اخبار


2 دقیقه پیش

عکس: استهلال ماه مبارک رمضان

همزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ...
2 دقیقه پیش

تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریم

وزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که می‌تواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام می‌شود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ...

تفاوت‌ها و شباهت‌های زنجانی و مرتضوی



اخبار,اخبار سیاسی ,پرونده بابک زنجانی

 

اخبار سیاسی- تفاوت‌ها و شباهت‌های زنجانی و مرتضوی

سال پیش همین موقع کمیته تحقیق‌وتفحص از تامین‌اجتماعی گزارش مبسوطی به نمایندگان ارایه داد.

لوح فشرده مستندات به‌دست‌آمده از تفحص، یک روز پیش از قرائت در صحن علنی در کازیه نمایندگان قرار داده شده بود. «سی‌دی»‌ای که مستندات 80هزارصفحه‌ای به‌دست‌آمده را گزارش می‌کرد و گزارش 80صفحه‌ای که کپی آن در اختیار نمایندگان و هیات‌رییسه قرار گرفته بود. گزارش خوانده شد و نشان از تخلف در سال‌های مدیریت سعید مرتضوی در سازمان تامین‌اجتماعی داشت. مدیری که به شکل عجیبی مورد علاقه شخص محمود احمدی‌نژاد بود و حتی حذف وزیر کار، او را از حمایت بی‌دریغش باز نداشت: حمایتی که در نهایت دود آن در چشم مردمی رفت که بااعتماد، منابع مالی‌شان را به سازمان تامین‌اجتماعی سپرده بودند و هیچ نمی‌دانستند که قرار است چه حاتم‌بخشی‌هایی در این سازمان اتفاق بیفتد؛ از بذل‌وبخشش به مدیران دولت گرفته تا خرج‌وبرج در امور انتخاباتی به‌نفع همسر.

اینها تنها بخشی از موارد مطرح در پرونده تامین‌اجتماعی است. حالا «حسین دهدشتی»، عضو کمیته تفحص از تامین‌اجتماعی در گفت‌وگویی مبسوط با «شرق» به مرور همه جزییاتی پرداخته که شاید برخی از آن برای نخستین‌بار مطرح می‌شود. از روایت حال‌وهوای روحی و روانی سعید مرتضوی و بابک زنجانی در جلسه‌های مشترک با کمیسیون انرژی مجلس گرفته تا جزییات تازه‌ای از تخلف‌های مندرج در این پرونده. البته بخشی از سخنان دهدشتی معطوف دلخوری‌هاست؛ دلخوری از فرآیند کُند رسیدگی به پرونده تامین‌اجتماعی و عدم‌رسیدگی به تخلف برخی که مستندات موردنظر آن ضمیمه پرونده تفحص شده بود، نگران خروج برخی از مدیران مرتبط در مساله تخلف‌ها از کشور است و ردپاهایی که رفته‌رفته کمرنگ‌تر خواهد شد.

دهدشتی درباره اینکه چطور وزارت نفت و حراست و مسوولان امنیتی از 15پرونده تخلف پیشین بابک زنجانی بی‌اطلاع بوده و مراتب امر را به مسوولان نگفته بودند، به «برخی توصیه‌ها» اشاره دارد، همان توصیه‌هایی که نویدبخش، شبکه حمایتی قوی از بابک زنجانی بوده. نماینده آبادان درباره تخلف مرتضوی در موضوع حمایت مالی غیرمستقیم از همسرش نیز گفته: «پرداخت‌هایی غیرمستقیم و با اهداف انتخاباتی صورت گرفته.» اشاره او به نامزدی همسر سعید مرتضوی در انتخابات شوراهای  شهر گذشته است و برگزاری برخی مراسم مربوط به انتخابات از جیب بیت‌المال.

بررسی تفاوت و شباهت زنجانی و مرتضوی و اینکه این دوچطور در تخلف سازمان تامین‌اجتماعی پای قرارداد 17هزارمیلیاردتومانی نشستند، از دیگر محورهای گفت‌و‌گو است. دهدشتی، مرتضوی را در گفت‌وگوهای نزدیک کمی دستپاچه دیده اما زنجانی به روایت او با اعتمادبه‌نفس و با آرامش در جلسه‌های کمیسیون حاضر می‌شده، اعتماد‌به‌نفسی که بدون‌شک از اعتماد او به شبکه حمایتی‌اش ناشی می‌شد. با این حال، گاه‌وبیگاه مرتضوی از اطلاعات تیم تفحص متعجب بوده؛ چه آنجا که به دیدار زودهنگام کمیته تفحص با زنجانی و گرفتن یکسری اطلاعات از او اشاره می‌شود و چه آنجا که نمایندگان از او درباره دلایل بذل‌وبخشش‌های مالی کانون نخبگان عدل تهران می‌پرسند، انجمنی که مرتضوی، نایب‌رییس آن بوده و در دوره مدیریتش کمک‌های زیادی‌به همین خیریه صورت گرفته است.

حسین دهدشتی از جمله نمایندگان پیگیر پرونده زنجانی و سعید مرتضوی در مجلس است و با وجود برخی تهدیدها از همان ابتدای کار تا به اینجا، پای پیگیری این پرونده‌ها ایستاده، اما حالا از گوشه‌وکنار، مردم حوزه انتخابیه‌اش به او نقد دارند که پس نتیجه این‌همه پیگیری‌ها به کجا رسیده؟ پاسخی که بدون‌شک، دهدشتی جوابی برای آن ندارد.

‌از شعبه رسیدگی به پرونده مرتضوی چه خبر؟
پرونده‌های سنگینی آنجا در دست بازپرس است که حالا به‌نوعی بازپرس شعبه15 تقاضای کمک کرده بود تا تعدادی بازپرس دیگر در بررسی‌ها کمکش کنند.

‌به‌طورکلی رسیدگی به پرونده مرتضوی در موضوع تامین‌اجتماعی را چطور ارزیابی می‌کنید؟
اعتقاد ما این است که گزارش یک‌سال پیش (از 13آذر بود) در مجلس قرائت شد و طبق قانون باید سه‌ماه بعد نتیجه رسیدگی در دستگاه قضایی مشخص شود. حتی در این مدت هم اگر مشکلی داشتند هم باید از مجلس و نمایندگان درخواست می‌کردند. تا آنجایی که می‌دانم در یکی،دوماه اخیر مکاتباتی با دیوان محاسبات داشتند که پاسخ‌هایی داده؛ مثلا یکی بحث آن موارد غیرشمولی که آقای‌مرتضوی مدعی بود که قانونی بوده اما دیوان محاسبات به صراحت عنوان کرده که این کلا غیرقانونی بوده و اصلا چنین چیزی نداریم. اصل قضیه غیرقانونی بوده؛ یعنی مجوزهای لازم نداشتند، بازرسی هم حالا گزارش‌های مفصلی داده، اما از کم‌وکیفش اطلاعی ندارم. شاید می‌شود گفت گزارش این‌دو مرجع باعث رسیدگی جدی‌تر روی روند پرونده می‌شود و زوایای دیگر را هم بررسی می‌کند.

‌یعنی درواقع در آستانه یک‌سالگی گزارش مجلس، دوگزارش دیگر هم به قوه‌قضاییه رسیده؟
بله. البته گزارش دیوان محاسبات چندخط توضیح بوده اما گزارش بازرسی گزارش مفصلی است که بدون تردید در تکمیل گزارش ما از تامین‌اجتماعی موثر خواهد بود.

‌در پرونده زنجانی تا به اینجای کار افراد زیادی بازجویی و بازداشت شده‌اند، آیا خبر دارید که در موضوع تخلف مرتضوی در تامین‌اجتماعی اتفاق مشابهی افتاده باشد؟
بررسی‌های ما نشان داده کسانی‌که به‌نوعی با این تحقیق‌وتفحص در ارتباط بودند، حالا یا به‌نوعی ابهام در عملکردشان بود، یا دست‌کم از برخی جریان‌ها و مسایل مطلع بودند، هنوز احضار نشده‌اند.

‌ می‌توانید اسم ببرید؟
نه. اسم نمی‌برم. چون در سازمان تامین‌اجتماعی مسوولانی بودند که پول‌هایی به واسطه آنها در زمان مدیریت‌شان ردوبدل و جابه‌جا شده و دستورهایی گرفته شده است. البته آن موقع نشد تا وارد جزییات مسایل شویم، اما در کلیات مشخص بود که تخلفی صورت گرفته.

‌یعنی آنها کارشان را ادامه می‌دهند؟
بله، ادامه می‌دهند. عده‌ای هم به‌نظر می‌آید که مقداری خودشان را کنار کشیدند تا رفته‌رفته این قضیه به فراموشی سپرده شود و به اصطلاح آب‌ها از آسیاب بیفتد.

‌تراز مدیریتی این افراد چطور بوده؟
اغلب مدیرانی از رده‌های میانی بودند.

‌این افراد تا چه میزان درگیر تخلف در پرونده تامین‌اجتماعی بودند؟
ببینید، بعضی‌هایشان را نمی‌توانیم بگوییم که متخلف بودند، ولی می‌گوییم که قطعا از برخی تخلف‌ها مطلع بوده‌اند و در روند بررسی و رسیدگی به پرونده آنها باید مشخص ‌شود که تخلفی داشته‌اند یا نه. انتظار ما این است که سیستم قضایی، دست‌کم در مرحله جمع‌آوری اطلاعات اقدام لازم را هرچه سریع‌تر انجام دهد. چون این افراد معمولا حتی ممکن است از کشور خارج یا ممکن است به فراموشی سپرده شوند، حتی ممکن است زدوبندهایی داشته باشند. اما ما تا به حال هیچ‌حکمی در مورد آقای‌مرتضوی در موضوع تامین‌اجتماعی نداشته‌ایم.

 ‌ خب، در کهریزک که البته ایشان از قضاوت برکنار شدند؟
خب فقط همین.

 ‌فکر می‌کنید باید بیش از اینها برخورد می‌شد؟
 قطعا همین‌طور است. پرونده‌های ایشان سنگین است، ما می‌گوییم مسایل کوچکی در جامعه اتفاق می‌افتد، فردی به‌خاطر یک چک صدهزارتومانی به راحتی بازداشت می‌شود، ولی در مورد مرتضوی می‌بینیم که راحت دارد تردد می‌کند و این اصلا انعکاس خوبی برای جامعه ندارد.

‌حرف‌های او را چطور ارزیابی می‌کنید؟
مرتضوی خیلی جاها حرف‌های نسنجیده‌ای می‌زند و خیلی هم رسیدگی نمی‌شود. در موضوع پرونده تخلف مرتضوی در بخش تامین‌اجتماعی ما مدام با سوال شهروندان مواجه هستیم، حتی در حوزه انتخابیه مدام زیرسوالیم که این‌همه برای پیگیری پرونده مرتضوی وقت گذاشتید و چه بازخوردی داشت؟ این پرونده یک پرونده ملی است و در سرنوشت مملکت، اثرگذار است.

افکارعمومی درباره نتایج پرونده مرتضوی در تامین‌اجتماعی سوال‌های زیادی دارد، از تخلف‌های صورت‌گرفته در سازمان بازنشستگی تا صندوق بازنشستگی. مردم در حوزه‌ انتخابیه‌ام می‌گویند که اصلا چه فایده دارد که شما این تحقیق‌وتفحص را دنبال کردی؟ آیا بهتر نبود شما به‌دنبال مسایل منطقه خودت می‌رفتی؟ متاسفانه به ما ثابت شده که تفحص‌ها چندان ضمانت اجرایی ندارند و به سرعت به نتیجه نمی‌رسند، این یک اشکال است که ما باید رفع کنیم، ولی این پرونده (بحث تحقیق‌وتفحص از تامین‌اجتماعی) به‌نظرم یکی از بی‌نظیرترین تحقیق‌وتفحص‌هایی بود که در مدت سه‌ماه اجرایی شد.

‌تفحص از تامین‌اجتماعی و رسیدگی به انبوه تخلف‌ها درست از چه زمانی کلید خورد؟
دقیقا از روز برکناری آقای‌شیخ‌الاسلامی، وزیر کار در مجلس (سال91)، یعنی روزی که استیضاح شکل گرفت، ما همان موقع پیش‌بینی کردیم که بعد از استیضاح، وزیر عزل می‌شود، اما ایشان-  سعید مرتضوی- سر جایش می‌ماند و همین هم شد. فکر می‌کنم 24یا 48ساعت بعدش، تحقیق‌وتفحص از سازمان را با امضای 11نفر کلید زدیم؛ آقای‌دکتر توکلی و آقای‌قاضی‌پور بود و تعدادی از دوستان دیگر... که بعد روند مقدمات به انتخابات ریاست‌جمهوری خورد و مقداری به تاخیر افتاد تا عملا شهریور92 کار را شروع کردیم؛ یعنی تحقیق‌وتفحص شکل گرفت و کار رسما از شهریور شروع شد. 13آذر بود که گزارش نهایی‌ به صحن مجلس آمد، یعنی حدودا سه‌ماه طول کشید.

ما خودمان خیلی امیدوار بودیم که با این مستندات دقیق و متقن، سریعا ترتیب‌اثر داده شود، منظورم تمام پرداخت‌هایی بود که آقای مرتضوی به اشتباه انجام داده بودند، از پرداخت منابع مالی به معاون اول رییس‌جمهوری گرفته تا وزیر و خیلی افراد. حتی به خانم خودش هم کمک‌هایی کرده بود، البته خیلی هوشمندانه و به طور غیرمستقیم، بحث انتخابات بود و تمام ابعاد تخلف هم محرز شده بود. حتی ادعایی که ایشان در مورد پرداخت مسایل مالی به نماینده‌ها داشته هم در پرونده آمده اگرچه ما واقعا سند و مدرکی در این زمینه به دست نیاوردیم. همان پنج‌فقره چکی که در خصوص بابک زنجانی داده، خب این مشخص است، تخلف او در این بخش‌ها موضوع محرزی است و واقعا متعجبم که چرا اصلا هیچ برخوردی نمی‌شود. 17هزارمیلیاردتومان که تقریبا 400میلیارد «ین» ژاپن می‌شود، قرارداد کوچکی نبوده، درست است که جلو تخلف را گرفتیم اما نیت، مهم بوده و اینکه دوطرف- زنجانی و مرتضوی- نسبت به انعقاد تفاهمنامه اقدام کرده و اتفاقا با کمال افتخار تمام اسناد آن‌را در ویژه‌نامه خورشید منتشر کرده‌اند؛ معامله‌ای که در قالب پنج‌چک ردوبدل شد و به‌موقع جلو پیشرفت آن گرفته شد.

‌می‌شود شفاف کنید کمک مرتضوی به خانمش دقیقا در چه بخش‌هایی بوده، مستقیم بوده یا غیرمستقیم؟
در بحث خانم آقای مرتضوی، من یادم نمی‌آید که به‌شخصه به خانمش مبلغی کمک کرده باشد، ولی بحث انتخابات و مراسم مختلفی بود که با اهداف انتخاباتی با پول سازمان برگزار و به عناوین مختلف سندسازی شده بود، وقتی پیگیر می‌شدیم، دیدیم که بله، برای مراسمی که حالا برای انتخابات شورای‌شهر بود، عملا هزینه شده بود. به این‌ترتیب برای همسر آقای‌مرتضوی در برخی قالب‌ها و با اهداف انتخاباتی هزینه شده بود.

‌ یعنی در قالب مراسمی که خود سازمان برگزار می‌کرده، غیرمستقیم یک جوری بحث انتخابات را مطرح می‌کرد.
بله. یا هدایایی که داده می‌شد، به افراد خاصی در آن مراسم‌ها داده می‌شد. به‌نظر می‌آمد که جنبه سوئی داشته.

‌خب، در مورد پنج‌چک تامین‌اجتماعی و قراردادی که به ین ژاپن نوشته شده‌ بود، با شخص مرتضوی گفت‌و‌گویی داشتید؟
بله. اصلا ادعا می‌کرد این چک اعتباری ندارد. آن‌موقعی که ما ایشان را خواستیم و به جلسه تحقیق‌وتفحص آمد، می‌گفت این چک‌ها چون به ین ژاپن نوشته شده، هیچ اعتباری ندارد. گفتم یعنی شما زرنگ‌تر از آقای‌بابک زنجانی بودید؟ تازه چک، چک شخصی که نبوده، چک سازمان تامین‌اجتماعی بوده... این چک‌ها به هرشکل جزو اموال و املاک مستندات اوراق بهادار خود سازمان بوده است.

‌تصویری که شما به عنوان یک شهروند از آقای‌مرتضوی دارید، چه بود- اصلا ماجرای نماینده‌بودن شما به کنار- می‌خواهیم به عنوان یک‌شهروند ببینیم وقتی مقابل مرتضوی نشستید، چه حسی داشتید؛ آن‌هم وقتی از آن میزان تخلف مطلع شده بودید؟
آقای‌مرتضوی وقتی در جایگاه‌های خاصی قرار داشته و در مناصب خاصی بوده، خیلی مقتدرانه حکم می‌داده، اما زمانی‌که ما ایشان را خواستیم تا توضیحاتی درباره ابعاد پرونده ارایه دهد، واکنش‌ها عجیب بود. جلسه ما در واقع یک‌جلسه خیلی راحت بود (نه اینکه سیستم امنیتی باشد) اما ایشان به‌شدت می‌ترسید. یعنی به‌شدت خودش را باخته بود و این نکته در ذهن من ثبت شد. چون به‌هرحال خیلی از افراد هستند، مثلا مسوولان در موقعیت‌های مختلف بنا بر شرایط و مصالحی یک‌سری اقداماتی می‌کنند، کمااینکه ما در زمان جنگ داشتیم، در بحران‌های خاصی داشتیم که خیلی هم راحت می‌آمدند و دفاع می‌کردند و مسایل را توضیح می‌دادند، ولی ایشان مدام توجیه می‌کرد. هیچ مستنداتی نداشت و فقط صرفا مسایل مطرح‌شده را رد می‌کرد و کامل خودش را باخته بود. من اصلا تعجب کردم که چنین شخصیتی اینطور در یک‌جلسه ساده برخورد می‌کند، واقعیتش را بخواهید دلم هم برایش سوخت؛ یعنی تا این حد که چطور می‌شود افراد در موقعیت‌های مختلف طوری برخورد می‌کنند که خروجی‌اش چنین رفتارهایی می‌شود.

‌فکر نمی‌کنید یک‌جور سیستم دفاعی بوده؟
نه‌. اصلا خودش را باخته بود، با اینکه ما خیلی راحت می‌گفتیم و جلسه خیلی خودمانی برگزار شده بود. ما اصلا قبل از اینکه گزارش تنظیم شود، مواردی که مستقیم از ایشان نام‌برده می‌شد را به ایشان دادیم، یعنی گفتیم این گزارش و هرچیز دیگری هم که می‌خواهی هست و شما مستندات ما را مطالعه کن و اگر برای رفع ابهام مطلبی داری بگو که ما در نظر بگیریم که ایشان یک‌جوابیه کلی‌گویی برای کمیسیون فرستاده بود که به‌هرحال جمع‌بندی شود.

‌در آن جلسه هم چیز خاصی مطرح نکرد؟
نه، چیز خاصی نبود. البته موارد را هرچیزی که گفته همه را مکتوب داریم‌. حتی هرموضوعی که مطرح می‌کردیم، مدام به مساله پرداخت پول به نماینده‌ها اشاره کرد، من این مبالغ را به نماینده‌ها هم داده‌ام بعد گفتیم ما اتفاقا جلوجلو گفتیم... گفتیم بله اطلاع داریم، حتی ما قبل از این با آقای‌لاریجانی هم صحبت کرده بودیم که ایشان چنین ادعایی دارد، آقای‌لاریجانی هم مصر بود که اگر دارد، فهرستی از او بگیرید؛ مشخص شود. ولی در همان جلسه هم ایشان برگه‌هایی باهاشان بود که به‌صورت کُد نوشته بود و در واقع چیزی نگفت و فقط ادعا بود که بله، یک‌سری گرفتند، مبالغ متفاوت مثلا از 300هزارتومان، 500هزارتومان تا... مثلا پنج‌میلیون‌و20میلیون‌ و اینها که خیلی به ندرت مبالغ بالایی بود. ولی به هر حال بود و تا الان هم که ما گفتیم، هیچ‌کدام مدرکی را ارایه نکردند.

‌حضور مرتضوی در سازمان تامین‌اجتماعی بعد از حکم دیوان تخلف اداری بوده و باید امکان هر نوع مدیریتی از ایشان سلب می‌شد که نشد، تکلیف قراردادها و دستورهای ایشان در زمانی که هیچ مسوولیتی برعهده نداشته و غیرقانونی در تامین‌اجتماعی حکم می‌دادند، چه می‌شود؟
خب، وقتی که حکم داده، تمام اسنادی را که ایشان امضا کند، عملا غیرقانونی بوده. ما یک بحث جدی داشتیم، بحث حقوقی است که ایشان زمانی که خلع شده، اصلا هیچ‌گونه اختیاری نداشته، هرچند که ایشان بعد از آن مدعی شد که من به‌عنوان سرپرست امضا کردم، ولی مستندات نشان می‌داد که اصلا به‌عنوان سرپرست نبود، او در همان موقع- حتی زمانی که به حکم دیوان برکنار شده بود- خیلی صراحتا مکاتبه‌هایی با نماینده‌ها انجام داده و همه را بدون ذکر سرپرست سازمان تامین‌اجتماعی، امضا می‌کرد.

‌مجلس و دستگاه‌های مسوول آنقدر سکوت کردند که حالا مرتضوی از طلب 68میلیونی‌اش از سازمان تامین‌اجتماعی سخن گفته؟
بالاخره این هم یک شیوه‌ای است دیگر. اشکالی ندارد. اگر واقعا ایشان محق هستند آن مبلغ را  به او بدهند، ولی باید مرتضوی بدهکاری‌ و تخلفاتش را جبران کند. چون تمام چیزهای خارج از شمولی که ایشان پرداخت کرده، -تا جایی‌که رسیدگی کردیم و دیوان محاسبات تاکید دارد- اصلا خلاف‌قانون بوده؛ یعنی ایشان موظف است پول‌ها را به جیب مردم و سازمان تامین‌اجتماعی بازگرداند.

‌عمده‌ترین تخلف‌های مالی مرتضوی چه بوده؟
رقم‌ها متفاوت است و تخلف‌ها زیاد. اما رقم‌هایی که به مسوولان، به وزرا و دفتر خود معاون اول داده کاملا غیرقانونی بوده، این رقم‌ها خیلی بالاست. فکر می‌کنم به چندمیلیارد می‌رسد.

‌درمورد شخص وزیر وقت کار و رفاه چطور؟ آیا پرونده آقای شیخ‌الاسلام هم در حال بررسی است؟
 اعتقادمان این بود که ایشان حتی روی بحث عزل‌ونصب و نظارت بر مرتضوی هم هیچ اختیاری نداشت، کمااینکه قبل از استیضاح هم جلسه‌ای با ایشان داشتیم؛ به اتفاق خیلی از نمایندگان بنا بود که ایشان متقاعد شده و قضیه به‌هرحال جمع شود. با وجود اینکه ایشان در همان جلسه قول داد، اما عملا دیگر دیدیم که توان مدیریت ندارد. نقد دیگر ما این بود که ایشان به هر شکل در برابر قراردادها و تخلف‌های شخص آقای‌مرتضوی هم مسوول است و باید در این زمینه بررسی می‌کرد.

‌یعنی شخص وزیر هم بر رییس سازمان تامین‌اجتماعی نظارت نداشت؟
بله، مشخص بود که این قضیه به جای دیگر مربوط است و وزیر هم اختیاری ندارند. در مورد شخص آقای شیخ‌الاسلام همان‌طور که در گزارش هم آمد، ایشان یک‌وامی گرفته بودند که البته خلاف قانون بود، ولی بلافاصله ایشان پیغام داد که من این وام را برمی‌گردانم و در واقع برگرداند و ما با این حال چون لازم بود که اینها به اطلاع مردم برسد، در گزارش آوردیم. قبل از چاپ گزارش، ایشان پول را برگردانده بود، ولی مطلب درج شد که اصل امانت‌داری رعایت شده باشد.

‌اگر خاطرتان باشد، خبری هم درباره استخدام فله‌ای نیروی انسانی در پایان مدیریت ایشان مطرح بود، آیا این خبر صحت داشت؟
 یکی از مشکلاتی که آقای مرتضوی داشت و ما هم آن را رصد کردیم، این بود که اولا اعوان و انصار زیادی داشت. البته شگردهایش هم زیاد بود. در همین تامین‌اجتماعی بعضی‌ها را ممکن است به واسطه نمایندگانش جذب کرده باشد. یک‌وقت‌هایی شما روی افرادی نظر داری که می‌خواهی اینها را استخدام کنی و بعد اینها را هدایت کنی به سمت نمایندگان، برای استخدام گاهی نماینده، فرد را تایید می‌کند، کمااینکه الان هم خیلی نمایندگان برای اشتغال نامه می‌نویسند. اما در این موارد استخدامی قسمت اعظمش در زادگاه خودش در استان یزد بود.

 

البته ایشان ده‌هانفر هم قبل از اینکه بیایند در سازمان، با خودشان به سازمان قاچاق کالا و ارز برده بودند و جالب است که همین نفرات از اطرافیان خودش را در آنجاها تزریق کرده بوده و بعد از اینکه به سازمان آمد، خیلی از اینها را هم به سازمان آورد. یعنی اینها به هر حال افراد خاصی بودند. فکر می‌کنم خیلی‌ها - البته نه همه‌شان- را بعد از ستاد قاچاق کالا و ارز به سازمان تامین‌اجتماعی برد. یعنی مرتضوی از فرصت جایگاه استفاده تمام و کمال کرده است. البته این موضوع با ورود هر مدیر به سازمان، طبیعی است، اما ورود مرتضوی همزمان بوده با ورود نیروهای جدید به این سازمان. بالاخره فضای خیلی راحتی دیده بوده که حالا هر کاری دلش بخواهد انجام دهد.

‌ماجرای خیریه عدل و کمک‌های مالی به این نهاد خیریه هم از نکات بارز گزارش بود، به‌ویژه اینکه شخص مرتضوی نایب‌رییس خیریه بود و درواقع خودش به نهاد خیریه تحت‌نظرش کمک مالی کرده بود.

جالب است که ما این را با خودش مطرح کردیم؛ اول گفتیم مثل اینکه شما به یک موسسه خیریه کمک کردید. بعد ایشان کلی توضیح داد: اولش که بله، یک موسسه خیریه بوده که یک‌سری از خیران و قضات آن را راه انداختند و ما هم آمدیم کمک کردیم و ساخت‌وساز کردیم و این‌چیزها. که بعد گفتیم شما هیچ ارتباطی با این موسسه نداشتی، گفت نه. بعد گفتیم خب چطور در اساسنامه‌اش اسم شما هم قید شده، ایشان رنگش پرید و فکر نمی‌کرد که ما این اطلاعات را داشته باشیم. که بعد دیگر یک مقدار افکارش به هم ریخت.

‌واکنش‌های بعدی‌اش چه بود؟
رسما هیچ پاسخی نداشت. سوال ما مشخص بود و صحبت‌هایی که کرد با مستندات ما مغایر بود. یعنی نشان می‌داد که مستندات موجود با واقعیتی که اتفاق افتاده متفاوت است. این خودش یک تخلف دیگر بود.

‌نظیر ماجرای این خیریه عدل، انواع بندهای دیگر در گزارش شما بود و حالا در یک‌سالگی گزارش تفحص، آیا مشخص شده که خاطیان به چه سرنوشتی دچار شده‌اند؟
 اینها مربوط به قوه‌قضاییه و جزو وظایف آنهاست. چون اینها مسایل حقوقی و قضایی است، به هر شکل با جرم‌ها و تخلفات -که برخی از آن اداری است- باید برخورد اداری کرد. اما برخی از این‌ها هم تخلف قضایی است که آن دیگر جرایم و محکومیت‌های خاص خودش را دارد. اما حالا با گذشت این مدت، ما گله‌مندیم چون زمانی این پول‌ها هزینه شده که ارزش خودش را داشته، الان سیستم قضایی می‌خواهد چطور حساب کند به هر حال تا الان به چه گزارشی رسیده‌اند مجلس در جریان جزییات امر قرار ندارد.

‌ماجرای یکشنبه سیاه بهارستان و نمایش فیلم از سوی احمدی‌نژاد و فیلمبرداری مرتضوی، تیر خلاصی بود برای عزل وزیر و ماندن مرتضوی. به‌طورکلی این فرآیند را چطور تحلیل می‌کنید، به‌ویژه زیرکی‌های به‌کارگرفته‌شده از سوی احمدی‌نژاد برای نگه‌داشتن سعید مرتضوی در تامین‌اجتماعی به هر قیمتی؟
متاسفانه باید گفت در عین حال که افراد ارزشی و متعهد زیادی در سیستم‌های امنیتی و قضایی داریم، اما برخی کاستی‌ها هم وجود دارد. این افراد خب محرم نظام، سیستم و مردم هستند. متاسفانه معدود افرادی داریم که از اینها (درواقع از این تجربه‌شان) به‌نفع شخص خودشان یا باند خودشان و برخلاف مصالح نظام استفاده می‌کنند (به اعتقاد ما)، اما خودشان اعتقاد دارند که به مصلحت نظام است، یعنی اینطوری توجیه می‌کنند. اگر دیده باشید، هرجا به‌نوعی برخی افراد ضربه‌هایی به کشور زدند، به‌نوعی با سیستم‌های امنیتی، قضایی و نظارتی تجربه‌ای در آنجاها داشتند.

این سیستم‌ها باید دقت کنند که حضور معدود افرادی در این مجموعه‌هایشان، ممکن است واقعا آبرو و حیثیت آن مجموعه را ببرد، یعنی باید نظارت و خودنظارتی داشته باشند و من اعتقادم این است که باید اتفاقا با افراد نزدیک به این نهادها به‌شدت برخورد کنند. اگر فردی از سیستم قضا، خودش چنین تخلفی انجام داده، باید 10برابر شرایط عادی با او برخورد شود تا افکارعمومی بداند و آگاه باشد که نظام بر مسوولان و معتمدان خود نیز نظارت حداکثری دارد و درس عبرتی برای دیگر متخلفان بالقوه باشد.

‌یک‌بار خبر دادید که کم‌کم اطلاعات جدیدی از این‌سو و آن‌سو در مورد پرونده به شما رسیده، آیا این روند ادامه یافته؟
مدتی است که دیگر ارسال مدارک و مستندات تخلف در تامین‌اجتماعی مانند قبل نیست. واقعیت این است که مردم به آخر و عاقبت آن تحقیق‌وتفحص نگاه می‌کنند، یعنی اینکه اگر ببینند نتیجه آن تحقیق‌وتفحص نهایی شده، این اعتماد برایشان ایجاد خواهد شد. ابتدای کار تفحص برخی اعتماد نداشتند اما بعدتر تیم‌هایی را به مراکز مختلف فرستادیم و اطلاعیه زدیم و سایت راه انداختیم تا اطلاعات تکمیلی به دست هیات تفحص برسد. دیدیم اعتمادشان بیشتر شد و بعد از آن هم به محض ارایه تحقیق‌وتفحص، باز گزارش‌هایی به ما رسید ولی بعدش خاموش شد؛ یعنی احساس مطلعان و مردم این بود که شاید اصلا ارایه مستندات فایده‌ای ندارد. به همین خاطر، تاکید دارم که رسیدگی هرچه سریع‌تر به این گزارش تعیین‌کننده است، از یک منظر اینکه مردم مطمئن باشند هیچ‌فرد و شخصیت متخلف- با هر پیشینه و مقامی- در جمهوری اسلامی حاشیه امن ندارد و دوم اینکه اعتماد مردم به روند رسیدگی و نظارت مجلس بازسازی شود.

مردم ما مردم هوشمندی هستند؛ نگاه‌شان این است که وقتی تخلفات بزرگ را ترتیب اثر نمی‌دهند، به‌هرحال برای بعضی‌ها بدآموزی می‌شود. شاید به همین خاطر است که در هراداره و سازمانی که وارد می‌شویم، با بسیاری از تخلف‌ها و قانون‌شکنی‌ها مواجهیم.

‌آقای‌مرتضوی در هرحال با آقای‌زنجانی دیدارهایی داشتند و هردو در پرونده‌شان قصور مالی زیادی ثبت شده، تحلیل شما از اینکه در دوره آقای‌احمدی‌نژاد به یکباره میان مرتضوی و بابک زنجانی حلقه وصلی اتفاق می‌افتد، چیست.؟ شما با هردو اینها دیدارهای حضوری داشته‌اید، زنجانی و مرتضوی چه شباهت‌ها و چه تفاوت‌هایی با یکدیگر دارند؟
 زمانی که ما آقای‌مرتضوی را خواستیم، در معرض اتهام بوده، خب، ایشان روحیه‌اش را باخته بود، یعنی درواقع شخصیتش، شخصیت دیگری شده بود. اما آقای‌زنجانی را ما دو، سه‌جلسه‌ای در کمیسیون ملاقات کردیم -البته هنوز اتهام فساد و تخلف مالی به ایشان وارد نبود - به نظرم زنجانی خیلی آدم ریلکسی بود و اعتمادبه‌نفس زیادی داشت. حالا اینکه احساس می‌کرد پشتش گرم است یا قضیه جدی نیست، یا حالا کسانی کار او را دنبال می‌کنند، نمی‌دانم، اما به هرشکل به‌طور عجیبی آرامش داشت و بر فضا مسلط بود. جالب اینکه ما در پرونده تحقیق‌وتفحص قبل از اینکه آقای‌مرتضوی را برای سوالات فرا بخوانیم، با آقای‌زنجانی جلسه داشتیم و سوالاتی مطرح شده بود.

‌یعنی در همین مورد با زنجانی هم تشکیل جلسه دادید؟
بله، یعنی زمانی که هیات‌تحقیق‌وتفحص در «شستا» مستقر بود، آقای‌زنجانی را دعوت کردیم و آمد (ناگفته نماند که قرار بود سر موقع بیاید)، اما با تاخیر آمد و ما هم یک‌ساعتی معطلش کردیم. بعدتر آمد و توضیحاتی داد؛ درست همان مسایلی که در کمیسیون انرژی مطرح کرده بود و حرف خاصی نداشت. جوری که از حرف‌هایش برمی‌آمد، گویا ملاقاتی هم با آقای‌مرتضوی داشته و در نهایت منجر به تفاهمنامه با تامین‌اجتماعی شده بود.

خب، ایشان که دیگر رفت و یکی، دوروز بعد آقای مرتضوی آمد، در مورد قرارداد صحبت می‌کرد؛ همان قرارداد میان او و زنجانی. من فکر می‌کنم مقداری هم به بیراهه رفت و کلی‌گویی می‌کرد که ما همان‌جا گفتیم آقای‌مرتضوی! ما با آقای‌زنجانی هم قبل از شما نشست داشتیم. این را که گفتیم تعجب کرد، یعنی اصلا شوکه شد که ما در همین موضوع خاص با زنجانی هم نشست داشتیم. از آن موقع، می‌شود گفت سخنانش اصلا خیلی پراکنده شد و مدیریت حرف از دستش رفت.

‌یعنی اصلا انتظار نداشت شما با زنجانی دیدار کنید؟ به نظرتان تعجبش کمی عجیب نبود؟
بله، احساسم این بود، البته نمی‌توان قضاوت کرد. برداشتم این بود که ایشان اصلا انتظار نداشت که ما با آقای بابک زنجانی بنشینیم و این موارد را پیگیری کنیم و ایشان خیلی دستپاچه شد و یک مقدار لکنت گرفت و در این قضایا در واقع دیگر تمرکز نداشت.

‌آقای دهدشتی، نگفتید که چطور یکباره این دونفر که هردو درحال‌حاضر پرونده‌های سنگینی دارند، به هم رسیدند؟ آیا کمیته تفحص حلقه رابط این دو فرد را شناسایی کرده؟
تحلیل من این است در جاهایی که قطب اقتصادی‌ هستند و پول در آن هست، بدون‌شک زمینه فساد فراهم است. یک‌سری افراد هم از این بلبشو و آب گل‌آلود استفاده کردند و ماهی‌های خودشان را گرفتند. اما درباره اینکه چگونه این دونفر به هم رسیدند، قطعا یک افرادی دخیل هستند. اما چون در هردو مجموعه زمینه بهره‌برداری اقتصادی فراهم بود، به‌راحتی همدیگر را پیدا کردند.

‌تفاوتشان چه بود؟
شیوه آقای‌بابک زنجانی آنطور که من به شخصه رصد کردم، این بود که او همیشه‌ می‌آمد در واقع خیلی غیرشفاف و مبهم ادعا می‌کرد دارایی‌هایی دارد و براساس آن دارایی‌های داشته و نداشته، قراردادهایی می‏بست. بنابراین در این موضوع، بخشی از درآمد و مسایل اقتصادی زنجانی به اعتبارهای اینچنینی باز می‌گشت و افرادی که به نوعی ایشان را حمایت می‌کردند. این باعث می‌شد در طرف مقابل، اعتمادسازی انجام شود و اگر طرف مقابل حساسیت‌ لازم را نداشت، او هم چارچوب قانون را رعایت نمی‌کرد. مرتضوی هم به باور من، شخصیت ریسک‌پذیری بود و جسارت داشت و خودش تصمیم می‌گرفت.

‌ یعنی یک‌جوری نزدیکی‌های شخصیتی به همجواری این دو در ماجرای قرارداد 17هزارمیلیاردی تامین‌اجتماعی کمک کرده؟
بله. اینها در واقع به هم نزدیک شدند. بعضی وقت‌ها قراردادهای ساده‌ در سیستم اداری که بودجه هم مشخص شده، روال طولانی طی می‌کند و هفت‌خان را پشت‌سر می‌گذارد و چنین مقدماتی دو، سه‌ماهی زمان می‌برد که مورد اعتراض خود ما هم قرار می‌گیرد. برای نمونه فرض کنید یک پروژه صدمیلیونی در بهداشت و درمان، جایی هزینه می‌شود و کلی مراتب اداری طی می‌کند، ولی اینها -زنجانی و مرتضوی- چطور شده با یکی، دو جلسه نشست‌وبرخاست، در نهایت به توافق 17هزارمیلیاردی رسیده‌اند و معامله بر سر 137شرکت. البته این را هم بگویم که در مورد این موضوع، کمیسیون انرژی همان موقع به سازمان تامین‌اجتماعی ندا داده بود که بابک زنجانی به سیستم بدهکار است و شاید همین توصیه‌ها بود که مانع از یک فاجعه اقتصادی دیگر شد.

‌ یعنی شما در مورد بدهکاری زنجانی به وزارت نفت به آقای مرتضوی گفتید؟
بله، یادم هست رییس کمیسیون انرژی وقت همان موقع به تامین‌اجتماعی درباره وضعیت زنجانی گفت، مساله این بود که می‌گفتند اگر زنجانی پول دارد، به جای معامله جدید بیاید بدهی نفتی‌اش را تصفیه کند، اینها همه‌اش بحث‌برانگیز است. بااین‌همه توصیه و شفاف‌سازی، باز هم دیدیم که خیلی راحت، تفاهمنامه را انجام دادند و پیش رفتند.

‌از تامین که بگذریم؛ وزارت نفت چطور زیر بار این ماجرا رفت؟
راستش برای من نکته سوال‌برانگیز از همان ابتدا تا امروز این است که مگر چه کسی پشت‌سر آقای‌زنجانی بود که وزارت نفت وقت بی‌هیچ ضمانت اجرایی، نفت کشور را به این آقا داد تا بفروشد و پولش را هم به کشور برنگرداند. بعد آمدند گفتند بنا به شرایط تحریم این اتفاق افتاده، خب آن‌موقع اشخاص قابل‌اعتمادتر از زنجانی کم نبودند اما در نهایت تعجب، قرعه به نام زنجانی افتاد.

‌چطور وزارت نفت و حراست و مسوولان امنیتی از 15پرونده تخلف او بی‌اطلاع بودند؟
خب، آن موقع توصیه‌هایی در کار بوده و به آن توصیه‌ها عمل کردند که متاسفانه حالا این اتفاق‌ها افتاد.

‌آماری دارید که چه کسانی، زنجانی را سفارش می‌کردند؟
نه. مستند همان بود که سه‌وزیر دولت آقای‌احمدی‌نژاد پای نامه معرفی زنجانی را امضا کرده بودند، بانک هم در همان دوره صلاحیت او را تایید کرده بود.

‌شما سال‌ گذشته تقریبا در همین روزها گزارش تفحص از تامین‌اجتماعی را تحویل دادید و الان تقریبا یک‌سال گذشته، می‌خواهم ببینم خبر خاصی به شما نرسیده؟
اینکه آنقدر مستندات این پرونده زمان گرفته، نشان می‌دهد پرونده حالا هم پیچیدگی خاصی دارد.


حالا تحقیق‌وتفحص یک طرف، بابک زنجانی یک‌طرف. ما در فرصتی سه، چهارماهه پرونده تفحص از تامین‌اجتماعی را نهایی کردیم و جمع‌بندی اولیه را به مجلس فرستادیم؛ حالا نزدیک به دوسال از کلیدخوردن تفحص و کارهای مقدماتی گذشته اما بعد از دو سال چیز جدیدی دستگیرمان نشده و نهادهای مسوول، مجلس را در جریان نگذاشته‌اند.
اخبار سیاسی - روزنامه شرق

 


ویدیو مرتبط :
بازداشت آ-صابریان همدست بابك زنجانی به گفته قاضی مرتضوی

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

قالیباف رسماً وارد شد؟ / تفاوت ها و شباهت های احمدی نژاد و قالیباف



قالیباف رسماً وارد شد؟ / تفاوت ها و شباهت های احمدی نژاد و قالیباف

شهردار تهران که تکاپوی او و یارانش طی ماههای اخیر در راه اندازی ستادهای پیدا و پنهان، قابل کتمان نیست، درصدد است با تغییرات سریع و همچنین ساخت و تجهیز بسیاری از معابر شهری ، نظر مثبت مردم تهران را جلب کرده تا از این طریق، محبویت خود را در انتخابات ریاست جمهوری محک بزند.

 

اخبار,اخبار جدید,اخبار جالب

 

چندی پیش، تصویر فوق در رسانه های داخلی جنجال به پا کرد ، «حضور قالیباف با کت و شلوار گلی» در جلسه اضطراری در ایام «آب گرفتگی مترو و معابر شهری» باعث شد تا برخی رسانه ها از تلاش بی وقفه ی او در رفع مشکلات شهری خبر دهند ، هر چند گروه دیگری پخش چنین تصویری را «تبلیغاتی» خواندند.

اما محمدباقر قالیباف شهردار تهران که از او به عنوان یکی از کاندیداهای احتمالی ریاست جمهوری دور یازدهم یاد می شود ، ظاهراً با انتقادهای صریحش از دولت، رسماً فعالیت های انتخاباتی خود را کلید زده است. او برای نخستین بار طی چند سال اخیر ، ورای مسائل شهر تهران، به انتقاد صریح از دولت پرداخته است.

 

 وی در اظهارنظر اخیرش که در یک همایش بیان شده، نه در مقام شهردار تهران که در لباس یک منتقد جدی دولت یا شاید کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری 92 سخنرانی کرده و شرایط اقتصادی و فرهنگی کشور را «غیرقابل قبول» خوانده است.

 

اخبار,اخبار جدید,اخبار جالب

این تصویر مربوط به انتخابات ریاست جمهوری 84 است

 

شهردار تهران که تکاپوی او و یارانش طی ماههای اخیر در راه اندازی ستادهای پیدا و پنهان، قابل کتمان نیست، درصدد است با تغییرات سریع و همچنین ساخت و تجهیز بسیاری از معابر شهری ، نظر مثبت مردم تهران را جلب کرده تا از این طریق، محبویت خود را در انتخابات ریاست جمهوری محک بزند.

گرچه اتفاقات مثبت در دوران شهرداری قالیباف (بالاخص ماههای اخیر) کم نیست ، اما ضعف شدید سازمان های زیرمجموعه در خدمت رسانی به مردم و همچنین فساد آزاردهنده در برخی سازمان ها، ادارات و بالاخص دفاتر خدمات شهری وابسته به شهرداری تهران، به حدی غیرعادی و آزار دهنده است که همواره به عنوان «نمونه ای بارز» میان مردم شهرت دارد.

شباهت قالیباف در خصلت و خصائص با احمدی نژاد کم نیست ، او چونان سلفش در شهرداری تهران ، از ابتدایی ترین ساعات روز تا ساعات پایانی شب در دفتر کارش مشغول به کار است، اما مردمی که همواره در طبقات سازمان های مختلف شهرداری سرگردان هستند و با برخی کارمندان «عصبانی، از زیر کار در رو ، عاشق تعطیلی ، ارجاع و اشکال گیری و ... » رو به رو می شوند ، بدون توجه به نوع تلاش قالیباف، عملکرد زیرمجموعه ی او را (به حق) به حساب شهردار تهران می نویسند.

هر چند شباهت های مدیریت احمدی نژاد و قالیباف بسیار زیاد است، اما تفاوت های قالیباف با احمدی نژاد نیز کم نیست. قالیباف برخلاف احمدی نژاد سعی می کند تاحدودی به مشاوره ها گوش کند، کمتر با رسانه ها و افراد وارد نزاع شود، در ملاء عام اتهاماتی تند متوجه دیگران نمی کند، ضمن آنکه به لحاظ ظاهری نیز تفاوتی چشمگیر با احمدی نژاد دارد و حتی ستاد انتخاباتی شهردار فعلی در سال 84، تا توانست از خصوصیت ظاهری مناسب او استفاده کرد ، بهر روی بررسی ها از نوع مدیریت ، خصائل، خصائص شهردار فعلی و سابق تهران، نشان می دهد شباهات این دو به یکدیگر، بسیار بیشتر از تفاوت های آنهاست. شاید رویکرد رسانه های حامی این دو سیاستمدار نسبت به منتقدان و مخالفین، شباهت عجیبی داشته باشد ، هر دو طیف رسانه ها، فرد مورد حمایت خود را مطلقاً قادر ، مدبر و خالی از اشکال می دانند و تحمل نقد را ندارند (به درگیری رسانه های حامی قالیباف و احمدی نژاد که این روزها بیشتر شده، توجه کنید)

 

اخبار,اخبار جدید,اخبار جالب

 

از دیگر سو، احمدی نژاد نیز در برخی شرایط، شاخصه های مثبتی نسبت به قالیباف دارد ، او برخلاف فرمانده سابق ناجا سعی می کند تیم و افرادی متنوع را در سازمان تحت مدیریتش استفاده کند، اما شهردار فعلی تهران با استفاده از تیمی بسته و برگرفته از همشهریان که مستقیماً از «ناجا» (محل قبلی ریاست او) به «شهرداری تهران» منتقل شده، سکان هدایت شهرداری تهران را دردست گرفته است و البته طبق روال، برخی «سرداران» معزز ناجا با تغییر لباس و عنوان، «دکتر» شده و به خدمت رسانی مشغول شدند.

 

قالیباف چه گفت؟

قالیباف برخلاف احمدی نژاد که همواره از «مدیریت جهانی» صحبت می کند، در سخنرانی اخیرش از «مدیریت جهادی» سخن گفته و تصریح کرده است: در مکتب مدیریت جهادی باید به رسالت تعالی و تولید توجه کنیم و با کمک مدیریت جهادی بین این دو تعادل و توازن در صحنه اجتماعی برقرار کنیم . این هدف اساسی است که باید در دهه پیشرفت عدالت و در نظام اداری به آن توجه کنیم.

 

 وی با تاکید بر اینکه در اسلام زمان موضوعیت دارد و از اهمیت برخوردار است ، گفت : نباید یک فرودگاه درست کنیم و کارمندانش را بعد از سی سال که همچنان فرودگاه افتتاح نشده بازنشست کنیم ، نباید بیمارستانی 90 تختخوابی بسازیم و آن را بعد از 26 سال افتتاح کنیم

 

وی ادامه داد : شاید در ذهن آن ها که شناخت عمیقی نسبت به دین ندارند آن ها را به دین بدبین کنیم و گرنه این افراد نمی دانند بروز چنین مشکلاتی از شخص قالیباف است که قبل از مبنا قرار دادن عقل و معنویت از توکل حرف زده است .

شهردار تهران با تاکید بر اینکه امروز در کشور در برخی جاها پیشرفت خوبی داشته که مایه افتخار نظام اسلامی است گفت : در حوزه علمی انرژی هسته ای، هوا و فضا، نانو و غیره پیشرفت خوبی داشته ایم که از قضا ریشه آنها در مدیریت جهادی بوده است و بچه هایی توانسته اند به موفقیت برسند که مدیریت جهادی را با پوست و گوشت و خون خود احساس کردند و به جای اینکه بگویند برو، خودشان رفته و بقیه را نیز دعوت کرده اند کسانی که با عقلانیت معنویت و توکل حرکت کرده اند.

قالیباف تاکید کرد: کارنامه ما امروز در حوزه اقتصاد قابل قبول و قابل دفاع نیست با درآمد 16 میلیارد دلاری بحران بیکاری، تورم و ضعف داشته ایم و امروز با درآمد 120 میلیارد دلاری هم مشکلات بیکاری تورم و گرانی داریم.

وی ادامه داد: در حوزه مسائل فرهنگی هم همین مشکلات وجود دارد که در این بخش ها کارنامه ما زیبنده نظام جمهوری اسلامی نیست.

 

شهردار تهران با بیان اینکه امروز دفاع از انقلاب و نظام در کارآمدی دین در اداره جامعه است و این همان کلامی است که امام (ره) و مقام معظم رهبری بر آن تاکید داشته اند گفت : در شش دهه گذشته مصر به عنوان کشوری اسلامی مدتی کامل در اختیار اردوگاه شرق و مدتی نیز در اختیار اردوگاه غرب بود و بعد از آن نیز در اختیار کسانی قرار گرفت که برداشت غلطی از اسلام داشته اند اما بعد از آن مردم مصر دانستند که در بن بست هستند و امروز نیاز به الگو دارند.

 

قالیباف با اشاره به اینکه من ادعایی ندارم که نظام اسلامی می تواند الگو باشد تصریح کرد: نظام اسلامی اما می تواند تابلوی راهنمایی باشد که اگر به آن به درستی نگاه کنند مسیر خود را پیدا می کنند ما امروز با شعار دادن نمی توانیم الگو قرار بگیریم و باید با کارمان آن ها را دعوت کنیم.

شهردار تهران با تاکید بر اینکه در دهه چهارم انقلاب باید با عقل تصمیم بگیریم و نه با احساس خاطرنشان کرد: گاهی می آییم شهرداری را با این همه پول دست قالیباف می دهیم اما پیش از آن بررسی نمی کنیم که ببینیم قالیباف قابلیت این کار را دارد یا می خواهد با سعی و خطا کار را اداره کند.

وی تصریح کرد: برای مردم چه فرقی می کند که قالیباف عامدانه خطا کند یا جاهلانه ، مهم خسارتی است که با کار سعی و خطا در کشور پیش می آید و این نشان می دهد اگر خطا کنیم یعنی توکل وجود ندارد .

 

قالیباف با اشاره به اینکه اگر من در دهه اول انقلاب که تنها 20 سال داشتم خطا می کردم می گفتند جنگ است و کسی نیست و.. اظهار کرد : اگر امروز جنگ شود درحالیکه 500 فرمانده گردان کارآمد داریم از پشت میز کسی را بردارند و بگویند برو و بر خدا توکل کن ، خدا توی سرش می زند و می گوید من به تو عقل دادم. عقل متصل به وحی در وجود همه انسانهاست و باید تعقل و صبر کرد .

شهردار تهران تاکید کرد : ما از تحریم ها نگرانی نداریم اما به این شرط که مدیریت داشته باشیم ، تیم داشته باشیم ، برنامه داشته باشیم . خداوند تضمین کرده است که اگر در راه او و در این مسیر حرکت کنیم پیروز خواهیم بود اما به این شرط که وقتی چیزی را به ما داده سر طاقچه نگذاریم و کار دیگری انجام دهیم .

وی با اشاره به سخنی از شهید بهشتی که رسالت انقلاب اسلامی را ارائه الگو به بشر دانسته است اظهار کرد: اکنون در دهه چهارم انقلاب ، جوانان در داخل و همچنین دیگران در خارج از کشور به مدیریت اسلامی نگاه می‌کنند و به عملکرد ما .

قالیباف تصریح کرد: حلقه اصلی در مدیریت این است که معتقدیم مدیریت جهادی ، نه به عنوان علم بلکه به عنوان یک مکتب است. چون در علم از زیربنا به روبنا می رسیم اما در مکتب از روبنا به زیربنا می آییم و اکتشافی عمل می کنیم و باید توجه کنیم که مدیریت جهادی می تواند راهگشا باشد.

 

وی با تاکید بر توجه به مساله صبر و توکل در مدیریت نیز گفت : توکل باید خود را در تبلور عینی بیاورد و باید در حوزه ثبوتی به جامعه مدیریت جهادی را ارائه کنیم.

شهردار تهران ادامه داد: در زندگی مهمتر و با ارزشمند تر از زمان چیزی نداریم و به هر میزان که می گذرد به شب اول قبرمان نزدیکتر می شویم و بازگشت به عقب قابل جبران نیست . پس در مدیریت مساله زمان ، قناعت و اقتصادی بودن اهمیت بسیاری دارد .

قالیباف افزود : البته اقتصادی بودن به معنای پول خرج نکردن نیست بلکه در برخی مواقع به دلیل اهمیت موضوع باید پول خرج کرد اما اسراف نکرد و مهم این است که کار و اولویت را درست تشخیص دهیم.

 

وی تاکید کرد : امروز گیر ما این است که به جای تکیه به روش های اثباتی، روش های ثبوتی از مدیریت را در جامعه نشان دهیم. امروز باید بتوانیم در در همه حوزه ها با عدد و رقم پاسخ داد . ما انقلاب را اینگونه فهمیده ایم ، مدیریت انقلاب و دوران دفاع مقدس نیز مدیریت جهادی بود.

شهردار تهران ادامه داد : علما و بزرگان دین وانقلاب ، امام خمینی (ره) ، مقام معظم رهبری ، شهید مطهری و... که در حوزه نظری اسلام را برایمان بیان کردند نشان دادند که در کنار توکل و صبر ، عقلانیت و حساب و کتاب می توان به نتایج بزرگ رسید.

قالیباف با اشاره به اینکه به جامعه گفتیم اگر نظام اسلامی محقق شود این گونه عمل خواهیم کرد تصریح کرد : امروز باید کارنامه نشان دهیم و در جایی که ضعف داریم آن را عنوان کنیم و بدانیم مدیریت جهادی به عنوان یک مکتب ، یک ضرورت برای کارآمدی دین است و با مدیریت غرب به طور حتم نمی توانیم نظام اسلامی را به افق مورد نظر برسانیم چراکه راه ها با هم متفاوت است.

 

وی خاطرنشان ساخت : در مدیریت جهادی رابطه ها دلی است و در کنار ترکیبی از اندیشه ها ، همه نسبت به هم حس می گیرند و احساسات وجود دارد. امروزه در نظریات مدیریت غرب به رابطه عواطف تاکید شده ، مساله ای که در مبانی دین ما نیز مورد تاکید قرار گرفته است و مهم این است که در عرصه مدیریت نظام اسلامی به آن عینیت بخشیم.

شهردار تهران با تاکید بر اینکه در مدیریت جهادی اراده ها و عملکردها مهم هستند خاطرنشان ساخت : مهم این است که در مسیر حرکتمان فرصت سوزی نکنیم . در مدیریت جهادی باید واقعا به نیازها در لحظه پاسخ داد.

قالیباف افزود : در مدیریت جهادی به همان میزان که به توکل و صبر تاکید می کنیم باید به عقلانیت و معنویت نیز توجه کنیم . باید تعادل را مدنظر قرار داد و دقت کنیم اگر صرفا به توکل اندیشیده شده و عقل را تعطیل کنیم ، توکلی وجود ندارد.

وی ادامه داد : با مدیریت جهادی است که باید تلاش کنیم جمال و جلال زندگی انسانها را تضمین کنیم و در سایه مکتب جهادی است که این قابلیت وجود دارد.

شهردار تهران با تاکید بر اینکه اگر امروز تلاش کنیم خداوند به جز اجر اخروی ، اجر دنیوی ما را نیز به زودی می دهد به دفاع مقدس در دوران نخست وزیری بنی صدر اشاره کرد و اظهار کرد : در آن دوران باوجودی که در عرصه نظام ولایی بودیم هرقدر حرکت می کردیم به بن بست می رسیدیم مانند ماجرای شهدای دانشجو در عملیات هویزه. اما بعد از آن پیروزی های متعددی در حصر آبادان ، فتح المبین و طریق القدس اتفاق افتاد.

قالیباف با اشاره به اینکه عاقبت  امور دراین دنیا اتفاق می افتد به مساله پشتیبانی امریکا از صدام اشاره کرد و گفت : همان امریکایی که صدام را حمایت می کرد ، خودش چوبه دار او را مهیا کرد و اعدامش کرد.

 

وی در ادامه سخنان خود با تاکید بر اینکه در بحث مدیریت جهادی توجه به اصل بیا و برو از اهمیت بسیاری برخوردار است گفت : این ، تفسیر عینی شوم و شود است. در دفاع مقدس زمانی لشکری  به موفقیت می رسید که فرمانده اش جلوتر از بقیه می رفت و می گفت بیایید . خودش را در شرایط سختی قرار می داد و بعد از بقیه می خواست که بروند. این همان شوم و بعد شود است. اگر مدیری ایستاد و گفت برو ، شوم اتفاق نیفتاده است./انتخاب