اخبار


2 دقیقه پیش

عکس: استهلال ماه مبارک رمضان

همزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ...
2 دقیقه پیش

تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریم

وزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که می‌تواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام می‌شود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ...

تجاوز به دختر 6 ساله‌ در زمین بازی/ هیچکس حتی به همکلاسی شیاد تذکر نداد



مادر خشمگین انگلیسی بعد از این که متوجه شد دختر 6 ساله اش چندین بار در مدرسه، مورد تجاوز جنسی قرار گرفته است ، فرزندش را از این مدرسه سیاه بیرون کشید و اعتراضات خود را بر سر مسئولینی که ماجرای دخترش را پی گیری نکرده بودند ، فریاد زد.

به گزارش باشگاه خبرنگاران، پلیس "لانکاشیر "انگلیس اعلام کرد که اتهامات وارد شده به پسر بچه 9 ساله گناهکار نمی تواند به نتیجه برسد چرا که سن قبول مسئولیت جرم و جنایت 10 سال کامل است.

مادر وحشت زده و ناراحت این دختر بچه ،که نامشان فاش نشده است،اعتراضات خود را بر سرمسئولینی که از پی گیری  این حادثه جبران ناپذیر که درسن پایین برای دخترش رخ داده سر باز زدند، فریاد زد.

او به روزنامه ها گفت: مدرسه به نحوی با ما برخورد می کند انگار که ما مرتکب گناهی شدیم.من بدون درنگ دختر خود را از این مدرسه بی مسئولیت خواهم برد. دختر من که تنها 6 سال سن دارد در زمین بازی از سوی همکلاسی پسر خود که مورد تجاوز جنسی قرار گرفته است و اکنون در شرایط بحرانی روحی قرار دارد.

وی می گوید: بعد از برملا شدن این حادثه، متوجه شدم مدرسه قرار نیست اقدامی علیه پسر بچه گناهکار انجام دهد بنابراین با پلیس تماس گرفتم.

او افزود: بعد از این که مسئولین مدرسه گفتند پسربچه را اخراج نمی کنند و او قرار نیست مدرسه را ترک کند،دختر بی گناهم را از این مدرسه بیرون کشیدم ودرعین حال تمام اعتماد خود را نسبت به سیستم اموزشی این کشور از دست دادم.

این مادر بی دفاع در ادامه صحبت های خود در روزنامه های انگلیسی بیان کرد: آنها گفتند باید با والدین پسر بچه صحبت کنند و حرفهای آنها را هم بشنوند.دختر کوچکم در حال حاضر متوجه نمی شود حادثه ای که برایش رخ داده تا چه حد بد است و چه صدمات روحی در آینده خواهد دید. یاد آوری این حادثه  در ذهن او دیر یا زود روحش را بسیار اسیب پذیر خواهد کرد.

این مادر تاکید کرد: تعجب می کند چرا مدرسه و مسئولین آموزش طوری برخورد می کنند انگار دختر 6 ساله او مقصر در این حادثه است و در عوض هیچ اقدامی علیه پسر بچه متخطی انجام نمی دهند.

این زن افزود: مسئولین باید از بروز چنین حوادثی جلوگیری کنند و قانون هایی را برای بچه های کوچکی که زود به سن بلوغ می رسند، وضع کندن و همچنین فکری به حال قربانیان این گونه حوادث بکنند.

پلیس " لانکاشیر" انگلیس  صحت این حادثه را برای خبرگزاری ها تایید کرد اما اعلام کرد مسئولیت این ماجرا به دلیل سن پایین این پسر 9 ساله به عهده آنها نخواهد بود و خدمات اجتماعی و وزارت  آموزش و همچنین مدرسه باید پاسخ گو باشند. 

 

 اخبار  حوادث  - باشگاه  خبرنگاران 


ویدیو مرتبط :
تجاوز به دختر 8 ساله خود و ازدواج با او!!؟

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

بازی تلخ زندگی با دختر 17 ساله



شاید باور نکنید ۲ بار که در خانه شوهرم زندانی شده بودم دست به خودکشی زدم و اگر هوویم به دادم نمی رسید و مرا به بیمارستاننرسانده بود زنده نمی ماندم.با این وضعیت اختلاف های من و پدر و نامزدم ادامه داشت و هم چنان آن ها را تهدید می کردم تا این که با پسری جوان آشنا شدم. او با اطلاع از قصه تلخ زندگی ام قول داد که نجاتم دهد.

 

خراسان :صد بار از خانه فرار کرده ام و تا به حال ۲ مرتبه دست به خودکشی زده ام، اما راست می گویند که بادمجان بم آفت ندارد. من از فرار هم خیری ندیدم و تصمیم گرفته بودم دیگر مرتکب چنین کار احمقانه ای نشوم اما از لحظه ای که فهمیدم شوهرم می خواهد مرا به کشور خودش ببرد نتوانستم خودم را کنترل کنم و پا به فرار گذاشتم.

 

اگر چه طعمه یک جوان شیطان صفت شدم و عفت و حیثیتم را به باد دادم. خواهش می کنم کمکم کنید تا از این همه بدبختی و فلاکت نجات پیدا کنم.


نیلوفر در دایره اجتماعی کلانتری جهاد مشهد افزود: ۱۷ ساله هستم و از روزی که چشم باز کردم پدرم را پای بساط مواد مخدر دیدم. متاسفانه او ۳ سال قبل با جوانی افغانی که برایش مواد مخدر تهیه می کرد آشنا شد و با ادامه این ارتباط شوم، پدرم با توسل به زور و تهدید مرا به عقد این مرد جوان درآورد و در واقع مرا به او فروخت!


من با چشمانی گریان در حالی که رد انگشتان دست پدرم، صورتم را آرایش کرده بود سر سفره عقد نشستم و به ناچار تن به این ازدواج دادم اما هر وقت با هوویم رو به رو می شدم او با آه و ناله از این شوهر عیاش و هوسران می نالید و حتی برایم دلسوزی می کرد.


زن جوان افزود: با این ازدواج احساس می کردم سرشکسته و بدبخت شده ام و همه دوستانم مسخره ام می کردند. برای همین هم از خانه فرار کردم. مصمم بودم خودم را گم وگور کنم ولی زمانی که پا از خانه بیرون گذاشتم از ترس گرگ های خیابان دست از پا درازتر پس از چند ساعت ولگردی به خانه برگشتم. فکر می کنم این تجربه تلخ صدبار برایم تکرار شد اما با بی توجهی خانواده و شوهرم نتیجه ای نگرفتم.


شاید باور نکنید ۲ بار که در خانه شوهرم زندانی شده بودم دست به خودکشی زدم و اگر هوویم به دادم نمی رسید و مرا به بیمارستان نرسانده بود زنده نمی ماندم.با این وضعیت اختلاف های من و پدر و نامزدم ادامه داشت و هم چنان آن ها را تهدید می کردم تا این که با پسری جوان آشنا شدم. او با اطلاع از قصه تلخ زندگی ام قول داد که نجاتم دهد.


ما قرار گذاشتیم با هم فرار کنیم اما پدرم متوجه ماجرا شد و حدود ۲ هفته قبل به شوهرم پیشنهاد داد که نیلوفر را باید هر چه زودتر از این شهر و دیار دور کنی تا دیگر فکر فرار به سرش نزند.


شوهرم که با شنیدن این حرف انگار منتظر چنین فرصتی می گشت تصمیم گرفت مرا به کشور خودش ببرد و معلوم نبود چه نقشه ای برایم در سر داشت.من موضوع را به پسر جوان اطلاع دادم و ما با هم فرار کردیم اما او هم دروغ گویی بیش نبود چون پس از آن که با هزار حیله و نیرنگ به خواسته های شیطانی اش رسید، رهایم کرد و رفت.


با این همه فلاکت و روسیاهی به سختی خودم را به این جا رساندم تا ببینم چه خاکی بر سرم بریزم، اما این بار اگر بمیرم حاضر نیستم به خانه پدرم برگردم و ریخت نامزدم را ببینم.


نیلوفر اشک هایش را پاک کرد و افزود: دوستانم سر کلاس درس و مدرسه نشسته اند و من از این کلانتری به آن کلانتری آواره هستم چون تا به حال چندین بار به جرم فرار دستگیر شده ام.


زن جوان با صدایی لرزان گفت: من پدرم را نمی بخشم! او هستی خودش و زندگی مادرم و آینده و سرنوشت مرا با اشتباهاتش تباه کرده است.


در خور یادآوری است با پی گیری کارشناس اجتماعی کلانتری جهاد مشهد، نیلوفر به مراجع قضایی معرفی شد و اقدامات لازم حمایتی و قانونی درباره این پرونده به عمل آمده است.