اخبار


2 دقیقه پیش

عکس: استهلال ماه مبارک رمضان

همزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ...
2 دقیقه پیش

تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریم

وزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که می‌تواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام می‌شود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ...

تقویم تاریخ - 1 اسفند



 

 

1932م:بیستم فوریه 1932 «تاراپور J. Tarapore» در شهر بمبئی هند «آیین مدیریت و نامه نگاری دولتی ایران» در دوران ساسانیان را از روی یك نسخه اصل دوباره نویسی كرد و منتشر ساخت. این آیین نامه یك بخشنامه (دستور العمل) اداری بود كه در دوران سلطنت خسروانوشیروان ساسانی برای مقامات دولتی ارسال شده بود تا رعایت كنند. این روش مدیریت دولتی پیش از دوران زمامداری خسروانوشیروان وجود داشت و در زمان وی بود كه جمع آوری، تدوین و به صورت دستور العمل به مقامات دولتی ابلاغ شده بود. در هر صورت، نسخه «تاراپور» متعلق به عهد خسروانوشیروان (قرن ششم میلادی) بوده است.

در این آیین نامه كهن، به مقامات دولتی و كارمندان سازمانهای عمومی تاكید شده بود كه در گزارشها و نامه های اداری از تعارفات معمول دست بردارند، ملاحظات را كنار بگذارند، روشن بنویسند، لفاظی نكنند، و توجه داشته باشند كه اگر گزارش خلاف واقع بدهند به سختی مجازات خواهند شد.

قسمت بیشتر این آیین نامه مربوط به چگونگی مدیریت است و درآن، روی لزوم بازرسی و تشویق و تنبیه كارمندان و توجه به نظر آنان تاكید شده است. رشوه گیری در این آیین نامه خطرناك ترین خیانت به كشور و مردم به حساب آمده كه مجازات سنگین و محرومیت خواهد داشت. ترتیب اثردادن به درد دلهای مراجعان و پذیرفتن و احترام كردن آنان از نكات مهم این آیین نامه است. این آیین نامه در موارد متعدد روی جمع آوری مالیات و منصفانه بودن آن و خصوصیات ویژه ماموران مالیه و خودداری از به مقاطعه دادن امر جمع آوری مالیاتها تاكید كرده است. در این آیین نامه مدیران دولتی را از تبعیض و افاده و بی اعتنایی به مردم بر حذر داشته شده اند. در این زمینه، آیین نامه آنان را خدمتگذار و جیره خور مردم (نوكر = سروانت، همین اصطلاحی كه در حال حاضر در كشورهای انگلیسی زبان در مورد كارمند دولت بكار می رود) خوانده و دقّت و اهمیت كار حسابداری را مورد تاكید قرار داده است. آیین نامه عهد خسروانوشیروان بر رعایت اصول اخلاقی مدیریت دولتی تاکید کرده و این اصول را یادآور شده است. استادان و مدرسان معاصر درس «تاریخ مدیریت اداری» در تفسیر این قسمت از آئین نامه گفته اند که خسروانوشیروان اصول کنفوسیوس چینی را که مشابهت زیاد با آموزشهای زرتشت دارند مورد توجه قرارداده و بکار بسته است.

از نكات جالب این آیین نامه كه نهایت پیشرفته بودن ایران عهد باستان در دانش اداری را منعكس می كند؛ ضابطه دادن نمره (پوان) منفی به مدیران و كارمندانی است كه در انجام وظیفه سهل انگاری و قصور كنند كه رسیدن نمرات منفی به میزان معیّن (نصاب) باعث بركناری مدیر و یا كارمند می شد.

این آیین نامه از دیپترتاران (دفترداران ــ کارکنان ارشد ادارات) خواسته است كه در گزارش خود به چند نکته اساسی توجه كنند از این قرار: چه می خواهند بگویند و چه خبری می خواهند برسانند، منظورشان از نوشتن گزارش چیست و چرا باید خبر را بدهند، و بالاخره نتیجه گیری و بیان نظر خود درباره موضوع. طبق این دستور العمل، نامه باید دارای تاریخ باشد و (در آن زمان كه از كاغذهای فعلی و پوشه و ... اثری نبود) دور یك چوب (حول محور) لوله شده باشد. نامه تاء شده موجب مواخذه بود.


1258م:هفت روز پس از تصرف بغداد توسط نیروهای نظامی هلاکوخان ایلخان مغولی ایران و قتل عام ساکنان آن، بیستم فوریه 1258 مستعصم بالله (ابواحمد عبدالله) آخرین خلیفه عباسی کشته شد و خلافت عباسیان برای همیشه پایان یافت. به هلاکو گفته بودند خلیفه عباسی یک مقام اسلامی است و ریختن خون مقام مذهبی منع شده و برای حکومت او بدیمن است، خیر و برکت ازمیان می برد و بدبختی آور خواهد بود. هلاکو این اندرزرا چند روز مورد بررسی قرارداد و سرانجام تصمیم گرفت که مستعصم بالله را به طریقه نمدمال کردن از میان بردارد که با این طریقه خون او ریخته نمی شود که بدیمنی ببار آورد. این تصمیم بیستم فوریه به اجرا درآمد و خلیفه 45 ساله را لای یک نمد بزرگ (به اندازه فرش) قراردادند و آنقدر بر زمین مالیدند و حلقه نمد را تنگ کردند تا درگذشت بدون اینکه خونش جاری شود. هلاکو پسر مستعصم را به مغولستان فرستاد تا از آسیای غربی دور شود، مسلمانان دور او جمع نشوند و ادعای خلافت نکند. سه قرن بعد دولت عثمانی که بتدریج سرزمین های عربی را تصرف کرد امپراتوری اسلامی را احیاء و به جای بغداد، اسلامبول (استانبول) را دارالخلافه کرد که چراغ عمر این امپراتوری با پایان یافتن جنگ جهانی اول خاموش شد.

 

1788م:بیستم فوریه زادروز آرتور شوپنهاور Arthur Schopenhauer فیلسوف منفی نگر آلمانی ــ لهستانی است كه در 1788 به دنیا آمد و قسمتی از فلسفه شرق را وارد فلسفه غرب كرد. او درباره بودیسم و هندوئیسم وسیعا مطالعه كرده بود. شوپنهاور در باره اراده، عقیده، اراده در طبیعت و واقعیت محض كتاب نوشته و در ردیف فلاسفه كلاسیك آلمان بشمار می رود. شوپنهاور 21 سپتامبر 1860 درگذشت.

 

Schopenhauer


1619م: فوریه سال 1619 ناخدای یك كشتی هلندی 20 سیاهپوست را كه در آفریقا شكار شده بودند به آمریكای شمالی (ویرجینیا) برد و به مهاجران انگلیسی این منطقه فروخت و با این عمل كار انتقال برده از آفریقا به آمریكا آغاز شد. مهاجران انگلیسی درسال 1607 وارد ویرجینیا شده بودند. بومیان آمریكای شمالی (سرخپوستان) مطلقا حاضر به كاركردن برای مهاجران نبودند. این بومیان نزدیک به سه قرن با مهاجران اروپایی سر جنگ داشتند و آنان را متجاوز به خاکشان می دانستند.

همزمان با انتقال 20 برده سیاه، یك كشتی انگلیسی هم 90 زن اروپایی را به جیمزتاون (نخستین آبادی مهاجران در ویرجینیا) منتقل كرد كه می توان گفت آنان هم به صورتی واگذار شدند. در آن زمان انتقال آن قبیل زنان سفید پوست به آمریكای شمالی امری عادی بود تا به همسری مردان مهاجر (انگلیسی) درآیند. هریك از این زنان در برابر دریافت 200 پاوند (لیره انگلیسی) واگذار می شدند كه به جای پول، توتون و بعدا پنبه تحویل می شد. شرط معامله این زنان این بود كه متقاضی در كلیسا حاضر شود و با زن مورد نظر ازدواج كند. بنابراین، به یك مرد بیش از یك زن واگذار نمی شد. زن پس از ازدواج آزاد می شد و برده نبود.

در همان زمان (چهار قرن پیش)، كسانی هم در اروپا بودند كه به عنوان داوطلب نوكری (سروانت) به آمریكای شمالی مهاجرت می كردند و اینان تا زمانی كه هزینه سفر خود (از اروپا به آمریكا) را با ارباب تصفیه نمی كردند در حكم برده او بودند؛ با این تفاوت كه ارباب نمی توانست آنان را بفروشد و یا نسبت به ایشان تعدی كند.


1835م:بیستم فوریه 1835 یک زمین لرزه شدید شهر کونسپسیون Concepcion کشور شیلی را کاملا ویران ساخت و تلفات سنگین ببارآورد. این شهر که در سال 1550 میلادی به دست مهاجران اسپانیایی ساخته شده بود قبلا پنج بار دچار زلزله شده بود. درپی آخرین زلزله که باعث خرابی کامل شهر شد، باقی مانده جمعیت آن از آنجا منتقل و شهر تازه ای برایشان به همان نام ساخته شد که اینک 220 هزار جمعیت دارد و با حومه اش یک منطقه 900 هزار نفری است. تا دهها سال سکونت در شهر خراب شده در زلزله 1835 ممنوع بود.


1919م:امیر حبیب الله خان حكمران افغانستان 20 فوریه سال 1919 در جلال آباد هدف گلوله قرار گرفت و كشته شد. قاتل دستگیر نشد و انگیزه قتل هم هنوز به درستی روشن نشده است. حبیب آلله خان كه 18 سال حكومت كرد تلاش بسیار كرد كه عنوان خود را از «امیر» به «پادشاه» ارتقاء دهد كه انگلیسی ها كه بر امور سیاسی افغانستان سرپرستی داشتند زیر بار نرفتند و به جای عنوان پادشاه به او لقب «سر Sir» دادند. حبیب الله خان كه دارای 4 زن رسمی و 15زن صیغه ای بود حتی برای این كه نشان دهد كه تحت الحمایه انگلستان نیست از جانب خود به چند كشور سفیر فرستاد. بعضی مورخان قتل او را به حساب مماشات با انگلستان و پاره ای دیگر به عدم سازش با آن دولت و نیز دست زدن به برخی اصلاحات كه با نظام قبیله ای و سنتی افغانها همخوانی نداشت دانسته اند. حبیب الله خان با قوم مغول تبار و شیعه مذهب هزاره میانه خوبی نداشت.

 

امیر حبیب الله خان

 

1927م:تظاهرات و اعتصاب عمومی گسترده چینیان در اعتراض به اشغال نظامی شانگهای از سوی انگلستان بیستم فوریه 1927 آغاز شد که چندین روز ادامه داشت و نهال لفتیسم چینی (سوسیالیسم + کنفوسیوسیسم + ناسیونالیسم چینی)را بارور کرد. تظاهرات فوریه 1927 بزرگترین واکنش توده های چین نسبت به مداخله و نفوذ قدرت های خارجی و خودمختار بودن بیگانگان در وطنشان پس از جنبش مشت زنان (در سال 1900) بود. در ژانویه 1927 دولت انگلستان به بهانه در مخاطره بودن اتباع این کشور در شانگهای، این شهر بندری بزرگ (اینک 21 میلیونی) را اشغال نظامی کرده و در آبهای آن کشتی جنگی مستقر ساخته بود. دولت لندن از دیر زمان، شانگهای را شهری بین المللی اعلام کرده بود. انگلیسی ها از زمان پیروزی بر چین در جنگ یکم تریاک و قرارداد ترک مخاصمه منعقده در سال 1842 (معروف به قرارداد نانکینگ) در شانگهای مستقر شده و راه را برای ورود اتباع قدرت های وقت باز کرده بودند. شانگهای (در لغت، به معنای بالاتر از دریا) که در دهانه یانگ تسه واقع شده است در قرون نوزدهم و بیستم کلید ورود به چین بشمار می آمد. انتشار عنوان «شهر بین المللی» که انگلیسی ها مطرح ساخته بودند؛ جمعیت خارجیان شانگهای را تا سال 1932 به هفتاد هزار تن رسانیده بود که 30 هزار یهودی اروپایی بر این شمار اضافه شدند، به علاوه روس های فراری مخالف کمونیسم (معروف به سفیدها). این کثرت خارجی و عموما اروپایی و آمریکایی که خودرا هم مطیع قوانین و ضوابط دولت چین نمی دانستند یکی از علل گلوله باران کردن و تصرف موقت شانگهای توسط امپراتوری ژاپن در همان سال (سال 1932) شد. آمریکاییان ساکن شانگهای در کشور خود، «شانگهایلاندر» خوانده می شدند. ژاپنی ها در سال 1937 نیز شانگهای تصرف و تا سال 1945 در آنجا بودند. نارضایی چینیان از این وضعیت سبب شده بود که شانگهای به صورت کانون چپگرایان و کمونیستهای چینی درآید. افتادن شانگهای به دست نیروهای مائو (ارتش آزادیبخش) به مسئله خودمختاری خارجیان در شانگهای برای همیشه پایان داد و رونق شهر آغاز شد. تاسیس سازمانی در سال 1996 و تکمیل آن در سال 2001 که نام شانگهای بر آن نهاده شده (سازمان همکاری های شانگهای) و به صورت قدرت «اوراسیا» جلوه گر شده است می رود تا چهره سیاسی ـ اقتصادی جهان و وضعیت و ترکیب قدرتهارا تغییر دهد.


1953م:نوزدهم فوریه 1953 (56 سال پیش در یکم اسفند) ایالت جورجیای آمریکا دارای قانون سانسور شد که در ایالت متحده بی سابقه بود. سانسور در تعریف یعنی نظارت و کنترل داشتن بر هرگونه نطق و نوشته و احیانا منع انتشار و یا حذف کلمات، جملات و پاراگراف هایی که به زعم سانسور کننده بوی مخالفت و آسیب زنی سیاسی، اقتصادی و فرهنگی می دهد و یا اینکه فسادبرانگیز، مشوق تباهی و مغایر اخلاق حسنه است (آسیب زنی اجتماعی). منطق سانسور در جوامع مختلف بستگی به نظر واضع و مجری آن دارد و امکان تغییر شکل آن در هر برهه وجود دارد. مخالفان سانسور تاکنون کوشیده اند که وارد مخالفت با سانسور مطالبی که مغایر فرهنگ اصیل ملی (رسوم کهن) و ملیّت است نشوند و در مخالفت با سانسور مطالب فسادبرانگیز از جمله تصاویر مستهجن موفقیتی نداشته اند مخصوصا در مشرق زمین. مشروعیت سانسور اطلاعات نظامی ـ امنیتی هنوز با مخالفت رو به رو نشده است.

سانسور نامرئی اعمال شده از سوی اصحاب منافع و کمپانی ها مخصوصا کارخانه های تولید دارو و غذا بیش از هر نوع سانسور مورد ذم جوامع قرارگرفته است. در اصطلاح روزنامه نگاری به سانسور داخلی یک رسانه که از سوی ناشر و یا مدیر شبکه (رادیو تلویزیونی) اعمال می شود «کورپوریت سنسورشیپ» گویند که اتحادیه های مطبوعاتی از مبارزان شماره یک این نوع سانسور هستند، آن را برملا ساخته و در موارد متعدد مانع همکاری اعضای خود با چنین رسانه هایی شده اند. سانسور دولتی در برخی از جوامع عادتی به نام «خودسانسوری» به وجود می آورد به این ترتیب که تهیه کننده یک مطلب چیزی ارائه نمی دهد که مورد سانسور قرارگیرد و برای رسانه و ناشر و نهایتا خود او تولید دردسر کند. خاطرات سردبیران از سانسورها که پس از بازنشستگی آنان منتشر می شود از ادبیات پرخواننده بشمار می روند و از مآخذ تاریخ.

 

2008م:دكتر فیدل كاسترو 20 فوریه 2008، و 48 سال پس از ملی کردن شعب کمپانی های ایالات متحده در کوبا که 22 فوریه 1960 اعلام شده بود و 49 سال و سه روز پس از به دست گرفتن ریاست دولت، در اعلامیه ای كه با یك تیتر سراسری در روزنامه «گرانما» چاپ شده بود چنین نوشت: «به این وسیله به هموطنانی كه چند روز پیش بازهم به من افتخار دادند و با آراء خود نماینده پارلمان كردند اطلاع می دهم كه نه خواهان هستم و نه می پذیرم كه (در اجلاس پارلمان كه 24 فوریه 2008 گشایش می یابد) باردیگر سمت ریاست شورای كشور و فرماندهی كل قوا برعهده من گذارده شود. تكرار می كنم: نه آرزوی این شغل را دارم و نه بار دیگر آن را خواهم پذیرفت.».

هفته ها پس از فرار «باتیستا» دیكتاتور كوبا از این كشور و افتادن زمام امور به دست انقلابیون مسلح، كاسترو 16 فوریه 1959 (و در آن روز 32 ساله) نخست وزیر كوبا (رئیس دولت این كشور) شده بود.

كاسترو در بیستم فوریه 2008 و در 81 سالگی و پس از بهبودیافتن از بیماری دستگاه گوارش به مقاله نگاری پرداخته است که در وبسایت خود و نیز در روزنامه «گرانما» چاپ هاوانا و به نقل از این دو منبع در رسانه های سراسر جهان منتشر می شود. کاسترو در این مقالات نظران خود را منعكس می كند كه پس ار انتشار و نقل، مورد تفسیر قرار می گیرد. وی در 31 ژوئیه 2006 و پس از انتقال به بیمارستان، وظایف خود را به برادرش رائول که پنج سال کوچکتر از اوست و همرزمش از دوران جوانی بود واگذار كرده بود.

درباره تصمیم كاسترو، اظهارنظرها به یك شكل است: در یك نظام ایدئولوژیك، یك مقام قدیمی و از بانیان نظام پس از كنار رفتن هم دارای نفوذ و حتی حق «وتو» است. كاسترو كه پنج دهه خود و كشورش در تحریم آمریكا قرارداشت از راه خود بازنگشت، كوتاه نیامد و باقی ماند و از این لحاظ مورد احترام و تكریم جهانیان است. محل سکونت فیدل کاسترو در هاوانا از زمان بازنشستگی اشت محل رفت و آمد سران کشورهای آمریکای لاتین و کشورهای دیگر که ریشه سوسیالیستی داشته اند از جمله چین و روسیه شده است. نفوذ فیدل کاسترو در آمریکا لاتین همینقدر بس که چند ساعت پیش از رفراندم 15 فوریه 2009 ونزوئلا گفت: اگر این رفراندم شکست بخورد همه ما شکست خواهیم خورد و با انتشار این کلام، آن شمار از ونزوئلایی ها که هنوز مردد بودند به محل صندوقهای رای گیری شتافتند و رفراندم پیروز شد.<

فیدل كاسترو در یکی از مقاله هایش كه سال 2008 در «گرانما» انتشار یافته بود ضمن بررسی رقابت های انتخاباتی وقت در آمریكا نوشته بود كه «مك كین» نامزد حزب جمهوریخواه آمریكا گروگان مافیای این كشور است و در نتیجه فاقد اراده. كاسترو نوشته بود: مك كین (كه چند دوره سناتور است) نان اسیر شدن خود در حمله هوایی به ویتنام را می خورد (كه خلبان بمب افكن بود و هواپیمایش سرنگون شد). این، پیش شرط سناتور شدن و چنین مقام انتخابی نیست. تبلیغ نباید چشم مردم را به روی اصول (شرایط عضو مقننه بودن) ببندد. به هر حال، دست کم وی نباید اخلاقیات را فراموش كند و در نطق هایش دروغ بگوید و برای احراز مقام به هركاری دست بزند.

 

فیدل كاسترو


1725: مهاجران سفید پوست انگلیسی در نیوهمشایر ( امریكای شمالی ) ده سرخپوست را در خواب دستگیر كردند ، پوست سر آنان را كندند و بابت هر پوست سر 100 پاوند جایزه گرفتند!.

1879: كنگره آمریكا دوئل ( تیراندازی به سوی یگدیگر با حضور شاهد ) را در شهر واشنگتن ممنوع ساخت كه بعدا در همه كشور غیر قانونی گردید.

1872: سایرس ( كوروش ) بالدوین روش تولید برق از فشار آب (توربین) را كه اختراع كرده بود به ثبت داد.

1947: لرد مونت باتن نایب السلطنه هند شد. وی آخرین حكمران انگلیسی هند بود.

منبع:iranianshistoryonthisday.com


ویدیو مرتبط :
رضا عطاران و تقویم تاریخ :))

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

تقویم تاریخ 22 اسفند




1309ش:با تصويب متمم قانون انحصار تجارت، از اين روز در اسفندماه 1309 بازرگاني خارجي ايران در دست دولت قرار گرفت.

 

1332ش:در اين روز در اسفند 1332 فرمانداري نظامي تهران و حومه اعلام كرد كه دكتر حسين فاطمي وزير امور خارجه سابق 22 اسفند در خانه اي در شميران دستگير شده و در زندان است.

دكتر حسين فاطمي

 

1519:فرناندو كورتزFernando Cortez افسر اسپانيايي 13 مارس 1519 با پانصد مردمسلح گام به مكزيك گذارد تا اين سرزمين پهناور را به نام پادشاه اسپانيا تصرف و خزائن پر از طلاي دولت آن را به كشور خود منتقل كند .

فرناندو كورتز

 

1642:«آبل تاسماني» دريانورد هلندي و مامور كمپاني هند شرقي هلند ( اندونزي ) كه به دستور مدير اين كمپاني مامور يافتن راهي از جنوب اقيانوس آرام به جنوب شيلي و ورود به اقيانوس اطلس و رسيدن به اروپا شده بود 13 مارس 1642 به جزايري رسيد كه انها را به نام ايالت نيوزيلند هلند « نيوزيلند » نا ميد.

آبل تاسماني

 

1881:الكساندر دوم تزار روسيه 13 مارس 1881 هنگامي كه با كالسكه سلطنتي از خيابان مي گذشت با پرتاب بمب كشته شد.

 

الكساندر دوم تزار روسيه

 

1921:درست يك ماه پس از قتل پتر كروپوتكينPeter Kropotkin فرضيه پرداز آنارشيسم ، پيروان او در شهر مادريد « ادواردو داتو » نخست وزير وقت اسپانيا را كه ازجلسه پارلمان به خانه اش مي رفت هدف گلوله قراردادند كه چند روز بعد در 13 مارس 1921 درگذشت.


1938:مارس 1938 وحدت آلمان و اتريش تامين شد و اين دو سرزمين ژرمن ها يكي شدند كه به زبان آلماني انشلوس Anschluss (اتحاديه) تشكيل دادند.

 

وحدت آلمان و اتريش

 

1967:سوهارتو ــ مردي كه تنها يك نام دارد ــ يك سال پس از كودتا در13 مارس 1967 به كنگره اندونزي اشاره كرد كه همه اختيارات و عناوين دكتر احمدسوكارنو بنياد گذار جمهوري انونزي را جز لقب « پدر كشور » از او سلب كند .


12:2003 مارس 2003 در شهر بلگراد "زوران جينجيچ Zoran Djindjic " نخست وزير 50 ساله هوادار غرب جمهوري صربستان هنگام خروج از ساختمان دولتي محل كارش هدف گلوله قرار گرفت و كشته شد.


1848: انقلابات اين سال اروپا كه اتريش را هم در برگرفته بود در اين روز « مترنيخ » صدر اعظم اين كشور را مجبور به كناره گيري كرد . او پس از تسليم استعفاءنامه اش گفت كه امپراتوري اتريش هم به دنبال او خواهد رفت . تاريخ نشان داد كه چنين شد.


1868: محاكمه پارلماني ( ايم پيچمنت ) اندرو جانسون رئيس جمهوري وقت آمريكا به اتهام ناديده انگاشتن يك قانون مصوب، از 13 مارس سال 1868 در كنگره اين كشور آغاز شد.
1921: مغولستان خارجي (قسمت شمالي مغولستان ) از چين جدا شد و به نام جمهوري مغولستان اعلام استقلال كرد.


1954: ژنرال جياپ دستور حمله و محاصره دژ « دين بين فو » را صادر كرد كه به شكست فرانسه و خروج اين كشور از هندوچين منجر شد.


1963: دو جت نظامي شوروي براي سنجش ميزان آمادگي دفاعي آمريكا برفراز قلمرو اين دولت در آلاسكا پرواز اكتشافي انجام دادند و سالم به پايگاه خود بازگشتند.


1973: كاسيگين نخست وزير وقت شوروي در اين روز در اسفند 1351 براي شركت در مراسم گشايش پولادسازي اصفهان وارد ايران شد. تاسيسات پولاد سازي اصفهان با كمك شوروي ساخته شده است. قبل از جنگ جهاني دوم، ايران در صدد برآمده بود باكمك آلمان در كرج يك كارخانه پولادسازي داير كند.


1989: سازمان دولتي دارو وغذاي آمريكا در پي مسموم شدن چند تن از اتباع اين كشور با خوردن انگور وارداتي از كشور شيلي كه به دانه هاي آن ماده سمي تزريق شده بود دستور جمع آوري ميوه هاي محصول اين كشور و منع واردات ميوه از شيلي تا اطلاع ثانوي را اعلام كرد.


1955: پليش تركيه در استانبول به سوي علوي ها ( شيعيان ) تيراندازي و باعث مرگ 16 تن از آنان گرديد.


1999: به رغم مخالفت روسيه ، سه كشور عضو سابق پيمان ورشو ــ لهستان ، چك و مجارستان ــ به عضويت ناتو ( پيمان نظامي غرب) پذيرفته شدند.