اخبار


2 دقیقه پیش

عکس: استهلال ماه مبارک رمضان

همزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ...
2 دقیقه پیش

تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریم

وزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که می‌تواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام می‌شود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ...

تقویم تاریخ -13 دی



1649م:شاه عباس دوم سوم ژانویه سال 1649 هندیان را از قندهار بیرون راند. این نخستین اخراج نظامیان هندی از قندهار در دوران شاه عباس دوم بود كه شخصا اقدام كرد. دومین اخراج هندیان از قندهار در دسامبر 1650 صورت گرفت. در سالهای 1652 و 1653 نیز ارتش ایران دو بار دیگر به تجاوز هندیان به آن شهر پایان داد. در بیرون راندن دوم، سوم و چهارم هندیان از شهر قندهار تنها از واحدهای نظامی مستقر در پادگانهای هرات و كرمان و نیروهای ضربتی مستقر در ارگ بم استفاده شده بود، زیرا هندیان آن چنان توانمند نبودند كه لازم باشد سپاه مرکزی مستقر در اصفهان فرستاده شود. پس از لشكركشی سال 1649 كه شاه عباس دوم سپاه اصفهان را با خود برده بود، دو واحد توپخانه از این سپاه من باب احتیاط در هرات و ارگ بم باقی مانده بودند. پادگان هرات محل استقرار سپاه خراسان بود.


1300ش:ژنرال رضاخان پهلوی سردار سپه 13 دی ماه سال 1300 خورشیدی (3 ژانویه 1921) سازمان ارتش ایران را كه خود تنظیم كرده بود به این شرح اعلام داشت و تاكید كه از روز بعد به اجرا در خواهد آمد:

لشكر مركز (تهران)، لشكر اذربایجان (تبریز)، لشكر غرب (همدان)، لشكر جنوب ( شیراز ) و لشكر شرق (مشهد). ضمنا قرار شده بود كه برای آموزش افسر برای این لشكرها یك مدرسه عالی نظام (دانشكده افسری) در تهران تاسیس شود.

ژنرال رضاخان فرماندهی لشكر مركز را خود بر عهده گرفت و فرماندهان لشكرهای دیگر را از میان دوستانش، افسران سابق قزاق كه آموزش روسی داشتند برگزید.

این نخستین سازماندهی ارتش ایران پس از لغو مناطق نفوذ و خروج نیروهای خارجی از كشور بود. بعدا این واحدها افزایش یافته و ده لشكر شدند كه انضباطی سخت بر آنها حاكم بود. با وجود این، در شهریور 1320 چند خیانتكار به این نظامیان فرصت ندادند كه توان و از جان گذشتگی خود را در را میهن به منصه ظهور بگذارند تا ملت مباهی و مفتخر شود و از حالت خمود طولانی به در آید.


1925م:موسولینی رهبر وقت ایتالیا سوم ژانویه سال 1925 پارلمان این کشور را منحل كرد و آن را به آن صورت که بود، مجمع صاحبان منافع ؛ پایگاه تشنگان قدرت و شهرت؛ آرتیستهای زد و بند و نیز جایی خواند که به اتلاف وقت ملت و عقب انداختن پیشرفتهای میهن تبدیل شده است. وی گفت كه امروز و فردا كردن و بازی با كلمات و عبارات، دمكراسی نیست اتلاف عمر یك ملت و بزرگترین خیانت است. پارلمان جای فداكاری برای ملت است، نه پلكان قدرت، نفوذ و راهی برای دستیابی به پول. نماینده پارلمان باید یك فدایی میهن و سرباز مردم باشد. این پارلمان هایی كه من در بعضی كشورها سراغ دارم بزرگترین عامل سوء استفاده از دمكراسی هستند. «دمکراسی» در این ربع قرن [ منظور موسولینی 25 سال اول قرن 20 بود] از تعریف خود دور شده و پارلمانهای اروپایی، دیگر بازتاب دمکراسی واقعی نیستند و دستگاههایی هستند مغایر با آن چه که در ذهن مردم از دمکراسی نقش بسته است؛ دکان و مغازه هستند. من به كارآیی و مفید بودن این پارلمانها و این طرز انتخابات تردید دارم. دمکراسی هدفی است عالی و واژه ای است زیبا که از نو باید تعریف و چگونگی اجرای آن دوباره نویسی شود تا بشود اطمینان یافت که دربست در خدمت ملت و کشور است.

از آنجا که «قلم در دست فاتحان جنگ بوده است»، این عمل موسولینی را آغاز دیكتاتوری وی نوشته اند.

مروری بر انتخابات در طول قرن 20 و دهه یکم قرن 21 درستی اظهارات موسولینی در بیشتر کشورها و جوامع را نشان می دهد و انتخاب شدگان عمدتا از همان دسته ای بوده اند که موسولینی در سوم ژانویه 1925 بیان و تشریح کرده بود. ابزارهای تازه از جمله اینترنت به سوء استفاده از دمکراسی کمک کرده است. خروج رسانه ها که دیگر، بسختی می توان عنوان ژورنالیسم بر آنها نهاد باعث شده است که دمکراسی ستون محافظ خودرا از دست بدهد و به این ترتیب، دیگر امیدی به بازگشت به دمکراسی واقعی و ادامه آن وجود ندارد.

 

مجله لایف در سال 1939 این عكس موسو لینی را پشت جلد خود چاپ كرد


2004م:29 دسامبر 2004 اعلام شده بود که سازمانهای روزنامه نگاری آمریكا از انجمن سردبیران تا گروههای آموزش روزنامه نگاری دانشگاههای و اتحادیه های صنفی ژورنالیستها تصمیم گرفته اند كه اگر مقامات دولتی به محدود كردن اجرای قانون دسترسی به اطلاعات( Freedom of Information Act ) ادامه دهند از 13 مارس (23 اسفند) 2005 به مدت یك هفته با انتشار خبر، مقاله و كاریكاتور دست به اعتراض بزنند. روزنامه نگاران آمریكایی گفته بودندكه رویداد 11 سپتامبر سال 2001 بهانه این محدودیت قرار گرفته كه خلاف قانون موضوعه است. این قانون دسترسی به هرگونه اطلاعات و نیز كاویدن فعالیت سازمانهای دولتی را كه متعلق به مردم هستند آزاد كرده است مگر این كه این اطلاعات به دلایلی كه قانون به وضوح به آنها اشاره كرده است (اطلاعات دفاعی) مستثنی شده باشند. اراده مقامات دولت و خواست دادستان كل نمی تواند مانع از ادامه اجرای قانون شود. به علاوه، تا سه سال پیش از آن (سپتامبر سال 2001)، بی اعتمادی نسبت به روزنامه نگار كه پیاده نظام وطن است در آمریكا دیده نشده بود. برخی از سران انجمن های روزنامه نگاری آمریكا گفته بودند كه مانع دسترسی روزنامه نگار به اطلاعات شدن عملی مغایر دمكراسی آمریكا است و به اعتماد ملت كه می خواهد بداند دولتش چه می كند آسیب می رساند. "دانستن" حق است.


1431م:ژاندارك، دختر ارلئان، كه فرانسویان مایوس و افسرده را به پیروزی رسانید سوم ژانویه سال 1431 برای مجازات شدن به یك اسقف کاتولیک (كشیش بزرگ منطقه) در شمال فرانسه سپرده شد كه به دستور این كشیش كه او هم فرانسوی بود به جرم جادوگری و پوشیدن لباس مردانه در یک محکمه مذهبی محكوم به اعدام شد و سی ام ماه 1431 مه (چهارماه پس از اینکه تحویل اسقف شده بود) در یك بازار باز (بدون سقف) در برابر چشم مردم آتش زده شد. ژاندارك هنگام آتش زده شدن 19 ساله بود. انگلیسی هایی که در مراسم اعدام حضور داشتند استخوانهای نیمسوخته ژاندارک را جمع آوری و دوباره آتش زدند تا چیزی باقی نماند که وسیله تحریک فرانسویان علیه انگلستان شود (اصطلاحا پیراهن عثمان شود).

ژاندارك دوران خردسالی را در محیطی گذرانیده بود كه ارتش فرانسه از انگلیسی ها شكست خورده بود و تمامی شمال رود «لوار» از جمله پاریس به تصرف انگلیسی ها در آمده بود. در جریان این جنگ پاره ای از فرانسویان هم به انگلیسی ها كمك می كردند. از این جنگها در تاریخ به عنوان جنگهای صدساله اروپا نام برده شده است.

ژاندارک هنگامی كه نیروهای دشمن از روستای محل اقامت او كه دختر یك كشاورز بود گذشتند و خرابی فراوان به بار آوردند و سپس دست به محاصره بندر ارلئان در همان نزدیكی زدند به خشم آمد و به مدافعان ناامید ارلئان پیوست. لباس سربازی بر تن و نظامیان فرانسوی را تشویق به ضد حمله كرد که موفق شدند. ژاندارک سپس با درجه سروانی به هدایت نظامیان فرانسوی ادامه داد و دشمن را از بسیاری از نقاط بیرون راند.

در اثنای این پیروزی ها، در جریان یک نبرد محلی فرانسویان متحد انگلستان اورا گرفتند و بعدا به انگلیسی ها فروختند و انگلیسی ها (به اشاره پادشاه وقت انگلستان) وی را به یك اسقف فرانسوی هوادار خود تحویل دادند و گفتند كه او جادو گر است كه صدایش این چنین هیجان و دلاوری در سربازان فرانسه به وجود می آورد كه بدون ترس دست حمله به نیرویی به مراتب بزرگتر از خود می زنند. انگلیسی ها نخواستند، خود ژاندارك را بكشند و برای همیشه دشمنی فرانسویان را بخرند. پادشاه وقت فرانسه با اینکه می توانست برای نجات ژاندارک اقدام کند کاری نکرد.

در سال 1456 و بیست و پنج سال پس از قتل ژاندارك، اسقف های فرانسه در یک نشست خود از وی اعاده حیثیت كردند كه بعدا عنوان قهرمانی فرانسه را به دست آورد و پاپ در سال 1920 اورا تقدیس كرد.

از قرن 15 به بعد ضمن اشاره به اعدام دلخراش ژاندارك اندرز داده می شود كه نباید اشتباه و یا بدنیّتی یك و یا چند نفر باعث شود كه دیگران از میهندوستی رویگردان شوند.

 

ژاندارك


1965م:یکم ژانویه 1965 و در سالروز پیروزی انقلاب سال 1958 کوبا، کمونیستهای افغانستان تاسیس حزب «حزب دمکراتیک خلق افغانستان» را اعلام داشتند که بعدا در درون خود به دو شاخه خلق و پرچم تقسیم شد و اتحاد مجدد این دو شاخه به برانداختن دولت سردار محمددواودخان در سال 1978 و حکومت چهارده ساله کمونیستها بر آن کشور انجامید. شاخه خلق حزب کمونیست افغانستان به رهبری نور محمد تره کی (یک پشتون و متولد غزنه و روزنامه نگار) وفادار به مارکسیسم ـ لنینیسم و خواهان سوسیالیست کردن افغانستان در کوتاهترین مدت بود و شاخه پرچم (که رهبران این شاخه هم پشتون بودند) جامعه سنتی، قبیله ای و فقرزده افغانستان را آماده برای پذیرفتن فوری سوسیالیسم نمی دانست و خواهان پیاده شدن آن در طول دست کم نیم قرن و از طریق آموزش عمومی مردم و فراهم شدن شرایط بود. روی کارآمدن حزب کمونیست افغانستان مسئله ای را در آسیای جنوبی بوجود آورده که 30 سال است ادامه دارد و هر روز ابعاد تازه ای می یابد.

 

1980م:ببرک کرمل رهبر شاخه پرچم حزب کمونیست افغانستان و رئیس جمهور وقت این کشور سوم ژانویه 1980 اعتراض جیمی کارتر رئیس جمهور وقت آمریکا به ورود چند واحد نظامی شوروی به کابل را رد کرد و گفت که این نیروها به خواست دولت افغانستان و طبق قرارداد دوجانبه دو ملت و با هدف رفع تهدید خارجی و جلوگیری از هرگونه مداخله وارد شده اند. وی حفیظ الله امین را که دست به کودتا زده ولی موفق نشده بود یک عامل آمریکا خواند. کارتر گفته بود که نیروهای شوروی پس از استقرار در افغانستان، یک تهدید جدّی برای دو کشور ایران و پاکستان خواهند بود. ببرک کرمل که دو ماه پس از تصرف سفارت آمریکا در تهران در مصاحبه عمومی شرکت کرده بود کارتر را به دروغگویی و تحریک متهم و گفته بود شما که چشم دیدن ایران را ندارید و علنا و رسما این دولت را تهدید به تحریم و احیانا مداخله نظامی کرده اید چرا برایش اینقدر دلواپس شده اید. ما با ایرانیان برادریم.

نیروهای شوروی که بتدریج شمار آنان در افغانستان به 115 هزار تن رسید با دادن 13هزار و 900 کشته 15 فوریه 1989 آن کشوررا ترک کردند و چند گروه با نامهای مجاهد، طالبان و ... که طبق طرح «برزینسکی» به هزینه آمریکا در نقاط مرزی پاکستان و افغانستان ایجاد شده بودند پس از خروج روسها یکی پس از دیگری بر کابل مسلط شدند. القاعده در جوار طالبان رشد کرده بود که بعدا بهانه شد که آمریکا نیرو به افغانستان بفرستد و در اینجا ماندگار شود. با اینکه از این استقرار 9 سال گذشته است روس ها به سکوت خود ادامه می دهند. ناتو هم که حوزه عملیات آن باید اروپا و آمریکای شمالی (اتلانتیک شمالی) باشد وارد افغانستان شده است ـ کشوری که به اظهار غرب در باتلاق فساد اداری و فقر و قاچاق مواد مخدر دست و پا می زند.

 

Babrak Karmal


2003م:روزنامه های آمریكا اول ژانویه2003 با چاپ این عكس نوشته بودند كه فقر در افغانستان بیداد می كند، ولی علت آن را ننوشته اند. اگر این روزنامه ها تاریخ دویست سال اخیر افغانستان را مرور كنند خواهند دید كه سیاست های انگلستان در قبال آن سرزمین و رقابت با روسیه، افغانها را گرفتار این مشكلات كرده است كه هنوز هم معلوم نیست كه چه زمانی پایان یابند.

 

فقر در افغانستان سال 2003

 

106: سیسرو فیلسوف، خطیب، نویسنده و سیاستمدار روم باستان سوم ژانویه سال 106 پیش از میلاد به دنیا آمد.

303: حكمران رومی انگلستان به مردم یک شهر این کشور که امروز لیچفیلد خوانده می شود اخطار كرد كه انجیل ها را تحویل دهند و یاتخریب كنند و چون به این اخطار توجه نشد همه مردم از كوچك وبزرگ را سربرید.

1501: علیشیر نوایی شاعر آسیای میانه درگذشت.

1833: انگلستان جزایر فالكلند در اقیانوس اطلس جنوبی را كه آرژانتین از آن خود می داند تصرف كرد.

1852: نخستین چینیان وارد هاوایی شدند.

1921: میان ایران و افغانستان مناسبات سیاسی بر قرار شد.

1934: دولت عراق برای حل اختلافات مرزی خود با ایران به جامعه ملل شكایت برد.

1961: دولت آمریكا مناسبات خود را با كوبا كه دراین كشور نظام سوسیالیستی اعلام كرده بود قطع كرد.

1980: طلا هر اونس به 634 دلار رسید. در همین روز در سال 2010 هر اونس حدود 1200 بود.

منبع:iranianshistoryonthisday.com


ویدیو مرتبط :
رضا عطاران و تقویم تاریخ :))

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

تقویم تاریخ -1 دی



1738پیش ازمیلاد:"یكم دیماه" از 1738 سال پیش از میلاد «دی گان» و «خور روز» نامیده شده است که به زعم ایرانیان باستان، روز تولد دوباره خورشید پس از بلندترین شب سال بوده است. سال 1738 قبل از میلاد (3746 سال پیش) را یک تقویم ویژه پارسیان هند (زرتشتیان ایرانی که پس از حمله اعراب مسلمان در سده هفتم میلادی جلای وطن کردند و به هند رفتند و در آنجا ماندگار شده اند) به دست داده است. ایرانیان باستان که با نگرانی از طولانی بودن شب و ترس از بازنیامدن خورشید تا سپیده دم در کنار یکدیگر بیدار می نشستند و خود را سرگرم می کردند تا اندوه ظلمت را فراموش کنند، روز پس از آن شب (یكم دی ماه) را كه «خور روز» و «دی گان (بمانند مهرگان)» می خواندند به استراحت می پرداختند و تعطیل عمومی بود. در این روز عمدتا به این لحاظ از كار دست می كشیدند كه نمی خواستند احیانا مرتكب بدی كردن مخصوصا دروغ گفتن شوند كه ارتكاب هر كار بد، هرچند كوچك، در روز تولد خورشید گناهی بزرگ شمرده می شد. آیین های شب یلدا (شب چله - طولانی ترین شب سال) از هزاره دوم پیش از میلاد تا به امروز تقریبا به همان صورت در ایران زمین - صرف نظر از مرزبندی ها تحمیلی دو قرن گذشته - هر سال برگزار می شود.

«خور روز، یكم دی ماه» در ایران باستان درعین حال روز برابری انسانها (حقوق بشر) بود. در این روز همگان از جمله شاه لباس ساده می پوشیدند تا یكسان به نظر آیند و كسی حق دستور دادن به دیگری را نداشت و كارها داوطلبانه انجام می گرفت، نه تحت امر. در این روز جنگ كردن و خونریزی، شکار، و حتی كشتن گوسفند و مرغ هم ممنوع بود.

یکی از آیین های ویژه «دی گان» این بود که ایرانیان در این روز در برابر درخت سرو که به آن به چشم مظهر مقاومت در برابر تاریكی و سرما می نگریستند می ایستادند و قول می دادند كه تا سال بعد دست کم یك نهال سرو دیگر كشت كنند، و جنبش های حفظ محیط زیست که از قرن بیستم در همه جا بپاخاسته اند از این کار ایرانیان باستان تمجید فراوان می کنند و به منش آنان احترام می گذارند. کشت درخت سرو و كاج اینک دارد عادتی جهانی می شود.

باید دانست که زبانشناسان واژه «دیday» به معنای روز را گرفته شده از دی ماه ایرانیان می پندارند. زبان انگلیسی یك زبان گرمانیك (ریشه آلمانی) و خویشاوند زبان فارسی است.

 

247م:22 دسامبر سال 247 میلادی در«خور روز»، زادروز خورشید و روز نویدهای بزرگ، تیرداد یكم دومین شاه ایران از دودمان اشكانیان در شهر صد دروازه (دامغان) بر تخت پادشاهی نشست و به مردمی كه در این مراسم شركت كرده بودند اطمینان داد كه تا روزی كه همه عوامل بیگانه (سلوكی ها ــ جانشینان اسكندر) را به دریای مركزی (مدیترانه) نریزد آرام نخواهد گرفت. پس از این مراسم، تیرداد در همان روز نیرو به هیرکانیا (گرگان) فرستاد تا فرماندار آنجا را كه شنیده بود با سلوكیها تماس گرفته تنبیه كنند كه این دستور اجرا شد.

اشك اول سر دودمان اشكانیان شهر «نسا» را پایتخت خود قرار داده بود و در طول حكومت خود در نزدیكی آن، شهر تازه ای ساخت كه به نام او «اشك آباد» نامیده می شود كه اینك پایتخت جمهوری تركمنستان است. معلوم نیست كه از چه زمان این نام در محدوده ایران کوچک شده امروز «عشق آباد» تلفظ می شود. تزارها كه در قرن 19 مناطق شمالی و شمال شرقی خراسان امروز را ضمیمه قلمرو خود كرده بودند خواهان رواج این تلفظ نادرست در ایران بودند تا توده های ایران متوجه سابقه تاریخی این شهر نشوند. در همان قرن، انگلیسی ها هم نقاط شرقی خراسان از جمله حاكم نشین قدیمی آن، شهر هرات را از ایران جدا كردند تا روسها به سوی هند پیشروی بیشتری نكنند! و خراسان بزرگ کوچک شد.


1911م:در اوج مرافعات مشروطه خواهان و مخالفان حكومت پارلمانی و قهر و آشتی ناصر الملك (نایب السلطنه) با مجلس و لشكر كشی سالارالدوله پسر مظفرالدین شاه و مدعی سلطنت به كرمانشاه، روسها رقیب استعماری سرسخت انگلیسی ها از خرابی اوضاع سوء استفاده كردند و از 22 دسامبر سال 1911 (یكم دی ماه 1290) در بسیاری از شهرهای منطقه تحت نفوذ شان به قلع و قمع مخالفان خود و هواداران انگلستان دست زدند؛ در تبریز عده ای را به دار كشیدند و چند تن دیگر را به تنور افكندند به گونه ای كه معاون والی ایالت (معاون استاندار) و فرمانده پادگان تبریز از ترس جان به كنسولگری انگلستان پناهنده شدند. در مشهد و رشت هم روسها زمام امور را خود به دست گرفتند. در این گیر و دار، در تهران نیز ناصر الملك مجلس را منحل كرد و چون نمایندگان حاضر به خروج از ساختمان بهارستان نبودند به نظمیه (پلیس تهران) متوسل شد و رئیس پلیس پس از اخراج نمایندگان از ساختمان، بر در ورودی مجلس (در میدان بهارستان) یك قفل بزرگ زد و ....

 

1370م:تصویب نامه شماره 44265 شورای وزیران مبنی بر اجرای قانون مصوب 19 خرداد 1370 مجلس شورای اسلامی به وزارت علوم و آموزش عالی ابلاغ شد، ولی اجرای آن دیری نپایید. طبق این قانون، به دانشجویان فارغ التحصیل دانشگاههای خارج كه مدرك تحصیلی فوق لیسانس و بالاتر دریافت كرده باشند و مدرك آنان به تصویب برسد اجازه وارد ساختن یك دستگاه خودرو سواری با خود با استفاده از تسهیلات گمركی داده شده بود. فارغ التحصیلان ایرانی دانشگاههای خارج كه از طریق سفارتخانه های ایران از این قانون آگاه شده بودند بااشتیاق و امیدواری با اتومبیل خود راهی ایران شدند و پس از عبور از پیچ و خمهای اداری مدارك تحصیلی شان را به تایید رساندند. صدها تن از آنان پروانه وارد ساختن اتومبیل خودرا به دست آوردند كه وزارت بازرگانی اواسط سال 1371 اجرای قانون - قانون مصوب مجلس - را متوقف ساخت!. با این تصمیم، اتومبیل بسیاری از دارندگان این پروانه ها در گمركات متوقف ماند. برخی به مجلس مراجعه كردند كه به آنان گفته شد قانون به قوت خود باقی است و اگر دولت هم لغو آن را بخواهد و مجلس موافقت كند عطف به ماسبق نمی شود و پروانه های صادره تا ابدالدهر معتبر خواهد بود. ولی وزارت بازرگانی به اشاره بانك مركزی زیر بار نرفت و كمیسیون اصل 90 هم كه به آن شكایت شده بود موفق به حل مسئله نشد. قضیه تا دیوان عدالت اداری و مطبوعات هم كشانده شد. بازهم «بورو كراسی» تا سالها به مقاومت خود ادامه داد.

یكی از دارندگان چنین پروانه ای كه با اتومبیل خود از مرز بازرگان بازگردانده شده بود به روزنامه های چاپ آمریكا مقاله داده و با گفتن داستان سفر از آمریكا تا مرز بازرگان و رهاساختن اتومبیل دلبند (که دو سه سال اورا در آمریکا سواری داده بود) در تركیه، از خسارت سنگینی كه از این رهگذر به او وارد آمده بود ناله سرداده بود، اما ....

 

1917م:بیست ویکم دسامبر سال 1917 داستان نگار آلمانی هنریك بول Heinrich Boll به دنیا آمد، 68 سال عمر كرد و در سال 1972 برنده جایزه ادبی نوبل شد. او در داستان نویسی، نگارش داستانهای كوتاه و نیز مقاله مهارت فراوان داشت. هنریك در نوشته های خود رنج ها و سختی ها آلمانی را در جریان جنگ جهانی دوم و پس از این جنگ به خوبی تشریح كرده است. داستانهای معروف او عبارتند از: دلقك، احترام از دست رفته كاترینا بلوم، طبل نازك، قطار سر وقت بود، ارواح و ....

وی با این كه تحصیلات كلاسیك آن چنانی نداشت در گفتاری در سال 1980 تعریف جالبی از داستان و داستان نگاری و اهمیت آن را و این كه هنر نویسندگی و اوج تفكر و تخیل است به دست داده و به طلوع و درخشش داستان نگاری در میان بعضی ملل و انحطاط و زوال آن در كشورهای دیگر اشاره كرده است. بول كه در 1985 فوت شد گفته بود كه در كشورهای اختناق عقیده و بیان كه دولتهای حتی به زبان داستان، حاضر به تحمل انتقاد و شنیدن ضعفها و كمبودها نیستند داستان نویسی عشق و سكس و ... رواج می یابد، زیرا كه داستان نگار نمی تواند هنر خود را برای مدتی طولانی محبوس سازد و اگر چنین داستانهایی بدآموزی تلقی شده اند، گناه از نویسنده نبوده است. «بول» داستان نگاری را نیازمند به حمایت و تشویق ملی (دولت ـ جامعه) دانسته و گفته است: با این كه «پاسترناك» با نوشتن یك داستان چهره شوروی را خراب كرد وی را از محله زیبای نویسندگان در حومه مسكو و مقرری قابل ملاحظه اش محروم نكردند. دولتها باید ملاحظه احوال نویسندگان داستان را داشته باشند و اسپانسری آنان را برعهده گیرند تا این هنر ادبیات ترقی و پیشرفت كند.

 

Heinrich Boll


1438م:تركان عثمانی كه از دیرزمان در آناتولی مستقر شده بودند 22 دسامبر سال 1438 میلادی به بسفور و پشت دیوارهای قسطنطنیه (استانبول) رسیدند، ولی 15 سال طول كشید تا این شهر را تصرف كردند.

تصرف قسطنطنیه در سال 1453 صورت گرفت كه آغاز قرون جدید و دوره ای دیگر از تاریخ است.

فاتح قسطنطنیه نام این شهر كه تا قرن هفتم یایتخت روم شرقی بود و از آن پس به مركز حكومت بیزانس تبدیل شده بود اسلامبول گذارد و امپراتوری بزرگی به وجود آورد كه اروپائیان را به جنبش شدید و رقابت و پیشرفت واداشت.

 

1848م:تزار نیکلای یکم امپراتور روسیه که دقیقا جریان انقلابات سال 1848 اروپا را دنبال کرده بود برای جلوگیری از وقوع چنین انقلابی در روسیه هرگونه نشست و گردهمایی و حتی شب نشینی روشنفکران روس را ممنوع کرده بود. بعدا به تزار خبردادند که گروهی از روشنفکران روس به ابتکار پتراشفسکی محفلی تشکیل داده و بحث سیاسی می کنند. (مورخان انگلیسی زبان این محفل را «پتراشفسکی سرکل Petrashevsky Circle» نام نهاده اند). تزار به راههای متعدد از جمله دادن اخطار متوسل شد تا این محفل را از هم بپاشاند و چون موفق نشد دستور دستگیری برجستگان محفل را صادر کرد که به تدریج بازداشت و محاکمه و شماری از آنان ازجمله «فیودور داستویفسکی» نویسنده شهیر به اعدام محکوم شدند. 22 دسامبر 1849 محکومان را در زیر بارش برف در میدانی به ستون های چوبی بستند و دربرابر جوخه اعدام قراردادند. چند ساعت پیش از آن به تزار گفته شده بود که یکی از محکومان به اعدام داستویفسکیFyodor Dostoevsky است و تزار دستور لغو حکم را داده و این دستور چند ثانیه پیش از شلیک گلوله و در لحظه ای که نظامیان سینه محکومان را نشانه گرفته بودند به محل رسید و داستویفسکی نجات یافت و حکم اعدام به 4 سال تبعید کاهش یافت. وی احساس خود در لحظه ای را که به نظامیان گفته شد آماده شلیک باشند شرح داده است.

 

Fyodor Dostoevsky


1967م:22 دسامبر 1967 اعلام شد که شمار نیروهای آمریكایی در جنوب ویتنام به 474 هزار تن رسیده و بزودی از نیم میلیون تن تجاوز خواهد کرد و برنامه بمباران هوایی شمال (ویتنام شمالی وقت) به اجرا درخواهد آمد. برای فرستادن نیروی اضافی به ویتنام، دولت آمریکا مجبور به احضار جوانان این کشور از طریق قرعه کشی شده بود که این کار ابراز مخالفت و تظاهرات وسیع آمریکاییان را به دنبال داشت. مرور زمان نشان داد که از نیم میلیون نظامی آمریکایی و نیز بمباران هانوی با بمب افکن های سنگین «بی ـ 52» کاری برنیامد و آمریکا شکست تمام عیار خورد و ویتنام را ترک گفت. بررسی تحولات اخیر نشان می دهد که دولت آمریکا دارد گامهای مشابهی در افغانستان برمی دارد و برای از جریان خارج ساختن صد عضو القاعده شمار نظامیان خودرا به یکصد هزار تن برساند. تردید نیست که گسترش عملیات نظامی در افغانستان اوضاع آسیای جنوبی را بحرانی خواهد ساخت و محصول این بحران قابل پیش بینی نیست.

 

1991م:چهارده روز پس از تصمیم بوریس یلتسین، شوشکویچ و کرافچوک سران جمهوری های روسیه، اوكراین و بلاروس در یك محفل خصوصی در استراحتگاه «بلوژفسکایا» واقع در بلاروس دایر بر انحلال اتحاد جماهیر شوروی، 21 دسامبر 1991 سران 11 جمهوری از اعضای این اتحادیه در نشست خود در پایتخت كزاخستان بر تصمیم آن سه تن صحه گذاردند!، اتحاد جماهیر شوروی منحل و به جای آن، یك جامعه مشترك المنافع مرکب جمهوری های 15 گانه به وجودآمد. مورخان تاریخ معاصر نوشته اند که تصمیمگیری سران 11گانه در 21 دسامبر ناشی از جاه طلبی آنان بود زیرا که با فروپاشی شوروی از داشتن «آقابالاسر» و نگرانی دائمی از عزل خود توسط مسکو آسوده می شدند.

چهار روز بعد (25 دسامبر) یلتسین رئیس جمهوری روسیه در كاخ كرملین با گورباچف رهبر وقت شوروی ملاقات كرد و او را از این تصمیم آگاه ساخت و گفت كه دیگر سمتی ندارد!. اندکی بعد گورباچف در یك نطق كوتاه تلویزیونی گفت كه با انحلال شوروی به این صورت نمی تواند موافق باشد ولی چون در برابر عمل انجام شده قرار گرفته است چاره دیگری ندارد!. به این ترتیب یک امپراتوری بزرگ تاریخ با آن همه دندان اتمی ـ موشکی، دهها هزار تانک، صدها زیردریایی و پیشرفتهای فضایی همانند برف بر شیروانی داغ ذوب شد و از میان رفت، بدون این که رفراندم سراسری برگزار و نظر مردم اتحادیه استعلام شده باشد. 81 درصد مردم بلاروس که در آنجا رفراندوم برگزار شده بود به ادامه حیات شوروی رای داده بودند. این نتیجه سبب شد که رفراندم سراسری و داخلی صورت نگیرد. چند ماه پیش از آن هم، پارلمان كل جمهوریها وضعیت دیگری را تصویب كرده بود.

رئیس جمهور وقت آمریکا برای تشکر از اقدام شوشکویچ (در منحل ساختن شوروی) با وی ملاقات كرد. قبلا هم یلتسین دو بار از آمریكا دیدن كرده و در كنگره این كشور به ایراد نطق پرداخته و مورد پذیرایی گرم قرار گرفته بود. پیش از این تحولات سریع و معماگونه، بسیاری از اصحاب نظر بعید دانسته بودند که حتی با خروج حزب کمونیست از قدرت و تعدیل سوسیالیسم، انحلال شوروی با انسجامی که در آن مشاهده می شد سریع و آسان باشد.

با فروپاشی شوروی که معمای آن هنوز حل نشده است، در جهان نظمی دیگری برقرار شد که در طول تاریخ مشابه آن مشاهده نشده بود.

 

25 دسامبر 1991 یلتسین به کرملین رفت و به گورباچف گفت که دیگر سمتی ندارد و باید کاخ کرملین را که وی به آن نیاز فوری دارد تخلیه کند

 

1989م:لشكر 82 هوابرد آمریكا كه به دستور جورج بوش (پدر) به منظور پایان دادن به حكومت مانوئل نوریه گا رئیس قوه مجریه پاناما و دستگیری و انتقال او به آمریكا جهت محاكمه، به خاك پاناما اعزام شده و از بیستم دسامبر 1989 با كمك 12 هزار نظامی آمریكایی مستقر در منطقه كانال پاناما تعرض خود را آغاز كرده بود در پایان سومین روز عملیات ( 22 دسامبر 1989 ) به مقاومت نظامیان پانامایی پایان داد ولی نوریه گا به سفارت واتیكان پناهنده شده بود كه بعدا بیرون آمد و تسلیم شد، چهارم ژانویه به آمریكا منتقل و به زندان محكوم گردید. وی كه قبلا با كمك آمریكا به قدرت رسیده بود بعدا حاضر نشده بود كه به خواست آمریكا گردن نهد و به مخالفان مسلح دولت چپگرایان نیكاراگوئه معروف به «كنترا » كمك نظامی بدهد. در آمریكا، نوریه گا را متهم به همكاری با قاچاقچیان مواد مخدر كرده بودند. در عملیات نظامی آمریكا در پاناما نزدیك یه ششصد پانامایی از جمله 301 غیر نظامی كشته شدند. در این عملیات 23 نظامی آمریكایی هم جان خود را از دست دادند.

 

نوریه گا رئیس دولت پاناما پس از تسلیم شدن به نیروهای اعزامی آمریکا، به این صورت با هواپیمای نیروبر نظامی به فلوریدای آمریکا منتقل می شود تا در اینجا زندانی و محاکمه گردد

2003م:نظر سنجی از آمریكاییان درباره مدیریت جورج بوش(رئیس جمهور وقت)، یك هفته پس از دستگیری صدام حسین (20 دسامبر 2003) كه به سفارش شبكه تلویزیونی سی بی اس و نیویورك تایمز انجام شده بود نشان داده بود كه تایید بوش از 50 درصد به 58 درصد افزایش یافته بود. از مقایسه این «درصد ها» چنین بر می آید كه دست كم هشت درصد آمریكاییان لشكر كشی به كشور دیگر بدون تصویب سازمان ملل، اشغال نظامی و دستگیری و بازداشت رئیس آن كشور را كه هوادارانی دارد و این هواداران از مقاومت مسلحانه دست برنداشته اند تایید می كنند!.

با ادامه مقاومت در عراق و افزایش تلفات آمریکاییان و هزینه مالی آن و افشای این نکته که گزارش منابع اطلاعاتی آمریکا در مورد وجود اسلحه کشتار جمعی در عراق جعلی بود تایید مدیریت جورج بوش کاهش یافت و در طول سال 2008 از حدود 27 درصد بیشتر نشد. جورج دبلیو بوش در آخرین ماه سال 2008 از اینکه به استناد گزارش نادرست منابع اطلاعاتی دست به اشغال نظامی عراق زد و آن همه مشکل به وجود آمد ابراز تاسف کرد.


2004م:تفسیر مصاحبه عمومی 20 دسامبر 2004 جورج بوش رئیس جمهور وقت آمریكا 22 دسامبر هم ادامه داشت. مفسران آمریکایی از اینکه بوش به آسانی از روی تلاشها و اقدامات تازه ولادیمیر پوتین در زمینه تمركز اختیارات در كرملین، چند مورد با لحنی خشن خطاب كردن آمریكا، مسافرتهای پی در پی به كشورهای دیگر برای یافتن دوست و متحد و ... عبور کرده و در این مورد، پاسخ به پرسشها را به گفتن" این جمله که در فوریه 2005 باهم ملاقات خواهیم داشت" بسنده کرده بود انتقاد کرده گفته بودند که سیاست های پوتین ممکن است در سالهای آتی آمریکا را وارد یک دوره معارضه دیگر کند. این بار آمریکا آن قدرت اقتصادی سابق را نخواهد داشت که معارضه را برای مدتی طولانی تحمل کند. این مفسران پیش بینی کرده بودند که اگر بازهم واشنگتن دست روی دست بگذارد و ساکت بماند این احتمال وجود دارد که روسیه (درصورت قطع فساد اداری - اقتصادی داخلی و نوسازی نسبی بنیه دفاعی خود) با قدرت اقتصادی چین ( چینی که از بنیه اقتصادی چشمگیر برخوردار است) متحد و آمریکا را را به گوشه براند.

بوش در آن مصاحبه برای نخستین بار اعتراف كرده بود كه برنامه آموزش نظامی عراقیان موفقیت آمیز نبوده است و اظهار تاسف كرده بود كه نظامیان عراقی به محض رو به رو شدن با آتش و خطر فرار می كنند. هدف این آموزش این بوده است كه 125 هزار نظامی عراقی برای حفظ امنیت داخلی این كشور آماده شوند كه تا آن زمان (دسامبر 2004) تحقق نیافته بود. این مطلب چنین تفسیر شده بود كه نظامیان آمریكایی برای مدتی طولانی در عراق باقی خواهند ماند.

مطلب دیگر از مصاحبه بوش كه تفسیر شده بود این موضوع بود كه گفته بود انفجارهای اتومبیلی و حملات دیگر، بر روحیه عراقی ها اثر منفی گذارده است و هدف مخالفان هم همین بوده كه عراقی ها نگران و لرزان باشند. مفسران برعکس نظر داده بودند که این انفجارها بردامنه مقاومت می افزاید و گروه بیشتری را وارد آن می کند و زندگانی در این وضعیت بتدریج برای مردم عادی می شود. بوش گفته بود كه هرشب پخش خبر و تصویر این انفجارها در عراق از شبكه های تلویزیونی آمریكا باعث ایجاد بیم و تردید در بینندگان این اخبار شده که فشار آن بر دولت است. مفسران نوشته بودند که تشخیص و انتشار خبر از وظایف رسانه ها است و ارتباط به دولت ندارد.

 

صحنه پس از وقوع انفجار در اردوگاه موصل


2005م:در پی افشای كار استراق سمع ( ضبط مكالمات تلفنی و ای میل افراد) در داخل آمریكا و اعتراف جورج دبلیو بوش رئیس جمهور به صدور چنین دستوری، 21 دسامبر 2005 جیمز رابرتسون (عكس مقابل) قاضی فدرال در اعتراض به این عمل كه مغایر اصلاحیه چهارم قانون اساسی آمریكا و نیز قانون «پرایوسی اكت» است از سمت خود كناره گیری كرد كه كاری كم سابقه خوانده شده است. یكی از وظایف این قاضی ارشد (مادام العمر) رسیدگی به تقاضای ماموران امنیتی و اطلاعاتی جهت استراق سمع افراد مورد سوء ظن و متهمان امنیتی و فدرال بود. بدون مجوز این قاضی و سایر اعضای دادگاه اختصاصی، و بررسی های دادگاه و مشاهده اسناد اتهام و آزمایش درستی آنها، نباید در آمریكا، كسی مورد استراق سمع قرار می گرفت، مگر در موارد بسیار فوری و آن هم به مدت كمتر از 72 ساعت با تصویب و زیر نظر یك مدیر ارشد اجرایی (رئیس سازمان امنیتی مربوط). گفته شده است كه از 19 هزار استراق سمع تنها برای چهار ـ پنج مورد مجوز دادگاه گرفته شده بود.

 

2005م:در حالی كه پیروان خط فیدل كاسترو در آمریكا لاتین، یكی پس از دیگری قدرت را به دست می گرفتند، در واشنگتن كمیسیون ویژه تغییر نظام در كوبا به فعالیت خود ادامه می داد. 20 دسامبر 2005 بدون توجه به انتخاب یك سوسیالیست در بولیوی به ریاست جمهوری كه از پیروان خط فیدل كاسترو است كمیسیون تغییر نظام در كوبا به ریاست بانو «رایس» وزیر امور خارجه آمریكا تشكیل جلسه داد (عكس پایین) و به راهیابی های خود در این زمینه ادامه داد. در آن زمان تلاش آمریكا بر این بود كه پس از فیدل كاسترو، برادر ش رائول که پنج سال کوچکتر اروست برجایش ننشیند و با روی كار آمدن یك میانه رو، نظام كوبا به تدریج تغییر كند. در این جلسه، تصمیم گرفته شد كه دستگاههای انتقال تبلیغ (از طریق رادیو موج کوتاه، تلویزیون ماهواره ای و ... ) به كوبائیان افزایش یابد تا خودشان دست بكار تغییر نظام شوند كه از پنج دهه پیش در محاصره اقتصادی آمریكاست.

مرور زمان نشان داد که فعالیت این کمیسیون بمانند محاصره اقتصادی کاری از پیش نبرد و رائول کاسترود از سال 2008 بر جای فیدل نشسته است که خودرا بازنشسته کرده و به مقاله نگاری و کتاب نویسی و دادن اندرز پرداخته است و ....

 

تلاش ضد فیدل کاسترو هم شکست خورد

 

2003م:چارلز شیفر رئیس واحد راهنمایی و رانندگی پلیس شهر چساپیك آمریكا كه قبلا در طول 33 سال پلیس بودنش صدها بار در تلویزیون محل به اتومبیلرانان اندرز داده بود كه پس از مصرف الكل رانندگی نكنند و نیز در صورت تخلف، در برابر مامور پلیس دست به مقاومت نزنند، در دسامبر 2003 خود این دو اندرز را نقض و نه تنها پس از مصرف الكل رانندگی كرد بلكه به دستور مامور هم كه باید از او آزمایش تعیین میزان الكل در خون بعمل آید تسلیم نشد و با این عمل یك خبر قابل تامل (درباره روانشناسی انسان) برای رسانه ها ساخت كه ضمن انتشار آن به ضعف بشر از این دست هم اشاره كنند. گزارش دستگیری شیفر 19 دسامبر 2003 در روزنامه آمریکایی "ویرجینی ان پایلوت " انتشار یافته بود.


2005م:اعتصاب كاركنان اتوبوسرانی و متروی شهر نیویورك كه امور را در این شهر بزرگ در طول سه روز فلج کرده بود 23 دسامبر 2005 پایان یافت. اعتصاب گران درخواست دستمزد و مزایای بیشتر كرده بودند كه ظاهرا به توافق هایی با مقامات شهر دست یافتند. گفته شده است كه دستمزد سالانه برخی از رانندگان اتوبوس های شهری نیویورك شصت هزار دلار است كه خواسته بودند به 90 هزار دلار افزایش یابد. این اعتصاب در آستانه تعطیلات كریسمس و سال نو میلادی هر روز صدها میلیون دلار به كسب و كار در این شهر كه مردم به سبب كمبود پاركینگ متكی به وسائط نقلیه عمومی هستند وارد كرده بود و برآورد شده بود كه جمع زیانها از این بابت بالغ بر یك میلیارد و 240 میلیون دلار شده بود. عكس زیر، جمعی از اعتصابیون را در 21 دسامبر در خیابان كه برای گرم كردن خود آتش برافروخته اند نشان می دهد:

 

60 هزار دلار دستمزد سالانه راننده اتوبوس و اعتصاب برای افزایش آن

 

2005م:«آلن روبر» مرد عنكبوتی فرانسه كه تاكنون بدون طناب و ابزارهای دیگر از آسمانخراشهای نیویورك، پاریس، كوالالامپور و نیز برج ایفل بالا رفته است، 19 دسامبر 2005 به گونه ای كه در عكس مشاهده می شود از برج كریستال 28 طبقه پاریس بالا رفت و سپس در اجتماع خبرنگاران شركت كرد. روبر (در آن سال 46 ساله) در این مصاحبه گفت كه این بار به خاطر اعتراض به عمل پلیس شهر هوستون آمریكا دست به بالا رفتن از ساختمان كریستال پاریس زد تا خبرنگاران جمع شوند و او اعتراض خود را مطرح سازد، بنویسند و جهانیان اطلاع یابند. وی افزود كه اخیرا به آمریكا رفته بود تا در شهر هوستون (تكزاس) از یك آسمانخراش بالا برود كه پلیس مانع این كار شد، و سپس او را دستگیر كرد! و چون به دستگیری خود اعتراض كرد برایش پرونده ساخت كه دو دانه قرص محرك (قرص ممنوعه) در جیب داشت كه چنین نبود و وی از وجود چنین قرصهایی بی اطلاع بود.

 

مرد عنكبوتی فرانسه


1055: طغرل سلجوقی كه نیروهای او بغداد را تصرف كرده بودند بدون دست زدن به تركیب دستگاه خلافت عباسی، این شهر را ضمیمه قلمرو خود اعلام كرد. بغداد كه قبلا یك روستا در نزدیكی مدائن یایتخت باستانی ایران بود در سال 761 به تصمیم ابو جعفر منصور خلیفه عباسی به صورت شهر در آمد و مركز خلافت عباسیان شد. نام بغداد پارسی است به معنای هدیه خدا ( بغ یعنی خدا + داد).

1339: به تصمیم دوك حاكم بر امیر نشین مسكو، كار ساختن كاخ كرملین آغاز شد. در آن زمان هنوز كشور روسیه به وجود نیامده بود.

1807: دولت آمریكا نخستین تحریم خارجی را از زمان تاسیس خود اعمال كرد و اعلام داشت كه داد وستد با انگلستان و فرانسه را تحریم می كند تا این دوكشور مجبور به صلح كردن باهم شوند.

1842: دولت آمریكا استقلال جزایر هاوایی را به عنوان یك كشور برسمیت شناخت كه اینك یكی از ایالات آمریكاست .

1894: یک دادگاه فرانسه سرگرد لهستانی تبار یهودی فرانسه «آلفرد دریفوس» را به جرم ارتکاب خیانت به اعدام محکوم کرد که به این حکم وسیعا اعتراض شد و قضات دادگاه متهم به داشتن احساسات ضد یهود شدند و همین اعتراض ها سرانجام به لغو حکم نجامید.

1919: در پی تشدید فعالیت آنارشیستها در اروپا، دولت آمریكا 250 رادیكال و آنارشیست خارجی را كه شناخته شده بودند از این كشور اخراج كرد.

1942: هواپیماهای ژاپنی برای نخستین بار كلكته هند را بمباران كردند. ژاپن اندونزی و برمه (میانمار) را كه از شرق هند فاصله زیاد ندارند تصرف كرده بود. در آن زمان هند مستعمره انگلستان بود.

1946: جنگ هوشی مین با فرانسه كه می خواست باردیگر حكومت استعماری خود را در ویتنام مستقر سازد آغاز شد.

1972: زمین لرزه ای به شدت اندكی بیش از هفت ریشتر بیش از 12 هزار تن را در یایتخت كشور نیكاراگوئه نابود كرد.

1989: سامیوئل بکت نمایشنامه نگار آمریکایی در این روز درگذشت. وی 83 ساله بود.

منبع:iranianshistoryonthisday.com