس مانوئلCarlos Manuel Cespedes انقلابی قرن نوزدهم كوبا، در این روز در این كشور (مستعمره و مهاجر نشین قدیمی اسپانیا) اعلام استقلال كرد ولی استقلال كوبا تا قرن بیستم تحقق نیافت.

1933: در این روز، نخستین خرابكاری در تاریخ هواپیمایی غیر نظامی صورت گرفت و یك هواپیمای مسافربر شركت آمریكایی «یونایتد» كه از شهر كلیولند عازم شهر شیكاگو بود بر اثر خرابكاری (سابوتاژ) منفجر شد.

1938: کار ضمیمه شدن منطقه آلمانی تبار «سودتنلند» به آلمان تکمیل شد كه در تاریخ، یك پیروزی هیتلر خوانده شده است.

1981: در مراسم تدفین انور سادات نیکسون، فورد و کارتر، سه رئیس جمهور پیشین آمریکا شرکت کرده بودند که پیش از آن سابقه نداشت.

منبع:iranianshistoryonthisday.com


ویدیو مرتبط :
رضا عطاران و تقویم تاریخ :))

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

تقویم تاریخ -3 مهر



275م:سنای روم پس از شش ماه مخالفت ژنرالهای ارتش با هر پیشنهاد برای انتخاب امپراتور تازه، بالاخره25 سپتامبر سال 275 میلادی «ماركوس كلودیوس تاسیتوس» 76 ساله را به این سمت برگزید و ژنرالها هم بر این انتخاب صحه گذاردند. تاسیتوس قبلا به دلیل كهولت از سمت های دولتی كنار گذارده شده بود. وی تنها هفت ماه حكومت كرد و در جریان لشكر كشی به شرق، با هدف گوشمالی دادن آلانی ها كه از شمال قفقاز (منطقه «اوستیا») به قلمرو روم در شمال دریای سیاه تعرض می كردند در كاپادوكیه (در كتیبه های ایران باستان: كاپاتوكا) ترور شد. تاریخ از وی به عنوان مردی كه برای كمك به نویسندگان بودجه ویژه مقرر داشت و بر تعداد كتابخانه های عمومی روم افزود یاد كرده است. لازم به یادآوری است كه آلانها (الانی ها) ایرانیانی بودند كه در قفقاز شمالی و آزوف و شمال گرجستان زندگی می كرده اند، به پارسی سخن می گفتند و فرهنگ و تمدن ایرانی داشتند كه این فرهنگشان و برخی از واژه های پارسی در میان آنان تا به امروز باقی مانده است. قفقاز جنوبی كه تا سال 1828 گوشه ای از ایران بود «اران» خوانده می شد كه بعدا دولت شوروی آن را جمهوری آذربایجان نام نهاد.

 

552م:25 سپتامبر سال 552 میلادی میان هیات اعزامی ایران از تیسفون به قسطنطنیه و دولت روم بر سر ترك مخاصمه نیروهای دو كشور در ساحل دریای سپاه (منطقه ساحلی گرجستان امروز، منطقه آبخیز = آبخازیه) كه ایران در آن نبرد پیروز شده بود توافق حاصل شد. دولت روم شرقی پیشنهاد متاركه جنگ را داده بود.

طبق قراردادی كه در همین روز امضاء شد و متن آن موجود است قرار شد كه دولت روم كه آغازگر این جنگ بود بابت غرامت، سه هزار و چهارصد كیلوگرم طلا به ایران بدهد.

به نوشته مورخان، دولت ایران (دوران سلطنت انوشیروان دادگر) تنها نخستین قسط آن را كه 850 كیلوگرم بود دریافت كرد و رومی ها سپس چند بار تعلل و درخواست مهلت كردند كه خسرو انوشیروان در سال 579 فوت شد و موضوع عملا منتفی گردید.


1941م:متفقین كه ایران را در اشغال نظامی داشتند 25 سپتامبر 1941 (مهرماه 1320) دكترعیسی صدیق استاد دانشگاه (معروف به پدر آموزش و پرورش نوین ایران) را به دلیل تمایل زیاد به وطندوستی (ناسیونالیسم ایرانی) از ریاست سازمان انتشارات و تبلیغات كشور (وزارت ارشاد فعلی) بركنار كردند. وی درست یك سال پیش از آن به این سمت منصوب شده بود. متفقین دكتر صدیق را به دلیل پارسی كردن هر چه بیشتر واژه های متداول از زبانهای دیگر، توجه به آموزش عمومی تاریخ و فرهنگ ایران و نیز اصرار به گسترش مدارس از ابتدایی تا عالی؛ بیش از حد میهندوست تشخیص داده بودند و ادامه روش او را به حال خود (در طول جنگ) خطرناك خوانده بودند. وی بعدا (پس از جنگ جهانی دوم) چند بار وزیر فرهنگ و آموزش و پرورش و بعدا سناتور شده بود. متفقین همزمان با بركناری دكتر صدیق، تقریبا همه فارغ التحصیلان ایرانی مدارس عالی آلمان را بركنار، بازداشت و یا تبعید كردند.

25 سپتامبر سال 2008 گزارش رسید كه پلیس افغانستان دانشجویان دانشگاه بلخ را كه مانع از پایین كشیدن تابلوی فارسی این دانشگاه از سر در آن شده بودند مورد ضرب و شتم قرارداده است. این تابلو از زمان تاسیس دانشگاه در سال 1985 در آنجا بود كه دولت طالبان بعدا یك تابلوی پشتو نیز در آنجا قرارداد و پس از سركوب طالبان با كمك آمریكا، دانشگاه بلخ دارای یك تابلو انگلیسی هم شد ولی اخیرا (معلوم نیست به چه دلیل) تصمیم گرفته شد كه تابلو زبان فارسی آن را بردارند كه اعتراض شروع شد. چنین كاری اخیرا در یك مورد دیگر مشاهده شده بود. رئیس جمهور افغانستان یك پشتون است ولی ادامه چنین ضدیت هایی ممكن است خشم تاجیكهای دو طرف آمودریا و پارسی زبانان را باعث شود. همین جنگ داخلی جاری افغانستان را كافیست.

 

دکتر صدیق در سال 1320


1320ش:یک ماه پس از تعرض نیروهای انگلستان و شوروی به ایران به بهانه خطر دوستی ایران و آلمان برای متفقین، به خواست دولتهایی كه ایران را اشغال نظامی كرده بودند و تحت فشار آنها که هدفشان تضعیف حس میهندوستی در جوانان ایران و آمادگی دفاع از وطن بود، از سال تحصیلی 1320 - 1321 برنامه آموزش نظامی در دبیرستانها و دانشكده های کشور لغو شد. تا آن زمان، با این كه ایران به صورت جداگانه دبستان و دبیرستان نظام داشت، مقدمات آموزش فنون نظامی و آشنایی با روش های دفاعی، یکی از دروس اجباری دوره های متوسطه و عالی کشور بود. تاریخ نشان داده است كه از دوران اقتدار امپراتوری روم تا کنون، دولتهای برتری جو کوشیده اند که احساسات ناسیونالیستی ایرانیان خفته بماند و ایران از بنیه نظامی چشمگیر برخوردار نباشد که این دو عامل رابطه مستقیم با یکدیگر دارند؛ اگر احساسات ملی زنده شود تقویت نظامی متعاقب آن خواهد بود و بالعکس.


1324ش:دكتر فریدون كشاورز نماینده پارلمانی حزب توده در جلسه مورخ سوم مهرماه 1324 مجلس شورا در نطقی گفت كه ماموران فرمانداری نظامی تهران در جریان حمله به باشگاه این حزب و مقر آن واقع در خیابان فردوسی جنوبی اورا با این که خود را معرفی کرده بود كتك زدند . وی در این نطق وجود فرمانداری نظامی را در هر كشور نشانه حكومت دیكتاتوری در آن كشور خواند و خواست كه در ایران دیكتاتور زدایی شود. وی گفت که هیچ دلیلی برای ادامه حکومت نظامی وجود ندارد.

در جریان حمله ماموران حکومت نظامی تهران به دفاتر و باشگاه حزب توده و خانه صلح ، تنی چند از مقامات این حزب مضروب شده بودند.

 

دکتر فریدون کشاورز

 

1346ش:طرح نظام تازه آموزش و پرورش ایران كه در طول ماهها تنظیم شده بود سوم مهرماه 1346 هجری خورشیدی به صورت یك كتاب قطور جهت بررسی و اظهار نظر اصحاب نظر انتشار یافت كه به موجب آن دوره ابتدایی به پنج سال و دوره متوسطه به چهار سال كاهش می یافت و در عوض یك دوره سه ساله راهنمایی تحصیلی با هدف شكوفا ساختن استعداد نوجوانان و هدایت آنان بر پایه ذوق و استعدادی كه از خود نشان دهند به دوره متوسطه مربوط به وجود می آمد. این کتاب حاوی جزئیات برنامه های نظام تازه و شرح انگیزه و هدفهای آن بود كه برای دست اندرکاران آموزش و پرورش، روزنامه نگاران، استادان و کارشناسان مربوط ارسال شده بود.

در پی انتشار این طرح، برخی به جای اظهار نظر درباره متن آن، زبان به انتقاد سیاسی گشودند كه این طرح زاییده افكار دو كمونیست سابق (دكتر هادی هدایتی و دكتر منوچهر تسلیمی وزیر آموزش و پرورش و معاون او) است!.

طرح به همان صورت توسط وزیر بعدی آموزش و پرورش به اجرا درآمد.

طبق این طرح، تعلیمات عمومی عبارت است از ابتدائی به علاوه راهنمایی (8 سال اول). در مرداد ماه 1384 وزارت اموزش و پرورش جمهوری اسلامی اطلاعیه ای به روزنامه های تهران داده بود كه دوره راهنمایی را بر تعلیمات عمومی اضافه می كند. حال آن كه این كار 38 سال پیش از آن صورت گرفته بود!. از همان آغاز کار، مشکل در اجرای طرح بود،زیرا بدون این كه معلمان مربوط، برای تحقق هدفهای آن آموزش ضمن خدمت دیده باشند با همان روش سابق به کلاس های نظام تازه فرستاده شده بودند. کوتاهی دیگر در اجرای این نظام این بود که کار تدریس در دوره راهنمایی تحصیلی را که حساسترین بخش این نظام بود به فوق دیپلمه ها سپردند. حال آن که دوره راهنمایی تحصیلی جای دوره اول دبیرستان را گرفته بود که مدرسین آن دوره ،لیسانسیه ها بودند.

طرح مورد بحث، دوره راهنمایی تحصیلی را جزیی از تعلیمات عمومی به حساب آورد كه بر اساس قانون تعلیمات اجباری باید مطلقا رایگان باشد و بر همین پایه، دولت وقت از 1353 به خرید و انحلال مدارس ابتدایی و راهنمایی غیر دولتی اقدام كرد كه قانون اساسی جمهوری اسلامی همه تحصیلات عمومی و متوسطه را رایگان كرده است و بر اساس این قانون، ایران اكیدا نمی تواند مدرسه پولی در این سطوح تحصیلی داشته باشد، ولی می بینیم که از دهه 1370 در ایران ایجاد مدرسه پولی تحت عنوان «غیر انتفاعی !» از سر گرفته شده است و ....

 

دکتر هادی هدایتی وزیر وقت

 

1321 ش: آغاز بررسی لایحه دولت در مجلس كه اجازه نشر 200 میلیون تومان اسكناس تازه را خواسته بود. همین اسكناس ها باعث آنچنان تورمی در ایران شد كه آثار نامطلوب آن تا سالها پس از پایان جنگ جهانی دوم ادامه داشت.

 

1325 ش: عشایر فارس با سوء استفاده از اوضاع نابسامان كشور، با هدف باج خواهی از دولت، شهر كازرون را مسلحانه متصرف شدند كه رویدادی ناگوار در تاریخ وطن، و عملی خلاف منش ایرانی بود.

 

1881م:«لو هسونLu Xun» نویسنده برگ چین در قرن بیستم 25 سپتامبر 1881 به دنیا آمد، 55 سال عمر كرد و در سال 1936 درگذشت. كتاب های او به پیروزی انقلاب چین كمك بسیار كرده است. او كوشید كه در كتابها و مقالاتش مردم چین را كه در پی تعرض مغول و اشغال چین در قرون وسطا و متعاقب آن مداخله گری قدرت های جهانی در قرون جدید و معاصر، به صورت انسانهایی شكیبا، قانع و آرامش طلب (توسری خور) درآمده بودند تكان دهد، به حركت در آورد و فرهنگ سكوت و تحمل را (كه یك عادت ثانوی شده بود) از آنان بزداید. لو هسون «خود فریبی»، انفعال و برخی خصلت های بد از جمله سخن چینی، دو رویی، چاپلوسی، رشوه و ترس را نتیجه تاثیر حكومت مغولها بر چین می دانست. درحقیقت، فكر انقلاب فرهنگی چین از «لو» است. «لو» در طول 13 سال 21 كتاب نوشت از جمله: خاطرات یك دیوانه، ارزش جنگ افزار، فردا، كونگ یی جی، توفان در فنجان چای، واقعیت های زندگی آن كیو، تاریخچه ادبیات چین، روشنایی سفید، خرگوش و گربه، برضد تجاوز و .... پس از فوت، مقالات لو هسون نیز از روزنامه ها جمع آوری و در یك مجموعه شش جلدی منتشر شده است. وی در نوشته هایش، قدرت های جهانی را پس از مغولها از عوامل بدبختی چین در قرن نوزدهم یشمار آورده است.

 

لو


1897م:امروز زادروز ویلیام فاكنر نویسنده معروف و برنده جایزه نوبل ادبیات است كه 25 سپتامبر سال 1897 به دنیا آمد و 65 سال زندگی كرد. وی در نگارش، تكنیک (روش) خاصی به كار می برد كه بی شباهت به داستانسرایی قدیم ایران نیست. او در نوشته هایش می كوشید كه اهمیت ارزشها ـ به ویژه ارزش خانواده، ارزشهای فرهنگی و ... را تبلیغ كند و می گفت كه تمدن صنعتی ارزشهای تمدن كشاورزی را كه مردم معنویت بیشتری داشتند، از میان برده است. فاكنر كه در كشورهای متعدد از جمله فرانسه، ایتالیا، اسپانیا و انگلستان زندگی كرده بود، همیشه فكر می كرد كه خوب نمی نویسد و همین طرز فكر، او را از غرور پیروزی دور ساخت و به بهترنویسی هرچه بیشتر وادار كرد. فاكنر بر ضد هر گونه تبعیضی بود و حتی می گفت: روزنامه نگاران هم تبعیض می كنند و تبعیض آنها این است كه تنها بعضی ها را بزرگ می كنند و به شهرت و قدرت می رسانند، حال آن كه باید افكار و كارها را منعكس كنند. كتابهای معروف فاكنر عبارتند از: روشنایی در ماه اوت، یك گل سرخ برای امیلی، میراث زشت نژادی و ....

 

فاکنر


1970م:25 سپتامبر 1970 نویسنده آلمانی " اریک ماریا رمارک " در 72 سالگی در گذشت. وی در نیمه دوم عمر به آمریکا مهاجرت کرده بود ، اما کتابهایش را همچنان به زبان آلمانی می نوشت و همزمان ، یک مترجم به زبان انگلیسی بر می گردانید و کتاب باهم در یک زمان به دو زبان انتشار می یافت.

معروفترین کتابهای او عبارتند از : جبهه غرب آرام است، زمانی برای زیستن و زمانی برای مردن ، طاق نصرت ، جاده فرعی ، شب در لیسبون و....

کتابهای اریک عمدتا نتیجه تجربه های زندگانی خود اوست . در همه آثار او نکوهش شدید مادیگری به چشم می خورد.

 

اریک ماریا رمارک

 

1960م:بانو " امیلی پست" مولف " اتیکت" در این روز (25 سپتامبر) در سال 1960 درگذشت. وی که کارشناس رفتار اجتماعی بود پس از تالیف نخستین اتیکت که در باب آداب معاشرت بود ، 9 جلد دیگر در همین زمینه و برای مثال "اتیکت در مراسم عروسی" نوشت که تا 1960 هرکدام 90 بار تجدید چاپ شدند و الگو قرار گرفته اند. امیلی در داستان نگاری و نگارش کتابهای غیر داستانی نیز مهارت و تجربه داشت.

پس از فوت امیلی، عروس او، الیزابت، موسسه ای با عنوان "اتیکت" به وجود آورده و به تکمیل و انتشار آثار مادر شوهر ادامه می دهد. امیلی 27 اکتبر 1873 در شهر بالتیمور (ایالت مریلند آمریکا) به دنیا آمده بود.

 

امیلی


2003م:« كنت اندریست » تاریخدانی كه گفته شده سرگذشت بومیان آمریكا ( سرخپوستان ) را تحت عنوان « مرگ طولانی » دقیق و بی طرفانه نوشته بود 19 سپتامبر 2004 در 90 سالگی در كالیفرنیا درگذشت. او كه در 1937 از دانشگاه مینه سوتا در رشته روزنامه نگاری فارغ التحصیل شده بود پس از چند سال تجربه در این كار، به تكمیل تحصیلات خود در رشته تاریخ پرداخت و بقیه عمر را صرف تالیف تاریخ ، نوشتن مقالات و مطالب تاریخی كرد. از او كتابهای معتدد تاریخ باقی مانده است ولی شهرت جهانی «اندرست» مربوط به تاریخ سرخپوستان و تلاش آنان برای حفظ بقاء خود در برابر مهاجرت مسلحانه اروپاییان به سرزمین هایشان است . نخستین چاپ این كتاب كه هنوز تجدید می شود در 1964 انتشار یافته بود.

 

1912م:دانشگاه كلمبیا در نیویورك 25 سپتامبر 1912 به ضمیمه دانشكده روزنامه نگاری خود دوره فوق لیسانس این حرفه را دایر كرد كه نخستین دوره فوق لیسانس روزنامه نگاری در جهان است. تا آن زمان، استادان مربوط و اصحاب نظر، ژورنالیسم را یك رشته آكادمیك مستقل نمی دانستند بلكه همانند پزشكی معتقد به تجربی بودن آن بودند و می گفتند همان طور كه با رفتن به دانشگاه، یك فرد نمی تواند شاعر و نقاش شود، با شركت در كلاس روزنامه نگاری هم كسی روزنامه نگار نمی شود مگر استعداد، ذوق و معلومات اولیه را داشته باشد. بنابراین با تاسیس دوره فوق لیسانس و دكترای روزنامه نگاری موافق نبودند. جوزف پولیتزر ناشر چند روزنامه در نیویورك عقیده دیگری داشت. او كه روزنامه نگاری را حرفه ای بزرگ، شریف و روشنگر و مدافع مردم و وطن تعریف كرده است خواسته بود كه این رشته، فوق لیسانس و دكترا هم بدهد. با همین فكر، وی در 1902 مبلغی از پول خود را به دانشگاه كلمبیا داد تا چنین دوره هایی دایر كند كه دانشگاه پول او را رد كرد. پولیتزر كه چنین دید در وصیتنامه اش دو میلیون دلار به این دانشگاه اختصاص داد و بقیه اش را به دادن جوائز روزنامه نگاری و ادبی. دانشگاه كلمبیا پس از فوت پولیتزر راهی نداشت جز قبول پول و دایر كردن دوره های مورد نظر پولیتزر و گرنه دولت پول را برداشت می كرد و به این ترتیب دوره فوق لیسانس روزنامه نگاری از 25 سپتامبر 1912 در كلمبیا دایر شد.

 

1983م:بیست و پنجم سپتامبر (به وقت شرق روسیه 26 سپتامبر) سال 1983 دستگاه هشدار دهنده ارتش شوروی (ارلی وارنینگ) زنگ خطر حمله اتمی به شوروی را به صدا در آورد و علامت داد كه رادار بزرگ مستقر در سیبری حركت موشكهای آمریكا به سوی خاك شوروی را ثبت كرده است. طبق دستور العملی كه در اختیار ارتش بود، قرار بود كه به محض به صدا در آمدن چنین زنگ خطری، موشكهای اتمی شوروی كه بر روی سكوها قرار داشتند و به سوی آمریكا و پایگاههای نظامی آن در گوشه و كنار جهان از انگلستان تا آلمان و ایتالیا و كره جنوبی و ژاپن نشانه گیری شده بودند پرتاب شوند و متعاقب آن بمب افكنهای دور پرواز حامل بمب اتمی به سوی هدفهایشان به حركت درآیند و زیردریایی های شوروی كشتی های آمریكا و پایگاههای آنها را موشك باران كنند. همه چیز برای شروع حمله متقابل آماده بود و تنها نیاز به تماس سرهنگ «ستانیسلاو پتروفStanislav Petrov» با كاخ كرملین داشت و مقرر بود كه در صورت تاخیر دریافت پاسخ، بیش از 3 دقیقه، به مسئولیت خود دستور حمله متقابل را بدهد كه سرهنگ پتروف در آخرین لحظه پیش از تماس با كرملین، نسبت به دقت زنگ خطر و آغاز حمله در آن شرایط كه روابط دو ابر قدرت چندان وخیم نبود تردید كرد و دستور كسب اطلاع مجدد و تایید حركت موشكهای آمریكا را داد كه خبر رسید، دستگاه «ارلی وارنینگ» دچار اختلال شده بود و پس از نخستین زنگ، موشك در حال حركت دیده نشده است. در نتیجه، همه چیز به حالت عادی باز گشت.

این موضوع تا سال 1998 به مدت 15 سال محرمانه نگهداشته شده بود. در این سال پس از افشاء قضیه، تازه جهانیان متوجه شدند كه اگر سرهنگ پتروف در آن شب تردید نكرده بود كره زمین با همه موجوداتش منهدم شده بود زیرا كه در همان ساعت اول نزدیك به شش هزار سلاح اتمی بكار می رفت كه 500 تای آن برای انهدام كره زمین كافی است. سرهنگ پتروف كه اینك دوران بازنشستگی را می گذراند در چند مصاحبه، چگونگی قضیه را بیان كرده و گفته است كه در آن دقایق چه بر او گذشت زیرا كه تنها چند دقیقه وقت تصمیمگیری داشت.

 

سرهنگ پتروف


1630م:25 سپتامبر سال1630 اعلام شد كه طاعون در شمال ایتالیا همه گیر شده است و متعاقب آن پولدارها شهرها را ترك گفتند و به روستاها فرار كردند. این طاعون باعث مرگ یك میلیون ایتالیایی شد. از سال 1300 میلادی هر چند سال یكبار طاعون سراسر اروپا را در بر می گرفت و یك دهم مردم جان می سپردند. فقرا بیش از داراها از طاعون كه در آن زمان راه درمان نداشت آسیب می دیدند. سربازان آلمانی ارتش اتریش كه به لمباردیا حمله برده بودند متهم به واردكردن این طاعون به ایتالیا شدند، زیرا نخستین قربانی آن یك سرباز آلمانی در شهر میلان بود، ولی آلمانیها به نوبه خود سربازان فرانسوی را كه همزمان پیه مونته ایتالیا را مورد حمله قرار داده بودند مسئول انتقال طاعون به شمال ایتالیا معرفی می كردند، زیرا قبل از ایتالیا، جنوب فرانسه آلوده طاعون شده بود.


1789م:اصلاحیه معروف قانون اساسی آمریكا موسوم به "بیل آو رایتز Bill of Righrs " كه حقوق مردم این كشور را تضمین كرده است 25 سپتامبر سال 1789 به تصویب رسید. در این اصلاحیه، موارد متعدد حقوق پایه از جمله آزادی بیان، ابراز نظر و عقیده، آزادی قلم و مطبوعات (Press) و آزادی تشكیل اجتماعات تضمین شده است.

براساس همین قانون، انتشار روزنامه و هرگونه نشریه چاپی در آمریكا نیاز به دریافت پروانه از دولت ندارد. البته هنوز تلاش آزاد طلبان برای تعمیم دادن این قانون به رادیو - تلویزیونها كه آنها هم که به نوعی وسیله انتشار بیان و عقیده هستند به جایی نرسیده است و پروانه این رسانه ها را یك كمیسیون فدرال (دولت مركزی) به نام FCC برای مدت یك سال صادر می كند و این پروانه، اگر ایستگاه ضوابط را ضمن كار یك ساله خود رعایت كرده باشد قابل تجدید شدن است.

بازرسی بدنی و منزل، مصادره و توقیف اموال و بازداشت فرد (اتباع و ساکنان قانونی آمریكا) نیز بدون حكم قاضی و حضور متهم در محكمه (با وكیل رسمی، در صورتی كه فرد تقاضا كند) و تفهیم حقوق ممنوع است.

 

1959م:25 سپتامبر سال 1959 " اس. دبلیو. آر. دی . باندرانایکه " نخست وزیر وقت کشور سریلانکا به دست یک راهب بودایی کشته شد. وی که فارغ التحصیل دانشگاه آکسفورد انگلستان بود در باز گشت به وطن - به قول خودش با جراتی که کارهای دکتر مصدق در ایران به او داده بود - در سال 1952 (1331 خورشیدی ) حزب" آزادی ملیون سریلانکا " را تاسیس کرد . تنها اصحاب حرفه ،کارگران ، کشاورزان و معلمان می توانستند وارد این حزب شوند. درهای حزب به روی فئودالهای ، بازیگران سیاسی (سیا سی کاران حرفه ای ) ،بازرگانان عمده و ثروتمندان بسته بود. وی سپس با چهار حزب سوسیالیست و سوسیال دمکرات کشورخود ائتلاف کرد و با شعار سریلانکا متعلق به سریلانکایی ها است و زبان رسمی کشور باید زبان بومی باشد و ... در سال 1956 انتخابات را برد و نخست وزیر شد.

باندرانایکه به همه وعده های انتخاباتی اش وفا کرد و زبان انگلیسی را که یادگار استعمار انگلستان بود از رسمیت انداخت و یک سیاست مستقل ملی در پیش گرفت و با کشورهای کمونیست رابطه برقرار ساخت و ....

پس از ترور باندرانایکه ، احساسات مردم تحریک شد و خواهان آن شدند که همسر او " سیریما " که تجربه کافی هم در کار سیاست و دولت نداشت برجایش بنشیند و " سیریما " تا لحظه مرگ در سال 2000 سه دور متناوت نخست وزیر سریلانکا بود. در این میان حزب آزادی ملیون و احزاب موتلفه سریلانکا در سال 1994 "چاندریکا "دختر باندرانایکه را هم رئیس جمهوری کردند و از این سال تا سال 2000 ، دختر رئیس جمهوری و مادر نخست وزیر او بود.

 

سیریما

 

2004م:رویداد بازگرداندن «یوسف اسلام» از نیمه راه واشنگتن به لندن، به دستور وزارت امنیت ملی آمریكا در 21 سپتامبر 2004 ، اقدامی بی سابقه تلقی شده بود كه قبلا مشابه آن به آن صورت مشاهده نشده بود.

یوسف اسلام كه سه دهه پیش نام خود را از «استیفن جیورجیو» به یوسف تغییر داد و مسلمان شد و از خوانندگی دست كشید در بازگشت به لندن گفت كه تعجب می كند چرا اورا به آمریكا راه ندادند، حال آن كه در ماه مه (چهار ماه پیش از آن) در واشنگتن بود و با برخی مقامات كاخ سفید نیز درباره فعالیتهای نوعدوستانه مذاكره كرده بود. گفته شده بود كه وی از جمله كسانی بوده كه عملیات تروریستی را كه منجر به آسیب افراد بیگناه می شود نكوهش كرده و ارتباطی با این عملیات نداشته است. یوسف (در آن زمان 56 ساله) متولد انگلستان و یك انگلیسی است و در زمان خوانندگی به «كت استیو» شهرت داشت.

یوسف كه هنگام ورود به لندن در حلقه محاصره خبرنگاران قرار گرفته بود اظهار داشت: با دختر21 ساله اش «میمنه» با یک هواپیمای شركت هواپیمایی آمریكایی یونایتد عازم واشنگتن بود. كاركنان این شركت در فرودگاه لندن، قبلا نام اورا در فهرست «پرواز ممنوع» وزارت امنیت ملی آمریكا ندیده بودند و مشكلی در سوار شدن به هواپیما نداشت. اما، پس از ورود به آسمان آمریكا و نزدیك به دو ساعت مانده تا رسیدن به فرودگاه «دالس» شهر واشنگتن به خلبان هواپیما خبر دادند كه نام من در فهرست پرواز ممنوع (واچ لیست) است و حق ورود به آن كشور را ندارم. خلبان مجبور شد كه مسیر هواپیما را با اتلاف وقت صدها مسافر و تحمل هزینه به سوی فرودگاه «بانگور» واقع در ایالت «مین» تغییر دهد و در اینجا فرود آید و مرا به ماموران پلیس و امنیت تحویل دهد كه با اولین پرواز به لندن باز گردانده شدم، لكن به دخترم اجازه دادند كه وارد آمریكا شود. من هنوز غرق در تعجب هستم كه چرا نباید وارد آمریكا می شدم و چرا به این صورت پرهیاهو، دلهره آور و بی سابقه مرا فرود آوردند و باز گرداندند. بازگرداندن یك توریست خارجی از فرودگاه مقصد امری عادی است، ولی از میان راه و از آسمان كاری است كه سابقه نداشته است و من پی گیر آن خواهم بود.

یكی از برادران یوسف كه ساكن آمریكاست گفته است كه یوسف عاشق صلح و دوستی و برادری انسانهاست و می خواهد كه به عنوان سفیر صلح معروف باشد.ظاهرا وزیر امورخارجه انگلستان در ملاقات معمولی در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل با وزیر امورخارجه امریكا، در این زمینه از او توضیح خواسته بود.

مقامات وزارت امنیت ملی آمریكا اشاره كرده بودند كه نام یوسف در فهرست ممنوع الورودهای به آمریكا بود و شاید اشتباه تایپی و جا به جایی حروف سبب شده بود كه هنگام سوار كردن وی به هواپیما در فرودگاه لندن متوجه قضیه نشوند و ماموران این وزارت كه فهرست مسافران عازم آمریكا را دریافت می كنند متوجه شدند كه یك ممنوع الورود در میان مسافران هواپیمای "یونایتد" است، و این لیست عمدتا مربوط به كسانی است كه ارتباط و مناسبتهایی با تروریستها دارند. دولت اسرائیل هم قبلا یوسف را متهم به دادن كمك مالی به «حماس» كرده و یك بار مانع از ورود وی به آن كشور شده بود و از فرودگاه بازگردانده بود.

با این كه یوسف به دلیل گرویدن به اسلام با خواندن آواز وداع كرده، در سال 2003 دو نوار آواز در مخالفت با جنگ عراق پر كرده بود كه احتمالا محتوای این نوارها عدم رضایت مقامات آمریكایی را فراهم ساخته است.

اخراج یوسف اسلام با این روش بی سابقه و پر هیاهو در دویست و پانزدهمین سالگرد تصویب اولین اصلاحیه های ده گانه قانون اساسی آمریكا صورت گرفت كه به موجب آن كه به «بیل آو رایتز» معروف است و در سپتامبر سال 1789 تصویب شده اند آزادی بیان، قلم، مطبوعات، اجتماعات، مذهب و اعتراض تضمین گردیده است. قانون اساسی آمریكا آزادی حمل اسلحه را هم تضمین كرده است.

در بسیاری از مقالاتی كه در سه روز اول پس از این رویداد در این زمینه انتشار یافته آمده بود: چرا از هواپیمای با صدها مسافر در میان راه خواسته شد كه تغییر جهت دهد و یوسف را كه شهرت بین المللی دارد در نزدیكترین فرودگاه به مرز آمریکا پیاده كند تا باز گردانده شود؟. چه فرقی می كرد اگر یوسف از فرودگاه شهر واشنگتن باز گردانده می شد و این همه سر و صدا و اعتراض بپا نمی كرد، چه سیاستی در كار بود؟. معمولا در همه كشورها روال كار بر این است كه امر اخراج (دیپورت) افراد با حكم قاضی دادگاه باشد نه مامور پلیس. یك فرد باید امكان دفاع از خود و پاك كردن سابقه اش را داشته باشد. یوسف كه با زور و اجبار به هواپیما سوار نشده بود، چرا چنین عملی در 21 سپتامبر 2004 كه انتظار آن از آمریكا به عنوان كشوری قانونمند نمی رفت سر زد؟. دارندگان گذرنامه انگلستان نیاز به ویزا برای ورود و دیدار كوتاه از آمریكا را ندارند. بنابراین، وی این حق را داشت كه اتهامش در یك دادگاه آمریكا ثابت شود و حرفهایش را در آنجا بزند. گزارش وزارت امنیت اتهامی یكطرفه و یك سوء ظن است كه دولت آمریكا دست كم از آغاز قرن 20 با چنین وضعیتی در كشورهای دیگر مبارزه كرده است و شوروی سابق را كه چنین می كرد كشور پشت پرده آهنین می نامید. كشور آمریكا یك مهاجر نشین است كه جز یك میلیون سرخپوست بقیه 290 میلیون جمعیت آن از خارج و عمدتا در یك قرن اخیر به آنجا مهاجرت كرده اند و در نتیجه باید در آنجا رعایت احوال خارجیان و مسافران بیش از كشورهای دیگر بعمل آید و ....

 

یوسف اسلام

 

768: پپین سوم Pepin III شاه فرانكها (قومی در جنوب آلمان و شمال فرانسه كه بعدا كشور "گل" به نام آنان فرانسه خوانده شده است) درگذشت و پسرش شارلمانی (شارل بزرگ) یكی از دو جانشین او شد. این رسم فرانكها بود كه پس از پدر كشور او میان پسرانش قسمت شود و بعدا پس از مرگ برادر، شارلمانی شاه فرانسه و سپس بسیاری از سرزمین های اروپایی شد. جهان آن زمان دو مرد مقتدر داشت، در شرق هارون الرشید و در غرب شارلمانی

900: گروهی ازسیاهپوستان جنوب افریقا، در غرب كالهاری كشور توت سوه Toutswe را كه امروز بوتسوانا Botswana نامیده می شود باری خود تاسیس كردند.

1644: اولاس ریمر Olaus Rimer دانشمند دانماركی سرعت نو را دقیقا اندازه گیری كرد.

1818: برای نخستین بار در بیمارستان گایز Guys لندن عمل تزریق خون (Transfusion) صورت گرفت.

منبع:iranianshistoryonthisday.com