اخبار


2 دقیقه پیش

عکس: استهلال ماه مبارک رمضان

همزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ...
2 دقیقه پیش

تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریم

وزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که می‌تواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام می‌شود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ...

تقویم تاریخ -10 آذر



1314ش:رضا شاه دهم آذر ماه 1314 به گونه ای غیر منتظره ، محمدعلی فروغی را متهم به مساعدت و حمایت از بستگان كرد كه شهرت سوء استفاده از مقام و منزلت او را داشتند و از نخست وزیری بركنار ساخت و یكی از آن افراد هم كه متهم به چنین سوء استفاده ای شده بود چند روز بعد اعدام شد. پس از بركناری فروغی، رضا شاه تلاش برای دور ساختن تدریجی ایران از نفوذ انگلستان را آغاز كرد.

تاریخ وطن از آغاز دوران قاجارها سوژه های بسیار برای تحقیق دارد كه روی آنها آن طور كه باید كار نشده است. باز شدن هركدام از این پرونده ها پر است از حقایق تلخ و آگاهی از آنها چشم و گوش را باز و مانع از تكرار خواهد شد و یكی از این سوژه ها دنبال كردن كارهای فروغی است كه مردی سیاسی ـ فرهنگی بود.

فروغی كه در كابینه مهدی قلی هدایت (مخبرالسلطنه) وزیر امور خارجه بود در سال 1312 پس از كناره گیری هدایت، نخست وزیر ایران شده بود. در زمان نخست وزیری هدایت بود كه قانون تمدید قرارداد نفت با انگلستان تصویب شده بود . کناره گیری هدایت به خواست رضا شاه و سه ماه پس از تصویب تمدید قرارداد نفت صورت گرفته بود . تمدید قرارداد نفت موسوم به قانون سال 1933 از قوانین ننگین و خیانت آلود ایران بشمار می رود زیرا که به موجب آن ، مدت و منطقه مشمول قرارداد افزایش یافته بود.

 

فروغی

 

1943م:سران آمریكا ، شوروی و انگلستان اول دسامبر سال 1943 به مذاكرات مهم چهار روزه خود در تهران پایان دادند . آنان ژنرال دوگل رهبر فرانسه آزاد را به این كنفرانس دعوت نكرده بودند زیراكه میان دوگل و چرچیل صمیمیت قلبی وجود نداشت. دوگل سال بعد ، در آذرماه ، به تنهایی از تهران و مسكو دیدن كرد .

در كنفرانس تهران ، رهبران آمریكا و انگلستان تسلیم نظر استالین شدند كه در ماه مه آینده در غرب، یك جبهه زمینی مشترك بر ضد آلمان به وجود آورند تا از فشار آلمان در جبهه شرق ( شوروی )كاسته شود . اصرارچرچیل به تقسیم آلمان پس از جنگ و دادن قسمتی از آن به لهستان پذیرفته شد و با خواست استالین كه اسلاوهای اروپا ( ازلهستان تا یوگوسلاوی ) در حیطه نفوذ شوروی قرار گیرند موافقت شد و استالین به روزولت قول داد كه پس از پایان كار آلمان، در خاور دور برضد ژاپن وارد جنگ شود تا بارجنگی آمریكا در آن منطقه كاهش یابد.

« تاریخ » نشان داد كه اجرای آن قسمت از تصمیمات كنفرانس تهران كه مربوط به منطقه اسلاو نشین بود ، پس از جنگ با كارشكنی آمریكا و انگلستان رو به رو شد و چرچیل شوروی را كشور« پشت پرده آهنین» لقب داد و ترومن تصمیم به محاصره و در قفس انداختن آن گرفت ، یوگوسلاوی را تحریك به خروج از دائره نفود استالین كردند و به این سان جنگ سرد دوبلوك آغاز شد و بر ضد هم دست به تشكیل اتحادیه های نظامی زدند و جنگهای منطقه ای راه انداختند و این ماجرا 45 سال طول كشید كه سرانجام با كمك شواردنادزه وزیر امورخارجه دولت گورباچف به سود غرب پایان یافت و نه تنها بلوك شرق بلكه شوروی هم از میان رفت و اینك دولتهای «كشورهای سابق بلوك شرق و برخی ازاعضای شوروی منحله » در آرزوی پیوستن به اتحادیه اروپا و ناتو هستند!.

 

چرچیل ، روزولت و استالین در كنفرانس تهران

 

1331ش:دهم آذر 1331 جلسه نهایی بررسی لایحه قانونی مطبوعات در خانه دكتر مصدق رئیس دولت وقت و با حضور او تشكیل شد، سه ساعت طول كشید و ایرادهای وارده برطرف گردید.

این ضابطه پس از براندازی 28 مرداد ابطال و دو سال بعد از آن (سال 1334) یك قانون «محدود كننده» مطبوعات جایش را گرفت كه این قانون هم در سال 1358 توسط شورای انقلاب لغو شد.

طبق ضابطه آذر ماه 1331 جامعه مطبوعات ایران موظف شده بود كه با تشكیل انجمن، خود بر كار نشریات از نظر خروج از دایره حرفه، نزاكت، اخلاقیات و عفت قلم نظارت كند، اخطار دهد و در صورت بی اعتنایی به اخطار، طرد كند. این لایحه قانونی 47 ماده ای كه با امضای دكتر مصدق (كه اختیار اجرای موقت لوایح خود را داشت) از 12 آذر به اجرا در آمده بود چون با توجه به اصول آزادی فكر و بیان تنظیم شده بود در تاریخ ژورنالیسم ایران به عنوان بهترین ضابطه مطبوعاتی توصیف شده است. در این لایحه قانونی رسیدگی به اتهامات مطبوعاتی بدون حضور هیات منصفه منع، و «نشریه عمومی» تعریف شده بود و در آن، شرایط قبلی در مورد متقاضی پروانه، جز داشتن حداقل 30 سال سن، سواد كافی (كه به تفسیر كارشناسان معاصر، منظور: سواد روزنامه نگاری بود)، نداشتن محكومیت قطعی ارتكاب جرائم عمومی و داشتن بنیه مالی برای شش ماه انتشار نشریه حذف و امور مطبوعات از وزارت فرهنگ جدا و به وزارت كشور واگذار شده بود.

 

دکتر مصدق


2003م:در نوامبر 2003 دردانشگاه «نورث ایسترن» آمریكا سمیناری به منظور بررسی و چگونگی انجام و نتایج كودتای آگوست 1953ایران (28 امرداد) و کودتای سال 1954 گواتمالا (10 ماه پس از 28 امرداد) برپا شده بود. ماحصل بحث های این سمینار این بود كه دولت آمریكا مآلا به هدف خود كه برقراری ثبات همراه با هواداری از این كشور باشد نرسید و با این كه دولت وقت آمریكا با اعزام نیكسون به تهران به شاه گوشزد كرده بود كه «ثبات» بدون رعایت حقوق آحاد مردم، اعتدال و حركت به سوی دمكراسی به وجود نمی آید، وی به دیكتاتوری كه زاینده ستمكاری و فساد اداری است ادامه داد. بااینکه دولتهای بعدی آمریكا به انتقال این اندرز ها ادامه دادند بازهم به گوش شاه فرو نرفت و بالاخره كارتر از او سلب امید كرد و ....


1959م:یکم دسامبر سال 1959 (دهم آذر 1338) ژنرال عبدالكریم قاسم رئیس دولت وقت عراق نسبت به یك منطقه مرزی ایران در خوزستان ادعای ارضی كرد. این نخستین بار بود که یک رئیس دولت عراق ـ در آن تاریخ یک کشور 27 ساله ـ علنا چنین ادعایی کرده بود. وی در ژوئیه سال 1958 با یك كودتا ی نظامی خونین به نظام سلطنتی کوتاه مدت در عراق كه ساخته و پرداخته انگلستان بود پایان داده بود. برخلاف تصوری كه اوایل كودتا می رفت، قاسم یك نظامی ماركسیست بود نه ناصریست (ناسیونالیست عرب)، كه سریعا هم به عضویت عراق در پیمان بغداد (بعدا: سنتو) پایان داد.

ادعای قاسم سبب شد كه دولت وقت ایران به واحدهای لشكر خوزستان و تیپ زرهی قزوین آماده باش دهد و از پادگانهای دیگر به خوزستان نیروی تقویتی بفرستد و دولت عراق را متقابلا متهم به نقض قرارداد سال 1937 كند. همزمان، رادیو ایران اقدام به «ورق زدن تاریخ» کرد و نشان داد سرزمینی که اینک عراق نامیده می شود 12 قرن جزیی از خاک ایران بود و واژه اراک (عراق) فارسی ساسانی به معنای جلگه کم ارتفاع (لو ـ لاند) است که به بین النهرین (اراضی میان فرات و دجله) اطلاق می شد و یک استان ایران بود ـ استانی که پایتخت (تیسفون ـ مدائن) را شامل می شد. بعدا هم در دوران اسلامی ـ از بوئیان تا زندیه ـ عراق عمدتا توسط ایران اداره می شد و .... مرزهای عراق با ایران را انگلیسی ها در طول حاكمیتشان بر عراق تعیین كرده اند و احتمالا با سوء نیّت، قواعد بین المللی رودهای مرزی و تالوگ (خط القعر) شط العرب را نادیده گرفته بودند و برای دو كشور مسئله ساخته بودند تا نه تنها مانع یک دوستی پایدار میان آنها شوند بلكه در جهت سیاستهای خود از آن استفاده های بعدی ببرند. توافق دو دولت در مذاکرات الجزایر در سال 1975 تا حدّی به این مسائل پایان داد که صدام حسین که خود طرف عراقی در این مذاکرات بود در سال 1980 آن را ابطال کرد و در سپتامبر همین سال با ایران وارد جنگ شد ولی کاری از پیش نبرد.

 

ژنرال قاسم


2008م:63 سال! ـ دو نسل ـ پس از سقوط برلین، خودكشی هیتلر و اشغال نظامی آلمان، اواخر نوامبر 2008 در این كشور یك فیلم سینمایی روی اكران آمده بود كه تجاوز به عنف نظامیان دولتهای متحد را به زنان آلمانی نشان می داد. تولید کننده این فیلم سینمایی از میان نظامیان چهار كشور فاتح آلمان، تنها دوربین را متوجه روسها كرده بود ـ تنها كشوری كه نظامیانش خاك آلمان را ترك گفته اند. روسها یك چهارم آلمان را در كنترل داشتند و مردم این قسمت كه بانو «آنگلا مركل» صدر اعظم راستگرای آلمان هم از آنجا برخاسته است تاكنون سخنی از تجاوز به عنف نگفته بودند، حتی در 19 سالی كه از تامین وحدت آلمان گذشته بود. در این فیلم اشاره به تلفات 27 میلیونی روسها از تعرض ارتش هیتلر به كشورشان و تجاوز به عنف نظامیان آلمانی به زنان ملل مغلوب نشده است و به این ترتیب «تبلیغات هالیوودی پس از جنگ جهانی دوم»، تازه به اتحادیه اروپا منتقل شده است!. این فیلم، یكبار دیگر خیانت سران وقت كرملین (از 1987 تا 1998) را عیان می سازد كه چرا غفلت كردند و دستاوردخون 27 میلیون اتباع شوروی را رها ساختند كه ناتو و اتحادیه اروپا جایشان را پر كنند، برایشان انقلاب مخملی و فیلم تجاوز به عنف بسازند و ....

 

افتادن برلین به دست شوروی (آوریل 1945)


1919م:یکم دسامبر سال 1919 روز انتشار اندیشه «نافرمانی مسالمت آمیز = مبارزه منفی» مهاتما گاندی (به صورت مکتوب) است كه آن را به منظور رسیدن به هدف سیاسی ابتكار كرده است. وی این روش مبارزه را از ششم نوامبر سال 1913 به آزمایش گذارده بود و در این روز برپایه آن نخستین راهپیمایی گسترده را در افریقای جنوبی برگزار كرده بود.

گاندی كه در اكتبر سال 1869 متولد و سی ام ژانویه سال 1948 مقتول شد و فارغ التحصیل رشته حقوق از انگلستان بود در مقدمه این نظریه خود نوشته است كه تا مردم از یك جنبش حمایت صادقانه نكنند به پیروزی نخواهد رسید.

 

گاندی


2008م:در نهمین روز از بحران انتخابات اوكراین (30 نوامبر 2004 ) كه سایر اخبار جهان را همچنان تحت الشعاع قرار داده بود از اشاره كوچما رئیس جمهور وقت آن كشور كه روزهای آخر زمامداری را می گذراند سوء استفاده بسیار شده بود. وی در خلال مطلبی گفته بود كه به خاطر حفظ تمامیت اوكراین و آرامش، تجدید انتخابات پیشنهاد بدی نیست. ما نباید بگذاریم كه اوكراین به دو بخش تقسیم و تجزیه شود.

خبرگزاری هایی كه منبع اخبار رسانه ها در اكناف جهان هستند این اظهار "كوچما" را بدون توجه به این كه وی قبلا برنده شدن یانوكوویچ - نخست وزیر كشوررا در انتخابات رسما تایید كرده بود، به عنوان تصمیم رسمی و قطعی وی مخابره كرده و بسیاری از روزنامه ها به استناد گزارش این خبرگزاری ها تیتر زده بودند كه كوچما با تجدید انتخابات موافقت كرد. این تحریف های رسانه ای نیز بخشی از برنامه "انقلاب مخملی = نارنجی رنگ" بلوک غرب در برخی از سرزمین های شوروی سابق بود.

 

1991م:در دسامبر 1991 به تصمیم سه نفر، بوریس یلتسین، لئونید كراوچوك ( از اوكراین ) و رئیس جمهور وقت بلاروس، اتحاد شوروی بدون انجام رفراندم و یا مصوبه پارلمان كل منحل شد و اوكراین هم در چارچوب جامعه مشترك المنافع استقلال كامل یافت، ولی اوكراینی ها ساكن جنوب و شرق رود دنیپر كه این كشور را به دو قسمت كرده است همچنان متمایل به روسیه هستند و زبان و آداب روسی خود را حفظ كرده اند و اتحاد با روسیه را بر نزدیكی به غرب ترجیح می دهند. در اوكراین 232 هزار مایل مربعی، قسمتهای شرقی و جنوبی صنعتی و ثروتمندترند. در عهد شوروی بسیاری از رهبران آن اتحادیه از جمله برژنف، اوكراینی بودند.


1814م:یک روزنامه لندن با استفاده از اختراع دو آلمانی به نام كونیگ و بائور از یکم دسامبر 1814 کار چاپ عادی و روزمره خودرا با ماشین خودکار و با استفاده از قوه بخار آغاز کرد كه رویدادی بزرگ در تاریخ روزنامه نگاری بشمار می رود زیرا كه از آن پس ظرفیت و سرعت چاپ افزایش، هزینه تولید روزنامه كاهش و مطبوعات با بهای ارزانتر عرضه شدند و عامه مردم استطاعت خرید آنها را به دست آوردند. این روزنامه چاپ لندن چهار روز پیش از آن ماشین خودکار ساخت کونیک و بائور را با چاپ چند نسخه نمونه آزمایش کرده بود. قبلا با نیروی کارگر ماشین های چاپ مورد استفاده بودند.

در سال 2007 و در سالروز خودكار شدن چاپ روزنامه دو گزارش رسمی نومید كننده انتشار یافته بود. یكی كاهش هفت درصدی آگهی های روزنامه ها بویزه آگهی های کوتاه کلاسه شده (معروف به نیازمندی ها) و دیگری پایین آمدن تیراژها به میزان 3 و نیم درصد بود. كاهش آگهی ها به علت انتشار آنها در اینترنت، درحاشیه مطالب سرچ انجین ها و وبسایت ها و نیزگسترش وبسایت های معامله گری (ای ـ بی و ...) اعلام شده بود. سبب کاهش تیراژها توجه مخاطبان اخبار مطلق (نه تفسیر، مقاله، فیچر و حاشیه) به سرچ انجین های فعال در اینترنت گزارش شده بود که سریعتر، آسانتر و رایگان اخبار را می یابند و می خوانند.

سی ام نوامبر 2009 و چند ساعت به 195 ساله شدن بکارگیری ماشین چاپ خودکار، آژانس آمریکایی کنترل تیراژها اعلام کرد که در شش ماه منتهی به سی ام سپتامبر 2009، تیراژ روزنامه های آمریکا ده و شش دهم درصد نسبت مدت مشابه سال پیش (سال 2008) کاهش داشته زیرا که این روزنامه ها موفق نشده اند خودرا با شرایط عصر اینترنت کاملا تطبیق دهند، ارتباط دائمی خودرا با مخاطبان از طریق کسب نظر آنان برقرار و خواست مخاطبان را در تهیه و تنظیم مطالب مراعات کنند. به علاوه، ظرف دو سال گذشته وبسایت های خبری تا پنج و سه دهم برابر افزایش یافته اند.

 

1341ش:امروز زادروز داود صفایی است، روزنامه نگاری كه تهیه خبر از مردم (به جای اطلاعیه های دولتی) را ترجیح می دهد. صفایی دهم آذر ماه 1341 در تهران به دنیا آمده و كار در حرفه روزنامه نگاری را از سال 1370 آغاز كرده و به موازات آن، از سال 1378 در دانشگاه هم تدریس می كند. تز دكترای داود صفایی نیز در زمینه تخصص خود اوست و «خشونت و مطبوعات» عنوان دارد. صفایی كوشیده است كه در تز خود، تاثیر این دو پدیده را بر یكدیگر و اثر آن بر جامعه را به اثبات برساند.

صفایی روزنامه نگاری را از «هفته نامه حوادث» آغاز كرد و از سال 1373 در تحریریه روزنامه «ایران» بكار پرداخت. وی تهیه خبر از سازمانهای دولتی را كه به او پیشنهاد شده بود نپذیرفت و در میز حوادث شهری بكار ادامه داد تا تماس او تنها با مردم و مشكلات روزمره آنان باشد. صفایی این ناهنجاری ها را به صورتی تنظیم و منعكس می كرد كه آموزنده باشند و مردم از ضعف دیگران برای اصلاح خود پند بگیرند و دولت نیز متوجه دشواری های جامعه شود و راه حل بیابد.

صفایی در پوشش اخبار حوادث تهران، مطالب جنایی و جریان محاكمات قضایی به آن چنان مهارتی دست یافت كه دبیر میز حوادث روزنامه ایران شد. وی كه در طول كار حادثه نویسی و مطالب مربوط به درون جامعه، به اهمیت تصویر و نفوذ آن پی برده بود؛ به موازات تهیه اخبار برای چاپ، به تولید گزارشهای مصور (عكس ثابت و متحرك) كه اصطلاحا «فیلم مستند» هم خوانده می شوند پرداخت و در این زمینه نیز پیشرفت چشمگیر كرد؛ به گونه ای كه از او خواستند كه در دانشگاه «خبرنگاری عكس» تدریس كند و به دانشجویان بیاموزد كه چگونه با دوربین بنویسند و عكس خبری را طوری تهیه كنند كه خود آن، داستان را بیان دارد. از میان كارهای مصور صفایی، فیلم مستند «لاله و لادن» دوقلوی های به هم چسبیده معروفتر است و این، تنها فیلم كامل مربوط به این دو خواهر است كه چندی بعد در جریان عمل جراحی در سنگاپور فوت شدند.

صفایی در عین حال از مروجان روزنامه نگاری «Investigative» است و در زمینه تهیه گزارش های «In - Depth» نمونه های فراوان دارد ازجمله گزارش دختری كه در طفولیت در جنوب تهران رها شده بود و یك خانواده سوئدی او را به فرزندی پذیرفته به آن كشور برده نام كریستین بر او نهاده و این دختر پس از 40 سال به ایران آمد و پدرو مادر بیولوژیك خود را پیدا كرد و .... صفایی مدتی نیز با یک خبرگزاری داخلی همکاری داشت.

صفایی که همچنان به تدریس روزنامه نگاری در دانشگاه ادامه می دهد تصمیم دارد همانند همه حادثه نگاران، كار داستان نگاری را هم بر فعالیت های خود بیافزاید و به علاوه، ناشر كتاب شود زیرا بر این باوراست جامعه ای كه در آن توجه بیشتری به نشر كتاب و کتاب خوانی باشد متمدن تر است و نشر كتاب شغلی است شریف.

 

داود صفایی


1919م:لیدی نانسی آستور Lady Nansy Astor یکم دسامبر 1919 به عنوان نخستین عضو زن مجلس نمایندگان انگلستان سوگند یاد کرد. وی که در آمریکا به دنیا آمده و بعدا به دلیل ازدواج تابعیت انگلستان را پذیرفته بود تا سال 1945 کرسی خود را در مجلس انگلستان حفظ کرد. بانو آستور که زنی ثروتمندبود در سال 1964 در 85 سالگی درگذشت.

 

لیدی آستور

 

1941م:هیرو هیتو امپراتور ژاپن یکم دسامبر سال 1941 و سه روز پس از اینکه دولت آمریکا همه موافقتنامه های بازرگانی خودرا با ژاپن لغو كرد دستور صدور اعلان جنگ به آمریكا را امضاء كرد، اما تا هفتم دسامبر كه ناوگان ژاپن به پایگاه نظامی آمریكا در پرل هابور (هاوایی) شبیخون زد محرمانه مانده بود و یك روز پس از این شبیخون به دولت آمریكا ابلاغ شد. در این شبیخون به پایگاه پرل هاربور شدیدا آسیب وارد آمد و آمریكا تلفات سنگین متحمل شد.

 

هیرو هیتو

 

1943م:دولت درتبعید «آزادهند Azad Hind » به ریاست چاندرا بوز Subhas Chandra Bose (ملقب به Netaji به معنای رهبر) كه 21 اكتبر 1943 تصمیم به انتقال از سنگاپور گرفته بود از یكم دسامبر این سال در جزیره ادامان (Andaman and Nicobar) واقع در خلیج بنگال استقرار یافت. ریاست ستاد ارتش این دولت را «سرلشكر محمدزمان كیانی» برعهده داشت. آزادهند (عنوان دولت درتبعید به همین صورت ـ بدون فاصله میان دو كلمه ـ نوشته می شود كه موسس این دولت واژه پارسی «آزاد» را بكار برده بود).

این دولت كه از زمان ایجاد در سنگاپور به دولت انگلستان و متحدانش ازجمله آمریكا اعلان جنگ داده بود ارتش 55 هزار نفری خود موسوم به «آزادهند فوج» را به جبهه برمه (میانمار) فرستاد تا از آنجا آزاد كردن هند از استعمار انگلستان را آغاز كنند و این ارتش با دریافت اسلحه و پول از ژاپنی ها شهر «مانی پور» هند واقع در شرق آسام را آزاد كرد و دولت درتبعید به آنجا انتقال یافت. افراد ارتش «آزادهند» همان نظامیان هندی سابق انگلستان بودند كه در منطقه مالایا و نیز شمال افریقا به اسارت ژاپن و آلمان درآمده بودند و برخی از مردان مهاجر هندی در آسیای جنوب شرقی هم به آنان پیوسته بودند.

 

اعضای دولت درتبعید استقلال طلبان هند

 

1955م:"زرا پارکز" بانوی سیاهپوست آمریکایی و در آن زمان 42 ساله یکم دسامبر سال 1955 در شهر مونتگمری ایالت آلابامای آمریکا رسم تبعیض آمیز نشستن سیاهپوستان روی صندلی های عقب اتوبوسهای عمومی را که یک تحقیر طولانی بود شکست و پس از ورود به اتوبوس که مسافر چندانی نداشت در صندلی قسمت جلو (ویژه سپید پوستان) نشست و بعدا هم حاضر نشد جای خود به یک مرد سفید بدهد و باوجود تذکر پی در پی راننده به قسمت عقب برود. راننده که چنین دید اتوبوس را متوقف کرد و جریان را تلفنی به پلیس اطلاع داد. پلیس «زرا» را بازداشت کرد. در پی انتشار این گزارش همراه با تصویر «رزا» که در اتوبوس نشسته بود در روزنامه ها ،سیاهپوستان آمریکا به مدت یک سال سوار شدن براتوبوسهای عمومی (شهری) را تحریم کردند و تظاهرات خیابانی و مقاومت های دیگر آنان ادامه یافت که در دهه بعد به تصویب قانون «حقوق مدنی» و رفع تبعیض انجامید و 54 سال بعد ایالات متحده دارای رئیس جمهور سیاهپوست شد، گرچه این رئیس جمهور از اعقاب بردگان سیاه نیست. رزا که در 24 اکتبر سال 2005 در دیترویت فوت شد از کنگره آمریکا لقب "مادر جنبش حقوق مدنی" گرفت. پس از مرگ، جنازه رزا با تشریفات ویزه دفن شد.

 

زرا پارکز

 

1988م:بانو «بی نظیر بوتو» یکم دسامبر سال 1988 (دهم آذر 21 سال پیش) نخست وزیر پاکستان شد. وی نخستین زنی بوده است که در یک کشور اسلامی چنین مقامی را به دست آورده است. ذوالفقارعلی بوتو پدر بی نظیر بنیادگذار و رئیس حزب مردم پاکستان قبلا همین مقام را داشت که دولت او در یک کودتای نظامی سرنگون و خودش هم بعدا اعدام شده بود. ذوالفقارعلی سی ام نوامبر 1967 حزب مردم پاکستان را که یک حزب سوسیال دمکرات (چپ میانه رو) است تاسیس کرد.

بی نظیر که دوبار نخست وزیر پاکستان بود بعدا در مظان اتهام قرارگرفت و از وطن خارج شد و سالها در خارج از پاکستان بسربرد. شوهر او "زرداری" نیز به اتهام سوء استفاده از مقام زنش در خریدهای دولتی مدتی زندانی بود. بی نظیر در سال 2007 پس از دریافت وعده هایی به پاکستان بازگشت و کار مبارزه سیاسی را از سرگرفت که در جریان یک سخنرانی و پس از ایراد نطق ترور شد. قتل او باعث ناآرامی بیشتری درپاکستان و مآلا به کناره گیری پرویز مشرف (ژنرال بازنشسته) از ریاست کشور منجر شد و در انتخابات بعدی، "زرداری" شوهر بی نظیر و پدر فرزندان او به ریاست جمهوری پاکستان برگزیده شد.

 

بی نظیر بوتو

 

1989م:میخائیل گورباچف رئیس وقت شوروی (و بعدا عامل فروپاشی این اتحادیه که جای امپراتوری روسیه را گرفته بود) یکم دسامبر سال 1989 در واتیکان با پاپ وقت (پاپ لهستانی که شهرت ضدیت با کمونیسم را داشت) ملاقات کرد. این نخستین دیدار یک رهبر شوروی با پاپ بود. سیاست های گورباچف باعث انحلال بلوک شرق و شوروی شده است.

 

ملاقات گورباچف با پاپ


2008م:با اینكه درپی رویداد 26 تا 29 نوامبر 2008 مومبای (بمبئی)، دو مقام دولت هند و ازجمله «شیوراج پاتیل» وزیر داخله این فدراسیون كناره گیری خودرا اعلام داشتند، تظاهرات پراكنده و اعتراض به كوتاهی دولت هند، سی ام نوامبر و بویژه در آن شهر حادثه دیده به چشم می خورد. تظاهركنندگان شعار می دادند: دیگر بس است، سیاستمدار حرف مفت می زند و بی گناه جان می بازد.

تظاهركنندگان همچنین می گفتند كه دولت؛ نه توانست از وقوع رویداد جلوگیری كند، و نه واكنش آن فوری بود.

روزنامه های هند 30 نوامبر 2008 نوشته بودند كه قبلا وقوع چنین رویدادی به دولت هند گوشزد شده بود. رسانه های دیگر به نقل از منابع آمریكایی نوشته بودند كه سازمانهای اطلاعاتی آمریكا قبلا در این زمینه به مقامات هندی هشدار داده بودند!. در این میان، دولتهای دیگر هركدام درجهت پیشبرد سیاست خود تلاش می کرد كه از این نمد كلاهی بردوزد. جورج دبلیو بوش رئیس جمهور وقت آمریكا به طور غیر منتظره به «كاندولیزا رایس» وزیر امورخارجه كابینه خود كه در اروپا بود دستورداده بود كه فورا به هند برود و این سفر انجام شد. هدف از این سفر این بود که اقدامی از سوی هند برضد پاكستان (متحد آمریکا) صورت نگیرد. برخی از دولتها با استفاده از رسانه های خود كوشیده بودند كه پای پاكستان را به میان بكشند و برخی دیگر، پاكستان را بركنار از كارهای «لشكر طیّبه» می داشتند كه ده تن از اعضای آن (و همه آنان پاكستانی) ماجرای مومبای را با نزدیك به پانصد كشته و یا مجروح بوجود آوردند. خبر اعزام ماموران اف. بی. آی (پلیس امنیت داخلی آمریكا) به هند برای كمك به كشف قضیه، از سوی رسانه های برخی از ملل در برابر علامات سئوال و تعجب قرارداده شده بود، كه چرا؟!.

 

گوشه هایی از دو تظاهرات خیابانی در مومبای (30 نوامبر 2008)

 

2004م:29 نوامبر 2004 شبكه "سی بی اس" آمریکا گزارش داد كه اف بی آی (پلیس فدرال و امنیت داخلی آمریكا) به خاطر اشارات نادرست و سر نخ دادن های غلط دچار زیان مالی فراوان و اتلاف وقت شده است.

این شبكه به نقل از یك گزارش رسمی گفت كه در سالهای اخیر كه ضعف اخلاقیات در جامعه بیشتر شده است، بسیاری از مردم با زیر پا گذاردن وجدان خود و اصول انسانیت برای به درد سر انداختن رقیب شغلی، همسایه بد اخم، مخالف و دشمن شخصی خود راه تازه ای یافته و به صورتی كه شناخته نشوند به پلیس فدرال خبر می دهند كه مثلا فلانی (رقیب و دشمنشان) درگیر مواد مخدر، جاسوسی و ... است و حتی قتلها و سرقت های نامكشوف را به رقیب نسبت می دهند. پلیس فدرال با هزینه بسیار و صرف وقت

(گاهی ماهها) به تعقیب و مراقبت می پردازد و چیزی به دست نمی آورد. با این كه پیشرفتهای الكترونیك به كشف این دروغگویان كه عملشان جرم است كمك كرده ولی این فتنه انگیزی ها ادامه دارد.


1135: هنری اول ، نخستین پادشاه انگلستان که قادر به خواندن و نوشتن بود درگذشت.

1580: ادموند کمپیون 42 ساله به دلیل ژزویت مذهب بودن به دار آویخته شد.

1640: پرتغال پس از شصت سال از اسپانیا جدا شد و اعلام استقلال كرد . اسپانیا پس از شكست در جنگ دریایی سال 1588 خود از انگلستان رو به ضعف گذارده بود .

1742: الیزابت پادشاه وقت روسیه دستور اخراج همه یهودیان از قلمرو آن کشور را صادر کرد.

1821: اسپانیا به مهاجر نشین قدیمی خود سانتو دو مینگو استقلال داد كه جمهوری دومینیكن خوانده شد.

1878: كاخ ریاست جمهوری آمریكا دارای تلفن شد.

1887: دولت چین چنان گرفتار سلطه زورمداران غرب شده بود كه از عهده دولت كوچك پرتغال هم بر نیامد و پذیرفت كه ماكائو ــ قسمتی از خاك اصلی چین ــ در اختیار پرتغال باقی بماند !!!

1906: نخستین سینمای جهان به نام « سینما پاته » در پاریس آغاز بكار كرد.

1918: نخستین دولت کشور پادشاهی یوگوسلاوی در بلگراد اغاز بکار کرد.

1933: استفاده از راه چالوس به تهران آغاز شد.

1937: سید حسن مدرس نماینده مجلس در چند دوره در جریان حبس و تبعید به قتل رسید.

1918: پارلمان دانمارك به ایسلند استقلال داد.

1948: کنگره اعراب ملک عبدالله پادشاه اردن را پادشاه فلسطین هم اعلام داشت.

1989: انحصار حكومت در دست حزب كمونیست آلمان شرقی از قانون اساسی این كشور حذف شد.

1960: نخستین عکسبرداری رنگی فضایی از کره زمین توسط یک ماهواره شوروی انجام گرفت.

1960: پاتریس لومومبا دستگیر شد.

2008: ایمن ظواهری كه از او به عنوان معاون القاعده نام برده می شود در پیامی كه در این روز، به نقل از سایت مربوط در رسانه ها انتشاریافته بود ضمن اشاره به تصویب توافقنامه امنیتی آمریكا و عراق اعلام داشته بود كه دستاورد آمریكا از این توافقنامه موقتی خواهد بود. شیعیان عراق سنی های این كشور را به خود راه نخواهند داد. وی در مورد افغانستان گفته بود كه گزارشهای رسانه ای «ناتو» در زمینه پیشرفتهای نظامی؛ جعلی و ساختگی است، تلفات ناشی از عملیات «ناتو» در افغانستان به غیر نظامیان بی گناه وارد می شود. ظواهری در این پیام، باراك اوباما را متهم كرده بود كه به آرمان سیاهان پشت كرده است.

2008: در یک انفجار انتحاری که هدف از آن تخریب سفارت آلمان در کابل بود و سی ام نوامبر 2008 روی داد سه نفر کشته و 6 تن دیگر مجروح شدند و به چند خودرو آسیب وارد آمد. فردی که مواد منفجره را به بدن خود بسته بود موفق به ورود به داخل سفارت نشده بود و مقابل ساختمان خودرا منفجر کرده بود. دولت آلمان شماری از نیروهای خودرا به افغانستان فرستاده که درکنار سایر نظامیان «ناتو» در عملیات شرکت می کنند و متهم به قتل غیر نظامیان افغانی هم شده اند.

منبع:iranianshistoryonthisday.com


ویدیو مرتبط :
تقویم ۹۰ (نود ۱۷ آذر)

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

تقویم تاریخ -1 آذر



1267م:22نوامبر سال 1267میلادی (666 هجری قمری) یك زمین لرزه شدید شهر تاریخی نیشابور خراسان را ویران كرد و هزاران تن را مقتول و مجروح ساخت. این شهر سه سال بعد به هزینه دولت وقت تجدید بنا شد. نیشابور که در جهان به شهر "عمر خیام" معروف است در دوران ساسانیان به صورت شهری بزرگ درآمد و یک بار هم پایتخت ایران شد. این شهر در ردیف بلخ، بخارا، هرات، سمرقند و مرو یکی از شهرهای باستانی خراسان بزرگتر بشمار می رود و طاهر ذوالیمینین در همین شهر تجدید استقلال ایران را اعلام داشت كه آغاز پایان حکومت عباسیان برایران بشمار آمده است.

آرامگاه عمر خیام در نیشابور


1288ش:یكم آذر ماه سال 1288 هجری (22 نوامبر 1909 میلادی) در پی فروكش كردن توفان سیاسی پنج ماهه، «عضدالملك» بزرگ وقت ایل مغول تبار قاجار به عنوان نایب السلطنه ایران در مجلس سوگند وفاداری به قانون اساسی یاد كرد. وی از 26 تیرماه به تصمیم شورای عالی مشروطیت ایران نایب السلطنه شاه خردسال شده بود.

این شورا همان روز محمدعلی شاه را به اتهام نقض سوگند وفاداری به قانون اساسی، بی اعتنایی به مشروطیت و نیز پناهده شدن به سفارتخانه بیگانه در خاك وطن خود، از پادشاهی بركنار و پسر 13 ساله اش را به عنوان سلطان احمدشاه به جای او انتخاب و برادر 9ساله وی را هم ولیعهد قرارداده بود.

این شورای 28 نفری كه پس از پناهنده شدن محمدعلی شاه به محل تابستانی سفارت روسیه در زرگنده قلهك، زمام امور كشور را به دست گرفته، یپرم خان از فرماندهان مجاهدین مشروطه را رئیس كل پلیس كرده و یك دادگاه انقلاب برای محاكمه مخالفان مشروطه تشكیل داده بود. فاتحان تهران از جمله سردار اسعد بختیاری نیز به انتخاب همین شورای عالی مامور تشكیل كابینه و برگزاری انتخابات شده بودند. دادگاه انقلاب در مدتی كوتاه عده ای از رجال و نیز شیخ فضل الله نوری را اعدام و گروهی دیگر را محكوم به پرداخت جرائم سنگین نقدی كرده بود.

پس از الغاء مشروطیت و به توپ بسته شدن مجلس، هواداران و مجاهدین مشروطیت كه از هر گوشه كشور به ویژه از اصفهان ( بختیاری ها) و گیلان و تنكابن به سوی تهران به حركت در آمده بودند در 22 تیرماه به هدایت سردار اسعد، سپهدار و یپرم خان از ناحیه بهجت آباد وارد شهر شدند و نیروهای دولتی به فرماندهی سرهنگ لیاخف روسی را ظرف 36 ساعت در خیابانهای تهران شكست دادند كه محمدعلیشاه از ترس جان با درباریان خود به باغ تابستانی سفارت روسیه پناهنده شد. آن دسته از رجال هوادار او هم كه موفق به تحصن در سفارتخانه ها نشده بودند پرچم روسیه و یا انگلستان !! را بر سر در خانه خود زده بودند تا مجاهدین جرات ورود به آنجا را نداشته باشند و.... رقابت و گاهی همكاری روسیه و انگلستان در تمامی این جریانات نقش داشت.

پس از برتخت نشستن سلطان احمدشاه 13 ساله در چهارم مرداد همان سال ، پدر او محمدعلیشاه با مقرری سالانه یكصد هزار تومان به خارج از ایران تبعید شد. نیروهای انگلستان و روسیه كه طبق قرارداد سال 1907 در ایران مستقر شده بودند شاه مخلوع را تا انزلی بدرقه كردند و پس از به كشتی نشستن باز گشتند.

 

عضدالملک


1377ش:اول آذرماه 1377 و در ساعات شب، چند نفر به خانه داریوش فروهر ناسیونالیست 70 ساله و از مردان سیاسی وقت رفتند و او را در اطاق كارش (طبقه دوم خانه اش واقع درخیابان هدایت) با وارد آوردن ضربات متعدد كارد به ناحیه سینه كشتند و همسر 58 ساله وی بانو پروانه را هم در طبقه اول خانه به همان صورت (ضربات كارد) از پای درآوردند و اجسادشان را روی صندلی قرار داده و خانه را ترك گفتند.

فروهر كه در اصفهان به دنیا آمده بود از پیروان خط دكتر مصدق (استقلال و حاكمیت ملی، اقتدار میهن، دمكراسی و عدالت اجتماعی) بود كه مبارزات خود را با تلاش برای ملی شدن نفت آغاز كرده بود.

وی از موسسان حزب پان ایرانیست و سپس رهبر حزب ملت ایران و از سران جبهه ملی بود و از دهه 1320 بارها به زندان افتاده بود.

در جریان انقلاب 1357 ، از طراحان اتحاد مخالفان شاه بود و برای تامین این وحدت با قبول هرگونه خطر، تلاش فراوان كرده بود و مدتها نیز به نام جبهه ملی سخن می گفت. در دولت موقت، وزیر كار بود و در جریان ناآرامی های كردستان تلاش فراوان برای حل مسئله و جلوگیری از تجزیه وطن كرد.

 

داریوش

 

2003م:«ریچارد نیهائوس» قاضی آمریكایی 21 نوامبر 2003 باوجود عذر خواهی و اعتراف «دانیل پیلارزیك» سر اسقف كلیساهای كاتولیك منطقه سین سیناتی به این كه در باره سوء نظر كشیش های جنوب ایالت اهایو نسبت به پسران نوجوان حقیقت را به پلیس نگفته بود وی را به ده هزار دلار جریمه نقدی ، سپردن تعهد كه از این پس جرم دیگران را كتمان نكند و سه میلیون دلار به شاكیان برای جلب رضایت آنان بپردازد محكوم كرد كه در سابقه او باقی خواهد ماند. كشیشهای كاتولیك جنوب ایالت اهایو متهم به 237 مورد سوء نظر نسبت به نوجوانان پسر شده اند.

 

Pilarczyk


1876م:«جك لندن» نویسنده و روزنامه نگار سوسیالیست آمریكایی كه 12 ژانویه 1876 میلادی در سانفرانسیسكو به دنیا آمده بود 22 نوامبر (روزی چون امروز) در سال 1916 و در 40 سالگی از بیماری كلیه درگذشت. از وی 50 كتاب بجای مانده است. وی در عین حال یك روزنامه نگار بود، ولی تنها مقاله و تحلیل می نوشت.

جك لندن به یك نشست روزنامه نگاران پیشنهاد كرده بود كه به جای مقاله سیاسی رساله سیاسی نوشته شود، زیرا كه ستون روزنامه جای كافی برای ادای همه مطلب را ندارد و كوتاه نوشتن یك تحلیل سیاسی، خواننده را به جایی نمی برد و احیانا او را گیج و گمراه می كند.

داستانهای جك لندن آكنده از انتقادهای اجتماعی هستند كه وی در هر كدام از كتابهایش كوشیده است یك مشكل جامعه را عیان كند. بر ضد استثمار نوشته، از فقر نالیده و دلایل آن را در قالب داستان برنگاشته و از طبقه زحمتكش به دفاع برخاسته است.

 

Jack London

 

2003م:21پروفسور بیولوژیست "آرتور کالوین" کاشف مراحل پیچیده تشکیل نطفه، 21 نوامبر 2003 در 92 سالگی درگذشت. وی که در سال 1942 به آمریکا مهاجرت کرده بود در دهه 1950 در آزمایشگاه «کوینز کالج» موفق به این کشف شده بود.

طبق کشف پروفسور کالوین؛ برای تشکیل نطفه، نخست سلول "اسپرم" با سلول تخمک از ناحیه غشاء (پوسته خارجی) به هم ملحق می شوند. سپس هسته سلول اسپرم (نر) و سیتوپلاسم سلول ماده به سوی هم می روند و تشکیل نطفه می دهند. آنگاه بقیه سلول اسپرم از مجموعه جدا می شود و .... پرفسور کالوین در دهه 1960 با میکروسکوپ الکترونیک از این مراحل عکسبرداری کرد. اواخر دهه 1970 با استفاده از همین اطلاعات، تشکیل نطفه در لوله آزمایش عملی شد و به تدریج تکامل یافت و بخشی از مسئله نازایی و عقیم بودن حل شد.

 

Dr. Arthur L. Colwin


1330ش:دكتر مصدق رئیس دولت وقت ایران در آخرین روز دیدار از قاهره، در سی ام آبان 1330 (20 نوامبر 1951) در اجتماع اعضای سندیكای روزنامه نگاران مصری حضور یافت و خطاب به آنان مطالبی بیان داشت كه كهنه شدنی نیستند و ماندگار و تاریخی توصیف شده اند.

وی ضمن اندرزهای ماندنی خود، خطاب به روزنامه نگاران خاورزمین و ملل ضعیفتر گفت: خواب امپراتوری برجهان و استثمار و به نوكری گرفتن ملل بی دفاع هیچگاه از میان نخواهد رفت. این سلطه، هر زمان متناسب با وضعیت روز به شكل و لباسی در می آید كه نباید فریب خورد. اگر روزنامه نگاران ملل ضعیف روشن و گوش بزنگ باشند و مردم را به موقع از نیات و برنامه ها و شگرد كار سلطه گران آگاه كنند، نقشه سلطه با بپاخیزی و دفاع یكپارچه و از جان گذشتگی ملت مورد هدف با شكست رو به رو خواهد شد، دام دیگری پهن نخواهد شد و فكر تجاوز به تدریج از میان خواهد رفت. سلطه گران نخست از درون، و با ترویج رشوه خواری، تضعیف حس میهندوستی و استعداد ملی، تلقین عقب ماندگی، ایجاد رخوت ملی، ایجاد رعب، بزرگ جلوه دادن خود، از میان بردن امید و آرزو در یك ملت، زهر چشم گرفتن، در فقر و مسكنت و ناآگاهی از اوضاع باقی گذاشتن، مردم را درگیر امور روزمره زندگی خود كردن و ... شروع می كنند و توسط ایادی و خبرچین هایشان (جاسوسان) رجال سلطه پذیر را می یابند، بعضا به قدرت می رسانند و با كمك (خیانت) آنان بساط سلطه خود را پهن می كنند. در اینجاست كه مدافع هر ملت، روزنامه نگاران آن ملت هستند و كار آنان روشن ساختن مردم، باز كردن دست سلطه گران و خنثی كردن تبلیغاتشان است. «روزنامه نگار» نیرویی است كه از وقوع حمله با دادن بیدارباش (هشدار) و آماده باش به ملت و آماده دفاع ساختن آن پیشگیری می كند، و نیروهای مسلح در برابر تعرضی كه آغاز شده باشد می ایستند، بنا براین نیروی تدافعی اصلی یك ملت؛ روزنامه نگاران، كتاب نگاران و سخنرانان آن ملت (اصحاب رسانه ها) و رجال وطندوست هستند.

در همین اجتماع، دكتر مصدق سپس به شرح استعمار انگلستان بر ایران و اسباب چینی های پیش از انعقاد قرار داد تحمیلی 1933 (تمدید امتیاز نفت)، زجر دادن ملت ایران و در عقب ماندگی باقی گذاردن آن و اجرای سایر برنامه های استعماری انگلستان پرداخت و به نطق و مصاحبه های خود در شورای امنیت و آمریكا اشاره كرد و گفت كه هدف او، روشن ساختن ملل دیگر از سلطه گری انگلستان (امپریالیسم) و هشدار دادن در مورد سلطه گری های آینده بود.

 

1348ش:سعید افسر، از روزنامه نگاران موفق بعد از انقلاب ایران، یکم آذر ماه سال 1348 - روزی چون امروز - متولد شده است. وی که تا سال 2005 معاون سردبیر اجرایی روزنامه ایران بود از سال 1369 کار روزنامه نگاری را آغاز کرده و ادامه می دهد. از نخستین روز تاسیس روزنامه ایران در سال 1373 (1994)، به دعوت دکتر فریدون وردی نژاد موسس آن، سعید قدم به این روزنامه گذارد و چون آشنایی کامل به اوضاع روزنامه نگاری ایران و سایر کشورها داشت مسئول تهیه مطالب رسانه ها و دبیر صفحه رسانه شد و کار خود را به خوبی انجام داد به گونه ای که وظیفه نظر سنجی از خوانندگان روزنامه و دبیری صفحه " گزارش روز (فیچر) " را هم به او سپردند.

سعید که دارای فوق لیسانس علوم سیاسی است و دوره های تخصصی روزنامه نگاری را گذرانده است، چون شایستگی فراوان از خود نشان داده بود از سال 1380 (2001) به معاونت سردبیر اجرایی روزنامه ایران ارتقاء یافت. بعدا از سعید دعوت شد که سردبیری اجرایی روزنامه «تهران امروز» را برعهده گیرد که به آنجا رفت، ولی عمر این روزنامه طولانی نبود و توقیف شد و در نتیجه، سعید هم بیکار. سعید بارها گفته بود که اگر فرصتی به دست آورد برای کسب تجربه و ادامه تحصیل، به یک کشور که سابقه طولانی تری در کار رسانه داری داشته باشد خواهد رفت.

از خصوصیات بارز سعید در کار روزنامه نگاری، رعایت نوشته شدن مطالب طبق اصول روزنامه نگاری و همچنین رعایت امانتداری و دقت و ذکر منبع خبر است. او در نوشتن مطالب ژورنالیستیک مهارت ویژه دارد و از حامیان ساده نویسی است زیرا که عقیده دارد بیشتر خوانندگان (مخاطبان) روزنامه ها، عوام الناس هستند و ضمن درک مطلب، باید روشن شوند و آموزش ببینند و به عبارت دیگر بر معلومات خود بیافزایند. از خصلتهای فردی سعید، راستگویی و صداقت اوست به گونه ای که دوستانش می گویند که اگر سعید مرتکب خلاف شود بی درنگ اعتراف می کند و پوزش می خواهد. بسیار مودب است و نرم صحبت می کند و در رعایت احوال دیگران کوشاست. زودتر از وقت مقرر به روزنامه می آید و با وجود علاقه شدید به دخترش "رهیده" دیرتر از همکاران، روزنامه را ترک می کند و تا اطمینان نیابد که همه صفحات روزنامه به چاپخانه ارسال شده و مشکلی نیست از آنجا خارج نمی شود. او می گوید که برای یک روزنامه نگار حرفه ای، روزنامه یعنی همه چیز، که زندگانی اش در آن خلاصه می شود.

وی هیچگاه اشتباه خود را به گردن دیگران نمی اندازد. سعید شاید زودتر از هر روزنامه نگار ایرانی دیگر به اهمیت روزنامه نگاری الکترونیک پی برد و متوجه شد که اینترنت یک انقلاب در انتقال اطلاعات و محتوای رسانه ها است و در "هفته نامه توانا" که با کمک او انتشار می یافت کوشش فراوان کرد تا این موضوع را تفهیم، و روزنامه نگاران ایران را تشویق به تکمیل مهارت خود در آن رشته (آنلاین) کند.

 

سعید افسر


762م:نیروهای اویغور (طبق رسم الخط قدیم، ئویغور) به ریاست یوگوخان Bogu بیستم نوامبر 762 میلادی شهر «لو ـ یانگ Lo -Yang» پایتخت وقت چین (امپراتوری تانگTang) را متصرف شدند و این دولت را خراجگزار خود كردند. طبق اسناد «محمدامین صدر» مورخ كاشغری، اویغورها (كه اینك اتباع چین هستند) «توقوز اوغوز» ها، قبایل 9گانه منطقه آلتایی را در سال 744 میلادی متحد ساخته و در مدتی نسبتا كوتاه سرزمین هایی از منچوری تا شمال شرقی دریای قزوین (دریای مازندران) را به تصرف خود درآورده بودند. توقوز = دوقوز = 9 و اوغوز = قبیله. این قبایل از نیمه قرن هفتم میلادی كه امپراتوری ساسانیان از میان رفت و سپاه معروف به «مرزبان» آن مستقر در «فرارود» و دژ خجند فروپاشید این فرصت را به دست آورده بودند كه دست به جهانگیری بزنند. قبلا هون ها ، همسایه غربی اویغور چندبار دست به چنین تلاشی زده بودند كه ارتش ساسانیان ایران آنان و بستگانشان ـ خزرها را درهم شكسته و به اروپا فراری داده بود. امپراتوری اویغورها به پایتختی «اردوبالیغ» تا سال 840 میلادی دوام یافت و در این سال به دست قرقیزها از میان رفت. علت شكست آن از نیروی قرقیز كه شمار كمتری بودند این بود كه منطقه اویغورها دچار خشكسالی و قحطی شده بود.

 

1930م:ارتش ژاپن كه به قصد تصرف شمال شرقی چین و جنوب شرقی سیبری روسیه از مرز كره گذشته و وارد چین شده بود 21 نوامبر سال 1894 بندر لوشونكو را Lushunkou (كه غربی ها آن را «پورت آرتور Port Arthur» می نامند) تصرف و شصت هزار سكنه اش را قتل عام كرد. ژاپنی ها تنها 36 نفر از جمعیت این شهر بندری را باقی گذارده بودند تا اجساد را دفن كنند. ارتش ژاپن سپاه دوم خود به فرماندهی ژنرال «یاماجی» را مامور تصرف «لوشونكو» كرده بود و این سپاه پس از عقب راندن یك لشكر سبك اسلحه چینی وارد بندر شده بود. مورخان این رویداد را «قتل عام پورت آرتور» عنوان داده اند.

ژاپنی ها در نیمه دوم دهه 1930 نیز به چین تجاوز كردند و در چند شهر این كشور بویژه نانکینگ و شانگهای قتل عام به راه انداختند كه فراموش شدنی نیست. در جریان این تعرض، نظامیان ژاپنی در سال1937 شهر نانکینگ (نانجینگ) پایتخت وقت چین را تصرف و 300 هزار تن از نفوس شهر را کشتند. طبق تحقیق «آیریس چانگ» روزنامه نگار آمریکایی چینی تبار، ژاپنی ها با شمشیر روده های مردم نانكینگ را بدون داشتن كوچكترین گناه و دلیل درآوردند، مردان را اخته كردند، سینه زنان را بریدند، جوانان را به دیوار میخ كردند، هركس را خواستند تا كمر در خاك فروكردند و سپس سگهای گرسنه را به جانشان افكندند تا آنها را قطعه ــ قطعه كنند، مقامات شهر را به دو اتومبیل در خلاف جهت یكدیگر بستند و از هم دریدند، مادر و پدرها را كشتند و كباب كردند و فرزندان آنان را وادار به خوردن این كباب كردند و ....

 

1963م:22 نوامبر سال 1963 جان اف. كندی سی و پنجمین رئیس جمهور آمریكا در یكهزار و سی امین روز زمامداری اش در اثنای عبور، باخودرو روباز از خیابانهای شهر پرجمعیت دالاس (واقع در ایالت تكزاس آمریكا) از داخل ساختمان یك مدرسه هدف گلوله قرار گرفت و كشته شد و «لی هاروی اسوالد» متهم به قتل وی نیز پس از بازداشت به دست فردی دیگر به نام «جک روبی» در راهرو ساختمان محافظت شده پلیس به قتل رسید و جک روبی هم بعدا در زندان درگذشت!. لیندن جانسون معاون [تکزاسی] کندی همان روز سوگند یادكرد و رئیس جمهوری آمریكا شد. هنوز انگیزه و اسرار این قتل دقیقا روشن نشده است.

كندی نخستین كاتولیك ایرلندی تبار بود كه به ریاست جمهوری آمریكا انتخاب شده بود. قبلا سران این كشور از پروتستانهای انگلیسی تبار بودند. وی كه از حزب دمكرات بود قبلا نماینده مجلس و سناتور بود و در زمان خود جوانترین رئیس جمهوری آمریكا نیز به شمار می رفت.

دو روز پس از حادثه قتل ( 24 نوامبر 1963 ) هنگام انتقال اسوالد متهم به قتل كندی از بازداشتگاه برای تحقیق ، به صورتی كه دیده می شود «جك روبی» بدون نگرانی از ماموران محافظ با شلیك گلوله وی را به قتل می رساند ـ ماموران پلیس و اف بی آی در اطراف اسوالد دیده می شوند

عقب نشینی نیکیتا خروشچف رئیس دولت شوروی در جریان بحران موشکی کوبا در اکتبر 1962 که آغاز پایان کار آن اتحادیه دانسته شده است بر اثر ایستادگی جان اف کندی بود. اگر خروشچف به آن سرعت عقب نشینی نکرده بود اینک تاریخ جهان در مسیری دیگر قرارداشت. با این كه مقدمات مداخله آمریکا در اوضاع ویتنام جنوبی که به جنگی وسیع و خونین منجر شد در زمان کندی صورت گرفته بود و تاریخ عمومی (جهان) آغاز ضدیت با حكومت فیدل كاسترو برکوبا را به پای جان اف کندی نوشته است، اما از نظر اندیشه و سیاست داخلی فردی مترقی و لیبرال (در فرهنگ آمریكایی: چپگرا) بشمارآمده است. وی در گفتارش، از بر قراری یك صلح پایدار و خلع سلاح واقعی و رعایت تمام عیار حقوق بشر جانبداری می كرد و آماده یك سازش بزرگ واقعی و همه جانبه با شوروی بود كه انجام آن را طبق برخی نوشته ها به دوره دوم ریاست جمهوری خود موكول كرده بود. واداركردن شاه سابق به انجام اصلاحاتی در ایران كه خود شاه به آن عنوان انقلاب سفید داده بود در همین راستا بود. وی به شاه گفته بود که راه پیشرفت ایران این است که مواردی از اصلاحیه قانون اساسی آمریکا معروف به «بیل آو رایتز» را به صورتی در قوانین ایران بگنجانید که عملی نشد و مشکلات بعدی ایران نتیجه همین بی اعتنایی شاه به توصیه کندی بود. در زمینه سیاست داخلی تا توانست با فقر و ناامیدی در جامعه آمریكا مبارزه كرد. این جمله پر معنا از او باقی مانده است: همه اش نگویید كه دولت برای ما چه كرده، گاهی هم از خود بپرسید كه خودتان برای كشور چه كرده اید؟.

 

كندی در خودرو روباز در كنار همسرش ژاكلین اندكی پیش از قتل


1965م:22 نوامبر 1965 و نزدیك به دو ماه پس از روی كار آمدن ژنرال سوهارتو در اندونزی، احمد آیدیت Ahmad Aidit دبیركل حزب كمونیست این كشور كه در آن زمان سومین حزب، پس از چین و روسیه بود ترورشد. سوهارتو كه 27 ژانویه 2008 و در 87 سالگی درگذشت در سی ام سپتامبر آن سال با استفاده از فرصتی كه یك ناآرامی در پایتخت به دست داده بود دست به كودتا زده بود و دلیل اقدام خودرا جلوگیری از توطئه كودتای كمونیستها اعلام كرده بود. وی پس از سلب اختیارات مقامات دولتی و نظامی، قدرت را به دست گرفت ولی جرات نكرد عنوان ریاست جمهوری را از دكتر احمد سوكارنو بانی استقلال و یكپارچه ساختن این مجمع الجزایر بگیرد. سوهارتو ضمن نامیدن سوكارنو به عنوان پدر ملت، خود اختیارات اجرایی را به دست گرفته بود و چون هوادار غرب و در ارتباط با «سیا» بود و جنگ سرد دو بلوك ادامه داشت دست به كشتار كمونیست ها زد. وی همچنین به هر مخالف برچسب كمونیست بودن می زد و نابود می کرد. به نوشته مورخین، در این كشتار پانصد هزار تا یك میلیون نفری روشنفكران و چپگرایان اندونزی و از جمله «احمد آیدیت» كشته شدند. احمد آیدیت 42 ساله بود. حکومت سوهارتو که کودکی و جوانی را در فقر سیاه ـ در پرورشگاه و یا هرچند وقت درخانه ای ـ گذرانیده بود در سال 1998 پس از 31 سال حکومت و در پی یک رشته تظاهرات خیابانی عصیان مانند، افشاگری و ضدیت علنی چند رهبر سیاسی ازجمله دختر سوکارنو ازکار کناره گیری کرد و بلافاصله متهم به سوء مدیریت و سوء استفاده مالی و داشتن ثروتی برابر 15 میلیارد دلار شد و یک پرونده قضایی برایش تشکیل گردید و «ترانس پیرسی اینترنشنال» دست به یک تحقیق جهانی زد تا این ثروت را بیاید و به اندونزی بازگرداند. در این میان اعلام شد که سوهارتو بیمار است و تحقیق قضایی از او امکانپذیر نیست و ....

 

احمد آیدیت

 

1995م:بیست و دوم نوامبر 1995 یك دادگاه انگلستان بانو «مری آن وست» را به جرم كشتن ده زن و دختر دربه حبس دائم محكوم كرد (كشورهای اروپایی مجازات اعدام ندارند). وی كه یك بانوی انگلیسی است این زنان و دختران را در خیابان و عمدتا ایستگاه اتوبوس فریب می داد، به خانه می برد و پس از زجردادن و شكنجه كردن می كشت!. یكی از این زنان كه موفق به فرار شده بود او را به دام انداخت.

«مری آن» كه دارای شوهر بود دختر خودش را هم به همین طریق كشته بود. او به سادیسم و آزار دیگران (و در این مورد آزار و زجر زنان) مبتلاء بود. شوهر «مری آن» قبلا خودكشی كرده است.

 

WEST

 

2003م:در پی احزاب، رسانه های كشور مكزیك هم در سومین هفته نوامبر 2003 به جانبداری از «آدولفو آگویلار زینسر» نماینده پیشین این كشور در سازمان ملل پرداخته اند كه 20 نوامبر 2003 به خواست فوكس رئیس جمهوری وقت مكزیك از آن سمت كناره گیری كرد. «زینسر» در مقر سازمان ملل گفته بود كه دولت واشنگتن به مكزیك به چشم «بك یارد (حیاط خلوت)» خود نگاه می كند و ما از پیمان «نفتا» سودی نبرده ایم.

احزاب و رسانه های مكزیك كنارنهادن زینسر را كاری دانسته بودند كه رئیس جمهوری مكزیك برای پیشگیری از رنجش حكومت جورج دبلیو بوش از دولت مكزیك انجام داده و آن را عملی نادرست ( ضدملی ) خوانده و یک ضعف خوانده بودند.

 

Zinser


2003م:21 نوامبر 2003 سرانجام پلیس امنیت گرجستان در برابر مخالفان سیاسی«ادوارد شواردنادزه» رئیس جمهوری این كشور دست به عقب نشینی زد و رئیس این سازمان اعتراف كرد كه در انتخابات اخیر سوء عمل وجود داشته و این انتخابات تجدید می شود. حال آن كه دو روز پیش از آن مقامات مربوط اعلام كرده بودند كه تخلف انتخاباتی صورت نگرفته است.

با وجود این عقب نشینی كه سیاستمداران رقیب را راضی ساخته، تظاهرات مردم كه می گفتند (!) از بیكاری، فقر و فساد اداری خسته شده اند ادامه یافت. گرجی ها می گویند كه دولتمردان و سیاسیون از مردم جدا افتاده اند و منافع خود را مقدم بر مصالح ملت قرار داده اند و ....

اصحاب نظر ضمن تفسیر رویدادهای سال 2003 گرجستان گفته بودند که آمریکا مایلست فرد دیگری رئیس دولت گرجستان شود تا از آن دولت حرف شنوی داشته باشد زیرا که واشنگتن برای منطقه قفقاز برنامه های دور و دراز دارد.

شوارنادزه قبلا وزیر امور خارجه شوروی بود و در اشتباهات گورباچف که به فروپاشی شوروی منجر شد، شریک.

 

شوارد نادزه

 

1949م:سرلشكر باز نشسته میخاییل كالاشنیكوف سازنده تفنگی به همین نام كه بیش از هر سلاح دیگر درجهان امروز توزیع شده است 21 نوامبر 2003 موزه ای را كه به نام او در «دلفت» كشور هلند (ندرلند) تاسیس شده است گشود و گفت كه تفنگ خودكار كالاشنیكوف را در سال 1949 با استفاده از تجربه خود در جریان جنگ جهانی دوم طراحی كرد، زیرا كه متوجه شد تفنگ باید ساختاری بسیار ساده و اطمینان بخش داشته باشد.

كالاشنیكوف (در آن روز 84 ساله) ضمن رد این ملامت كه وسیله كشتار ساخته است گفت: جنگ و کشتار را سیاستمداران آغاز می كنند، نه تفنگ. باهر وسیله ای می توان آدم كشت، حتی با مداد. باید آدمكشی از جهان رخت بربندد. وانگهی، تا ترتیب قطعی پایان هرگونه جنگ داده نشود، حق اساسی و مشروع هر ملت است كه وسیله دفاع از خود را داشته باشد.

 

سرلشكر كالاشنیكوف با تفنگ معروفش AK-47


1958م:جوزف ویلیامز مبتكر «كارت اعتباری پلاستیكی» كه از سال 1958 به نام «بانك امریكارد» بكار برده شد و از سال 1977 به «ویزا» تغییر نام داد و...21 نوامبر 2003 در 88 سالگی درگذشت. اینك هر سال بیش از مجموع اسكناس در جریان، با این كارتها معامله صورت می گیرد و لزومی ندارد كه یك فرد در جیب خود پول نقد داشته باشد. بانکها بر بدهی دارندگان این کارتها بهره سنگین قرارداده اند. خطر این کارتها برای بانکها این است که در دوران رکود اقتصادی، نخواهند توانست پولی را که از این طریق به دارنده آن داده اند بموقع وصول کنند. در پاییز سال 2008 شکست برخی از بانکهای آمریکا بخاطر همین کارتها بوده است. این کارتها برای برخی از دارندگان آنها بویژه جوانان هم خالی از خطر نیست زیرا که به اتکاء کارت اعتباری، با جیب خالی دست به خرج کردن می زنند و هنگام پرداخت درمانده و بد حساب می شوند و ....

 

جوزف ویلیامز

 

2004م:«پراودای آنلاین» 21 نوامبر 2004 در ادیشن خود به زبان انگلیسی گزارش از گسترش روز افزون تفاوت درآمد میان روسها داده بود كه 74 سال عادت به برابری نسبی درآمد كرده بودند. ترك این عادت كه پس از فروپاشی شوروی به آنان تحمیل شده است در آن سال (سال 2004) نزدیك به نود درصد روسها را ناراضی ساخته بود. پراودا نوشته بود که اگر دولت سریعا اقدامی نكند این عدم رضایت به صورت خشم و احیانا انقلابی دیگر در خواهد آمد زیرا كه روسهای امروز، سرفهای قدیم نیستند كه با زجر و تبعیض بزرگ شده و با آن خو گرفته باشند. بنظر می رسد که آنان با مشاهده وضعیت پس از فروپاشی؛ دست كم نوعی سوسیالیسم ملایم گام به گام (پلكانی) را طالبند.

پرودا نوشته بود كه در شش ماه منتهی به نوامبر 2004 شكاف فقیر و غنی در روسیه بازهم بیشتر شده بود. اغنیای روسیه در 13 سال اخیر (1991 تا 2004) ظاهر شده اند. به نوشته پراودا، طبق ارقام منتشره از سوی وزارت دارایی روسیه؛ درآمد ده درصد جمعیت این كشور در حال حاضر (سال 2004) 15 و دو دهم بار بیشتر از متوسط درآمد سایر روسهاست و این درآمد اضافی (ثروت) از راه معاملات به دست آمده است، نه كار. روسها تا دو دهه پیش، درآمد از راه خرید و فروش انفرادی (نه دولتی) را عملی مردود می دانستند و عدم رضایت و خشم آنان به همین سبب است. از این «درصدها» چنین برمی آید كه درآمد طبقه پولدار (معامله گر) در روسیه در طول دو سال اخیر (2002 تا 2004) نسبت به گذشته بازهم دو و دو دهم درصد افزایش یافته است. ارقام آخرین گزارش بانك جهانی (مربوط به سال 2003) نیز حكایت از فقر اقتصادی 19 و شش دهم درصد روسها دارد كه روسیه را از جهت درآمد متوسط مردم در میان كشورهای جهان در ردیف پنجاه و هفتم قرار داده است.

درباره دامنه فقر در ایالات متحده، باب هربرت در شماره 22 نوامبر2004 نیویورك تایمز به نقل از گزارش وزارت كشاورزی این كشور نوشته است كه 12 میلیون خانوار آمریكایی (حدود چهل میلیون نفر) دچار فقر هستند و برای سیر كردن شكم اعضای خانواده سخت تلاش می كنند و گاهی هم در این كار موفق نمی شوند. به نوشته هربرت، این شمار به هر وسیله از جمله اعانات مردم و كمك غذایی دولت فدرال و حكومتهای محلی برای سیر كردن خود متوسل شده و به این كمكها متكی اند.

 

باب هربرت

 

1906: «شورای جهانی ارتباطات رادیویی» مخابره مكرر سه حرف « اس او اس S O S» را به عنوان علامت استمداد تعیین كرد كه هنوز به قوت خود باقی است.

1924: دولت انگلستان اتباع مصر را كه شمار آنان در سودان مستعمره اش زیاد شده بود از این سرزمین بیرون راند تا دولت مصر بعدا مدعی مالكیت سودان نشود!.

1943: دولت فرانسه که تسلیم آلمان شده بود به سرزمین تحت الحمایه خود لبنان استقلال داد و لبنانی ها این روز را به عنوان روز استقلال برگزار می کنند. این سرزمین در پایان جنگ جهانی اول در اختیار فرانسه قرارگرفته بود.

1967: شورای امنیت سازمان ملل قطعنامه 242 را تصویب کرد که در آن از فلسطینی ها و اسرائیلی ها خواسته شده است که از طرق مسالمت آمیز مسائل فی مابین را حل کنند و ....

1974: مجمع عمومی سازمان ملل تصویب کرد که سازمان آزادی فلسطین (پی. ال. او) در آن سازمان جهانی دارای «عضو ناظر» شود.