اخبار


2 دقیقه پیش

عکس: استهلال ماه مبارک رمضان

همزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ...
2 دقیقه پیش

تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریم

وزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که می‌تواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام می‌شود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ...

تایید حکم اعدام قاتلی که با جسد دوستش به مسافرت رفت



اخبار,اخبار جدید,اخبار جالب

 

تایید حکم اعدام قاتلی که با جسد دوستش به مسافرت رفت

مهر: مردی که پس از قتل دوستش در تهران همراه جسد او به سفر مراغه رفته بود با تایید حکم اعدامش در یک قدمی چوبه دار قرار گرفت.

16دی ماه سال 89 مرد جوانی با مراجعه به کلانتری 134 شهرک قدس به مأموران گفت که برادرش که حمید نام دارد روز گذشته از منزل خارج شده و تاکنون بازنگشته است. با تشکیل پرونده مقدماتی و به دستور دادیار شعبه اول دادسرای ناحیه 27 تهران، پرونده برای رسیدگی تخصصی در اختیار کارآگاهان اداره یازدهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.با مراجعه برادر فرد فقدانی به پلیس آگاهی تهران بزرگ، وی در مورد ناپدید شدن برادرش گفت: حمید با یکی از همکارانش به نام سیامک قرار ملاقات داشت تا در مورد طلب مالی که از او دارد، با یکدیگر صحبت کنند. برادرم در تماس هایش عنوان کرد که با سیامک در حال صحبت کردن است اما پس از مدتی دیگر او پاسخگوی تلفن ها نبود. بنابراظهارات شاکی، سیامک در تماس تلفنی مدعی شد که حمید پس از گرفتن مبلغ 12 میلیون تومان بدهی خود، از او جدا شده و اطلاعی از مفقودی ندارد.

برادر فقدانی در مورد اختلاف مالی برادرش با سیامک به کارآگاهان گفت که از یک سال پیش، برادرم با سیامک و دو نفر دیگر به اسامی رضا که دوست سیامک و اسماعیل که باجناق سیامک بود، اختلاف مالی داشت و این اختلاف مالی با این سه نفر در حدود 50 میلیون تومان است و حتی چندین بار نیز میان آنان و برادرم بر سر این موضوع مشاجره و درگیری پیش آمده است.

با توجه به اظهارات شاکی، کارآگاهان سیامک را 20 دی ماه به پلیس آگاهی تهران بزرگ منتقل کرده تا درباره ملاقات با حمید از وی تحقیق کنند. سیامک در اظهارات اولیه خود به کارآگاهان گفت که ساعت 16 در خیابان پاک نژاد از یکدیگر جدا شدیم. در زمان ملاقات در مورد حل اختلافات مالی گفتگو کردیم و با توجه به شرایط مالی و عدم توانایی تهیه تمامی پول طلب حمید، با یکدیگر توافق کردیم تا در مرحله اول مبلغ 12 میلیون تومان را به او پرداخت کرده و پس از آن و ظرف مدت یک هفته نیز مابقی طلبش را از من وصول کند و در عوض آن نیز چک های مرا پس بدهد.

در شرایطی که سیامک در اظهارات خود تأکید داشت که در طول ملاقات با حمید هیچ گونه درگیری میان آنان بوجود نیامده است، اما با توجه به وجود برخی آثار زخم و خراشیدگی بر روی گردن متهم که برابر نظریه پزشکی قانونی متعلق به چند روز قبل بوده و عدم ارائه توضیحات قانع کننده درباره این زخم ها و همچنین ادعای سیامک بر این موضوع که حمید هیچگونه رسیدی در ازای دریافت 12 میلیون تومان به او نداده است. باعث شد تا کارآگاهان در مورد صحت اظهارات او دچار شک و تردید شوند و پس از انجام هماهنگی های قضایی لازم، وی را بازداشت کردند.

با توجه به ادامه تحقیقات کارآگاهان و عدم ارائه توضیحات قانع کننده از سوی متهم و همچنین ادامه ضد و نقیض گویی های سیامک وی به ناچار لب به اعتراف گشود و در اولین اعتراف خود به کارآگاهان گفت که جنازه حمید را در باغ پدری اش مخفی کرده است.

با اعتراف متهم به قتل حمید، پرونده از شعبه یکم دادیاری دادسرای امور جنایی به شعبه دوم بازپرسی ویژه قتل دادسرای امور جنایی تهران ارجاع شد و به دستورشاهنگیان پرونده برای رسیدگی تخصصی در اختیار کارآگاهان اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.

متهم در اعترافات خود به کارآگاهان گفت که حمید از یک هفته قبل از ملاقات پیگیر طلب خود بود تا اینکه درروز حادثه در خیابان جناح با یکدیگر ملاقات کردیم. وقتی سوار ماشین شد او از من سؤال کرد، پول چه شد؟ و من به او پاسخ دادم پول آماده است و 12 میلیون تومان پول تحویل دادم و از او خواستم تا رسید به من تحویل دهد اما او مدعی شد که چون این مبلغ از میزان طلب کلی او کمتر است، رسیدی به من نمی دهد.

متهم در مورد درگیری خود با مقتول نیز به کارآگاهان گفت : وقتی حمید عنوان کرد که رسیدی بابت دریافت 12 میلیون تومان به من نمی دهد تصمیم گرفتم تا پولها را از دست او بگیرم که همین موضوع باعث آغاز درگیری ما شد و ناگهان او از جیب سمت راستش یک چاقو بیرون آورد که من دست او را گرفتم و با دست دیگرم میله ای را که در کف ماشین بود برداشته و ضربه محکمی به سر او زدم و او از حال رفت. حمید وقتی به هوش آمد به او گفتم اگر رسید ندهد دوباره او را خواهم زد و به این ترتیب توانستم از او رسید بگیرم، اما ناگهان بار دیگر او به قصد پس گرفتن رسیدهای پول با من درگیر شد و جفت دست هایش را به کمرم قلاب کرد و محکم کشید و من نیز چند ضربه محکم دیگر با میله به سر او زدم که ناگهان او بی حرکت شد و آن زمان بود که متوجه شدم که حمید مرده است.

وی در مورد سرنوشت جنازه به کارآگاهان گفت که پس از پنهان کردن جنازه در صندلی عقب خودرو تصمیم گرفتم تا جنازه حمید را در باغ پدری ام در شهرستان مراغه پنهان کنم.

با توجه به اعترافات متهم در مورد انتقال جسد مقتول به باغ پدری اش در یکی از روستاهای شهرستان مراغه، کارآگاهان با اخذ نیابت قضایی به این شهرستان اعزام و با راهنمایی متهم جسد مقتول کشف و پس از انجام سیر مراحل قانونی به پزشکی قانونی تهران منتقل کردند. پس از تکمیل تحقیقات متهم در شعبه 113 دادگاه کیفری استان تهران محاکمه شد که قضات با توجه به اعترافات متهم و درخواست اولیای دم او را به قصاص محکوم کردند. همچنین به دلیل اخفای جسد و سرقت به 45 ماه زندان محکوم شد. با اعتراض متهم پرونده اش برای بررسی حکم به دیوان عالی کشور رفت که قضات دیوان عالی کشور حکم را تایید کردند./مهر


ویدیو مرتبط :
تایید حکم اعدام محمد مرسی رئیس جمهوری برکنار شده مصر

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

تایید حکم اعدام تاجر سرشناس به اتهام قتل



اخبار,اخبار جدید,اخبار جالب

 

تایید حکم اعدام تاجر سرشناس به اتهام قتل

حکم اعدام تاجر سرشناس که همسر صیغه ای خود را با ضربه های چاقو کشته بود در دیوان عالی کشور تایید شد.

به گزارش مردم سالاری، در این پرونده مسعود 50 ساله زنی به نام سهیلا را که وکیل دادگستری هم بود به قتل رسانده‌است. این مرد 20مرداد سال 88 بعد از به قتل رساندن همسرش با خانواده ‌او تماس گرفت و موضوع را به آنها گفت و چندماه بعد توسط ماموران بازداشت شد.در جلسه رسیدگی به این پرونده که 29 آبان سال گذشته برگزار شد اولیای دم برای قاتل دخترشان تقاضای قصاص کردند.

مسعود هم پس از حضور در جایگاه در دفاع از خود گفت : من و سهیلا صیغه‌نامه رسمی نداشتیم اما به صورت شفاهی صیغه 99ساله خوانده‌ بودیم. ما با هم در خیابان آشنا شده‌بودیم، من و سهیلا مدتی با هم دوست بودیم در آن زمان تاجر بودم سهیلا به من گفت رابطه ما نباید غیرشرعی باشد و ما صیغه 99ساله خواندیم. خانواده من خارج از کشور زندگی می‌کنند و من در ایران تنها بودم. تقریبا همه اعضای خانواده سهیلا من را می‌شناختند. من خانه‌ای در حوالی پارک ساعی داشتم اما به خاطر دوری راه خانه‌ای در میدان فردوسی اجاره کردم و با سهیلا آنجا زندگی می‌کردیم. سهیلا درس خواند و وکیل شد. یک دفتر تاسیس کرد به عنوان کارشناس دادگستری هم فعالیت می‌کرد. البته من پول دفتر را دادم و قرارمان هم این بود که همه کارمندان آنجا زن باشند.

متهم ادامه داد: ما عاشق هم بودیم و 14سال با هم زندگی کردیم تا اینکه هشت‌ماه قبل از حادثه یک روز سعید برادر سهیلا پیش من آمد و گفت سهیلا با مردی رابطه مشکوک دارد. این موضوع آزارم می داد. روز حادثه برای اینکه سهیلا را بترسانم تا این کارها را نکند، چند ضربه با چاقو به او زدم نمی‌خواستم او را بکشم و ضربه‌ها هم کشنده‌ نبود نمی‌دانم چرا کشته‌شد. من چندضربه به شکمش زدم و یک ضربه هم به کمرش برخورد کرد. بعد هم از خانه رفتم. مدتی در این شهر و آن شهر بودم خسته‌شده‌بودم به تهران آمدم و به دفتر رفتم کارمندان هم زنگ زدند و پلیس آمد من هم استقبال کردم که بازداشت شوم چون خسته‌ شده‌بودم.بعد از دفاعیات مسعود و وکیل مدافعش یک‌بار دیگر متهم در جایگاه حاضر شد و عنوان کرد، اتهام قتل عمد را قبول ندارد. در پایان هیئت قضات شعبه 74 برای صدور رأی دادگاه وارد شورشده و مسعود را به قصاص محکوم کردند.

با اعتراض متهم پرونده به شعبه 11 دیوان عالی کشور فرستاده شد که قضات دیوان عالی پس از بررسی حکم و پرونده آن را تائید کردند./مردم سالاری