اخبار


2 دقیقه پیش

عکس: استهلال ماه مبارک رمضان

همزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ...
2 دقیقه پیش

تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریم

وزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که می‌تواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام می‌شود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ...

تزئین برج سلجوقی با سرنگ و سیگار!


برج نقاره‌خانه با آنکه در شهر تاریخی ری واقع شده اما این روزها، بازدیدکنندگانش معتادان و تزئیناتش سرنگ و سیگار شده است.

خبرگزاری مهر: برج نقاره‌خانه با آنکه در شهر تاریخی ری واقع شده اما این روزها، بازدیدکنندگانش معتادان و تزئیناتش سرنگ و سیگار شده است.

برج نقاره‌خانه یا همان برج یزید، در امین آباد شهرری، برجی آجری است که با ارتفاع سه متر، حدود هزار سال پیش به دست شخصی به نام "بزرگ امید" برای استفاده شخصی ساخته شد.



سیاهی آتش زیر پای برج
به گفته برخی پژوهشگران ممکن است این مکان مقبره یکی از شاهان سلجوقی نیز باشد.



اما این برج هشت ترکی که از لاشه سنگ و گچ ساخته شده این روزها، حال ناخوشی دارد.



پله های ورود به برج

یکی از فعالان میراث فرهنگی در زمان بازدید خود از این مجموعه تاریخی عکسهایی را در اختیار خبرگزاری ما قرار داده که نشان می دهد این اثر سلجوقی به مکانی برای ولگردان و معتادان تبدیل شده و زباله هایی از جمله سرنگ و ته سیگار و... این مکان را نه تنها به محلی برای میراث دوستان و فرهنگیان بلکه به اقامتگاه معتادان تبدیل کرده است.



دیوارنویسی های روی بدنه برج

همچنین پله های ورودی این برج نیز که مدتها پیش کار گذاشته شده است، اکنون برای عبور و مرور بازدیدکنندگان نامناسب است و امکان خطر در آن بعید به نظر نمی رسد.



یادگاری نویسی و کنده کاری روی دیواره های این برج، نشانی از تزئینات آجری آن نیست بلکه روشن کردن آتش در داخل این سازه آن هم برای گرم شدن در فصل زمستان از جمله نازیبایی های این اثر ثبت شده در فهرست میراث ملی به حساب می آید.


ویدیو مرتبط :
پاورپوینت معماری سلجوقی

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

سرقت از برج نیاوران با یک سرنگ!


دختر خاله طمعکار برای تصاحب ثروت پسرخاله‌اش باند سرقت تشکیل داد و با همدستی همسر و پسر دایی‌اش سناریوی هولناکی را به اجرا گذاشت.

روزنامه شهروند: دختر خاله طمعکار برای تصاحب ثروت پسرخاله‌اش باند سرقت تشکیل داد و با همدستی همسر و پسر دایی‌اش سناریوی هولناکی را به اجرا گذاشت.

چند نفر از اعضای این باند با سرنگ آلوده به ویروس «اچ ‌آی وی» طعمه‌شان را تهدید کردند و اعضای دیگر باند با نفوذ به خانه اعیانی، یک‌میلیارد تومان طلا و جواهر و دلار را به سرقت بردند؛ غافل از اینکه رازشان برملا خواهد شد.

پسر جوان که با پدرش در کار ساخت‌وساز برج‌های شمال پایتخت بود، هرگز تصور نمی‌کرد اقوام نزدیکش برای به دست آوردن بخشی از ثروتش نقشه یک آدم‌ربایی وحشتناک را طراحی کنند. یک ماه پیش وقتی پسر پولدار از پارکینگ خانه‌شان واقع در یک برج در محله نیاوران بیرون آمد، طعمه این باند سرقت شد. ٢ مرد و یک زن ناشناس با باز کردن در خودرو، خودشان را به داخل سوناتا انداختند و دست به گانگستر بازی زدند.

آنها با تهدید یک اسلحه و سرنگی که ادعا می‌کردند آلوده به ویروس ایدز است از پسر جوان خواستند تا چند ساعت در خیابان‌ها چرخ بزند. همزمان با این سناریوی سیاه، ٢ مرد آشنا که از قبل کلید خانه پسر ثروتمند را داشتند و می‌دانستند آن مکان مجهز به دوربین‌های مداربسته است، با گذاشتن نقاب روی صورتشان وارد خانه اعیانی شدند و پس از سرقت طلا و جواهرات و دلارها گریختند.

پسر پولدار که همچنان به همراه ٢ مرد و یک زن ناشناس به زور تهدید اسلحه و سرنگ ایدزی در خیابان‌ها در حال دور زدن بود، پس از چند ساعت از دست این باند مرموز خلاص شد. این پسر با مراجعه به خانه‌اش متوجه شد اموال و طلاهای مادرش که در داخل کمد خانه‌شان قرار داشته است به سرقت رفته و همین موضوع کافی بود تا پلیس را در جریان این ماجرا قرار دهد. او پس از مراجعه به کلانتری به ماموران گفت: «مجردم و به همراه پدر و مادرم در یک برج در محله نیاوران زندگی می‌کنم.

چند روز قبل دخترخاله‌ام به خانه‌مان آمد و به پدر و مادرم پیشنهاد داد که به شمال سفر کنند. من نیز چون در کار ساخت‌وساز برج هستم و باید به پروژه‌هایم سر می‌زدم در تهران ماندم. امروز صبح وقتی با خودروام از پارکینگ خانه‌مان خارج شدم ٢ پسر و یک دختر ناشناس سوار خودروام شدند، یک اسلحه و یک سرنگ که مایعی مانند خون در آن بود را به سمتم نشانه گرفتند و ادعا کردند این سرنگ آلوده به ویروس اچ ‌آی وی است و اگر برخلاف میلشان رفتار کنم این خون آلوده به ویروس ایدز را به من تزریق خواهند کرد.

وحشت کرده بودم و نمی‌دانستم باید چه کاری انجام دهم. آنها حرفی نمی‌زدند و خواسته‌ای نداشتند و تنها از من خواستند که در خیابان‌ها دور دور کنیم. بعد از ٣ ساعت تلفن همراه یکی از این افراد مرموز زنگ خورد. به نظر می‌رسید کسی که پشت خط بود در رابطه با من به آنها چیزی گفت. همان لحظه از من خواستند که خودروام را متوقف کنم و آنها بلافاصله پیاده شدند و گریختند. هنوز نمی‌دانستم چه بلایی به سرم آمده است. خودم را به خانه‌مان رساندم و آنجا بود که متوجه شدم طعمه سناریوی سارقان شده‌ام. طلا و جواهرات مادرم از داخل کمد دیواری اتاق خواب به سرقت رفته بود و دلارهای من نیز ربوده شده بود.»

ردپای یک آشنا در سرقت

با ادعاهای این پسر جوان، پرونده او به دادسرای جنایی پایتخت ارسال شد و قاضی آرش سیفی بازپرس شعبه چهارم به کارآگاهان اداره آگاهی ماموریت داد تا دست به رازگشایی از این حادثه بزنند.

تا اینکه بار دیگر پسر مالباخته با مراجعه به دادسرا سرنخی طلایی را در اختیار بازپرس پرونده قرار داد و گفت: «به دخترخاله‌ام مشکوک هستم. او یک روز قبل از این حادثه با اصرار، پدر و مادرم را با خود به مسافرت برد. احساس می‌کنم او در این سرقت نقش داشته است و با تنها ماندن من در خانه به هدفش رسیده است.»

همین موضوع کافی بود تا تحقیقات برای روشن شدن زوایای مبهم پرونده به صورت ویژه در دستور کار ماموران قرار بگیرد تا اینکه با بازداشت مظنون پرونده، راز این سرقت عجیب برملا شد.

دختر جوان که دخترخاله مالباخته بود وقتی تحت بازجویی‌های پلیسی قرار گرفت، پرده از سناریوی سرقتشان برداشت و اقرار کرد: «پسرخاله‌ام وضع مالی خوبی داشت، به همین خاطر با همدستی پسردایی و همسرم تصمیم گرفتیم نقشه‌ای طراحی کنیم و مقداری از طلاهای خاله و دلارهای پسر خاله‌ام را از خانه‌شان سرقت کنیم. در همین جریان، پسردایی‌ام نامزدش را هم در جریان گذاشت و قرار شد او با ٢ پسر قوی‌هیکل از بچه‌محل‌هایشان، پسرخاله‌ام را گروگان بگیرند و پسردایی و شوهرم برای سرقت وارد خانه‌شان شوند. آنها کلاه گذاشته بودند تا دوربین‌های خانه تصاویرشان را ثبت نکند و سپس با سرقت طلا‌ها و دلارها متواری شده بودند. بعد از این ماجرا هم پول‌ها را بین خودمان تقسیم کردیم. هرگز تصور نمی‌کردم در این سناریو دستمان رو شود.»

با اعترافات متهم پرونده، ٥ همدست او نیز که با پول‌های سرقتی به سفر شمال رفته بودند تحت تعقیب پلیس قرار گرفتند و در عملیاتی ضربتی دستگیر شدند.

تحقیقات برای روشن‌شدن زوایای مبهم پرونده در شعبه چهارم دادسرای جنایی پایتخت ادامه دارد.