اخبار


2 دقیقه پیش

عکس: استهلال ماه مبارک رمضان

همزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ...
2 دقیقه پیش

تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریم

وزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که می‌تواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام می‌شود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ...

بی توجهی به ماده 62 و مرگ تدریجی مردم كلانشهر ها



 

 

 

بی توجهی به ماده 62 و مرگ تدریجی مردم كلانشهر ها

 

آلودگی هوای تهران موضوعی آشنا برای همه مردم ساکن در این ابر شهر و مسؤولان و مقامات دولتی است و تعطیلی اخیر تهران به علت تشدید آلودگی هوا ،‌ بار دیگر موضوع را داغ كرده است.

شهر تهران با دارا بودن جمعیتی بیش از 10 میلیون نفر در روز و توسعه نامتوازن در دهه های گذشته مشکلات و معضلات فراوانی دارد که به جرات می توان مدعی شد که آلودگی هوا در صدر معضلات آن است.

بر اساس ماده 62 برنامه چهارم توسعه دولت موظف شده بود طی طرحی با عنوان "‌طرح جامع كاهش آلودگی هوا" مشكل آلودگی هوای كلانشهر ها و از جمله تهران را حل كند به طوری كه در پایان سال 1388 ،‌مشكلی به نام آلودگی هوا وجود خارجی نداشته باشد و وضعیت هوا "استاندارد" باشد.

اما با تداوم آلودگی هوا به نظر می رسد دولت در اجرای این تکلیف برنامه چهارم نیز همانند برخی دیگر از تکالیف این برنامه توسعه ای ، ناکام مانده است.

البته باید متذکر شد که حل معضل آلودگی هوای تهران پیچیدگی های خاص خود را دارد و نیازمند همکاری و همراهی همه دستگاه ها ، نهادها و مردم است.

با این حال دولت در سال های گذشته اهتمامی را که به برخی امور داشته به حل معضل آلودگی هوای تهران نداشته و بیشتر سیاست هایی که برای حل این معضل به مورد اجرا گذارده ، بر مبنای کاهش بار جمعیت این شهر بوده که آن هم موفق نبوده است.

بر طبق آمار بیش از 65 درصد علت آلودگی هوای تهران تردد خودروها است و این بدان معنا است که باید دو سوم اهتمام در حل بحران آلودگی هوای تهران را در این بخش مصروف ساخت.

در این مورد کاهش تردد خودروهای شخصی و افزایش استفاده از وسایل حمل و نقل عمومی راه چاره است ، اما دولت در سال های گذشته اقدام جدی به گسترش شبکه حمل و نقل عمومی و درون شهری نداشته است.

برای مثال در حالی که بنا به اعلام مسئولان مترو چند ایستگاه جدید مترو در شهر تهران ساخته شده ، اما مشکل تامین اعتبار برای خرید واگن های جدید  ، معضلی جدی برای توسعه شبکه مترو ایجاد کرده است، به نحوی که حتی حفظ کیفیت درهمین حد از امکانات شبکه مترو برای مسئولان این شبکه مهم حمل و نقل شهر تهران مشکل شده است.

از سوی دیگر دربخش اتوبوسرانی نیز شهر تهران با معضل کمبود اتوبوس ( در حد استانداردهای جهانی ) دست و پنجه نرم می کند و آمارها نشان می دهد در حالی که شهر تهران حداقل نیازمند 10 هزاردستگاه  اتوبوس است ،اتوبوس های فعال در شبکه اتوبوسرانی شهر تهران 7 هزار دستگاه می باشد.

نكته جالب توجه این كه بیش از نیمی از همین اتوبوس ها نیز فرسوده هستند و باید از رده خارج شود!

از کم کاری های دیگر دولت در موضوع آلودگی هوای تهران ملزم ساختن شرکت های تولید خودرو به تولید خودروهای استاندارد ، کم مصرف و کمتر آلاینده است.

به نظر می رسد در سال های گذشته  مسئولان بیشتر به فکر افزایش کمی تولیدات خودرو و شکستن رکوردهای میزان تولید بوده اند و به موضوع کیفیت خودروهای تولیدی و کمتر آلاینده بودن آنها توجه کمتری نشان داده اند.

همچنین طبق برنامه چهارم توسعه - كه هم اكنون به اتمام رسیده - قرار بود همه خودروهای فرسوده از رده خارج شوند و این در حالی است كه هم اكنون ،‌میلیون هاخودروی فرسوده و آلاینده ،‌ در كشور تردد و هوا را مسموم می كنند.

علاوه بر همه اینها روی کیفیت بنزین تولیدی داخل کشور نیز بحث و حدیث های فراوانی است و برخی متخصصان و حتی نمایندگان مجلس اعلام کرده اند که  کیفیت بنزین تولید داخل در حد استانداردهای مورد قبول جهانی نیست و آلایندگی بالایی دارد.

در مقابل همه این کم کاریها ، دولت در سال های اخیر کوشیده است با اعمال سیاست های دستوری و موظف سازی به خروج ساکنان شهر تهران از این شهر "مشت بر سندان بکوبد " و آمارها نشان می دهد که علی رغم تلاش های دولت در این زمینه تا کنون رقم خارج شوندگان از ابر شهر تهران به چند ده هزار نفر نیز نرسیده است.

با ملاحظه همه این معضلات ، به نظر می رسد در صورتی که فکری اساسی به حال معضل آلودگی هوای شهر تهران نشود، باید همچنان شاهد تداوم آسیب های جدی این آلودگی به شهروندان تهرانی باشیم .

آسیب هایی چون  بالا رفتن آمار بیماری ها ، سقط جنین ، کاهش متوسط طول عمر ، افزایش سکته ها و بیماری های عصبی و روانی و... که ضرر این آسیب ها بسیار بیشتر از هزینه هایی است که برای کاستن از آلودگی شهر تهران هزینه خواهیم کرد.

بنابراین و در جمع بندی بحث لازم است تا به چند نکته اشاره شود :

1- دولت به تنهایی نمی تواند معضل آلودگی هوای تهران را حل کند ، اما بخش بزرگی از حل این معضل به نحوه عملکرد دولت و سیاست های آن بر می گردد.

2- تا زمانی که دولت از اجرای برخی برنامه ها سرباز می زند و به تکالیف خود در برنامه های توسعه ای بی اعتنایی می کند ، اگر قرار بر اجرای عدالت باشد باید برای شهروندان آسیب دیده از آلودگی هوا پرونده هایی برای دریافت غرامت تشکیل شود.

3- همه مردم و دستگاه ها و نهادها باید در حل معضل آلودگی هوای تهران به دولت کمک کنند و این معضل بدون همکاری و همراهی همه نهادها و بخش ها به طور نهایی حل نمی شود.

4- مشکل اصلی عدم حل ریشه ای بحران آلودگی هوای تهران به نبود برنامه ریزی یا نداشتن راهکار بر نمی گردد ، بلکه مشکل اصلی در عدم اجرای درست برنامه ها ، مدیریت های سلیقه ای و جزیره ای و رقابت ها و دعواهای سیاسی ، باندی و جناحی است که متاسفانه دود آن به صورت تداوم آلودگی کشنده شهر تهران به  چشم مردم ساکن این شهر می رود که بیش از 15  درصد از جمعیت کل کشور را تشکیل می دهد.

وقتی برنامه توسعه ،‌كه سند قانونی حركت 5 ساله كشور محسوب می شود ،‌ این گونه به حاشیه می رود و مجلسی هم كه این قانون را تصویب كرده ،‌ بر اجرای آن نظارت ندارد و آقایان و خانم های مسوول در گیر كار مهم تری به نام جناح بازی هستند ،‌امیدی به بهبود وضعیت هوا نیست و مردم ، همچنان باید اكسیژن را با چاشنی غلیظ مونواكسید كربن و سرب و ... تنفس كنند و مرگ تدریجی را تجربه نمایند!

البته ناگفته نماند آن چه درباره تهران گفته شد ،‌ كما بیش در كلانشهرهای دیگری كه مشكل آلودگی هوا دارند ،‌جاری است و عدالت حكم می كند كه توزیع امكانات متوجه همه این شهرهای مشكل دار باشد.

تعطیل كردن شهر در روزهای " آلودگی بیش از حد هوا " ،‌ هر چند اقدامی از سر اجبار و اضطرار است ، ‌اما هرگز "راهكار" محسوب نمی شود...../تحلیل:عصرایران


ویدیو مرتبط :
مرگ آنی ، مرگ تدریجی

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

مرگ تدریجی برای یک مرد



 

مرگ تدریجی برای یک مرد

 

نیاز مردانه

 

وقتی به خواستگاری من آمد شاغل بودم. با این حال در همان جلسه ابتدایی نظرش رو در مورد اشتغال همسرش در آینده پرسیدم و او ابراز کرد که با این مسئله مخالفتی ندارد. الان دو سال از ازدواجمان می گذرد و همسرم هر روز سعی کرده مانعی برای ادامه کار کردن من بتراشد و حتی بچه دار شدن ما را منوط به رها کردن شغل من می داند. چرا؟ او که از ابتدا نظر منفی نسبت به این قضیه نداشت و آن را زمینه اجتماعی شدن و افزایش اعتماد به نفس خانم می دانست. او که از ابتدا مطلع بود که من شاغلم پس چرا مخالفت خود را اعلام نکرد. چه باید کرد؟

 

حقیقت این است که جمعی از آقایان به صورت درونی با مسئله شغل همسرشان مخالف نیستند و حتی تعدادی از آنان از این امر احساس خوشایندی داشته و آن را زمینه رشد اجتماعی همسر خود می دانند. اما با ورود آنها به زندگی مشترک و اتفاقاتی که در این بین می افتد تغییر نظر و عقیده می دهند.

 

** مورد نیاز نبودن یعنی مرگ تدریجی برای مرد. **

 

واقعیت اینجاست که در روان شناسی مردان بیان می شود که این جنس نیاز به تأیید و احترام و اقتدار لازم دارد. آنها گاه تمایل دارند تا مسائل را خود حل کنند و از کسی کمک نگیرند. توان و قدرت آنها مورد قبول واقع شود. جنس مرد زمانی انگیزه برای انجام کاری پیدا می کند که وجودش مورد نیاز باشد و خود را توانمند ببیند. مردان گاه نگران قابلیت های خود برای اجابت درخواست هستند و در هر حال می خواهند که قابل اعتماد باشند.

 

**بزرگترین وحشت مرد این است که به اندازه کافی لایق و شایسته نباشد.**

 

جنس مرد زمانی انگیزه برای انجام کاری پیدا می کند که وجودش مورد نیاز باشد و خود را توانمند ببیند.

 

خانم های شاغل به دلیل آنکه زمینه را برای فعالیت ها و بروز توانمندی ها داشته اند، اعتماد به نفس کافی و وافی را بدست می آورند و تمایل دارند که روابط همکارانه خود را در محیط کار به محیط منزل هم بکشانند. آنها توقع دارند همانطور که در محیط کار در زمینه های مختلف راه حل ارائه می دهند، نیازهای خود را برطرف می کنند و مستقل عمل کنند. به همین دلیل در انجام بسیاری از کارها استقلال لازم داشته و آن را گاه به رخ همسر نیز می کشانند. برخی حتی به طور عمد قصد دارند به همسرشان نشان دهند که نیازی به حمایت او ندارند و خود از پس کارها برمی آیند.

تفاوت های جنسیتی

 

در حالی که اگر به سطور بالا توجهی دوباره داشته باشند و نیاز مردان را در نظر بگیرند دیگر سعی در مستقل عمل کردن در حد افراطی و نادیده گرفتن اقتدار مرد و نقش حمایتی او نخواهند داشت. زنان در نظر داشته باشند که اگرچه در طول زندگی توانمندی های بسیاری را دریافتند و اگر چه قادرند بسیاری از نیازهای خود را برآورند اما جهت ارتقاء سلامت روان همسرشان گاه لازم است تا به او اعلام نیاز کنند. مرد از طریق حمایت از همسرش و اثبات این قدرت و توانایی می تواند عشق خود را بروز دهد و در این زمان است که هیچ مخالفتی نیز با اشتغال او نخواهد داشت.

 

زنان در نظر داشته باشند که اگرچه در طول زندگی توانمندی های بسیاری را دریافتند و اگر چه قادرند بسیاری از نیازهای خود را برآورند اما جهت ارتقاء سلامت روان همسرشان گاه لازم است تا به او اعلام نیاز کنند. مرد از طریق حمایت از همسرش و اثبات این قدرت و توانایی می تواند عشق خود را بروز دهد و در این زمان است که هیچ مخالفتی نیز با اشتغال او نخواهد داشت. لذا به همه خانم های تبیانی توصیه می کنیم اگرچه در عرصه های مختلف اجتماعی مردانه فعالیت می کنید اما در محیط خانه، زن و همسر شوهرتان باشید. و حالات و لطافت زنانه را در رفتار خود فراموش نکنید.

 

زنان در نظر داشته باشند که اگرچه در طول زندگی قادرند بسیاری از نیازهای خود را برآورند اما جهت ارتقاء سلامت روان همسرشان گاه لازم است تا به او اعلام نیاز کنند.

 

محیط خانه محل قدرت نمایی شما نیست. آنجا مکانی است که مرد باید حمایت کند، مورد تأیید قرار بگیرد و احساس کند که مورد نیاز است. اگر شما به او نشان دادید که توان بسیاری از مسئولیت ها را دارد و در ایفای نقش خود بسیار خوب عمل می کند، نظراتش مورد تأیید است و او در خود نقش رهبری خانواده را حس کند. در حقیقت قلب او را برای محبت به خود و پذیرفتن اعتدال در آزادی برای خود گشوده اید.

 


حمایت

 

در بسیاری از موارد خانم ابراز می کنند که وقتی می توانم خود کاری را انجام دهم چرا باید منتظر او بمانم. اما اگر نیاز مذکور را در مرد بشناسیم می دانیم که گاه لازم است تا به او بنمایانیم که زندگی لنگ کمک ها و حمایت های اوست.

منبع: خانواده و زندگی